#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹ما أدراکَ ما زهرا🔹
زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمیتر
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را میستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتیهای تلمیحش
جهان این شاهمقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش
ندانمهای عالم ثبت شد در لوح محفوظش
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، زهرا
ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل میبندد دخیل پر بر آن چادر
ستون آسمانها میگذارد سر بر آن چادر
تیمّم میکند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بودهست
غمی در جان زهرا میشود تکرار در تکرار
صدای گریه میآید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمانها میشود روی سرش آوار
که دارد در وجودش روضه میخواند کسی انگار
برایش روضه میخواند صدایی در دل باران
که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان
خدا را ناگهان در جلوهای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند
صدای گریه آمد، مادرم میسوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن میدوخت در باران
وصیت کرد مادر، آسمان بیوقفه میبارید
حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید!
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
جهان تشنهست، بالای سر او آب بگذارید
زمان رفتنش فرمود: میبخشید مادر را
کفنهایم یکی کم بود، میبخشید مادر را
بمیرم بسته میشد آن نگاه آهسته آهسته
به چشم ما جهان میشد سیاه آهسته آهسته
صدای روضه میافتد به راه آهسته آهسته
زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته
بُنَّیَ تشنهای مادر برایت آب آورده...
#سیدحمیدرضا_برقعی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#امام_علی علیهالسلام
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیده
🔹عدالت مظلوم🔹
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزاد کعبه نبود
سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت
سوادِ چشم علی را، اگر نمیبوسید
به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت
قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا
وجود هیچکس اینقدر فیض عام نداشت
علی، مقیم حرمخانۀ صبوری بود
که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت
اگرچه دست کریمش پناه مردم بود
و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت
چشیده بود علی، طعم تنگدستی را
که غیر نان و نمک سفرهاش طعام نداشت
اگرچه بود زره، بر تن علی بیپشت
اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت
به بردباری این بتشکن، مدینه گریست
که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت
اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او
علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت
علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند
دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت
به باغ وحی جسارت نمود گلچینی
که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت
شکست حرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی
که قدر و قُرب کم از مسجدالحرام نداشت
شدند آتش و پروانه آشنا، روزی
که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت
کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید
که آفرین به بلندای آن پیام نداشت
::
تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین!
دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت
حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی
که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت
در آن فضای غمانگیز فضّه شاهد بود
که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت
چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند
مگر شکوفۀ آن باغ احترام نداشت؟
«شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید
«نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت»
#محمدجواد_غفورزاده
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹احرام آیینه🔹
خانۀ ما گرچه از خِشت است و گِل
خشت روی خشت نَه، دل روی دل
آستانش، آسمانِ آسمان
سقف، بالاتر ز بام کهکشان
پایۀ دیوار آن، بر طاق عرش
وز پَرِ خود عرشیان آورده فرش
خاک آن را، شُسته آب سلسبیل
گَرد آن را رُفته، بال جبرئیل
ناودانریزش، بِه از ماءِ مَعین
بوریایش، گیسوانِ حور عین
روشنی زین خانه دارد، نور هم
روزَنَش، بُرده سبق از طور هم
کی به سینا پای، موسی میگذاشت
گر سُراغِ خِشتی از این خانه داشت
«لَنْ تَرانی» بوده زین سینا جدای
رفته از این خانه، هر کس تا خدای...
هر تنی جان و، ز جان جانانهتر
هر گُهر از آن گُهر، دُردانهتر
دخترانت بانوان مریمند
هر دو در عِزّت عَلم در عالمند
تا تو هستی قبلۀ کاشانهام
کعبه میگردد به گِرد خانهام
::
ما غریبیم و شناسای هَمیم
دولت بیدار و رؤیای همیم
چون دو مصرع، روبرو با هم شدیم
شاهبیت شعر عشق و غم شدیم...
ای تبسّم، آرزومند لَبَت
ای سحر، مست از مناجات شَبَت...
