📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_چهارم
مرا که نیست #غم تن چه قید #پیراهن
به تنگ جان من از #زندگی ز ننگ تن است
خوش آن زمان که من از قید تن شوم #آزاد
چه #نیک در نگری این فضا نه جای #من است
خلاصیِ #دلِ من از چَهِ زَنَخدانش
همان حکایتِ مور است و قصهٔ لگن است
بلای #جان من آن #چشم #فتنهانگیز است
سیاه روزم از آن طُرّهٔ شکن شکن است
چو کند صورت #شیرین ز تیشه دانستم
از آن زمان که همان تیشه خصم کوهکن است
اگر چه پاس #حقوق #وفا تو نشناسی
ولیک قصد من از رویت #حق شناختن است
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org