eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: حذّر و أنذر أصحابك عن حبّ الشهوات، فإنَّ المعلّقة قلوبهم بشهوات الدنيا قلوبهم محجوبة عنّي» ج۱ص۱۵۴ لغت در فارسی به آن میل مخصوص گفته می‌شود ولی در عربی و قرآن و روایات این‌گونه نیست و معنای وسیعی دارد که الزاماً آن میل مخصوص نیست بلکه به آن‌چه انسان داشته باشد شهوت گفته می‌شود؛ میل بر اساس همان و میل بر اساس نفس یعنی جنبه عقلانی نیست و با میل نفس خود به آن می‌پردازد مثل شهوت که دوست داشتن حرف زدن است و شهوت دیدن که دوست داشتن دیدن است؛ لغت همان میل داشتن است که از شهوت گرفته شده؛ آن‌چه که انسان میل به آن دارد این شهوات است؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ قناطیر شامل شمش‌های و است؛ در کل شهوات دو جنبه است: ۱) استفاده از میل در راه و خود انسان که این ممدوح است. ۲) استفاده از میل فقط برای اینکه می‌خواهد این کار را بکند (=میل نفسانی منهی و مذموم)؛ عامل محرک انسان است که این میل نفسانی را انسان می‌تواند در راه کمال روحی باشد که این سبب موفقیت انسان است وگرنه سبب سقوط انسان می‌شود و بررسی این دو جهت در آیات: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ؛ صعوبت بدون و اینکه انسان چگونه می‌خواهد از این امر در زندگی خود استفاده کند؛ قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ :۲۵؛ نیکویی ممّر صحیح امور مذکور در آیه و قبیح بودن ممّر غیر صحیح عقلایی آن‌ها؛ نسبت به در صورت گفتن اینکه اسلام از امور مذکور در آیه نخی کرده است؛ وَ بَنِينَ شُهُودًا :۱۳؛ شأن نزول آیه مذکور در مذمت احوال تألیف مرحوم ج۵صص۵۲۵-۵۲۷؛ حسن و نیکویی یار داشتن در راه خدا؛ نعم العون علی طاعة الله؛ نیکویی که در راه آبروی در راه خدا خرج شود؛ کلام مرحوم پیرامون نبودن نمازی که به‌خاطر رمی به بی‌دینی نشدن با آداب بیشتر در حضور دیگران خوانده شود که علت آن حفظ و و حرمت است که تا این اندازه اهمیت دارد؛ مقامات سلوکی مجلسی اول؛ تعریف ؛ هر میلی در انسان یک جنبه کمالی دارد که انسان لابدّ از آن است و یک جنبه نفسانی دارد؛ روایتی پیرامون ضرورت حضور اجتماعی و رفت و آمد در برخی موارد برای یادگیری ؛ جایگاه کوفی در اصحاب علیه‌السلام همچون جایگاه در اصحاب اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم است؛ جریان اشتغال محمد بن مسلم با اینکه متومل بود: حدثني محمد بن مسعود، قال حدثني عبد اللّه بن محمد بن خالد الطيالسي، عن أبيه، قال: كان محمد بن مسلم من اهل الكوفه، يدخل على أبي جعفر عليه السّلام فقال ابو جعفر بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ‌، و كان محمد بن مسلم رجلا موسرا جليلا. فقال ابو جعفر عليه السّلام: تواضع، قال: فأخذ قوصرة من تمر فوضعها على باب المسجد و جعل يبيع التمر، فجاء قومه فقالوا: فضحتنا! فقال: أمرني مولاي بشي‌ء فلا أبرح حتى أبيع هذه القوصرة، فقالوا: أما اذا أبيت الا هذا فاقعد في الطحانين، ثم سلّموا اليه رحا، فقعد على بابه و جعل يطحن. (مع تعليقات مير داماد الأسترآبادي) تألیف الشيخ الطوسي ج۱صص۳۸۸-۳۸۹؛ آموزی به دیگران برای میل نفسانی یا برای خدمت به خود و دیگران؛ لحاظ مقام در همه عبادی
