eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
312 دنبال‌کننده
775 عکس
298 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
۱(بخش۸) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 سپس خداوند سبحان، آدم را در خانه اى سکنى بخشيد که زندگيش را در آن پر نعمت و گوارا کرده بود و جايگاه او را امن و امان ساخته بود و او را از ابليس و عداوت و دشمنيش بر حذر داشت، ولى (سرانجام) دشمنش او را فريب داد، چرا که بر او حسادت مي ورزيد و از اين که او در سراى پايدار و همنشين با نيکان است سخت ناراحت بود. آدم يقين خود را به شک و ترديد او فروخت و تصميم راسخ را با گفته سُست او مبادله کرد، و به خاطر همين موضوع، شادى خود را به ترس و وحشت مبدّل ساخت و فريب شيطانى براى او پشيمانى به بار آورد، سپس خداوند سبحان دامن توبه را براى او گسترد و کلمات رحمتش را به او القا نمود و وعده بازگشت به بهشتش را به او داد و او را به سراى آزمايش (دنيا) و جايگاه توالد و تناسل فرو فرستاد. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۱(بخش۸) 🔸سرانجام عبرت انگيز آدم: در بحث گذشته سخن از آزمايش فرشتگان و ابليس بود و در اين جا در واقع سخن از آزمون آدم و سرانجام اين آزمون است. ✅نخست مى فرمايد: «سپس خداوند سبحان، آدم را در خانه اى سکنى بخشيد که زندگيش را در آن پرنعمت و گوارا کرده بود» (ثُمَّ اَسْکَنَ سُبْحانَهُ آدَمَ داراً اَرْغَدَ فيها عَيشَهُ). ✅«و جايگاه او را امن و امان قرار داده بود» (وَ آمَنَ فيها مَحَلَّتَهُ). 👈و به اين ترتيب، دو رکن اصلى زندگى که امنيت و وفور نعمت است در آن جمع بود. تعبير امام(عليه السلام) در اين عبارت در واقع اشاره به آيه 35 سوره بقره است که مى فرمايد: «وَ قُلْنا يا آدَمُ أسْکُنْ اَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَيثُ شِئتُما; به آدم گفتيم تو و همسرت در بهشت ساکن شويد و از نعمتهاى آن از هر جا مى خواهيد پاک و گوارا بخوريد». ✅در عين حال به او هشدار داد «و او را از ابليس و عداوت و دشمنى اش برحذر داشت» (وَ حَذَّرَهُ اِبْليسَ وَ عَداوَتَهُ). 👈به اين ترتيب، هم راه سعادت را به او نشان داد و هم چاه بدبختى و شقاوت را، و بر او حجّت را از هر نظر تمام کرد. اين تعبير، اشاره به چيزى است که در آيه 117 سوره طه آمده است که مى فرمايد: «فَقُلْنا يا آدَمُ اِنَّ هذا عَدُوّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ فَلا يخْرِجَنَّکُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى; گفتيم اى آدم! اين (ابليس) دشمن تو و همسر توست، مبادا شما را از بهشت بيرون کند که به زحمت و رنج خواهى افتاد»، و براى اتمام حجّت بيشتر حتّى درختى را که مى بايست به آن نزديک نشود به او نشان داد و راه را براى استفاده از ديگر درختان بهشتى در برابر آنها بازگذاشت. امّا اين رهرو تازه کار که از مکايد و نيرنگهاى شيطان آگاهى کافى نداشت سرانجام در دام شيطان گرفتار شد ✅ و چنان که امام در ادامه اين سخن مى فرمايد: «دشمن، او را فريب داد چرا که بر او حسادت مىورزيد که در سراى پايدار و همنشين نيکان (فرشتگان) است» (فَاغْتَرَّهُ عَدُوُّهُ نَفاسَةً عَلَيهِ بِدارِ الْمُقامِ وَ مُرافَقَةِ الاَبْرارِ). 👈اصولا کار شيطان👿 همين است او تلاش نمى کند که خودش را به پاى نيکان و سعادتمندان برساند او مى کوشد نعمتهاى الهى را از ديگران بگيرد و فضاى زندگى را براى آنها تيره و تار کند. ✅سپس به نکته اصلى اشتباه آدم اشاره مى فرمايد و مى گويد: «آدم يقين خود را به شک و ترديد فروخت» (فَباعَ الْيقينَ بِشَکِّهِ) ✅ «و عزم راسخى را که مى بايست در برابر وسوسه هاى شيطانى به کار گيرد به گفته سُست او فروخت» (وَ الْعَزيمَةَ بِوَهْنِهِ). 👈اين تعبير نيز اشاره به آيه ديگرى از قرآن است که مى فرمايد: «وَ لَقَدْ عَهْدِنا اِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً; از آدم پيمان گرفته بوديم (که فريب شيطان را نخورد) امّا او فراموش کرد و عزم استوارى براى او نيافتيم»! درست است که «شيطان براى آنها سوگند ياد کرد که من خيرخواه تو و همسرت هستم» (وَ قاسَمَهُما اِنّى لَکُما لَمِنَ النّاصِحينَ). ولى آيا او بايد به وعده هاى الهى که از سرچشمه يقين مى جوشد اعتماد کند يا به سخنان شيطان که سراسر، شک و وهم است؟! 🙄فراموش کردن اين حقيقت سبب شد که آدم اين معامله سراسر غبن و زيان را انجام دهد و تصميم محکم خود را در زمينه اطاعت فرمان خدا، سست نمايد.😰 👈اين يک درس عبرت است براى همه فرزندان آدم که در هر پيشامدى روى عوامل يقين تکيه کنند ✅سپس به نتيجه اين معامله پرزيان اشاره کرده، مى فرمايد: «نتيجه اين شد که او شادى خود را به ترس و وحشت مبدّل سازد و فريب شيطانى براى او پشيمانى به بار آورد» (وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلا وَ بِالاِغْتِرارِ نَدَماً). امّا چه حوادثى در اين جا روى داد که آدم متوجّه اشتباه خود گرديد و انگشت حسرت و ندامت به دندان گزيد؟ امام(عليه السلام) در اين جا به اجمال، برگزار فرموده، ولى قرآن مجيد شرح آن را در سوره هاى مختلف بيان کرده است: آنها هنگامى که تسليم وسوسه هاى شيطان شدند و از درخت ممنوع خوردند، چيزى نگذشت که لباسهاى بهشتى از اندامشان فرو ريخت و اعضايى که مى بايست پوشيده بماند آشکار شد و در برابر فرشتگان شرمنده شدند و از اين بالاتر آن که: به آنها دستور داده شد هر چه زودتر از بهشت خارج شوند که اين است کيفر کسانى که فرمان الهى را رها کنند و تسليم وسوسه هاى شيطانى شوند، شخصيت و حيثيتشان پايمال مى گردد و از بهشت بيرون رانده مى شوند.😢 ✅«اين جا بود که آدم بر عکس شيطان که لجاجت بر ادامه خطا و گناه داشت فوراً در مقام جبران برآمد و چون به سوى خداوند گام برداشته بود دست لطف الهى به کمکش شتافت و کلمات رحمتش را به او القا کرد و وعده بازگشت به بهشتش را به او داد» (ثُمَّ بَسَطَ اللهُ سُبْحانَهُ لَهُ فى تُوْبَتِهِ وَلَقّاهُ کَلِمَةَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ اِلى جَنَّتِهِ). 👈ولى به هر حال، قبولى اين توبه سبب
بقاى آدم در بهشت نشد چرا که ديگر دليلى براى ادامه بقاى او در بهشت وجود نداشت، آنچه را بايد در آن جا فرا گيرد، فرا گرفت و آنچه را بايد تجربه کند، تجربه کرد. ✅ به همين دليل خدا او را به سراى آزمايش (دنيا) و جايگاه توالد و تناسل فرو فرستاد (وَ اَهْبَطَهُ اِلى دارِ البَليةِ وَ تَناسُلِ الذُّرِّيةِ). 👈از اين تعبير، به خوبى استفاده مى شود که دنيا دار واقعى امتحان است و آنچه در بهشت گذشت، تمرينى براى شرکت در اين امتحان بود و همچنين مسأله توالد و تناسل و زاد و ولد، تنها در دنياست، نه در بهشت.
