eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
686 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و‌ إن أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، ومن حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ بررسی ترین از حیث و است و سریع‌ترین از حیث و و است/مشاهده اثر سریع خوبی و بدی/ بر اعمال نیک آشکار است که مشکل دیگران را رفع کند که سریع‌ترین نتیجه به خوبی برای انسان دارد. «و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه» بدتری بندگان خدا کسی است که به‌خاطر بدی‌اش دیگران از او کناره می‌گیرند/ این‌جا به معنای کلام درشت و آزاردهنده است. «و هل يكب الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم» هر بلائی که به آدمی وارد می‌شود نتیجه انسان است. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» درست در آدمی این نتیجه را برای او حاصل می‌آید که حرف بی‌جا نزند/جریانی از مرحوم آقای شیخ در مورد حرف بی‌جا زدن و جریانی از مرحوم آیت‌الله از علمای /وصف حال مجلس‌داری مرحوم حاج جد علامه /حرف بی‌جا زدن سبب حصول برای شخص می‌شود. «و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» خوب در شخص اگر باشد بیهوده گویی را کنار می‌گذارد/وصف حال برخی از اهل قدیم همچون مرحوم آمیرزا اسماعیل صلی الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین و صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء روضه سلام الله علیها آتش زین ز هر طرف چرا زبانه می‌کشد ناله ز دل خدای من بانوی خانه می‌کشد میان دود و آتش است بانوی دلشکسته‌ام به امر حق بود که من به خانه‌ام نشسته‌ام فاطمه آرام دلم گریه کنم برای تو به حق حق به گوش دل می‌شنوم صدای تو تو بین دیوار و دری، پیش دو چشمان ترم میان خون شناوری فاطمه جان با پسرم حسین و زینبین من تو را نظاره می‌کنند مرا صدا که می‌زنند، تو را نشانه می‌کنند میان کوچه فاطمه شنیده‌ام عدوی تو به پیش چشم زینبم سیلی زده به روی تو فاطمه آرام دلم حبیبهٔ لم‌یزلی لب بگشا بهر خدا سخن بگو تو با علی زهرا جان زهرا جان زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من در بین آن دیوار و در دادی تو شش ماهه پسر آتش زدی بر جان من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من گاهی حسینت نیمه شب از من کند مادر طلب بگرفته او دامان من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من مسمار در خانه مگر تشنه خون بود کز سینهٔ زهرای جوان رفع عطش کرد بین در و دیوار مگویم که چه‌ها شد آن‌قدر بگویم به خدا فاطمه غش کرد زهرا جان زهرا جان زهرا جان زهرا جان ۱۴۰۱٫۸/۲۹ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام من تعظّم في نفسه لعنته ملائكة السماء و ملائكة الأرض، و من تكبّر على إخوانه و استطال عليهم فقد ضادّ الله، و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» ج۱ص۱۵۴ اهمیت موضوع کردن در علم و ؛ ادعا کردن جهات مختلفی دارد مثل اینکه انسان را در آن‌چه که نیست وارد معرکه می‌کند مثل اینکه و امری دارد که در آن وارد نیست که بدون تردید پس از ورودش مفتضح می‌شود؛ دعوت به اینکه در حدود مرزهایی که توان دارید گام بردارید؛ برخی در سابق با در یک شغل ضعیف یک خانواده را می‌گرداندند ولی چه بسیار در دوران ما دیده شده که افرادی با سودای رسیدن به اهدافی که خبرویت در رسیدن به آن ندارند بدبخت شده‌اند چون خودشان را در معرض امری قرار داده‌اند که شأن آن را ندارند