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام اسماء مبارکه سلام الله علیها از جانب خدای متعال؛ بودن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و اختصاص سوره مبارکه به حضرتشان؛ درک ؛ فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر ج۴۳ص۶۵؛ یک معنای روایت این است که کسی‌که شئون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را شناخته و سیر فاطمی داشته باشد قدر وجودی خودش را درک می‌کند؛ تبیین در انسان؛ رحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ ص۳۷۳؛ جریانی از منبر شخصی در مسجد گود و ترک منبر شخص از ترس ؛ لزوم قدرشناسی از الهی؛ جریانی از شخصی در زمان مرحوم آیت‌الله شیخ محمد در محله‌های اطراف که مرهمتی علیه‌السلام را از دست داد؛ وقوف به شأن هیچ بودن خود با وقوف به شأن والای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر؛ معنای دیگری از روایت مذکور: روایتی پیرامون علیه‌السلام به صورت علیه‌السلام؛ نزول و بر علیه‌السلام هر زمانی در شب قدر: الصادق (علیه السلام) - لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَبَطَ جَبْرَئِیلُ وَ مَعَهُ الْمَلَائِکَهًُْ وَ الرُّوحُ الَّذِینَ کَانُوا یَهْبِطُونَ فِی لَیْلَهًِْ الْقَدْرِ قَالَ فَفُتِحَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بَصَرُهُ فَرَآهُمْ فِی مُنْتَهَی السَّمَاوَاتِ إِلَی الْأَرْضِ یُغَسِّلُونَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) مَعَهُ وَ یُصَلُّونَ مَعَهُ عَلَیْهِ وَ یَحْفِرُونَ لَهُ وَ اللَّهِ مَا حَفَرَ لَهُ غَیْرُهُمْ حَتَّی إِذَا وُضِعَ فِی قَبْرِهِ نَزَلُوا مَعَ مَنْ نَزَلَ فَوَضَعُوهُ فَتَکَلَّمَ وَ فُتِحَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) سَمْعُهُ فَسَمِعَهُ یُوصِیهِمْ بِهِ فَبَکَی وَ سَمِعَهُمْ یَقُولُونَ لَا نَأْلُوهُ جُهْداً وَ إِنَّمَا هُوَ صَاحِبُنَا بَعْدَکَ إِلَّا أَنَّهُ لَیْسَ یُعَایِنُنَا بِبَصَرِهِ بَعْدَ مَرَّتِنَا هَذِهِ حَتَّی إِذَا مَاتَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) رَأَی الْحَسَنُ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) مِثْلَ ذَلِکَ الَّذِی رَأَی وَ رَأَیَا النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أَیْضاً یُعِینُ الْمَلَائِکَهًَْ مِثْلَ الَّذِی صَنَعُوهُ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی إِذَا مَاتَ الْحَسَنُ (علیه السلام) رَأَی مِنْهُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) یُعِینَانِ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) رَأَی عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) یُعِینُونَ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) رَأَی مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) یُعِینُونَ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ رَأَی جَعْفَرٌ مِثْلَ ذَلِکَ وَ رَأَی النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیهم السلام) یُعِینُونَ الْمَلَائِکَهًَْ حَتَّی إِذَا مَاتَ جَعْفَرٌ رَأَی مُوسَی مِنْهُ مِثْلَ ذَلِکَ هَکَذَا یَجْرِی إِلَی آخِرِنَا. ج۱ص۲۲۵؛ ظرف نزول کریم در شب قدر ذات مقدس امام علیه‌السلام است که این شأن فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است یعنی حضرت شأنی دارند که در آن کتاب الله به همراه ملائکه الهی نازل می‌شوند و معصوم علیه‌السلام هم در این شأن قرآن را دریافت می‌کند که این یکی از شئون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است که به حضرتشان لیلة القدر می‌گویند ذکر خیری از مرحوم علی و شعرخوانی ایشان در روز ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از اشعار مرحوم (= ) در محضر علامه و نقل آیت الله از حال پریشان علامه طباطبایی بر اثر استماع این اشعار السلام علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله دختر فکر بکر من، غنچه لب چو وا کند از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند طوطی طبع شوخ من گر که شکر شکن شود کام زمانه را پر از شکر جان‌فزا کند
