eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
686 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و‌ إن أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، ومن حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ بررسی ترین از حیث و است و سریع‌ترین از حیث و و است/مشاهده اثر سریع خوبی و بدی/ بر اعمال نیک آشکار است که مشکل دیگران را رفع کند که سریع‌ترین نتیجه به خوبی برای انسان دارد. «و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه» بدتری بندگان خدا کسی است که به‌خاطر بدی‌اش دیگران از او کناره می‌گیرند/ این‌جا به معنای کلام درشت و آزاردهنده است. «و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم» هر بلائی که به آدمی وارد می‌شود نتیجه انسان است. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» درست در آدمی این نتیجه را برای او حاصل می‌آید که حرف بی‌جا نزند/جریانی از مرحوم آقای شیخ در مورد حرف بی‌جا زدن و جریانی از مرحوم آیت‌الله از علمای /وصف حال مجلس‌داری مرحوم حاج جد علامه /حرف بی‌جا زدن سبب حصول برای شخص می‌شود. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» خوب در شخص اگر باشد بیهوده گویی را کنار می‌گذارد/وصف حال برخی از اهل قدیم همچون مرحوم آمیرزا اسماعیل صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین و صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء روضه سلام الله علیها آتش زین ز هر طرف چرا زبانه می‌کشد ناله ز دل خدای من بانوی خانه می‌کشد میان دود و آتش است بانوی دلشکسته‌ام به امر حق بود که من به خانه‌ام نشسته‌ام فاطمه آرام دلم گریه کنم برای تو به حق حق به گوش دل می‌شنوم صدای تو تو بین دیوار و دری، پیش دو چشمان ترم میان خون شناوری فاطمه جان با پسرم حسین و زینبین من تو را نظاره می‌کنند مرا صدا که می‌زنند، تو را نشانه می‌کنند میان کوچه فاطمه شنیده‌ام عدوی تو به پیش چشم زینبم سیلی زده به روی تو فاطمه آرام دلم حبیبهٔ لم‌یزلی لب بگشا بهر خدا سخن بگو تو با علی زهرا جان زهرا جان زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من در بین آن دیوار و در دادی تو شش ماهه پسر آتش زدی بر جان من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من گاهی حسینت نیمه شب از من کند مادر طلب بگرفته او دامان من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من مسمار در خانه مگر تشنه خون بود کز سینهٔ زهرای جوان رفع عطش کرد بین در و دیوار مگویم که چه‌ها شد آن‌قدر بگویم به خدا فاطمه غش کرد زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان ۱۴۰۱٫۸/۲۹ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ تقسیم به دو گروه دارای و بدون هدف؛ مردمان هدفمند برخی به هدف خود می‌رسند و برخی نمی‌رسند؛ اصل اساسی در گروه هدفمندی که به هدف خود رسیده‌اند این است که یا به کلی حواشی را از خود دور کرده‌اند و یا اینکه زوائد و حواشی را در زندگی‌شان به حداقل رسانده‌اند و دیگر اینکه تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند؛ زندگی موفق مرحوم در دوران تا جایی‌که گاهی به عنوان نایب‌السلطنه همراه پادشاه سفر می‌کرده است؛ از بقاع متبرکه اصفهان است که آقا حسین خوانساری و فرزندش در آن مدفونند؛ در علم آقا حسین خوانساری را به‌عنوان استاد الکل فی الکل عند الکل ذکر کرده‌اند؛ اثر معتبر مرحوم آقا حسین خوانساری به نام ؛ معاصرت آقا حسین خوانساری با و جریانی از دیدار ایشان با مرحوم آقا حسین خوانساری و تقدیم جبهٔ سلطنتی به ایشان و مذمت برخی بر مرحوم خوانساری در پی این کار و واکنش ایشان؛ جریان وصیت به در حضور یکی از خصوصیات افراد موفق عدم توقف ایشان در مسیر رسیدن به هدف خود در دامن مراد نبینی گل مراد بی ترک خواب راحت و بی نیش خار عشق مذمت در میان مگر اینکه خود شخص واقعاً جایگاهی بر اثر تلاش خود داشته باشد مثل آیت‌الله پسر ؛ جریان آقازادگی کردن آقا جمال خوانساری و ملاقات با ایشان و تحول در او بر اثر خود «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» «ما لا یعنی» یعنی آنچه که نیاز نیست که هر اندازه انسان به آنچه که نیاز نیست بپردازد به همان اندازه از موفقیت باز می‌ماند؛ ضرورت اکتفا به امور در ؛ شخص تا نباشد ثروتمند نمی‌شود؛ انسان به هر اندازه مشغول به زوائد شود از اصول می‌ماند و به هر اندازه به اصول بپردازد از زوائد می‌ماند؛ تشبیه زندگی انسان به مسافرت با قطار در مسافتی کوتاه یکی از امور «ما لا یعنی» گفتن‌های بیجاست؛ برخی افراد محافل مذهبی را به دید مکان تفریحی مذهبی نگاه می‌کنند و عمر خود را تلف می‌کنند. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» یکی از لوازم بهره‌مندی از ترک زوائد است که در زوائد یک مورد ترک سخن «ما لا یعنی» است؛ ارادت مرحوم آیت‌الله آقا به مرحوم آیت‌الله ؛ ذکر برخی خصوصیات مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری عدم انحصار «ما لا یعنی» به سخن بیهوده و بی‌جا؛ توفیق مردن ؛ ِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي رَجُلٍ قَتَلَ رَجُلاً مُؤْمِناً قَالَ يُقَالُ لَهُ مُتْ أَيَّ مِيتَةٍ شِئْتَ إِنْ شِئْتَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شِئْتَ نَصْرَانِيّاً وَ إِنْ شِئْتَ مَجُوسِي ج۷ص۲۷۳؛ جناب علیه‌السلام به فرزندان خود در مورد مسلمان مردن: وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ :۱۰۲؛ برخی انسان را از خارج می‌کند؛ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ :۱۰؛ جریان خوابی از شخصی که مورد عنایت قرار گرفته بود تا مسلمان بمیرد. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» یکی از زوائد که ترکش موجب موفقیت شخص می‌شود ترک سخن بی‌جا و بیشتر است. صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک حسین جان حسین جان شب چهارم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۵ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
