eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
686 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و قال امیرالمؤمنين صلوات الله عليه: ... لا يستكثرون له الكثير، ولا يرضون له من أنفسهم بالقليل، يرون في أنفسهم أنّهم أشرار، وإنهم لأكياس وأبرار» ج۱ص۱۴۸-۱۴۹ الهی/تبیین بزرگ شمردن امر به به نسبت واقع و نسبت وعاء وجودی خود/شأن صاحب در هنگام توجه به خود و بزرگ ندیدن عمل خود و در نسبت به خدای متعال و کمال پیش روی خود/اعمال انسان مثل بذر است که رسد آن به دست خدای متعال است/سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ :۲۱/وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ :۴۷/عمل انسان مثل نطفه است که رشد خود را تا انسان شدن به پرورش الهی طی می‌کند/ لا يستكثرون له الكثير از باب نیست «ولا يرضون له من أنفسهم بالقليل» تبیین به کم راضی شدن/نیاز به دستگیری از در مسیر سفر و منت فقیر بر انسان: «وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُه» نامه۳۱/جریانی از مرحوم آیت‌الله در برخورد با فقیر/جریانی از مرحوم شیخ در اهانت شخصی به ایشان/چرایی عدم قبولی اعمال دشمنان علیهم‌السلام صلی الله علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین تا چه کرد آن شیرخوار شیر خوی با امیر شیرخویان گفتگوی بانگ زد کای ساقی بزم الست شیرخوار از کودکی شد می پرست اندکی گر شیر جانم هی کند شیر گردون شیر جان را قی کند غیر دستت نیست جایی چون مرا بر به دستت نیست پایی چون مرا گر ندارم گردنی شمشیر جوی تیر عشقت را سپر سازم گلوی گر که نتوانم به میدان تاختن سوی میدان جان توانم باختن یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین روضه علیه‌السلام عشق بر پیغام اصغر شد سروش آمد آواز علی شه را به گوش تاخت سوی خیمه‌گه بار دگر تا از آن صاحب صدا جوید اثر یا اختاه ایتینی بولدی الصغیر حتی اودعه حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۲۳محرم ۱۴۴۴ ۱۴۰۱٫۵٫۳۰ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إنَّ الزرع ينبت في السهل، و لا ينبت في الصفا، فكذلك الحكمة تعمر في قلب المتواضع و لا تعمر في قلب المتكبّر الجبّار لأنَّ الله جعل التواضع آلة العقل، و جعل التكبر من آلة الجهل، ألم تعلم أن من شمخ إلى السقف برأسه شجّه؟ و من خفض رأسه استظلّ تحته و أكنه؟ فكذلك من لم يتواضع لله خفضه الله، ومن تواضع لله رفعه.» ج۱ص۱۵۳. به در کلام امام علیه‌السلام برای تلطیف کلام؛ مطلبی از مرحوم پروفسور پیرامون استفاده از حدود پانصد آیات و روایات و شعر و حکایت ضمن تدریس ریاضی؛ گاهی تلطیف در کلام برای استفاده دیگران غیر از مخاطبی مثل هشام است؛ گاهی تفنن در کلام سبب تلطیف در کلام می‌شود؛ وصف واعظ صاحب نفس مشهور زمان مرحوم شیخ که مشهور به عرفان بافی بوده؛ دعوت مرحوم آیت‌الله شیخ یزدی از مرحوم صبوحی برای منبر در مدرسه فیضیه؛ مثالی پیرامون حکمت سخن گفتن به با نقلی از مرحوم پروفسور حسابی؛ نظریه مرحوم حسابی که خلاف نظریه بوده است و مطرح کردن نظریه توسط دکتر حسابی نزد استاد خود انیشتین؛ وزانت مقام صاحب علم به سبب ذکر سخن امام علیه‌السلام در این فقره با مثال؛ درست شدن در شخص با و ؛ «يا هشام إنَّ الزرع ينبت في السهل، و لا ينبت في الصفا» سهل در عرب به دشت می‌گویند؛ صفا یعنی سنگ صاف که سخت است زراعت در سنگ صاف نمی‌شود بلکه در دشت ممکن است «فكذلك الحكمة تعمر في قلب المتواضع و لا تعمر في قلب المتكبّر الجبّار» حکمت هم مثل زراعت است که در قلب انسان فروتن حکمت آبادان می‌شود و در قلب آدم و سرکش حکمت آبادان نمی‌شود «لأنَّ الله جعل التواضع آلة العقل، و جعل التكبر من آلة الجهل» تواضع آلت است چون لازمه حکمت این است که انسان از دیگران هم بهره ببرد؛ جریانی از مرحوم آیت‌الله شیخ و عمر بالای ایشان؛ جریان شهرت اشتباه عمر صد سال برای مرحوم لنکرانی؛ وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا ؛۸۲؛ تکبر از مقدمات است افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است منسوب به یا دانسته در شخص متکبر او را به نورانیت و حکمت نمی‌رساند صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین زنده جاويد كيست؟ كشته شمشير دوست كآب حيات قلوب، در دمِ شمشير اوست گر بشِكافى هنوز، خاك شهيدان عشق آيد از آن كشتگان، زمزمه دوست دوست بنده یزدان شناس موت و حیاتش یکی است زآنکه به نور خداش پرورش طبع و خوست گوش دل مؤمن است سامع صوت خدا گرچه ز آواز خلق ملک پر از های و هوست عاشق ديدار دوست، اوست كه همچون حسين زردىِ رُخسار او، سرخ ز خون گلوست دوست به شمشير اگر، پاره كند پيكرش منّت شمشير دوست، بر بدنش مو به موست گر به اسيرى بَرند عترت او دشمنان هر چه ز دشمن بر او، دوست پسندد، نكوست حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ۱۴۰۱/۱۲/۸ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ روکرده به علمش را مشوب به می‌کند؛ لطافت تا آن اندازه‌ای است که می‌تواند با هر امری همراهی کند و ممزوج بشود یعنی موضوع در مقام تجرید ذهنی اگرچه از علم از انسان جداست ولی در مقام نمایاندن در انسان تؤام با خواسته‌های آنان شخص خود را می‌نماید؛ فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ :۵۰؛ نگرش به آثار رحمت خدا با دنیاطلبی یا با باور به خدا؛ امکان جمع علم با هر منکری فلذا دستور است که علم را از اخذ کنید: لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِیٍّ ج۱ص۱۳۷؛ بیان صفات الهی با ؛ نقل جریانی از یکی از علمای ؛ کاسه جایی رود که بازآید قدح ؛ تغییر شکل مجالس و ها از هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو (برو) وصف حال مرحوم آیت‌الله و تعریف مرحوم آیت‌الله از ایشان؛ تفاوت کسی‌که علم برای او است و کسی‌که علم برای او است؛ با علم می‌شود هر بازی‌ای در آورد؛ علم در راه نفسانیت تا جایی‌که شخص خودش را هم فریب می‌دهد: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا (۱۰۳) الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا :۱۰۴؛ ضرورت دقت در نشدن به عالمی که در ظاهر نشانه‌های مذموم را دارد زیرا شاید توجیه درستی داشته باشد بلکه این مطالب برای متذکر شدن از مکاید خود انسان است؛ خیال خوب بودن با مکاید و بازی‌های نفس با انسان؛ احتیاج انسان در تمام طول حیات خود به ؛ بیان مستقیمی از مرحوم آیت‌الله در مورد رجوع (حتی در دوران ) به حاج آقا حسین برای مطالب اخلاقی در حالی‌که خود حاج آقا حسین فاطمی از مرحوم امام تقلید می‌کرده‌اند؛ اگر بنای نفسانیت در کار باشد همه امور قابل هستند «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري» مفتون به دنیا است یعنی دنیا اش شده و یعنی اسیر دنیاست و اگر دنبال این عالم انسان برود فقط باید از علمش استفاده کند وگرنه از او ربانیت در نمی‌آید؛ نفلی از یکی از اساتید دانشگاه که در ادبیات عرب بسیار مسلط بوده است و اهل هم بوده است؛ مرحوم آقا شیخ که با گونی خمس مردم را برای آیت الله می‌برد؛ مفتون شدن به شخصی که اهل دنیا بود و هفت سال در حال بود؛ وصایت مرحوم آیت‌الله برای مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری و نقل‌های ایشان در مورد ماترک مرحوم خوانساری و حالات روزهای پایانی عمر ایشان؛ نقل یکی از آقایان در مورد مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری؛ مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری برای کسی که به ایشان فحاشی کرده بود «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» عالم مفتون به دنیا مانع از خدا می‌شود و راه به خدا را می‌بندد؛ قطاع الطّریق بودن عالم