eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
638 عکس
367 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر 🌱اخلاق پدرانه اش را نمیبینی و نمیفهمی ولی او پدر است. چه قبول کنی چه قبول نکنی. آن روز که همه نخبگان و کله گنده ها قبولت نداشتند او به تو پر و بال داد. هم چون نماد تصمیم مردم بودی و هم چون تابلوی آرمانها را سر دست گرفته بودی. همان روزها با احترام به تو درس اخلاق میداد که پسرم بدون ظلم است. عدالت بدون ظلم است. 🌱او پدر است. تو که هیچ. او نسبت به از تو دورتر به اندیشه هایش هم پدری میکند. وقتی آن سیاستمدار کهنه کار نامه بی ادبانه اش را به پدر نوشت و او را تهدید کرد. پدر سکوت کرد. صبر کرد تا مردم تصمیم بگیرند و بعد پشت تصمیم مردم ایستاد. تو سکوت کردی بهتر هم بود چون حرف زدنت همیشه پر از نیش و کنایه و توهین بود. ولی پدر آرام و متین فقط روشنگری میکرد. در روزگاری که منبریها خفه شده بودند او تک و تنها مقابل همه ایستاد تا ثابت کند پدر است. 🌱امروز که دائم از او درخواست میکنی را کاری ندارم. ولی آن روز که جلوی چشم همه حرمتش را شکستی و به حکم او بی ادبی کردی او چیزی نگفت حتی به بقیه توصیه میکرد که چیزی نشده. کارتان را بکنید کارهای مهمتری داریم. 🌱آن روز که همه تو را منحرف نامیدند فریاد زد که این خطاها اصل نیست. اصل و فرع را اشتباه نکنید. یادت رفته ولی روزی که مودبانه میگفت قدر این موقعیت را بدانید نکند خدای نکرده کنید. 🌱 او تو را میشناخت روزی که قهر کردی او صبر کرد و بعد هم صمیمانه همراهیت کرد. او قبل آنکه آبروی برادرانت را ببری به ظلم و عصبانیت، در لفافه به تو گفت مراقب باش این کار است. 🌱 پدر است دیگر. تو را مومن میدانست. توصیه کرد برای مصالح کشور نیایی. ولی خودسرانه نظرش را مسخره کردی آمدی تا باز هم دعوا راه بیندازی. همه فکر میکردند دیگر تو را کنار میگذارد ولی باز در حلقه مشاورانش نگهت داشت. آنها که پدر را میشناختند میدانستند کسی که سالها اجتهادهای مخالف آن پیرسیاست را تحمل میکند تو را هم تحمل میکند او پدر است. 🌱یادم نمیرود وقتی به تو گیر میدادند که چرا به بهانه عدالت به ولایت دهن کجی میکنی با لبخندی می گفتی او پدر است و رابطه ما پدر فرزندی است. ولی حقیقت این بود که او پدری میکرد ولی تو فقط حرمتش را شکستی. 🌱خودت بهتر میدانی برای او کاری ندارد که کاری کند برای همیشه از خاطره ها حذف شوی نه از سر قدرت بلکه چون دل مومنان به نفس او گره خورده ولی او پدرانه صبوری میکند. سالها گذشته و تو هنوز دنبال عدالتی اما بدون عقلانیت و بدون معنویت. روز پدر شده و کاش به حرمت نان و نمکی که سر سفره اش خورده ای فقط همین یک درس را از او یاد میگرفتی. @ali_mahdiyan
مساله جمهوری اسلامی 🌱تشکیل جامعه یک سطح رشد آدمها است. بشر تا در پیله انانیت است اساسا وارد جامعه نمیشود. بدترین جوامع نیز همینقدر که جامعه هستند بهتر از وضعیت پاشیدگیند. 🌱جامعه اما بدون دستگاه حاکمیت نیست. لابد من امیر بر او فاجر. بدترین جامعه _ که البته همان هم به قول شهید مطهری از پاشیدگی بهتر است_ جامعه مستبد است. جامعه ای که یک نفر یا یک جمع اراده اش را بر دیگران حاکم میکند. آفت اصلی جامعه استبدادی این است که از هم بپاشد چون الملک لایبقی مع الظلم. هر زمان استبداد شدت میگیرد خطر فروپاشی زیاد است لذا مستکبرترین حکومتها بیشتر در معرض فروپاشیند. و کل نظام بین الملل هم به همین دلیل است که همیشه در معرض فروپاشی است. 