eitaa logo
العالم بزمانه
120 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
«الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس» @HaeriDarzi https://eitaa.com/almogaddemat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
📄برای شیخ کریم! 🖋عطا یاوری 🔻سال چهارم طلبگی ام بود که وارد شدم. همان روزها حرف از استادی بود که با طلبه ها بیشتر رفیق بود تا استاد. قرار بود لمعه را با او بخوانیم. طلبه ها بین خودشان "شیخ کریم" صدایش می زدند. 🔻شیخ خوش پوش و باصفایی بود. خنده هایش را کاملا به یاد دارم، خیلی تماشایی می خندید. محاسن بلندی نداشت، عمامه کوچک و خوشکلی هم می بست. به قول خودش گریه ای بود، آنقدر لطیف بود که به کوچکترین مسئله ای اشک می ریخت. اشکش دم مشکش بود. سر به زیر، خجالتی و بسیار متواضع. دلسوزی اش ضرب المثل بود. اگر برای طلبه ای مشکلی پیش می آمد همه می گفتند برو سراغ "شیخ کریم". 🔻یکی دو روز پیش تله ای برای شیخ ما پهن کرده بودند. نوچه های یک که در ینگه دنیا نشسته و زنان و دختران ما را به فحشا دعوت می کند. قیافه حمایت از می گیرد اما می خواهد زنان را تحت سلطه مردان هوس باز درآورد. 🔻نقشه ای کشیده اند تا تهمتی به شیخ بزنند و مثلا را ببرند. وسط شلوغی بازار زنی کرده جلو می رود و سروصدا می کند، بقیه عوامل نقشه هم اضافه می شوند تا اینطور القا کنند که این زنک را کتک زده. طبیعتا مردم احساساتی می شوند و حتی ممکن است با آن روحانی درگیر شوند و حقش را کف دستش بگذارند. 🔻خودتان را جای شیخ بگذارید، سر به زیر از خیابان رد می شوید که به شما تهمت کتک کاری با زنی را می زنند، آن هم وسط خیابان. لباستان را بکشند، چند باری هم هل بدهند و فحش و ناسزا بگویند که "هی مردک با زن مردم چه کار داری؟" اگر همچو منی جای شیخ کریم بود از کوره درمیرفت. لااقل سر تهمت زنندگان فریاد می زد که خجالت بکشید، دروغ نگوئید، من که کارش نداشتم. 🔻اما شیخ کریم چه می کند؟ چند قدم به عقب بر می دارد، چند قدم جلو می رود، جمعیت احاطه اش کرده، فحش و ناسزای تدارک کنندگان این معرکه ساختگی به گوش می رسد، مردم احساساتی و تحریک شده اند، چند نفری هم با داد و فریاد دفاع می کنند که من بودم و دیدم این حاج آقا کاری نکرده. وسط این هیاهو شیخ کریم از میان جمعیت آرام و محکم قدم می زند و می رود. حتما ذکر یا صاحب الزمان به لب داشته، حتما بعد از تهمتی که به او زده اند کلی گریه کرده. فدای اشک های قشنگتان استاد. 🔸بیچاره ها آمده بودند فیلمی بسازند و مثلا آبروریزی کنند. بالاخره پولی که زن بدکاره از گرفته باید خوراک رسانه ای بسازد تا دشمن شادمان کند. اما بد کسی به تورشان خورده، شیخ کریم اصلا اهل سروصدا نبود، حتی از خودش هم دفاع نکرد و به بهترین شکل اوضاع را کنترل کرد و نقشه را نقش بر آب. @Manahejj
هدایت شده از روزنه
تجمع های ، علیه ارزشها @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸پس از انجام بی دردسر پروژه ، این بار پروژه را از دل سیاسی ترین دانشگاه پایتخت کلید زده اند. 🔸این سنخ تجمعات همزمان با ، خیلی معنا دار است! حرمت شکنی دوقبضه است. 🔸طبیعی است که حرمت امام زاده را متولی اش باید نگه دارد؛ متولی امر دینی در کشور، است. حالا دیگر کار از تجمعات بخش نامه ای در فیضیه گذشته است، حوزه اگر دیر بجنبد پیش خدا و مؤمنین و عموم مردم ایران جوابی نخواهد داشت. 🔸حالا که ماهیت و بند و بست آنان با دولت اعتدال و بی دغدغه بودن نسبت به حفظ حریم شریعت روشن شده، بدنه حوزویان و خصوصا مراجع عظام تقلید باید وارد میدان شوند. 