eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.5هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 💜 🌺 عمو آتاش لب تر کرد و با حرص گفت:-کجا بریم؟ما که جایی برای رفتن نداریم؟نکنه میخوای بریم توی اون آلونک ساواش؟همینمون کم بود آخر عمری سربار اینو اون بشیم! -میریم کلبه،تا آروم شدن اوضاع اونجا میمونیم،باید بفهمیم اینا کار کیه و چی تو سرشه؟حتما فرحناز بهتر از ما خبر داره! -خان عمو بهتره این قضیه رو بسپارین به من،هر کسی که هست من میدونم چطور باید از خر شیطون‌پایینش بیارم! آقام ضربه به شونه ی آرات که این حرف رو زده بود کوبید و‌ سری تکون داد و گفت:-فعلا برو بارتو جمع کن تا ببینیم خدا چی میخواد! بینیمو بالا کشیدمو همراه آرات از مهمونخونه بیرون اومدم،همینطور که به سمت اتاقش میرفت رو بهش گفتم:-همش تقصیر منه،کاش به حرفش گوش میکردم! با شنیدن این حرف عصبی به سمتم چرخید:-دیوونه شدی؟فکر میکنی اگه زن یه آدم مجنون میشدی وضعیتت با الان تفاوتی داشت؟البته تفاوت که داشت اونموقع باید از عمارت بالا شاهد بدبختی خونوادت میبودی چون این آدمی که من میبینم از همچین فرصتی به همین راحتی نمیگذشت،فعلا برو بقچه ات رو ببند،نگران چیزی هم نباش،تو کار اشتباهی نکردی که بخوای عذاب وجدان بگیری،حداقل توی این یه مورد مقصر نیستی! چشمامو ریز کردمو اخم کرده نگاهش کردم:-مگه بقیه اتفاقا تقصیر من بوده؟ خنده ای کرد و گفت:-مقصر که نمیدونم اما شک ندارم آخرش با کنجکاوی کردنات سر جفتمونو به باد میدی،ببین چی هستی حتی منم ازت میترسم! با حرص رو ازش گرفتم اما ته دلم به حرفش میخندیدم،بنده خدا حق داشت توی این مدت حسابی توی دردسر انداخته بودمش،یعنی حرفی که شب عروسی لیلا بهش زده بودم رو یادشه؟حتما نیست وگرنه تا حالا چند باری بهم تیکه می انداخت،خدا کنه یادش رفته باشه حتی یادآوریشم خجالت زده ام میکنه! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