eitaa logo
آیت الله شیخ عباس اخوان
684 دنبال‌کننده
33 عکس
22 ویدیو
21 فایل
به توفیق الهی جلسات حضرت آیت الله شیخ عباس اخوان به مرور بارگزاری می‌گردد سعی بر این است که حتی‌المقدور موضوعات و منابع جلسات ذکر شده و اگر احیاناً منبع مورد نظر یافت نشد، منابع نزدیک‌تر به موضوع آورده شود تا محققین محترم بهره‌مند گردند یا علی مدد
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله شیخ عباس اخوان
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خطابات حضرت علیه‌السلام به پیرامون «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» ج۱ص۱۵۴ ارزانی شدن ها و خدا بر اساس ؛ گرفتن کریم از و برای عدم نعم الهی به علل مختلفی مثل اینکه اعطای نعم الهی تابع حکمت است؛ أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ (۱۷) وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ (۱۸) وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ (۱۹) وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ :۲۰؛ نعمت کردن؛ زندگی در راه خدا باعث آیات الهی می‌شود؛ انّ الله خلق آدم علی صورته؛ خلقت آدم و صدور جلوات از صورت آدم همان‌گونه که از خدا صادر شد؛ در عربی به معنای زندگی کردن است؛ تبیین چگونه و چه موقع به ظهور رسیدن آیات الهی در زندگی در مسیر خدای متعال با تمثیل قطار در ریل و قطار در خارج از ریل؛ انسان در خود همه و خوبی است و انسان در غیر شأن خود همه پستی و بدی است؛ انسان موقعی در مسیر است که مطابق و وجودی خودش باشد؛ سیر علی نبینا و آله و علیه السلام؛ قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ علیه‌السلام:۵۵؛ اشاره به دو انسان: و ؛ در انسان به جهت حفیظ بودن قرار داده شده است؛ کمال در انسان به است؛ هنگامی انسان می‌تواند مطابق بایسته‌ها و نبایسته‌ها عمل کند که اراده‌اش قوی باشد و تحت دانایی و توانایی قرار بگیرد؛ توانا بود هرکه دانا بود (منسوب به ) اشاره به دو صفت اراده و علم دارد؛ محور تمام کمالات در انسان به علم و اراده است و کمال این دو به حفظ و علم که خود حفیظ بودن هم تحت علیم بودن است؛ اگر دانایی در انسان بود توانایی به درد می‌خورد وگرنه توانایی سبب بدبختی انسان می‌شود غایة الغایات کمال در کلام امام علیه‌السلام: «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» در زندگی انسان از بهره می‌برد مگر به اینکه در یکی از دو حیثیت باشد: یا یا ؛ ضرورت به کارگیری و در مسیر کمال برای بهره بردن از زندگی؛ «لرجلین» یعنی دو قسم بهره‌ور: «لمستمع واع»: دانش‌آموزی گیرا و «عالم ناطق»: دانشمندی سخنگو؛ شأن والای دانش‌آموز گیرنده (=واع)؛ ذکر یکی از صفات علیه‌السلام در قرآن (اذن واعیة) است: الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هِیَ أُذُنُکَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) ج۱ص۴۲۳؛ إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (۱۱) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ :۱۲: ما شما را از نجات دادیم و شما را بر کشتی نشانیدیم تا اینکه این نجات دادن ما شما را برای شما یادگاری بوده باشد؛ چه یادگاری‌ای؟ (= اینکه در نظر داشته باشید ما شما را وا نمی‌گذاریم و شما را نجات می‌دهیم)؛ این سخن الهی را آنکسی می‌گیرد که داشته باشد؛ شرایط گوش شنوا در انسان؛ وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (۱۶) وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ :۱۷؛ پس ای که صاحب گوش شنوا بودی این عالم روزی بساطش به هم می‌ریزد و آن روز آنکسی بهره‌مند است که شنوایی لازمه را داشته است «يا هشام لا خير في العيش إلّا لرجلين: لمستمع واع، و عالم ناطق.» واع از وعی یعی به معنای گیرایی؛ شنوایی با و شنوایی بدون غفلت؛ وقتی انسان سراپا گوش است نکات را می‌گیرد مثل درسی که سیصد نفر هستند و چهار نفر بیشتر نمی‌شوند چون فقط این‌ها سراپا گوش بودند؛ قرار دادن آلات گیرایی در انسان: أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ (۸) وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ (۹) وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ (۱۰) فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ :۱۱؛ گوش نکردن سخن منذران: تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ (۸) قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ :۹؛ گوش نکردن و نکردن: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ :۱۰
آیت الله شیخ عباس اخوان
سخنرانی مراسم عید مبعث مجتمع فرهنگی مذهبی شیفتگان حسین علیه السلام آیت الله #شیخ_عباس_اخوان ۱۳۹۶/۱/
