💢فلسفه تاریخ، تحولات جوامع و منطق تاریخ💢 صفحه 1 از 2
🔹 یکی از دغدغه های مهم شهید مطهری، #فلسفه_تاریخ است. حجم زیادی از کتابها و همچنین یادداشت های ایشان که - نشان دهنده دغدغه فکری ایشان است - ، اختصاص به مسئله «فلسفه تاریخ» و «تکامل تاریخ» دارد.
🔹 اهمیت این موضوع برمیگردد هم به مواجههای که ایشان با نگاه سوسیالیسم و کاپیتالیسم دارد و هم حساسیت و دغدغهای که در خصوص انقلاب اسلامی و آینده آن دارد. وی در یکی از فهرستهای یادداشتهایش نوشته است:⬇️
". فايده فلسفه تاريخ ... : امكان پيشبينى." (يادداشتهاى استاد مطهرى، ج12، ص: 326)
🔹در این یادداشت برخی مدعیات ایشان در خصوص فلسفه تاریخ را فهرست وار تقدیم می کنم:🔽
1️⃣ ایشان در تفاوت #فلسفه_تاریخ و #جامعهشناسی میفرماید:⬇
"زمانى ما جامعه را در حال ثبات مطالعه مىكنيم. مثلًا كسى كه مىخواهد اطلاعات جامعهشناسى درباره جامعه ما داشته باشد جامعه امروز ايران را از جنبههاى مختلف مطالعه مىكند و اطلاعاتى در اختيار افراد مىگذارد. اين يك مطالعه جامعهشناسى است. ولى يكوقت جامعه امروز را در ارتباط با گذشته، و گذشته را با گذشته خودش ـ يعنى حاضر را با گذشته و آينده ـ مجموعا يك واحد در حال جريان در نظر مىگيريم، بعد مىخواهيم بدانيم قانون اين جريان چه قانونى است. فرق «فلسفه تاريخ» با «جامعهشناسى» اين است كه جامعهشناسى، #قانون_موجود_جامعه را بيان مىكند، ولى فلسفه تاريخ، #قانون_تحولات_جامعه را بيان مىكند؛ اينجاست كه #عامل_زمان در كار مىآيد." (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج13 ؛ ص383)
2️⃣ایشان، #تاریخمندی را مختص به انسان میداند و معتقد است که حیوانات هرچند برخی زندگی جمعی و منسجم دارند، لکن همگی #بیتاریخاند:⬇
"تاريخ را اگر صرف گذشت زمان بگيريم، هم انسان تاريخ دارد و هم حيوان، چون بر همه، زمان گذشته است، اما در فلسفه تاريخ نظر به اين مطلب نيست، بلكه مقصود تحولات تاريخ است، آن هم از نظر اجتماعى؛ مقصود تحولات جامعه انسان است كه فرع بر وجود عينى جامعه است؛ يعنى انسان در ميان حيوانات اين امتياز را دارد كه يك تاريخ متحول و متطورى دارد. اين تحول وراى تحول زيستشناسى داروينى است. انسان از غير جنبه زيستشناسى يعنى انسان از نظر تحولات اجتماعى، تاريخ مخصوص به خودش دارد ... كه اين تحولات، تحولات زيستى نيست ... به هر حال انسان در ميان همه موجودات يك خصوصيت ويژهاى دارد و آن اينكه داراى تاريخ اجتماعى متحول است. نظامات زندگى اجتماعى انسان متغير است، اما نظامات زندگى حيوانات مثل زنبور عسل از چندين هزار سال پيش تا به امروز فرقى نكرده است. (همان (نقدى بر ماركسيسم)، ج13، ص: 613)
3️⃣ ایشان سرّ تاریخ داشتن انسان را برخورداری انسان از #عقل و #اراده و #آزادی می داند، چرا که موجودی که محکوم غریزه است، جبراً بر یک مسیر مستقیم باید حرکت کند، ولی انسان به واسطه برخورداری از عقل و اراده و آزادی، #امکانِ_تکامل و #امکانِ_انحطاط دارد:⬇
"ما اين مطلب را به اين نحو توجيه مىكنيم كه انسان چون به مرحله عقل و اراده رسيده و يك موجود مختار و آزاد است، صرفا تحت حكم غريزه نيست و وضعش چنين است.