وفات معدن صبر و فضیلت، حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر همه محبین اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد
۱(بخش۹) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 خداوند سبحان، از فرزندان آدم پيامبرانى برگزيد و از آنها پيمان گرفت که وحى الهى را به خوبى حفظ کنند و امانت رسالت را به مردم ابلاغ نمايند، اين در زمانى بود که اکثر مردم پيمانى را که خداوند از آنها گرفته بود دگرگون ساختند و همتا و شريکان، براى او قرار دادند و شياطين، آنها را از معرفت خداوند بازداشتند و از عبادت او جدا کردند، به اين دليل خداوند، پيامبرانش را در ميان آنها مبعوث کرد و رسولان خود را پى در پى به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرت را از آنها مطالبه کنند و نعمتهاى فراموش شده الهى را به آنان يادآورى نمايند و با ابلاغ دستورات او حجّت را بر آنها تمام کنند و گنجهاى پنهانى عقلها را براى آنها آشکار سازند و قدرت خدا را به آنها نشان دهند، از جلمه: سقف برافراشته آسمان که بر فراز آنهاست و گاهواره زمين که در زير پاى آنها نهاده شده و وسايل زندگى که حيات به آنها مى بخشد و سرآمدهاى عمر که آنان را فانى مى سازد و مشکلات و رنجهايى که آنان را پير مى کند و حوادثى که پى در پى بر آنان وارد مى شود. و خداوند سبحان هيچ گاه جامعه بشرى را از پيمان مرسل، يا کتاب آسمانى، يا دليلى قاطع، يا راهى روشن خالى نگذارده است، پيامبرانى که کمى نفراتشان و فزونى دشمنان و تکذيب کنندگانشان، آنها را از انجام وظايف، باز نمى داشت، پيامبرانى که بعضى به ظهور پيامبرى آينده بشارت مى دادند و بعضى از طريق پيامبر پيشين شناخته شده بودند و به اين ترتيب قرنها گذشت و روزگاران، سپرى شد، پدران رفتند و فرزندان، جانشين آنان شدند. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
▪️۱۰ اسفند ماه سالروز شهادت شهید امیر حاج امینی صاحب این تصویر بی مثال است بخشی از متن وصیتنامه شهید حاج امینی: 🔻ای کسانی که این نوشته را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند. البته در این امر شکی نیست ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنهکار خدا به آرزویش رسیده است. تقدیم به امام زمان عجل الله به نیابت از شهید حاج امینی🕊
۱(بخش۹) 🔸بعثت پيامبران و مسئوليت بزرگ آنان: در اين بخش از کلام مولا، سخن از بعثت انبيا به ميان آمده است. در واقع مرحله اى است بعد از مرحله آفرينش آدم و گام نهادن او بر روى زمين و در اين بخش، نخست اشاره به علّت بعثت انبيا مى فرمايد و سپس ماهيّت و محتواى دعوت آنها را روشن مى سازد و در مرحله سوّم چگونگى تعليمات آنها را روشن مى کند و در نهايت، سخن از ويژگيهاى انبيا و مقاومت آنها در برابر مشکلات و ارتباط آنان با يکديگر در طول زمان به ميان مى آورد. ✅در مرحله اوّل مى فرمايد: «خداوند سبحان از فرزندان آدم(عليه السلام) پيامبرانى برگزيد و از آنها پيمان گرفت که وحى الهى را به خوبى حفظ کنند و از آنان خواست که امانت رسالت را به مردم ابلاغ نمايند» (وَ اصْطَفى سُبْحانَهُ مِنْ وَلَدِهِ اَنْبياءَ اَخَذَ عَلى الوَحْىِ ميثاقَهُمْ وَعَلى تَبْليغِ الرِّسالَةِ اَمانَتَهُم). 👈در واقع اين سخن اشاره به آيه: «وَاِذْ اَخَذْنا مِنَ النَّبييّنَ ميثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَمِنْ نُوح وَ اِبْراهيمَ وَ مُوسى وَ عيسَى بْنِ مَرْيَمَ وَاَخَذْنا مِنْهُمْ ميثاقاً غَليظاً; (به خاطر آور) هنگامى را که از پيامبران پيمان گرفتيم و (همچنين) از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم و ما از همه آنان پيمان محکمى گرفتيم (که در اداى مسئوليّت تبليغ و رسالت، کوتاهى نکنند)». ✅سپس به دليل اصلى بعثت انبيا اشاره کرده، مى فرمايد: «اين در زمانى بود که اکثر مردم پيمانى را که خدا از آنها گرفته بود دگرگون ساختند، حقّ او را نشناختند و همتا و شريکانى براى او قرار دادند و شياطين، آنها را از معرفت خداوند باز داشتند و به هر سو مى کشيدند و آنها را از عبادت و اطاعتش جدا کردند» (لَمّا بَدَّلَ اَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَاللهِ اِلَيْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الاَنْداد مَعَهُ وَاجْتالَتْهُم الشَّياطينُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبادَتِهِ)». 