نَفْسِ هستی زندۀ انفاس توست
چَرخشِ نُهچرخ، با دستاس توست
شد دل دستاس هم پابستِ تو
مفتخر از بوسهها بر دستِ تو
جانمازت، ای بهشت خانهام،
بُرده دل از خشت خشت خانهام
گو بگردانند روی از من همه
دوست تا زهراست، گو دشمن همه!
گو به آن، کز تیغ من در واهمهست
ذوالفقارم جوهرش از فاطمهست
با چه جُرأت در دلت غم پا بهشت
کوثر من نیست جای غم، بهشت
آسمانِ چشمِ تو تا اَبری است
کاسۀ صبرم پُر از بیصبری است
::
گفت: ای از تو، وجود مُمکنات
نی عزیز من! عزیز کائنات
ای تو را دست خدا در آستین
مرکز هستی، مشو خانهنشین
خیز و با داغت چو لاله خو مگیر
در بغل همچون جَنین، زانو مگیر..
غم مَبادَت ای سلام بیجواب
نیست در خفّاش، مِهرِ آفتاب
آتش باطل همه افروختند
بیشتر از در، دل حق سوختند
آدمی در صورت و، شیطانسرشت،
دوزخی افروخت، بر باغ بهشت...
شعلهها تا دامن ناهید رفت
دودِ در، در دیدۀ خورشید رفت...
زد به جان آتش مرا افسردنت
با جسارت سوی مسجد بردنت
دیدمت تنها میان دشمنان
با سلیمان، کینۀ اهریمنان
دیدم آنجا بازی تقدیر را
روبَهی بستهست دست شیر را
گفتم ای حقِّ نمک نشناخته!
دین عَلَم کرده به قرآن تاخته!
ای تو قلب قبله خونکرده! چرا؟
سوی مسجد میکشانی قبله را؟
هر که باشد اهل قبله، گو بیا
قبله این است و منم قبلهنما
آنکه آمد از درون قبله، اوست
تا بدانند اوست مغز و کعبه، پوست
قبله، بهر قبله باشد روی او
کعبه، قامت بسته بر اَبروی او
اختیار از اوست گرچه جبر، بست
تو نبستی دست او را، صبر بست...
نیست سرپیچی از او، در حَدّ شمس
شاهد من، ماجرای رَدّ شمس
اینکه بستی دست او را حیدر است
فاتح بَدر و حُنین و خیبر است
دستهایی را که صدها بت شکست
کس نمیبندد به غیر از بُتپرست
ذوالفقار خود اگر بیرون کِشد
مرگتان از خون مگر بیرون کِشد
گر به آتش حکم او لَب تر کند
خشک و تر را جمله خاکستر کند
چشمهاتان دیده در هر کارزار
بوده از این یَد، یلان را کار، زار
او کلید فتحها در مُشت داشت
او زِرِه در جنگها بیپُشت داشت
دست او بُتخانهها را پاک کرد
اِسمِ بُت با جِسم بُت، در خاک کرد...
::
خویش را دیدم چو از کعبه جدا
خانه، مَروِه کردم و مَسجد، صفا
یافتم میقات من پشت دَر است
حفظ «رَبُّ الْبَیت» از حج برتر است
رَمی شیطان کردم از اَمرِ جلیل
تا بگیرم کعبه از اصحاب فیل
بسته بودم پشت در، اِحرام خود
رَهسپَر کردم به مسجد، گام خود
سعی کردم تا نماند فاصله
از صفا تا مَروِه کردم هَروَله
گفتم او شمع است و من پَروانهام
برنگردم بی علی در خانهام
حجّ من، رخسار حیدر دیدن است
طوف من، دور علی گردیدن است
آن قَدَر ای قبلۀ بیتالحرام
دُورِ تو گشتم که شد حَجّم، تمام...
#علی_انسانی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مثنوی
🔹خطبه🔹
صدای لرزش مسجد به چشم میآمد
چه میگذشت که رحمت به خشم میآمد
چه مسجدی که مصلای ناسپاسیها...
چه مسجدی که رکبخوردۀ سیاسیها...
و منبری که پس از مصطفی مجسمه بود
و پنج وعده به جای نماز، همهمه بود
زنی صدای قیام زمانه شد آن روز
خِمار بست و به مسجد روانه شد آن روز
رسید و آه کشید و حماسه برپا کرد
رسید و لب به سخن باز کرد، غوغا کرد
که آیه آیۀ اعجاز در کلامش بود
و بعد حمدِ خداوند، اینچنین فرمود:
قسم به امر خدا آن ارادۀ ابدی
منم که فاطمهام، نیست مثل من احدی
فَإنَّکُم تَجِدُنَّ محمّداً نَسَبی
و لا یَکونُ أباکُم و قد یکونُ أبِی
مرور میکنم از روزهای تیره و تار
تمام واقعه را ای مهاجرین! انصار!
در آن زمانه که حرفی نبود از اسلام
برهنه بودنتان بود جامۀ احرام
در آن زمانه که گنداب نوش میکردید
سرِ طعام، نزاعِ وحوش میکردید
در آن زمانه که انسان نبود جز نسیان
شب سیاه بشر بود و زوزۀ عصیان
طلوع کرد در آن مُردگی سِراج حیات
أبِی مُحَمَّدٍ المُصطفی، لَهُ الصّلوات
همان که بود شب و روز مهربانِ شما
جواب راسخ دشنام دشمنانِ شما
امان نداد به غارتگران قافلهها
لجام زد به دهان چموش غائلهها
مگر که آیۀ آرامش و سکینه نبود؟!
مگر که مایۀ امنیت مدینه نبود؟!
دوباره بر سر حُکمش بگو و مگو کردید
به جاهلیتِ دیروز خویش رو کردید..
نشستهاید به حکم قیام برخیزید
سیوف بدر و احد از نیام برخیزید
مگر که قبضۀ شمشیرتان شکسته شده؟
مگر که مرکبتان از نبرد خسته شده؟
که با سکوت شما رحلت نبی طی شد
و در سقیفهتان مرکب علی پِی شد
به مرگ میگذرد ماجرا پس از پدرم
دلم گرفته از این طعنهها پس از پدرم
پدر! مپرس چرا اینقدر شکسته شدم؟
پدر! مرا ببر از این زمانه خسته شدم!
لطافت سخنان تو را نمیشنوم
صدایِ «فاطمه جانِ» تو را نمیشنوم
فَقَد فَقَدتُکَ فَقدَ السّماءِ رَحمَتَها
فَلیتَ قبلَکَ کانَ المَماتِ صادَفَنا
چه کرد خطبۀ او با مدینۀ نیرنگ!
چه فایده نرود میخ آهنین در سنگ!
#محمدمهدی_خانمحمدی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#امام_عصر علیهالسلام
#مقاومت_اسلامی
#غزل_مثنوی
🔹بانوی حماسه🔹
بگذر ز خود که طی کنی آن راه دور را
مؤمن به غیب شو که بیابی حضور را
تکلیف چیست؟ منتظران ظهور یار!
آمادهایم ما همه آیا ظهور را؟!
آن شیعه صادق است که در محضر امام
فرمان اگر دهد بپذیرد تنور را!
موسیصفت بخوانی از اولاد فاطمه،
روشن کنند در دلِ تو شمع طور را
یا فاطمه جوانه زده اشکهای تو
در کوچهباغ آینه گلهای نور را
بانو از آنچه میشود و آنچه شد بگو
از راز سربهمُهر کرامات خود بگو
بانو! بخوان ز لطف زمین و زمان به تو
از لحظۀ توسل رزمندگان به تو
آنان که قلبشان ز تو رخصت گرفته بود
سربندشان به نام تو زینت گرفته بود
از لحظهای بگو که شلمچه غرور داشت
صدها محبّ فاطمه در آن حضور داشت
ای مادر سپاه دلیران سخن بگو
ای خالق حماسۀ لبنان سخن بگو
از لطف خود بگو به سپاه مقاومت
ای تا همیشه پشت و پناه مقاومت..
