eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
686 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
🏴 شب شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام وَ لَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ ( :١٤٣) مابین در و زندگی در فوارق بین حیات دنیوی و حیات اخروی و در دنیا و عدم اراده در آخرت و مثال به عالم وسیع اراده در آخرت مختص اهل است فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ ( صلی‌الله علیه وآله:۱۵) ضرورت علم به مباحث و و برای پی بردن به مباحث عدم بحث معاد توسط تبیین تجسم عمل و تجسد فعل هر عملی در هر لحظه‌ای منشأ یک مخلوق است مشاهده خود و عمل خود در مخلوق غیر مناسب مثل بچه است أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ ۚ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ ( #ق :۱۵) كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ( :۱۴) إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ( :۳۶) مکاشفه‌ای از مرحوم «يا أبا ذر إذا كان العبد في أرض قي يعنى قفراء فتوضأ أو تيمم ثم أذن وأقام وصلى أمر الله الملائكة فصفوا خلفه صفا لايرى طرفاه يركعون لركوعه ويسجدون لسجوده ، ويؤمنون على دعائه ، يا أبا ذر من أقام ولم يؤذن لم يصل معه إلا ملكاه اللذان معه» ( ج۸۴ص۱۱۶) تأثیر عمل در عوالم در مباحث و و و نقلی از از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد بوی گند دهان بر اثر «قال رسول الله صلی‌الله علیه وآله: المؤمن إذا كذب من غير عذر لعنه ألف ملك وخرج من قلبه نتن حتى يبلغ العرش ويلعنه حملة العرش» ( ج۷۲ص۲۶۳) ماندگاری اعمال و آزمایش‌های با نشدن من آزمودم جهان غمکده و غمسراست به غمسرایی چنین نه غیر مستی رواست هرآنچه آید به هست، نیستی‌اش انتهاست بنای هستی همه در ره سیل فناست ملک وجود مرا خرابی اندر قفاست چه بهتر از اینکه خود سازمش از می خراب وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً ( :۴۹) يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ ( علیه‌السلام:۱۶) چیزی سخت‌تر از ندامت و اندوه در قیامت نیست مرحوم آیت‌الله : در قیامت سگی می‌شود که کلبیت او تمام محشر را می‌گیرد. جان من از شیر تو شد شیرگیر وز سگی نفس برستن گرفت غزل۵۰۸ حکمت خواب دیدن در ابتدای سلوک جایگاه مقام وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ( :۱۸) بیان در مورد سگ درگاه علیهم‌السلام بودن يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ ( :۳۸) بیانی از مرحوم آیت‌الله پیرامون عمل ( و انتقال نطفه با هر عمل) صورت مثالی برای هر عمل تعبیر خواب به غیر قابل تحمل و به علم گوارا و به سبحه که یکرشته و صد دانه بود رشته تار و گل پیمانه بود خانه معمور که شد بر فلک خشت و گلش از در میخانه بود دعوت زاهد شد اگر مستجاب از دم یک ناله مستانه بود عقل نخستین که نخستین قدم زد برهش یکدل دیوانه بود نغمه منصور که بردار زد ناله‌ای از استن حنانه بود و درد دوران بزم حقیقت که نگنجد به عرش یک‌دل آشفته و ویرانه بود نه صدف انباشته در یکدگر مخزن این گوهر یکدانه بود دور زدم گرد جهان سربسر در پی آن یار که در خانه بود خانه چو ویرانه شد آمد بدست گنج حقیقت که به کاشانه بود لیلی و مجنون به حقیقت منم هر چه شنیدی دگر افسانه بود ارض جوان روز أزل ساده بود بهر همه صورتی آماده بود روضه علیه‌السلام فمن بكاه لم تعم عينه يوم تعمى العيون،و من حزن عليه لم يحزن قلبه يوم تحزن القلوب،و من زاره في بقعته ثبتت قدمه على الصراط يوم تزل فيه الأقدام. ... تألیف شافعی ج۲ص۳۵-۳۶ «فمن بكاه