🌱 یک ساحت برتر، جامعه مردمسالار است. این جامعه به تعبیر امام سیاستش حیوانی است نه شیطانی. یعنی همه قرار میگذارند با هم از رفاه دنیایی استفاده کنند ولی کسی به دیگری تعرض نکند. اصلی ترین نگرانی جامعه مردمسالار اما همان استبداد است. چون مردم حساب میکنند اگر ولو پنهانی بتوانند دیگران را برده خود کنند چنین میکنند و چرا نکنند اگر رفاه ملاک است. امروز استبداد پنهان اکثر کشورهای مردمسالار را به خدمت گرفته. صاحبان پول و رسانه. 🌱یک سطح بالاتر اما جامعه مردمسالار دینی است. یعنی جامعه ای که قانون و حاکمش الهی است و البته مردم در این چارچوب که هویت و اعتقاد و ایمانشان را شکل میدهد خودشان تصمیم میگیرند. اجرا کننده آنهایند. در این جامعه رفاه کمترین خواسته است در پس پرده رفاه آرمانهای الهی و انسانیشان است که خواسته میشود. نگرانی این جامعه آن است که به مرحله مردمسالاری صرف برگردد. یعنی قانون الهی یا ولایت را کنار بگذارند و به جای آرمان طلبی اهل رفاه طلبی صرف باشند. 🌱هر جامعه ای مساله و آفتی دارد. آفت جامعه استبدادی، فروپاشی است. مساله جامعه مردمسالار صرف، قطعا استبداد است ولو استبداد پنهان. و مساله جامعه مردمسالار دینی نیز مردمسالاری صرف است . حالا اگر صورت جامعه، دینی هم باشد آن وقت زمینه اصلی شکل گیری استبدادهای دینی خواهد بود. یعنی رشد رفاه طلبی در جامعه مردمسالاری دینی باعث میشود دست ولایت و شریعت از دست مردم کوتاه شود آن وقت جامعه بیشتر بوی مردمسالاری صرف را خواهد گرفت و آن گاه زمینه برای شکل گیری انواع استبدادهای پنهان از جمله استبداد دینی فراهم میشود. 🌱 بهترین راه برای افول جمهوری اسلامی این است که جمهوریت و اسلامیت را مقابل هم قرار دهیم. یعنی مردم را اهل خودخواهی و دنیا خواهی کنیم. یقین بدانید قدم به قدم چنین جامعه به سمت فروپاشی خواهد رفت. 🌱امروز جریانهای خطرناک یا مردمسالاری را مقابل دین قرار میدهند و دستورات الهی. یا مردمسالاری را مقابل آرمان طلبی دینی قرار میدهند مثل کسانی که عزت ما را میفروشند که رفاه بخرند. یا مردمسالاری را مقابل ولایت الهی قرار میدهند. اینها مسیری را دنبال میکنند که خروجیش استبداد دینی است و فروپاشی. @ali_mahdiyan
مراقب باشیم در طبیعت گم نشویم این متن را در محضر سوره نمل نوشتم. چقدر این سوره زیبا است. 🌺 سیزدهم، روز طبیعت است. و روز طبیعت میتواند نحس باشد و میتواند مایه فرح و عید باشد. شاید سیزدهم فروردین امسال کنار سیزدهم رجب قرار گرفته تا همین را یادمان دهد. تا نحسی طبیعت نگیرد ما را و در طبیعت گم نشویم. 🌺روز طبیعت نحس است اگر به ظاهر طبیعت بپردازیم و باطنش را غافل شویم. اما اگر از ظاهر عبور کنیم آن وقت روز بشارت است. باطن طبیعت چیست؟ 🌺آیات اول سوره خواندنی نمل میگوید گروهی از انسانها گم نمیشوند و اهل بشارتند. هدی و بشری للمومنین. مومنین.....میگویند روز سیزده رجب امیر مومنون تلاوت کرد سوره مومنون را قد افلح المومنون. اینها رستگار میشوند قطعا. 🌺مومنین کیند؟ اینها متوجه باطن طبیعت و باطن اعمال هستند. و هم بالاخره یوقنون. زیباترین ظواهر و رفتارها اگر خالی از این سلوک باطنی باشد حبط میشود و نابود . به تعبیر سوره اعراف. اعمالی که خالی از باطن باشد چیزی نیست مگر سراب به تعبیر سوره نور. ظواهر بدون این سلوک باطنی گیجتان نکند سرگردان نشوید به تعبیر سوره نمل که زینا لهم اعمالهم فهم یعمهون. 🌺باطن طبیعت چیست؟ باطن طبیعت آن است که خدای متعال از میان آن یعنی درخت و آتش با موسی سخن گفت که یا موسی انه انا الله العزیز الحکیم. این خدای اهل عزت است و این خدای اهل حکمت است که با تو سخن میگوید. 🌺موسی آمده بود که برای اهلش که اهل او همه امتش میباشند این پیام را ببرد. پیام عزت و حکمت را. 🌺نکند به طبیعت نگاه کنیم و نگاهمان موسوی نباشد. اگر باطن عالم را نگاه نکنیم و در پس این همه زیبایی ندای حرکت به سوی فرعون را نشنویم به تعبیر سوره نمل آن وقت در طبیعت گم میشویم. فهم یعمهون. نکند در طبیعت گم شویم. چقدر زیبا است که از بستر این طبیعت پر بکشیم به سوی منبع عزت و حکمت. 🌺 سبک زندگی که درش نه عزیز بودن مقابل فرعون ملاحظه شود و نه حکمت تقابل با او وجود داشته باشد. و تنها و تنها رفاه باشد که مهم است درش چگونه میتوان سخن از تعصب روی هویت خودی و کالای وطنی را طرح کرد. این سبک زندگی فقط لذت را میفهمد و رفاه را. این نگاه طبیعت را هم پر از زشتی و آشغال و کثافت میکند. نحسی طبیعت این زندگی را خواهد گرفت. ❤️کاش امسال سیزدهم نوای قدافلح المومنون امیرمومنون را میشنیدیم. نگاه به طبیعت میکردیم و عزت و حکمت و مبارزه با فرعون های زمان را نشانه میگرفتیم. آن وقت میشدیم اهل سلیمان نبی. کسی که صدای طبیعت را میشنید و همه طبیعت را تسخیر کرده بود. 🌱 به تعبیر سوره نمل آن وقت مانند سلیمان که طبیعت را بهتر از همه ما میشناخت اول حرکت و سلوک و سبک زندگیمان حقیقتا این جمله نقش میبست که بسم الله الرحمن الرحیم @ali_mahdiyan
ماجرای یک گل و بهار ☘یکی دو سال پیش با یکی از رفقا بحثی میکردیم با این پرسش که مشکل امروز انقلاب و کشور چیست؟ و به تبع راهکار چیست؟ آن رفیق ما بعدها شد جزو امضا کنندگان نامه ای به رهبری که محتوایش همان نظری بود که آن روز از آن دفاع میکرد. ☘او میگفت مشکل امروز کشور حلقه بسته ای از مدیران هستند که با ساختن یک ساز و کار ارتباطاتی در داخل نظام و زیر پوشش قانون اجازه نفوذ نخبگان جامعه را به دایره مدیران کشور نمیدهند. این حلقه بسته مدیران که ساختار هر سه قوه را به نحو هماهنگی تصاحب کرده اند یک پادشاهی ناپدید تحت پوشش مردمسالاری شکل داده اند. اما راه حل او این بود که معتقد بود ما در کشور حکومت و ولایت تشکیل داده ایم که جلوی تشکیل چنین حلقه بسته ای گرفته شود. رهبر باید پاسدار انقلاب و مردمسالاری باشد لذا باید اعمال حاکمیت کند و جلوی چنین مشکلی را بگیرد. و الا جامعه در پوشش دین به پیش از انقلاب بازگشته است. او میگفت رهبری مثل امام عمل نمیکند. امام خیلی قاطع بود در مقابله با مستبدین. ☘ پاسخ من آن روز این بود که سبک رفتار امام پیش از انقلاب با بعد از انقلاب با هم فرق میکرد. امام پیش از انقلاب در مقابل شاه قاطع بود چون معتقد بود که او جلوی اراده مردم را گرفته هر چند همانجا هم نزدیک دو دهه صبر کرد تا مردم قیام کنند و در دهان شاه بزنند. او روزی که وارد بهشت زهرا شد گفت من به پشتیبانی این ملت در دهن این دولت میزنم. اما بعد انقلاب همان امام سبک تصمیم گیریهایش عوض شد او مقابل انتخاب امثال و یا حتی بالاتر در مقابل انتخاب مدت زیادی تا وقتی جلوی اراده مردم قرار نگرفتند سکوت کرد. او با نظر مدیران در ادامه جنگ و در پایان جنگ همراهی کرد. علت چه بود؟ دلیلش این بود که این بار این کسانی که اداره را برعهده گرفته بودند انتخاب مردم بودند. و اگر ضعیف یا قوی به هر حال برآمده از نظر مردم بودند. حالا دیگر او هدایت و راهبری میکرد و مابقی را یعنی سلوک و تغییر را به رشد جامعه سپرده بود. ☘خوب حالا سوال این است که ضعف امروز کشور ناشی از چیست. آیا یک دایره نخبگانی اجازه اراده کردن را به ملت نمیدهند یا اینکه این ضعفهای خود مردم است که در تطبیقهایشان و انتخابهایشان بروز کرده است. اگر اولی است راهش تو دهنی زدن و جلوگیری است و اگر دومی است راهش گفتمان سازی و تبیین و روشنگری است. ☘ سبک نگاه رهبری دومی است. او در ماجرای 88 مقابل همین استبداد برخی نخبگان کشور ایستاد و قاطع هم بود همه دیدیم که هیچ کس از معاریف و بزرگان هم با او نبود و چقدر هم تنها بود اما پاسدار رای مردم بود. اما وقتی حدود هفتاد درصد مردم در انتخاباتی حضور پیدا میکنند به هر نیتی که رای بدهند نتیجه آن انتخابات یعنی اراده مردم. پس اراده مردم بروز و ظهور پیدا میکند. قصه مهندسی انتخابات چه بوده باشد چه دروغ باشد و نبوده باشد وقتی جلوی اراده توده ها گرفته نشده است و همه پای صندوق آمده اند قطعا رد اشکال شما است. برای شما بهتر این بود که مردم نمیامدند وقتی آمدند یعنی این تصمیم خودمان بود. امروز هیچ کس به اندازه خود مردم طعم انتخابهایش را نمیچشد و این انتخاب ها را همه به خودشان استناد میدهند مگر شما. مشکل ضعف و نقص مردم است که ایرادی هم ندارد حرکت به سمت آرمانها یعنی رفع همین ضعفها. خوب حالا راه حل این است که به سمت مردم برگردیم و تلاش کنیم این رشد کلان اتفاق بیفتد. با و از یک سوی و گری یا امر به معروف و نهی از منکر مدیران به صورت فراگیر از سوی دیگر ☘به او گفتم فرض کن اصلا انقلاب کنیم و دوباره از نو کشور را بسازیم فکر میکنی چه اتفاقی خواهد افتاد اگر بنا باشد روی پای خود بایستیم. فکر میکنی آن روز وضع بهتر از این خواهد بود و راه حلها فرق خواهد کرد؟ ☘بعد از آن مباحثه دیدم ذیل نامه اش فقط نام یک نفر را به عنوان راه حل آورده همان کسی که آن روز نامش را میبرد. این یعنی انتظار داریم مشکلات یک جامعه با ورود یک نفر حل و فصل شود. این نگاه ناشی از همان تناقض در اندیشه بود. ☘من اگر چه آن یک نفری که او نام میبرد بی صلاحیت میدانم برای مسوولیت در این کشور اما اساسا معتقدم اگر قرار بود امور با یک نفر اصلاح شود امام کافی بود برای همه اصلاحها، ولی نشد. اگر این بود نیازی به تاخیر ظهور هم نبود. اگر با یک نفر سوپرمن قصه تمام بود شکست جنگ احد رخ نمیداد با اینکه بهترین فرمانده عالم هم وجود داشت. مشکل را اشتباه دیده ایم راه حل را هم. @ali_mahdiyan