ما سالهاست مفتخر از یاری توایم
شاگردهای مکتب بیداری توایم
مثل هوای تازه طراوت از آنِ ماست
فردای پر امید و صلابت از آنِ ماست
رنج زمان و سختی دوران جدید نیست
در نسل شیعیان علی نا امید نیست
هر گونه ضعف و رخوت و سستی ز دشمن است
همراه ما امید به فردای روشن است
دنیا اگر پر از غم و رنج و بلا شود
مؤمن امیدوار به فضل خدا شود
ما مؤمنان کتاب خدا را که خواندهایم
آیات سورۀ شعرا را که خواندهایم
وقتی رسید امّت موسی کنارِ آب
وز پشت سر جماعت فرعون با شتاب
مأیوس و ناامید و پر از غصه و تَعَب
هر یک به اعتراض به موسی گشوده لب:
کای از بَرِ خدا شده ما را تو رهنمون
فرعون یافت سیطره، اِنّا لَمُدرَکون
موسی ولی به فضلِ و به رحمت امید داشت
در عین ناامیدی امّت، امید داشت
ناگاه حق به یاری یاران خود شتافت
دریا برای امّت موسی ز هم شکافت
آری! ز مکر و خدعۀ اهل جهان چه باک؟!
موسی امام ماست، ز فرعونیان چه باک؟!
خوشبین به راهِ روشن و فردای خود شویم
در این مسیر، پیرو موسای خود شویم
از راه کی رویم به ترفند دشمنان؟!
خوشبین به راه خویش! نه لبخند دشمنان
ماییم امتّی که امامت، حیات ماست
این جلوۀ عظیم کرامت، حیات ماست
زهرا رسانده است به ما این پیام را
باید گرفت دامنِ پاک امام را
اوصاف او فقط نه به قرآن بیان شدهست
عالم گواه عصمتِ این خاندان شدهست..
گفتی به ما امام همانند کعبه است
در مجد و احترام همانند کعبه است
باید همیشه خلق کند گرد او طواف
زین اتحاد دور شود هر چه اختلاف
وقتی حقایق ازلی بود در خطر
دین خدا و جان ولی بود در خطر
وقتی که عدهای همه پیمان شکستهاند
یا آنکه در ادامۀ این راه خستهاند
تکلیف مؤمن است که خیزد پی جهاد
باید که در مقابل تحریف ایستاد
دست و دل و زبان تو از حق دفاع کرد
الحق از آن حقیقت مطلق دفاع کرد
هم خطبۀ تو باعث افشاگری شدهست
هم ندبۀ تو مطلع احیاگری شدهست
مادر دعا کن از تو مبادا جدا شویم
چون تو همیشه سالک راه خدا شویم
جان را فدای راه پیمبر کنیم و بس
چون تو همیشه یاری رهبر کنیم و بس
عهدی که کردهایم به همت وفا کنیم
در قدس ما نماز جماعت بهپا کنیم
#جواد_محمدزمانی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
🔹بغضِ شکسته🔹
کنج حیاط خانه
تابوت کیست امشب؟
لرزید شانههایش
بابا گریست، زینب!
با چشم خویش دیدم
بغضش شکست بابا
وقتی که باز در را
آهسته بست بابا
زینب بیا بپرسیم
شاید حسن بداند
شاید که ماجرایی
از این کفن بداند!
دیشب مگر نمیگفت،
مادر که خوب خوبم؟
جارو بیار و بگذار
تا خانه را بروبم
امشب سکوت خانه
سنگینتر از همیشهست
دار و ندار ما، آه
انگار رفته از دست
نگشود چشم، مادر
بابا هر آنچه رو زد
زینب تو هم صدا کن
شاید دلش بسوزد!
#محمدمهدی_سیار
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
آن دَر که جبرئیلِ امین بود خادمش؛
اهلِ ستم به پهلوی خیرُالنّسا زدند...
#حضرت_فاطمه
#مادرجانم
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🖤یازهرا سلام الله علیها🖤
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
امام صادق علیه السلام:
... كَانَ يَأْتِيهَا جَبْرَئِيلُ ع فَيُحْسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفْسَهَا وَ يُخْبِرُهَا عَنْ أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخْبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعْدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَكْتُبُ ذَلِكَ .
