eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام المتكلّمون ثلاثة : فرابح، و سالم، و شاجب: فأمّا الرابح فالذاكر للّه و أمّا السالم فالساكت، و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل» ج۱ص۱۴۹ در محل خود سبب ترقی و است و اگر در غیر محل باشد سبب انحطاط/تکلم اعضای بدن انسان با در هر روز: «عن علي بن الحسين علیهماالسلام قال: إن لسان ابن آدم يشرف كل يوم على جوارحه فيقول: كيف أصبحتم؟ فيقولون: بخير إن تركتنا، ويقولون: الله الله فينا و يناشدونه و يقولون: إنما نثاب بك و نعاقب بك» ج۷۱ص۲۷۸/تجربه علاوه بر علم می‌گوید اگر سخن در موضع خود باشد سبب خیر و اگر در غیر موضع خود باشد سبب شر می‌شود. معنای لغوی و اصطلاحی / متکلم در اصطلاح به صاحبان عقل متعهد به دین برای اثبات دین می‌گویند/ متکلمان مثل و و و و متکلم در روایت معهود منظور سخنگو است از جهت سود و زیان و ساکت (بدون سود و زیان) سخنگوی منتفع و سودمند کسی است که و دارد/ذکر خدا مصادیق مختلف در سخن و قول و وراء سخن و قول دارد ( )/ به معنای یاد کننده است/ به معنای یادآوری؛ سوغات سابق سفر کبریت‌هایی بود که روی آن مکتوب بود: تذکار کربلا/تبیین خدا در وقت در بیان مرحوم : «(والجماع مستقبل القبلة ومستدبرها) للنهي عنه (والكلام) من كل منهما (عند التقاء الختانين إلا بذكر الله تعالى)» ( ) ج۵صص۹۴-۹۵/ «أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ(۵۸)أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ» :۵۹/ تعبیر به در برخی مواقع/ذکر فعلی خدا در مواطن مختلف مثل ذکر فعلی در کاسبی: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ ج۵ص۸۸/ذکر نام علیهم‌السلام و ذکر الهی از مصادیق ذکر خداست. «فأمّا الرابح فالذاكر للّه و أمّا السالم فالساكت و أما الشاجب فالّذي يخوض في الباطل» دم فرو بستن در زمان مناسب زبان بریده به کنجی نشسته صُمٌّ بُکمٌ به از کسی که نباشد زبانش اندر حُکم و زیان کننده در صورت بی‌جا حرف زدن/ مقام مرحوم و حکایتی از ایشان در پیرامون سخن گفتن به‌جا و بی‌جا/ وقار و مهابت با : «المزاح يأكل الهيبة ، وقد أكثر من الهيبة الصامت.» ج۷۸ص۱۱۳ تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم می‌روم و نمی‌رود ناقه بزیر محملم عزیز مادرم حسین تا تو بخاطر منی دیده بخواب کی شود؟ راحت و عشق روی تو؟ آتش و آب کی شود؟ غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟ معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟ گرچه بشخص غائبی، در نظری مقابلم دیوان روضه اسارت علیهاالسلام سری به نیزه بلند است، در برادر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان داس غم تو می کند حاصل عمر را درو درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو رفتم و دل بماند در سلسلۀ غمت گرو ای که مهار می‌کشی صبر کن و سبک برو کز طرفی تو می‌کشی وز طرفی سلاسلم دیوان رشته ای بر گردنم افکنده دوست تار و پودش از محبت‌های اوست گه به کوفه گه به شامم می‌برد می‌کشد هرجا که خاطرخواه اوست حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان سیدنا المظلوم یا اباعبدالله ۲۷محرم ۱۴۴۴ ۱۴۰۱٫۶/۳ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» ج۱ص۱۴۹ گفتن در به انحاء مختلف (حتی در لحن سخنگو) مورد اعتناست؛ وصایای جناب به پسرش؛ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ علیه‌السلام:۱۹/ مجموعه‌ای است از مطالبی که آن‌ها را یا به یا به یا هردو تعقل و تجربه باهم، به دست آورده است که اینها برای او یک ساخته است/ هر انسان دارای جهان‌بینی است/نگرش و در انسان عاقل در تعامل با دیگران/تعامل در سخن و رفتار تابع یک جهان‌بینی است مگر اموری که تعبیر به اعمال می‌شود/ماییم و باورهای‌مان و بیشتر از همه باور انسان در سخن گفتن بروز می‌کند اقسام سخن گفتن مثل و و /انسان با رفتار و نگاه و امثالهم دارد با دیگران به نوعی سخن می‌گوید؛ وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ :۱ کسی کو مردمان را خار دارد/ هر رفتاری تابع