eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من تعظّم في نفسه لعنته ملائكة السماء و ملائكة الأرض، و من تكبّر على إخوانه و استطال عليهم فقد ضادّ الله، و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» ج۱ص۱۵۴ اهمیت موضوع کردن در علم و ؛ ادعا کردن جهات مختلفی دارد مثل اینکه انسان را در آن‌چه که نیست وارد معرکه می‌کند مثل اینکه و امری دارد که در آن وارد نیست که بدون تردید پس از ورودش مفتضح می‌شود؛ دعوت به اینکه در حدود مرزهایی که توان دارید گام بردارید؛ برخی در سابق با در یک شغل ضعیف یک خانواده را می‌گرداندند ولی چه بسیار در دوران ما دیده شده که افرادی با سودای رسیدن به اهدافی که خبرویت در رسیدن به آن ندارند بدبخت شده‌اند چون خودشان را در معرض امری قرار داده‌اند که شأن آن را ندارند که این افراد یا در نزد خودشان ادعای واهی دارند و یا اینکه گاهی این ادعای گزاف را در معرض دید دیگران قرار می‌دهند که روانشناسان و بیشتر به جنبه ادعای نزد خود اشخاص می‌پردازند تا به آسیب‌هایی همچون مبتلا نشوند مسأله «اندازه نگهدار که اندازه نکوست» ( ) فقط مربوط به امور خوردنی و آشامیدنی نیست بلکه در همه امور سرایت دارد حتی در امری مثل دادن؛ جریاناتی از هدایای برخی افراد که بیش شأن و اندازه خود هدیه دادند؛ در شرع وارد شده که در هدیه دادن شأن خود را رعایت کنید؛ اندازه نگه نداشتن سبب می‌شود انسان مدعی بشود و سبب محرومیت او از خوبی‌هایی می‌گردد «و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» کسی‌که ادعایی کند که اندازه او نباشد خودش را از ترقی بازداشته است؛ کثرت افرادی که حدود خود را نگه نداشتند و زمین خوردند؛ رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ ص۳۷۳؛ این رحم الله است علی‌الظاهر نه یعنی خدا بر کسی است که اندازه خودش را می‌داند که این شخص می‌تواند درست کند؛ ادعا یعنی بی‌جایی دارد و خودش را خورده؛ جریانی از شخص بیماری که تحمل شنیدن بیماری خود را نداشت؛ بسیاری از کسانی که در دین گذاشتند کسانی بودند که نسبت به خود بیهوده داشتند و عده‌ای را گمراه کردند و دروغی را به دین بستند؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین پیرامون علت اصلی انحراف سردستهٔ فرقه (از شاخه‌های ) به علت و ادعای بی‌جای میرزا و جریان به دنبال رفتن وی در پشت‌بام منزلش در و مجنون شدنش؛ آثار دیوانگی میرزا محمدعلی باب در جریان محاکمه‌اش توسط در در حضور ولیعهد زمان ؛ ادعای بی‌جای به جا آوردن در حد شخصی مثل مرحوم ؛ اَلْكَمَالُ كُلُّ اَلْكَمَالِ اَلتَّفَقُّهُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلصَّبْرُ عَلَى اَلنَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ اَلْمَعِيشة ص۲۹۲؛ اهمیت تقدیر المعیشة و اندازه نگه داشتن در ؛ جریانی جالب منقول از کتاب تألیف میرزا عبدالرسول پیرامون ملاقات روحانی‌ای که اهل بود (ولی توان رعایت کسوت را نداشت) با مرحوم آیت محلاتی؛ وصف حال آیت الله حاج آقا مرجع تقلید در ؛ فرمایش در سخنرانی خود در مورد (۴ آذر۱۳۴۳: «ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر می‌کنم») منظور خطاب به حاج بهاءالدین محلاتی بوده است؛ ماجرای شدن مرحوم آقای صاحب تالیفات و ؛ وصف شهر در حدود دهه چهل شمسی؛ برخورد جالب در قم (حضرات آیات و و کوه کمره‌ای) به همراه با مرحوم شریف رازی؛ اگر کسی در وادی وارد بشود که نداشته باشد نمی‌تواند کار را به جایی برساند؛ سیره حاجی قدیم در تدبیر برای خود در پادویی کردن پیش دیگران تا بتواند بازاری بشود؛ ادعای بی‌جا نزد دیگران سبب شدن با آن وادی می‌شود؛ النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا «و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» ۱۴۰۲/۱/۱۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
1.43M
