eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «قال هشام: فقلت له: فإن وجدت رجلا طالبا له غير أن عقله لا يتسع لضبط ما القي إليه؟ قال عليه السلام: فتلطف له في النصيحة، فإن ضاق قلبه لا تعرضن نفسك للفتنة. واحذر رد المتكبرين، فإن العلم يدل على أن يملى على من لا يفيق. قلت: فإن لم أجد من يعقل السؤال عنها؟ قال عليه السلام: فاغتنم جهله عن السؤال حتى تسلم من فتنة القول وعظيم فتنة الرد.» صص۳۹۸-۳۹۹ مضمون کلامی عجیب از صلوات‌الله‌علیه بدین بیان که: من با هیچ عالمی سخن نگفتم مگر اینکه بر او غلبه کردم و با هیچ جاهلی سخن نگفتم مگر اینکه او به من غلبه کرد؛ انسان آن‌قدر در خودش غرق است که تا این جهل و باطل خودش را بر کرسی ننشاند نمی‌نشیند ولی طالب دانش در برخورد با امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه چون می‌بیند حضرت علم محض است و خودش علم محض نیست علم را از او می‌گیرد؛ شأن به عرضه در محل خود و جلوگیری از عرضهٔ آن در غیر محل خودش؛ جایگاه والای و در هر علم؛ نقلی از مرحوم آیت‌الله پیرامون آیت الله زمان که از سال ۱۳۱۳-۱۳۱۴ شروع مشکلات علما بود تا پایان پهلوی اول؛ سفر به در ۱۳۱۳ و سپس شروع جریان و در و قلع و قمع مخالفین؛ لزوم رعایت شأن ؛ وَ قَالَ (علیه السلام) لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً، وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً؛ فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ، وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ [الْمُتَعَنِّتَ] شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ. حکمت۳۲۰ ؛ روایتی پیرامون یک سؤال از محضر علیه‌السلام و چند پاسخ مختلف بدان سؤال و تعجب راوی (که البته برخاسته از جهل وی بود)؛ سوالهای مطرح شده دو جهت دارند: ۱) سؤال از روی تفنن و اطلاعات عمومی؛ انواع ۲) سؤال از روی مسأله و مشکل فکری حیات یه دو صورت همراه و بدون فکر؛ تعریف در بیان ملاهادی به اینکه کسی است که در مثل که دیگران زندگی می‌کنند، زندگی می‌کند: الحكمة صيرورة الإنسان عالما عقليا* مضاهيا للعالم العيني؛ *) انّما قالوا «عقليا» لانّ‌ صيرورته عالما حسّيا و عالما مثاليا، ليست حكمة، فان النار مثلا نار طبيعيّة في المادّة و هي المحسوسة بالعرض، و نار حسّية و هي المحسوسة بالذات، و نار مثاليّة سواء كانت في المثال المطلق، اوفي المثال المقيد الذي فينا، و هذا هو المتخيّل بالذات و كلها جزئيات لا كمال للنفس بنيلها و دركها و ان كانت هذه النيران في وجود الانسان بلا كلفة اذ في بدنك النار الطبيعيّة بعينها، لانّها احد اركان بدنك، و بنظيرتها و هي الصفراء، و في حسّك المشترك نار، و في خيالك نار لكن ما هي كمال نفسك نار عقليّة، لها وحدة جمعية جميع تلك النيران مشمولها، نيلها نيل الكل. فعليك بادراك نار كليّة عقليّة، بعنوان مطابق لحقيقتها بالبحث عن النار الطبيعيّة عن هيولاها و صورتها و انها متصلة واحدة غير مركّبة من اجزاء لا تتجزّى، و لها صورة اخرى نوعيّة. و اذا عقلت على سبيل الكليّة ماهيّتها و هليّتها، اعني هليّة النار العقلية و لميّتها، و من لميّة النّار الطبيعيّة، - سوى تسخين المركّبات و نضجها و تلطيفها، و غير ذلك، الخلافة عن الانوار العلوية في الاضائة ليلا، فكانّك احطت بجميع النيران الماضيّة و الغابرة. و النار الكلّي نور يسعى بين يدي عقلك، يعرف بها جزئياتها. و لذا كان الكلّي كاسبا و مكتسبا، بخلاف الجزئي، و قس عليه سائر موجودات العالم العيني و عقلياتها موجودات محيطة مجردة بسيطة، و وجودها في العقل البسيط‍‌ ابسط‍‌، و بالحكمة تحصل ماهياتها المطابقة لما هي عليه في نفس الامر. ج۲صص۵۰-۵۱؛ فرق با در فیلسوف و زندگی با در دیگران؛ نحوه برخورد با انسان‌هایی که سوال از روی مسأله و مشکل خود دارند و انسان‌هایی که سوال از روی اغراض دیگری دارند؛ جریانی از سؤال از مرحوم آسید مهدی در مورد و برخورد وی؛ خاطره‌ای از سید مهدی قوام از جانب یکی از اساتید دانشگاه که شاگرد علامه هم بوده است؛ اهمیت تشخیص درد دیگران و پاسخ به آن‌ها طبق درد ایشان «قال هشام: فقلت له: فإن وجدت رجلا طالبا له غير أن عقله لا يتسع لضبط ما القي إليه؟» چگونگی برخورد با طالب ؛ لزوم قرار گرفتن علم در سر جای خودش؛ جریانی از مرحوم آشیخ امام جماعت مسجد کوچک ؛ اختلاف مراتب در علیهم‌السلام؛ صیرفی (= ) بود؛ محمّد بن علی بن نعمان بی‌أبی طریفة بجلی کوفی(درگذشت ۱۶۰ یا پس ۱۸۰ق) ملقب به مؤمن الطاق؛ مؤمن طاق