یک نگرشی است و کسی‌که مثلاً می‌گوید دست خودم نیست که عصبانی می‌شوم، اگر با واکنش تند مواجه بشود دیگر عصبانیت به خرج نمی‌دهد/زبان در دهان از همهٔ زبان‌ها گویاتر است و حرف و مزاح و نحوه خنده و رفتارهای انسان همگی حکایت از نگرش انسان می‌کنند که می‌توان از این‌ها او را شناخت/بسیاری از شرعی که به‌عنوان دستورات شناخته می‌شود (مثل نهی از و و و ) اگر کسی مرتکب بشود حکایت از شخصیت او می‌کند/آدمی که پشت سر دیگران حرف می‌زند ولی تعدی در حقوق دیگر دیگران نمی‌کند باید دید چه چیز مانع این تعدی اوست که همهٔ این مسائل در مباحث قابل بررسی است «إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» از بدترین انسان‌ها شخص مذکور در روایت است، که این دارد حکایت از شخصیت او می‌کند نه اینکه موضوع خود این عیب‌ها باشد/لزوم شناخت حد و مرز خود/شخصی که در هر زمینه‌ای وارد می‌شود و دخالت می‌کند و سخن می‌گوید فقط یک چیز بلد است که آن «من» است! («من» باید همه‌جا باشم!)/اهمیت قائل شدن برای دیگران/اموری مثل احترام به فقط و نیست بلکه یک جهان‌بینی است؛ تأخیر هلاکت یک قوم توسط خدای متعال به واسطهٔ یک ریش سفید که داخل این قوم بود/نقلی از یکی از اساتید دانشگاه از دوران تحصیل در / موجود در و مسلمان ایرانی/جایگاه و «إنَّ الله حرم الجنّة على كلَّ فاحش بذي قليل الحياء لايبالي ما قال ولا ما قيل فيه.» ( ) پرده‌در، ( ) پست، کم هیچ‌گونه ملاحظهٔ دیگران را ندارد و همه‌چیز دائر مدار شخص خود اوست/جریان از شخصی که در حین آموزش دادن نظامی شد. صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین زنده جاويد كيست؟ كشته شمشير دوست كآب حيات قلوب، در دمِ شمشير اوست گر بشِكافى هنوز، خاك شهيدان عشق آيد از آن كشتگان، زمزمه دوست دوست بنده یزدان شناس موت و حیاتش یکی است زآنکه به نور خداش پرورش طبع و خوست گوش دل مؤمن است سامع صوت خدا گرچه ز آواز خلق ملک پر از های و هوست عاشق ديدار دوست، اوست كه همچون حسين زردىِ رُخسار او، سرخ ز خون گلوست دوست به شمشير اگر، پاره كند پيكرش منّت شمشير دوست، بر بدنش مو به موست گر به اسيرى بَرند عترت او دشمنان هر چه ز دشمن بر او، دوست پسندد، نكوست عمتی عمتی هذا نعش من؟!... ۱۴۰۱٫۸/۸ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إنَّ ضوء الجسد في عينه فإن كان البصر مضيئاً استضاء الجسد كلّه، و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه، و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه، و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين، و كما لايقوم الجسد إلّا بالنفس الحيَّة فكذلك لا يقوم الدين إلّا بالنيّة الصادقة، و لا تثبت النية الصادقة إلّا بالعقل.» ج۱ص۱۵۳. فرمایش مرحوم در تعلیقات بر بحارالأنوار پیرامون کم نظیر بودن برخی فرازهای حدیث اولی الالباب؛ و مثال محسوس به معقول در روایت به ضعف در چشم که سبب عیب در بدن می‌شود برای این مطلب که نورانیت در به است؛ انسان در خود به وسیله عقلش نظر و تعمق می‌کنند برخلاف مردمان متعارف؛ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا :۲۷۵؛ جریان شخصی که برای تصحیح وضوی خود نزد مرحوم آیت‌الله رفت؛ معمولا مردم به ظاهر باتقوا کاری به حلال بودن خود ندارند؛ اکثر تصورات مردم به ظاهر باتقوا در مورد کسب خودشان این است که خودمان بلدیم و دیگر اینکه خیال می‌کنند رضایت طرفینی در معامله و هر امری که باشد نافذ است و اینکه باید من در هر معامله‌ای سود کنم و هیچ‌گاه متضرر نشوم؛ اکثر سوالات مردم به ظاهر باتقوا در نجسی و پاکی و امثالهم است که این خودش نوعی تلقین به نفس است که من آدم متدینی هستم؛ لبه تیز شرعی در و و مالی است؛ اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ ج۱۰۰ص۹؛ جریانی از اختلاف مالی پدر و پسر به ظاهر باتقوا؛ جریان انحصار وراثت مرحوم پدر استاد؛ بلای اختلافات مردم در اموال و امور مالی؛ محدودیت دین بسیاری در صورت ظاهری آداب و نسک؛ تلقی و رسم اشتباه و غلط طلبی متداول پس از عدم رعایت امور دینی و ترویج این مسأله توسط