که این افراد یا در نزد خودشان ادعای واهی دارند و یا اینکه گاهی این ادعای گزاف را در معرض دید دیگران قرار می‌دهند که روانشناسان و بیشتر به جنبه ادعای نزد خود اشخاص می‌پردازند تا به آسیب‌هایی همچون مبتلا نشوند مسأله «اندازه نگهدار که اندازه نکوست» ( ) فقط مربوط به امور خوردنی و آشامیدنی نیست بلکه در همه امور سرایت دارد حتی در امری مثل دادن؛ جریاناتی از هدایای برخی افراد که بیش شأن و اندازه خود هدیه دادند؛ در شرع وارد شده که در هدیه دادن شأن خود را رعایت کنید؛ اندازه نگه نداشتن سبب می‌شود انسان مدعی بشود و سبب محرومیت او از خوبی‌هایی می‌گردد «و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» کسی‌که ادعایی کند که اندازه او نباشد خودش را از ترقی بازداشته است؛ کثرت افرادی که حدود خود را نگه نداشتند و زمین خوردند؛ رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ ص۳۷۳؛ این رحم الله است علی‌الظاهر نه یعنی خدا بر کسی است که اندازه خودش را می‌داند که این شخص می‌تواند درست کند؛ ادعا یعنی بی‌جایی دارد و خودش را خورده؛ جریانی از شخص بیماری که تحمل شنیدن بیماری خود را نداشت؛ بسیاری از کسانی که در دین گذاشتند کسانی بودند که نسبت به خود بیهوده داشتند و عده‌ای را گمراه کردند و دروغی را به دین بستند؛ فرمایش مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین پیرامون علت اصلی انحراف سردستهٔ فرقه (از شاخه‌های ) به علت و ادعای بی‌جای میرزا و جریان به دنبال رفتن وی در پشت‌بام منزلش در و مجنون شدنش؛ آثار دیوانگی میرزا محمدعلی باب در جریان محاکمه‌اش توسط در در حضور ولیعهد زمان ؛ ادعای بی‌جای به جا آوردن در حد شخصی مثل مرحوم ؛ اَلْكَمَالُ كُلُّ اَلْكَمَالِ اَلتَّفَقُّهُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلصَّبْرُ عَلَى اَلنَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ اَلْمَعِيشة ص۲۹۲؛ اهمیت تقدیر المعیشة و اندازه نگه داشتن در ؛ جریانی جالب منقول از کتاب تألیف میرزا عبدالرسول پیرامون ملاقات روحانی‌ای که اهل بود (ولی توان رعایت کسوت را نداشت) با مرحوم آیت محلاتی؛ وصف حال آیت الله حاج آقا مرجع تقلید در ؛ فرمایش در سخنرانی خود در مورد (۴ آذر۱۳۴۳: «ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر می‌کنم») منظور خطاب به حاج بهاءالدین محلاتی بوده است؛ ماجرای شدن مرحوم آقای صاحب تالیفات و ؛ وصف شهر در حدود دهه چهل شمسی؛ برخورد جالب در قم (حضرات آیات و و کوه کمره‌ای) به همراه با مرحوم شریف رازی؛ اگر کسی در وادی وارد بشود که نداشته باشد نمی‌تواند کار را به جایی برساند؛ سیره حاجی قدیم در تدبیر برای خود در پادویی کردن پیش دیگران تا بتواند بازاری بشود؛ ادعای بی‌جا نزد دیگران سبب شدن با آن وادی می‌شود؛ النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا «و من ادّعى ما ليس له فهو اعنى لغير [رشده].» ۱۴۰۲/۱/۱۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ روکرده به علمش را مشوب به می‌کند؛ لطافت تا آن اندازه‌ای است که می‌تواند با هر امری همراهی کند و ممزوج بشود یعنی موضوع در مقام تجرید ذهنی اگرچه از علم از انسان جداست ولی در مقام نمایاندن در انسان تؤام با خواسته‌های آنان شخص خود را می‌نماید؛ فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ :۵۰؛ نگرش به آثار رحمت خدا با دنیاطلبی یا با باور به خدا؛ امکان جمع علم با هر منکری فلذا دستور است که علم را از اخذ کنید: لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِیٍّ ج۱ص۱۳۷؛ بیان صفات الهی با ؛ نقل جریانی از یکی از علمای ؛ کاسه جایی رود که بازآید قدح ؛ تغییر شکل مجالس و ها از هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو (برو) وصف حال مرحوم آیت‌الله و تعریف مرحوم آیت‌الله از ایشان؛ تفاوت کسی‌که علم برای او است و کسی‌که علم برای او است؛ با علم می‌شود هر بازی‌ای در آورد؛ علم در راه نفسانیت تا جایی‌که شخص خودش را هم فریب می‌دهد: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا (۱۰۳) الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا :۱۰۴؛ ضرورت دقت در نشدن به عالمی که در ظاهر نشانه‌های مذموم را دارد زیرا شاید توجیه درستی داشته باشد بلکه این مطالب برای متذکر شدن از مکاید خود انسان است؛ خیال خوب بودن با مکاید و بازی‌های نفس با انسان؛ احتیاج انسان در تمام طول حیات خود به ؛ بیان مستقیمی از مرحوم آیت‌الله در مورد رجوع (حتی در دوران ) به حاج آقا حسین برای مطالب اخلاقی در حالی‌که خود حاج آقا حسین فاطمی از مرحوم امام تقلید می‌کرده‌اند؛ اگر بنای نفسانیت در کار باشد همه امور قابل هستند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري» مفتون به دنیا است یعنی دنیا اش شده و یعنی اسیر دنیاست و اگر دنبال این عالم انسان برود فقط باید از علمش استفاده کند وگرنه از او ربانیت در نمی‌آید؛ نفلی از یکی از اساتید دانشگاه که در ادبیات عرب بسیار مسلط بوده است و اهل هم بوده است؛ مرحوم آقا شیخ که با گونی خمس مردم را برای آیت الله می‌برد؛ مفتون شدن به شخصی که اهل دنیا بود و هفت سال در حال بود؛ وصایت مرحوم آیت‌الله برای مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری و نقل‌های ایشان در مورد ماترک مرحوم خوانساری و حالات روزهای پایانی عمر ایشان؛ نقل یکی از آقایان در مورد مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری برای کسی که به ایشان فحاشی کرده بود «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» عالم مفتون به دنیا مانع از خدا می‌شود و راه به خدا را می‌بندد؛ قطاع الطّریق بودن عالم مفتون به دنیا؛ اولین چیزی که عالم مفتون به دنیا گرفته می‌شود با خداست؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین و آیت الله سید احمد خوانساری و آیت الله و اعراض عجیب ایشان از دنیا؛ عوض شدن وضع مردم پس از ؛ در نظر معرضین از دنیا که ایشان هم اعراض از دنیاست؛ شغل قرار دادن خرید و فروش ملک ج۱۷ص۶۹ «بَابُ اسْتِحْبَابِ شِرَاءِ الْعَقَارِ وَ کَرَاهَةِ بَیْعِهِ إِلَّا أَنْ یُشْتَرَی بِثَمَنِهِ بَدَلُهُ وَ کَوْنِ الْعَقَارَاتِ مُتَفَرِّقَةً» صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای سمت نوکری‌ات شرف و عزت و فخر همه ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه ذاکر و مداح توام نظری ای پسر فاطمه
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم» ص۳۹۹ موضوع و خراب کردن انسان؛ تبیین به اینکه انسان برای رسیدن به مطلوبی از غیر طریق مألوف مقدماتی را مثل تقرب جستن با تملق فراهم فراهم کند تا به مطلوب برسد؛ امکان رسیدن به منافعی در پی و بی‌جا و حتمیت رسیدن به ضررهایی همچون بسته شدن باب در انسان؛ ضرورت تدبیر صحیح توسط انسان در مقابل طمع ورزیدن به امری که در آن جایگاه مناسبت ندارد ضررهای طمع: «فإن الطمع مفتاح للذل» طمع کلید خواری و شدن است؛ «و اختلاس العقل» طمع را به کجی و گمراهی می‌اندازد؛ ضرورت چینش مقدمات صالحه برای رسیدن به مطلوب عقل بر در ارباب بی‌مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید مقایسه فرهنگ نیروی کار در داخل کشور و نیروی کار وارد شده از کشورهای همسایه به طمع نورزیدن و تبعات اجتماعی آن؛ محترم بودن طرفین فضای در و از بین رفتن این مسأله با طمع ورزیدن؛ طمع ورزیدن یعنی کسی از طریق غیر مألوف می‌خواهد به جایی برسد که دیگران از طریق مألوف بدان رسیده‌اند «و اختلاق المروات» از بین رفتن و در انسان طمع‌ورز؛ مروت نداشتن انسان طماع نسبت به خود و دیگران؛ جریانی از شخصی طماع در محل کار مرحوم پدر استاد؛ جریانی از شخصی طماع که زندگی افسانه‌ای برای خودش درست کرده بود؛ جریانی از شخصی در بازار فرش پیرامون از بین رفتن بازار فرش در بیش از چهل سال قبل؛ نابود شدن توسط طمع و وظیفهٔ متصدیان و کشور برای آموزش به ؛ تبیین معنای قناعت به اینکه انسان راضی به مرز و حد خود باشد؛ مقابل است که به شخصی می‌گویند که از حد خودش تجاوز می‌کند؛ مسرف در جهات مختلف است که یکی تجاوز در حد خود در طمع ورزیدن است «و تدنيس العرض» آلوده و حقیر کردن خود انسان با طمع ورزیدن؛ ضرورت پرهیز از اموری که حرمت انسان در آن‌ها ریخته می‌شود؛ جریانی از منبر در مسجد و برخورد با برخی از افراد با شخصیت؛ لِلْفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحْصِرُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِی ٱلْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ ٱلْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَٰهُمْ لاَ يَسْـَٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلْحَافًاۗ وَ مَا تُنفِقُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ :۲۷۳؛ جمع بین ثروتمند بودن و گدا بودن در برخی انسان‌های بدون باور درست و جمع بین فقیر بودن و عزیز بودن در برخی انسان‌های با باور درست «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس» از راه‌های ترقی در امور همین داشتن از آن‌چه در دست مردم است می‌باشد؛ توصیه‌ای به در : عدم سوال از شغل بازاریان «و تدنيس العرض» اهمیت عِرض و حرمت در ؛ بالاتر بودن حرمت از حرمت : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ ص۲۷؛ طمع ورزیدن به امور مختلف همچون طمع به و و ، که هر اندازه این‌ها زیر پا گذاشته شوند انسان به سمت در حرکت است شعری از پیرامون طمع ای بسته دل اندر خوان طمع وی خسته تن از پیکان طمع ای مرغ دلت پیوسته کباب از نائرۀ سوزان طمع فریاد که آب رخت را ریخت بر خاک مذلت، نان طمع یا آنکه بنه دندان به جگر یا آنکه بکش دندان طمع یا گوش بهر بد و نیک بده یا آنکه به بند زبان طمع دیوان محاسن در کلام مولا صلوات‌الله‌علیه صلی‌الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا اول المظلوم مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید صدای دلنشین شاه انس و جان نمی‌آید یتیمی دامن مادر گرفته اشک می‌ریزد که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی‌آید به جای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر نوایی جز صدای ناله و فغان نمی‌آید علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم وصیت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مبنی برای تدفین شبانه بدن مبارکشان به صورت مخفیانه به منظور مصون ماندن از جسارت روضه تدفین ابدان مطهر پنج تن آل عبا علیهم‌السلام و غربت علیه‌السلام هنگام تدفین
