#نکاتیازجلسهفقهحکومتی_۲
#پیرامونعلماصول_۱
🔸استاد سیداحمد مددی(زیدعزه):
🔺تمام کتب اصول ما در این نقص شریکند که #اصولفقهولایی در آنها طرح نشده است. حتی در کتاب اجتهاد و تقلیدی که شئونات فقیه را طرح میکنند، به شأن ولایی فقیه اشاره ای نمیکنند. و به همین دلیل است که در خاتمه اصول کفایه هم نیامده است. کتب اصول ما بسیار در هم ریخته است. مباحث مهمی حول «منبع کتاب» است که در اصول طرح نشده است.
🔺#حجت در میان اهل سنت یک به معنای مصدر تشریع است و یکی هم طرق اثبات. در فرهنگ شیعه حجت بیشتر به معنای طرق اثبات به کار می رود. حجت به معنای مصدر تشریع زیربنایش به عهد صحابه بازگشت میکند. بعد از رحلت پیامبر با موضوعات جدیدی روبرو شدند که حکم نداشتند و حدود 20 مصدر تشریع را برشمردهاند که از جمله آنها #قیاس و #اجماع است که از زمان خلیفه دوم وارد جهان اسلام شد.
🔺یکی از مهمترین آثار فقه ولایی در کیفیت رفع تعارضات بروز پیدا میکند. چهره جدید اصول که اصول متأخر شیعه است متأثر از وحید بهبهانی است. اصولیین گفتند تنافی میان دو دلیل یا به مقام جعل بازگشت می کند که همان تعارض است یا به مقام امتثال که همان تزاحم است. تزاحم در میان اهل سنت و قدمای شیعه مطرح نیست و در میان اصول متأخر شیعه ظهور کرده است. فقه ولایی توسعه ای دارد و مختص به رفع تعارض و تزاحم نیست.
🔺اصول فقه موجود کارش استنباط است و خروجی آن فقه استنباطی است نه فقه ولایی. ولایت مقدم بر مناسک است. در کتب فقهی سه شأن برای فقیه گفته اند؛ افتاء، قضاء و ولایت. افتاء ولایت نیست اما در میان اهل سنت افتاء ولایت است.
@alfigh_alosul
#نکاتیازجلسهفقهحکومتی_۳
#پیرامونعلماصول_۲
🔸 استاد سید احمد مددی(دام ظله):
🔺درباره #قیاس میگویند تمثیل منطقی است اما در حقیقت قیاس #فضاسازیبرایتشریع است. روایت معروف ابان تمثیل منطقی نیست که به آن قیاس گفته می شود. قیاس در حقیقت معنای جامعی است که شامل تمثیل منطقی هم می شود که در حقیقت فضاسازی در فرآیند تشریع است. #اجماع هم حقیقتش این است که آن دومی یک مجمع مشورتی از ۳۰ نفر داشت، ۱۵ نفر از صحابه که مهاجرین بودند و ۱۵ نفر دیگر از بزرگان اوس و خزرج. او گاهی اوقات مسائلی را در آن مجمع طرح میکرد و نظرسنجی میکرد و سپس به نظر واحد خودش که میرسید میآمد در مسجد مدینه اعلام مینمود. اجماع از اینجا شروع شد و قیاس هم از این دوران شروع شد.
🔺اصل قیاس این بود. بعدها #استصحاب هم اضافه شد. استصحاب در احکام کلیه البته مدنظر است. این استصحاب نزد اصحاب ما ابتدائاً حجت نبود اما علامه تمایلی پیدا کرد و استصحاب وارد علم اصول شد و اخباریین هم یکی از نقاط تعارض ایشان با اصولیین در مورد استصحاب در شبهات حکمیه است. در قیاس بحث این بود که یک موضوعی داریم که حکم ندارد و یک موضوعی داریم که حکم دارد، میآمدند یک جامع تصور میکردند و حکم را از یکی به دیگری سرایت میدادند. اما در استصحاب میگفتند، موضوع یکی است ولیکن دو حالت دارد، یک حالتش حکم ندارد و یک حالتش حکم دارد. #ماهیتاستصحاب به لحاظ اصولی با قیاس یکی است. در معالم نگاه کنید؛ القیاس و الاستصحاب. اهل سنت به جای استصحاب می گفتند؛ الیقین لایزول بشک. مجموعه احتمالاتی که درباره استصحاب و الیقین داده شده است ۱۶-۱۷ مورد است که فقط دو احتمال در رسائل آمده است.
🔺آنچه بیشتر در فضای اصول شیعه و سنی تأثیر دارد، فضای #عبدومولی است و آنچه در دوران کنونی بیشتر مطرح میشود بحث قانونی است که یکی از آنها #خطاباتقانونیه است. آسیدمحمدتقی خوانساری به این بحث خیلی ورود کرده اند.
@alfigh_alosul