انسان تا وقتى محكوم غريزه است تحول تكاملى نوعى ندارد، تكاملش فردى است و تكامل نوعىاش محتمل است كه از جنبه زيستى به حكم قوانين ديگرى غير از غريزه رخ داده است. غريزه حيوان جلو نمىبرد، حكم يك سرپرست و قيّم را دارد كه از طرف طبيعت قيموميّت مىكند و فقط فرد را پيش مىبرد. انسان به مرحله عقل و اراده كه رسيده، به منزله فرزند بالغ عالم طبيعت است ... که نيازى به سرپرستى غريزه ندارد، كارهايش را با عقل و اختيار خود انجام مىدهد؛ و به دليل آزاد و مختار بودن و از همين مجراى آزادى و اختيار، برايش امكان نوع خاصى از تكامل هست كه تكامل اجتماعى تاريخى است، همچنان كه نوعى تكامل فردى اختيارى هم دارد؛ و به همين دليل هم برايش امكان رجعت و انحطاط و انحراف به چپ و راست هست، در صورتى كه حيوانات جبراً روى يك خط مستقيم سير مىكنند. (همان ص:614)
ادامه دارد ... 👇
💢اضلاع مأموریت تمدنی حوزههای علمیه💢 صحفه 1 از 2
🔹3 اردیبهشت امسال در نشستی که به همت «گروه حوزه و روحانیت» (وابسته به مرکز مطالعات راهبردی حوزه) و پیگیری مجدانه و مخلصانه برادر عزیزم آقای عبدالحسین مشکانی برگزار گردید، تلاش کردم مأموریتهای حوزه علمیه در قِبال انقلاب اسلامی را صورتبندی و منظم کنم که خلاصهی آن تقدیم میشود:👇
🔹با توجه به افق حرکت انقلاب اسلامی و پیدایش عصر جدیدِ تمدنی اسلام، ضروری است که #مأموریت_حوزه_های_عملیه، متناسب با سطح و گستره مأموریت انقلاب اسلامی بازخوانی گردد. از اینرو بازخوانی مأموریت حوزههای علمیه، از بستر فهم #اضلاعِ رقابت جدی انقلاب اسلامی و جریان استکبار جهانی، در مقیاس تمدنی عبور می کند.
🔹اضلاع تهاجم تمدن غرب🔹
اضلاع نزاع تمدنی انقلاب اسلامی با تمدن مدرن را می توان در #سه_ضلع زیر ترسیم نمود:
➖ ضلع اول؛ هجمه تمدن مدرن به #عموم_مردم و مدیریت حساسیتها و تغییر ذائقه عمومی ملت، از طریق برانگیختن قوای حسی و تخیلی بشر به تعلق بیشتر به لذات و آثار مادی است. در این ضلع، اصلیترین ابزار اقامه اخلاق رذیله توسط تمدن مدرن، دو مقوله بسیار مهم #تکنولوژی و #هنر است که اولی قوای حسی و دومی قوه تخیل انسانها را تسخیر میکند و از این طریق، مکانیزم ایجاد و ارضاء نیاز جامعه را مدیریت میکنند.
➖ضلع دوم؛ هجمه تمدن مدرن به #نهاد_علم_و_عقلانیت، از طریق سیطره مبانی و روش تحقق سکولار در عرصه پژوهش و اندیشهورزی و اختلال در بنیانهای نظری فرهیختگان و نخبگان کشور است.
➖ ضلع سوم: هجمه تمدن مدرن به #نهاد_سیاست_و_تدبیر_جامعه است. این مهم نیز از طریق 1ـ فراهم آوردن بسترهای دنیاگرایی و فساد اخلاقی ایشان و همچنین 2ـ اختلال در دستگاه محاسبه و هزینه و فایده آنها، با خنثی معرفی کردن مدلهای تصمیمگیری و برنامهریزی، در کنار جهانی و خیرخواهانه وانمود کردن سیاستها و راهکارهای سازمانهای بین المللی صورت میپذیرد.