لم تعم عينه يوم تعمى العيون» ج۲۸ص۳۹ از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد و آن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت خود را تهی زخون دل چند ساله کرد ۹۱٫۹٫۳۰ https://t.me/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و قال امیرالمؤمنين صلوات الله عليه: إنَّ لله عبادا كسرت قلوبهم خشیته، وأسكتتهم عن النطق وإنّهم لفصحاء عقلاء، يستبقون إلى الله بالأعمال الزكيّة، لا يستكثرون له الكثير، ولا يرضون له من أنفسهم بالقليل، يرون في أنفسهم أنّهم أشرار، وإنهم لأكياس وأبرار» ج۱ص۱۴۸-۱۴۹ و گفتن مطابق با مقام الهی؛ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ :۵۰ متصور بودن سه شأن برای انسان به نسبت نزد اهل : توحید دانستنی ( ) و توحید معاینة ( ) و توحید یافتنی ( ) / غلیان است و عشق نزد عرفا در بحر توحید است آنچنان برده یادت از هوشم که به کلی ز خود فراموشم «إنَّ لله عبادا كسرت قلوبهم خشیته» مقام چون و ود را در الهی مشاهده می‌کنند نه اینکه فانی باشند/ تشریفاتی نبودن مقام مشاهده/ عالم محضر خداست /هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ :۴/ خدا با بندگان نه معیت بندگان با خدا/دانایی باعث سکوت می‌شود و نادانی باعث حرّافی است کم گوی و گزیده گوی چون دُر تا ز اندک تو جهان شود پر جریان تشرف یکی از شاگردان مرحوم خدمت ایشان «وأسكتتهم عن النطق وإنّهم لفصحاء عقلاء، يستبقون إلى الله بالأعمال الزكيّة» اشتفال به عبادی/ نقل‌هایی از مرحوم آقای و مرحوم آیت‌الله از حالات «لا يستكثرون له الكثير» شأن عاقل و جاهل در مواجهه با عمل برای و /نقل جریانی از مرحوم / لزوم رعایت محضر هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین بینش اهل حـقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آن رایت حقیقت که چنین آئینست من اگر جاهل گمراهم اگر شیخ طریق قبله‌ام روی حسین است و همینم دین است او چو بینا حقیقت بود از دیدهٔ من به حقیقت که مرا چشم حقیقت بین است خردلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است روضه علیهاالسلام این بدن از کیست که سر ندارد عزیز زهراست کفن ندارد می‌کشد غیرت دینم که بگویم به امم این جفا بر نبی از امت بی تمکین است ۲۲محرم ۱۴۴۴ ۱۴۰۱٫۵٫۲۹ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «و إنّ أسرع الخير ثواباً البرّ، و أسرع الشرّ عقوبةً البغي، و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه، و هل يكبّ الناس على مناخرهم في النار إلّا حصائد ألسنتهم، و من حسن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه.» ج۱ص۱۵۰ جهت پرداختن به در این فقره این است قبلاً حضرت علیه‌السلام فرمودند آدم نمی‌تواند لطف و احسان به دیگران را تحمل کند؛ جهت مخالف حسد بر و نیکوکاری است؛ رذیله در شخص زودترین نتیجه در عمل بر و است؛ نتیجه اعمال برخی فوری و برخی دیرتر و برخی در این دنیا و برخی در آخرت ثمر می‌دهد؛ مقصود از نتیجه فوری یعنی بهتر و زودتر از دیگر موارد؛ زودرس‌ترین از جهت عبارت از و است؛ تقابل بر و نیکوکاری با بغی و سرکشی در فرمایش حضرت علیه‌السلام؛ بغی از حد و جایگاه خود تجاوز کردن و بالاتر رفتن در و امور است؛ علاقه سلطان به ؛ سلطنت بزرگ سلطان محمود غزنوی در بلاد و تحت سیطره در آوردن توسط سلطان محمود غزنوی؛ انسان مورد توجه معمولاً مورد است؛ نقلی از مرحوم آقای (پدر آیت‌الله )؛ حذر داشتن نزدیکی به بزرگان به علت حسد دیگران و تبعات این حسادت‌ها؛ جریان تلخ تاریخی ؛ پر است از جریان‌های حسادت به نزدیکان بزرگان؛ کلام قاجار در مورد محبوبیت به علت