👈در اين که منظور از اين عهد و پيمان الهى چيست، بسيارى از شارحان نهج البلاغه آن را اشاره به پيمان عالم ذر ـ با تمام گفتگوهايى که در اطراف آن است مى دانند ـ ولى ممکن است آن را اشاره به پيمان فطرت بدانيم که در جمله هاى بعد، از کلام مولا نيز، سخن از آن به ميان آمده است و به تعبيرى ديگر، خداوند، انسان را بر فطرت پاک آفريده که در درون ذاتش با حقيقت توحيد آشناست، به نيکيها علاقه مند و از بديها بيزار است. اگر اين فطرت، پاک باقى مى ماند چه بسا الطاف الهيّه، همه انسانها را به سوى کمال رهنمون مى شد و پيامبران، کمک کاران و ياوران آنها در اين راه بودند و بار مسئوليّت آنان بسيار سبک مى شد ولى انحراف از فطرت چه از جهت معارف توحيدى که نتيجه آن گرايش به شرک و بت پرستى شد و چه از جهت عملى که نتيجه اش تسليم هوا و هوس و شياطين بودن گرديد، سبب شد که خداوند، پيامبران بسيارى را با مسئوليتهاى بسيار سنگين به سوى جامعه بشريّت بفرستد که در بخش آينده کلام امام(عليه السلام)، هم به مسئوليتهاى آنها و هم به ويژگيهاى اخلاقى و عملى آنان اشاره شده است. ✅سپس به فلسفه بعثت انبيا اشاره فرمود، مى گويد: «پس خداوند پيامبرانش را در ميان انسانها مبعوث کرد و رسولان خود را پى در پى به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرت را از آنان مطالبه کنند و نعمتهاى فراموش شده الهى را به آنان يادآورى نمايند و با ابلاغ دستورهاى خدا، حجّت را بر آنها تمام نمايند و گنج هاى پنهانى عقلها را براى آنان آشکار سازند» (فَبَعَثَ فيهِمْ رُسُلَهُ وَ واتَرَ اَلَيْهِم! اَنْبيائَهُ لِيَستَادُوهُمْ ليَستَادُوهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ وِ يُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْليغِ وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ العُقُولِ). 👈 اين که: نعمتهاى فراموش شده الهى را به ياد او آورند، چرا که در وجود انسان نعمت هاى مادّى و معنوى بسيار است که اگر از آن به خوبى بهره گيرى کند مى تواند کاخ سعادت خود را بر پايه آنها بنا نمايد، ولى فراموش شدن اين نعمتها، سبب از دست رفتن آنها مى شود، درست همانند باغبانى که نه از آبهاى موجود باغ براى آبيارى استفاده مى کند و نه از ميوه هاى درختانش به موقع مى چيند. هرگاه کسى بيايد و اين نعمت هاى فراموش شده را به خاطر او بياورد، بزرگ ترين خدمت را به او کرده است و انبيا چنين بوده اند. 👈گنجينه هاى دانش که در درون عقلها نهفته است براى او آشکار سازند یعنی دست قدرت پروردگار، گنجينه هاى بسيار عظيم و گرانبها در درون عقل آدمى نهاده که اگر کشف و آشکار شوند جهشى عظيم در علوم و دانشها و معارف حاصل مى شود، ولى غفلت و تعليمات غلط و گناهان و آلودگيهاى اخلاقى، پرده هايى بر آن مى افکند و آن را مستور مى سازد. پيامبران اين حجابها را بر مى گيرند و آن گنجينه ها را آشکار مى کنند.
✅سپس به پنجمين هدف، پرداخته و نشان دادن آيات الهى را از سوى پيامبران در عالم آفرينش به انسان يادآور مى شود مى فرمايد: «و هدف اين بود که) آيات قدرت خدا را به آنان نشان دهند» وَيُرُوهُمْ آياتِ الْمَقْدِرَة) و بعد به شرح اين آيات پرداخته، مى فرمايد از جمله: ✅«سقف برافراشته آسمان که بر فراز آنها قرار گرفته. و اين گاهواره زمين که در زير پاى آنها نهاده. و آن وسايل زندگى که حيات را به آنها مى بخشد. و آن اجلها و سرآمدهاى عمر که آنها را فانى مى سازد. و آن مشکلات و رنجهايى که آنان را پير مى کند. و حوادثى که پى در پى بر آنان وارد مى گردد». (مِنْ سَقْف فَوْقَهُمْ مَرْفُوع وَ مِهاد تَحْتَهُمْ مَوْضُوع وَ مَعايِشَ تُحْيِيهمْ و آجال تُفْنيهِمْ وَ اَوْصاب تُهْرِمُهُمْ وَ اَحْداث تَتابَعُ عَلَيْهِمْ). 👈در واقع اين امور ترکيبى است از اسرار آفرينش در آسمان و زمين، و وسايل و اسباب زندگى و همچنين عوامل فنا و درد و رنج که هر کدام مى تواند انسان را به ياد خدا بيندازد و همچنين حوادث گوناگونى که مايه عبرت و هوشيارى انسانهاست و به اين ترتيب پيامبران مجموعه اى از تعليمات را به انسان مى دهند که هر کدام مى تواند سطح معرفت او را بالا برد يا بر بيدارى و آگاهى او بيفزايد يا او را از خواب غفلت بيدار کند. ✅به دنبال آن، تأکيد مى کند: «هيچ گاه خداوند سبحان، جامعه انسانى را از پيامبر مرسل يا کتاب آسمانى يا دليلى قاطع يا راهى روشن، خالى نگذارده است» (وَلَمْ يُخْلِ اللهُ سُبْحانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبيٍّ مُرْسَل اَوْ کِتاب مُنْزَل اَوْ حُجَّة لازِمَة اَوْ مَحَجَّة قائِمَة). ⬅️به اين ترتيب، خداوند بر تمام ملّتها و امّتها در جميع قرون و اعصار اتمام حجّت نموده و اسباب هدايت را از آنها دريغ نداشته است. ✅سپس به ويژگيهاى اين پيامبران پرداخته، مى فرمايد: «پيامبرانى که کمى نفراتشان و فزونى دشمنان و تکذيب کنندگانشان، آنها را از انجام وظايف باز نمى داشت» (رُسُل لا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَلا کَثْرَةُ الْمُکَذَّبينَ لَهُمْ). 〽️جالب اين که از ميان صفات ويژه پيامبران، در اين جا، روى استقامت و شهامت و پايمردى آنان تکيه شده است. ✅در ادامه معرفى پيامبران، چنين مى فرمايد: «پيامبرانى که بعضى به ظهور پيامبران آينده بشارت داده شده بودند يا به وسيله پيامبران پيشين شناخته شدند» (مِنْ سابِق سُمِّىَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ اَوْ غابِر عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ). ✅در پايان اين فراز مى افزايد: «به اين ترتيب، قرنها گذشت و روزگاران سپرى شد; پدران رفتند و فرزندان جانشين آنها شدند» (عَلى ذلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ وَ مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الآباءُ وَ خَلَفَتِ الاَبْناءُ).
