eitaa logo
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
1.9هزار دنبال‌کننده
90 عکس
31 ویدیو
88 فایل
ادمین @Alhamd_leallah کانال شرح الجامی @sharholjami کانال شرح ریاض السالکین @RiazAlsalekin کانال مختصرالمعانی @MOKHTASAR_ALMANI
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت چهارم @alnokat
♨️نقد اشکالات لکان و جانسن بر استعاره سنتی و نوپدید بودن استعاره مفهومی: 💠پاسخ تفصیلی مجال مناسبی می طلبد که ان شاء الله امید است در ضمن مقاله ای نوشته شود. 💠اما پاسخ اجمالی: 💠از آنجا که علم بلاغت ازشاخه های های علوم العربیه است و این عنوان یعنی مربوط بودن قواعد استنباطی و دستاورد های علمای ادب به قواعد دستور زبانی و درون زبانی فقط، ممکن است با نگاه بدوی به گزاره های آن، تبیین استعاره سنتی توسط لکان و جانسن و بالتبع اشکالات آنها به استعاره سنتی صحیح جلوه دهد،اما واقعا چنین است؟ 💠جواب منفی است زیرا متفکرین و محققین زبانشناس اسلامی فقط بند به تحلیل مطالب درون زبانی و دستور زبانی نبوده اند بلکه قواعد دقیق مربوط به اصل زبان نه تنها زبان عربی را نیز کشف و تبیین نموده اند. 💠نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در کتب ادبی برای سهولت تعلم مبتدی و انس ذهنی، معمولا به اصل و اساس قواعد تصریح نمی شود و بیشتر کار روی مصادیق لفظی صورت میگیرد و به تحلیلات در حواشی و لابلای کلمات اشاره می گردد. 💠مثلا شمردن علائق در مجاز برای انس ذهنی مبتدی است با نمونه هایی از مجاز و دال بر حصر نیست بلکه ملاک وجود مناسبت است. 💠اما نکته اصلی که علمای بلاغت بدان خیلی اهمیت می دهند آن است که بلاغت متکی است به وجود ذوق سلیم در چهار چوب قواعد صرفی و نحوی که صحت و فساد کلام بند به آنها است. 💠علمای بلاغت از آنجا که مطالبشان معنون به عناوین دستور زبانی است فقط، این امر موجب شده قواعد استنباطیشان مختص به لفظ دانسته شود. 💠 اما با توجه به عمق مطالب و دید غیر سطحی امر به گونه ای دیگر است.... 💠مثلا در اشکال اول گفته شده:استعاره مختص الفاظ است نه تفکر و اندیشه. 💠این نسبت از کجا آمده؟ 💠از اینکه علمای بلاغت امثله و ظاهر کلامشان در رابطه با الفاط است فقط و با تفکر و اندیشه بیگانه است. 💠اما با دقت در گزاره های آن ها خلاف این امر ثابت می گردد. 💠برای مثال:در علم بلاغت حجیت یک استعمال بلاغی بند به اشعار عرب نیست، بر خلاف علم نحو که فقط در بحث مستندات باید از قران یا اشعار دوران جاهلیت یا اسلامیین استفاده گردد. 💠در علم بلاغت اگر یک گزاره را ذوق سلیم بپسندد ولو مستند آن یک شعر فارسی باشد پذیرفته شدنی است. 💠این به چه معناست؟آیا این غیر از آن است که ملاک در استعاره و ... تفکر و اندیشه است که از آن به ذوق سلیم تعبیر شده است؟ 💠اشکال دوم این بود که استعاره زبان نامتعارف است و در زبان روز مره بکار نمیرود بلکه باید فقط در قالب شعر و عبارات فصیح و بلیغ باشد. 💠این اشکال نیست بلکه یا تهمت است یا عدم فهم کلام علمای معانی بیان. 💠بیانیون قائل اند کلامی که مقتضای حال،بلیغ بودن انرا می طلبد اگر دارای معانی ثانویه مثل استعارات و مجازات و تشبیهات و...نباشد، ملحق به صوت حیوان است، اما نگفته اند که در زبان متعارف از استعارات و ...استفاده نمی شود. 