eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
آیت الله شیخ عباس اخوان شب ششم صفر المظفر ۱۴۴۵ هجری قمری هیئت عزیزم حسین علیه السلام جریان شروع و تثبیت جانشینی یزید برای معاویه با اقدامات انتقادات مغیره نسبت به معاویه و خواندن به واسطه کینه معاویه نسبت به مرور مصائب و و جریانی تکان‌دهنده از پسر وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن ( :۶۰) بیان خباثت و حماقت در مقابل علیه‌السلام جریانی از مبارزات آیت‌الله با سیاست تاثیر قیام و حرکت سیدالشهداء صلوات الله علیه در بشریت نقش بی‌بدیل سلام الله علیها در نهضت سیدالشهداء صلوات الله علیه جریانی از شخصیت با کرامت روضه حضرت زینب سلام الله علیها تو ای علی مرتضی که مظهر خداستی به کوفه رفته‌ای به خواب و خود کجا رواستی که زینب تو روبرو به زاده ی زناستی به گوش خویش بشنو و ببین چه ماجراستی https://ganjoor.net/shooshtari/divan/mosammat/sh2 https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
* کیفیت فایل صوتی پایین است. پس از مرگ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ (۲۶) بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ( :۲۷) مجله با در این آیه مبارکه به عدم مفارقت مطلق اموات از دنیا جریان ملاقات حاج آقا (پسر آیت الله شیخ ) به‌عنوان امیر‌الحاج حجاج ایران با پادشاه و احتجاج به کریم و به آیه: قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا ( :۲۱) برای خاطره‌ات از ادعای برخی طلاب و افراد مبتدی اهمیت کتاب سنت آب پاشیدن بر قبر: «...قَالَ عَلِیٌّ علیه‌السلام: وَ السُّنَّةُ أَنْ یُرَشَّ عَلَی الْقَبْرِ الْمَاءُ.» ( ج۳ص۱۹۴) «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: السُّنَّةُ فِی رَشِّ الْمَاءِ عَلَی الْقَبْرِ أَنْ تَسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةَ وَ تَبْدَأَ مِنْ عِنْدِ الرَّأْسِ إِلَی عِنْدِ الرِّجْلِ ثُمَّ تَدُورَ عَلَی الْقَبْرِ مِنَ الْجَانِبِ الْآخَرِ ثُمَّ یُرَشَّ عَلَی وَسَطِ الْقَبْرِ فَکَذَلِکَ السُّنَّةُ.» ( همان صص۱۹۵-۱۹۶) «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام فِی رَشِّ الْمَاءِ عَلَی الْقَبْرِ قَالَ: یَتَجَافَی عَنْهُ الْعَذَابُ مَا دَامَ النَّدَی فِی التُّرَابِ.» (همان ص۱۹۶) در عالم ظهور علیه‌السلام «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: إِذَا فَرَغْتَ مِنَ الْقَبْرِ فَانْضِحْهُ ثُمَّ ضَعْ یَدَکَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ تَغْمِزُ کَفَّکَ عَلَیْهِ بَعْدَ النَّضْحِ.» (همان ص۱۹۶) «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام فِی حَدِیثٍ قَالَ: قَالَ: فَإِذَا حُثِیَ عَلَیْهِ التُّرَابُ وَ سُوِّیَ قَبْرُهُ فَضَعْ کَفَّکَ عَلَی قَبْرِهِ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ فَرِّجْ أَصَابِعَکَ وَ اغْمِزْ کَفَّکَ عَلَیْهِ بَعْدَ مَا یُنْضَحُ بِالْمَاءِ.» (همان ص۱۹۷) رفع «عَنِ الرِّضَا علیه‌السلام قَالَ: مَنْ أَتَی قَبْرَ أَخِیهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْقَبْرِ وَ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَمِنَ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ أَوْ یَوْمَ الْفَزَعِ.» (همان ص۲۲۶) ثواب (همان صص۱۴۱-۱۴۴) به زندگان به قدر ایشان «عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَیِّتِ یَزُورُ أَهْلَهُ قَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ فِی کَمْ یَزُورُ قَالَ فِی الْجُمْعَةِ وَ فِی الشَّهْرِ وَ فِی السَّنَةِ عَلَی قَدْرِ مَنْزِلَتِهِ» ( ج۳ص۲۳۰) «عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ (علیه السلام) یَزُورُ الْمُؤْمِنُ أَهْلَهُ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ فِی کَمْ قَالَ عَلَی قَدْرِ فَضَائِلِهِمْ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ یَوْمَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَزُورُ فِی کُلِّ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ قَالَ ثُمَّ رَأَیْتُ فِی مَجْرَی کَلَامِهِ أَنَّهُ یَقُولُ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً یَزُورُ کُلَّ جُمْعَةٍ» (همان ص۲۳۱) لزوم دلسوزی انسان برای خودش وصیت به اهدای انبار خرما پس از مرگ صعوبت نگهداری کار خیر وَ تَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ( :۸۸) إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ( علیه‌السلام:۱۱۴) ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ( :۱۰) جریان نذری برای حضرت سلام الله علیها از شخصی غیرمعتقد و بی‌توفیق بنابر نظر نامه ۳۱ وصیت به جناب است نه به علیه‌السلام نیاز به دستگیری از در مسیر سفر : «وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُه» ( نامه۳۱) شأن يَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ ( :۱۲) قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ( :۲۶۳) وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا ( :۱۸۸) نقلی از مرحوم آیت‌الله از اواخر عمر مرحوم آیت‌الله و جریان قصد قیام بر ضد خدمات مرحوم آیت‌الله و مرحوم آیت‌الله بروجردی به فرمایش در مورد مرحوم آیت‌الله بروجردی گرفتاری‌های بدون پشتوانه روضه ای که به عشقت اسیر، خیل بنی آدمند! سوختگان غمت، با غم دل خرمند
آیت الله شیخ عباس اخوان
🔉سخنرانی 🎤 آیت الله شیخ عباس اخوان ✅️شب هفتم صفرالمظفر ۱۴۴۶ قمری 🎪هیئت عزیزم حسین علیه السلام
السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره بررسی عنوان برای و صلوات الله علیهما ثارالله به به معنای خونخواهی تبیین ثار متخذ از ریشهٔ ثور و اشتقاق کلمات مختلف با حفظ معنای برانگیختن از آن همانند واژه شیر که به تعداد حروف الفبا مثل (اسد و ...) در که به شیر حمله‌ور و تعقیب‌کننده می‌گویند و شیری که هیبت دارد و می‌غرد را می‌گویند و شیری که خشمگین است و چاله افتاده می‌گویند /ثور را به گاو نری که به آن گاوآهن می‌بندند و زمین را زیر و رو می‌کند می‌گویند ثور یعنی جنبه بالا پایین کردن در آن لحاظ می‌شود و از همین جهت به انقلاب که جامعه را بالا پایین می‌کند می‌گویند ثورة/ ثار یعنی زیر و رو شدنی که به جلوه رسیده/ عالم همه ولو به ظاهر ساکن به نظر برسد دارای حرکت است/ سباحه هم در دانش عدم آرامش است و همه عالم برای خدا سباحه دارد: سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ( :۵۷) /جریانی از مرحوم شیخ / ضرورت نظریه برای رسیدن به معنای لغات هر رفتار انسان منبعث از درون است/بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ (۱۴) وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ ( :۱۵)/ معاذیر به معنای عذرتراشی برای خود است/ ثار که همان محرک است در بسیاری شخص است ثارالله یعنی سیدالشهداء علیه‌السلام کسی است که خدا دارد حرکتش می‌دهد و در حرکت حسین علیه‌السلام غیر خدا نیست و چون غیر خدا نیست مال خداست و چون مال خداست پس خدا هم خونخواهش است/ تمثیل نظر شده از جانب خدا به در دوره گرچه ما بندگان پادشهیم پادشاهان ملک صبحگهیم دیوان غزل۳۸۱ بیانی از مرحوم آیت‌الله پیرامون رضاخان که هیچ موقع از خودش بدم نیامد بلکه از عملش بدم می‌آید/ نفرت مردم از در زمان پادشاهی‌اش/ عمل حاصل اراده نفس است که هرچه به خود نزدیک شود بد و هرچه به خدا نزدیک بشود خوب می‌شود قلع باب توسط امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به قوت الهی/ وصف درب قلعه خیبر/وَحَمَلْنَاهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَ دُسُرٍ (۱۳) تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ ( :۱۴)/ ارزش در قدیم- همان سکه آهنی/ وَ اَللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدِيَّةٍ وَ لاَ بِحَرَكَةٍ غِذَائِيَّةٍ وَ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكُوتِيَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيئَةٍ تألیف ج۲ص۲۳۹ عشق را ابری و آبی دیگر است آسمان و آفتابی دیگر است و فانی در اراده حق تعالی تمثیلی با استفاده از مقام مداحی (حاج حسن محمدی) تبیین از وصف و مدح امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه از خود همان مدح کردن خداست چون در مدحش خودش را نمی‌بیند بلکه او را دارد می‌بیند سلام به حسینی که ثارالله است یعنی آن ذاتی حرکتش خدایی است وصف سیدالشهداء علیه‌السلام در هنگام با سلام الله علیها /شجاعت و غیرت هنگام فرار از / حال نسبت به خود در وصف صلی‌الله علیه وآله وسلم/ وصف و جلالت حضرت سکینه سلام الله علیها/ لا تحرقي قلبي روضه صلوات الله علیه عَنْ جُنَادَةَ بْنِ أَبِی أُمَیَّةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ كَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ فَقُلْتُ یَا مَوْلَایَ مَا لَكَ لَا تُعَالِجُ نَفْسَكَ فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَهِدَ إِلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه وآله أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ یَمْلِكُهُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّسْتُ وَ بَكَی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ عِظْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ اسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِكَ ...وَ دَخَلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ الْأَسْوَدُ بْنُ أَبِی الْأَسْوَدِ فَانْكَبَّ عَلَیْهِ حَتَّی قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَهُ فَتَسَارَّا جَمِیعاً فَقَالَ أَبُو الْأَسْوَدِ- إِنَّا لِلَّهِ إِنَّ الْحَسَنَ قَدْ نُعِیَتْ إِلَیْهِ نَفْسُهُ ج۴۴صص۱۳۸-۱۴۰ شب هفتم صفرالمظفر ۱۴۴۶ ۱۴۰۳٫۵٫۲۱ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة، و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار.» ج۱ص۱۴۹ و و در علیهم‌السلام و حکمت و فوائد آن/ مکتب منطقی است تحت تأثیر تربیت ائمه اطهار علیهم‌السلام برخلاف و که منطق را زندقه می‌دانند: من تمنطق تزندق/جریان ساده کردن دروس درسی و فرمایش حکیمانه «يا هشام الحياء من الإيمان» از در مقابل از است/ترویج در دورۀ با انداختن و عناوین/عدم رعایت شئون افراد باعث ساخت پرده‌ای از بی حیایی می‌شود و سبب تباهی جامعه می‌شود/ جریان اشغالگری توسط و / خار کردن بزرگان اولین اقدام حکومت بود/رعایت ادب و حیا در تاریخ تا دورهٔ /جریان شروع با و فلک یک قند فروش ( ) توسط /اهتمام به حفظ احترام اشخاص و خواندن افراد با و جاری بودن حیاء در جمیع مراتب و شئون و رفتارها و در تحت عقل بودن آن‌ها/جریانی از عدم رعایت شئون در جوامع غربی/رعایت حیا در روابط اجتماعی برگرفته از معارف دینی ماست/تلاش مستعمرگران برای از بین بردن حرمت‌ها/مطلبی پیرامون توسط السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان به‌خدا که ز غیر تو بیزارم وز خویش همیشه در آزارم آوارۀ کوه و بیابانم سرگشتۀ کوچه و بازارم چون مرغ شب آویزم همه شب روزانه چه بلبل گلزارم در خرمن نه فلک آتش زد یک شعله ز آه دل زارم رنجورم و باز مرنجانم بیزارم و باز نیازارم آن خاطر نازک را ترسم کز زاری خویش بیازارم من مفتقر سودا زده‌ام اینست متاعم و ابزارم دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن مهر تو رسانده به ماه مرا وز چه به ذروه جاه مرا افسوس كه طالع تيره من بنشاند به خاك سياه مرا جز خرقه فقر و فنا نبود تشريف عنايت شاه مرا عمرى به درش برديم پناه نگرفت دمى به پناه مرا در رهگذرش چون خاك شدم بگذشت و نكرد نگاه مرا چون گرد دويدم در عقبش بگذشت و گذاشت به راه مرا سوزاند مرا چندان كه نماند جز شعله ناله و آه مرا من سوخته تو و مفتقرم ديگر مستان به گناه مرا دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن روضه بازگشت به خیمه‌گاه فلاندبنك صباحا ومساء، ولابكين عليك بدل الدموع دما ... وأسرع فرسك شاردا، وإلى خيامك قاصدا، محمحما باكيا. ج۱۰۱صص۲۳۸-۲۴۰ صــــدای نـــالــه اش را، تـــا شــنـیـدنــد هـمــه از خــیـمــه هـا، بـیـرون دویــدنـد دیوان هل سقی ابی ام قتل عطشانا چـو خـنــجــر، بـر گــلــوی او نــهــادنــد بــه آن لــــب تــشـــنــه، آیــا آب دادنــد؟ ۲۵محرم ۱۴۴۴ ۱۴۰۱٫۶٫۱ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام عليك بالرفق، فإنّ الرفق يمنٌ و الخرق شؤمٌ. إنّ الرفق و البرّ و حسن الخلق يعمّر الديار، و يزيد في الرزق. يا هشام قول الله: «هل جزاء الاحسان إلّا الاحسان» جرت في المؤمن والكافر، و البرّ و الفاجر، من صنع إليه معروف فعليه أن يكافئ به، و ليست المكافاة أن تصنع كما صنع حتّى ترى فضلك، فإن صنعت كما صنع فله الفضل بالابتداء.» ج۱صص۱۵۱ـ۱۵۲. علیهم‌السلام در عین بیان مطالب بلند معارفی، ظرائف را نیز بیان فرموده‌اند؛ عظمت مقام مرحوم و جریانی از دعوت ایشان از مرحوم که صاحب فضلی در اشرف بوده است، برای جلسه موعظه و روضه؛ نیاز همگان به نکات مربوط به و ؛ ظرائف کم‌نظیر در روایت اولی‌الالباب و فرمایشات موسی بن جعفر علیهماالسلام خطاب به هشام. «يا هشام عليك بالرفق» تبیین جایگاه به‌عنوان ملایمت و کردن که از نکات ظریف است؛ نقلی از دوران کودکی استاد و خاطره‌ای از مرحوم پدر استاد از سفر حج و برخورد با ؛ نقل جریانی از شب عروسی والدین استاد؛ نقل جریانی از راننده‌ای بسیار با ادب. «فإنّ الرفق يمنٌ و الخرق شؤمٌ» رفقا و مدارا (یمن=) شگون دارد. (شؤم=) از خشم خود را در مقام دریدگی قرار دادن و پریدن به کسی. «إنّ الرفق و البرّ و حسن الخلق يعمّر الديار، و يزيد في الرزق.» مدارا کردن و و سلب آبادی دیار و شهرهاست و و را زیاد می‌کند زیرا اثر نیکوی رفق و مدارا در مؤمن و غیر مؤمن وارد می‌شود. «يا هشام قول الله: «هل جزاء الاحسان إلّا الاحسان» جرت في المؤمن و الكافر، و البرّ و الفاجر، من صنع إليه معروف فعليه أن يكافئ به، و ليست المكافاة أن تصنع كما صنع حتّى ترى فضلك، فإن صنعت كما صنع فله الفضل بالابتداء.» مطلبی پیرامون جزای و نیکی یا بدی است در ؛ اتق من شر من احسنت إلیه تألیف ابواسحاق ج۵ص۷۱؛ تعلیم کریم این است که جزای نیکی کردن نیکی است: هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ :۶۰. «يا هشام قول الله: «هل جزاء الاحسان إلّا الاحسان» جرت في المؤمن و الكافر، و البرّ و الفاجر. من صنع إليه معروف فعليه أن يكافئ به، و ليست المكافاة أن تصنع كما صنع حتّى ترى فضلك، فإن صنعت كما صنع فله الفضل بالابتداء.» جزای احسان احسان است چه طرف طرف مقابل باشد چه و چه (برّ=) باشد و چه ؛ احسان در مقابل احسان رفع دین است بلکه می‌فرماید تو باید از او سر باشی تا باشی و با کرامت و احترام خاصی به تو احسان کرده؛ حکایتی از مرحوم پدر استاد و ختم قرآنی برای مولف کتاب تحفه حکیم؛ دستوری برای رفع لاغری ج۱ص۲۲۵؛ رعایت درست و کامل اهل تحقیق برای جزای احسان؛ این است که انسان باید دست بالا را نسبت به مردم داشته باشد؛ نکته‌ای در مورد جمع اینکه آیا جزای نیکی کردن نیکی کردن است و یا بدی کردن به اینکه گاهی اگر احسان کردی نباید دیگر منتظر بمانی و آن که می‌ایستد گاهی مصداق این می‌شود که جزای نیکی بدی می‌شود برایش یعنی انتظار دارد که در مقابل احسانی که به شخص مقابلش کرده احسانی ببیند از او که نتیجه عکس می‌دهد؛ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا :۹؛ برخی از مردم در قبال احسان پنجه به صورت احسان کننده می‌زنند؛ جریانی از قاجار که خود وی شخصی بوده در عین جنایتکار بودن باهوش و در زندگی فردی متدین بوده است؛ ضرورت اینکه حوری احسان بکنی که با گذاشتن نباشد که در غیر اینصورت ممکن است در قبال این منت گذاشتن بعداً طرف احسان دیده به دل بگیرد؛ حکایت نانوا را داخل تنور کردن مربوط به است [نه ]؛ جزای الهی به کسی‌که احسان کرده و منتظر احسان نمانده این است که خدای متعال به او شأن و جایگاه می‌دهد؛ إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ :۱۰. السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین پس پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول رو در مدينه کرد که يا ايهاالرسول اين کشته فتاده به هامون حسين توست وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست صلی علیک ملیک السماء هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الاعضاء مسلوب العمامة و الرداء حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان شب هفتم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۸ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