🔸کارهای زیادی می توان کرد؛ مثلا فقط کافی است مراجع عظام دو خط بنویسند که تا هنگام برچیده شدن بساط اقدامات ضدمذهبی سازمان یافته در محیط های آموزشی، هیچ مسؤول دولتی را به حضور نخواهند پذیرفت! آنوقت است که به چشم بهم زدنی هنر کابینه امنیتی مستقر را خواهید دید و ثابت خواهد شد که اولا بانی این تجمعات غریبه نیست ثانیا در برخورد هم دولت دست بسته نیست اما...! اگر کشور اینقدر بی قانون و هرج و مرج است، چرا اجازه نمی دهند تجمع علیه اوضاع اقتصادی فعلی در دانشگاه برقرار شود؟!! 🔹گرچه نباید بازیچه طراحی های مشترک بدخواهان داخلی و خارجی شویم و اولویت های اقتصادی را نباید فراموش کرد اما نمی توان و نباید شاهد قربانی شدن ارزشها در مرکز تشیع باشیم. @rozaneebefarda
💠 گزارشی از داستان ❖ مرحوم آیت‌الله‌ حاج سید احمد زنجانی در کتاب می‌نویسد: 🔻 📝 اين ماه دی است. هفدهم دى سنه 1314 مطابق روز منحوس 13 شوال 1354، روزى بود كه زن شاه كه ملكه‏‌اش ناميده بودند، با دو تا دختر شاه، بدون حجاب به دانشسرا رفتند؛ امّا ملكه در عين حال، در حجاب بود؛ چنانچه در عكسى كه همان روز برداشته بودند، فقط يك قسمت از صورتش پيدا بود و بقيّه مستور بود؛ مثل اينكه آثار جبر و اكراه، در پيكرش نمايان بود؛ ولى دخترانش در نهايت لاقيدى، مثل اينكه اصلاً تقيّد به آئين اسلام ندارند. ● ... اين آژان‏‌هاى شهربانى‌‏ها، چه آتشى روشن كردند. اینکه در کوچه‌ها، چادر از سر زن‌ها برداشتند و روسری‌ها پاره کردند، به جاى خود؛ در خانه‌‏ها، از صندوق‌‏ها و در حمّام‏‌ها، از بقچه‌‏ها نيز چادر بيرون آورده، بردند. يكى از ارباب اطّلاع نقل كرد كه شهربانى مشهد، به مركز راپورت داده بود كه هجده هزار روسرى در شهربانى جمع شده، تكليف آن چيست؟ چه زن‌‏هاى عفيف در حالتى كه چون بيد مى‏‌لرزيدند، جلب به شهربانی‌ها كردند و در دادگسترى‏‌ها، جرم و حبس نوشتند؛ در صورتى كه اصلاً چنين قانونى نبود كه آن‌ها را مخالف آن قانون قرار داده باشد. چه قدر زن، از ترس بچّه سقط كرد و چه قدر زهره چاك شد، سر به خاك فنا نهادند، شماره‌‏اش را خدا مى‏‌داند. اسم اين، نهضت بانوان بود، با اينكه بيچاره زن‏ها، در زير اين شكنجه‌‏ها، سخت در فشار بودند. ● خوشم آمد از يك زنى كه عازم مشهد بوده، همين كه به دروازه مشهد رسيده بود، آژان كه مأمور دروازه بود جلو او را گرفته بود كه بايد سرت را باز كنى، او قبول نكرده بود. آژان هم راه نداده بود. هر چه خواسته بود با پول و التماس، دست تعرّض او را كوتاه نمايد، نشده بود. با اينكه آژان، نوكر پول است و قانون به هر مهمّى را فداى پول مى‌‏كند، نمى‏‌دانم چه طور شده بود كه پول نيز حلّ اين مشكل را نكرده بود. زن از همان جا، رو به گنبد شريف كرده، عرض كرده بود: «السلام عليك يا علىّ بن موسى الرضا!» من از راه دور، (گويا از تبريز يا اصفهان آمده بود) به قصد آستان‌بوسى تو آمده‌‏ام؛ ولى شريعت جدّت اجازه نمى‌‏دهد كه من با هيئت زشت وارد آستانه‌ات بشوم. همين عرض سلام مرا از اينجا قبول كن و مرا مرخّص كن. اين عرض را كرده، پس ماشين را برگردانيده، وارد مشهد نشده بود. واقعا مردانگى كرده! از اين مقوله زن، خيلى سراغ دارم كه از آن تاريخ كه آژان‌‏ها دست تعرّض به چادر آن ها دراز نمودند، از خانه قدم بيرون ننهادند. ● از انصاف نگذرم، همه آژان‌ها، بد جنس نبودند، آژان‏‌هاى نجيب و اصيل هم زياد است. خيلى از آن‌ها بودند كه خودشان را مورد مؤاخذه قرار مى‏‌دادند؛ ولى دست به طرف ناموس مردم دراز نمى‌‏كردند. جميع طبقات همين طورند؛ خوب هم دارند، بد هم دارند. همه را يك كاسه نمى‌‏شود حساب كرد. هستند اشخاصى كه در لباس تقوا و پرهيزگارى مى‌‏باشند؛ ولى در باطن، از هيچ گونه نافرمانى خدا فروگذار نمى‌‏كنند؛ گرگ‌اند در صورت ميش. و بالعكس، اشخاصى هم هستند در جامه نظامی؛ ولى در نهايت پرهيزگارى. @shobeiri