💠 استفاده می شود و این استفاده برای اهل زبان بدیهی است، اما چون همه قواعد به طور کامل رعایت نمی گردد کلامشان به حد بلیغ بودن نمیرسد لذا عدم اعتنا به آن و عدم بررسی بدلیل کامل نبودن است نه اینکه هیچ صنعتی از صنایع ادبی در آن رعایت نشده و امکان استفاده در آن نباشد. 💠اما چه چیز باعث این برداشت غلط از سوی این منتقدین شده؟ 💠جواب آن است که: 💠قدماء مطالب را بدون تفکیک کردن بررسی کرده و در لابلای دستاورد های گرانبهای دستور زبانی، تحلیلات زبانشناسی را گنجانده اند که برای فهم آنها نباید درگیر اصطلاحات روز زبانشناسی شد و با خواندن سنتی عمیق پی به آنها برد. ❇️پاسخ از مابقی اشکالات و بررسی مفصل در آینده ان شاالله. ✍مومیوند @alnokat
✅تقدم و تاخر اعتباری می توانند از حیث اعتبار معتبِر قابل انفکاک باشند یعنی متضایفین نباشند: 💧قد یکون قصد المتکلم الی تقدیم المعمول، فلا یکون تاخیره مقصدا و قد یکون الی تأخیر الفعل فلا یکون تقدیمه مقصودا‌؛ ان احدهما ینفک عن الاخر بالقصد. 📗 ر.ک: شرح ملاجامی با حاشیه جناب افندی. 💠تفریع: 💠ان مثل القنوت و ان اعتبر تاخره عن القراءة الا ان القراءة لم یعتبر تقدمها علی القنوت،اذ لیس من شرط صحة القراءة ان تتقدم علی القنوت و الا یلزم عدم صحة القراءة فیما اذا لم یتعقبها القنوت. 📗القواعد الفقهیه،محمد باقر الایروانی ج۱ ص ۵۱ @alnokat
♨️...و هنا أمر مهمّ لا بدّ من التنبيه له، و هو أنّ الظهور الّذي عرفت حجّيته هو الّذي يفهمه أهل تلك اللغة من اللفظ، أو من زاولها، و قتلها خبرا، حتى عاد كأحدهم، بل كاد أن يعدّ منهم، فلا بدّ لمن يروم استنباط الأحكام من الكتاب و السنّة من ممارسة هذه اللغة الشريفة، و معرفة عوائد أهلها، و درس أخلاقها و طبائعها، و الاطّلاع على أيّامها و مذاهبها في جاهليتها و إسلامها. 💠و هذا مراد الشهيد الثاني من قوله: أبعد الناس‏ عن‏ الاجتهاد العجم، إذ من الواضح أنّه- سقى اللّه ثراه- لا يريد العجم من حيث النسب، كيف و معظم علوم العربية تؤثر عنهم، و أكثر علماء الدين منهم، بل يريد من له العربيّة تطبّع لا طبيعة، و تكلّف لا قريحة. 💠فليخف اللّه من هذا نعته، و ليدع الفتوى في الحلال و الحرام حتى يحصل له من الممارسة معرفة مجاري الكلام. 💠و كم وقع لعدّة من الأعلام من التحريف الواضح، و الخطأ الفاضح في تفسير الآيات و الروايات ممّا يجب ستره، و لا يجوز نشره، و لو حاول استقصاءه أحد لملأ منه مجلّدات ضخمة، و لكن لحوم العلماء مسمومة، و تتبّع عثرات الكرام سجيّة مذمومة، و ما أحوجنا إلى هذا النزر من البيان إلاّ أداء النصيحة إلى الإخوان (و قد يستفيد الظنّة المتنصّح) و اللّه المستعان. 📗وقایة الاذهان ص ۵۱۵. @alnokat
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
♨️نقد اشکالات لکان و جانسن بر استعاره سنتی و نوپدید بودن استعاره مفهومی: 💠پاسخ تفصیلی مجال مناسبی
♨️تصریح بیانیون به اینکه مبنای مجاز انتقال ذهنی از مشبه به، به مشبه است نه اینکه ملاک اصلی الفاظ باشند: 💠اگر بگویی: قبلاً ذکر شد در مقدمه این فن، اینکه مبنای مجاز بر انتقال از ملزوم به لازم است و برخی از انواع علاقه ها بلکه اکثر آنها مفید لزوم نیستند پس چگونه می شود این مبنا؟ 💠میگویم: لزوم انتقال در جمیع علاقه ها معتبر است البته بوجه ما! 💠 اما در استعاره امر ظاهر است زیرا وجه شبه، فقط اخص اوصاف مشبه به است پس منتقل می شود از از مشبه به، به مشبه، مثلاً اسد استعاره آورده می شود برای شجاع و نه برای زید یا عمرو بخصوص آنها،و شکی نیست در انتقال از اسد به شجاع... 💠در غیر استعاره هم....ادامه... 📗مطول همراه حاشیه شریف جرجانی،ص ۵۷۵. @alnokat