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم به مناسبت عید پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم لَقَدْ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَی ٱلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُوا۟ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِهِۦ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلْكِتَٰبَ وَ ٱلْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا۟ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ :۱۶۴ در فارسی به معنای خفت و خواری و است فلذا امری منفی است که این معنا مورد نظر نیست در آیه که خدای متعال در مورد نعمت‌های بهشتی هم بدین معنا منتی نگذاشته است زیرا الهی با است؛ منت در زبان عربی معنای توازن و تساوی بین دو مطلب است که در مقام سنجش واقع می‌شوند مثل اینکه منّ یک کیلو گندم یک کیلو گندم است نه یک کیلو جو؛ نگهداری اسیر تا اینکه به اندازه آن‌ها پول داده شوند تا آزاد شوند: فَإِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ فَضَرْبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّیٰٓ إِذَآ أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا۟ ٱلْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّاۢ بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَآءً حَتَّیٰ تَضَعَ ٱلْحَرْبُ أَوْزَارَهَاۚ ذَٰلِكَ وَ لَوْ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لَٰكِن لِّيَبْلُوَا۟ بَعْضَكُم بِبَعْضٍۗ وَ ٱلَّذِينَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَٰلَهُمْ صلی‌الله علیه وآله وسلم:۴؛ عدم تمام ارزش انسان در رسیدن به بهشتی: إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَ عَمِلُوا۟ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ :۸؛ انسان در این است که تحت خدای متعال قرار بگیرد تا آنگونه که شأن اوست به ظهور برسد؛ تبیین سر نهی از در به ظهور نرسیدن در اشیاء و امور مختلف است؛ بذر وجود انسان همانند دانهٔ گندم است که اگر تحت تربیت واقع بشود این به ظهور می‌رسد؛ معنای منت این است که امری اگر به کمال لازمهٔ خود برسد و قوه و استعدادش بالفعل بشود آن موقع منت خود را پیدا کرده است؛ إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَ عَمِلُوا۟ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ :۸؛ «اجر غیر ممنون» و بدون منت یعنی تو استعدادی داشتی که از این نعمت بهشتی هم بالاتر بروی ولی در همین‌جا مانده‌ای؛ بیان جریاناتی مثل حضرت اکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم و دیگر در کریم به جهت این است که بگوید شأن انسان چیست؛ استعداد آدمی در مرحله‌ای از کمال که دو مرتبه از علیه‌السلام هم برود بالاتر: وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَیٰ ۱۳ عِندَ سِدْرَةِ ٱلْمُنتَهَیٰ ۱۴ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلْمَأْوَیٰٓ :۱۵؛ تفکیک بین کمال واقعی و مرتبه‌ای از کمال؛ انسان اگر تربیت نشود یک وحشی است مثل باقی وحشی‌ها؛ انسانی که تربیت نشود می‌شود مثل همین آقای ، می‌شود همان آقای ، می‌شود همان آقای ؛ نسبی بودن تربیت به اینکه تحت تربیت چه کسی قرار بگیرد؛ تحت تربیت الهی واقع شدن؛ بزرگی و عظمت در صدد کشیدن انسان تحت تربیت الهی؛ هُوَ ٱلَّذِی بَعَثَ فِی ٱلْأُمِّيِّـۧنَ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُوا۟ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِهِۦ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلْكِتَٰبَ وَ ٱلْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا۟ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ :۲؛ لغتی است که در مورد است: قَالُوا۟ يَٰوَيْلَنَا مَنۢ بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَاۜۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحْمَٰنُ وَ صَدَقَ ٱلْمُرْسَلُونَ :۵۲؛ بزرگی مقام تربیت دلیل بزرگی بعثت؛ إِنَّآ أَرْسَلْنَآ إِلَيْكُمْ رَسُولاً شَٰهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَآ أَرْسَلْنَآ إِلَیٰ فِرْعَوْنَ رَسُولاً :۱۵؛ اهمیت والاتر این مطلب برای ما که فرق است بین اینکه خدای متعال اراده کرده کمالی را به ظهور برساند یا اینکه اراده کرده کمالی را به ظهور برساند که موجودات دارای استعداد کمال را به کمال برساند؛ عدم منفعت بعثت در صورت عدم تربیت پذیری ما؛ استفاده از تربیت به اندازه : فَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ مَا ٱسْتَطَعْتُمْ :۱۶؛ حکمت بعثت در تمکیندانسان از مقام : لَقَدْ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَی ٱلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُوا۟ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِهِۦ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ ٱلْكِتَٰبَ وَ ٱلْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا۟ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَٰلٍ مُّبِينٍ :۱۶۴؛ عدم فهم مطالب در بسیاری از مواقع و ضرورت رعایت و انجام مقدمات همچون دستورات مقدس برای رسیدن به کمال؛ نقش در انسان و شرافت چهارپایان نسبت به آدم بیشعور: مَثَلُ ٱلَّذِينَ حُمِّلُوا۟ ٱلتَّوْرَیٰةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ ٱلْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارَاۢۚ بِئْسَ مَثَلُ ٱلْقَوْمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بِـَٔايَٰتِ ٱللَّهِۚ وَ ٱللَّهُ لاَ يَهْدِی ٱلْقَوْمَ ٱلظَّٰلِمِينَ :۵؛ إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَآبِّ