eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
686 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ احتیاج راه به و ؛ شرط (= ) و (= ) در مربی؛ ضرورت وجود راهنما برای طریق کمال و ضرورت وجود در راهنما و و بودن راهنما؛ سنجش امانت در راهنما به نسبت همان وادی و بودن راهنما نشان راه ز دزدان ره چه می‌پرسی نه هر که بر سر راه است رهبری داند ضرورت وجود ایجاد در مورد راهنما؛ نکته‌ای در مورد ذکر حضرت اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم به اینکه حضرت راه را رفته‌اند و می‌توانند دستگیری کنند فرق بین و ؛ بر خبرویت و امانت راهنما؛ تکریم اشخاص با القاب عمو و پدر: يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا سلام الله علیها:۴۳؛ فرمایش حضرت علیه‌السلام به مبنی بر از خود به علت وجود برای شدن؛ دلیل و در مورد از عالم؛ هر وادی مخصوص همان وادی است؛ دو به در : ۱) نهایتاً سه دقیقه ذکر و بین دو نماز ۲) عدم سوال از شغل بازاریان؛ ملاک در مورد ؛ پرهیز از عالم ؛ خطر عالم دنیاطلب؛ بی‌نظیر علم؛ جریاناتی از بی‌توجهی استاد به برخی از ثروتمندان «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ای هشام خدای متعال به داود علیه‌السلام وحی کرد که به بندگان من بگو: بین من خدا و بین خودشان عالمی که شیفته دنیاست را قرار ندهند که شما را از یاد من باز می‌دارد؛ نهی از اخذ از کسی دنیاست و سفارش به اخذ دیپ از عالمی که به دنیا اقبال ندارد؛ خطر عالم دنیاطلب به باز داشتن انسان از خدا و از راه و الهی؛ ماهیت حقیقی عالم دنیاطلب (= قطاع الطّریق) بودن راه خدا است؛ اولین که سر عالم دنیاطلب آمده این است که شیرینی خدا و شیرینی مناجات با خدا از دل این‌ها رفته است چون شیرینی دنیا را چشیده است؛ زندگی آبرومندانه از عالم دلیل دنیاطلبی نیست؛ جریان ذکر وضعیت زندگی آبرومندانه برای و فرمایش شیخ مینی بر دیانت و دیانت؛ زندگی موقرانه حاج در دوران ؛ ریاست دو عالم در دوران ملاعلی کنی در که بوده و در که بوده؛ فرمایش میرزا حبیب الله رشتی به شاه‌زاده‌ای از قاجار کن به ملاعلی کنی تعریض کرده بود؛ ضرورت سنجش عالم با مردم و عرف منطقه خود؛ عالم و راهنما طبق تعالیم دینی نباید «مکبا علی الدنیا» باشد؛ ملاک در دنیاطلبی عالم به دارایی و نداری نیست بلکه به برخورد با و و به قاعده و حساب عمل کردن است؛ دو عالم در ضرب‌المثل بوده: علم الهدی و ؛ استقراض قاجار از سید شفتی در جنگ بین و ؛ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ :۹۰؛ آن کسی که به این قاعده و احسان عمل می‌کند ولو دارا باشد دنیاطلب نیست ولی آنکه طبق این قاعده عمل نمی‌کند ولو دارا نباشد دنیاطلب است صلی الله علیک یا مولانا یا اباعبدالله السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین تشنه لبا به آب مهر تو سرشته شد گلم چون بکنم دل از تو و چون ز تو مهر بگسلم گرچه بلای دوست را از سر شوق حاملم بار فراق دوستان بسکه نشسته بر دلم می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم تا تو بخاطر منی دیده بخواب کی شود؟ راحت و عشق روی تو؟ آتش و آب کی شود؟ غفلت از تو در ره شام خراب کی شود؟ معرفت قدیم را هجر، حجاب کی شود؟ گرچه به شخص غائبی، در نظری مقابلم دیوان روضه اسارت علیهاالسلام سری به نیزه بلند است، در برادر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان داس غم تو می‌کند حاصل عمر را درو درد و بلا همی رسد از چپ و راست نو به نو