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب هشتم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و ينبغي للعاقل إذا عمل عملاً أن يستحيي من الله [و] إذ [إذا] تفرّد له بالنعم أن يشارك في عمله أحداً غيره» ج۱ص۱۵۵ از بدترین و ابلهانه‌ترین اعمال است؛ اثرات باور به انسان توسط و ؛ اثرات تخریبی خلاف عمل به آن‌چه عقل انسان بدان رسیده است؛ ریا کردن در حقیقت نابودی خود انسان است تبیین معنای ریا به اینکه انسان عملی را که بین خود و خدا باید در نظر داشته باشد، با وجود همین فکر، همین عمل را برای خوشایند دیگری انجام بدهد؛ تفاوت با ریا؛ اگر انسان را از اول برای دیگری انجام بدهد این فریب و حقه‌بازی است ولی ریا در جایی است که عملی را می‌خواهم برای خود انجام بدهم از آغاز یا در حین عمل آن برای دیگری انجام بدهم؛ ریا در حقیقت خود و اندیشه خود را مسخره کردن و خود را به بازی گرفتن است؛ ریا نابود کردن خود است مثل نابود کردن معتاد توسط اعتیاد؛ خاطره‌ای از بیماری در دوران کودکی استاد؛ تفاوت اشتباه کودک و انسان بزرگ؛ توجه بدون اراده به دیگران در عمل ریا نیست بلکه توجه به دیگران در عمل با اراده ریاست؛ تشکر دیگران در قبال خدمتی به انسان غیر از آن شخص است «و ينبغي للعاقل إذا عمل عملاً أن يستحيي من الله [و] إذ [إذا] تفرّد له بالنعم أن يشارك في عمله أحداً غيره» جریان جوانی از مریدان مرحوم آسید مهدی که از ترس ریا در خلوت خود را طولانی می‌خواند و در حضور دیگران نماز خود را سریع تمام می‌کرد و فرمایش مرحوم قوام به او: این کار تو ریا است زیرا در حالی‌که دیگران می‌دانند که تو در خلوت نماز خود را طولانی می‌خوانی و برای اینکه دیگران نگویند ریا می‌کنی در حضور دیگران نماز خود را کوتاه می‌کنی و با این کارت داری به دیگران می‌گویی من می‌خواهم ریا نکنم که همین ریا است؛ حکمت سفارش به دادن در خفا؛ بوی و دیگران برای انسان؛ جریانی از فرد خیر عاقل؛ جمع انسان در کمک به مستمندان و دردسر درست نکردن برای خود؛ حکمت احکامی که سفارش شده در حضور دیگران انجام ندهید، همه‌اش مربوط به ریا نیست، بلکه قسمی از آن‌ها برای دردسر درست نشدن برای خود انسان است؛ جریانی از یکی از آقایان که به‌خاطر کمک به شخصی به دردسر افتاده بود؛ جریانی از کمک شخصی به جهیزیه عروس شخص نیازمند؛ جریانی از مراجعه شخصی برای کمک نزد مرحوم آیت‌الله ؛ عقاب شارع برای انسان در صورت عدم رسیدگی به وظایف خود؛ مشخص نشدن موارد برخی وظایف انسان توسط شارع و وظیفه انسان برای پیدا کردن موارد آن؛ وَ فِیٓ أَمْوَٰلِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّآئِلِ وَ ٱلْمَحْرُومِ :۱۹؛ ضرورت فهم خود انسان؛ شأن و طالب علم؛ جریان برخورد مرحوم آیت‌الله با شخصی که احترام کتابی از علم را نگه نداشت؛ جریان ترک سیگار توسط در دوران جوانی به احترام درس ؛ به نسبت وظیفه و تاثیرات عالی آن؛ روحیه برخی افراد در قبال کار خیز که آن را فقط وظیفه خود می‌دانستند صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان به خدا که ز غیر تو بیزارم وز خویش همیشه در آزارم آوارۀ کوه و بیابانم سرگشتۀ کوچه و بازارم چون مرغ شب آویزم همه شب روزانه چه بلبل گلزارم در خرمن نه فلک آتش زد یک شعله ز آه دل زارم رنجورم و باز مرنجانم بیزارم و باز نیازارم آن خاطر نازک را ترسم کز زاری خویش بیازارم دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب هشتم رجب المرجب ۱۴۴۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ آیت الله https://eitaa.com/akavan110