eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.5هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
خنده کده🤩🤩🤩🤩 سلام اینجا پر از طنزهای موجَّه هست،،، کمی بخند😊😊 به آینده فکر کن🤔🤔 گذاشته ها رو بریز دور🌺🌺 بیا اینجا حالت خوبه خوب میشه😊😊😊😊هیچی جز یه کانال خوب که حالت رو با طنزهاش خوب کنه نمی‌چسبه بیا اینجا روده بُر می‌شی از خنده 🌞🌞🌞🌞🌞🌞 💞دلو بزن به دریا و عضو شو☺️☺️☺️ اینم اینکش👇👇👇👇 https://eitaa.com/khandeh_kadeh مسابقه هم داریم 🎁🎁🎁
۴ حرفه اما بندگی حرفه👌🏻🌸' بندگی کردن؛ هر مسلمونیه 😌💛' اصلا خوبی هستی برای او⁉️😢' اصلا میدونی چیه؟😓💔' مجلسی برای تمرین بندگی📿' 💠http://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 💔 🕊
یه کانال پر از 🦋حدیث_های_ناب 🦋عکس_نوشته_های_بی_نظیر 🦋حرف_های_دل 🦋کیلیپ_های_دلنشین_وتاثیرگذار 🦋مداحی_های_بسیار_زیبا حرف های دلت رو برامون ارسال کن با نام خودت تو کانال قرار میگیره اینم لینکش👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9 تا دلت بخواد مسابقه داریم با جوایز نقدی🎁🎁🎁🎁
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🔷🌴🔵🇮🇷🇮🇷🇮🇷   @hedye110
✋🏻💚 📖 السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام... 🌱 سلام بر تو ای مولایی که صفای آمدنت، زمستان دلها را بهار خواهد کرد و طراوت مهربانیت روزگار را نو. 🌱سلام برتو و بر بهار آمدنت                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🔹 🦚 سر به زیر انداخت و شروع کرد دوباره با گره روسریش ور رفتن:-اشرف خاتون میخواست با دوا بچه تو شکم آناتونو بکشه یعنی خانوم بزرگ سر رسیده و دیده که داره دوا قاطی ظرف غذای آناتون میکنه! با وحشت ضربه ای به صورتم زدم یعنی زنعمو تا این حد پست شده بود:-الان کجاس گلناز نکنه دوباره بخواد بلایی سر آنام بیاره؟ -نه خانوم نترسین گفتم که خانوم بزرگ فرستادش خونه خواهرش گفت اگه دوباره پاشو نزدیکیای عمارت بذاره قلم پاشو خورد میکنه! -گلناز چهار چشمی مراقب ناهید باش یه وقت دست از پا خطا نکنه خودت که خوب میدونی اون آدم زنعموئه! نگران نباشین خانوم اونو خود اشرف خاتون بیرون کرد،بدتون نیاد خانوم اما من فکر میکنم تو اون چند سال که بچه های آناتون سقط میشدن همه زیر سر اشرف بود،حتی ناهید هم وقتی دید اشرف داره ازعمارت بیرونش میکنه یه چیزایی گفت اما کسی باور نکرد! سرمو زیر انداختم تا گلناز بغض و ناراحتی رو تو چشمام نبینه،این همه اتفاق افتاده بود و من پیش آنام نبودم خدا کنه این بار دیگه بلایی سر بچش نیاد:-تو رو خدا مراقب آنام باش گلناز تو اون اشرف مار رو نمیشناسی! سری تکون داد و گفت-چشم خانوم مثل چشمام مراقبم خودتون چطورین؟هنوزم راجع به آتاش خان به کسی چیزی نگفتین؟ با ترس دستمو رو دهانش گذاشتم:-هیس یه وقت از زبونت در نره ها! سری تکون داد دستمو برداشتم آروم لب زد:-کاش خودتون زودتر بگین تا براتون حرف در نیاوردن! -دختر بیا بریم باید تا هوا تاریک نشده برگردیم! با صدای مراد گلناز چارقدشو بالاتر کشید و گفت:-من برم دیگه خانوم جان آقاتون تحفه فرستاده بودن برای خان که سیاه از تنشون در بیارن،آخه برادر آتاش خان هم اومدو سیاه از تن آقاتون درآورد،منم که دلتنگتون بودم همراه مراد اومدم راستی آناتون یکم نون براتون فرستاده خودش با دستای خودش براتون پخته دادم به ساره ازش بگیرین،ایشالا به زودی زایمان میکنن،همه میگن احتمالا بچه پسره،آقاتون میخواد اسم بابابزرگتون احمدخان رو روش بذاره،برای زایمانشون میاین دیگه مگه نه خانوم؟ با غم سری تکون دادم:-اگه اجازه بدن میام،گلناز از طرف من به آقامو آنام سلام برسون بگو نگران من نباشن! -چشم خانوم جان،خدانگهدارتون باشه! با غم به رفتنش نگاه کردم نمیدونستم حالا که آتاش مرده چه لزومی داره منو اینجا نگه دارن،میتونستم برگردم ده خودمون و حالا که شر اشرفم کم شده بود کنار خونوادم زندگی کنم! -چرا اینجا ایستادی برو داخل هوا سرده! با صدای اورهان از فکر بیرون اومدم نگاه سرسری به اطراف انداختم،دوست نداشتم سهیلا منو کنار اورهان ببینه تا یه وقت آبرومو ‌جلوی همه ببره:-ممنونم که برای آقام اینا تحفه فرستادی سیاه از تنشون در بیارن! -وظیفم بود،آقات مرد خوبیه آیسن،خیلی بهتر از عموته! لبخند تلخی زدمو رو بهش گفتم:-خبری نشد؟نفهمیدی قاتل کیه؟ -هر جا میرم به در بسته میخورم،انگار صائقه بهش زده و وسط بیابون خشک شده،دیگه نمیدونم باید کجا رو بگردم!  بی اختیار جمله ای که توی سرم میچرخید رو به زبون آوردم:-کاش هیچوقت پیدا نشه! یک تای ابروشو بالا انداخت و متعجب پرسید:-چرا؟نکنه میشناسیش؟ با ترس لب زدم:-نه من از کجا بشناسمش! -پس چرا دوست نداری پیداش کنم؟ سر به زیر انداختمو با خجالت گفتم:-آخه...شنیدم اگه پیدا شه اونوقت تو و سهیلا...تو و اون...❤️❤️❤️ 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
1_1034151183.mp3
3.46M
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
• چيزی رو که در گذشته تو رو آزرد فراموش کن اما درسی رو که به تو داد هرگز فراموش نکن‌‌... 🍃🌸                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
بعضیا میگن: دنیا بی‌ارزشه ولی دنیایی که تــ❤️ـو توش هستی مگه میشه بی‌ارزش باشه ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‍‌                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
یعنی همه ی دخترا یه بار از مامانشون شنیدن که : بری خونه ی شوهر تحملت نمیکنه ؛ شنبه بری یکشنبه برمیگردی 😬😬                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
در هنگام نیایش؛ به آنچه خدا به شما نداده، فکر نکنید... به نعمت های بیشماری فکر کنید که خداوند بدون نیایش، به شما بخشیده است...!! شب تون بخیر دوستان ✨⭐️🌟🌷🌹❤️   @hedye110