🔺بیان تاریخ مختصر صهیونیسم + بیان نقشه صهیونیسم برای ایران شیعی امروز + نکات ارزنده متعدد دیگر 🎤آیت
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ :۸۲ تاریخ از قرن ۱۱ تا قرن ۱۹ میلادی جامعه‌ای پر از بوده است و در هر قرنی چند مرتبه با و مواجه بوده‌اند؛ خود ممالک اروپایی به این نتیجه رسیدند که این بدبختی‌ها زیر سبب جریان است که مسأله‌ای قابل تحلیل است که در تاریخ ملل باید بررسی شود؛ همچنین در قرن ۱۹ میلادی به این نتیجه رسیدند که باید را از اروپا بیرون کنند تا به آرامش برسند فلذا در مجامع اروپایی در قرون متمادی جریان بوده برخلاف که هیچگاه یهودی‌ستیز و مسیحی‌ستیز نبودند چون این‌ها از هستند و مال و جان و ناموسشان در فرهنگ اسلامی محترم است تا وقتی تحت ذمه باشند برخلاف اروپا که این ذمه بودن در فرهنگشان نیست؛ مسئول نقشه برای راندن از اروپا شد که انگلیسی‌ها شاخه یهود را طرف خطاب قرار دادند و به ایشان گفتند شما از اروپا بروید و ما شما را حمایت می‌کنیم که در این مورد با یک اعلامیه مقارن شد بدین مفاد که تعهد جامعه حاکمه انگلیس را به نسبت یهود قانونا عهده‌دار شدند که این بیانیه یا معاهده یا پیمان نامش Balfour# [منعقد در ۱۹۱۷م] است که یکی از کوتاهترین بیانیه‌هاست که منعقد شده ولی بیشترین تأثیر را در ممالک گذاشته است؛ مسلمانان با سه شاخه و و نشان داده می‌شوند که هرکدام از این‌ها شاخه‌های متعدد دارند همچنین یهود این‌گونه است که یکی از جریانات آن که بیشترین عده را داشت جریان است؛ در قرارداد بالفور آمده است که شما بروید به خانه‌ای دیگر و ما تعهد می‌دهیم که از شما حمایت کنیم و ایشان را مختار کردند که هرکجا می‌خواهید بروید که یهود آمدند در به این عنوان که این‌جا خانه پدری ما بوده است؛ فلسطین در آن دوران تحت حاکمیت پادشاهی بود که بعد بزرگترین حاکمیت را که به اسم باشد به خود اختصاص می‌دادند که شامل تمام کشورهای و بسیاری از کشورهای و مقداری از سرزمینهای بود که همگی زیر نظر آل عثمان بودند؛ عده‌ای از یهود به فلسطین مهاجرت کردند و عده‌ای دیگر که در کشورهای اروپایی بودند به حوزه ممالک آل عثمان مهاجرت کردند و عده‌ای هم در همان ممالک اروپایی بودند تا مقدمات انتقالشان به فلسطین فراهم شود؛ یهودیان ساکن شده در ممالک آل عثمان با دادن بسیار امپراتوری آل عثمان را مقروض کردند که آورده شده مبلغ ۳۰۰هزار سکه طلا بدهکار به تجار یهود شده بود که در این هنگام یهود به او پیشنهاد کرد که این بدهی را نمی‌خواهیم در عوضش فلسطین را به ما بده که سلطان عبدالحمید عثمانی زیر بار نرفت و گفت: فلسطین پاره تن اسلام است و من نمی‌توانم آن را بدهم، بدهی‌ام را می‌دهم و این کار را نمی‌کنم که در این هنگام همیشگی یهود دوباره اجرا شد که همان برپا کردن جنگ بود و با هماهنگی انگلیس را راه انداختند که در پی آن جنگ جهانی اول حکومت با آن وسعتش کلا از بین رفت که حدود سی چهل کشور تشکیل شدند مثل که مستعمره شد و مستعمره شد و که مستعمره شد؛ سرازیر شدن یهودیان به فلسطین و حمایت انگلیس از یهود مطابق معاهده بالفور؛ شروع سیاسی با خرید ۳ درصد از زمین‌های فلسطین؛ شروع و برداشته شدن قیمومت انگلیس از فلسطین و واگذاری آن به یهود؛ ارائه طرح کشور در که تازه تأسیس شده بود که اولین کشوری که اسرائیل را به رسمیت شناخت بود. همیشگی اسرائیل از بدو تأسیس به سرزمین‌های اطراف خود که در سرزمین فلسطین تحت حاکمیت یهود این کارها انجام می‌گرفت؛ جریان قرار دادن مرزهایی برای اسرائیل در سال ۱۹۶۷م توسط آمریکا که هیچ حکومتی این مرزها را قبول نکرد؛ تنها کشوری که هیچ مرزهایش معلوم نیست اسرائیل است برخلاف مابقی کشورها که مرزهایشان معلوم است و یک متر نمی‌توانند گسترش مرز بدهند؛ ادعای اسرائیل بر مرزهای ادعایی از تا ؛ حتی با وجود به رسمیت شناختن مرزهای اسرائیل توسط برخی کشورها خود اسرائیل این مرزها را قبول ندارد و این یکی از ریشه‌های جنگ‌های اسرائیل است؛ و از سرزمین‌های اشغالی اسرائیل است که در لابلای کشمکش‌های صوری در این سرزمین‌ها شروع به شهرک‌سازی کرده است و عده‌ای را در آن‌جا ساکن کرده‌اند؛ شعار نبودن اینکه ماهیت ماهیتی متجاوز است؛
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴. اصطلاحات وارده در و پیدایش الفاظ مطابق با مثل و و و ؛ در هر مکتبی که نو باشد در شروع آن به تدریج الفاظ و اصطلاحاتی نو مطابق آن مکتب پدید می‌آید؛ پیدایش اصطلاح و در مکتب اسلام؛ مدح وارده در اسلام برای عالم تؤام با است: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ :۲۸؛ دخل رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم المسجد فإذا جماعة قد أطافوا برجل، فقال: ما هذا؟ فقيل: علّامة، قال: و ما العلامة؟ قالوا: أعلم الناس بأنساب العرب و وقائعها، و أيّام الجاهليّة، و بالأشعار و العربيّة، فقال النبيّ صلی‌الله علیه وآله وسلم: ذاك علم لايضرّ من جهله، و لا ينفع من علمه ... ثمّ قال صلی‌الله علیه وآله وسلم: إنّما العلم ثلاثة آيةٌ محكمةٌ، أو فريضةٌ عادلةٌ، أو سنّةٌ قائمةٌ، و ما خلاهنّ هو فضل. ج۱ص۱۲۸؛ در نظر رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم در سه امر خلاصه می‌شود: و و و مابقی علوم (=برتری) است که اگر این فضل با آن سه امر تؤام بشود به مراتب بالای می‌تواند برسد ولی اگر تؤام نشود برای او برتری می‌سازد ولی در عین حال دستگیری از او نمی‌کند دو جنبه دارد: امر زائد بر سازمان که در نزد نوع مردم هست که این صرفاً در عین خوب بودنش می‌تواند سکوی پرش به بالا باشد و دیگر اینکه معنویت به معنای داشتن چارچوب فکری است که همه در این چارچوب فکری معنا بشود تا سبب راهی که این چارچوب می‌نماید به و کمال برسد که این معنای دوم معنویت در بحث ما مورد نظر است؛ علمی که رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم می‌فرمایند علمی است که تؤام با این معنویت است وگرنه فقط مثل اوراقی است که پراکنده هستند که صاحب آن خودش هم نمی‌داند در پی چیست «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» صاحب علم تؤام با معنویت فائده‌اش برای دیگران هم جاری