eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إنَّ الزرع ينبت في السهل، و لا ينبت في الصفا، فكذلك الحكمة تعمر في قلب المتواضع و لا تعمر في قلب المتكبّر الجبّار لأنَّ الله جعل التواضع آلة العقل، و جعل التكبر من آلة الجهل، ألم تعلم أن من شمخ إلى السقف برأسه شجّه؟ و من خفض رأسه استظلّ تحته و أكنه؟ فكذلك من لم يتواضع لله خفضه الله، ومن تواضع لله رفعه.» ج۱ص۱۵۳. اندوخته‌های انسان که به‌عنوان و و معلومات دارد چند مرحله دارد: ، ، بروز ؛ خدا را به چرخ نخ‌ریسی‌ام یافتم و رابطه بین و ؛ کتابچه‌ای از یک که حدود ۸۰۰ سال پیش نوشته که این شخص بنا از معماری و بنایی به درک خدا رسیده که همه این‌ها از پختگی شخص است تعمیر قلب سبب می‌شود؛ در قرآن کریم:إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (١٨) أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ :۱۹؛ تعمیر یعنی آبادان نمودن در بازسازی؛ حکمت قلب را آبادان و بازسازی می‌کند ولی در انسان و ؛ خاصیت انسان این است که یا از او کناره‌گیری می‌کنند یا اگر به او نزدیک شوند با او ستیز می‌کنند یا مطابق میلش با او سخن می‌گویند که در هر سه مورد نتیجه تعاملات به این شخص نمی‌رسد؛ خود بزرگترین محل درس آموزی است که باید انسان بلد باشد چطور با مردم کند تا استفاده از زندگی کند؛ که حاصل پختگی است در عرصه زندگی خود را می‌نمایاند؛ ضرورت اجتناب از با محیط اطراف خود که حاصل آن امور تواضع است؛ تبیین تعامل متواضعانه انسان با ابزار و ادوات و و و داشت عباس قلی خان پسری پسر بی ادب و بی هنری اسم او بود علی مردان خان کُلفَت خانه ز دستش به اَمان هرچه می‌دادَند می گفت کم است مادرش مات که این چه شکمست ! نه پدر راضی از او نه مادر نه‌ معلم نه لَلِه نه نوکر تغییر مدارس ابتدایی از دوره اول تواضع سبب می‌شود اندوخته‌های انسان سبب باروری برای انسان بشود «فكذلك الحكمة تعمر في قلب المتواضع» انسان می‌داند که چگونه با دیگران برخورد کند؛ جریان برخورد به مشاجره بین دو شخص؛ جریانی از دوران کودکی استاد نزد مرحوم پدر «و لا تعمر في قلب المتكبّر الجبّار» عدم نتیجه حکمت در قلب انسان و «لأنَّ الله جعل التواضع آلة العقل، و جعل التكبر من آلة الجهل» تبیین ابزار بودن تواضع برای «ألم تعلم أن من شمخ إلى السقف برأسه شجّه؟ و من خفض رأسه استظلّ تحته و أكنه؟ فكذلك من لم يتواضع لله خفضه الله، ومن تواضع لله رفعه.» کسی‌که برای خدا تواضع نکند خدا اون را خار می‌کند و آن کسی‌که برای خدا تواضع کند خدا او را بالا می‌برد السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک علی لعنة الله علی القوم الظالمین ۱۴۰۱/۱۲/۱۴ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
ثمَّ نَزَل صلی‌الله علیه وآله وسلم وكان وقت الظَهيرة ـ فصَلّى ركعتين، ثمّ زالتِ الشمس فأَذَّن مُؤَذن
الصداقة!هكذا ينبغي ان يفعل الصديق بصديقه،و كنت في تلك المدة في ضيق و شدة و بلاء و محنة، فما قمت من الحضرة إلاّ و خلصتني منها و الآن يومان أو ثلاثة أرسلوني إلى الحمام و طهروني من الأقذار و الكثافات،و بعث إلى الرسول(صلی‌الله علیه وآله وسلم)بهذه الثياب و الصديقة الطاهرة سلام اللّه عليها بهذه العباء،و صار أمري بحمد اللّه إلى حسن و عافية،و جئت إليك مشيعا لك و مبشرا،فطب نفسا انك ترجع إلى أهلك سالما صحيحا و هم سالمون فانتبهت شاكرا فرحا،و على الفطن الخبير