❌عرب بوسیله فعل(اصطلاحی)از چهار‌ امر تعبیر می کند: ۱.وقوع فعل و حدث (این استعمال اصل است): ضرب زید که دلالت دارد بر وقوع ضرب از زید ۲.معنای مشارفت: 💠والذین یتوفون و یذرون ازواجا وصیة لأزواجهم أی والذین یشارفون الموت و ترك الازواج یوصون وصیة لازواجهم. یعنی کسانی که نزدیک مرگ و ترک ازواج هستند. زیرا حین مرگ وصیة ممکن نیست. ۳.اراده فعل؛بیشترین جایی که این نوع از فعل دانسته می شود،بعد از اداة شرط است: 💠اذا قمتم الی الصلواة فاغسلوا یعنی زمانی که اراده نماز کردید نه حین نماز. ۴.قدرت بر فعل: 💠وعدا علینا إنا کنا فاعلین . أی قادرین علی الأعادة زیرا این وعده هنوز محقق نشده پس منظور قدرت بر تحقق است . ✅از آنجا که فعل مسبَب از اراده و قدرت است،در این دو مورد سبب (اراده و قدرت ) جای مسبب نشسته. 📗باب هشتم، قاعده پنجم،مغنی اللبیب ج۲،ص۳۴۴ @alnokat
♨️در آیات زیر دلیل جزم فعل های مضارع (یسری و نبغی و یاتی)در حالی که جازمی وجود ندارد، چیست؟ 💠 واللیل اذا (فجر ۴) 💠قال ذلک ما کنا فارتدا علی آثارهما قصصا( کهف ۶۴) 💠یوم لا تکلم نفس الا باذنه فمنهم شقی و سعید(هود ۶۵) اساتید محترم جواب های خود را منظم(جهت انتشار در کانال) باذکر نام به آیدی @AMoumivand ارسال فرمایند. @alnokat
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
#چالش_ادبی ♨️در آیات زیر دلیل جزم فعل های مضارع (یسری و نبغی و یاتی)در حالی که جازمی وجود ندارد، چ
✍استاد محمد امیری: 💠جناب سیبویه در تفسیر ایه: واللیل اذا یسرِ فرموده اند: 💠حذفت رعایة للمفاصله القرآنیه....جمیع مالا یحذف فی الکلام و ما یختار الا یحذف،یحذف فی الفواصل و القوافی،فالفواصل قول الله عز و جل:( واللیل اذا یسرِ ) (وما کنا نبغِ.) 📗الکتاب ج۲،ص۲۸۹ @alnokat
✍استاد محمد کاظم زاده: 💠کلام سیبویه در مورد آیه (واللیل اذا یسرِ) صحیح است و مورد قبول است(برای رعایت فواصل آیات). 💠اما در مورد آیه (ما کنا نبغِ) این رای صحیح نیست بلکه حذف در این آیه برای دلالت بر یک معنا است و غرض بلاغی موجب حذف آن شده است که در آیه(یوم یاتِ لا تکلم نفس الا باذنه ....)عبارت است از: دلالت بر کوتاهی مدت و نزدیکی رسیدن روز قیامت و قطعی بودن آن.... 📗عبدالطلیف ،العلامه الاعرابیه...ص ۳۵۵ @alnokat
استاد نجیب الله رضایی: 💠دلیل حذف یاء دو چیز است: ۱ - تخفیف ۲ -بلاغت و اتباع رسم قرآنی، چون اتباع رسم در نزد هر اهل علمی واجب است، و تغییرش جایز نیست. @alnokat
استاد محمد علی ابراهیمی: 💠دراولی بسبب تناسب فواصل یاء حذف گردیده. 💠در دومی وسومی بنا بر رسم الخط بقولی وبنا بر اختصار ظاهری بقول دیگر. @alnokat