💠 بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی صلوات الله علیه ✅ ثبات قدم داشتن حضرت عبدالعظیم 👈 بازگشت به فهرست
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولادت حضرت حسنی علیه‌السلام من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین بکربلاء؛ دَخَلَ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَادِی مِنْ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه‌السلام فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ قُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ علیه‌السلام قَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام ص۹۹؛ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ الرَّیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ علیه‌السلام فَقَالَ أَیْنَ کُنْتَ فَقُلْتُ زُرْتُ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه‌السلام فَقَالَ أَمَا إِنَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِالْعَظِیمِ عِنْدَکُمْ لَکُنْتَ کَمَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ علیه‌السلام ص۳۲۴؛ جایگاه والای حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام؛ درک محضر سه امام معصوم علیهم‌السلام و نشدن از این مسأله؛ آفت در درک محضر بزرگان و سلب در پی این آفت؛ جریان سلطان و و سعایت از ایاز نزد سلطان محمود؛ زمین خوردن از ناحیه کسانی‌که انسان به آن‌ها می‌کند چون نیک نگه‌ کرد و پر خویش بر او دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست زمین خوردن برخی از سلاطین در تاریخ که توسط پسران خودشان زمین خوردند؛ اقدام علیه پدربزرگ خود ؛ ضرورت اقدام نکردن در هنگام ؛ فضل بسیار نویسنده ( ) و گزارش وی از ملاقات با مرحوم ؛ وصف کمالات و ملایی جهانگیر خان در علوم مختلف و و و و غیره؛ جهانگیر خان از بوده است و در زمان می‌زیسته و در مدرسه تدریس می‌کرده است و به سر نمی‌گذاشته؛ متعارف اهالی تا زمان شامل بوده که بعداً در تا تغییراتی شده؛ شرکت و بزرگ در درس جهانگیر خان؛ مواظبت جهانگیر خان بر عدم فراموشی شأن گذشته خود و مغرور نشدن؛ رسوم اهالی ایل قشقایی همچون ؛ جریان شروع جهانگیر خان به تحصیل جهانگیر خان در چهل سالگی؛ شاگردی درس جهانگیر خان توسط مرحوم آیت‌الله ؛ ضرورت توجه به گذشته خود و مغرور نشدن از جایگاه؛ از منی بودی منی را واگذار ای ایاز آن پوستین را یاد دار روایتی پیرامون عدم فراموشی حتی یک تا پایان عمر انسان مومن مبادا خدا او را نبخشید (= ) و اگر همه عمر گناه کرده باشد از رحمت خدا ناامید نمی‌شود زیرا که از این‌ها بدتر (= )؛ جریان ناامیدی از رحمت خدا پس از جنایت کشتار به دستور ج۴۸صص۱۷۶-۱۷۷؛ گناه : حَدَّثَنِی سُفْیَانُ بْنُ عُیَیْنَةَ اَلْخَطْمِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی: أَنَّ اَلزُّهْرِیَّ عَزَّرَ غُلاَماً لَهُ، فَمَاتَ تَحْتَ یَدِهِ، فَقَنَطَ حَتَّی أَتَی عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ: قُنُوطُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِکَ!. علیه‌السلام تألیف امامی ج۱ص۱۵۱؛ در عین اینکه انسان نباید ناامید باشد در عین حال هم نباید گذشته خودش را از یاد ببرد سیر جناب عبدالعظیم حسنی و غره نشدن از درک محضر سه امام معصوم علیهم‌السلام؛ جریانی از دوران نوجوانی و جلسات ؛ عیب شدن برخی از افراد از نظر ؛ ضرورت جلو رفتن با مقدمات لازمه برای هرهری‌مذهب نشدن؛ جریانی از دوران طلبگی؛ ضرورت رعایت در امور؛ عیب اظهارنظر نسنجیده توسط افراد سطحی که به حدود خودشان واقف نیستید یکی از عوامل درجا زدن در وادی دیانت توهم به پایان سیر رسیدن است که از مکاید است؛ جریاناتی از دوران کودکی و نوجوانی و هیئت‌داری و ؛ جریان فجیع به جرم توسط ؛ عدم اطلاع انسان از خود؛ فَثَبَّتَنِىَ اللّهُ أبدا ما حَييتُ عَلى مَوالاتِكُمْ وَ مُحَبَّتِكُمْ وَ دينَكُْم ؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله و دعا برای ؛ جریانی از مرحوم حاج توفیقی بالاتر از سیاهی‌های امام حسین (علیه‌السلام) نیست؛ جریاناتی از شخصیت والای حضرت آیت و فرمایش پیرامون ایشان و جریان ارتحال مرحوم آیت‌الله خوانساری؛
آیت الله شیخ عباس اخوان
حاکم زیرک شیراز یک به نام بوده که در مواجهه با کاروان پر جمعیت جناب شاهچراغ علیه‌السلام احساس خطر برای مأمون کرد و کاروان را در شیراز متوقف کرد؛ نامه قتلق خان برای مأمون و ابراز خطر برای مأمون و دستور مأمون مبنی بر بازگرداندن کاروان؛ مذاکره قتلق خان با جناب احمد بن موسی علیه‌السلام برای بازگشت و عدم پذیرش آن توسط ایشان و منتهی شدن کار به ؛ تشابه جنگ جناب احمد بن موسی علیه‌السلام با قتلق خان به واقعه و دلاوری جناب احمد بن موسی علیه‌السلام همچون علیه‌السلام؛ حیله در لشکر امامزادگان با خبر دروغ وفات امام رضا علیه‌السلام و متفرق شدن امامزادگان که برخی در شیراز ماندند و برخی به سمت قم حرکت کردند که این سبب پراکندگی امامزادگان در ایران است؛ مخفی شدن جناب احمد بن موسی علیهماالسلام و برادرش به مدت بیست سال در شیراز که آن موقع شهر شیعه نبوده است؛ نحوه شهادت مظلومانه جناب احمد بن موسی علیهماالسلام و مزبله کردن محل شهادت ایشان از روی عناد تا حدود چهار صد سال تا دوران سلاطین که برخی شیعه و برخی گرایش شیعه داشتند که حافظ در این دوره است راستی خاتمِ فیروزهٔ بواسحاقی خوش درخشید ولی دولتِ مُستَعجل بود