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» ج۱ص۱۵۴ شأن در انسان و تشجیع و ترهیب خود بر اثر حدیث نفس؛ اتکاء به نفس قسمی از حدیث نفس است؛ افراط در حدیث نفس و لزوم کنترل آن برای رسیدن به حد کمال؛ خود انسان با حدیث نفس مربی درونی خود است که مثلاً خودش را و تشویق و ترغیب می‌کند؛ رسیدن انسان با درونی و حدیث نفس؛ بسیاری از شعرا ازمقوله حدیث نفس برای رسیدن به کمال در امور است ای بخت سرکش! تنگش به بَر کش گه جام زر کش، گه لعل دل‌خواه ادامهٔ حدیث نفس در انسان تا وقتی‌که به امری در انسان هست؛ تغییر و زائل شدن در انسان با راهنمایی اشتباه توسط دیگران؛ و در انسان مطابق آن امری است که در او بزرگ و با عظمت است؛ از راه‌های به انسان ساخت برای انسان است؛ به جوامع بشری برای ارائه الگوهای کاذب که غیر از هوی و هوس چیزی نیستند تا مبادا سراغ الگوهای درست بروند؛ هر آنچه که انسان بدان داشت خودبه‌خود و به صورت قهری از آن اثر گرفته و مقابلش کوتاه می‌آید؛ نهی امام علیه‌السلام در این فقره از دل دادن به عالمی که اهل است که او الگوهای کاذب برای انسان می‌سازد و انسان را خودش می‌کند و از می‌ماند؛ جریان رقاصی که نزد مرحوم (فرزند شهید ) آمده بود؛ تجزیه‌اش ایرادی ندارد مرده‌شور ترکیبت را ببرند؛ کسی‌که در دلش بود یعنی بالاترین همّ اوست؛ دل دادن به محب دنیا سبب اثرپذیری و دلدادگی مثل او به دنیا می‌شود؛ عالم اهل دنیا به اهل دنیا نبودن سبب باد دادن تظاهر به مریدش می‌شود؛ باز داشتن از راه خدا و بیرون آوردن خدا از دل توسط عالم محب دنیا با گرفتن مناجات با خدا از انسان؛ دلدادگی به دنیا ولو نیست ولی سبب باز ماندن از سایر کمالات می‌شود؛ بودن مرحوم میرزا اسماعیل (که از اساس کوره‌های آجرپزی داشتند) و جریانی از مراجعه شخصی به ایشان و پیشنهاد سود بیشتر در کار کوره‌پزی و کلام مرحوم دولابی به وی؛ چگونگی پدید آمدن گودهای بسیار بر اثر آجرپزی در ؛ دوران ساخت‌وساز تهران در دوره و پدید آمدن چاله‌های بسیار در اطراف تهران و پر کردن آن‌ها با تدبیر «يا هشام أوحى الله إلى داود: قل لعبادي لا يجعلوا بيني و بينهم عالماً مفتوناً بالدنيا فيصدّهم عن ذكري، و عن طريق محبّتي و مناجاتي، اُولئك قطّاع الطريق من عبادي، إنَّ أدنى ما أنا صانع بهم أن أنزع حلاوة عبادتي و مناجاتي من قلوبهم.» قطاع طریق بودن مفتون به دنیا؛ کنار رفتن مناجات با خدا سبب سیاهی دل می‌شود؛ اثر در انسان؛ نهی از پرسش از و خدا از عالم مفتون به دنیا؛ فرق خدایی که عالم مفتون به دنیا می‌گوید با خدایی که معرفی می‌کند؛ نقلی از آقا شیخ از پدرش مرحوم ؛ شیعیان ؛ جمعیت بیشتر هندوستان نسبت به شیعیان و ؛ تضعیف شیعیان هندوستان توسط صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان ساقیا بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را آن‌چنان برافشانم، کز طلب خجل مانی بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی یابن الحسن یابن الحسن ۲۸محرم۱۴۴۵ ۲۴مرداد۱۴۰۲ آیت الله https://eitaa.com/akavan110
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ایام #فاطمیه «وروى عن مجاهد قال: خرج
الأخبار کا، الکافی عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْکُوفِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَمْرِو بْنِ أَعْیَنَ جَمِیعاً عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُعَاذٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ بَشِیرٍ النَّبَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: بَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله جَالِسٌ إِذْ جَاءَتْهُ امْرَأَةٌ فَرَحَّبَ بِهَا وَ أَخَذَ بِیَدِهَا وَ أَقْعَدَهَا ثُمَّ قَالَ ابْنَةُ نَبِیٍّ ضَیَّعَهُ قَوْمُهُ خَالِدِ بْنِ سِنَانٍ دَعَاهُمْ فَأَبَوْا أَنْ یُؤْمِنُوا ... ج۱۴ص۴۴۸؛ معنای خاص از و بزرگی در عرب در لباس و ؛ ذکر دو خوب و دو بد در با مثال به زن: ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا۟ ٱمْرَأَتَ نُوحٍ وَ ٱمْرَأَتَ لُوطٍۖ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَٰلِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيْـًٔا وَ قِيلَ ٱدْخُلاَ ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ (۱۰) وَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ ٱمْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ٱبْنِ لِی عِندَكَ بَيْتًا فِی ٱلْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِۦ وَ نَجِّنِی مِنَ ٱلْقَوْمِ ٱلظَّٰلِمِينَ (۱۱) وَ مَرْيَمَ ٱبْنَتَ عِمْرَٰنَ ٱلَّتِیٓ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِمَٰتِ رَبِّهَا وَ كُتُبِهِۦ وَ كَانَتْ مِنَ ٱلْقَٰنِتِينَ :۱۲؛ مثال به دو زن از به و و مثال به دو زن از اهل ایمان به علیهاالسلام همسر و علیهاالسلام؛ جایگاه جناب سلام الله علیها مادر گرامی پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و جایگاه جناب سلام الله علیها مادر گرامی امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه؛ جایگاه سلام الله علیها در محضر پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم: «وقد أثنى النبي صلّى اللَّه عليه وسلّم على خديجة ما لم يثن على غيرها، وذلك في حديث عائشة، قالت: كان رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه وسلّم لا يكاد يخرج من البيت حتى يذكر خديجة فيحسن الثناء عليها، فذكرها يوما من الأيام، فأخذتني الغيرة، فقلت: هل كانت إلا عجوزا قد أبدلك اللَّه خيرا منها، فغضب. ثم قال: «لا، واللَّه ما أبدلني اللَّه خيرا منها، آمنت إذ كفر النّاس، وصدّقتني إذ كذّبني النّاس، وواستني بمالها إذ حرمني النّاس، ورزقني منها اللَّه الولد دون غيرها من النّساء.» تألیف ج۸ص۱۰۳؛ اول کسی‌که در از بین خلائق به تن می‌کند حضرت خدیجه سلام الله علیها است؛ ورود حضرت خدیجه سلام الله علیها به صحرای محشر ج۸صص۵۳-۵۵ در و دیوار مدینه با گریه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها همچون همراه شدن کوه‌ها در با علیه‌السلام: وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا دَاوُۥدَ مِنَّا فَضْلاًۖ يَٰجِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُۥ وَ ٱلطَّيْرَۖ وَ أَلَنَّا لَهُ ٱلْحَدِيدَ :۱۰؛ شکایت مردم مدینه از گریه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها: قَالَ الصَّادِقُ علیه‌السلام أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله حَتَّی تَأَذَّی بِهَا أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِینَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِالنَّهَارِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَی مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِی. ج۴۳صص۳۵-۳۶؛
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها «..
وآله وسلم فَاحْتَضَنَهُ فَسَكَنَ مِنَ الْحَنِينِ ثُمَّ رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله علیه وآله وسلم وَ يُسَمَّى الحَنَّانَةَ. إِلَى أَنْ هَدَمَ بَنُو أُمَيَّةَ الْمَسْجِدَ وَ جَدَّدُوا بِنَاءَهُ فَقَطَعُوا الْجِذْعَ‌ تألیف ج۱صص۱۶۵-۱۶۶؛ همراهی کوه‌ها در با علیه‌السلام: وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا دَاوُۥدَ مِنَّا فَضْلاًۖ يَٰجِبَالُ أَوِّبِی مَعَهُۥ وَ ٱلطَّيْرَۖ وَ أَلَنَّا لَهُ ٱلْحَدِيدَ :۱۰؛ داشتن همهٔ اشیاء و عدم فهم ما: تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبْعُ وَ ٱلْأَرْضُ وَ مَن فِيهِنَّۚ وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِۦ وَ لَٰكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْۗ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا :۴۴؛ جریانی از مرحوم حاج آقا رحیم و استاد ایشان مرحوم در یک و آخوند کاشی بانگ برآمد ز خرابات من چرخ دوتا شد ز مناجات من یا رب یا رب که چه سان می‌کند دلبر بی‌کفو مکافات من قصر