♨️تفاوت بین علم تصریف و اشتقاق ✅علم تصریف: 💠تحویل الاصل الواحد الی امثلة مختلفة لمعان مقصودة لاتحصل تلک المعانی الا بتلک الامثلة المختلفة. ✅علم الاشتقاق: 💠رد لفظ الی آخر لموافقته فی الحروف الاصلیه و مناسبته فی المعنی. ✅فرق بین علم صرف و اشتقاق: 💠علوم ادب را علماء ادب تعریف کرده اند به: 💠علومی که احتراز جسته می شود بوسیله آنها از خطا در کلام عرب لفظا یا خطا. 💠بنابر این هرچه که این غرض را برساند جزء علوم ادبی محسوب می شود. ✅علوم ادبی را ۱۲ علم شمرده اند و منشا این تعداد آن است که: 💠کلام عرب یا مفرد است یا مرکب که هر یک یا لفظ است یا خط: 💠پس اگر بحث در علم، از مفردات باشد: 💠یا بحث از جواهر و مواد مفردات است که علم مفردات لغت نام دارد. 💠اگر بحث از مفردات از حیث صوَر و هیئات باشد، علم تصریف است. 💠اگر بحث از مفردات از حیث اخذ برخی از برخی دیگر باشد، علم اشتقاق نام دارد... 📗تصریف عزی همراه شرح شریف جرجانی ص۳ . @alnokat
♨️پرس و پاسخ ادبی 💠در تفسیر تبیان و مجمع در ذیل ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکة وقتی احتمال غیر زائده بودن ( یعنی طبیعتا سببیه) را مطرح می کنند و اینکه اصل غیر زائده بودن است ظاهرا با اشکالی مقدر روبرو می شوند: که لاتلقوا ( القاء) باب افعال است و نیازی به تعدیه با حرف باء را ندارد،آنگاه برای توجیه غیر زايده بودن و دفع خود به خود آن اشکال می گویند: 💠این احتمال با دو وجه قابل تقریر است : احدهما: ان کان الفعل متعد اذا کنی عنه أو قدر علی المصدر دخلته الباء کقولک ضربته ثم تکنی عنه فتقول فعلت به و الاخر( = ظاهرا مثال برای اذا قدر علی المصدر ):أن تقول أوقعت الضرب به فجاء علی اصل الافعال المتعدیه. الوجه الاخر :انه لما کان معناه لاتهلکواانفسکم بایدیکم فدخلت الباء لیدل علی هذا المعنی و هو خلاف اهلاک نفسه بید غیره. 💠پرسش من به طور خاص، وجه و حکمت نیاز باب افعال و هر فعل متعدی در آن دو مورد، به باء است؟ @alnokat
AUD-20220821-WA0006.mp3
5.25M
پاسخ از جانب استاد شیخ مصطفی سلیمانیان زید عزّه @alnokat
Ayatollah Aameli Howzeh Emam Hossein Hamedan (2).mp3
27.29M
🎙 صوت سخنرانی استاد آیت الله سید حسن عاملی حفظه‌الله نکات بسیار ناب و مهم در رابطه با ادبیات عرب،لزوم استاد و... سخنرانی در یکی از مدارس حوزه علمیه همدان. @alnokat
💢نظر استاد علیدوست درباره طرح جدید تحول کتب درسی 🔹سوگمندانه طرح مورد نظر برخی از این آسیب‌ها را مطمح نظر قرار نداده است. با این توضیح که حضرات از مجموع ۶ جلد مکاسب با حدود ۲۲۹۰ صفحه اقدام به حذف ۸۱۵ صفحه (حدود ۳۵%) در ۷۳ مورد کرده‌اند و این در حالی است که حذف بخشی از یک کتاب به این‌گونه از ناموفق‌ترین حذف‌ها است. 🔸این رفتار نسبت به فرائدالاصول بیشتر خود را نشان داده است. از حدود ۱۶۵۵ صفحه، ۶۸۸ (حدود ۴۱%) در ۱۰۳ مورد حذف شده است. واضح است که حذف این چنین، به فخامت، هدف و انسجام متن لطمه‌ می‌زند. 🔹کتاب حلقه ثالثه بدیل کفایه الاصول معرفی شده است. کتاب مزبور هر چند از نابغه‌ای شهیر شهید محمد باقر صدر است و فرض را بر این می‌گذاریم که ایشان کتاب را در فراغ بال نوشته است لکن بیش از نصف این کتاب(حدود ۴۳۰ صفحه از ۸۴۰ صفحه) در ۳۶ روز تألیف شده است. 🔸طبیعی است که چنین کتابی -با همه نیکی‌هایی که دارد- نمی‌تواند متن درسی موفقی باشد، هر چند جهت مطالعه و ارجاع، بسیارعالی است. همه کسانی که دستی بر تألیف‌های سترگ دارند، می‌دانند که کتاب -از هر کس به جزء ذات معصوم که باشد- باید در بستر زمان آرام و نه شبانه‌روزی نوشته شود. 🔹کتاب درسی باید هدفی را دنبال کند والّا این که چند مسأله محدود از ده‌ها بلکه صد‌ها مسأله انتخاب شود، از تحقیقات جدید و پیشرفته استفاده نشود و بحث‌های غیر کاملی ارائه شود، نباید به عنوان کتاب درسی معرفی شود. 👈 بیشتر بخوانید: https://b2n.ir/y23464