#حضرت_فاطمه
#مادرجانم
#فاطمیه
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
زهرا ملکی بود که نازل شد و برگشت
بیهوده در این خاک نگیرید نشانش...
#حضرت_زهرا_س
#حضرت_فاطمه
#فاطمیه
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔸لیلة القدر🔸
این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!
با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشید فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک»
#یوسف_رحیمی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹روز مادر🔹
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
وصف تو درک «لیلة القدر» است
فهم ما از تبار «ما ادراک»
کوثری، بیکرانه دریایی
ما و ظرف حقیر این کلمات
باید از تو نوشت با آیات
باید از تو سرود با صلوات
آیه در آیه وصف تو جاریست
«فتلقّی...»، «مباهله»، «کوثر»
در دل «انما یرید الله...»
در «فصل لربک و انحر»
از بهشت آمدی به هیئت نور
عطر سیبت وزید در هستی
تو گلِ... نه، تو نوبهارِ... نه
تو بهشت دل پدر هستی
پدر و مادرم فدای شما
مادری کردهای برای پدر
چشم بد دور، چشم شیطان کور
دست تو بود و بوسههای پدر
از بهشت آمدی و روشن شد
سرنوشت دل علی با تو
بیتو کم بود در تمام جهان
نیمۀ دیگرش ولی با تو...
وصف ذات تو و صفات علی
وصف آیینه است و آیینه
غربت و خندۀ تو و دل او
قصۀ گرد و دست و آیینه
خانه میشد بهشتی از احساس
با گل افشانیِ بهاریِ تو
عاطفه با تمام دل میزد
بوسه بر دست خانهداری تو
خانه از زرق و برق خالی بود
از صفا، عاشقی، محبت، پُر
داشتی، ای کلیددار بهشت
پینه بر دست، وصله بر چادر
از بهشت آمدی و آوردی
یازده سورۀ بهشتی را
مصحفِ سرنوشت خود دیدیم
سورههایی که مینوشتی را
نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات
نسل تو خضرِ آسمانیِ راه
جلوهای از دم تو را دیدیم
در مسیحی به نام روح الله
روز مادر شده دلم با شوق
پر زده در هوای تو مادر
منم و وسعت بهشت خدا
منم و خاک پای تو مادر
آرزو دارم این که بنشینم
لحظهای در جوار تو اما...
آرزو دارم این که بگذارم
شاخه گل بر مزار تو اما...
آه در حسرت زیارت تو
دل ما آشنای دلتنگیست
حرم دختر کریمۀ تو
شاهد لحظههای دلتنگیست
روز مادر شده به محضر تو
آمدم پا به پای این کلمات
هدیۀ من برای تو اشک است
هدیۀ من برای تو صلوات
#سیدمحمدجواد_شرافت
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیدهواره
🔹روضۀ رضوان🔹
یک چله انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصل «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است...
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید
خیر کثیر ختم رسولان رسیده است
حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست
دریای نور لؤلؤ و مرجان رسیده است
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر هم نشینیاش
فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث وفای او به شهیدان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است...
دست نوازشی به سر شعر من بکش
پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است
#سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹چراغ گل🔹
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
ز چشم گرم تو خورشید، نور میگیرد
چو مِهرِ روی تو بر شام تار میریزد
به زیر پای تو، ای یاس گلشن یاسین
نسیم عشق، گل انتظار میریزد
چو عطر آمدنت را به سینه میکارند،
ز روی آینۀ دل، غبار میریزد
به باغ، حضرت گل دست و روی میشوید
چو طرح یاد تو در جویبار میریزد
نگاه عاطفه از بس به انتظار نشست
ز دست هر مژهاش آبشار میریزد
چراغ گل به شبستان باغ میتابد
چو اشک شوق تو، بر لالهزار میریزد
تو سر رسیدی و از شوق، گیسوان درخت
به روی آینۀ چشمهسار میریزد
شمیم نام تو وقتی سفر کند با باد
گلاب از نفس روزگار میریزد
#غلامرضا_شکوهی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
او جان پیمبر است و جانش مولاست
نور حسن و حسین در او پیداست
هر پنج تن از دیدۀ دل چون نگری
زهرا زهرا زهرا زهرا زهراست
#محمدحسین_ملکیان
#حضرت_فاطمه
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مثنوی
🔹آیات فتح و نصر🔹
در آیههای نور، مستور است زهرا
نورٌ علی نورٌ علی نور است زهرا..