دستور آل مظفر برای جمع کردن زباله‌ها از وسط شهر به مدت سه ماه و مواجه شدن با بدن مطهری که شمشیر و مصحفی کنار خود داشته که در دست این بدن خاتمی بوده که نگینی داشته که منقوش بوده بر آن: «المتوکل بالله احمد بن موسی»؛ دستور برای ساخت مضجع و نامگذاری به شاهِ چراغ رسیدن کاروان بانوان به ( ) که در آن دوران بوده‌اند؛ خبر دروغین وفات حضرت رضا علیه‌السلام و بیماری سلام الله علیها؛ احتمال مسمومیت حضرت معصومه سلام الله علیها در ساوه؛ حرمت کاروان حضرت معصومه سلام الله علیها به سمت قم؛ آبادی و شکوه قم در آن دوران؛ استقبال بزرگان و علما از حضرت معصومه سلام الله علیها و تأسی حضرت در سکونت خود در شهر به صلی‌الله علیه وآله وسلم در اینکه جایی سکونت کردند که ناقه خود فرود آمد؛ ضعف قم در طول تاریخ در عین حضور همیشگی آن حتی در گزارش سفرنامه‌های غربیان؛ تکریم سلاطین و قرار ندادن فرماندار مرد و انتصاب فرماندار زن در شهر قم به احترام حضرت معصومه سلام الله علیها درهم شدن همه بلاد در دوران ؛ انتقاد از مدح رضاخان به سبب جهل برخی از مردم؛ نسبت‌های دروغ در مدح رضاخان مثل اینکه اولین بار خط آهن را رضاخان در ایران آورده در حالی‌که اول مرتبه خط آهن را در ایران آورد که گسترش در انقلاب توسط مشروطه‌چیان متوقف شد و خط آهن را خراب کردند؛ ورود به ایران توسط ناصرالدین شاه برای اولین بار که آثار آن را مشروطه‌خواهان خراب کردند؛ هم برای اولین بار در ایران توسط ناصرالدین شاه آمد که انتصاب همه این‌ها (به‌عنوان اولین بار) به رضاخان دروغ است؛ از جنایات رضاخان لگدکوب کردن تمام در ایران است که بساط شهرهای مذهبی مثل قم به هم ریخت؛ ضعیف شدن قم در دوره و احیای قم توسط مرحوم آیت‌الله شیخ یزدی معروف به آیت الله ؛ قم سابقه ۱۲۰۰ ساله دارد که مرحوم آیت‌الله حائری یزدی آن را احیا کرد نه تأسیس فتور قم بعد از آیت الله حائری و نیاز به مدبری برای ریاست جهان اسلام؛ عدم بنای به قم آمدن توسط مرحوم آیت‌الله ؛ زندگی اعیانی مرحوم آیت‌الله بروجردی در که از خاندان بروجرد بودند که خاندان ثروتمندی بودند؛ حضور مرحوم آیت‌الله بروجردی تا هفتاد سالگی به‌عنوان مناطق جنوبی ایران؛ جریان بیماری مرحوم آیت‌الله بروجردی و انتقال به تهران برای بستری شدن؛ شرعی آیت الله بروجردی در هنگام عبور از قم برای تدریس یک سال اگر شفا پیدا کند و ساکن شدن درد ایشان؛ حضور یک ساله جهت ادای نذر توسط آیت الله بروجردی و اشتغال به تدریس؛ تبیین مقام خاص آیت الله بروجردی؛ بازگشت آیت الله بروجردی از قم به بروجرد و اصرار علما برای بازگشت ایشان به قم؛ وفات مرحوم آیت‌الله در سال ۱۳۲۵ش؛ خاص مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و نقش‌آفرینی ایشان در زمان در و تحت تأثیر قرار دادن تمام ؛ موقعیت خطیر آیت الله در عراق فعلی؛ مرجعیت بلامنازع آیت الله بروجردی پس از وفات مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۰
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ :۳ ایام شناخت انسان‌ها به امور مختلف پر جوامع بشری؛ شناخت انسان‌ها به نمودهای ؛ تمایز انسان‌ها به امور عامی مثل شکل و قیافه و امثالهم؛ شناخت انسان‌ها به اسم؛ شناخت انسان‌ها به ؛ به همه اموری که مذکور شد گفته می‌شود چه شاخصه‌های افراد باشد چه خصوصیات دیگر چه نامی که والدین برای انسان گذاشته‌اند چه اسمی که به مناسبت حرفه افراد برایشان گذاشته می‌شود تا جایی‌که ممکن است یک انسان ده‌ها اسم داشته باشد عاشق و رِند و نظربازم و می‌گویم فاش تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام واقف بودن بسیاری از صنف به بسیاری از کارها؛ جریان بنایی کردن مرحوم آیت‌الله ؛ هر کدام از خصوصیات افراد مثل فقیه و سخنور و بنا و غیرهم برای یک فرد که واقف به این امور است یک اسم می‌باشد؛ جریان راهنمایی مرحوم حسینعلی به جوان شطرنج باز؛ جریان انقلاب روحی مرحوم توسط یک درویش (که استاد جلال‌الدین گفته‌اند پدربزرگ ایشان بوده‌اند)؛ ممنوعیت کوچ قشلاقی در زمان از محدوده به بعد؛ بزرگ محراب سازان قدیم مرحوم بود که اماکنی مثل را ساخته است؛ ورود جهانگیر خان قشقایی به از چهل سالگی و اولین شدن ایشان در شست سالگی که استاد بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله بوده است؛ جریان جهانگیرخان به عده‌ای از سربازان که مشغول مجلس لهو و لعب و ساز و آواز بودند و انقلاب روحی این افراد؛ اتصاف به چیزی همان اسم به حساب می‌آید که باب اسمی است که دلالت به می‌کند؛ اسماء مختلف برای اطهار علیهم‌السلام؛ ما به علیه‌السلام می‌گوئیم: ، مردم می‌گویند: ، می‌گفتند: که تمام این اسماء به یک جهت است که علی نام مبارک حضرت است، سخی آن صفت حضرت است، وصی آن شأنی است که به او دادند؛ برخلاف ما که مزار حضرت را اشرف می‌دانیم، اعتقاد برخی از افغان‌ها به دفن شدن امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه در کشور است و به امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه می‌گویند: . اسامی متعدد برای سلام الله علیها مثل و و و و و و و و که هر کدام از این‌ها دلیل و جهتی دارد که یا در روایات آمده است یا از منابع دینی مستفاد است. تعبیر شادی روح حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مثلاً صلوات بفرستید اشتباه بوده ولو و نمی‌باشد ولی ناشی از کم و بی معرفتی است؛ بودن همیشگی ائمه اطهار علیهم‌السلام؛ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ :۱۷۰؛ تعبیر صحیح: به جهت و و خدمت ائمه اطهار علیهم‌السلام