eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.5هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🌷💐👆👆
4_5978583128728406167.mp3
7.44M
☑️شاهین بنان 💠عاشق نشدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸🍃‌‌‌‌‌                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
┄┅─✵💝✵─┅┄ روزگارتان از رحمت  «الرَّحْمَنُ الرَّحِیم» لبریز سفرهٔ تان از نعمت   «رَبُّ الْعَالَمِين» سرشار روزتون پراز لطف وعنایت خداوند ‌ سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 💖🌹🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو عالم پُر است از تو و خالی‌ست جای تو                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🔹 🦚 بعد از رفتنش سریع خودمو جمع و جور کردمو از اتاق زدم بیرون میترسیدم خان بلایی سر اردشیر بیاره و اون وقت بود که زنعمو که دیگه چیزی برای از دست دادن دنداشت تموم تهدیداشو عملی میکرد،ساره با دیدنم ترسیده به سمتم اومد از توی نگاهش مشخص بود چقدر اضطراب داره،خواستم چیزی بگم که با صدای نعره های اژدرخان هر دو خیره به اتاق اردشیر شدیم:-ولم کن پسر،به خدای احد و واحد قسم اگه نگه دختری که باهاش بوده کیه تو همین خراب شده چالش می کنم! ساره وحشت زده بازوم رو چنگ زد و... ساره وحشت زده بازوم رو چنگ زد و در حالیکه اشک توی چشمای ترسیدش نشسته بود گفت:-حالا چه خاکی به سرم بریزم خانوم جان اگه دهن باز کنه خان منو میکشه نه بدتر از اون اونقدر کتکم میزنه که خون بالا بیارم! با صدای اورهان هردو ساکت بهم خیره شدیم،تموم آدمای عمارت وحشت کرده بودن:-خان اگه بکشیش همه چیز بدتر میشه،آتاش چرا وایسادی بگیرش! با صدای تیری که شلیک شد جیغ کوتاهی کشیدم ساره که کم مونده بود از حال بره رو نشوندم گوشه حیاط و دویدم به سمت اتاق و خواستم وارد بشم که با صدای فریاد اردشیر نفس حبس شدمو بیرون دادمو خدا رو شکر کردم که زنده هس، تازه چشمم افتاد به سهیلا که فرحناز رو تو بغلش گرفته بود و همونجور که داشت آرومش میکرد با پوزخند نگاهم میکرد،این اینجا چیکار میکرد؟با صدای اورهان به خودم اومدم:-آقا بهتره تو عصبانیت تصمیم نگیری هر چی باشه دامادمونه یه اشتباهی کرد آتاش حقشو گذاشت کف دستش دیگه از این غلطا نمیکنه و داد کشید:مگه نه؟🦋🦋🦋 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
دوستان عزیزم سلام عیدتون مبارک......... دختران گروه روزتون مبارک......... با عرض شرمندگی امروز به علت مشغله ی زیاد نمیتونم تو کانال پست ارسال کنم🌹🌹🌹🌹🌹
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ❤️☘💐🌻🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110