برخی مبلغین؛ روایت مذکور در پیرامون کسی‌که برای مصرف بدون اجازه از امام معصوم علیه‌السلام حلالیت طلبید. «و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه» انسان عاقل عالم به رب خود می‌شود؛ فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ :۸۷؛ بستگی به میزان عقل در شخص دارد. «و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه» ذاتی است که می‌پروراند فلذا به رب می‌گویند؛ نمی‌توان خرما جوشانید و شیره انگور به دست آورد؛ خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ :۸۷؛ در نگاهی تسامحی اگر یک دهم این وقتی که از در مدرسه و می‌گیرند صرف مسائل دینی کنند وقتی به دیپلم می‌رسد نیمچه مجتهدی می‌شود!؛ اگر کسی وقتی در امور دینی نگذارد در زندگی کج جلو می‌رود؛ از اول باید به تدریج مسائل دینی را یاد بگیرد تا بشود؛ وقت گذاشتن می‌خواهد و آدم باید برای دینش وقت بگذارد؛ در بسیاری از متدینین دین امر فوق‌برنامه است در حالی‌که اگر کسی را دارد که دین برای است و برای گذر باید تمام حواسش باشد که در مزرعه دنیا چه می‌کارد تا در برداشت کند؛ الدنیا مزرعة الآخرة ج۱ص۲۶۷؛ تبیین معنای با تشریح معنای پروریدن؛ که مزرعه آخرت است نوع پرورش آن متفاوت است؛ عدم پرورش بسیاری از مدعیان تربیت و مدعیان بودن. «و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين» گول زدن خوش را! صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب و جعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک بابی العطشان حتی قضی بابی المغموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۱/۱۱/۲۳ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ احتیاج راه به و ؛ شرط (= ) و (= ) در مربی؛ ضرورت وجود راهنما برای طریق کمال و ضرورت وجود در راهنما و و بودن راهنما؛ سنجش امانت در راهنما به نسبت همان وادی و بودن راهنما نشان راه ز دزدان ره چه می‌پرسی نه هر که بر سر راه است رهبری داند ضرورت وجود ایجاد در مورد راهنما؛ نکته‌ای در مورد ذکر حضرت اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم به اینکه حضرت راه را رفته‌اند و می‌توانند دستگیری کنند فرق بین و ؛ بر خبرویت و امانت راهنما؛ تکریم اشخاص با القاب عمو و پدر: يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا سلام الله علیها:۴۳؛ فرمایش حضرت علیه‌السلام به مبنی بر از خود به علت وجود برای شدن؛ دلیل و در مورد از عالم؛ هر وادی مخصوص همان وادی است؛ دو به در : ۱) نهایتاً سه دقیقه ذکر و بین دو نماز ۲) عدم سوال از شغل بازاریان؛ ملاک در مورد ؛ پرهیز از عالم ؛ خطر عالم دنیاطلب؛ بی‌نظیر علم؛ جریاناتی از بی‌توجهی استاد به برخی از ثروتمندان «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ای هشام خدای متعال به داود علیه‌السلام وحی کرد که به بندگان من بگو: بین من خدا و بین خودشان عالمی که شیفته دنیاست را قرار ندهند که شما را از یاد من باز می‌دارد؛ نهی از اخذ از کسی دنیاست و سفارش به اخذ دیپ از عالمی که به دنیا اقبال ندارد؛ خطر عالم دنیاطلب به باز داشتن انسان از خدا و از راه و الهی؛ ماهیت حقیقی عالم دنیاطلب (= قطاع الطّریق) بودن راه خدا است؛ اولین که سر عالم دنیاطلب آمده این است که شیرینی خدا و شیرینی مناجات با خدا از دل این‌ها رفته است چون شیرینی دنیا را چشیده است؛ زندگی آبرومندانه از عالم دلیل دنیاطلبی نیست؛ جریان ذکر وضعیت زندگی آبرومندانه برای و فرمایش شیخ مینی بر دیانت و دیانت؛ زندگی موقرانه حاج در دوران ؛ ریاست دو عالم در دوران ملاعلی کنی در که بوده و در که بوده؛ فرمایش میرزا حبیب الله رشتی به شاه‌زاده‌ای از قاجار کن به ملاعلی کنی تعریض کرده بود؛ ضرورت سنجش عالم با مردم و عرف منطقه خود؛ عالم و راهنما طبق تعالیم دینی نباید «مکبا علی الدنیا» باشد؛ ملاک در دنیاطلبی عالم به دارایی و نداری نیست بلکه به برخورد با و و به قاعده و حساب عمل کردن است؛ دو عالم در ضرب‌المثل بوده: علم الهدی و ؛ استقراض قاجار از سید شفتی در جنگ بین و ؛ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ :۹۰؛ آن کسی که به این قاعده و احسان عمل می‌کند ولو دارا باشد دنیاطلب نیست ولی آنکه طبق این قاعده عمل نمی‌کند ولو دارا نباشد دنیاطلب است صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم تا تو بخاطر منی دیده بخواب کی شود؟ راحت و عشق روی تو؟ آتش و آب کی شود؟ غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟ معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟ گرچه به شخص غائبی، در نظری مقابلم دیوان روضه اسارت علیهاالسلام سری به نیزه بلند است، در برادر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان داس غم تو می‌کند حاصل عمر را درو درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو
آیت الله شیخ عباس اخوان
https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَٰهُ بِقَدَرٍ (۴۹) و مَآ أَمْرُنَآ إِلاَّ وَٰحِدَةٌ كَلَمْحِۢ بِٱلْبَصَرِ (۵۰) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَآ أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ (۵۱) وَ كُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ (۵۲) وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ :۵۳ در این آیات مبارکات خدای متعال به بندگان خود و و می‌دهد که غیر از مباحث است؛ بینش به معلوم؛ اگر بحث از نباشد مباحث و یا هیچ ثمره‌ای ندارد یا ثمره کمی دارد؛ انسان باید بداند که بینش و نگرش و و می‌تواند انسان را در مسیر موفق بدارد؛ نبود بینش صحیح در مذکور در روایت: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِینِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی جَزِیرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ کَثِیرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَ إِنَّ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ أَرِنِی ثَوَابَ عَبْدِکَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَکُ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَکُ فِی صُورَةِ إِنْسِیٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِی مَکَانُکَ وَ عِبَادَتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ فَأَتَیْتُکَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَکَ فَکَانَ مَعَهُ یَوْمَهُ ذَلِکَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ إِنَّ مَکَانَکَ لَنَزِهٌ وَ مَا یَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَکَانِنَا هَذَا عَیْباً فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ قَالَ لَیْسَ لِرَبِّنَا بَهِیمَةٌ فَلَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَیْنَاهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِیشَ یَضِیعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ الْمَلَکُ وَ مَا لِرَبِّکَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ. ج۱ص۱۲؛ از بیش از شش هزار آیات کریم حدود پانصد آیه پیرامون است و مابقی پیرامون مباحث معارفی است؛ عدم ثمره از بدون باور به ؛ روایتی پیرامون طعنه شخصی به پیرامون علیه‌السلام و پاسخ عباس بن عبدالمطلب به او؛ اهمیت باور توحیدی؛ انسانی که نگرش توحیدی دارد هم فرق دارد با دیگران؛ فرمایش علیه‌السلام هنگام تیر خوردن به گلوی جناب علیه‌السلام: تلقى الدم بكفيه فلما امتلأتا رمى بالدم نحو السماء ثم قال: هون على ما نزل بي إنه بعين الله ص۶۱؛ به سیدالشهداء علیه‌السلام: فنودي من الهواء: «دعه يا حسين، فإنّ له مرضعا في الجنّة» تألیف: ج۲ص۱۶۴؛ در الهی دیدن خود در علیه‌السلام: وَ ٱصْنَعِ ٱلْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا وَ لاَ تُخَٰطِبْنِی فِی ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ علیه‌السلام:۳۷؛ خطاب به : أَلَمْ يَعْلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَیٰ :۱۴؛ بینش دادن آیات قرآن به انسان برای و عدم فایدهٔ بدون آدم سازی؛ تشکیل سمیناری در سال ۱۹۸۶م در در با حضور دانشمندان برجسته‌ای مثل و برخی آخوندهای فراری پیرامون اینکه چرا نمی‌میرد؟!