انوار «يَبْقى وَجْهُ رَبِّک» را ببینید
در سجده تعظیم ملائک را ببینید
سیب بهشت از سدره و طوبا رسیده
با رنگ و بوی جنة الاعلی رسیده..
در وصف این گل مصطفی گفته «فداها»
هم یاس یاسین است و هم طوبای طاها..
روز ظهور زهرۀ زهرا رسیده
آیات کوثر، روح بر طاها دمیده
روح حدیث قدسی لولاک آمد
یعنی دلیل خلقت افلاک آمد
گهوارۀ او محورِ مهد زمین است
گهواره جنبان، «رحمة للعالمین» است
بالاترین تسبیح، تسبیحات زهراست
تسبیح زهرا، «اُذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرا»ست
آیات «سُبحانَ الَّذی اَسری»ست زهرا
الله اکبر «آیت کبری»ست زهرا..
اوصاف کوثر منحصر در «إنما» نیست
محدود در آیات نور و «هَل أتی» نیست
بر فضل و علم و عصمتش قرآن گواه است
یاسین و قدر و کوثر و فرقان گواه است
اوصاف اسمائش همه حُسناست آری
شأن علومش «عَلَّم الاَسما»ست آری..
او دختر و او همسر و او مادر کیست؟
نور دل و روح تن و تاج سر کیست؟
بنت النبی، زوج الوصی، امّ الامامة
خَیرُ نِساءِ العالمینْ حَتَّی القیامة
بالاتر از شأن امامت رتبۀ اوست
یادآور نطق محمد خطبۀ اوست
سرفصل آن محکمترین فصل الخطاب است
هر سطر آن تفسیری از ام الکتاب است
توحید را با مد آه خود مدد داد
اسلام را با خطبهاش عمر ابد داد
تیغ بیانش ذوالفقار فتح دین است
«انا فتحنا»ی امیرالمؤمنین است..
باید همه از سیرتش الگو بگیریم
درس حیات طیبه از او بگیریم
«الجار ثم الدار» را تفسیر کردهست
نور دعایش را چه عالمگیر کردهست
منصورۀ هفت آسمان زهراست زهرا
نور زمین روح زمان زهراست زهرا
ام ابیها مادر صلح و قیام است
یک جلوه از خیر کثیر او امام است..
این ملت از شور حسینی برنگردد
یک گام از راه خمینی برنگردد
او رفت و عالم مملو از هنگامۀ اوست
برنامۀ نهضت وصیتنامۀ اوست
آنان که سربازانِ در گهواره بودند
یک عمر خواب از چشم اهریمن ربودند
سردار دلها از همین سربازها بود
سرمشق او از مکتب روح خدا بود
اجر رشادت شد نشان ذوالفقارش
آخر شهادت شد مدال افتخارش
امروز ثاراللهیان خونخواه اویند
آزادمردان رهروان راه اویند
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است
ما در مسیر قلههای اقتداریم
در گردباد فتنه کوهی استواریم
کوهیم و همدوش دماوندیم آری
رودیم و در آغوش اروندیم آری
ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم
یک گام از خط مقدم برنگشتیم
باید در این دوران، جهانی گام برداشت
در هر زمینه آسمانی گام برداشت
در این ولایت آسمان هم خاکبوس است
این ملک، زیر پرچم شمس الشموس است
ما با شهادت افضل الاعمال داریم
تا مطلع الفجرِ فرج چشم انتظاریم
«در خاطرم شد زنده ياد فاطميون»
جاى شهيدان حرم خالىست اكنون..