است که یعنی دانشمندی گویاست؛ العقل ولادة، والعلم إفادة، و مجالسة العلماء زيادة ج۱ص۱۶۰؛ به ما می‌نماید چه چیزی سودآوری و چه چیزی زیان برای ما دارد ولی اینکه خود سود و زیان چیست دوباره عقل دیگری می‌خواهد؛ امکان تشخیص اشتباه سود و زیان در اجتماع؛ مثالی به بازی تیله‌گلی در دوران کودکی استاد در مورد تشخیص سود و زیان؛ تبیین مفهوم و در اسلام؛ سودآوری آن است که اندوخته‌ها طوری به کار بیاید که مسیر انسان در راه کمال هموارتر بشود؛ اصلاح دید انسان در مورد سودآوری در به گونه‌ای که زیان در آن نباشد؛ قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ :۲۴؛ تذکری پیرامون تصور اشتباه از مردم و گفتار پیرامون جزیرة العرب‌ در ج۴ص۱۹۹ https://www.ghbook.ir/Book/9132 مردم مکه با مسیر جانبی از تا به ؛ دوستداری همه موارد مثل و در راستای خدا باید باشد وگرنه مورد مورد غضب الهی است؛ اهمیت اسلام به ؛ نه جزء از ده جزء در است: اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ ج۱۰۳ص۹؛ وصف حال از اصحاب خاص علیه‌السلام در مورد داشتن؛ اهمیت و شغل در اسلام؛ جریانی از مرحوم حاج آقا رضا از کاسبان قدیم هم محلی استاد؛ عن رسول الله ( صلّى الله عليه وآله ) ـ في حديث طويل ـ انه رأى ليلة الاسراء ، هذه الكلمات مكتوبة على الباب السادس من الجنّة : لا إله إلا الله ، محمّد رسول الله ، على ولىّ الله ، من أحب أن يكون قبره واسعا فسيحا ، فليبن المساجد ، ومن أحبّ أن لا تأكله الديدان تحت الأرض ، فليكنس المساجد ، ومن أحب أن لا يظلم لحده ، فلينوّر المساجد ، ومن أحب ان يبقى طريا تحت الأرض فلا يبلى جسده ، فليشتر بُسط المسجد ج۳ص۲۸۵؛ دستور به ولو به یک حبه خرما؛ مناسب برای حرکت صحیح معنوی
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل، نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل، و ما بعث الله نبيّاً إلّا عاقلاً حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين، و ما أدّى العبد فريضةً من فرائض الله حتى عقل عنه.» ج۱ص۱۵۴. اصطلاحات وارده در و پیدایش الفاظ مطابق با مثل و و و و ؛ در هر مکتبی که نو باشد در شروع آن به تدریج الفاظ و اصطلاحاتی نو مطابق آن مکتب پدید می‌آید؛ از فنون آوردن لغتی است که معنای دیگری دارد ولی از آن معنای دیگری اراده کند؛ پیدایش اصطلاح در مکتب اسلام تبیین مفهوم خاص عقل در مکتب اسلام؛ عقل در نظر و عرف بسیاری از مردم؛ کسی است که از بین دو یا چند آن‌چه نیکوتر است برگزیند و بین دو یا چند شر آن‌چه شرش کمتر است را برگزیند: ليس العاقل من يعرف الخير من الشر، و لكن العاقل من يعرف خير الشرين ج۷۸ص۶؛ تشکیل مفهوم و بر اساس یک ؛ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ :۲۱۶؛ خیر و شر با توجه به گسترده‌ای است که منتهی به غایتی می‌شود که بد و خوب معنا پیدا می‌کند؛ مثال به جلوگیری از تصمیم‌گیری توسط نیرویی در نوع مردم در هنگام که همان و است؛ مبارزه با و توسط انسان‌ها برای رسیدن به مطلوب؛ اکثر کسانی که در موفق هستند با و تلاش بوده است که آن‌ها بر اساس برنامه‌ریزی است؛ بیان مرحوم شهید پیرامون و صص۱۹۹-۲۰۱؛ اصل مهم در اسلام برنامه‌ریزی برای است؛ سعی و تلاش در راه اهداف عالیه با توجه به چهارچوب و جهان‌بینی الهی: يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ :۳۵؛ فهم اشتباه از مفهوم ؛ کار محکم انجام دادن را خدا دوست دارد: إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله نَزَلَ حَتّى لَحَدَ سَعدَ بنَ مُعاذٍ و سَوَّى اللَّبِنَ عَلَيهِ ، و جَعَلَ يَقولُ : ناوِلْني حَجَرا ، ناوِلْني تُرابا رَطْبا ، يَسُدُّ بِهِ ما بَينَ اللَّبِنِ ، فلَمّا أن فَرَغَ و حَثا التُرابَ عَلَيهِ و سَوّى قَبرَهُ قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّي لَأعلَمُ أنَّهُ سَيَبلى و يَصِلُ إلَيهِ البَلاءُ ، و لكِنَّ اللّه َ يُحِبُّ عَبدا إذا عَمِلَ عَمَلاً أحكَمَهُ ج۳ص۳۳۰؛ بودن و فعالیت خدا بر اساس و است و انسان هم باید همین‌گونه باشد؛ إِنْ أُجِّلْتَ فِي عُمُرِكَ يَوْمَيْنِ فَاجْعَلْ أَحَدَهُمَا لِأَدَبِكَ لِتَسْتَعِينَ بِهِ عَلَى يَوْمِ مَوْتِكَ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا تِلْكَ الِاسْتِعَانَةُ قَالَ تُحْسِنُ تَدْبِيرَ مَا تُخَلِّفُ وَ تُحْكِمُهُ ج۸ص۱۵۰؛ ضرورت برنامه‌ریزی در راستای «يا هشام ما قسّم بين العباد أفضل من العقل» چیزی بین بندگان تقسیم نشده است که برتر از عقل باشد؛ هیچ چیزی به اندازه نزد خدا عظیم نیست. «نوم العاقل أفضل من سهر الجاهل» یعنی شب‌زنده‌داری؛ خواب افضل از شب‌زنده‌داری است؛ خواب عاقل با است و بیداری جاهل در ؛ در دم الاغ!؛ چهارچوب فکری نداشتن سبب فکر و سخن بیهوده است؛ ساعَةٌ مِن عالِمٍ يَتَّكِئُ عَلى فِراشِهِ يَنظُرُ في عَمَلِهِ ، خَيرٌ مِن عِبادَةِ العابِدِ سَبعينَ عاما ص۱۶؛ خواب شیخ یوسف از علیه‌السلام و و سفارش حضرت صلوات الله علیه به مرحوم بحرانی برای فعالیت علمی در ؛ نِيَّةُ اَلْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ ج۶۷ص۱۸۹؛ معنای افضلیت مومن از خود به اینکه از جهان‌بینی مومن است که این عمل نیکو از آن رخ می‌دهد؛ پاسخی به اشکال برخی مبنی بر اینکه به جای مجالس علیهم‌السلام کار خیر مثل بیمارستان ساختن کنید؛ بروز خیرات از برکات مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام با ساخته شدن چارچوب فکری و جهان‌بینی؛ جریان ساخت ؛ برکات مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام و بدخواهی بدخواهان برای از بین بردن این مجالس روضه صلوات الله علیه سقط عن الفرس فجلس علی التراب فجعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا بابی العطشان حتی قضی بابی المهموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۲/۱/۶ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: حذّر و أنذر أصحابك عن حبّ الشهوات، فإنَّ المعلّقة قلوبهم بشهوات الدنيا قلوبهم محجوبة عنّي» ج۱ص۱۵۴ لغت در فارسی به آن میل مخصوص گفته می‌شود ولی در عربی و قرآن و روایات