مفتون به دنیا؛ اولین چیزی که عالم مفتون به دنیا گرفته می‌شود با خداست؛ وصف حال مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین و آیت الله سید احمد خوانساری و آیت الله و اعراض عجیب ایشان از دنیا؛ عوض شدن وضع مردم پس از ؛ در نظر معرضین از دنیا که ایشان هم اعراض از دنیاست؛ شغل قرار دادن خرید و فروش ملک ج۱۷ص۶۹ «بَابُ اسْتِحْبَابِ شِرَاءِ الْعَقَارِ وَ کَرَاهَةِ بَیْعِهِ إِلَّا أَنْ یُشْتَرَی بِثَمَنِهِ بَدَلُهُ وَ کَوْنِ الْعَقَارَاتِ مُتَفَرِّقَةً» صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای سمت نوکری‌ات شرف و عزت و فخر همه ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه ذاکر و مداح توام نظری ای پسر فاطمه
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و اعلم أنّ الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده. و لم يؤمن الخائفين بقدر خوفهم و لكن آمنهم بقدر كرمه و جوده. و لم يفرج المحزونين بقدر حزنهم و لكن بقدر رأفته و رحمته.» ص۳۹۹ اشاره به علل و اسبابی که برای سزاوران دریافت فیض الهی به‌عنوان مجلبهٔ فیض وجود دارد؛ تبیین که ماده جلب است یعنی توجه را جلب می‌کند؛ توضیح شعری از خطاب به علیه‌السلام: خرمن حسن تو را موقع احسان بود مفلسم و مفتقر، از همه درویش‌تر دیوان کردن شخص متواضع مجلبهٔ فیض می‌کند چون در تواضع نداری مطرح است نه دارایی «واعلم أنّ الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده» حکایتی از عکس که پهلوان در زمان است؛ اهمیت تواضع در بهره‌برداری بیشتر از عنایت خدای متعال «و لم يؤمن الخائفين بقدر خوفهم و لكن آمنهم بقدر كرمه و جوده.» از به سبب ؛ ایمن شدن خائفین نه به قدر ایشان بلکه به قدر و الهی؛ تبیین خوف الهی؛ مثالی از احوال اطرافیان هنگام به تخت نشستن وی «و لم يفرج المحزونين بقدر حزنهم و لكن بقدر رأفته و رحمته.» احوال برخی از افراد که و ایشان غم و درد است؛ خاطره‌ای از یکی از پامنبری‌های قدیم استاد؛ در انسانی که به درد معنوی رسیده؛ کلام از یکی شاگردان علامه خطاب به ایشان هر که دلارام دید از دلش آرام رفت چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت انسان دردمند معنویت که محزون شده در پی و گشایش است؛ ذکر امور علمی که در دوران طلبگی استاد برایشان درد و مسأله بود؛ دردمند و مسأله داشتن اهل ؛ خدای متعال انسان محزون را به قدر حزنش گشایش نمی‌دهد بلکه به و خود به او عنایت می‌کند که این عنایت مسائل دیگر وی را هم حل و رفع می‌کند السلام علیک یا مولانا یا ابامحمد یا حسن بن علی ایها المجتبی یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله شب پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۶ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ ۱۴۰۳/۱/۱۳ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس. و أمت الطمع من المخلوقين، فإن الطمع مفتاح للذل، و اختلاس العقل، و اختلاق المروات، و تدنيس العرض، و الذهاب بالعلم» ص۳۹۹ موضوع و خراب کردن انسان؛ تبیین به اینکه انسان برای رسیدن به مطلوبی از غیر طریق مألوف مقدماتی را مثل تقرب جستن با تملق فراهم فراهم کند تا به مطلوب برسد؛ امکان رسیدن به منافعی در پی و بی‌جا و حتمیت رسیدن به ضررهایی همچون بسته شدن باب در انسان؛ ضرورت تدبیر صحیح توسط انسان در مقابل طمع ورزیدن به امری که در آن جایگاه مناسبت ندارد ضررهای طمع: «فإن الطمع مفتاح للذل» طمع کلید خواری و شدن است؛ «و اختلاس العقل» طمع را به کجی و گمراهی می‌اندازد؛ ضرورت چینش مقدمات صالحه برای رسیدن به مطلوب عقل بر در ارباب بی‌مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید مقایسه فرهنگ نیروی کار در داخل کشور و نیروی کار وارد شده از کشورهای همسایه به طمع نورزیدن و تبعات اجتماعی آن؛ محترم بودن