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواجهه صریح با در یک مراسم رسمی 🔸حاشیه روزنه چرا باید کار به جایی برسد که در یک مراسم رسمی، کشف حجاب مسئله شود؟! آیا این به معنای رسمیت بخشیدن به کشف حجاب توسط متولیان فرهنگی کشور نیست؟ یا مسئولان مستقیم این ، کمترین برخورد با این قبیل اتفاقات تلخ است. @rozaneebefarda
هدایت شده از رضا رمضان نرگسی
⁉️ آیا روحانیت، جایگاه اجتماعی خود را از دست می‌دهد؟ ✍🏻 🔻 قسمت اول بسم الله الرحمن الرحیم 📚ماهيت تاريخ، يک ماهيت تکرار شونده است. به همين دليل، يکي از فوايد مطالعه تاريخ درس آموزي و عبرت گرفتن از وقايع گذشته است. 📌 در دوران ، مناصب اجتماعي زيادي در دست روحانيت و قرار داشت که ميراث دوران بود. مثل منصب ثبت املاك و اسناد، قضاوت، طبابت، مديريت اوقاف، آموزش و پرورش و ... ♨️ اين مناصب عمدتاً پولساز بود و باعث شده بود قدرت اقتصادي زيادي در اختيار روحانيت باشد؛ همين مسئله نیز تبدیل به نقطۀ جذّابي شده بود براي نفوذ افراد بي‌سواد يا حتّي بي‌دين و فاسد العقيدة و منافق مثل سيد حسن ، ، و ... ❌ وجود چنين افرادي در سيستم روحانيت، از طرفي بهانۀ خوبي دست دشمنان مي‌داد كه اين‌ها را برجسته كرده و و مردم را نسبت به كل دستگاه روحانيت بدبين كنند و از طرفي ديگر باعث شده بود تا اختلاف در ميان روحانيت بيشتر شود و دسته‌بندي‌ها پررنگ‌تر شود و به راحتي برخي از افراد روحاني برخي ديگر را به راحتي مورد توهين و عتاب قرار دهند كه با نگاهي به كتاب خاطرات نجفي قوچاني () اين مسئله ديده مي‌شود. 🔶 با تسلط ، چون پشتوانه مردمي روحانيت خيلي محكم نبود، حكومت رضاشاه توانست با كمك كليد واژۀ و زدودن خرافات از دين، افكار عمومي را بر عليه روحانيت جهت دهد. بطوري كه در درگيري با رضاخان سر خانواده‌اش، يا در مبارزات با رضاخان، حوزه و روحانيت از پشتوانۀ مردمي خوبي برخوردار نبود و عملاً رضاخان پيروز ميدان شد. 🔻 به نوعي، مي‌توان يکي از دلايل روي کار آمدن رضاخان را ادبار عمومي مردم از حوزه و روحانيت دانست. 🔷 پس از روي کار آمدن رضاخان، سياست‌هاي ضد ديني و ضد روحانيتي که رضاخان به کار گرفت (مناصب سنتي را از دست روحانيت خارج كرد) باعث شد روحانيوني که منافقانه به سلك روحانيت آمده‌ بودند، لباس را کنار گذاشتند و ريش شان را تراشيدند و رسماً از حوزه روحانيت بيرون آمدند. با کنار رفتن اين افراد و باقي ماندن افراد خالص و مخلص در حوزه، کم کم دوباره نگاه عموم جامعه نسبت به روحانيت و حوزه اصلاح شد و نگاه مثبتي شکل گرفت. خصوصاً بعد از ماجراي مسجد تنفر عمومي نسبت به رضاشاه شدت گرفت بطوري كه حتّي ديگر رضاشاه در ميان دولت‌مردان خودش نيز جايگاهي نداشت. ✅ و از آن طرف نگاه‌ها به طرف روحانيت چرخيد تا جايي که در زمان محمدرضا شاه اقبال عمومي نسبت به حوزه و روحانيت به نهايت خودش رسيد. و در نتيجه اين اقبال عمومي در درگيري محمد رضا و روحانيت شيعه - خصوصاً بعد از مأموريت محمد رضا براي اجراي طرح در ،- روحانيت شيعه پيروز شد و به وجود آمد. @DrRamazan