صلوات می‌فرستیم. صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان ای ز عشقت دلم زنده مهدی دین به مهر تو پاینده مهدی مهر خاور به مهر جمالت از افق می‌زند خنده مهدی عیسی ار مرده را زنده می‌کرد صد چو عیسی کنی زنده مهدی ای امید ناامیدان در کجایی غرق خون شد قلب ما، داد از جدایی یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن انبیا را تویی رهنما تو، اولیا را تویی نور دیده یادگار شه لافتایی، بر خسان خط باطل کشیده عاشق منتظر در پی تو، بس شماتت ز دشمن شنیده یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن خود به کوی وصال تو ای گل، دل ببر چون کبوتر تپیده با خیال تو و قد سروت، قامت سرو عاشق خمیده خیز و بر فاطمه مرهم آور، مرهمی بر دل آن شهیده یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن ۱۳۹۶٫۱۰٫۲۸ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ :۳ ایام یکی از اسماء حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اسم است؛ اختصاص به سلام‌الله‌علیها است؛ کوثر به معنای که همان خیر بسیار زیاد است؛ این خیر کثیر در حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیست؟؛ یکی از وجوه خیر کثیری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ تلاش برای منقطع کردن نسل اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم پس از ایشان؛ عدم موفقیت دشمنان به ریشه‌کنی نسل اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ قتل کسانی‌که در برهه‌ای می‌گفتند و علیهماالسلام فرزندان رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم هستند یکی از مصادیق کوثریت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به ماندگاری کثیر از ایشان؛ ماندگاری کار خیر برای شخص و تنعم این شخص پس از مرگ؛ یکی از معانی همان راه و روشی است که از انسان می‌ماند؛ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ :۱۸۰؛ تعبیر آن مالی که که از انسان می‌ماند به خیر؛ خود مال که از شخص می‌ماند اگر در محل خودش مصرف بشود خیری است که از شخصی مانده وگرنه است؛ خدمات باقیمانده از مرحوم آیت‌الله شیخ در احیای ؛ محدودیت قبل از ورود مرحوم آیت‌الله حائری یزدی و خیر کثیر باقیمانده برای ایشان؛ از اصحاب برجسته مرحوم آیت‌الله مرحوم آیت‌الله آخوند بود، و نقل خوابی از ایشان در مورد قم و نقل آن برای مرحوم آیت‌الله حائری یزدی و ارجاع ایشان به مرحوم آیت‌الله محمدتقی (که جنایات بزرگی در حق ایشان کرد) برای تعبیر خواب؛ در خیر و برکت است؛ ثواب نوشتن فضیلت صلوات الله علیه: حدثنا محمد بن إبراهيم بن إسحاق (رحمه الله)، قال: حدثنا عبد العزيز ابن يحيى البصري، قال: حدثنا محمد بن زكريا الجوهري، عن [ جعفر بن ] محمد بن عمارة، عن أبيه، عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبيه محمد بن علي، عن آبائه الصادقين (عليهم السلام)، قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): إن الله تبارك وتعالى جعل لاخي علي بن أبي طالب فضائل لا يحصي عددها غيره، فمن ذكر فضيلة من فضائله مقرا بها غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تأخر، ولو وافى القيامة بذنوب الثقلين، ومن كتب فضيلة من فضائل علي بن أبي طالب (عليه السلام) لم تزل الملائكة تستغفر له ما بقي لتلك الكتابة رسم، ومن استمع إلى فضيلة من فضائله غفر الله له الذنوب التي اكتسبها بالاستماع، ومن نظر إلى كتابة في فضائله غفر الله له الذنوب التي اكتسبها بالنظر. ثم قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): النظر إلى علي بن أبي طالب عبادة، وذكره عبادة، ولا يقبل إيمان عبد إلا بولايته والبراءة من أعدائه ص۱۰۸ تألیف شیخ ؛ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اَللَّوْحِ عَنِ اَلْقَلَمِ قَالَ يَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَلاَيَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي. علیه‌السلام ج۲ص۱۳۶؛ خیر کثیر که باقی می‌ماند همان است؛ ثواب فرش کردن برای رفع تاریکی ؛ پایه‌گذاری عمل و اثرات آن تا هنگام ادامه آن عمل؛ بزرگ کردن؛ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ :۱۱۴؛ نقلی از مرحوم پدر استاد از مرحوم آیت‌الله ؛ تعطیل و تخریب مساجد در زمان رضاخان؛ برکات جاری برای پایه‌گذار ؛ احیای سنت برای حضرت علیه‌السلام توسط ؛ لزوم تلاش برای باقی ماندن سنت نیکو از انسان؛ شریک بودن رضاخان با گناه شخص و ؛ احیای سنت نیکوی تعطیلی روز شهادت علیه‌السلام توسط مرحوم آیت‌الله سید ابوالقاسم به علت زحمات ایشان برای تعطیلی روز شهادت امام صادق علیه‌السلام در زمان ریاست ایشان بر در زمان ؛ مطلب خیر را گرچه فراموش کنند ولی نزد خدای متعال محفوظ است و فراموش نمی‌شود
