eitaa logo
رویداد بین‌المللی الف‌تا
4.7هزار دنبال‌کننده
405 عکس
292 ویدیو
7 فایل
▫️تعامل و هم‌افزایی معلمان برای تحول
مشاهده در ایتا
دانلود
💠الف‌تای مقاومت؛ آغاز یک پایان؟! ✍️ شهرام رامشت پرده اول پنج‌شنبه شب، خسته و بی‌حال از روز سختی که گذشته بود و کسالتی که رمق‌م را گرفته بود، دراز کشیده بودم که تلفن‌م زنگ خورد. ابوالفضل رحیمیان بود. قبلاً صحبت کرده بودیم که اگر می‌توانم روزهای پنج‌شنبه و جمعه در کنار باشم و گفته بودم که پنج‌شنبه را از حدود یک‌ماه قبل پیش‌فروش کردم! زنگ زده بود که جمعه خودم را برسانم. قبول کردم؛ به این امید که فردا حالم خوب باشد... پرده دوم با هر سختی که بود، جمعه خودم را ساعت 8 به محل برگزاری رساندم. بعد از خوش و بشی با آقای پارسانیا و رحیمیان، قدری درباره فرآیند امروز پرسیدم و برخی جزئیات کار را باهم مرور کردیم. صبحانه که تمام شد، آقای راستیان را دیدم که از دیروز حسابی برای ره‌یاری گروه‌ها زحمت کشیده بودند. گپ و گفتی کوتاه داشتیم تا بیشتر در جریان فرآیندها قرار بگیرم. متوجه شدم که از 16 استان کشور در این رویداد حاضرند. اینجا گروه‌بندی شدند و روی یک ایده یا تجربه‌ای که در حوزه داشتند کار کردند تا پخته و اجرایی شود. برخی افراد گروه‌ها از قبل همدیگر را در الف‌تا می‌شناختند، برخی از یک استان بودند، برخی هم از استان‌های غیرهمجوار و نامتجانس! آقای راستیان قبل از خداحافظی این را هم گفتند که گروه‌ها برای ایده خودشان یک بوم پُر کردند و وجوه مختلف ایده بررسی شده.
پرده سوم خانم قربانی، آقای راحمی، آقای ولی و من قرار بود در 5 دقیقه کارهایی که توسط هر گروه انجام شده را بشنویم و اگر نکته‌ای برای ارتقاء و اجرایی‌شدن آن به نظرمان می‌آید بگوییم تا کار پخته‌تر شود. گروه‌ها پشت سر هم می‌آمدند و برخی واقعاً ایده‌های خوبی داشتند، برخی حتی تجربه هم کرده بودند! شنیدن آن‌ها لذت بخش بود؛ دیدن کنش و دغدغه‌مندی آن‌ها لذت‌بخش‌تر. فارغ از تلاش‌هایی که همه برای و داشتند، انگار حواسم پرت چیز دیگری شده بود! دور هم نشستن معلمان با پیش‌زمینه‌های مختلف در کنار هم و گفت‌وگو حول یک موضوع و ایده خیلی برایم جذاب بود. برای من شنیدن این عبارات لذت‌بخش‌تر بود که برخی می‌گفتند: «این مطلب را این‌جا از افراد یاد گرفتیم.» در همین جمع چند نفره‌ای که باهم داشتند؛ در همین 24 ساعتی که روی این موضوع متمرکز شدند و سعی کردند باهم به مسأله مقاومت فکر کنند و... بجز این، وقتی افراد در حال ارائه بودند، می‌دیدم که گروه‌ها انتهای تالار جلسه با دغدغه باهم صحبت می‌کنند و سعی می‌کنند کار را کامل‌تر کنند و... دیدن تعامل افرادی که بعضاً تا پیش از این همدیگر را ندیده بودند و حالا در کنار هم روی یک موضوع متمرکز شده تا ایده‌ها را با تجربه‌های متفاوتی که دارند، پخته کنند، حالم را حسابی جا آورده بود! 🔰🔰🔰
رویداد جمع و جور ، نوعی رویداد حل مسأله بود که افراد مختلف در سراسر کشور را با دغدغه کنش مدرسه‌ای در حوزه دور هم جمع کرده بود. فارغ از اینکه ایده‌ها و تجربه‌هایی که در این رویداد دیدیم و شنیدیم، چقدر اجرایی و اثرگذارند، اصل کنار هم جمع‌شدن معلمان و مربیان پرورشی حول یک موضوع و کنش جمعی آن‌ها موضوعیت داشت. یک اتفاق خوب دیگر آن بود که معاون محترم پرورشی، آقای پورثانی هم از این رویداد استقبال کرده بودند و افرادی به آن اضافه کردند تا آن‌ها هم در این فرآیندها شریک باشند. شریک در چه؟ شریک در هم‌اندیشی، کنش‌جمعی، شبکه‌سازی، اندیشه‌ورزی و... بدون اینکه برد و باخت و برنده و بازنده‌ای در کار باشد. می‌دانم که موضوع کشش ویژه‌ای دارد. اما آیا نمی‌شود در همه موضوعاتی که برایمان کنش واقعی مدارس مهم است، چون کنیم؟ چه خیری در ابلاغ بخش‌نامه‌های خشک و بی‌روح و گزارش‌سازی‌های پس از آن دیده‌ایم که از آن دل نمی‌کنیم؟ چه از این بهتر که بجای ابلاغ واو به واو رفتار مدارس، بستری فراهم کنیم تا فرهنگیان دغدغه‌مند در هر حوزه کنار هم جمع شوند و با هم‌افزایی از پایین به بالا، چارچوب‌ها را بچینند و نقش خودشان را در این فرایندهای بیابند و کمک کنند سایر همکاران هم در آن زمینه رشد کند؟ کدام یک برای آموزش و پرورش ما بهتر است؛ داشتن شبکه‌ای از دغدغه‌مندان و کنش‌گران پای کار بهتر است یا جماعتی گزارش‌ساز و جشنواره‌باز؟ 🔺 دانسته یا ندانسته، در حال بسترسازی برای شکل جدیدی از کنش‌گری بازیگران مختلف حوزه تعلیم و تربیت است که در آن بر خلاف جریان حاکم، عاملیت کنش‌گران و هم‌افزایی آن‌ها در راستای حل مسائل به رسمیت شناخته می‌شود. حضور معاون پرورشی در این رویداد را به فال نیک می‌گیرم. شاید آغازی باشد بر پایان بخش‌نامه‌های تمامیت‌خواه، و شروعی برای تشکیل شبکه‌ای از کنش‌گران دغدغه‌مند دولتی و غیردولتی در موضوعات و مسائل مختلف آموزش و پرورش. إن‌شاءالله. 🌱 🧭 @education_policy