۱(بخش۱۰) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 (اين وضع همچنان ادامه داشت) تا اين که خداوند سبحان محمّد رسول الله(صلى الله عليه وآله)را براى وفاى به عهد خويش و کامل کردن نبوّتش مبعوث کرد. اين در حالى بود که از همه پيامبران، پيمان درباره او گرفته شده بود (که به او ايمان بياورند و بشارت ظهورش را به پيروان خويش بدهند) و در حالى که نشانه هايش مشهود و ميلادش ارزنده بود و در آن روز مردم زمين، داراى مذاهب پراکنده و افکار ضدّ و نقيض و راه ها و عقايد پراکنده بودند: گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبيه مى کردند و گروهى نام او را بر بتها مى نهادند و بعضى به غير او اشاره و دعوت مى نمودند، امّا خداوند آنها را به وسيله آن حضرت از گمراهى رهايى بخشيد و با وجود پربرکتش، آنان را از جهالت نجات داد. سپس خداوند سبحان، لقاى خويش را براى محمّد صلی الله علیه وآله انتخاب کرد و آنچه را نزد خود داشت براى او پسنديد و او را با رحلت و انتقال از دار دنيا به سراى آخرت گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشيد. آرى در نهايت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد! او هم، آنچه را انبياى پيشين براى امّت خود به يادگار گذارده بودند، در ميان شما به جاى نهاد چرا که آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آن که راهى روشن در پيش پايشان بنهند و پرچمى برافراشته نزد آنان بگذارند، رها نمى کردند.  🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۱(بخش۱۰) 🔸طلوع آفتاب اسلام: در اين بخش از خطبه، امام(عليه السلام) اشاره به چهار نکته مى فرمايد: نخست، مسأله بعثت پيامبر اسلام و بخشى از ويژگيها و فضايل آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنيا در زمان قيام آن حضرت از نظر انحرافات دينى و اعتقادى و نجات آنها از اين ظلمات متراکم، به وسيله نور محمّدى(صلى الله عليه وآله). سوّم، رحلت پيامبر از دار دنيا. چهارم، ميراثى که از آن حضرت باقى مانده، يعنى قرآن مجيد. ✅در قسمت اوّل مى فرمايد: «اين وضع همچنان ادامه يافت تا اين که خداوند سبحان، محمّد رسول الله(صلى الله عليه وآله) را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگيخت و مبعوث کرد» (اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ). ✅سپس اشاره به بخشى از فضايل آن حضرت کرده، مى فرمايد: «اين در حالى بود، که از همه پيامبران پيمان درباره او گرفته شده بود (که به او ايمان بياورند و بشارت ظهورش را به پيروان خويش بدهند)» (مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبييّنَ ميثاقُهُ). ✅«در حالى که نشانه هايش مشهور و ميلادش پسنديده بود» (مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَريماً ميلادُهُ). 👈اين تعبير ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و يا برکاتى که هنگام تولّد او براى جهانيان فراهم گشت، چه اين که مطابق نقل تواريخ، همزمان با تولّد آن حضرت بتها در خانه کعبه فرو ريختند، آتشکده فارس خاموش شد، درياچه ساوه که مورد پرستش گروهى بود خشکيد و قسمتى از قصر شاهان جبّار در هم شکست و فرو ريخت و همه اينها بيانگر آغاز عصر جديدى در مسير توحيد و مبارزه با شرک بود.👌 ✅سپس مى افزايد: «در آن روز مردم زمين، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقيض و راه ها و عقايد پراکنده بودند» (وَ اَهْلُ الاَرْضِ يَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّتة). ✅«گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبيه مى کردند و گروهى نام او را بر بتها مى نهادند يا به غير او اشاره و دعوت مى کردند» (بَيْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشير اِلى غَيْرِهِ). 👈«ملحد» از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در يک طرف قرار گرفته است و به همين جهت به حفره اى که در يک جانب قرار گرفته است لحد مى گويند، سپس به هر کارى که از حدّ وسط منحرف به سوى افراط و تفريط شده، الحاد گفته مى شود و شرک و بت پرستى را نيز به همين جهت الحاد مى گويند و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که در بالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند; مثلا به يکى از بتها اللات و به ديگرى العزّى و به سوّمى منات مى گفتند که به ترتيب از الله و العزيز و المنّان منشتق شده است و يا اين که منظور آن است که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل مى شدند و اسم او را دقيقاً بر مسمّى تطبيق نمى کردند. جمع ميان هر دو تفسير نيز ممکن است.♻️ ✅سپس مى افزايد: «پس خداوند آنها را به وسيله آن حضرت از گمراهى رهايى بخشيد و با وجود پربرکت او، آنان را از جهالت نجات داد» (فَهَداهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ وَ اَنْقَذَهُمْ بِمَکانِهِ مِنْ الْجَهالَةِ). ✅بعد به فراز ديگرى از اين بحث پرداخته، مى فرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خويش را براى محمّد انتخاب کرد و آنچه را نزد خود داشت براى او پسنديد و او را با رحلت و انتقال از دار دنيا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشيد» (ثُمَّ اخْتارَ سُبْحانَهُ لُِمحمَّد صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ لِقائَهُ، وَرَضِىَ لَهُ ما عِنْدَهُ، وَاَکْرَمَهُ عَنْ دارِ الدُّنْيا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقام البَلْوى). ✅«آرى در نهايت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد» (فَقَبَضَهُ اِلَيْهِ کَريماً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ). ✅«او هم آنچه را انبياى پيشين براى امّت خود به يادگار گذارده بودند در ميان شما به جاى نهاد» (وَ خَلَّفَ فيکُمْ ما خَلَّفَتِ الاَنْبياءُ فى اُمَمها). ✅«زيرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آن که راه روشنى در پيش پايشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمى کردند!» (اِذْ لَمْ يَتْرُکُوهُمْ هَمَلا بِغَيْرِ طَريق واضِح وَلا عَلَم قائم). 