eitaa logo
شیخ علی عالمی
249 دنبال‌کننده
314 عکس
96 ویدیو
8 فایل
طلبه ساده اگر قبولمان کنند... 📌مطالب کانال: 🔸 یادداشت های شخصی 🔸 بارگزاری فایل های صوتی و تصویری 🔸اعلام مراسمات 🔸 نکات تربیتی و معرفتی 🆔 https://eitaa.com/alialemi
مشاهده در ایتا
دانلود
ای شهیدان شما افتخار مایید و ما مدیون مادران شما. 🔻روز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ؛ روز گرامیداشت مادران شهدا https://eitaa.com/alialemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هوش مصنوعی پرسیده : اگر شیطان بودی، چگونه مردم را از خدا دور میکردی؟ جوابشو ببینید واقعاً جالبه https://eitaa.com/alialemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مریم ابراهیمی، فعال حوزهٔ تسهیل‌گریِ ازدواج در حضور رهبر انقلاب: گلایه دارم از پسرانی که زمان مهریهٔ ۱۴ سکه دم از ولایت‌مداری می‌زنند اما به خرید جهیزیهٔ ایرانی که می‌رسد سخنان شما را فراموش می‌کنند. قابل توجه پسرای سخت پسند 😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ربات جراح ایرانی روی ربات آمریکایی را کم کرد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/alialemi
◼️ شور حماسی(عربی) یا ایها السابقون.. ✍️ 🎤 کربلایی حمید عسکری شهادت مورخ ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۳ ثارالله کرمان
حقیت نوری حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها).mp3
15.16M
🌀 بیانات عمیق پیرامون: «حقیقت نوری حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها)» به مناسبت ولادت آن حضرت؛ در درس "عرفان در وادی عمل" (شنبه: ۱۴۰۳/۱۰/۰۱) ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌹 استماع این جلسه، برای معرفت پیدا کردن به مقام و منزلت حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) بسیار مؤثر می باشد. ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
هدایت شده از ریحانه
🌷پوستر ویژه «ریحانه» KHAMENEI.IR ❤️ حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها؛ پدیده‌ شگفت‌انگیز آفرینش ✏️ رهبر انقلاب: اگر ابعاد وجودی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را انسان بتواند احصاء کند و ببیند، یقین میکند که این یک پدیده‌ی شگفت‌انگیزی است در آفرینش عالم؛ دختر جوانی که در اوایل جوانی، از لحاظ معنوی و رتبه‌ی هویّت ملکوتی و جبروتی به جایی برسد که خشم او موجب خشم خدا، و خشنودی او مایه‌ی خشنودی خدا بشود... خیلی چیز عجیبی است! عظمت را ببینید!... ۱۴۰۳/۹/۲۷ 📥 نسخه قابل چاپ 🖥 @khamenei_reyhaneh
«خاطره دیدار مداحان با رهبر انقلاب یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳» ✍️ 🔻قسمت اول 🌱 برای اولین بار بود که داشتم میرفتم حسینیه امام خمینی ره. چند باری در مرقد مطهر امام خمینی ره حضرت آقا رو از دور دیده بودم ولی این بار به شوق این که از فاصله ای نزدیک تر میخوام چهره نورانی آقا رو ببینم شب به سختی خوابیدم . 