حریم خصوصی ایران 🌱قبول کنیم یا نکنیم وارد دنیای جدیدی شده ایم. جدید که میگویم تیپ و ظاهر زندگی منظورم نیست. نه. اساسا امروز همه با هم وارد یک ساحت دیگر حیات شده ایم. دنیای قصه و روایت. ساحت خیال. ساحت ارتباطات و تقابلهایی از جنس عالم درون مان. آنجا زمان و مکان چیز دیگری است. جنس قدرت ها فرق میکند. راست و دروغ ها فرق میکند. تدبیر و اداره هم. 🌱ارتباطهای جهانهای درون ما در عالم جدید ساده تر است و همین یعنی سرعت شکل گیری اتحادها از یک سوی و جدایی ها از سوی دیگر بیشتر شده. جامعه ما و بلکه کل دنیا با این ابزارها به سرعتی خیره کننده به سمت یک دو قطبی میتازد. مراقب نباشیم همه کس و کارمان را در این شتاب بشر برای دوتا شدن از دست میدهیم. 🌱اما در ایران ما یک هویت یکپارچه بودیم اگر ایمانی بود اگر نانی بود اگر خاکی بود محصول قرنها بودن ما با هم بود. ایجاد شکن در این هویت یعنی همه ما پاره ای از وجودمان را از دست بدهیم. کاش همه ما در این دو قطبی فراگیر در یک سو بودیم. آن هم سوی درست. 🌱من پیشنهاد واتیکان کردن قم را شبیه دعوای دختر و زن ایرانی در پارک میفهمم. شبیه رنگ بنفش و سبز و آبی و قرمز . شبیه شهر و حاشیه اش و شبیه همه دو قطبی هایی که محصول سالها هجوم بیگانه به عالم درون ما است. ایرادی ندارد در دعواها مجرم را مجازات کنیم. اما دست مجرم واقعی را هم ببینیم در این کارزار. 🌱امروز در این دنیای خیالی و مجازی که با ابزارهای جدید برای خود ساخته ایم و در آن زندگی میکنیم کسی قدرتمندتر است که توان جذب و جمع آوری و تحلیل و تدبیر اطلاعات را دارد. او حاکم است. کانون تجمع اطلاعات رد و بدل شده پیش چشم هر کس باشد، حالا او میداند برای شقه کردن این هویت یکپارچه هر زمان نوبت چیست. حکومت در دنیای مجازی-که تعبیر حقیقی حقیقی برایش بهتر است-وجود دارد چه قبول کنیم چه نه. فقط باید انتخاب کنیم آیا خودمان حاکم باشیم یا کسی که میخواهد ما را از هم جدا کند؟ 🌱من دغدغه حریم خصوصی در اندازه هویت یک ملت را دارم. دغدغه حریم خصوصی یک فرهنگ با عمق کل تاریخ. دغدغه بازیها و خنده ها و خاطرات مشترکمان را. کاش عالم خصوصی و خیالی خودمان را خودمان تدبیر میکردیم آن وقت به جای آنکه روز به روز از هم غایب شویم و مهجور همان رفاقتها و صمیمیتهای همیشگیمان را نگه میداشتیم. @ali_mahdiyan
واتیکان ⚡️در نگاه اول چیزی شبیه یک شوخی به نظر میرسید. یک طرح خام و تخیلی. ⚡️اما خداییش اگر جک و لطیفه هم بود چسبید. یعنی کلا شوخی داریم تا شوخی. بعضی شوخیها مناسب جمعن. یعنی فضا میطلبه اون شوخی رو. من سوالم اینه چرا اینقدر این طرح خام بی حساب و این لطیفه جواب داد؟ بیاید به این نکته فکر کنیم. ⚡️ماجرا برمیگردد به یک بیماری عمیق اجتماعی. بیماری که چند ماه مانده به پایان زندگی امام او این درد را با همه وجود فریاد زد. دردی فرهنگی که در ذهن جامعه و به تبع در ذهن بخش عمده ای از حوزه خود را نمایانده است. ⚡️ این همان بیماری است که باعث شده طلاب زیادی از قم خارج نشوند با اینکه خوب میدانند چقدر جامعه محتاج آنها است. این همان بیماری است که باعث شده حتی در قم هم خانه های طلاب را از قم بیرون ببرند و در شهرکی تجمع کنند. کلاسهای درسشان را هم حتی به مرور خارج کنند. و بلکه راههای ارتباطیشان با شهر را هم حتی جدا کنند. این همان دردی است که باعث شده عده زیادی از اساتید به نام از انقلاب و مردم را تبدیل به گفتمان کنند. ⚡️این همان بیماری است که امام میگفت برای برخی هر چه آخوند احمق تر و بی خبر تر باشد بیشتر مایه افتخار است. همان بیماری که باعث شده هنوز هم در دل بخشی از حوزه بحث خوابیدن پرچمها قبل از ظهور مطرح باشد. و عده ای مثل آب خوردن با عنوانهای عریض و طویل حکومت را به سخره بگیرند. این همان بیماری است که سالها است سخن از و کرسیهای و و امثالهم را تبدیل به یک آرزوی دست نیافتنی کرده. ⚡️این همان بیماری است که باعث شده سخن رهبری با جوانان انقلابی حوزه زنده نگه داشتن گفتمان انقلاب و ارتباط با مردم در دل حوزه شده. ⚡️این همان بیماری است که باعث شده رهبری فریاد بزند که اینطور اگر پیش بروید یا میمیرید یا منزوی میشوید. خوب بعید نیست اگر لطیفه شدن حوزه مناسب حال و هوای امروز حوزه به نظر بیاید. @ali_mahdiyan