؛ بررسی مسأله نهادینه شدن (=از بین رفتن روح این ادیان و ماندن ظاهر) به جز شیعه در سمینار تلاویو و نتیجه‌گیری سمینار به اینکه تا شیعه (صلوات الله علیه) را دارد نمی‌میرد و باید حسین را از شیعه بگیریم!؛ سمینار دیگری پس از چند سال و نتیجه دیگر اینکه علاوه بر حسین، شیعه زنده به است و باید (صلوات الله علیه) را از شیعه بگیریم!؛ سمینار سوم پیرامون شیعه و اینکه عامل سوم نمردن شیعه (صلوات الله علیه) است؛ علت حمله به ها جریانی برون‌مرزی است تا بساط شیعه از بین برود؛ و با امام مهدی علیه‌السلام؛ دو در دستگاه سیدالشهداء و امام زمان علیهماالسلام و یک عمل در دستگاه امام صادق علیه‌السلام؛ چگونه منتهی شدن به و مشکل ها در این جهت که قائل به دو خدایی خوبی و بدی شدند؛ ماه‌های و و تا آخر هرکدام الاهه‌های مکتب زردشتی‌گری است و قرار دادن این‌ها به عنوان ماه‌های سال از دورهٔ که ماقبل آن
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب سوم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ شب شهادت #امام_هادی صلوات الله علیه آیت الله #شیخ_عباس_اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة، و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ ورشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» ج۱ص۱۵۵ تعبیر به اهل دین بعد از فهم معنای است؛ عدم یگانگی دیانت با تنسک بلکه مناسک جزء دین است و دین اعم از مناسک است؛ همان صورت عبادی است که خود البته خود امر محترمی است: وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا :۲۴؛ ظهور و بروز صورت‌های عبادی به علل مختلف؛ دین آن مجموعه‌ای است که بیانگر پاداش و عقابی است که در قبال آن مجموعه انسان دریافت می‌کند؛ کلمه و لغت دین به معنای می‌باشد و دِیْن هم از همین لغت است؛ كَما تَدينُ تُدانُ ص۵۳۵؛ مجموعه مذکور به‌علاوه اعتقاد به و می‌شود دین که انسان در قبال همهٔ آن‌چه انجام می‌دهد جزا داده می‌شود؛ کلام علامه مبنی بر اینکه ما متشکل از همین زندگی است که داریم انجام می‌دهیم که به این انسان متدین می‌گویند؛ خطر دگم بودن بر مناسک ظاهری عبادی دین؛ لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُوا۟ ٱللَّهَ وَ ٱلْيَوْمَ ٱلْأَخِرَ وَ ذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرًا :۲۱؛ تبیین معنای بودن اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ ما در این عالم داریم آناً فآناً ساخته می‌شویم و همانند یک جنین در رحم هر لحظه داریم ساخته می‌شویم برای ورود به دنیایی دیگر، که اگر کسی غیر از این فهمیده معنای دیانت را نفهمیده است؛ همیشگی انسان در رحم دنیا؛ اگر انسان در تمام روز به خدا داشت در هم توجه به خدا دارد؛ بَلِ ٱلْإِنسَٰنُ عَلَیٰ نَفْسِهِۦ بَصِيرَةٌ ۱۴ وَ لَوْ أَلْقَیٰ مَعَاذِيرَهُۥ :۱۵؛ ساختن توسط انسان به‌عنوان و ؛ انسان به راههایی مثل بازی با نسک دینی در پی این است که به خود بقبولاند که من آدم خوبی هستم؛ جریان شخصی که برای تصحیح وضوی خود نزد مرحوم آیت‌الله رفت؛ نماز ما حاصل سیر روز ماست؛ کلامی از مرحوم آشیخ پیرامون نمازهای یومیه؛ کلامی از مرحوم آیت‌الله پیرامون اینکه دو عالم را دیدم که تعمدی داشتند با رفتارشان را مردم حرف بزنند: و مرحوم آیت‌الله ؛ علت برخی رفتارها نیز عدم علم به است؛ جریانی از سوال مرحوم آیت‌الله سید محمدرضا در مورد نجس و پاکی مستمندان ز خانه میرانی جریانی از برخورد شخصی با علیه‌السلام که در امامت حضرت شک داشت؛ جریان برخورد شرابخوار با امام هادی علیه‌السلام؛ «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة» صلی‌الله علیک یا مولانا يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ يَابْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَاللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا شب سوم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ آیت الله https://eitaa.com/akavan110