وزارت و قدرنشناسی خودش از ؛ حسد اطرافیان سلطان محمود به ایاز و سعایت از او؛ أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَىٰ :۳۷؛ تنبه کریم به و اشخاص؛ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (۵) خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ (۶) يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ :۷؛ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا :۷۰؛ توجه به گذشته و ناچیزی خود سبب خوابیدن باد دماغ انسان می‌شود. ضرورت حد خود را شناختن؛ نقل از شخصی که ادعای بی‌جای شخصی در مورد تفسیر بهتر از تفسیر داشت؛ انسان و سرکش این‌قدر با درندگانی مثل خودش روبرو می‌شود که مجال سرکشی پیدا نمی‌کند و اگر هم بماند با دشمنان عجیبی روبرو می‌شود و این همان اسرع عقوبات است کن به اهل بغی می‌رسد. «و إنَّ شرّ عباد الله من تكره مجالسته لفحشه» نیش در ترین بندگان خدا؛ در فارسی کلمات رکیک است ولی در عربی دائره‌ای گسترده‌تر دارد مثل رک بودن بی‌جا که در موقعیت و جایگاه و با لحنی است که شخص دیگر شکسته شود که این فحش در عرب است؛ تفاوت با بی‌تعارفی؛ رذیله ؛ محاسن در انسان؛ غیر بی‌پروایی و حریم‌شکنی است؛ این افراد بدترین بندگان خدا چون به دروغ حریم برای خود می‌سازند تا کار خودشان پیش ببرند؛ تمام این رذائل حاصل عدم به خدای متعال است. السلام علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان آن سینه که مهر تو مه دارد روزی چه شبان سیه دارد قربان وفای دلی گردم کو جانب عشق نگه دارد اقلیم ملاحت را نازم کامروزه بمثل تو شه دارد در حلقۀ زلف خم اندر خم یک سلسله خیل و سپه دارد شاها دل غمزده ام گله‌ها زان صاحب تاج و کله دارد هر چند که بنده گنهکارم گر لطف کنی چه گنه دارد ای سرو سهی قد، مفتقرت عمریست که چشم بره دارد دیوان یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن شب دوم رجب المرجب ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۱/۳ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام إنَّ ضوء الجسد في عينه فإن كان البصر مضيئاً استضاء الجسد كلّه، و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه، و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه، و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين، و كما لايقوم الجسد إلّا بالنفس الحيَّة فكذلك لا يقوم الدين إلّا بالنيّة الصادقة، و لا تثبت النية الصادقة إلّا بالعقل.» ج۱ص۱۵۳. فرمایش مرحوم در تعلیقات بر بحارالأنوار پیرامون کم نظیر بودن برخی فرازهای حدیث اولی الالباب؛ و مثال محسوس به معقول در روایت به ضعف در چشم که سبب عیب در بدن می‌شود برای این مطلب که نورانیت در به است؛ انسان در خود به وسیله عقلش نظر و تعمق می‌کنند برخلاف مردمان متعارف؛ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا :۲۷۵؛ جریان شخصی که برای تصحیح وضوی خود نزد مرحوم آیت‌الله رفت؛ معمولا مردم به ظاهر باتقوا کاری به حلال بودن خود ندارند؛ اکثر تصورات مردم به ظاهر باتقوا در مورد کسب خودشان این است که خودمان بلدیم و دیگر اینکه خیال می‌کنند رضایت طرفینی در معامله و هر امری که باشد نافذ است و اینکه باید من در هر معامله‌ای سود کنم و هیچ‌گاه متضرر نشوم؛ اکثر سوالات مردم به ظاهر باتقوا در نجسی و پاکی و امثالهم است که این خودش نوعی تلقین به نفس است که من آدم متدینی هستم؛ لبه تیز شرعی در و و مالی است؛ اَلْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ ج۱۰۰ص۹؛ جریانی از اختلاف مالی پدر و پسر به ظاهر باتقوا؛ جریان انحصار وراثت مرحوم پدر