به همه کسانی که هویتشان را سر چوب کردند در خیابان #انقلاب به همه دلشدگان یا خوف کنندگان از غرب به همه پیروان مکتب #اشرافیت به همه امیدواران به دشمن مخابره کنید: #پدرتان_درآمد @ali_mahdiyan
عبدالله به بهانه هشتم اردیبهشت سالگرد عروج ملکوتی ❤️همه داراییهای انقلاب را در وجود حاج عبدالله میشد دید. عجیب بود این مرد. روز اولی که او را دیدم با نگاهی آرام و معنوی و با یک هیبت مردانه و به لبخندی مهربان نگاهمان میکرد و حرفهای ما چهار پنج دانشجویی که تازه تصمیم گرفته بودیم در دانشگاهمان اردوی جهادی راه بیندازیم میشنید. مهرش به دل همه بچه ها نشسته بود. بعضی از بچه ها اصلا یادشان رفته بود که اصل کارمان چه بود به قول خودشان از همان اول «توی کف حاجی بودند.» ❤️میگفت ماموریت مرا امام داده است. امام گفته از بشاگرد سربازانی برای امام زمان به پا خواهند خواست میگفت امام مرا مامور کرده بشاگرد را برای انقلاب پای کار بیاورم. شعار نمیداد عمل میکرد. ولی از آنها نبود که فقط عمل کند حرف هم میزد. میگفت من معلوم نیست چقدر زنده باشم تکه کلامش این بود «به شرط حیات». میگفت باید بچه های حزب اللهی با این مردم گره بخورند. او یقین داشت به این سخن امام که انقلاب را محرومین جلو میبرند. او بی آلایشی این مردم را باور داشت. او یقین داشت که گره ها را همین ها باز میکنند. ❤️ به خدا در همین حوزه و دانشگاه بین خیلی از این اساتید و اهل نظر بوده ام و برایم مسجل شده که این سخن امام را باور نکرده اند. سخنی که مثل روز روشن است. امروز در تصمیم گیریهای مردم و آنجا که اراده عمومی بروز میکند نگاه کنید ببینید رای مردم محروم به چه سمتی است و رای تهران و خصوصا بالا شهرش به کدام سمت؟ امروز جنگ اقتصادی راه انداخته اند که محرومین این کشور را جلوی رهبر قرار دهند آنقدر فشار بیاورند که نفس اینها را ببرند. و یادم نمیرود وقتی حاج عبدالله وارد یک روستا میشد زن و مرد و بچه ها دوره اش میکردند برایش دعا میکردند دل میدادند و عشق میکردند. ❤️ بشاگرد هر سال راه پیمایی 22 بهمن دارد. هیچ دوربینی هم نیست. اما مردم از روستاهای خیلی دور با هر وسیله ای که بتوانند جمع میشوند و راه پیمایی انجام میدهند. دیدنی است. بشاگرد را حاج عبدالله ساخت. او میگفت کار اگر اخلاص درش نباشد و منیت باشد نمیماند. او میگفت بچه ها! این جا بی آلایشی را از مردم یاد بگیرید. منیت را کنار بگذارید تا با هم باشید. قدرت در دست جمع است این جمع ها را از هم نپاشید. ❤️حاج عبدالله روی آقا حساس بود. ولایت برایش همه چیز بود. اگر کسی به آقا توهین میکرد انگار فحش ناموسی به حاجی داده باشد. حاج برافروخته میشد. تندی نمیکرد اما معلوم بود که به هم ریخته. دلش گره خورده بود به ولایت. بیشتر از همه زحمت میکشید. بیشتر از همه از مسوولین بی لیاقت جمهوری اسلامی زخم خورده بود. بیشتر از همه تهمت