🌱 ساعت 3ونیم شب بود که از خواب بیدار شدم و به شوق دیدار آماده شدم تا راهی تهران بشم. همسرم برام چند تا شیرینی گذاشته بود تا در بین راه بخورم اما چون ضعف کرده بودم یکیش رو همون موقع حرکت نوش جان کردم 😋 🌱بین راه پشت فرمون دائم برای خودم تصویر سازی میکردم که یعنی میشه برم اون جلوی حسینیه بشینم و راحت به چهره آقا نگاه کنم و عوض همه روزهایی که حسرت دیدن آقا رو داشتم یه دل سیر نگاش کنم. 🕕ساعت 6 صبح بود که رسیدم تهران ماشین رو تو پارکینگ طبقاتی خیابان مجاور پارک کردم و منتظر بودم تا دوستان قزوینی برسند ؛ چون کارت ورود به جلسه رو باید ازشون تحویل میگرفتم. چندین بار تماس گرفتم تا ببینم کجا هستند و خدا خدا میکردم دیر نرسن و حسینیه پر بشه ولی متاسفانه تا برسن ساعت 7 ونیم شد. من دلم طاقت نیاورده بود نماز صبح رو همون جا تو پارکینگ خوندم‌ و راه افتادم به سمت حسینیه ، راستش راه رفتن با لباس آخوندی تو خیابون های تهران تو این روزا خیلی سخته اما توکل به خدا راه افتادم آفتاب هنوز طلوع نکرده بود صدای پرنده ها بالای سرم تو خیابون سکوت گرگ و میش هوا رو شکسته بود. سر کوچه های مجاور به حسینیه بچه های نیروی انتظامی آماده باش بودند و تو اون سرمای صبح با سکوت و دست به جیب ایستاده بودند. از کنارشون رد میشم و سلام و علیک گرمی میکنم و خسته نباشید میگم بهشون... چون تا حالا نیومدم حسنیه آدرس رو ازشون میپرسم و حرکت میکنم به سمت مقصد 🌱 میرسم جلوی حسینیه ؛صف طولانی تشکیل شده و همه دارن سعی میکنند زودتر برن داخل تا جا گیرشون بیاد. من هم با حسرت داشتم نگاه میکردم و دلم شور میزد که نکنه جا پر بشه و نتونیم بریم داخل. همین طور که منتظر بودم دیدم دو تا از بچه های لُر بختیاری هم با لباس محلی دنبال مسئول استانشون میگردن که کارت هاشون رو تحویل بگیرن و برن داخل . یکیشون خیلی ناراحت بود و میگفت مسئول که نباید بی خیال باشه باید اینجا باشه تا هرکی اومد کارتشو بده و بره داخل.هوا سرد بود و برای این که زمان زودتر بگذره در و دیوار و خونه های اطراف و ماشین های پلاک دولتی که از جلو حسنیه رد میشد رو نگاه میکردم. یه دفعه یه ماشین جلوم ترمز زد ، حاج بود از بچه های زحمت کش مجموعه ؛ سلام علیک کردیم و گفتم مگه قرار نبود بیای گفتش که قسمت نیست اداره گفته باید بریم سر کار با همون لبخند همیشگی ولی با حسرت خداحافظی کرد و رفت. چند دقیقه بعد یه ماشین جلوی در حسینیه نگه داشت و یه آقای خوش تیپ از ماشین پیاده شد وقتی خوب نگاه کردم دیدم آقا از شعرای انقلابی و از رفقای قدیمی کانون نغمه پردازی ،اومد به سمت من و خوش و بشی کردیم گفت (از بچه های )رو ندیدی ؟ هر چه قدر زنگ میزنم گوشیش خاموشه. گفتم آقا رضا احتمالا رفتن داخل گوشی هارو تحویل دادن. موقع خدا حافظی با حسرت بهش گفتم کاش به شما گفته بودم برای من هم کارت بگیری الان میومدم داخل ، تا بچه‌ها ی قزوین برسن فکر کنم حسینیه پُر بشه... 🌱هوا سرد بود من برای اینکه سرما تو جونم نره قدم زنان رفتم به سمت ورودی خیابون کشور دوست تا شاید بتونم راهی پیدا کنم برم تو . وقتی رسیدم چندتا از دوستان شاعر و مداح شاخص مثل ، و و رو دیدم که با کارت جایگاه ویژه به دست آماده بودن برن داخل . خیلی حسرت خوردم پیش خودم گفتم کاش میشد منم میتونستم کارت ویژه بگیرم برم جلوی حسنیه بشینم اما باز ناشکری نکردم و گفتم خدا رو شکر همین که برای اولین بار قسمت شده بیام از سرم هم زیاده ان شاء الله دفعه های بعدی. 