👈بديهى است منظور امام(عليه السلام) از تعبير بالا همان چيزى است که در حديث ثقلين آمده است که طبق اين روايت متواتر، پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «من از ميان شما مى روم و دو چيز پرارزش در ميان شما به يادگار مى گذارم: کتاب خدا و عترتم که اگر به اين دو تمسّک جوييد هرگز گمراه نخواهيد شد و اين دو از يکديگر جدا نمى شوند تا در کنار حوض کوثر نزد من آيند». 👈البتّه در ادامه کلام آن حضرت نيز، بحث جامعى درباره کتاب الله (قرآن مجيد) شده است و امّا
درباره عترت، گرچه بحثى نيامده ولى در خطبه هاى ديگر نهج البلاغه چنان که اشاره خواهيم کرد کراراً بحث شده است. تعبير به (عَلَم قائِم) در پايان کلام مولا ممکن است اشاره به اوصيا بوده باشد. به هر حال دلسوزى پيامبران نسبت به امّتها منحصر به حال حياتشان نبوده است و بدون شک، نگران آينده آنها نيز بوده اند بيش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خويش است; به همين دليل نمى توان باور کرد که آنها را بدون برنامه روشن و سرپرست و وصيّى، رها سازند و زحمات يک عمر خويش را براى هدايت آنان بر باد دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5924662795034429830.mp3
1.54M
شهادت مظلومانه حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام را خدمت امام زمان علیه السلام و دوستدارانشان تسلیت عرض می نماییم.
bf9af14b-fe6b-415c-a825-7262bb716098.mp3
2.79M
⁠⁣🔶 نگاهی بر اعمال شب و روز مبعث 🔻حجة الاسلام و المسلمین فائق ⁣◀ توصیه‌ی اکید بر زیارت امیرالمؤمنین در شب و روز مبعث. ⁣◀ توصیه به زیارت پیامبر اکرم. ⁣◀ استحباب روزه‌ی 27 رجب.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱(بخش۱۱) 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 او (پيامبر اسلام) کتاب پروردگار شما را در ميانتان به يادگار گذاشت در حالى که حلال و حرام خدا و واجبات و مستحبّاتش را بيان کرده بود و همچنين ناسخ و منسوخ آن و مباح و ممنوع آن را روشن نمود، خاص و عام آن را توضيح داد و پندها و مثلهايش را روشن ساخت و مطلق و مقيّد آن را بيان کرد و محکم و متشابه آن را معيّن فرمود و مجمل آن را تفسير و غوامض و پيچيدگيهايش را (با سخنان مبارکش) تبيين نمود. اين در حالى بود که معرفت و فراگيرى بخشى (مهم) از آن (بر همه واجب بود و) پيمانش از همه گرفته شده بود و بخش ديگرى، ناآگاهى از آن براى بندگان مجاز بود (مانند حروف مقطّعه قرآن که به صورت اسرارآميزى ذکر شده است) و در حالى بود که قسمتى از آن در اين کتاب الهى (براى مدّت محدودى) واجب شده و نسخ آن در سنّت پيامبر معلوم گشته بود و نيز احکامى بود که در سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) عمل به آن واجب بود ولى در کتاب خدا ترک آن اجازه داده شده بود و احکامى که در بعضى از اوقات، واجب ولى در زمان بعد زايل شده بود. اينها همه در حالى است که انواع محرمات آن از هم جدا شده، از گناهان کبيره اى که خداوند وعده آتش خود را بر آن داده تا گناهان کوچکى که غفران و آمرزش خويش را براى آن مهيّا ساخته است و نيز احکامى که انجام کمش مقبول و مراتب بيشترش مجاز و مردم از جهت آن در وسعت بودند (آرى خداوند چنين کتابى را با اين جامعيّت و وسعت و دقّت بر پيامبرش نازل کرد و او بعد از رحلتش آن را در ميان امّت به يادگار گذارد). 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۱(بخش۱۱) 🔸ويژگى هاى قرآن: در خطبه هاى نهج البلاغه، مکرر درباره اهميّت و عظمت قرآن بحث شده است و هر يک از اين سخنان ناظر به مطلبى مى باشد. در اين جا مولا على(عليه السلام) بحث جامعى درباره جامعيّت قرآن مطرح فرموده است، زيرا هدف اصلى امام(عليه السلام) اين بوده که اين نکته را بيان کند که اگر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از ميان مسلمانان رفته، کتاب جامعى در ميان آنان به يادگار گذارده که برنامه زندگى معنوى و مادّى، فردى و اجتماعى آنها را در تمام جهات تنظيم و تبيين مى کند. ✅نخست مى فرمايد: «او کتاب پروردگارتان (قرآن) را در ميان شما به يادگار گذاشت» (کِتابَ رَبِّکُمْ فيکُمْ). سپس به چهار نکته در مورد جامعيّت قرآن و ويژگيهاى آن اشاره مى فرمايد: ✅1ـ «حلال و حرام الهى و واجبات و مستحبّاتش را روشن و آشکار کرده بود» (مُبَيِّناً حَلالَهُ وَ حَرامَهُ و فَرائِضَهُ وَ فَضائِلَهُ). در اين جمله اشاره به احکام پنجگانه معروف شده است، فرايض اشاره به واجبات، فضايل اشاره به مستحبّات، حرام اشاره به محرّمات و حلال، مباحات و مکروهات را شامل مى شود. ✅2ـ «ناسخ و منسوخ آن را نيز بيان کرده است» (وَ ناسِخَهُ وَ مَنْسُوخَهُ). 👈منظور از ناسخ و منسوخ، احکام جديدى است که نازل مى شود و احکام قديم را از بين مى برد و اين تنها در عصر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) واقع شد که درهاى وحى باز بود و دگرگونى در احکام امکان داشت. پاره اى از احکام گرچه در ظاهر به صورت حکم مطلق بود ولى در باطن، مقيّد و مخصوص وقت معيّنى بود و پس از پايان آن وقت، حکم نيز پايان يافت و حکم جديد که به آن ناسخ گفته مى شود نازل گشت. مانند دستورى که به مسلمانان در مورد دادن صدقه قبل از نجوا و گفتگوهاى درگوشى با پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) داده شده بود: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىْ نَجْويکُمْ صَدَقَةً; اى کسانى که ايمان آورده ايد هنگامى که مى خواهيد با پيامبر نجوا کنيد پيش از نجوا، صدقه اى در راه خدا بدهيد». اين آزمونى بود براى مسلمانان که جز يک نفر ـ اميرمؤمنان على(عليه السلام) ـ به آن عمل نکرد و به زودى آيه ناسخ نازل شد و فرمود: «اَءَشْفَقْتُمْ اَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىْ نَجْويکُمْ صَدقات فَاِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللهُ عَلَيْکُمْ فَاَقيمُوا الصَّلاةَ وَ اتُوا الزَّکوةَ وَ اَطيعُوا اللهَ وَرَسُولَهُ وَ اللهُ خَبير بِما تَعْمَلُونَ; آيا ترسيديد فقير شويد که از دادن صدقات، پيش از نجوا خوددارى کرديد، اکنون که اين کار را نکرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت نماز را برپا داريد و زکات را ادا کنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى دهيد باخبر است». ✅3ـ «مباح و ممنوع آن را نيز روشن ساختيم» (وَرُخَصَهُ وَ عَزائِمَهُ). 👈اين تعبير ممکن است اشاره به همان باشد که در علم اصول و فقه امروز معروف است که هرگاه واجب يا حرامى برداشته شد گاه تبديل به اباحه مى شود «وَ اِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا; هنگامى که از احرام بيرون آمديد، صيد کنيد».مسلّم است که صيد کردن پس از خروج از احرام، واجب نيست، بلکه مباح است و گاه تبديل به حکم ضدّ آن مانند: «وَ اِذا ضَرَبْتُمْ فِى الاَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْکُمْ جُناح اَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ; هنگامى که مسافرت کرديد، گناهى بر شما نيست که نماز را کوتاه کنيد». معلوم است که نماز قصر در سفر واجب است نه مُباح. اوّلى را رخصت مى گويند به خاطر آن که طرفين عمل جايز است و دوّمى را عزيمت، به خاطر اين که بايد عزم خود را جزم کرد که عمل انجام گيرد. 🔗اين احتمال نيز در تفسير اين دو واژه داده شده که منظور از رخص، احکام واجب يا حرامى است که در بعضى از موارد استثنا شده، مانند: «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْر باع وَلا عاد فَلا اِثْمَ عَلَيْهِ; کسى که مجبور شود در حالى که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست (و مى تواند براى حفظ جان خود از گوشتهاى حرام بخورد)». «عزائم» احکامى است که هيچ گونه استثنايى در آن نيست، مانند: «وَ اعْبُدوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئاً; خدا را پرستش کنيد و هيچ چيز را شريک خدا قرار ندهيد». ✅4ـ «و خاصّ و عام آن را توضيح داده است» (وَ خاصَّهُ وَ عامَّهُ). 👈«خاص» احکامى است که همه مسلمين را شامل نمى شود مانند حکم حج که مخصوص افراد مستطيع است «وَ للهِِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلا» و «عام» مانند دستور نماز است که همه را شامل مى گردد: «وَ اَقيمُوا الصَّلاةَ». 👈اين احتمال نيز داده شده که منظور از خاص، آياتى است که ظاهر آن عموميّت دارد ولى منظور از آن، مورد خاصّى است، مانند آيه ولايت: «اِنَّما وَليُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّکاةِ وَهُمْ راکِعُونَ; سرپرست و ولىّ شما تن
ها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده اند همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند». و مى دانيم که اين آيه، تنها يک مصداق بيشتر نداشت و آن اميرمؤمنان على(عليه السلام) بود. ولى عام، آياتى است که عموميّت دارد و همگان را شامل مى شود مانند: «السّارِقُ وَ السّارِقَهُ فَاقْطَعُوا اَيْدِيَهُما; دست مرد و زن دزد را ببريد»! ✅5ـ «و پندها و مثل هايش را تببين کرده است» (وَ عِبَرَهُ وَ اَمْثالهُ). ✅6ـ «و مطلق و مقيّد آن را روشن ساخته است» (وَ مُرْسَلَهُ وَ مَحْدُودَهُ). 👈«مطلق» احکامى است که بدون قيد و شرط بيان شده، مانند: «اَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ; خداوند خريد و فروش را حلال کرده» 👈 و «مقيّد» حکمى است که با قيد و شرطى بيان شده، مانند: «تِجارَةً عَنْ تَراض مِنْکُمْ; تجارتى که از روى رضايت شما بوده باشد». ♻️روشن است که جمع ميان مطلق و مقيّد ايجاب مى کند که مطلق را به وسيله مقيّد، تقييد کنيم و در مثال بالا تنها معامله اى را صحيح بدانيم که مورد تراضى طرفين باشد. و نيز مطلق مى تواند اشاره به احکامى باشد که بدون قيد و شرط آمده و مقيّد احکام ديگرى که با قيد و شرط آمده، مانند کفّاره قسم که در آن آمده است: «اَوْ تَحْريرُ رَقَبَة; يا آزاد کردن يک برده» در حالى که درباره کفّاره قتل خطأ مى خوانيم: «فَتَحْريرُ رَقَبَة مُؤمِنَة; آزاد کردن يک بنده باايمان». ✅7ـ و نيز «محکم و متشابه آن را معيّن فرموده» (وَ مُحْکَمَهُ وَ مُتَشابِهَهُ). 👈«محکم» اشاره به آياتى است که دلالت آن کاملا روشن است مانند: «قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد; بگو اوست خداى يکتا» و متشابه، آياتى است که در ابتداى نظر نوعى ابهام و پيچيدگى دارد هر چند به کمک آيات ديگر قرآن تبيين مى شود، مانند: «اِلى رَبِّها ناظِرَة; چشمها در آن روز به پروردگارش مى نگرد».