این‌گونه نیست و معنای وسیعی دارد که الزاماً آن میل مخصوص نیست بلکه به آن‌چه انسان داشته باشد شهوت گفته می‌شود؛ میل بر اساس همان و میل بر اساس نفس یعنی جنبه عقلانی نیست و با میل نفس خود به آن می‌پردازد مثل شهوت که دوست داشتن حرف زدن است و شهوت دیدن که دوست داشتن دیدن است؛ لغت همان میل داشتن است که از شهوت گرفته شده؛ آن‌چه که انسان میل به آن دارد این شهوات است؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ قناطیر شامل شمش‌های و است؛ در کل شهوات دو جنبه است: ۱) استفاده از میل در راه و خود انسان که این ممدوح است. ۲) استفاده از میل فقط برای اینکه می‌خواهد این کار را بکند (=میل نفسانی منهی و مذموم)؛ عامل محرک انسان است که این میل نفسانی را انسان می‌تواند در راه کمال روحی باشد که این سبب موفقیت انسان است وگرنه سبب سقوط انسان می‌شود و بررسی این دو جهت در آیات: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ؛ صعوبت بدون و اینکه انسان چگونه می‌خواهد از این امر در زندگی خود استفاده کند؛ قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ :۲۵؛ نیکویی ممّر صحیح امور مذکور در آیه و قبیح بودن ممّر غیر صحیح عقلایی آن‌ها؛ نسبت به در صورت گفتن اینکه اسلام از امور مذکور در آیه نخی کرده است؛ وَ بَنِينَ شُهُودًا :۱۳؛ شأن نزول آیه مذکور در مذمت احوال تألیف مرحوم ج۵صص۵۲۵-۵۲۷؛ حسن و نیکویی یار داشتن در راه خدا؛ نعم العون علی طاعة الله؛ نیکویی که در راه آبروی در راه خدا خرج شود؛ کلام مرحوم پیرامون نبودن نمازی که به‌خاطر رمی به بی‌دینی نشدن با آداب بیشتر در حضور دیگران خوانده شود که علت آن حفظ و و حرمت است که تا این اندازه اهمیت دارد؛ مقامات سلوکی مجلسی اول؛ تعریف ؛ هر میلی در انسان یک جنبه کمالی دارد که انسان لابدّ از آن است و یک جنبه نفسانی دارد؛ روایتی پیرامون ضرورت حضور اجتماعی و رفت و آمد در برخی موارد برای یادگیری ؛ جایگاه کوفی در اصحاب علیه‌السلام همچون جایگاه در اصحاب اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم است؛ جریان اشتغال محمد بن مسلم با اینکه متومل بود: حدثني محمد بن مسعود، قال حدثني عبد اللّه بن محمد بن خالد الطيالسي، عن أبيه، قال: كان محمد بن مسلم من اهل الكوفه، يدخل على أبي جعفر عليه السّلام فقال ابو جعفر بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ‌، و كان محمد بن مسلم رجلا موسرا جليلا. فقال ابو جعفر عليه السّلام: تواضع، قال: فأخذ قوصرة من تمر فوضعها على باب المسجد و جعل يبيع التمر، فجاء قومه فقالوا: فضحتنا! فقال: أمرني مولاي بشي‌ء فلا أبرح حتى أبيع هذه القوصرة، فقالوا: أما اذا أبيت الا هذا فاقعد في الطحانين، ثم سلّموا اليه رحا، فقعد على بابه و جعل يطحن. (مع تعليقات مير داماد الأسترآبادي) تألیف الشيخ الطوسي ج۱صص۳۸۸-۳۸۹؛ آموزی به دیگران برای میل نفسانی یا برای خدمت به خود و دیگران؛ لحاظ مقام در همه عبادی
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة، و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» ج۱ص۱۵۵ مطلب مهمی در عرفیات که حضرت می‌فرمایند مطلب است؛ ذکر خیر یکی از اقوام استاد که انسان عاقل و مورد مشاوره آشنایان بوده است؛ اهمیت وجود افرادی عاقل در اطراف انسان برای مشاوره؛ ذکر خیری از مرحوم پدر استاد؛ ارتباط مرحوم آیت‌الله با عموی استاد؛ حرمت و در قدیم؛ فرمایش مولا صلوات الله علیه پیرامون اهمیت رأی نسبت به : قَالَ (علیه السلام): رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [يُرْوَى‏] رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ‏ حکمت ۸۳؛ از علل قوام بیشتر در قدیم نسبت به امروزه نظر گرفتن و بررسی در امر بود «و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» شناخت انسان که باشد سبب و (=زیاده شدن) است؛ اهمیت استفاده از ؛ آدم رعایت احترام در اجتماع ما با وجود تأکید بر این امر؛ احترام بسیار خاص به افراد سنین بالای ۸۰ سال در برخی از جوامع به‌جهت اهمیت به این افراد؛ وجود افراد معتمد نزد عظامی همچون حضرات آیات و که این افراد با تعبیر مسامحی شناخته می‌شدند که به مراجع خط می‌دادند؛ دستور دین است که انسان در انجام کارهای خود و بی‌جا نداشته باشد و امر را بررسی و سبک و سنگین کند و حتی کارش را در برخی موارد که احتیاج است با پیش ببرد؛ در زندگی‌های قدیم افراد متمول تهران افرادی بودند برای مشورت که به آن‌ها می‌گفتند که مورد کار و شغلشان مشورت دادن به این افراد بود؛ علت تأکید بر مشورت در روایات این است که انسان کارهای خود را فقط با تکیه بر عقل خود انجام ندهد بلکه از دیگران نیز استفاده کند نه از دیگران؛ درستی سخن «دو تا عقل بهتر از یک عقل است» به شرط اینکه طرف کرد مشاوره برای خود نکند بلکه خیرخواه انسان باشد که در مواضع مختلف این خیرخواهی شخص مقابل خود را می‌نمایاند؛ اهمیت و خیرخواه؛ سخن یکی از دوستان استاد پیرامون ارزش ؛ ذکر جریان حکیمانه توسط (با اینکه حدیث نبوده) در میان کتب ج۲ص۵۸۴ به‌بعد؛ نظر برخی بر اینکه همان است؛ ترجمه داستان بلوهر و یوذاسف توسط مرحوم در ج۱ص۵۰۳ به‌بعد؛ ذکر خیر مرحومه مادر استاد که در سن چهار پنج سالگی استاد بر سر سفره برای فرزندان خود داستان بلوهر و یوذاسف را می‌خواندند؛ داستان بلوهر و یوذاسف مثل یک است که به صورت حکایت در حکایت می‌آید؛ جریانی از استاد در حضور مرحومین آیت الله و در حوزه ؛ داستانی در میان حکایت بلوهر و یوذاسف پیرامون مشورت؛ انسان همه عمرش بگردد از و خود مشاوره‌ای صاف‌تر و زلال‌تر و خیرخواه‌تر پیدا نمی‌کند؛ نقلی از مرحوم پدر استاد پیرامون نگهداری از افراد با تجربه در منازل خود برای مشورت گرفتن؛ خانه‌ای که در آن ریش سفید و گیس سفید نباشد برکت ندارد که از آن الان فاصله گرفته شده است؛ ذکر بسیار زیاد مرحوم آیت‌الله شیخ این روایت را: قَالَ (علیه السلام): رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [يُرْوَى‏] رُوِيَ مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ‏ حکمت ۸۳؛ نقلی از یک راننده با تجربه و