🌱 خلاصه ساعت شد هفت و نیم صبح و بچه های قزوین رسیدن ؛ و دو تا مداح جوون هیاتمون(هیأت) هم اومده بودن ؛خدا رو شکر امسال قسمت شد با این دو عزیز بیایم که بار معرفتی مداحیمون رو پای منبر حضرت آقا تقویت کنیم و دست پُر برگردیم . با هم رفتیم تو صف ورود به حسینیه . 🌱اول گوشی هارو تحویل دادیم رو رفتیم تو صف، جمعیت زیاد بود و گویا درهارو بسته بودند تا ازدحام جمعیت پیش نیاد. تو چند تا ستون حدود دویست یا سیصد نفر منتظر بودیم تا درها باز بشه بریم تو ، انتظار طولانی شد... ادامه دارد... https://eitaa.com/alialemi
«خاطره دیدار مداحان با رهبر انقلاب یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳» ✍️ 🔻قسمت دوم 🌱از هر ستون صدای یه مداح خوش صدا میاد که دم میگیرن و میخونن و بقیه هم همراهی می‌کنند. از ستون اول سمت چپ ما هر از چند گاهی یه صدای بم گیلگی شروع میکرد با همون لهجه شیرینش دم میگرفت ، واقعا این دم گیلکی سوز عجیبی داره. یاد اربعین افتادم ؛ ورودی گیت ها که میخوایم وارد مرز عراق بشیم... یکی از عقب جمعیت دادمیزنهمیگه : آقایونی که جلو هستید بگید ببینیم چه خبره چرا جمعیت تکون نمیخوره ؟ یه برادر هم از جلو با شوخی میگه: داداش گیت های ایران مشکلی نداره، گیت های عراقی دیر راه میندازن ،گویا جوهر مهرشون تموم شده😅 آره اینها شوخی بود اما نه! گویا این حضور، این زیارت و این بیعت با پسر حسین بن علی علیه السلام خودش کربلایی است در عالمی که پر شده است از یزیدیان و ما آمده بودیم تا با زبان سید مقاومت شهید حسن نصرالله بگوییم: ( ما ترکناک یابن الحسین). 🌱تقریبا یه ساعتی سر پا تو صف بودیم تا خبری بشه ، هی به جیب بغلم دست میزدم فکر میکردم گوشی پیشمه تا یه کم مشغول کنم خودم رو اما بعد یادم میفته که تحویل دادم . به قول یکی از بچه ها اینقدر به گوشی عادت کردیم وقتی جیبمون خالیه باز انگار داره ویبره میزنه 😅 🌱 هر چه زمان میگذشت و خبری نمیشد اضطرابمون بیشتر میشد هی به بچه ها میگفتم اگه آقا رو دیدید حسابی انتقاد کنید ازش که چرا اینقدر دیر راه افتاده ؟البته بعدا فهمیدم اون بنده خدا هم تقصیر نداشته چند تا از بچه ها دیر رسیده بودن به اتوبوس و همین باعث تأخیر شده بود. محمد حیدری هم که با یه ذوق و شوقی اومده بود نا امید شده بود میگفت حاجی همه تصوراتم بهم ریخت کلی رویا پردازی کرده بودم برای این دیدار دیگه فکر کنم باید قیدش رو بزنیم. 🌱از پشت سرم خبرای تلخی به گوشم میخورد که داشتند میگفتند : میگن حسینیه اصلی پر شده، صحن زیبنیه هم جا نیست. با این خبر انگار یه پارچ آب یخ ریختن سرم اما باز امید داشتم و تو دلم متوسل شدم به پدر مرحوم حضرت آقا . از همون ده روز پیش هم که پیگیر بودم بیام اول یه فاتحه ای هدیه کردم به ایشون تا خودش این دیدار پسرش رو قسمتم کنه چون اعتقاد دارم توسل به سادات جواب میده . یه بار تو زندگی برای کربلا رفتن به یکی از سادات مرحوم محلمون متوسل شدم و جواب گرفتم. چند دقیقه ای گذشت انگار این توسل ها جواب داد تو همین حال نا امیدی بودیم که یه دفعه در ورودی حیاط حسنیه باز شد و همه صلوات فرستادن... ادامه دارد... https://eitaa.com/alialemi