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ در این آیات مبارکات خدای متعال به بندگان خود و و می‌دهد که غیر از مباحث است؛ بینش به معلوم؛ اگر بحث از نباشد مباحث و یا هیچ ثمره‌ای ندارد یا ثمره کمی دارد؛ انسان باید بداند که بینش و نگرش و و می‌تواند انسان را در مسیر موفق بدارد؛ نبود بینش صحیح در مذکور در روایت: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی جَزِیرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ کَثِیرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَ إِنَّ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ أَرِنِی ثَوَابَ عَبْدِکَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَکُ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَکُ فِی صُورَةِ إِنْسِیٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِی مَکَانُکَ وَ عِبَادَتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ فَأَتَیْتُکَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَکَ فَکَانَ مَعَهُ یَوْمَهُ ذَلِکَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ إِنَّ مَکَانَکَ لَنَزِهٌ وَ مَا یَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَکَانِنَا هَذَا عَیْباً فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ قَالَ لَیْسَ لِرَبِّنَا بَهِیمَةٌ فَلَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَیْنَاهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِیشَ یَضِیعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ الْمَلَکُ وَ مَا لِرَبِّکَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ. ج۱ص۱۲؛ از بیش از شش هزار آیات کریم حدود پانصد آیه پیرامون است و مابقی پیرامون مباحث معارفی است؛ عدم ثمره از بدون باور به ؛ روایتی پیرامون طعنه شخصی به پیرامون علیه‌السلام و پاسخ عباس بن عبدالمطلب به او؛ اهمیت باور توحیدی؛ انسانی که نگرش توحیدی دارد هم فرق دارد با دیگران؛ فرمایش علیه‌السلام هنگام تیر خوردن به گلوی جناب علیه‌السلام: تلقى الدم بكفيه فلما امتلأتا رمى بالدم نحو السماء ثم قال: هون على ما نزل بي إنه بعين الله ص۶۱؛ به سیدالشهداء علیه‌السلام: فنودي من الهواء: «دعه يا حسين، فإنّ له مرضعا في الجنّة» تألیف: ج۲ص۱۶۴؛ در الهی دیدن خود در علیه‌السلام: وَ ٱصْنَعِ ٱلْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا وَ لاَ تُخَٰطِبْنِی فِی ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ علیه‌السلام:۳۷؛ خطاب به : أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَیٰ :۱۴؛ بینش دادن آیات قرآن به انسان برای و عدم فایدهٔ بدون آدم سازی؛ تشکیل سمیناری در سال ۱۹۸۶م در در با حضور دانشمندان برجسته‌ای مثل و برخی آخوندهای فراری پیرامون اینکه چرا نمی‌میرد؟!؛ بررسی مسأله نهادینه شدن (=از بین رفتن روح این ادیان و ماندن ظاهر) به جز شیعه در سمینار تلاویو و نتیجه‌گیری سمینار به اینکه تا شیعه (صلوات الله علیه) را دارد نمی‌میرد و باید حسین را از شیعه بگیریم!؛ سمینار دیگری پس از چند سال و نتیجه دیگر اینکه علاوه بر حسین، شیعه زنده به است و باید (صلوات الله علیه) را از شیعه بگیریم!؛ سمینار سوم پیرامون شیعه و اینکه عامل سوم نمردن شیعه (صلوات الله علیه) است؛ علت حمله به ها جریانی برون‌مرزی است تا بساط شیعه از بین برود؛ و با امام مهدی علیه‌السلام؛ دو در دستگاه سیدالشهداء و امام زمان علیهماالسلام و یک عمل در دستگاه امام صادق علیه‌السلام؛ چگونه منتهی شدن به و مشکل ها در این جهت که قائل به دو خدایی خوبی و بدی شدند؛ ماه‌های و و تا آخر هرکدام الاهه‌های مکتب زردشتی‌گری است و قرار دادن این‌ها به عنوان ماه‌های سال از دورهٔ که ماقبل آن
آیت الله شیخ عباس اخوان
جلسه هفتگی جشن ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیست‌ و‌ چهارم بهمن‌ ماه نود و هشت آیت الله
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مَرَجَ ٱلْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ (۱۹) بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لاَّ يَبْغِيَانِ (۲۰) فَبِأَیِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۲۱) يَخْرُجُ مِنْهُمَا ٱللُّؤْلُؤُ وَ ٱلْمَرْجَانُ :۲۲ یکی از نوابغ مرحومه سیده نصرت امین (متوفی:۱۳۶۲ش=۱۴۰۳ق) مشهور به است؛ اگر ایشان مرد بودند می‌توانستند در زمره باشند؛ وصف حال حاجیه خانم امین به عنوان یکی از نوابغ شیعه که و و و قرآن کریم و صاحب تألیفات متعدد در زمینه‌های مختلف مثل علم که کتاب ایشان شرح احادیث به سبک است و صاحب ۱۵ جلدی قرآن کریم با نام هستند و کتبی در و و صاحب تعلیقه‌ای بر کتاب و در زمره سلاک امامیه بودند و از های بزرگ شیعه به حساب می‌آمدند و شاگردان بسیاری از بانوان که نزدیک به سیصد نفر باشند نرد ایشان شاگردی کردند؛ بررسی سیر بانو امین از جهت اینکه تصور نشود راه برای مسدود است بسیار مفید است؛ پدر بانو امین از افراد متمول بوده‌اند؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله سید که آیت الله سید محمدحسین همهٔ شالودهٔ فقهی خودش را از ایشان دارند و مرحوم بروجردی بیان داشته‌اند که من ده سال در اشرف بودم و درس می‌رفتم یک‌جا هم نظر فقهی‌ام عوض نشد؛ خواهش پدر بانو امین از آیت الله درچه‌ای برای تدریس دروس دینی به بانو امین و قبول این امر و طی مقاطع تحصیلی بانو امین نزد ایشان؛ بانو امین و مورد ابتلا واقع شدن ایشان در فوت متعدد فرزندان خویش؛ جریان فوت یکی از فرزندان بانو امین (در حین اینکه بانو امین هم در دوران حاملگی هم در دوران بچه‌داری درس خود را می‌خوانده‌اند) و واکنش بانو امین به تعطیلی یک روزه درس مرحوم درچه‌ای به علت فوت فرزند بانو امین و کلام مرحوم درچه‌ای؛ شوهر بانو امین از تجار محترم اصفهان بوده‌اند که احترام بسیار به ایشان می‌کرده‌اند؛ باقی ماندن یک اولاد فقط برای بانو امین؛ همکاری در کارهای منزل بانو امین با خدمتکار خویش؛ معتبر بودن کتب بانو امین در فن خودشان؛ همزمانی تحصیل علم بانو امین با دوره و کلام بانو امین در مورد علت تألیف کتب: من برای مبارزه با رضاخان این کتب را نوشتم تا با فرهنگ وی که می‌گوید نمی‌تواند در حدود