طرفین فضای در و از بین رفتن این مسأله با طمع ورزیدن؛ طمع ورزیدن یعنی کسی از طریق غیر مألوف می‌خواهد به جایی برسد که دیگران از طریق مألوف بدان رسیده‌اند «و اختلاق المروات» از بین رفتن و در انسان طمع‌ورز؛ مروت نداشتن انسان طماع نسبت به خود و دیگران؛ جریانی از شخصی طماع در محل کار مرحوم پدر استاد؛ جریانی از شخصی طماع که زندگی افسانه‌ای برای خودش درست کرده بود؛ جریانی از شخصی در بازار فرش پیرامون از بین رفتن بازار فرش در بیش از چهل سال قبل؛ نابود شدن توسط طمع و وظیفهٔ متصدیان و کشور برای آموزش به ؛ تبیین معنای قناعت به اینکه انسان راضی به مرز و حد خود باشد؛ مقابل است که به شخصی می‌گویند که از حد خودش تجاوز می‌کند؛ مسرف در جهات مختلف است که یکی تجاوز در حد خود در طمع ورزیدن است «و تدنيس العرض» آلوده و حقیر کردن خود انسان با طمع ورزیدن؛ ضرورت پرهیز از اموری که حرمت انسان در آن‌ها ریخته می‌شود؛ جریانی از منبر در مسجد و برخورد با برخی از افراد با شخصیت؛ لِلْفُقَرَآءِ ٱلَّذِينَ أُحْصِرُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِی ٱلْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ ٱلْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَٰهُمْ لاَ يَسْـَٔلُونَ ٱلنَّاسَ إِلْحَافًاۗ وَ مَا تُنفِقُوا۟ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ :۲۷۳؛ جمع بین ثروتمند بودن و گدا بودن در برخی انسان‌های بدون باور درست و جمع بین فقیر بودن و عزیز بودن در برخی انسان‌های با باور درست «يا هشام إياك والطمع. و عليك باليأس مما في أيدي الناس» از راه‌های ترقی در امور همین داشتن از آن‌چه در دست مردم است می‌باشد؛ توصیه‌ای به در : عدم سوال از شغل بازاریان «و تدنيس العرض» اهمیت عِرض و حرمت در ؛ بالاتر بودن حرمت از حرمت : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ ص۲۷؛ طمع ورزیدن به امور مختلف همچون طمع به و و ، که هر اندازه این‌ها زیر پا گذاشته شوند انسان به سمت در حرکت است شعری از پیرامون طمع ای بسته دل اندر خوان طمع وی خسته تن از پیکان طمع ای مرغ دلت پیوسته کباب از نائرۀ سوزان طمع فریاد که آب رخت را ریخت بر خاک مذلت، نان طمع یا آنکه بنه دندان به جگر یا آنکه بکش دندان طمع یا گوش بهر بد و نیک بده یا آنکه به بند زبان طمع دیوان محاسن در کلام مولا صلوات‌الله‌علیه صلی‌الله علیک یا مولانا یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا اول المظلوم مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید صدای دلنشین شاه انس و جان نمی‌آید یتیمی دامن مادر گرفته اشک می‌ریزد که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی‌آید به جای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر نوایی جز صدای ناله و فغان نمی‌آید علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم وصیت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مبنی برای تدفین شبانه بدن مبارکشان به صورت مخفیانه به منظور مصون ماندن از جسارت روضه تدفین ابدان مطهر پنج تن آل عبا علیهم‌السلام و غربت علیه‌السلام هنگام تدفین
آیت الله شیخ عباس اخوان
شب بیست و دوم محرم الحرام ۱۴۴۶ ۱۴۰۳/۵/۶ آیت الله #شیخ_عباس_اخوان https://eitaa.com/akavan110