خوش‌ نیت: جاده با کسی شوخی ندارد؛ هر موفقی یک رقیب دارد شخصیت او را ترور کند؛ داستان امر حقیقی در است که با حسنک وزیر را پیش پادشاه از چشم انداختند که سرانجام بر اثر پادشاه موجب بر دار رفتن حسنک وزیر شد؛ جریانی از مشورت شخصی که در زندگی‌اش بین و مادرش اختلاف بود «و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله» مشاوره با عاقل خیرخواه یمن و برکت و و از ناحیه خدای متعال دارد از پاکی انسان است که خودش را بد بداند سفارش به برای ذوی‌الحقوق سختی بسیار زیاد روضه حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه [شام نوزدهم ماه مبارک رمضان] صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین ۱۴۰۲/۱/۲۰ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب اول فاطمیه اول ۲۵ آذر ۱۴۰۰ https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام «وروى عن مجاهد قال: خرج النبي صلی‌الله علیه وآله وسلم وهو آخذ بيد فاطمة فقال: من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمد، وهي بضعة مني وهي قلبي وروحي التي بين جنبي، فمن آذاها فقد آذاني، ومن آذاني فقد آذي الله.» ج۴۳ص۵۴ بحثی از و پیرامون در عصر جاهلیت و در فضای جزیرة العرب و رد برخی از شبهات و ؛ تبیین کلمه به معنای نه به معنای ؛ قَالَتِ ٱلْأَعْرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا۟ وَ لَٰكِن قُولُوٓا۟ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا يَدْخُلِ ٱلْإِيمَٰنُ فِی قُلُوبِكُمْۖ وَ إِن تُطِيعُوا۟ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ لاَ يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَٰلِكُمْ شَيْـًٔاۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ :۱۴؛ ٱلْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَ نِفَاقًا وَ أَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُوا۟ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَیٰ رَسُولِهِۦۗ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ :۹۷؛ گرایش فرهنگ در فضای جامعه عرب به بیابان‌گردی بر خلاف فرهنگ که نزد شهرنشینان کمال به حساب می‌آید؛ کشتن توسط برخی از اعرابیون به عللی مثل اینکه دختران نوعی ننگ به حساب می‌آمدند به جهت ترس از اینان در و دیگر به‌خاطر اینکه مشکل در اینان داشتند که کریم نهی از این کشتار به علت ترس از ارتزاق ایشان کرده است: وَ لاَ تَقْتُلُوٓا۟ أَوْلَٰدَكُم مِّنْ إِمْلَٰقٍۖ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ :۱۵۱؛ جریان شخصی از عرب که در زمان جاهلیت بیش از صد دختر را از کشته شدن نجات داد و اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم مدح او کردند؛ ثروت بودن در فضای جزیرة العرب؛ سنت پذیرایی از در عرب حتی از خودشان و گفتن در تفاخر بر این پذیرایی؛ ذکر بیوتات صالحه عرب در کلام صلوات الله علیه: فَإِنْ کَانَ لاَ بُدَّ مِنَ الْعَصَبِیَّهِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْاءَفْعَالِ، وَ مَحَاسِنِ الْاءُمُورِ الَّتِی تَفَاضَلَتْ فِیهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُیُوتَاتِ الْعَرَبِ وَ یَعَاسِیبِ القَبَائِلِ بِالْاءَخْلاَقِ الرَّغِیبَهِ، وَ الْاءَحْلاَمِ الْعَظِیمَهِ، وَ الْاءَخْطَارِ الْجَلِیلَهِ، وَ الْآثَارِ الْمَحْمُودَهِ. فَتَعَصَّبُوا لِخِلاَلِ الْحَمْدِ لِلْبِرِّ، وَ الْمَعْصِیَهِ لِلْکِبْرِ، وَ الْاءَخْذِ بِالْفَضْلِ، وَ الْکَفِّ عَنِ الْبَغْیِ، وَ الْإِعْظَامِ لِلْقَتْلِ، وَ الْإِنْصَافِ لِلْخَلْقِ، وَ الْکَظْمِ لِلْغَیْظِ، وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِی الْاءَرْضِ. خطبه ؛ برخی طوایف در عرب جاهلی دختر را زنده نگه می‌داشتند و برخی از طوایف دختر را با خفت و خواری نگه می‌داشتند تا حفظ کنند و برخی طوایف دختران را می‌کشتند که همهٔ این‌ها در طوایف بیابان‌گردان بوده نه در فرهنگ شهرنشینی در جوامع و و ؛ وجود فرهنگ داد و ستد در بین زنان عرب در جوامع شهرنشین؛ انتخاب توسط جناب علیه‌السلام (جد اعلای پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم) در ؛ فضای غالب در عرب جاهلی انسان در درجهٔ دوم پس از مردان به حساب می‌آمده است فلذا می‌توانستند به گونه‌ای به زنان کنند، که دوباره در دوران این احیا شد که بر خلاف فرهنگ اسلامی آورده شده توسط پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم بود: إِنَّ ٱلْمُسْلِمِينَ وَ ٱلْمُسْلِمَٰتِ وَ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَ ٱلْمُؤْمِنَٰتِ وَ ٱلْقَٰنِتِينَ وَ ٱلْقَٰنِتَٰتِ وَ ٱلصَّٰدِقِينَ وَ ٱلصَّٰدِقَٰتِ وَ ٱلصَّٰبِرِينَ وَ ٱلصَّٰبِرَٰتِ وَ ٱلْخَٰشِعِينَ وَ ٱلْخَٰشِعَٰتِ وَ ٱلْمُتَصَدِّقِينَ وَ ٱلْمُتَصَدِّقَٰتِ وَ ٱلصَّٰٓئِمِينَ وَ ٱلصَّٰٓئِمَٰتِ وَ ٱلْحَٰفِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ ٱلْحَٰفِظَٰتِ وَ ٱلذَّٰكِرِينَ ٱللَّهَ كَثِيرًا وَ ٱلذَّٰكِرَٰتِ أَعَدَّ ٱللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيمًا :۳۵؛ برتری بر حسب : يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَیٰ وَ جَعَلْنَٰكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓا۟ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ ٱللَّهِ أَتْقَیٰكُمْۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ :۱۳؛ زن در فرهنگ اسلامی از عنصر دسته دوم بودن در آمد و هم‌پای به حساب آمد که البته این مسأله با رعایت ضوابط مخصوص بانوان و آقایان است که این فرهنگ ارائه شده در نزد علیهم‌السلام و در است؛ برخورد با عظمت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با بانوان؛ جریان تکریم دختر علیه‌السلام توسط پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: قصة خالد بن سنان العبسی علیه السلام
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)۱۴۰۰ هیئت بیت الاحزان آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://ei