ان يتأمل في دقائق تلك الرؤيا فان فيها ما تزيل عن القلب العمى و عن البصر القذى. ج۲صص۱۷۲-۱۷۴؛ «يا هشام قال رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم: إذا رأيتم المؤمن صموتاً فادنوا منه، فإنّه يلقي الحكمة، والمؤمن قليل الكلام كثير العمل، والمنافق كثير الكلام قليل العمل.» و سعی بسیار مؤمن در عمل و کم حرف و صموت بودن که به این شخص باید نزدیک شد که این شخص است و از آنکه است و کم عمل فرار کنید که این شخص دورو (= ) است دامن‌آلوده، اگر خود همه حکمت گوید به سخن‌گفتنِ زیباش، بَدان، بِه نشوند وآن‌که پاکیزه رَوَد، گَر بنشیند خاموش همه، از سیرتِ زیباش، نصیحت شنوند كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ ج۲ص۷۸؛ خاطره‌ای از موفق در به علت اهل عمل بودن امام جماعت؛ يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَىٰ :۳۵؛ ضرورت تسریع در کار خیر؛ فی التأخیر آفاتٌ؛ ضرورت تسریع و تعجیل در کار خیر و تاخیر در : أَخِّرِ الشَّرَّ فَإِنَّكَ إِذَا شِئْتَ تَعَجَّلْتَهُ نامه ۳۱ صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه سلام الله علیها تا تو افشان مو نگاهی سوی زینب می‌کنی ای مه ابرو هلالم روز من شب می‌کنی من صبورم لیک از هجران طاقت سوز خود کاسه صبر مرا از غم لبالب می‌کنی می‌خورد بر هم لبت ای میزبان کائنات قصهٔ تلخ پذیرایی دیشب می‌کنی أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا :۹ حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۱۱ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ بالذات و فارغ از اینکه این دارا باشد یا ندار یا زشت باشد یا زیبا؛ مجذوب شدن انسان به علم؛ عالم منحرف با جذبه‌ای که در علمش دارد می‌تواند عده‌ای را به انحراف بکشد؛ فرمایش صلوات الله علیه پیرامون علت مردم به علت ممزوج شدن و با همدیگر: فلَو أنَّ الباطلَ خَلَصَ مِن مِزاجِ الحقِّ لَم يَخْفَ علَى المُرتادِينَ، و لَو أنَّ الحقَّ خَلَصَ مِن لَبْسِ الباطلِ انْقَطَعتْ عنه ألْسُنُ المُعانِدينَ، و لكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ و مِن هذا ضِغْثٌ خطبه ۵۰؛ گمراهی با جذبه‌ای که مربوط به ناخالصی در عالم ربطی نه به بدی در علم زیرا علم بدی ندارد؛ انسان بالذات در پی علم و دانستن و کشغ حقیقت و نفس الأمر است و اگر انسان سستی در کسی علم می‌کند چون مقدمات علم را ندارد و اگر مقدمات را داشته باشد به دنبال علم می‌رود؛ جریانی از سیره شخصی که از های ( ) سنتی بود؛ تبیین ممزوج کردن حق و باطل در و ؛ اعمال بد عالم برگرفته از علم او نیست بلکه برگرفته از اوست ولی دیگران همراه با گرفتن علم او این بدی‌های در عمل او را هم می‌گیرند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي» ای هشام خدای متعال به علیه‌السلام وحی کرد که به بندگانم بگو (این وحی برای رسیدن پیام به بندگان بوده)؛ گستره مبحث در و اینکه عدالت در هر طائفه‌ای فرق می‌کند مثل فرق عدالت مورد نیاز بین و و صاحب فتوا؛ شرطیت (= مکبا علی الدنیا) نبودن : فلا یجوز علی الأحوط تقلید المفضول مع التمکن من الأفضل و أن لا یکون متولدا من الزنی و أن لا یکون مقبلا علی الدنیا و طالبا لها مکبا علیها مجدا فی تحصیلها ج۱ص۹؛ مرحوم آیت‌الله شیخ : فلانی عادل پدرسوخته‌ایست «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا» نخی از دنباله‌روی عالم