از همین ظالمهای کوتوله دم و دستگاه ها خورده بود. اما دلش با آقا آرام بود. انگار حرفهای رهبری را بهتر از همه میفهمید. انگار از میان همه ساختارها و تشکیلات حاکمیتی دل او بود که به دل امام و دل اقا گره خورده بود. ❤️ اما همین مرد ولایی یک شعارش هنوز روی در و دیوار بشاگرد نقش بسته و فراموش نشده و آن اینکه «بشاگرد را باید بشاگردی بسازد.» به خدا قسم هر جا بوی انقلاب میاید. بوی معنویت میاید. بوی ولایت میاید. همانجا بوی مردمسالاری هم میاید. ❤️بچه های جهادی که حاج عبدالله را دیده اند معنویت و انقلاب و ولایت و مردم سالاری را در صورت آن پیر مجاهد دیده اند و فراموش نمیکنند. امروز باید دید چطور جوانهای بشاگردی که حاجی تربیت کرده بود خودشان منطقه را رشد داده اند و تبدیل کرده اند به یک پایگاه قوی انقلاب اسلامی. @ali_mahdiyan
لاتاری 🌲آنهایی که دلشان برای تنگ شده وقتش است بیایند و یک بار دیگه مزه غیرت و مردانگی را بچشند. اما این بار نه به روایت دهه چهل بلکه این بار با رشدی که این حقیقت طلایی در ایران کرده است آنهم بعد از نیم قرن. رشدی که هم تا اعماق وجود انسان امروز ایران ریشه دوانده و هم توسعه نگاهی که طعم دیگری به آن داده. 🌲 دستمریزاد به . از وقتی ساخته او را دیدم مدهوش این واژه پر رمز و راز شده ام. . مفهومی که کرور کرور پول خرج میکنند که در این کشور نابودش کنند و باز چشم تیز بین جوان فیلم ساز دهه نود آن را رصد میکند. در بچگی و سادگی امیرعلی در دل بی قرار موسی و در همه نگاههای مردانه ای که جواد عزتی با آن بازی متفاوتش بروز میدهد. 🌲مهدویان غیرت را نشان میدهد غیرتی که از دوران قیصر تا امروز عمق گرفته است دیگر یک حس طبیعی مردانه نیست باید موسی را ببینیم تا عمق این تفاوت را بفهمیم. اما دقت کنید که عمق این غیرت پیش فرض مهدویان است ولی مساله او نیست. 🌲مساله مهدویان همان چیزی است که باعث میشود پدر امیرعلی دنبال چاه توالت خانه اش باشد و پدر نوشین خانواده اش را نابود کند. مساله مهدویان همان چیزی است که امیرعلی آن را با عشق میفهمد ولی درک روشنی از آن ندارد. مساله مهدویان همان چیزی است که موسی از آن توبه میکند و به خاطر آن درد میکشد. یعنی پیدا کردن نگاه کلان به پیرامونمان و شکستن پیله کوچک زندگی شخصی. آنانکه خیال میکنند غیرت را ولو با همه عمقش میتوانند کلید رهایی از مشکلاتمان کنند خطا میکنند. بالهای غیرت ایرانی باید گسترده شود. سیاسی باید بود. غیرتی که موسی داشت عمق داشت ولی گسترده نبود. و او از همین بی توجهی که به هزار دلیل شرعی برای خودش درست کرده بود در رنج بود. 🌲هر چند صدای این غیرت ایرانی که امام به مهدویان آموخته است گوشنواز است اما مهدویان خوب میداند هنوز روش موسی ناپخته است و برای همین رفیق پخته تری را معرفی میکند که عقلانیت مبارزه را هم دارد. من این نقد لطیف مهدویان را به موسی میپسندم ولی درک میکنم که حرف او چیز دیگری بود. لذا قطعا مساله او را با حاج کاظم در آژانس شیشه ای اشتباه نمیگیرم این حرف دیگری است. 🌲آنچه باعث میشود مبارزه جهانی که با شیطان راه انداخته ایم با طعم غیرت مزه مزه اش کنیم و مشکلات داخل پیله هایمان ما را از غیرت نسبت به هویت مان غافل نکند. و این همه دارایی ما است. چقدر خوب و به موقع و چه دوست داشتنی حرف خودش را زد به طعم غیرت. @ali_mahdiyan