1_1696897400.pdf
259.2K
استاد علیدوست/ تحول کتب درسی / پاسخی به نقدها @alnokat
خُصوصیّت 💠خُصوص با ضم خاء مصدر خصّ است، مثل عموم که مصدر عمّ می باشد. 💠مصدر وقتی به آن یاء نسب ملحق می شود،تبدیل به وصف می گردد، کما اینکه اگر به وصف یاء نسب ملحق گردد، تبدیل به مصدر می شود، مثل ضارب> ضاربیت. 💠 لذا خصوصیت وصف است. 💠اما خَصوص با فتح خاء وصف است، مثل ضروب. 📓حاشیه دسوقی بر مختصر المعانی ج۱ ص۲۲۶ @alnokat
💠کلمه (مثلا) در عبارات چه نقشی دارد؟ 💠مثل: ان قوانین النحو قد تخصص قد یجرّ الفاعل بمِن. 💠اگر مراد از مثلا، تمثیل باشد( یعنی مصدر وحدث)نقش آن مفعول مطلق برای فعل محذوف است،یعنی: امثّل لک مثلا ای تمثیلا. 💠اما اگر مراد از مثَلا، مثال باشد، نقش آن مفعول به برای فعل محذوف است،یعی اُمثّل لک مثلا ای مثالا. 📓حاشیه دسوقی بر مختصر المعانی ج۱ ص ۲۲۶ @alnokat
💠فائدة منقولة عن التفتازاني تدل على علوّ همته وعدم انقطاعه عن التأليف حتى في سفره : 💠من كلام مولانا سعد الدين التفتازاني في بعض كتبه : 💠فرغت من تأليف شرح التصريف بفريومد في شعبان سنة ثمان وثلاثين وسبعمئة وانا ابن ستة عشر سنة. 💠ومن شرح التلخيص(مطول) في صفر سنة ثمان وأربعين وسبعمئة بهراة. 💠ومن اختصاره (مختصر المعانی)في سنة 746 بغجدوان. 💠ومن شرح التنقيح في ذي القعدة سنة 748 بخوارزم. 💠 ومن شرح الشرح المختصر في الأصول في ذي الحجة سنة 770 بخوارزم. 💠ومن مقاصد الكلام وشرح المقاصد كليهما في ذي القعدة سنة 789 بسمرقند. 💠 ومن شرح الرسالة الشمسية في الجماد الأول سنة 792 بمزار جام. 💠 ومن أكثر شرح الكشاف في سنة 789. 💠 ومن شرح القسم الثالث من مفتاح العلوم سنة 789. 📗كذا كتبه الشارح على ظهر نسخته. @alnokat
ظاهرا تازه چاپ شده است. @alnokat
💠سکاکی در مفتاح العلوم منشا فصاحت عرب را،وجود فطرت سالم می داند. 💠شریف جرجانی در شرح عبارت سکاکی می نویسد: 💠فطرت خلقتی است که انسان بر ان سرشته شده،که سلامت آن فطرت یعنی خالی بودن آن از آفاتی که قادح و مانع از ادراک لطائف تراکیب و مناسبات دقیق بین آن دو است. 💠اما فطرت الله، یعنی فطرة الله التی فطر الناس علیها، با این فطرت فرق دارد؛زیرا فطرت الله یعنی سلامت از عقائد باطل و اخلاق پست. 💠این در حالی است که بلغاء جاهلیت،با انکه فطرت اول را در نهایت سلامت داشتند، ولی فطرت الله را بدلیل اخلاق ردیء و عقائد باطل فاسد کرده بودند. 📗شرح شریف جرجانی بر مفتاح العلوم سکاکی ص ۲۵ @alnokat
💠و لیس ینبغی هذا من متفقِّه فضلا عن فقیه 💠فلان لا یقدر ان یشتری ورقة فضلا عن کتابا. و.... 💠جاهگاه اعرابی فضلا عن.. در کلام چیست؟ 💠فضلا منصوب است(مفعول مطلق)بوسیله فعلی که ابدا محذوف است. 💠جایگاه استعمال آن بین ادنی' و اعلی است، برای آگاهی بر اینکه نفی و استبعاد ادنی به دنبال دارد نفی و استحاله اعلی را. 💠بعد از نفی صریح مثل مثال های متقدم می آید. 💠همچنین بعد از نفی ضمنی،مثل: 💠تقاصرت الهمم عن ظواهر العلوم فضلا عن دقائقها... 💠معنای لغوی فضلا: 🔰فضل عن المال کذا 💠زمانی استعمال می شود که اکثر مال برود و قلیلی از آن بماند. 💠برای توجیه ارتباط معنای لغوی و اصطلاحی سه وجه ذکر کرده اند. 📗شرح شریف جرجانی بر مفتاح العلوم سکاکی ص ۲۴ @alnokat