روضه حضرت زینب سلام الله علیها تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم تا تو بخاطر منی دیده بخواب کی شود؟ راحت و عشق روی تو؟ آتش و آب کی شود؟ غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟ معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟ گرچه به شخص غائبی، در نظری مقابلم دیوان روضه اسارت علیهاالسلام سری به نیزه بلند است، در برابر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان داس غم تو می‌کند حاصل عمر را درو درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو رفتم و دل بماند در سلسلۀ غمت گرو ای که مهار می‌کشی صبر کن و سبک برو کز طرفی تو می‌کشی وز طرفی سلاسلم دیوان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۱۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
.........بسم الله الرحمان الرحیم......... ‌ جلسه هفتگی دوشنبه ۷آبان بکلام دانشمند معظم: ‌ فیض منبر حدود ساعت۲۲ خ مولوی،بین خ وحدت اسلامی و خ ولیعصر(عج)،خ تشکری موحد،حسینیه اصحاب،هیئت مکتب الزهراء (س)برادران موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: حذّر و أنذر أصحابك عن حبّ الشهوات، فإنَّ المعلّقة قلوبهم بشهوات الدنيا قلوبهم محجوبة عنّي» ج۱ص۱۵۴ لغت در فارسی به آن میل مخصوص گفته می‌شود ولی در عربی و قرآن و روایات این‌گونه نیست و معنای وسیعی دارد که الزاماً آن میل مخصوص نیست بلکه به آن‌چه انسان داشته باشد شهوت گفته می‌شود؛ میل بر اساس همان و میل بر اساس نفس یعنی جنبه عقلانی نیست و با میل نفس خود به آن می‌پردازد مثل شهوت که دوست داشتن حرف زدن است و شهوت دیدن که دوست داشتن دیدن است؛ لغت همان میل داشتن است که از شهوت گرفته شده؛ آن‌چه که انسان میل به آن دارد این شهوات است؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ قناطیر شامل شمش‌های و است؛ در کل شهوات دو جنبه است: ۱) استفاده از میل در راه و خود انسان که این ممدوح است. ۲) استفاده از میل فقط برای اینکه می‌خواهد این کار را بکند (=میل نفسانی منهی و مذموم)؛ عامل محرک انسان است که این میل نفسانی را انسان می‌تواند در راه کمال روحی باشد که این سبب موفقیت انسان است وگرنه سبب سقوط انسان می‌شود و بررسی این دو جهت در آیات: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ؛ صعوبت بدون و اینکه انسان چگونه می‌خواهد از این امر در زندگی خود استفاده کند؛ قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ :۲۵؛ نیکویی ممّر صحیح امور مذکور در آیه و قبیح بودن ممّر غیر صحیح عقلایی آن‌ها؛ نسبت به در صورت گفتن اینکه اسلام از امور مذکور در آیه نخی کرده است؛ وَ بَنِينَ شُهُودًا :۱۳؛ شأن نزول آیه مذکور در مذمت احوال تألیف مرحوم ج۵صص۵۲۵-۵۲۷؛ حسن و نیکویی یار داشتن در راه خدا؛ نعم العون علی طاعة الله؛ نیکویی که در راه آبروی در راه خدا خرج شود؛ کلام مرحوم پیرامون نبودن نمازی که به‌خاطر رمی به بی‌دینی نشدن با آداب بیشتر در حضور دیگران خوانده شود که علت آن حفظ و و حرمت است که تا این اندازه اهمیت دارد؛ مقامات سلوکی مجلسی اول؛ تعریف ؛ هر میلی در انسان یک جنبه کمالی دارد که انسان لابدّ از آن است و یک جنبه نفسانی دارد؛ روایتی پیرامون ضرورت حضور اجتماعی و رفت و آمد در برخی موارد برای یادگیری ؛ جایگاه کوفی در اصحاب علیه‌السلام همچون جایگاه در اصحاب اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم است؛ جریان اشتغال محمد بن مسلم با اینکه متومل بود: حدثني محمد بن مسعود، قال حدثني عبد اللّه بن محمد بن خالد الطيالسي، عن أبيه، قال: كان محمد بن مسلم من اهل الكوفه، يدخل على أبي جعفر عليه السّلام فقال ابو جعفر بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ‌، و كان محمد بن مسلم رجلا موسرا جليلا. فقال ابو جعفر عليه السّلام: تواضع، قال: فأخذ قوصرة من تمر فوضعها على باب المسجد و جعل يبيع التمر، فجاء قومه فقالوا: فضحتنا! فقال: أمرني مولاي بشي‌ء فلا أبرح حتى أبيع هذه القوصرة، فقالوا: أما اذا أبيت الا هذا فاقعد في الطحانين، ثم سلّموا اليه رحا، فقعد على بابه و جعل يطحن. (مع تعليقات مير داماد الأسترآبادي) تألیف الشيخ الطوسي ج۱صص۳۸۸-۳۸۹؛ آموزی به دیگران برای میل نفسانی یا برای خدمت به خود و دیگران؛ لحاظ مقام در همه عبادی