استاد؛ بلای اختلافات مردم در اموال و امور مالی؛ محدودیت دین بسیاری در صورت ظاهری آداب و نسک؛ تلقی و رسم اشتباه و غلط طلبی متداول پس از عدم رعایت امور دینی و ترویج این مسأله توسط برخی مبلغین؛ روایت مذکور در پیرامون کسی‌که برای مصرف بدون اجازه از امام معصوم علیه‌السلام حلالیت طلبید. «و إن ضوء الروح العقل، فإذا كان العبد عاقلاً كان عالماً بربّه» انسان عاقل عالم به رب خود می‌شود؛ فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ :۸۷؛ بستگی به میزان عقل در شخص دارد. «و إذا كان عالماً بربّه أبصر دينه» ذاتی است که می‌پروراند فلذا به رب می‌گویند؛ نمی‌توان خرما جوشانید و شیره انگور به دست آورد؛ خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ :۸۷؛ در نگاهی تسامحی اگر یک دهم این وقتی که از در مدرسه و می‌گیرند صرف مسائل دینی کنند وقتی به دیپلم می‌رسد نیمچه مجتهدی می‌شود!؛ اگر کسی وقتی در امور دینی نگذارد در زندگی کج جلو می‌رود؛ از اول باید به تدریج مسائل دینی را یاد بگیرد تا بشود؛ وقت گذاشتن می‌خواهد و آدم باید برای دینش وقت بگذارد؛ در بسیاری از متدینین دین امر فوق‌برنامه است در حالی‌که اگر کسی را دارد که دین برای است و برای گذر باید تمام حواسش باشد که در مزرعه دنیا چه می‌کارد تا در برداشت کند؛ الدنیا مزرعة الآخرة ج۱ص۲۶۷؛ تبیین معنای با تشریح معنای پروریدن؛ که مزرعه آخرت است نوع پرورش آن متفاوت است؛ عدم پرورش بسیاری از مدعیان تربیت و مدعیان بودن. «و إن كان جاهلاً بربّه لم يقم له دين» گول زدن خوش را! صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ای تاب و توانم را برده رحمی بر این دل افسرده برگی از گلشن خرم عمر باقی بود آن هم پژمرده خوناب جگر از ساغر دل در فصل بهار غمت خورده بیمار توایم و نپرسیدی کاین غمزده به شد یا مرده دیوان روضه صلوات الله علیه فسقط عن الفرس و جلس علی التراب و جعل یمسح التراب عن وجهه فوضع خده علی خده و صاح سبع مرات و قال ولدی علیّ علی الدنیا بعدک العفا قتل الله قوما قتلوک بابی العطشان حتی قضی بابی المغموم حتی مضی روحی فداک یا اباعبدالله ۱۴۰۱/۱۱/۲۳ https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة، و مشاورة العاقل الناصح يمنٌ و بركةٌ و رشدٌ و توفيقٌ من الله، فإذا أشار عليك العاقل الناصح فإياك و الخلاف فإن في ذلك العطب.» ج۱ص۱۵۴ تبیین موضوع و هم‌نشینی و ضرورت آن برای انسان؛ و بودن ؛ عامل پیدایش و مبحث در علم به علت نیاز انسان به ارتباط با دیگران؛ مفاد احتیاج و نیاز و به سبب آن با ارتباط با دیگران به ناچار درونش داد و ستدی رخ می‌دهد؛ هم سخنی به علت نیاز برای رفع نیاز؛ هم افق شدن انسان با دیگران برای رفع نیاز؛ انسان و غیر دنیاطلب؛ در رفع نیاز انسان از دیگران باید بالاتر از آن‌چه که مطلوب انسان است به طرف مقابل داد تا نیاز تو را برطرف کند مثل اینکه انسان از یک انسان دنیاطلب برای رفع نیاز دنیایی خود تقاضایی کند که آن شخص چون دنیاطلب است برای رفع حاجت دنیایی‌اش چیزی بالاتر از طرف مقابل می‌خواهد تا نیاز او را برطرف کند؛ بر درِ اربابِ بی‌مروّتِ دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید برای نیاز دنیایی اگر از کسی طلب نیاز بشود که دنیاطلب نیست او با انسان با رفتار می‌کند فلذا برای رفع خواسته دنیا باید از کسی طلب کرد که آن شخص دنیاطلب نباشد که علاوه بر رفع مطلوب انسان چیز اضافه‌ای نیز از روی کرامت می‌دهد؛ سفارش به رفع نیاز نزد انسان ؛ قَالَ علیه السلام لَهُ أَمَّا خَمْسُمِائَةٍ فَاقْضِ بِهَا دَیْنَكَ وَ أَمَّا خَمْسُمِائَةٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَی دَهْرِكَ وَ لَا تَرْفَعْ حَاجَتَكَ إِلَّا إِلَی أَحَدِ ثَلَاثَةٍ إِلَی ذِی دِینٍ أَوْ مُرُوَّةٍ أَوْ حَسَبٍ فَأَمَّا ذُو الدِّینِ فَیَصُونُ دِینَهُ وَ أَمَّا ذُو الْمُرُوَّةِ فَإِنَّهُ یَسْتَحْیِی لِمُرُوَّتِهِ وَ أَمَّا ذُو الْحَسَبِ فَیَعْلَمُ أَنَّكَ لَمْ تُكْرِمْ وَجْهَكَ أَنْ تَبْذُلَهُ لَهُ فِی حَاجَتِكَ فَهُوَ یَصُونُ وَجْهَكَ أَنْ یَرُدَّكَ بِغَیْرِ قَضَاءِ حَاجَتِكَ. ج۷۵ص۱۱۸-۱۱۹ «يا هشام مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة» مجالست بر اساس نیاز است؛ خاطره‌ای از دوران نوجوانی استاد و سفر به مشهد مقدس به همراه خانواده؛ نمونه‌ای از رفتار در رفتار یکی از اهل ؛ قسمی از این است که با دیگران به گونه‌ای رفتار شود که احساس کند بر او نیست؛ جریانی از آیت الله شیخ و ؛ وجهه علامه طباطبایی در قم اینگونه بود که وقتی وارد جلسه‌ای می‌شد مثل این بود که یک ملک و فرشته‌ای آمده در مجلس؛ جریانی از مشایخ مورد استفاده استاد: مرحوم آیت‌الله و تدریس از کتاب در راه رفتن بین مدرس تا حرم؛ وصف حال دوران تحصیل استاد در ؛ «مجالسة أهل الدين شرف الدنيا و الآخرة» در رفتار علامه طباطبایی؛ ضرورت داشتن در ؛ مرحوم علامه طباطبایی و جریان بیماری و وفات مرحوم علامه طباطبایی و دعا در حق آیت الله سبحانی؛ علامه طباطبایی؛ حق واجب شرعی ؛ جریانی منقول از آیت الله سبحانی از از آیت الله ؛ ادب والای مرحوم امام در کسوت روحانیت؛ وظیفه متقابل صاحب خانه و مهمان نسبت به یکدیگر؛ رعایت فقر و شأن صاحب خانه در مصرف پذیرایی توسط مهمان؛ نقل مرحوم آقای از پدرشان مرحوم از ایشان در هنگام مرگ به دادن ؛ قسمی از ابتلای آخوندها؛ ضرورت بررسی علت «نداریم، نداریم» گفتن در اجتماعی؛ از بلاهای دوره در تقابل طرفین مشروطه‌خواهان و مخالفان مشروطه بود؛ تقابل دو جریان مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم ؛ جریانی از کرامت آخوند خراسانی؛ اگر انسان با شخص رفاقت کند امید می‌رود که به جایی برسد صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین روضه سلام الله علیها این نخله که داحی نبوت مقرش پیوند ولایت است بر شاخ ترش البته چو زینب آورد میوه پدید طوبی که نکو، نخل طوبی ثمرش تسلیم و رضا نگر که آن دخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود کی خداوند جلیل قربانی ما به پیشگاه تو قبول ما توهمت يا شقيق فؤادي كان هذا مقدرا مكتوبا ج۴۵ص۱۱۵ زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان جای یک بوسه من در همه اعضای تو نیست حسین جان حسین جان ۱۴۰۲/۱/۱۸ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
سخنرانی شام شهادت امام کاظم (علیه‌السلام) هیئت بیت الاحزان آیت الله #شیخ_عباس_اخوان ۱۴۰۱/۱۱/۲۷ ht
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شام شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِی ٱلسَّرَّآءِ وَ ٱلضَّرَّآءِ وَ ٱلْكَٰظِمِينَ ٱلْغَيْظَ وَ ٱلْعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَ ٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلْمُحْسِنِينَ :۱۳۴ شئون در قرآن کریم: أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی ٱلسَّمَآءِ (۲۴) تُؤْتِیٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۢ بِإِذْنِ رَبِّهَاۗ وَ يَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ علیه‌السلام:۲۵؛ تفسیر شجره طیبه به علیهم‌السلام و میوه شجره به فیاضیت ائمه اطهار علیهم‌السلام در طول دوران به صورت علی‌الدوام: عَنْ عُمَرَ‌بْنِِ‌یَزِیدَ قَال: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) جَذْرُهَا وَ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) ذِرْوُهَا وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) فَرْعُهَا وَ الْأَئِمَّهًُْ (مِنْ ذُرِّیَّتِهَا أَغْصَانُهَا وَ عِلْمُ الْأَئِمَّهًِْ ثَمَرُهَا وَ شِیعَتُهُمْ وَرَقُهَا فَهَلْ تَرَی فِیهِمْ فَضْلًا فَقُلْتُ لَا فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَمُوتُ فَتَسْقُطُ وَرَقَهًٌْ مِنْ تِلْکَ الشَّجَرَهًِْ وَ إِنَّهُ لَیُولَدُ فَتُورَقُ وَرَقَهًٌْ فِیهَا. ج۲۴ ص۱۴۰؛ نامحدود اهل‌بیت علیهم‌السلام و علم محدود دانشمندان؛ عدم محدودیت زمانی و مکانی فیض رسانی اهل‌بیت علیهم‌السلام و سنجش مناسبت هر زمان و مکان برای فیض دهی توسط اهل‌بیت علیهم‌السلام همچون علیه‌السلام در دوران خانه‌نشینی و ؛ ضرورت عرضه شدن کلام ائمه اطهار علیهم‌السلام بر کریم برای فهم قرآن کریم؛ وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ :۴۵؛ معنای ؛ عَنِ ابْنِ عباس (رحمة الله علیه) لَمَّا أُسْرِیَ بالنبی (صلی الله علیه و آله) إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی بَعَثَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ آدم (علیه السلام) وَ جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ مِنْ ولده (علیهم السلام) فَأَذَّنَ جَبْرَئِیلُ ثُمَّ أَقَامَ وَ قَالَ یَا محمد (صلی الله علیه و آله) تَقَدَّمْ فَصَلِّ بِهِمْ فَلَمَّا فَرَغَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) مِنَ الصَّلَاهًِْ قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ سَلْ یَا محمد (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا الآیه فَقَالَ (صلی الله علیه و آله): لَا أَسْأَلُ لِأَنِّی لَسْتُ شَاکّاً فِیهِ ج۱۷ص۷۱ و ج۱۸ص۳۹۴؛ وَ إِذْ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلنَّبِيِّـینَ لَمَآ ءَاتَيْتُكُم مِّن كِتَٰبٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِۦ وَ لَتَنصُرُنَّهُۥۚ قَالَ ءَأَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلَیٰ ذَٰلِكُمْ إِصْرِیۖ قَالُوٓا۟ أَقْرَرْنَا قَالَ فَٱشْهَدُوا۟ وَ أَنَا مَعَكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ :۸۱؛ فهم علیهم‌السلام از طریق در دوران علیه‌السلام بر خلاف رأی ؛ رد دروغ بسته شده به مرحوم مبنی بر عدم احتیاج به روایات؛ اشاره‌ای به روش تفسیر ؛ فرمایش علامه طباطبایی پیرامون استفاده مباحث تفسیری از روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام در ذیل آیه: هُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ عَلَيْكَ ٱلْكِتَٰبَ مِنْهُ ءَايَٰتٌ مُّحْكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلْكِتَٰبِ وَ أُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٌۖ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِی قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنْهُ ٱبْتِغَآءَ ٱلْفِتْنَةِ وَ ٱبْتِغَآءَ تَأْوِيلِهِۦۗ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُۥٓ إِلاَّ ٱللَّهُۗ وَ ٱلرَّٰسِخُونَ فِی ٱلْعِلْمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَاۗ وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُوا۟ ٱلْأَلْبَٰبِ ؛ ... هذا الذی أوردناه من الکلام فی معنی المحکم و المتشابه و التأویل فیما مر هو الذی یتحصل من تدبر کلامه سبحانه و یستفاد من المأثور عن أئمة أهل البیت (علیهم‌السلام) سیجیء فی البحث الروائی.