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و اعلم أن الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده.» ص۳۹۹ غنیمت دانستن جاهل برای در هنگامی‌که سؤالی برای پرسیدن ندارد؛ جلوه کردن عالم هنگام پاسخ به سوالات و رفعت عالم در این مقام همچون رفعت دست دهنده بر دست گیرنده: اليد العليا خير من اليد السفلى ج۲۶ص۱۶۲؛ مذموم بودن صفت درصدد بودن جلوه‌نمایی و ضرورت در موضع قرار گرفتن «و اعلم أن الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده.» رفعت دادن خدای متعال شخص متواضع را به قدر عظمت و مجد خود نه به قدر تواضع متواضع؛ رفعت به قدر اظهار علم: يَرْفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مِنكُمْ وَ ٱلَّذِينَ أُوتُوا۟ ٱلْعِلْمَ دَرَجَاتٍ :۱۱؛ رفعت دادن متواضع به اندازهٔ عظمت الهی؛ عظمت و بزرگی مجانبهٔ نفس انسان در تواضع به پوشاندن عظمت خویش «و اعلم أن الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده.» نمونه‌هایی از متواضعین در عصر در و علیهماالسلام؛ ملقب بودن جناب عبدالمطلب علیه‌السلام به و اطهر طاهرین: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ كَانَ إِذْ لَا كَانَ فَخَلَقَ الْكَانَ وَ الْمَكَانَ وَ خَلَقَ نُورَ الْأَنْوَارِ الَّذِي نُوِّرَتْ مِنْهُ الْأَنْوَارُ وَ أَجْرَى فِيهِ مِنْ نُورِهِ الَّذِي نُوِّرَتْ مِنْهُ الْأَنْوَارُ وَ هُوَ النُّورُ الَّذِي خَلَقَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً فَلَمْ يَزَالا نُورَيْنِ أَوَّلَيْنِ إِذْ لَا شَيْ‌ءَ كُوِّنَ قَبْلَهُمَا فَلَمْ يَزَالا يَجْرِيَانِ طَاهِرَيْنِ مُطَهَّرَيْنِ فِي الْأَصْلَابِ الطَّاهِرَةِ حَتَّى افْتَرَقَا فِي أَطْهَرِ طَاهِرِينَ فِي عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِي طَالِبٍ علیهم‌السلام. ج۱ص۱۴۲؛ مذکور در روایت از باب طهارت در است: إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجْسَ أَهْلَ ٱلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا :۳۳؛ أشهد أنك كنت نورا في الأصلاب الشامخة، والأرحام المطهرة، لم تنجسك الجاهلية بأنجاسها، ولم تلبسك من مدلهمات ثيابها ج۹۸ص۳۳۲؛ در مسیر بودن علیه‌السلام: سَلَٰمٌ عَلَیٰٓ إِبْراهِيمَ :۱۰۹؛ إِنَّ أَوْلَی ٱلنَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ وَ هَٰذَا ٱلنَّبِیُّ :۶۸؛ جایگاه حضرت ابراهیم و حضرت عبدالمطلب علیهماالسلام در شب ؛ رفعت مقام حضرت عبدالمطلب علیه‌السلام به علت (=خویشتن‌داری) در فضای جاهلیت در «و اعلم أن الله لم يرفع المتواضعين بقدر تواضعهم و لكن رفعهم بقدر عظمته و مجده.» حفظ علم با تواضع و ندادن آن به دست نااهلان؛ از اسرار بودن : في كتاب كشف اللئالي لصالح بن عبد الوهّاب بن العرندس، إنّه روى عن الشيخ إبراهيم بن الحسن الذرّاق، عن الشيخ عليّ بن هلال الجزائريّ، عن الشيخ أحمد بن فهد الحلّيّ، عن الشيخ زين الدين عليّ بن الحسن الخازن الحائريّ، عن الشيخ أبي عبد الله محمّد بن مكّيّ الشهيد، بطرقه المتّصلة إلى أبي جعفر محمّد بن عليّ بن موسی بن بابويه القمّيّ، بطريقه إلى جابر بن يزيد الجعفيّ، عن جابر بن عبدالله الأنصاريّ، عن رسول الله صلی الله علیه و آله، عن الله تبارك و تعالى، أنّه قال: ﴿ يَا أَحْمَدُ لَوْلَاكَ لما خَلَقْتُ الْأَفْلَاكِ، وَ لَوْ لَا عَلِيُّ لَمَا خَلَقْتُكِ، وَ لَوْ لا فَاطِمَةَ لَما خلقتكما﴾. ثُمَّ قَالَ جَابِرٌ: هَذَا مِنْ الْأَسْرَارِ الَّتِی أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِکِتْمَانِهِ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ. صص۳۰۲-۳۰۳؛ ضرورت حضرات معصومین علیهم‌السلام و تحذیر از و عواقب آن در : المحاسن: أبي، عن عبد الله بن يحيى، عن حريز بن عبد الله السجستاني، عن معلى ابن خنيس، قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: يا معلى، اكتم أمرنا ولا تذعه، فإنه من كتم أمرنا ولم يذعه أعزه الله في الدنيا، وجعله نورا بين عينيه في الآخرة يقوده إلى الجنة. يا معلى من أذاع حديثنا وأمرنا ولم يكتمها أذله الله في الدنيا، ونزع النور من بين عينيه في الآخرة: وجعله ظلمة يقوده إلى النار، يا معلى إن التقية ديني ودين آبائي، ولا دين لمن لا تقية له. يا معلى إن الله يحب أن يعبد في السر كما يحب أن يعبد في العلانية. يا معلى إن المذيع لأمرنا كالجاحد به.