آیت الله شیخ عباس اخوان
«يا هشام أوحى الله إلى داود: حذّر و أنذر أصحابك عن حبّ الشهوات، فإنَّ المعلّقة قلوبهم بشهوات الدنيا قلوبهم محجوبة عنّي» خداوند متعال به علیه‌السلام وحی کرد: بر حذر دار و تحذیر و انذار کن و پند بده به اصحابت از محبت مشتهیات نفسانی، که همانا آن کسانی که قلبشان آویزان است به شهوات دنیا قلوب اینان محجوب از من است؛ صاحب سه ساحت و و است؛ وجه تسمیه قلب به معنای تقلب و دگرگونی و به انسان می‌گویند دارای قلب یعنی از حالی به حالی می‌شود؛ آتش زدن در سال ۴۹ توسط و جریان شخصی که پس از بازگشت از حج آن سال خدمت آیت الله آمد و در مورد جریان گم شدنش در حج و استغاثه به علیه‌السلام گفت؛ دگرگونی در انسان: مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ :۴؛ گردش به سمت خوبی‌ها: وَوْا فِي غَيْرِ الْكُتُبِ الْمَشْهُورَةِ قِرَاءَةَ الدُّعَاءِ التَّالِي عِنْدَ تَحْوِيلِ السَّنَةِ كَثِيراً، وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بِقِرَاءَتِهِ 360 مَرَّةً: يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ. وَ بِرِوَايَةٍ أُخْرَى: يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ. علامه ؛ و یا گردش به سمت بدی‌ها که این‌ها در یک زمان با همدیگر جمع نمی‌شود؛ لزوم کنترل شهوات و این‌ها تا به کمال برسد: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ :۱۴؛ غلبه رسول الله صلی‌الله علیه وآله وسلم بر : قَالَ صلی‌الله علیه وآله وسلم: إِنَّ اللَّهَ أَعَانَنِي عَلَى شَيْطَانٍ حَتَّى أَسْلَمَ عَلَى يَدَيَّ. تألیف ج۱ص۲۲۹؛ جریانی منقول از آیت الله در هنگام تحصیل خصوصی نزد آیت الله ؛ جریان برخورد آیت الله سید احمد خوانساری با جوانی که به ایشان فحاشی کرد السلام علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه و علیهماالسلام تا چه کرد آن شیرخوار شیر خوی با امیر شیرخویان گفتگوی بانگ زد کای ساقی بزم الست شیرخوار از کودکی شد می پرست اندکی گر شیر جانم هی کند شیر گردون شیر جان را قی کند غیر دستت نیست جایی چون مرا بر به دستت نیست پایی چون مرا گر ندارم گردنی شمشیر جوی تیر عشقت را سپر سازم گلوی گر که‌ نتوانم‌ به‌ میدان تاختن‌ سوی میدان، جان توانم‌ باختن‌ یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین عشق بر پیمان اصغر شد سروش آمد آواز علی شه را به گوش تاخت سوی خیمه‌گه بار دگر تا از صاحب صدا جوید اثر دید اصغر کرده عزم آن دیار شسته از خرگاه هستی دست و بار برگرفتش چست و عزم راه کرد روی همت‌ سوی قربانگاه کرد یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا اختاه ایتینی بولدی الصغیر حتی اودعه ذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۱۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
.........بسم الله الرحمان الرحیم........... جلسه هفتگی دوشنبه ۷ آبان بکلام دانشمند معظم: ‌ فیض منبر حدود ساعت۲۲ خ مولوی،بین خ وحدت اسلامی و خ ولیعصر(عج)،خ تشکری موحد،حسینیه اصحاب هیئت مکتب الزهراء سلام الله علیها(ویژه برادران) موقعیت: https://nshn.ir/a6rbvca-0xOqUN @ayatollahakhavan_ir