🔹اضلاع مأموریت تمدنی حوزههای علمیه 🔹
➖ ضلع اول
در ضلع اول، حوزه علمیه باید از حساسیتهای ارزشی و ذائقههای معنوی عموم مردم در این جنگ فرهنگی ـ تمدنی محافظت کند. این محافظت و مقاومسازی هم محقق نخواهد شد، مگر از طریق #سازماندهی عموم مردم در #فناوریهای_اجتماعیِ اسلامی ـ انقلابی.
توضیح اینکه اکنون، محافظت از ذائقه عمومی مردم صرفاً با منبر و توصیههای اخلاقی امکانپذیر نیست، چرا در حال حاضر جریان رقیب با دو ابزار هنر و تکنولوژی و برانگیختن افراد به مشارکت و تعامل در پلتفرمهای رفتاری خود، اخلاق رذیله و حساسیتهای ضد فطری مدنظر خود را اقامه و نهادینه می کند. ایستادگی در برابر چنین هجمهی فرهنگی پیچیدهای جز از طریق احیاء و نهادینهسازی فناوریهای اجتماعیِ اسلام و انقلاب اسلامی میسور نیست. مطالعه گذشته 40 ساله انقلاب اسلامی نیز گواه این مطلب است که بخش وسیعی از ماندگاری و عمقیابی ارزشهای الهی در جامعه انقلابی ایران، مرهون حضور و مشارکت مردم در فناوریهای اجتماعی به مانند «هیآت مذهبی»، «ساز و کارهای روزانه مسجدی»، «راهیان نور»، «اهتمام به حج بیتالله الحرام و زیارت مشاهد مشرفه»، ««حضور در مراسمات مذهبی مانند اعتکاف و احیاء شبهای قدر»، «راهپیماییهای 22 بهمن، روز قدس و ...»، «مشارکت در خیرّات و مبرّات» و دهها فناوری اجتماعی دیگر است. #مشارکت و #توسعه_اختیارات و #آزادی فراهم آمده در این فناوریهای اجتماعی، مهمترین عامل احیاء و ماندگاری ذائقه معنوی و ارزشی عموم مردم، مبتنی بر عنصر #اقناع میباشد. در این مرحله لازم است که #هنر_انقلابی و #تکنولوژیهای_بومی کاملاً در خدمت چنین راهبردی قرار گیرند تا #مکانیزم_ایجاد_و_ارضای_نیاز تا حدی در کنترل فرهنگ اسلامی انقلابی قرار گیرد.
➖ضلع دوم
در ضلع دوم، حوزه علمیه باید از نهادینه شدن تئوریهای عقیم و پوسیده مادی در مراکز آموزشی و تحقیقاتی کشور جلوگیری کند و با «پرورش روحیه خودباوری، خلاقیت و نقادی اصولی»، و «آموزش عمیق و کاربردی مبانی دینی»، زمینه مواجهه علمی اندیشمندان با تئوریهای جریان رقیب را فراهم آورد.
نکته حائز اهمیت در این ضلع از مسئولیت حوزه علمیه این است که حوزه علمیه، نباید خود را فقط موظف به تولید مبانی و بنیانهای فکری بداند و خود را از #نحوهی_جریان این مبانی و ارزشهای دینی، در عرصهی #دانشهای_کاربردی (معادلات کاربردی) و همچنین عرصهی #مدلهای_اجرایی (الگوهای سیاستگذاری و برنامهریزی) منعزل بداند. بلکه میبایست حوزه علمیه، خود را متعهد به هدایت و نظارت نحوهی جریان ارزشها در دانشها و مدلها بداند و بر درستی این فرآیند، تحفظ نماید و در ضمن یک الگوی جامع تولید علم و اصل قرار دادن #تفاهم_نخبگانی، نسبتِ علوم حوزوی، دانشگاهی و کارشناسی اجرایی را منقح کند.