دینی به کمال برسد و باید پرده‌دری کند تا به کمال برسد، و خواستم بگویم این دروغ است و تبلیغی ضددینی است؛ تألیف کتابی توسط بانو امین در مورد حالات ربانی و های خویش و با اینکه این امور از امور رمز و راز است ولی ایشان قسم یاد کرده که تنها انگیزهٔ وی از تألیف این کتاب این است که بگوید به بانوان که راه برای معنویت باز است؛ گرفتن مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین از ایشان؛ اجازه روایت گرفتن مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی از چهار بانو که یکی از ایشان بانو امین است؛ وجود بانوان صاحب علم در هر دوره‌ای که این‌ها ناشناسند؛ تألیف کتاب از جانب مرحوم آیت‌الله شیخ برای معرفی بانوان بزرگ از جهات علمی و معنوی؛ سیده بودن مرحومه بانو امین نبودن برای سلام‌الله‌علیها به غیر از صلوات الله علیه از تا علیه و علی آله و علیهم الصلوة و السلام؛
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب چهاردهم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۱/۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «قال هشام: فقلت له: فإن وجدت رجلا طالبا له غير أن عقله لا يتسع لضبط ما القي إليه؟ قال عليه السلام: فتلطف له في النصيحة، فإن ضاق قلبه لا تعرضن نفسك للفتنة. واحذر رد المتكبرين، فإن العلم يدل على أن يملى على من لا يفيق. قلت: فإن لم أجد من يعقل السؤال عنها؟ قال عليه السلام: فاغتنم جهله عن السؤال حتى تسلم من فتنة القول وعظيم فتنة الرد.» صص۳۹۸-۳۹۹ مضمون کلامی عجیب از صلوات‌الله‌علیه بدین بیان که: من با هیچ عالمی سخن نگفتم مگر اینکه بر او غلبه کردم و با هیچ جاهلی سخن نگفتم مگر اینکه او به من غلبه کرد؛ انسان آن‌قدر در خودش غرق است که تا این جهل و باطل خودش را بر کرسی ننشاند نمی‌نشیند ولی طالب دانش در برخورد با امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه چون می‌بیند حضرت علم محض است و خودش علم محض نیست علم را از او می‌گیرد؛ شأن به عرضه در محل خود و جلوگیری از عرضهٔ آن در غیر محل خودش؛ جایگاه والای و در هر علم؛ نقلی از مرحوم آیت‌الله پیرامون آیت الله زمان که از سال ۱۳۱۳-۱۳۱۴ شروع مشکلات علما بود تا پایان پهلوی اول؛ سفر به در ۱۳۱۳ و سپس شروع جریان و در و قلع و قمع مخالفین؛ لزوم رعایت شأن ؛ وَ قَالَ (علیه السلام) لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً، وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً؛ فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ، وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ [الْمُتَعَنِّتَ] شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّتِ. حکمت۳۲۰ ؛ روایتی پیرامون یک سؤال از محضر علیه‌السلام و چند پاسخ مختلف بدان سؤال و تعجب راوی (که البته برخاسته از جهل وی بود)؛ سوالهای مطرح شده دو جهت دارند: ۱) سؤال از روی تفنن و اطلاعات عمومی؛ انواع ۲) سؤال از روی مسأله و مشکل فکری حیات یه دو صورت همراه و بدون فکر؛ تعریف در بیان ملاهادی به اینکه کسی است که در مثل که دیگران زندگی می‌کنند، زندگی می‌کند: الحكمة صيرورة الإنسان عالما عقليا* مضاهيا للعالم العيني؛ *) انّما قالوا «عقليا» لانّ‌ صيرورته عالما حسّيا و عالما مثاليا، ليست حكمة، فان النار مثلا نار طبيعيّة في المادّة و هي المحسوسة بالعرض، و نار حسّية و هي المحسوسة بالذات، و نار مثاليّة سواء كانت في المثال المطلق، اوفي المثال المقيد الذي فينا، و هذا هو المتخيّل بالذات و كلها جزئيات لا كمال للنفس بنيلها و دركها و ان كانت هذه النيران في وجود الانسان بلا كلفة اذ في بدنك النار الطبيعيّة بعينها، لانّها احد اركان بدنك، و بنظيرتها و هي الصفراء، و في حسّك المشترك نار، و في خيالك نار لكن ما هي كمال نفسك نار عقليّة، لها وحدة جمعية جميع تلك النيران مشمولها، نيلها نيل الكل. فعليك بادراك نار كليّة عقليّة، بعنوان مطابق لحقيقتها بالبحث عن النار الطبيعيّة عن هيولاها و صورتها و انها متصلة واحدة غير مركّبة من اجزاء لا تتجزّى، و لها صورة اخرى نوعيّة. و اذا عقلت على سبيل الكليّة ماهيّتها و هليّتها، اعني هليّة النار العقلية و لميّتها، و من لميّة النّار الطبيعيّة، - سوى تسخين المركّبات و نضجها و تلطيفها، و غير ذلك، الخلافة عن الانوار العلوية في الاضائة ليلا، فكانّك احطت بجميع النيران الماضيّة و الغابرة. و النار الكلّي نور يسعى بين يدي عقلك، يعرف بها جزئياتها. و لذا كان الكلّي كاسبا و مكتسبا، بخلاف الجزئي، و قس عليه سائر موجودات العالم العيني و عقلياتها موجودات محيطة مجردة بسيطة، و وجودها في العقل البسيط‍‌ ابسط‍‌، و بالحكمة تحصل ماهياتها المطابقة لما هي عليه في نفس الامر. ج۲صص۵۰-۵۱؛ فرق با در فیلسوف و زندگی با در دیگران؛ نحوه برخورد با انسان‌هایی که سوال از روی مسأله و مشکل خود دارند و انسان‌هایی که سوال از روی اغراض دیگری دارند؛ جریانی از سؤال از مرحوم آسید مهدی در مورد و برخورد وی؛ خاطره‌ای از سید مهدی قوام از جانب یکی از اساتید دانشگاه که شاگرد علامه هم بوده است؛ اهمیت تشخیص درد دیگران و پاسخ به آن‌ها طبق درد ایشان «قال هشام: فقلت له: فإن وجدت رجلا طالبا له غير أن عقله لا يتسع لضبط ما القي إليه؟» چگونگی برخورد با طالب ؛ لزوم قرار گرفتن علم در سر جای خودش؛ جریانی از مرحوم آشیخ امام جماعت مسجد کوچک ؛ اختلاف مراتب در علیهم‌السلام؛ صیرفی (= ) بود؛ محمّد بن علی بن نعمان بی‌أبی طریفة بجلی کوفی(درگذشت ۱۶۰ یا پس ۱۸۰ق) ملقب به مؤمن الطاق؛ مؤمن طاق