eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
5.2هزار ویدیو
48 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 💖🌹🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
این دیده نیست، لایق دیدارِ رویِ تو چشمی دگر بده، که تماشا کنم تو را … تو در میان جمعی و من در تفکرم کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را ادرکنی یا صاحب الزمان (عج)                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
4.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوستان عزیزم صبحتون بخیر                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
🔹 🦚 پس برای همین خوشحال بود دختر هووش دسته گل به آب داده:-اون سومی کیه؟نکنه خان سه تا زن داره؟ -نه به گمونم سومی نورگل خاتون باشه خواهر اژدرخان و با چشم اشاره ای به پیرزنی که کنار طلعت خاتون نشسته بود کرد و قبل از اینکه من سوال دیگه ای بپرسم گفت‌ پرسیدم:-اون پیرزنه هم فکر میکنم،گوهرخاتون عمه اژدر خانه،شوهرش که به رحمت خدا رفت و بچه هاش سرو سامون گرفتن دیگه اژدرخان اجازه نداد تنها زندگی کنه آوردش توی عمارت،اما خانوم جان هیچوقت فکر نمیکردم خان بالا تا این حد ثروتمند باشه،عمارتشون رو دیدین چندتا اتاق داشت؟هر اتاقی دو طبق داره حتی پله هاشم معلوم نیس!  ابرویی بالا انداختم و جدی گفتم:حالا که خوشت اومده از فردا بیا این جا کار کن،از دست اشرف خاتونم راحت میشی اما چندتا خانوم جان جدید پیدا میکنی که از قیافه هاشون مشخصه با هیچکس شوخی ندارن حتی دختر خودشونم کتک میزنن چه برسه به کلفت و نوکر! با چشمای گشاد شده نگاهی بهم کرد:-شما از کجا میدونی خانوم جان؟ خندیدمو گفتم:-مگه نمیبینی دخترشون اینجا نیست حتما مثل اردشیر یه بلایی سرش آوردن! -نه خانوم جان مگه نمیدونین رسمه عروس و داماد تا شب عقد نمیتونن همو ببینن! -خیلی ساده ای گلناز این رسم برای کساییه که معمولی میرن خواستگاری نه با زور! گلناز لبشو به دندون گرفت و به گوشه ای خیره شد و ساکت نشست! ساره و بقیه خدمه سینی ها رو روی کرسی وسط پذیرایی بزرگشون گذاشتن و بعد از رفتنشون همه ساکت شدن و چشم دوختن به خان تا صحبت رو شروع کنه:-خیلی خب بهتره صحبتامونو شروع کنیم! عزیز که به خاطر زانو دردش روی صندلی نشسته بود دو دستشو روی عصاش گذاشت و خیلی جدی پرسید: -پسرم کجاست اژدرخان؟ -توی اتاق مهمان داره استراحت می کنه خیالتون راحت ما برعکس شما مهمون نوازی رو خوب بلدیم! -ما هم هیچوقت نشده مهمونمون رو گرویی بگیریم بهتره این بحث و تموم کنیم آدم بفرست پسرمو خبر کنن اونم به عنوان بزرگ عمارت ما باید اینجا حضور داشته باشه!🌻🌻🌻 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 🦋 🌹🦋 🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🦋 🌹🌹🌹🌹🦋                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
[ blogmusic.ir ]AUD-20210111-WA0007.mp3
زمان: حجم: 6.91M
🍃💫🌈🕊🎼 آوای بسیار زیبای نفس‌من 🍃🕊❤️منم و یه قلب عاشق ؛ تو شبای بیقراری                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
کربلایی محمد حسین حدادیانمحمدحسین حدادیان | شب جشنه دوباره_۲۰۲۲_۰۳_۰۷_۰۸_۱۸_۵۷_۳۰۸.mp3
زمان: حجم: 2.95M
•°🌸از بهشت فاطمه برای ام البنین چشم روشنی میاره کربلایی محمد حسین حدادیان                    @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
                   @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