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وفات سلام الله علیها ٱدْخُلُوا۟ ٱلْجَنَّةَ أَنتُمْ وَ أَزْوَٰجُكُمْ تُحْبَرُونَ :۷۰ مسألهٔ در و مراتب آن و لزوم عدم اکتفای بحث زوجیت به مراتب پایین آن در رفع نیازهای جسمی و استمرار ؛ ضرورت عدم اکتفای به مواهب امور عبادی؛ غایت ؛ ٱلْخَبِيثَٰتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ ٱلْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَٰتِۖ وَ ٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ ٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ :۲۶ ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند السنخیة علة الانضمام؛ ضعف در مباحث تحلیلی و را عین گرفتن مسألهٔ زوجیت در کریم: وَ مِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا لِّتَسْكُنُوٓا۟ إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةًۚ إِنَّ فِی ذَٰلِكَ لَأَيَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ :۲۱؛ جعل عامل و در امر ازدواج بین همهٔ مومنین نه فقط بین ؛ بهرهٔ در خود از و خدای متعال مثل بهرهٔ سمیع و علیم و غیره؛ ذات الهی: وَ لَمَّا جَآءَ مُوسَیٰ لِمِيقَٰتِنَا وَ كَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِیٓ أَنظُرْ إِلَيْكَۚ قَالَ لَن تَرَیٰنِی وَ لَٰكِنِ ٱنظُرْ إِلَی ٱلْجَبَلِ فَإِنِ ٱسْتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوْفَ تَرَیٰنِیۚ فَلَمَّا تَجَلَّیٰ رَبُّهُۥ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسَیٰ صَعِقًاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبْحَٰنَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا۟ أَوَّلُ ٱلْمُؤْمِنِينَ :۱۴۳؛ تجلی و کردن انسان در مقاطع مختلف در اموری که به نظرش بزرگ آمده برای آنکه به خیال خودش خودش را به ظهور برساند: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَ ٱلْبَنِينَ وَ ٱلْقَنَٰطِيرِ ٱلْمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَ ٱلْفِضَّةِ وَ ٱلْخَيْلِ ٱلْمُسَوَّمَةِ وَ ٱلْأَنْعَٰمِ وَ ٱلْحَرْثِۗ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَاۖ وَ ٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسْنُ ٱلْمَـَٔابِ :۱۴؛ انسان موجودی است جلوه‌طلب که می‌گردد ظرف مناسبی بیاید و در آن جلوه کند که اصل زوجیت برای همین است؛ نیاز انسان از دو طرف: مقام جلوه‌گری (=جنبه ) و مقام اخذ و گیرندگی (=جنبه انفعال و ) که این معنا در هم هست: ٱدْخُلُوا۟ ٱلْجَنَّةَ أَنتُمْ وَ أَزْوَٰجُكُمْ تُحْبَرُونَ :۷۰؛ شروع برخی از ها با شروع زوجیت به جهت اینکه جلوه‌گری بی‌جا و بدون برخلاف انسان که می‌نگرد کجا باید جلوه کند؛ تبیین اصل زوجیت برای این جهت که مقام جلوه‌گری به انجام برسد که از مقام شروع می‌شود تا به کمالات انسانی برسد؛ شأن در امور مختلف؛ اکتفا کردن به در بسیاری از اطهار علیهم‌السلام به جهت پیدا نشدن زوجهٔ مناسب؛ کم اهمیت نبودن امر ازدواج؛ مسأله ازدواج علیه‌السلام؛ عدم پیدا کردن ظرف مناسب در ازدواج صلوات‌الله‌علیه از سن تکلیف تا ۲۶ سالگی؛ ظرف مناسب یعنی مرآت و آیینه‌ای باشد که لایق جلوه کردن باشد که برای هرکسی باید مورد متناسب با خود برای جلوه‌گری پیدا کرد؛ بیان حال آیه نه إخبار آن: ٱلْخَبِيثَٰتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ ٱلْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَٰتِۖ وَ ٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ ٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ :۲۶؛ ظرف لایق برای غیر از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نبوده است اما در مراتب نسبی، در جاهایی که مرتبهٔ اخذ و گیرندگی در ایشان بوده، این‌ها را معصوم علیه‌السلام به زوجیت در آورده‌اند که علیهاالسلام یکی از ایشان است مشخص شدن جناب ام البنین علیهاالسلام با حضرت علیه‌السلام با دو نفر از زوجات اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه که این دو گزارششان به ما رسیده: یکی جناب سلام الله علیها که سیدالشهداء خطاب مادرجان به ایشان کردند: يا امّاه إن لم أذهب اليوم ذهبت غدا، و إن لم أذهب غدا ذهبت‌ بعد غد، و ما من الموت يا امّه و اللّه بدّ، و اني لأعرف اليوم و الموضع الذي اقتل فيه و الساعة التي اقتل فيها و الحفرة التي ادفن فيها كما أعرفك و أنظر إليها كما أنظر إليك ج۳ص۴۹۰؛ استناد جناب ام السلمه سلام الله علیها به : وَ قَرْنَ فِی بُيُوتِكُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ ٱلْجَٰهِلِيَّةِ ٱلْأُولَیٰۖ وَ أَقِمْنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ أَطِعْنَ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥٓ :۳۳؛ دستور به سکونت در
آیت الله شیخ عباس اخوان
آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَعْطَيْنَٰكَ ٱلْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ ٱنْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلْأَبْتَرُ :۳ تبیین تأثیرگذاری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در عالم و عدم انحصار آن به زمان؛ دلخوشی جریان و در صدر اسلام (که بعداً شکل به خود گرفت) به رحلت اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم به‌عنوان پایان مسیر اسلام و برنامه‌ریزی برای احیای جریان ؛ وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ ٱنقَلَبْتُمْ عَلَیٰٓ أَعْقَٰبِكُمْۚ وَ مَن يَنقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيْـًٔاۗ وَ سَيَجْزِی ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ :۱۴۴؛ نسبت بودن به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم از سوی جریان کفر و نفاق؛ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلْأَبْتَرُ :۳؛ تشبیه جریانات به تشکیل سیلاب از چشمه‌های کوچک و عوض شدن سیلاب در برخی مواقع با یک ریگ؛ های مختلف در طول با بحران‌هایی روبرو شده‌اند که بر خلاف پیش‌بینی آن‌ها بوده است مثل ماجرای که با برنامه‌ریزی انجام شده بود که صلوات‌الله‌علیه را کنار بزنند؛ بیان افشای رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم در کریم که مربوط به همان رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم پیرامون امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه است که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم در موضع سکوت قرار گرفتند؛ توصیه رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم به امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه که بعد از من با موانعی روبرو می‌شوید که باید در موضع نسبت به علیهماالسلام قرار بگیری؛ : أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّا أنـّه لانَبیّ بَعدی ج۵ص۱۲۹؛ هارون بعد از رفتن موسی علیهماالسلام به کوه ؛ وَ وَٰعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَٰثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْنَٰهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَٰتُ رَبِّهِۦٓ أَرْبَعِينَ لَيْلَةًۚ وَ قَالَ مُوسَیٰ لِأَخِيهِ هَٰرُونَ ٱخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ ٱلْمُفْسِدِينَ :۱۴۲؛ قَالَ يَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوٓا۟ (۹۲) أَلاَّ تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِی (۹۳) قَالَ يَبْنَؤُمَّ لاَ تَأْخُذْ بِلِحْيَتِی وَ لاَ بِرَأْسِیٓۖ إِنِّی خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِیٓ إِسْرَٰٓءِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی :۹۴؛ حدیث منزلت بین و و اختلاف در تفسیر حدیث منزلت به اینکه موقف هارونی چیست که شیعه می‌گوید یکی بحث است؛ عدم پرداخت به نقش‌آفرینی سلام الله علیها در مورد نقش بر آب کردن نقشهٔ جریان سقیفه و مانع شدن برای بازگشت به اعقاب جاهلی؛ وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ ٱنقَلَبْتُمْ عَلَیٰٓ أَعْقَٰبِكُمْۚ وَ مَن يَنقَلِبْ عَلَیٰ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيْـًٔاۗ وَ سَيَجْزِی ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ :۱۴۴؛ جلوگیری بازگشت امت اسلامی به گوساله پرستی توسط فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ لزوم تفکیک بین ایجاد و بین برگرداندن تمام اسلام به کفر؛ شروع اعتراض به دومی به اینکه در خانه‌ای که می‌خواهی هجوم ببری فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ قالت : يا أبا بكر أسرع ما اغرتم على أهل البيت رسول الله ، والله لا أكلم عمر حتى ألقى الله تألیف (۳۳۳ق) ص۵۱؛ باز شدن باب بحث بین اهل‌بیت علیهم‌السلام و سران سقیفه با مقاومت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و خطبه خوانی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در مسجد؛ تأثیرگذاری در کل تاریخ اسلام: بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَعْطَيْنَٰكَ ٱلْكَوْثَرَ :۱؛ مجبور شدن و برای عیادت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و معذرت خواهی ایشان به علت اینکه قافیه را باختند؛ دستور به دفن شبانه و عدم حضور مخالفان در تدفین فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تا بانک اعتراض حضرت بلند باشد: حنطني وغسلني وكفنني بالليل وصل علي وادفني بالليل ص۱۸۰؛ فدا کردن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خودشان را و باقی ماندن ؛ بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنَّآ أَعْطَيْنَٰكَ ٱلْكَوْثَرَ (۱) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ ٱنْحَرْ (۲) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ ٱلْأَبْتَرُ :۳؛ محکم کردن دیوار دین با نقش‌آفرینی و فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها؛ سرنگون کردن بیرق کفر در فاصله کوتاه ۷۵ یا ۹۵ روز تا شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که خود برپایی یک با دفاع یک نفره بود؛ مجبور شدن جریان
آیت الله شیخ عباس اخوان
سخنرانی شب عید مبعث پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) هیئت بیت الاحزان آیت الله #شیخ_عباس_اخ
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شب عید پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم لَقَدْ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَی ٱلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُوا۟ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِهِۦ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلْكِتَٰبَ وَ ٱلْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا۟ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ :۱۶۴ مشابهت نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه وآله وسلم با حضرت بقیة الله الأعظم علیه‌السلام؛ بعثت رسول خدا صلی‌الله علیه وآله وسلم در جزیرة العرب: وَ لَمَّا جَآءَهُمْ كِتَٰبٌ مِّنْ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ كَانُوا۟ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَی ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُوا۟ كَفَرُوا۟ بِهِۦۚ فَلَعْنَةُ ٱللَّهِ عَلَی ٱلْكَٰفِرِينَ :۸۹؛ واکنش و در مقابل ظلمی که از ناحیه به ایشان می‌شد؛ شناخت و ذکر افراد به آن‌ها همچون یادکرد رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم به نعمت الله و سپس انکار حضرتشان: يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَ أَكْثَرُهُمُ ٱلْكَٰفِرُونَ :۸۳؛ شناخت رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم توسط دیگران: ٱلَّذِينَ ءَاتَيْنَٰهُمُ ٱلْكِتَٰبَ يَعْرِفُونَهُۥ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَآءَهُمْۖ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ ٱلْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ :۱۴۶؛ تبیین اینکه چرا منتظران حقیقت پشت به آن حقیقت می‌کنند؛ مرض و در انسان‌های مریض همچون یهود و نصاری که تمام تقصیرات را از ناحیهٔ کفار می‌دیدند؛ حکم به حق و حقیقت توسط منجی و واکنش‌های منتظران؛ ان اَلنَّاس عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُونَ. ج۷۸ص۱۱۷؛ کمی در زمان ظهور و ؛ وصف بودن پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم؛ پایه‌های شهر قبل از ظهور بر چهار امر: ، و و واکنش ایشان به نهی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم ایشان را از اموری که منفعت ایشان در آن بود؛ خاطره‌ای از منبری در زمان قدیم؛ تبیین مرام به اعراض از دنیا همچون رؤسای مثل و ؛ تفاوت با پهلوانی؛ جریان فوت شیخ انصاری و شانه خالی کردن دو تن از ریاست پس از شیخ انصاری و رسیدن زعامت شیعه به میرزای شیرازی؛ خطرات همچون پشت کردن افراد به مولا صلوات‌الله‌علیه؛ بهره بردن از بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم با زیر پا و ؛ جریانی منقول از آیت الله در هنگام تحصیل خصوصی نزد آیت الله ؛ تفاوت ظاهر مبعث که مربوط به است و روح مبعث که مربوط به دعوت انسان به عدم شیفتگی به نفس و منیت است؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله امام جماعت ماقبل مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری در مسجد تهران؛ كَما تَدينُ تُدانُ ص۵۳۵؛ معامله با انسان در همان‌گونه که انسان در دنیا با خود و دیگران معامله کرده است؛ گرویدن افرادی که اهل منیت نبودند به دعوت رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم و رد اهل منیت بر ایشان؛ روح بعثت در دور کردند منیت از خود است دور کن یکدم ز خود جهل هوی اندیش را چشم خودبین باز کن بنگر خدای خویش را بهرهٔ هر کسی از بعثت به میزان دوری از منیت است هان رستخیز جان رسید، شد در بدن زلزال‌ها افکند تن اثقال‌ها، بگشود جان را بال‌ها سخنرانی شب عید مبعث پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم) هیئت بیت الاحزان آیت الله ۱۴۰۰/۱۲/۹ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم» ص۳۹۹ موضوع و خراب کردن انسان؛ تبیین به اینکه انسان برای رسیدن به مطلوبی از غیر طریق مألوف مقدماتی را مثل تقرب جستن با تملق فراهم فراهم کند تا به مطلوب برسد؛ امکان رسیدن به منافعی در پی و بی‌جا و حتمیت رسیدن به ضررهایی همچون بسته شدن باب در انسان؛ ضرورت تدبیر صحیح توسط انسان در مقابل طمع ورزیدن به امری که در آن جایگاه مناسبت ندارد ضررهای طمع: «فإن الطمع مفتاح للذل» طمع کلید خواری و شدن است؛ «و اختلاس العقل» طمع را به کجی و گمراهی می‌اندازد؛ ضرورت چینش مقدمات صالحه برای رسیدن به مطلوب عقل بر در ارباب بی‌مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید مقایسه فرهنگ نیروی کار در داخل کشور و نیروی کار وارد شده از کشورهای همسایه به طمع نورزیدن و تبعات اجتماعی آن؛ محترم بودن طرفین فضای در و از بین رفتن این مسأله با طمع ورزیدن؛ طمع ورزیدن یعنی کسی از طریق غیر مألوف می‌خواهد به جایی برسد که دیگران از طریق مألوف بدان رسیده‌اند «و اختلاق المروات» از بین رفتن و در انسان طمع‌ورز؛ مروت نداشتن انسان طماع نسبت به خود و دیگران؛ جریانی از شخصی طماع در محل کار مرحوم پدر استاد؛ جریانی از شخصی طماع که زندگی افسانه‌ای برای خودش درست کرده بود؛ جریانی از شخصی در بازار فرش پیرامون از بین رفتن بازار فرش در بیش از چهل سال قبل؛ نابود شدن توسط طمع و وظیفهٔ متصدیان و کشور برای آموزش به ؛ تبیین معنای قناعت به اینکه انسان راضی به مرز و حد خود باشد؛ مقابل است که به شخصی می‌گویند که از حد خودش تجاوز می‌کند؛ مسرف در جهات مختلف است که یکی تجاوز در حد خود در طمع ورزیدن است «و تدنيس العرض» آلوده و حقیر کردن خود انسان با طمع ورزیدن؛ ضرورت پرهیز از اموری که حرمت انسان در آن‌ها ریخته می‌شود؛ جریانی از منبر در مسجد و برخورد با برخی از افراد با شخصیت؛ لِلْفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحْصِرُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِی ٱلْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ ٱلْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَٰهُمْ لاَ يَسْـَٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلْحَافًاۗ وَ مَا تُنفِقُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ :۲۷۳؛ جمع بین ثروتمند بودن و گدا بودن در برخی انسان‌های بدون باور درست و جمع بین فقیر بودن و عزیز بودن در برخی انسان‌های با باور درست «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس» از راه‌های ترقی در امور همین داشتن از آن‌چه در دست مردم است می‌باشد؛ توصیه‌ای به در : عدم سوال از شغل بازاریان «و تدنيس العرض» اهمیت عِرض و حرمت در ؛ بالاتر بودن حرمت از حرمت : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ ص۲۷؛ طمع ورزیدن به امور مختلف همچون طمع به و و ، که هر اندازه این‌ها زیر پا گذاشته شوند انسان به سمت در حرکت است شعری از پیرامون طمع ای بسته دل اندر خوان طمع وی خسته تن از پیکان طمع ای مرغ دلت پیوسته کباب از نائرۀ سوزان طمع فریاد که آب رخت را ریخت بر خاک مذلت، نان طمع یا آنکه بنه دندان به جگر یا آنکه بکش دندان طمع یا گوش بهر بد و نیک بده یا آنکه به بند زبان طمع دیوان محاسن در کلام مولا صلوات‌الله‌علیه صلی‌الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا اول المظلوم مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید صدای دلنشین شاه انس و جان نمی‌آید یتیمی دامن مادر گرفته اشک می‌ریزد که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی‌آید به جای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر نوایی جز صدای ناله و فغان نمی‌آید علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم وصیت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مبنی برای تدفین شبانه بدن مبارکشان به صورت مخفیانه به منظور مصون ماندن از جسارت روضه تدفین ابدان مطهر پنج تن آل عبا علیهم‌السلام و غربت علیه‌السلام هنگام تدفین