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب بیست و چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۵ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan11
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «وعليك بالاعتصام بربك و التوكل عليه» ص۳۹۹ اعتصام به رب؛ ذکر رب به منظور توجه به جنبهٔ و آویختگی به او؛ توکل به الله و توکل به رب؛ رب ذاتی است که در مقام پروردگاری انسان است؛ تبیین معنای ؛ ارزش همه‌چیز به پرورش و پروریده شدن آن است؛ لزوم بریدن از و به رب؛ توصیف علیه‌السلام در مورد چگونه دیدن امر پروردگار نسبت خودش: وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَ قَالَ يَا أَبَتِ هٰذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ علیه‌السلام:۱۰۰ «و التوكل عليه» به معنی پشت دادن و اتکال است که از کَلّ (= آویزان شدن به چیزی) گرفته شده است؛ خودت را به ذاتی که می‌پروراند متکی کن؛ بودن جمیع امور در مسیر نه نفس به معنی اینکه انسان راهی که خدا گفته را برود که اگر آن که می‌خواهد بشود خیرش است و اگر آن که را می‌خواهد نشود باز هم خیرش است زیرا او را خدا دارد می‌پروراند؛ جریان منقول از در مورد نذر شخصی در برای فرزند دار شدن؛ انسان به باید به خود عامل باشد و در و راضی به رضای خدا و قانع به آن‌چه خدا می‌دهد باشد «و جاهد نفسك لتردها عن هواها، فإنه وجب عليك كجهاد عدوك» ص۳۹۹ با خود بجنگ تا هوایش را از خودت دور کنی؛ هوا و هوای نفس به معنی سقوط است و یعنی نفسی که انسان را زمین می‌زند که زمین خوردن جنبهٔ مخالف ترقی را بیان می‌کند؛ بودن جهاد با نفس همچون وجوب با ؛ اوصاف؛ نمونه‌ای از نیکوی مرحوم آیت‌الله که با آنکه و صاحب کتاب بود کتاب مرحوم آیت‌الله شیخ را که معاصر وی بود در درس خارج تدریس و بحث می‌کرد؛ توصیف مرحوم امام از مرحوم آیت‌الله شیخ و نقل خوابی از ایشان؛ بدترین : أعدى عدوك نفسك التي بين جنبيك ج۷۰ص۶۴؛ لزوم مبارزه با نفس و توجه به زمان مند بودن و به بودن آن؛ اوحدی شست سال سختی دید تا شبی روی نیک بختی دید سی سال لاف مهر زدم تا سحرگهی وا شد دلم چو گل ز نسیم بهار عشق ضرورت پرهیز از برخورد عوامانه با اموری همچون ؛ تحلیل صحیح یک شبه عوض شدن برخی افراد؛ جریانی از شخصی که سر به عاقبت به خیری برد صلی‌الله علیک یا ایتها الصدیقة الجلیلة الجمیلة ذات الاحزان الطویلة فی المدّة القلیلة المخفیة قبرها المجهولة قدرها فاطمة الزهرا بنت رسول الله محبوبهٔ حق، جان جهان فاطمه‌ام بود هم قائمهٔ روح و روان فاطمه‌ام بود مام حسنین، مونس جان فاطمه‌ام بود غمخوار دل غمزدگان فاطمه‌ام بود بقیع فاطمه‌ام کو؟ دُر عالمه‌ام کو؟ در راه خدا طائر من گشته فدایی ما بین من و فاطمه افتاده جدایی طفلان همه گویند که مادر به کجایی ای سینه شکسته ز چه در خانه نیایی بقیع فاطمه‌ام کو؟ دُر عالمه‌ام کو؟ نفسي علی زَفَراتها محبوسةٌ یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ لا خیرَ بعدكِ في الحیاةِ و إنّما أبکي مخافةَ تـطـولَ حـیاتي مردم همه در خوابند الا من افسرده در کنار قبر تو می‌گریم و می‌نالم ای طائر پر بسته، رفتی به دل خسته با پهلوی بشکسته، ای شمع شبستانم دیگر نخوری سیلی، رویت نشود نیلی رفتی و شدی راحت، از محنت دورانم صلی‌الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهرا السلام علیکم و رحمة الله و برکاته شب بیست و چهارم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۵ آیت الله https://eitaa.com/akavan110