فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی به امید تو
💖💖💖💖💖💖💖💖
دستهایم آنقدر بزرگ نیست
که چرخ دنیا را به کامتان بچرخانم
اما یکی هست
که بر همه چیز تواناست
از او تمنای لحظه های زیبا
براتون دارم ..صبح بخیر
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃بر چهــرہ پـر ز نـور مهدے صلواٺ
🌸🍃بر جان و دل صبور مهدے صلواٺ
🌸🍃تـا امـر فـرج شـود مهيـا بفـرسٺ
🌸🍃بهـر فـرج و ظهـور مهدے صلواٺ
💖شروع صبحی پربرکت باعطر خوش صلوات💖
💚برحضرت محمد و خاندان مطهرش💚
💜اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ💚
💚آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💜
🍃🌸اَللّهُمَ
🍃🌸صَلَّ
🍃🌸عَلی
🍃🌸مُحَمَّدٍ
🍃🌸وَآلِ
🍃🌸 مُحَمَّد
🍃🌸وَعَجِّل
🍃🌸فَرَجَهُم
🍃🌸وَ اَهلِک
🍃🌸عَدُوَّهُم...
🍃🌸 اَللّهُــــمَّ
🍃🌸عَجـِّل لِوَلیِّکَ
🍃🌸الفَـرَج
۰
💚اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و💖
💖َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
🍃💖📸تصویر زیبا و جالب کم نظیری از گنبدهای نمکی در طبیعتِ شهرستانِ بستک ؛ استانِ هرمزگان
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
•
.
-وبهشتــآنجاستــ ؛
-ڪهدرآنــآرامـشداری🌻^^
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
#رمان
#سجده_بر_غرور_مردانه_ام
#پارتنودچهارم
یادم می یاد شبی که عروسی بهراد توی خونه برگزار شد خودم رو توی اتاقم حبس کرده بودم..... اون شب بهراد انقدر حواسش پرت بود که حتی برای خداحافظی هم پیشم نیومد..... از این کارش خیلی دلم گرفت...... با رفتن بهراد واقعا خیلی تنها شدم....... بیشتر وقتا توی خودم بودم و با کسی زیاد حرف نمی زدم...... بدجور افسرده شده بودم...... حتی وقتایی که بهراد با زنش می اومدن خونه عمو سعی می کردم کمتر باهاشون روبه رو شم....... از اون دختر خیلی بدم می اومد چون بهراد رو از من گرفته بود...... بیشتر وقتا برای فرار از تنهایی خودم رو توی درس و کتابام غرق کرده بودم....... عاقبت زد و توی رشته ی حسابداری دانشگاه قبول شدم...... عمو با شنیدن خبر قبولیم سرازپا نمی شناخت...... وقتی شنید قبول شدم کل فامیل و دوست و آشنا رو وعده گرفت و جشن بزرگی برام توی خونه ش برگزار کرد..... خیلی از خانواده های فامیل عمو که موقعیتم را می فهمیدن اونشب به طور غیرمـ ـستقیم بهم می فهموندند که دست روی هردختری بذارم حاضرن دخترشون رو به من بدن و من دامادشون باشم....... اما من نمیخواستم ازدواج کنم........ بیشتر دوست داشتم کار کنم و روی پای خودم بایستم...... بهراد که بعد از ازدواج کل اختیار و سرمایه ی شرکت و کارخونه های پدرزنش رو به عهده گرفته بود...... بهم پیشنهاد کرد پیشش کار کنم به عنوان حسابدار..... گفت حسابدار امین می خواد و چه کسی بهتر از من...... با اینکه سرجریان عروسیش زیاد دل خوشی از بهراد نداشتم ..... اما با اینحال پیشنهاد بدی هم نبود حداقل با وضعیت من که دانشجو بودم و جایی به این ترو فرزی بهم کار نمی داد این بهترین موقعیت بود...... برای همین قبول کردم و به عنوان حسابدار توی شرکت بهراد استخدام شدم..... بهراد توی کار اخلاقش خیلی فرق داشت با خونه...... توی کارش خیلی منظم و دقیق عمل می کرد و خیلی سخت گیر و جدی بود...... منم تا جایی که می تونستم با جون و دل کارم رو انجام می دادم تا بهانه ای به دستش ندم....... اما با همه ی اینا بازم دلخوریم از بهراد کم نشده بود......
چند بار که ناخودآگاه توی حساب کتابا یه اشتباه کوچیک پیش می اومد روزگارم رو سیاه می کرد...... یادمه چندین بار خیلی بد جلوی همکارا ضایعم کرد....... غرورم خیلی شکست اما بازم دم نزدم...... منتظر یه فرصت بودم که انتقام تمام این بدخلقی ها و تمام کارایی که بهم کرده بود رو سرش دربیارم اما نمی دونستم چطور...... تا اینکه بهراد بچه دار شد و خدا بهش یه پسر داد..
💐💐💐💐🔶💐💐💐💐
#رمان
#سجدهبرغرورمردانهام
#خانوادگی
#عکسنوشتهایتا
#منمحمدرادوستدارم
http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd
ما چیستیم؟؟؟؟.........
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
از بچگی بهمون گفتن.......
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
AwACAgUAAxkBAAEY12hf2wuncN4ReqqjUulpLZ8bOVwlQQADBgACLtVxVJMrBu9zhQQaHgQ.oga
989.3K
❤️❤️❤️❤️
🎵🎶🎶🎶
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