مفتون شده به ؛ به دنیا یعنی شیفته و شیدای دنیا؛ مفتون به دنیا خلاف عدالت نیست ولی را نمی‌شود از او گرفت زیرا در لابلای دین به تو دنیاطلبی را هم می‌آموزد و خودبه‌خود این‌گونه می‌شوی؛ خاطره‌ای از مرحوم آیت‌الله ؛ خاصیت زرق و برق دنیا انسان به آن است؛ وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ :۱۳۱؛ وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا :۷۴ «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» به بندگان من بگو بین من و خودشان عالمی را که شیفته دنیاست قرار ندهند که این عالم سبب می‌شود شما از یاد خدا باز بمانید؛ جریان سفر به و گذر از و ملاقات با مرحوم تألیف ناصرالدین شاه؛ و ملاهادی سبزواری؛ قسمتی از نقل از ملاقات ملاهادی سبزواری با ناصرالدین شاه «... شاه می گوید: من گفتم كه بفرمایید ناهار بیاوردند تا خدمت شما صرف طعام هم كرده باشیم. حاجی، بدون این كه از محل خود حركتی بكند خادم خود را امر به آوردن ناهار كرد، خادم فوراً یك طبق چوبین با نمك و دوغ و چند قاشق و چند قرص نان پیش ما گذاشت، حاجی نخست آن قرصها را با كمال ادب بوسید و بر رو و پیشانی گذاشت و شكرهای بسیار از ته دل بجا آورد، سپس آنها را خورده كرده و توی دوغ ریخت، یك قاشق پیش من گذاشته و گفت شاها بخور كه نان حلال است، زراعت و جفت كاری آن دسترنج خودم می باشد، شاه گوید من یك قاشق صرف كردم، دیدم كه خوردن آن برای من دشوار است، اینك بعد از اجازه بقیۀ آن قرصها را به دستمالم بسته و به پیشخدمت دادم كه موقع مرض و كسالت یكی از افراد خانواده سلطنتی از آن نان حلال استشفا نمایند» تألیف محمد علی صص۴۲۴-۴۲۵؛ جریان درویشی که طلب سالیانه خیک روغن از ملاهادی سبزواری می‌کرد؛ یکی به مکبا علی الدنیا است و یکی به ؛ ملاک
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)۱۴۰۰ هیئت بیت الاحزان آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://ei
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وفات سلام الله علیها ٱدْخُلُوا۟ ٱلْجَنَّةَ أَنتُمْ وَ أَزْوَٰجُكُمْ تُحْبَرُونَ :۷۰ مسألهٔ در و مراتب آن و لزوم عدم اکتفای بحث زوجیت به مراتب پایین آن در رفع نیازهای جسمی و استمرار ؛ ضرورت عدم اکتفای به مواهب امور عبادی؛ غایت ؛ ٱلْخَبِيثَٰتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ ٱلْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَٰتِۖ وَ ٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ ٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ :۲۶ ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند السنخیة علة الانضمام؛ ضعف در مباحث تحلیلی و را عین گرفتن مسألهٔ زوجیت در کریم: وَ مِنْ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَٰجًا لِّتَسْكُنُوٓا۟ إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةًۚ إِنَّ فِی ذَٰلِكَ لَأَيَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ :۲۱؛ جعل عامل و در امر ازدواج بین همهٔ مومنین نه فقط بین ؛ بهرهٔ در خود از و خدای متعال مثل بهرهٔ سمیع و علیم و غیره؛ ذات الهی: وَ لَمَّا جَآءَ مُوسَیٰ لِمِيقَٰتِنَا وَ كَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِیٓ أَنظُرْ إِلَيْكَۚ قَالَ لَن تَرَیٰنِی وَ لَٰكِنِ ٱنظُرْ إِلَی ٱلْجَبَلِ فَإِنِ ٱسْتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوْفَ تَرَیٰنِیۚ فَلَمَّا تَجَلَّیٰ رَبُّهُۥ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسَیٰ صَعِقًاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبْحَٰنَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا۟ أَوَّلُ ٱلْمُؤْمِنِينَ :۱۴۳؛ تجلی و کردن انسان در مقاطع مختلف در اموری که به نظرش بزرگ آمده برای آنکه به خیال خودش خودش را به ظهور برساند: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَ ٱلْبَنِينَ وَ ٱلْقَنَٰطِيرِ ٱلْمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَ ٱلْفِضَّةِ وَ ٱلْخَيْلِ ٱلْمُسَوَّمَةِ وَ ٱلْأَنْعَٰمِ وَ ٱلْحَرْثِۗ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَاۖ وَ ٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسْنُ ٱلْمَـَٔابِ :۱۴؛ انسان موجودی است جلوه‌طلب که می‌گردد ظرف مناسبی بیاید و در آن جلوه کند که اصل زوجیت برای همین است؛ نیاز انسان از دو طرف: مقام جلوه‌گری (=جنبه ) و مقام اخذ و گیرندگی (=جنبه انفعال و ) که این معنا در هم هست: ٱدْخُلُوا۟ ٱلْجَنَّةَ أَنتُمْ وَ أَزْوَٰجُكُمْ تُحْبَرُونَ :۷۰؛ شروع برخی از ها با شروع زوجیت به جهت اینکه جلوه‌گری بی‌جا و بدون برخلاف انسان که می‌نگرد کجا باید جلوه کند؛ تبیین اصل زوجیت برای این جهت که مقام جلوه‌گری به انجام برسد که از مقام شروع می‌شود تا به کمالات انسانی برسد؛ شأن در امور مختلف؛ اکتفا کردن به در بسیاری از اطهار علیهم‌السلام به جهت پیدا نشدن زوجهٔ مناسب؛ کم اهمیت نبودن امر ازدواج؛ مسأله ازدواج علیه‌السلام؛ عدم پیدا کردن ظرف مناسب در ازدواج صلوات‌الله‌علیه از سن تکلیف تا ۲۶ سالگی؛ ظرف مناسب یعنی مرآت و آیینه‌ای باشد که لایق جلوه کردن باشد که برای هرکسی باید مورد متناسب با خود برای جلوه‌گری پیدا کرد؛ بیان حال آیه نه إخبار آن: ٱلْخَبِيثَٰتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ ٱلْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَٰتِۖ وَ ٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ ٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ :۲۶؛ ظرف لایق برای غیر از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها نبوده است اما در مراتب نسبی، در جاهایی که مرتبهٔ اخذ و گیرندگی در ایشان بوده، این‌ها را معصوم علیه‌السلام به زوجیت در آورده‌اند که علیهاالسلام یکی از ایشان است مشخص شدن جناب ام البنین علیهاالسلام با حضرت علیه‌السلام با دو نفر از زوجات اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه که این دو گزارششان به ما رسیده: یکی جناب سلام الله علیها که سیدالشهداء خطاب مادرجان به ایشان کردند: يا امّاه إن لم أذهب اليوم ذهبت غدا، و إن لم أذهب غدا ذهبت‌ بعد غد، و ما من الموت يا امّه و اللّه بدّ، و اني لأعرف اليوم و الموضع الذي اقتل فيه و الساعة التي اقتل فيها و الحفرة التي ادفن فيها كما أعرفك و أنظر إليها كما أنظر إليك ج۳ص۴۹۰؛ استناد جناب ام السلمه سلام الله علیها به : وَ قَرْنَ فِی بُيُوتِكُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ ٱلْجَٰهِلِيَّةِ ٱلْأُولَیٰۖ وَ أَقِمْنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ أَطِعْنَ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥٓ :۳۳؛ دستور به سکونت در