آیت الله شیخ عباس اخوان
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة، و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار» #بحارالأنوار ج۱ص۱۴۹
«الحياء من الإيمان و الإيمان في الجنّة»؛ نتیجه: بعض الجنة من الحیاء؛ یعنی جزئی از #ایمان حیاء است، و نتیجه ایمان جنت است؛ یعنی جزئی از ایمان حیاء است.
#حیاء عبارت از بازداشتن #نفس است در آنجایی که رعایت حضور غیر میشود که این غیر یا به اعتبار لحاظ میشود یا حقیقتا. بعضی از اعمال در تنهایی زشت نیست ولی در حضور دیگران زشت است مثل آب دهان انداختن بر زمین که برای رعایت احترام دیگری در حضور او انجام نمیشود.
بیان برخی مصادیق اینکه حیاء جزئی از ایمان است؛ توجه داشتن به مرزها و رعایت حرمات در #قرآن کریم که در بردارنده باز داشتن نفس است که خچدش#کمال بزرگی است/نفس در سرشت خودش فقط #من است مثل خوشی من، راحتی من، منفعت من، که همه کمال این است که انسان از این "من" خارج شود که با رعایت حضور "دیگری" که چه حقیقی باشد مثل خدای متعال یا مجازی و اعتباری است، که به وسیله این مسأله کار سیر کمال برای انسان محیا میشود/رعایت شأن دیگری یک قدم از خود و من بیرون آمدن است/#تمرین رعایت شأن دیگری باعث پیدایش #ملکه نفسانی اخلاقی در انسان میشود که یا کاملا جلوی کار زشتی مثل دزدی در او را میگیرد یا اگر دست به دزدی خواست بزند با ترس و لرز و سؤال اینکه آیا میتوانم روزی این کار را جبران کنم، این کار را میکند، که این هم در حد خودش کمال است که راهی را برای بازگشت خود باز میگذارد که اینها یکی از شئون #مروت است/حیا یا مستقیماً انسان را به #بهشت میبرد یا مقدمه ورود برای به بهشت میشود/انسان #خودخواه هیچ حد و مرزی برای دیگران نمیشناسد
ِ وَ اِعْلَمْ أَنَّكَ لاَ تَكْسِبُ مِنَ اَلْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إِلاَّ كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ فِي حَلاَلِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِي اَلشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ اَلدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ اَلْمَيْتَةِ #بحارالأنوار ج۴۴ص۱۳۸
#دنیا مثل مردار است
«و البذاء من الجفاء و الجفاء في النار»
#جفاء یعنی #ستمکاری به دیگری چه #حرام باشد چه بی اخلاقی باشد که #بذاء دارد یعنی کسیکه حیاء ندارد، این به دیگران تعدی و تجاوز میکند که این همان جفاست که در آتش است که منشأ آن #منیت است/ نکته مهمی پیرامون وضعیت فعلی قشر نسل فعلی اجتماع؛ روش #تربیت غلط و ضعیف؛ تربیت نسل قدیم به کفاف در خوراک
داشت عباس قلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری
اسم او بود علی مردان خان
کُلفَت خانه ز دستش به اَمان
هرچه میدادَند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکمست !
نه پدر راضی از او نه مادر
نه معلم نه لَلِه نه نوکر
#ایرج_میرزا
نکاتی پیرامون #تربیت_فرزند برای جلوگیری از بیحیایی و رعایت مرز دیگران/لزوم تربیت و آموزش کودکان برای رعایت حرمت مجالس دینی و حضور دیگران/از امور مسلم #روانشناسی است که کودک نباید رها و ول تربیت شود؛ معنای روایات سید و امیر بودن #کودک تا هفت سالگی ول و رها بودن کودک نیست؛ و قال النبي صلىاللهعليهوآله: الولد سيد سبع سنين عبد سبع سنين و وزير سبع سنين فان رضيت خلائقه لاحدى و عشرين، و إلا فضرب على جنبه فقد أعذرت إلى الله تعالى #بحارالأنوار ج۱۰۴ص۹۵/ انسان از هفت سال به بعد کپی تربیت تا هفت سالگیاش است/خاطرهای از برخورد مرحوم پدر بزرگوار استاد اخوان با ایشان در سن چهار سالگی/باید به زبان و بیان خود طفل و کودک با او تعامل کرد/امیر در روایت یعنی آنی که هست، تو او را بساز، تو نمیتوانی شخصیت دیگری به بچه بدهی. #شخصیت غیر از تربیت است. یکی شخصیتش مستعد نقاشی و هنر است که نمیتوانی او را به ریاضی بکشانید و باید در هنر او را پرورید/حیا از امور تربیتی است که از خارج وارد ساحت شخص میشود. شخصیت را نمیشود عوض کرد ولی میتوان شخص را تربیت کرد.
رفت دلم همچو گوی، در خم چوگان دوست
وه که ز من برگرفت، رفت به قربان دوست
نی متصوّر مراست خوبتر از صورتش
ماه برآرد اگر سر ز گریبان دوست
بر سر سودای دوست گر برود سر ز دست
پای نخواهم کشید از سر میدان دوست
من نه به خود گشتهام فتنهٔ آن روی و موی
فتنهٔ جان و دل است نرگس فتّان دوست
گر به علاج دلم آمدهای ای طبیب
درد دلم را بجوی، چاره ز درمان دوست
#شاطرعباس_صبوحی
یابن الحسن یابن الحسن
یابن الحسن یابن الحسن
۱۴۰۱٫۷/۲۴
#شیخ_عباس_اخوان
https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#حدیث_اولی_الالباب
خطابات حضرت #امام_کاظم علیهالسلام به #هشام_بن_حکم پیرامون #اولی_الالباب
«يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم»
#تحف_العقول ص۳۹۹
موضوع #طمع و خراب کردن #شخصیت انسان؛ تبیین #طمع به اینکه انسان برای رسیدن به مطلوبی از غیر طریق مألوف مقدماتی را مثل تقرب جستن با تملق فراهم فراهم کند تا به مطلوب برسد؛ امکان رسیدن به منافعی در پی #تملق و #تواضع بیجا و حتمیت رسیدن به ضررهایی همچون بسته شدن باب #تدبیر در انسان؛ ضرورت تدبیر صحیح توسط انسان در مقابل طمع ورزیدن به امری که در آن جایگاه مناسبت ندارد
ضررهای طمع: «فإن الطمع مفتاح للذل»
طمع کلید خواری و #ذلیل شدن است؛
«و اختلاس العقل»
طمع #عقل را به کجی و گمراهی میاندازد؛ ضرورت چینش مقدمات صالحه برای رسیدن به مطلوب عقل
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
#حافظ
مقایسه فرهنگ نیروی کار در داخل کشور و نیروی کار وارد شده از کشورهای همسایه به طمع نورزیدن و تبعات اجتماعی آن؛ محترم بودن طرفین فضای #کار در #اجتماع و از بین رفتن این مسأله با طمع ورزیدن؛ طمع ورزیدن یعنی کسی از طریق غیر مألوف میخواهد به جایی برسد که دیگران از طریق مألوف بدان رسیدهاند
«و اختلاق المروات»
از بین رفتن #مروت و #مردانگی در انسان طمعورز؛ مروت نداشتن انسان طماع نسبت به خود و دیگران؛ جریانی از شخصی طماع در محل کار مرحوم پدر استاد؛ جریانی از شخصی طماع که زندگی افسانهای برای خودش درست کرده بود؛ جریانی از شخصی در بازار فرش پیرامون از بین رفتن بازار فرش #تبریز در بیش از چهل سال قبل؛ نابود شدن #جامعه توسط طمع و وظیفهٔ متصدیان و #مسئولان کشور برای آموزش #قناعت به #مردم؛ تبیین معنای قناعت به اینکه انسان راضی به مرز و حد خود باشد؛ #قانع مقابل #مسرف است که به شخصی میگویند که از حد خودش تجاوز میکند؛ مسرف در جهات مختلف است که یکی تجاوز در حد خود در طمع ورزیدن است
«و تدنيس العرض»
آلوده و حقیر کردن #حرمت خود انسان با طمع ورزیدن؛ ضرورت پرهیز از اموری که حرمت انسان در آنها ریخته میشود؛ جریانی از منبر در مسجد #گود و برخورد با برخی از افراد #فقیر با شخصیت؛ لِلْفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحْصِرُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِی ٱلْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ ٱلْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَٰهُمْ لاَ يَسْـَٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلْحَافًاۗ وَ مَا تُنفِقُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ #البقرة:۲۷۳؛ جمع بین ثروتمند بودن و گدا بودن در برخی انسانهای بدون باور درست و جمع بین فقیر بودن و عزیز بودن در برخی انسانهای با باور درست
«يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس»
از راههای ترقی در امور #معنوی همین #یأس داشتن از آنچه در دست مردم است میباشد؛ توصیهای به #امام_جماعت در #بازار: عدم سوال از شغل بازاریان
«و تدنيس العرض»
اهمیت عِرض و حرمت در #اسلام؛ بالاتر بودن حرمت #مؤمن از حرمت #کعبه: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ #الخصال ص۲۷؛ طمع ورزیدن به امور مختلف همچون طمع به #شهرت و #مقام و #ثروت، که هر اندازه اینها زیر پا گذاشته شوند انسان به سمت #کمال در حرکت است
شعری از #محقق_اصفهانی پیرامون طمع
ای بسته دل اندر خوان طمع
وی خسته تن از پیکان طمع
ای مرغ دلت پیوسته کباب
از نائرۀ سوزان طمع
فریاد که آب رخت را ریخت
بر خاک مذلت، نان طمع
یا آنکه بنه دندان به جگر
یا آنکه بکش دندان طمع
یا گوش بهر بد و نیک بده
یا آنکه به بند زبان طمع
دیوان #کمپانی
محاسن #عفت_نفس در کلام مولا #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه
صلیالله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین
السلام علیک یا اول المظلوم
مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
صدای دلنشین شاه انس و جان نمیآید
یتیمی دامن مادر گرفته اشک میریزد
که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمیآید
به جای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر
نوایی جز صدای ناله و فغان نمیآید
علی جانم علی جانم
علی جانم علی جانم
علی جانم علی جانم
علی جانم علی جانم
وصیت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه مبنی برای تدفین شبانه بدن مبارکشان به صورت مخفیانه به منظور مصون ماندن از جسارت #خوارج
روضه تدفین ابدان مطهر پنج تن آل عبا علیهمالسلام و غربت #سیدالشهداء علیهالسلام هنگام تدفین