دهد از پی تقصیر من زله دهد از پی زلات من جوش نهد در دل دریا و کوه از تبش روز ملاقات من جریان محاجه و و با اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و نجات ایشان از آتش با عنایت تکوینی سلام‌الله‌علیها؛ إِنَّ أَوْلَی ٱلنَّاسِ بِإِبْرَٰهِيمَ لَلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ وَ هَٰذَا ٱلنَّبِیُّ :۶۸؛ قُلْنَا يَٰنَارُ كُونِی بَرْدًا وَ سَلَٰمًا عَلَیٰٓ إِبْرَٰهِيمَ علیهم‌السلام:۶۹؛ قَالُوا۟ ٱبْنُوا۟ لَهُۥ بُنْيَٰنًا فَأَلْقُوهُ فِی ٱلْجَحِيمِ (۹۷) فَأَرَادُوا۟ بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَٰهُمُ ٱلْأَسْفَلِينَ :۹۸؛ من تعلق بذیل من ذیولها نجاه الله من النار؛ تمسک به زهرا سلام‌الله‌علیها همهٔ ما تحت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است؛ نقل فضیلتی از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از کتاب دارالسلام مرحوم که مرحوم شهید از آن تعبیر به کتاب مستطاب دارالسلام کرده است؛ کتاب مرحوم نوری پیرامون است که به ماهیت خواب و به خواب‌های منقول از کریم و و خواب‌هایی که ربانیون از دیده‌اند، پرداخته است؛ عنایت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: و حدثني الصالح الصفي الحاج المذكور سلمه اللّه قال:كان لي صديق فاضل تقي عالم،و هو المولى جعفر بن العالم الصالح المولى محمّد حسين من أهل طبرستان من قرية يقال لها تيلك،و كان(ره)في بلده،فلما جاء الطاعون العظيم الذي عمّ‌ البلاد و طمّ‌ العباد،اتفق ان خلقا كثيرا ماتوا قبله و جعلوه وصيا على أموالهم،فجبى كلها ١و مات بعدهم بالطاعون قبل ان يصرف الأموال في محلها،فضاعت كلها،و لما وفقني اللّه تعالى لزيارة العتبات و مجاورة قبر مولانا أبي عبد اللّه(علیه‌السلام)رأيت ليلة في المنام كأن رجلا في عنقه سلسلة تشتعل نارا، و طرفيها بيد رجلين و له لسان طويل قد تدلى على صدره،فلما أراني من بعيد قصدني،فلما دنا مني ظهر انه المولى المزبور،فتعجبت فلما همّ‌ ان يكلمني و يستغيث بي جر السلسلة إلى الخلف فرجع القهقري و لم يتمكن من الكلام، ثم دنا ثانيا ففعلا به مثل الأول و كذلك في المرة الثالثة،ففزعت من مشاهدة صورته و حالته فزعا شديدا،و صحت صيحة عظيمة انتبهت منها،و انتبه من كان نائما في جانبي من بعض العلماء. فقصصت عليه رؤياي و كان وقت النداء،و اعلام فتح أبواب الصحن و الحرم الشريفين،فقلت:ينبغي ان نقوم و ندخل الحضرة و نزور و نستغفر له، لعل اللّه يرحمه ان كانت الرؤيا صادقة،فقمنا و فعلنا ذلك و مضى زمان طويل يقرب من عشرين سنة و لم يتبين لي من حاله شيئا،و كان في زعمي ان تلك الحالة للتقصير الذي وقع منه في أيام الطاعون في أموال الناس،و لما منّ‌ اللّه تعالى عليّ‌ بزيارة بيته و قضيت المناسك و قربنا في الرجوع إلى المدينة المشرفة مرضت مرضا شديدا منعني عن الحركة و المشي،فلما نزلنا قلت لأصحابي: غسلوني و بدلوا ثيابي و احملوني إلى الروضة المطهرة لعل الموت يحول بيني و بين الوصول إليها،ففعلوا و لما دخلت الحضرة أغمي علي فتركوني في جانب و مضوا لشأنهم،فلما أفاق بي حملوني و أتوا بي إلى قرب الشباك فزرت،ثم ذهبوا بي إلى الخلف عند بيت الصديقة الطاهرة سلام اللّه عليها أحد المواضع التي تزار فيها،فجلست وزرت بما بدا لي،ثم طلبت عنها الشفاء و قلت لها: بلغنا من الآثار كثرة محبتك لولدك الحسين(علیه‌السلام)،و اني مجاور قبره الشريف، فبحقه عليك إلاّ ما شافيتني،ثم خاطبت الرسول (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و ذكرت ما كان لي من الحوائج منها الشفاعة لجملة من رفقائي الذين حلوا أطباق الثرى و تمزقهم البلوى،و عبددت أساميهم إلى ان بلغت إلى المولى جعفر المتقدم ذكره، فذكرت الرؤيا فتغيرت حالي فألححت في طلب المغفرة له و سؤال الشفاعة منه (صلی‌الله علیه وآله وسلم)،و قلت: اني رأيته قبل ذلك بعشرين سنة