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك، وكن في الدنيا كساكن الدار ليست له، إنما ينتظر الرحيل» ج۱ص۱۵۴ اهمیت فقره تکان دهنده مذکور؛ از و انسان اندازه‌ای از آن که به درد انسان می‌خورد این است که با آن راه خدا را برود و واقف به خودش باشد که این علم ایجاد بیچارگی معمولاً برای انسان نمی‌کند؛ قسمی از علم که و زیادتی است که گاهی سبب بدبختی می‌شود؛ وظایف انسان نسبت به علم و و و ملزومات آن‌ها تا انسان با آن‌ها چارچوب فکری برای خود فراهم کند؛ قسم علمی که برای انسان است مثل زیورآلات است؛ دلشکستگی و آه و ناله دیگران در پی به در شخص صاحب مکنت؛ کردن فضائل خود در بیان : کار من اینست که کاریم نیست عاشقم از عشق تو عاریم نیست تا که مرا شیر غمت صید کرد جز که همین شیر شکاریم نیست در تک این بحر چه خوش گوهری که مثل موج قراریم نیست باده‌ات از کوه سکونت برد عیب مکن زان که وقاریم نیست می‌کشم از مصر شکر سوی روم گر چه شتربان و قطاریم نیست گر چه ندارم به جهان سروری دردسر بیهده باریم نیست خطرات کردن بی‌جا در مسائل و از قهقهه بیجاست ای کبک دری کز خون شاهین کندت رنگین چنگال عقابی را مکاشفه‌ای از مرحوم میرزا اسماعیل ؛ کلامکم نور ؛ خطر جلوه در محضر در حالی‌که این مخفی هستند که ثمره شوم آن خدا با انسان است که نه دیگر و نه شخص درست می‌شود: «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك ولا آخرتك» ای هشام بپرهیز از اینکه در محضر اولیای من کنی و جلوی او خودت را بالا ببری؛ کش دادن علمی است که به جلوه‌نمایی در دارایی مازاد است؛ از این است که در محضرش ذکر نظرات دیگران را نکنی و دیگر اینکه بسیار و مکرر از او نکنی: عن أبي عبدالله علیه‌السلام قال : كان علي علیه‌السلام يقول: إنّ من حق العالم أن لا تكثر عليه السؤال، و لا تجر بثوبه، و إذا دخلت عليه و عنده قوم فسلم عليهم جميعا، و خصه بالتحية دونهم، و اجلس بين يديه، و لاتجلس خلفه، و لا تغمز بعينيك، و لا تشر بيدك، و لا تكثر من قول قال فلان و قال فلان خلافا لقوله، و لا تضجر بطول صحبته، فإنما مثل العالم مثل النخلة ينتظر بها متى يسقط عليك منها شئ، والعالم أعظم أجرا من الصائم القائم الغازي في سبيل الله، و إذا مات العالم ثلم في الاسلام ثلمة لايسدها شئ إلى يوم القيامة ج۲ص۴۳؛ در مقام استطاله شخص می‌خواهد بگوید که من یک کسی هستم «يا هشام إيّاك و الكبر على أوليائي، و الاستطالة بعلمك فيمقتك الله، فلا تنفعك بعد مقته دنياك و لا آخرتك» عبارت از است که که خدا با شخصی که بر ولی از اولیایش تکبر ورزد کینه‌توزی می‌کند و او را تحقیر کرده و دشمن او می‌شود که بعد از این دشمنی خدا نه ثمری از شخص می‌برد و نه از خود؛ اینکه کسی مورد روایت مذکور را حصر در علیهم‌السلام اسلام کند هم‌خوانی با روایاتی که می‌فرمایند برخی اولیای من مخفی هستند ندارد؛ مقام علمی و معنوی مرحومان محمدحسین بن محمدرحیم رازی ایوان‌کیفی حائری اصفهانی معروف به ( ) و برادرش محمدتقی رازی نجفی اصفهانی مولف ( )؛ جریانی منقول از (صاحب فصول) در مورد ارتباط با یکی اولیای الهی؛ جریان در اصفهان تألیف شیخ صص۴۸۵-۴۹۰؛ در به علم می‌گویند؛ یا محمد یا علی یا فاطمة یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست پای نخواهم کشید از سر میدان دوست من نه به خود گشته‌ام فتنهٔ آن روی و موی فتنهٔ جان و دل است نرگس فتّان دوست ذره صفت تا به چرخ، رقص‌کنان می‌روم گر دهدم پرتوی، مهر درخشان دوست گر به علاج دلم آمده‌ای ای طبیب درد دلم را بجوی، چاره ز درمان دوست یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن السلام علیک حین تقوم و تقعد السلام علیک حین ترکع و تسجد السلام علیک حین تهلل و تکبر السلام علیک حین تحمد و تستغفر
آیت الله شیخ عباس اخوان
السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب السلام علی المجدلین فی الفلوات أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۱۷ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
هدایت شده از  آیت الله اخوان
سه شنبه۸آبان جلسه هیئت علمدار کربلا بکلام دانشمند معظم آیت الله اخوان خ امام خمینی،نرسیده به میدان حر،کوچه مبین علامت چراغ از حدود ساعت ۲۰:۱۵ جلسه ویژه برادران https://eitaa.com/joinchat/2194276462C8a78197bd7