ما پاسداران حریم اهل بیتیم
در رجم شیطان ما رمیتَ اذ رمیتیم
ایران اسلامی حریم اهلبیت است
چشمش به دستان کریم اهلبیت است
امروز امید اهلبیت این سرزمین است
ایرانِ ما ملک امیرالمؤمنین است
ما همقسم با حاج قاسم ایستادیم
مثل ابومهدی مقاوم ایستادیم
قاری «قالوا رَبُّنَا اللهیم» آری
«ثم استقاموا»، مرد این راهیم آری
ما اربعینیها سپاه قدس داریم
از کربلا آهنگ راه قدس داریم
آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است
تکبیرة الاحرام، لبیک حسین است
برخیز سبحان الذی اسری بخوانیم
مدح علی تا مسجدالاقصی بخوانیم
ما فتح خیبر با علی در پیش داریم
تا سجده بر بیت المقدس بیقراریم
از «جاء نصرالله و الفتح» است پیدا
پایان پذیرفتهست «أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً»
امروز مرز کفر با اسلام، شام است
یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است
«والفجر» با زهرا «لیال عشر» داریم
«والشمس» با خورشید، حشر و نشر داریم
در سایهاش آیات فتح و نصر با ماست
«والعصر» الطاف ولیعصر با ماست..
#سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
@aleyasein
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹...نشد🔹
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد
مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم،
هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد
دست مادر آخرش واشد، نمیگویم چطور
اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد
من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد
من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد
حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود
هر چه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد
هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود
هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد...
آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی
آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد...
چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین
ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد
#قاسم_صرافان
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
مبناى روضه خواندن ما بر كنايه است
باور كنيد روضهی مـادر نگفتنى است...
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه
#حضرت_زهرا
#امیرالمؤمنین
#امام_حسن
#فاطمیه
@aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید
از بسکه مردن من چون شمع بیصدا بود...
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه
#حضرت_زهرا
#امیرالمؤمنین
#فاطمیه
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
مَجال گریه...
اگر دیدی گل یاسی به روی چهره نم دارد
مپرس از درد و اندوهش مَجال گریه کم دارد
نشاط صبح باغی را اگر طوفان بههم می زد
مپرس از باغبان حالِ نهالی را که غم دارد
چنانچه جسم بانویی شَباهنگام تشییع شد
مپرس از مَدفنش دیگر، ببیناصلاً حرم دارد
بهعکس قوم مشکوکی که بد کردند با زهرا
یقین کن روی رفتاری که دستت با قلم دارد
به رغـم ظن عابرها زنی با چـادری خاکی
و حتی صورتی نیلی ضَمیری محترم دارد
خلاف فِعل بدکاران اگر سیلی نَکُشت او را
به پهلویش نباید زد که طِفلی در شکم دارد
نمیخواهم بِرَنجانَم کسیرا بی سبب اما
چگونه قتل یک مادر چهلتن متهم دارد...؟
#کاظم_بهمنی
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه
#حضرت_زهرا
#امیرالمؤمنین
#امام_علی
#فاطمیه
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مسمط
🔹فصل غریبی🔹
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آن که رفته و دیگر نیامده
ای دل! حدیث دختر طاها شنیدهای؟
«یَرضی» شنیدهای؟ «لِرضاها» شنیدهای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیدهای؟
«حتّی تَوَرَّمَت قَدَماها» شنیدهای؟
«أمّن یُجیب» این همه مضطر نیامده
یا لَلعَجَب، «فَصَلِّ لِرَبِّک» ولادتش
واحیرتا «لِیُذهِبَ عَنکُم» شرافتش
«طوبی لَهُم وَ حُسن مَآب» است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده
اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سرنیامده؟
زهرا هنوز گریۀ بیگاه میکند
مولا هنوز سر به دل چاه میکند
پاییز ادّعای «أنا الله» میکند
صبحِ بهار از آمدن اکراه میکند
آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟
#مهدی_جهاندار
@aleyasein