که در پرتو آياتي که مي گويند خداوند مکان و جهت و جسم ندارد و ديده نمي شود ابهام ظاهري آن برطرف مي گردد, مانند: "لاتدرکه الابصار وهو يدرک الابصار؛ چشمها او را درک نمي کند و او چشمها را ادراک مي نمايد". ✅8ـ ويژگى ديگر اين که: «مجملات قرآن با بيان رسول الله تفسير شده و غوامض آن با سخنانش تبيين گشته است» (مُفَسِّراً مُجْمَلَهُ وَ مُبَيِّناً غَوامِضَهُ). 👈«مجمل» مانند آياتى است که دستور به نماز مى دهد و رکعات و ارکان آن را تفسير نمى کند، امّا پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) آنها را شرح مى دهد و «غوامض» مانند حروف مقطعه قرآن است که در احاديث اسلامى تبيين شده است. ✅9ـ اين در حالى است که «پاره اى از حقايق قرآن، پيمان معرفتش از همه گرفته شده و هيچ کس در جهل به آن معذور نيست و بعضى ديگر، بندگان موظّف به آگاهى از آن نيستند» (بَيْنَ مَأخُوذ ميثاقُ عِلْمِهِ وَ مُوَسَّع عَلَى الْعِبادِ فى جَهْلِهِ). 👈اوّلى مانند آيات توحيد و صفات خداست که همه مؤمنان بايد از آن باخبر باشند و دوّمى مانند کنه ذات پروردگار است که هيچ کس را به آن راهى نيست و نيز مانند اصل معاد و رستاخيز است که همه بايد بدان معتقد باشند و از آن باخبر، در حالى که آگاهى بر جزئيات مربوط به بهشت و دوزخ، ضرورتى ندارد. ✅10ـ در حالى است که «قسمتى از احکام آن براى زمان محدودى الزام شده و نسخ آن در سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) معلوم گشته است» (وَ بَيْنَ مُثْبَت فِى الْکِتابِ فَرْضُهُ وَ مَعْلُوم فِى السُّنَّةِ نَسْخُهُ». 👈مانند مجازات زناى محصنه که در قرآن به عنوان حبس ابد ذکر شده است (سوره نساء، آيه 15) و مى دانيم که بعداً با احاديثى که درباره رجم وارد شده است اين حکم نسخ شده است. ✅11ـ «احکامى که در سنّت، عمل به آن واجب است ولى در قرآن مجيد، ترک آن اجازه داده شده» و به اين ترتيب، سنّت با آيات، نسخ شده است (وَ واجِب فِى السُّنَّةِ اَخْذُهُ وَ مُرخَّص فِى الْکِتابِ تَرْکُهُ). مانند حکم روزه که در آغاز تشريع، چنان بود که مسلمانان تنها مى توانستند در آغاز شب، افطار کنند و هرگاه مى خوابيدند و بعد بيدار مى شدند مفطرات روزه براى آنها جايز نبود ولى اين سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) بعداً به وسيله آيه شريفه:«... وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتّى يَتَبَيَّنَ لَکُمُ الْخَيْطُ الاَبْيَضِ مِنَ الْخَيْطِ الاَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر; بخوريد و بنوشيد تا زمانى که خط سفيد صبح، از خط تاريک شب مشخّص شود»نسخ شده است. ✅12ـ «و احکامى که در بعضى از اوقات، واجب است ولى وجوبش در زمان بعد از ميان رفته است» (و بَيْنَ واجِب بِوَقْتِهِ وَ زائِل فى مُسْتَقْبِلِه). 👈اين تعبير در واقع اشاره به واجبات موقّت و غير موقّت است. واجبات موقّت مانند روزه ماه مبارک رمضان که در اين ماه، واجب مى شود و بعد از بين مى رود، به خلاف تکاليف دائمى، مانند امر به معروف و نهى از منکر و اقامه حقّ و عدل که هميشه واجب و لازم است. 👈بعضى نيز آن را اشاره به واجباتى مانند حج دانسته اند که تنها يکبار، در عمر واجب است و بعد
از آن زايل مى گردد و بعضى مثال به مسأله هجرت زده اند که در آغاز اسلام ـ که مسلمين در مکّه در محدوديّت بودند ـ واجب بود ولى بعد از فتح مکّه وجوب هجرت زايل گشت، هر چند امروز نيز در مناطق مشابه مکّه قبل از فتح، مسأله هجرت به قوّت خود باقى است. ✅13ـ اينها همه در حالى است که «انواع محرّمات در آن از هم جدا شده و هر يک جداگانه تبيين گرديده است، از گناهان کبيره که خداوند وعده عذاب خود را بر آن داده گرفته، تا صغيره اى که غفران و آمرزش خويش را براى آن مهيّا ساخته است» (وَ مُبايَن بَيْنَ مَحارِمِهِ مِنْ کَبير اَوْعَدَ عَلَيْهِ نيرانَهُ اَوْ صَغير اَرْصَدَ لَهُ غُفْرانَهُ). 👈گناهان کبيره مانند شرک و قتل نفس است که در آيات قرآن صريحاً وعده عذاب، نسبت به آنها داده شده است. 👈گناهان صغيره همان است که در آيه 32 سوره نجم به عنوان «اللّمم» به آن اشاره شده است: «وَ الَّذينَ يَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الاِثْمِ وَالْفَواحِشَ اِلاَّ اللَّمَمَ». بعضى از مفسّران، لَمم را به نيّت معصيت بدون انجام آن يا گناهان کم اهميّت، تفسير کرده اند. ✅14ـ «برخى انجام کمش مورد قبول و مقدار بيشترش مجاز و خوب است» (وَ بَيْنَ مَقْبُولِ فى اَدْناهُ، مُوَسَّع فى اَقْصاهُ). 👈اين تعبير اشاره به اعمال و برنامه هايى است که مقدار کمش مورد تأکيد واقع شده است ولى مردم در انجام هر چه بيشتر آن آزادند. بعضى از مفسّران نهج البلاغه، مثال آن را تلاوت قرآن گفته اند که به حکم «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّر مِنَ الْقُرآنِ; تلاوت کنيد آنچه از قرآن براى شما ميسّر است» خواندن مقدارى از آن مورد تأکيد است و خواندن بيش از آن به اختيار مردم گذارده شده است که هر کس بتواند بيشتر بخواند (آيات آخر سوره مزّمل به خوبى به اين معنا اشاره مى کند). 🔴نقطه مقابل اين گونه احکام، احکامى است که الزامى است و کم و زياد ندارد مانند روزه ماه رمضان که همه مکلّفان بايد آن را در يک ماه معيّن انجام دهند و کم و زياد در روزه واجب، نيست (سوره بقره، آيات 183 تا 185).
اسفند عجب ماهی است شهادت حمید باکری: 6 اسفند شهادت حسین خرازی: 8 اسفند شهادت امیرحاج امینی: 10 اسفند شهادت ابراهیم همت: 17 اسفند شهادت حجت اله رحیمی: 18 اسفند شهادت حسین برونسی: 23 اسفند شهادت عباس کریمی: 24 اسفند شهادت مهدی باکری: 25 اسفند شهادت یوسف سجودی"26 اسفند سالگرد شهادت همه شهدای عزیز بالاخص شهدای اسفندماه را گرامی می‌داریم. اسفندماه هفته ایثار و شهادت هم هست که این موضوع به قابلیت این ماه افزوده است... روحشان شاد یادشان گرامی باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بیانات رهبرانقلاب درباره شهید برونسی؛ فرمانده‌ای که «بنای ساختمان» بود ۲۳ اسفند سالروز شهادت شهید برونسی یاد و خاطرش گرامی باد قرائت به نیابت از شهدا تقدیم به امام زمان عجل الله 🌹
610358_842.mp3
2.26M
وداع با ماه رجب😭 ماه رجب هم تموم شد....😔💔 🎙حاج میثم‌مطیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله العلی الاعلی ➖➖➖➖➖➖🌺🌿🌺🌿🌺➖➖➖➖➖➖ ماه عشق است ماه عشاق است ماه دل های مست و مشتاق است   در میخانه ی کرم شد باز الدخیل این حریم ِ رزاق است   ریزه خوارش فقط نه اهل زمین جرعه نوشش تمام آفاق است   بی حساب است فضل این ساقی شب جود و سخا و انفاق است   بین دلهای بیدلان امشب با سر زلف یار میثاق است   شب زلف مجعّدش «والّیل» صبح چشمش به عالم اشراق است   «قبره فی قلوب من والاه» حرمش قبله گاه عشاق است   ماه شعبان رسید! ماه سه ماه کربلا می رویم! بسم الله ➖➖➖➖➖➖🌺🌿🌺🌿🌺➖➖➖➖➖➖ سلام علیکم و رحمت الله ✋ حلول ماه معظم شعبان، ماه رسول مهربانیها بر شما دوستان اهل دل و مشتاق و اهل عبادت، بسیار بسیار مبارک🌺❤️ سعی میکنم در این شبهای مبارک،بخشهایی از دستورهای مراقبتی این ماه رو از زبان اساتید مختلف خدمتتون ارائه کنم که ان شاءالله همه با هم عامل بشیم🙏 🔰امشب با بخشی از صحبت های استاد فیاض بخش ،به استقبال این ماه رحمت میریم: ماه شعبان تعلق به رسول خدا(ص) دارد. از حضرت امیر المؤمنین(ع) نقل است که فرمود: «شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ وَ شَعْبَانُ شَهْرُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ رَجَبٌ شَهْرِی». طی اعمال ماه رجب گفتیم که رجب حرم الهی است و مؤمن در این ماه در حریم حرم خداوند است. حال می‏گوییم که مراقبات ماه شعبان باید قوی‏تر از ماه رجب باشد تا با خروج از حریم ماه رجب، لایق و مستعد ورود به حریم ماه شعبان شویم که تعلق به رسول خدا(ص) دارد؛ چنان‏که از دعای رؤیت هلال ماه شعبان این مطلب به دست می‏آید: «اللَّهُمَّ... شَرِّفْنَا بِامْتِثَالِ مَرَاسِمِهِ وَ إِحْیَاءِ مَوَاسِمِهِ وَ أَلْحِقْنَا بِشُمُولِ مَرَاحِمِهِ وَ مَکَارِمِهِ وَ طَهِّرْنَا فِیهِ‏ تَطْهِیراً نَصْلُحُ بِهِ لِلدُّخُولِ عَلَى شَهْرِ رَمَضَانَ مُظَفَّرِینَ بِأَفْضَلِ مَا ظَفِرَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ الْإِیمَانِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.» مراقبه؛ افضل اعمال و مهم‏ترین دستور ماه شعبان دستور همیشگی مرحوم استاد در ایام خاص، تأکید بر مراقبه‏ ی بیشتر بود. لذا ایشان در ماه شعبان، قبل از هر دستور دیگری، بر مراقبه تأکید می‏ فرمودند که اصل دستورات این سه ماه است. به تناسبی که به ماه مبارک رمضان نزدیک می‏ شدیم، استاد شدت مراقبه و محاسبه را بیشتر می‏ کردند. ایشان در ماه رجب دستور بر سه مرتبه محاسبه طی روز و در هنگام نمازهای یومیه می‏ دادند و آن را در ماه شعبان تشدید می‏ کردند تا افراد با استعداد کامل وارد ماه مبارک رمضان شوند. هر مقدار که اعمال بیشتر از صافی مراقبه و اخلاص عبور کند، پاک‏ تر شده و نواقص آن جبران می‏ شود و بدانید که مقدار کم اعمال هم آثار مطلوب خود را دارد: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: اجْتَهَدْتُ‏ فِی‏ الْعِبَادَةِ وَ أَنَا شَابٌّ، فَقَالَ لِی أَبِی(ع): یَا بُنَیَّ، دُونَ مَا أَرَاکَ تَصْنَعُ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً رَضِیَ عَنْهُ بِالْیَسِیرِ.» و لذا توصیه‏ ی بنده به عزیزانی که فرصت زیادی برای انجام مستحبات در این سه ماه را ندارند آن است که مراقبه‏ ی خود را بیشتر نمایند تا از اعمال اندک خود هم بهره‏ ی کافی ببرند. لذا در بدو ورود به ماه شعبان غسل توبه و نماز توبه فراموش نشود. به امید توفیقات مضاعف در این ماه🙏 🌾هدیه به محضر آقا امیرالمومنین علیه السلام صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ماه شعبان از اول تا آخرش عید است... این ماهِ شیرین مبارکمون باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃💐🍃💐 💐 مبارک است روز پاسدار؛ 🌷 بر آنان ڪہ از جنس شهیدان 🌻 و دست در دست حسین(ع) زمان 🌲 و همرنگ سرو های استوار 🎋 و پیش گام پیشرفت و مرزشکنی اند‎... روز_پاسدار_مبارڪ🌹🍃