eitaa logo
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
1.9هزار دنبال‌کننده
90 عکس
31 ویدیو
88 فایل
ادمین @Alhamd_leallah کانال شرح الجامی @sharholjami کانال شرح ریاض السالکین @RiazAlsalekin کانال مختصرالمعانی @MOKHTASAR_ALMANI
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ریاض السالکین
بسم الله الرحمن الرحیم 💥مژده ♨️به یاری خداوند متعال تدریس ادبی شرح گران سنگ ریاض السالکین سید علی خان مدنی ره بر صحیفه سید العابدین امام علی بن الحسین علیهما السلام،توسط استاد احمد مومیوند شروع شده است و صوت و خلاصه هر درس در کانال بارگزاری می شود. ♨️اما از آنجا که این شرح بزرگ دارای مباحث مفید و طولانی فقهی و کلامی و تاریخی و روایی و... است و بحث ما تنها قسمت های ادبی است،که به صورت پراکنده در هفت مجلدِ این شرح موجود است،لذا متن محدوده هر جلسه نیز بارگزاری می شود،و امید است در پایان به یک جزوه و کتاب تبدیل شود. ♨️تدریس همه روزه نیست ولی سعی بر آن است که هفته ای سه جلسه بارگزاری شود. ♨️در پایان از تمام دوستانی که در این مباحثه مارا همراهی میکنند التماس دعا داریم و خواهان آن هستیم اشکالات مارا با واسطه آی دی ارتباطی کانال،به ما برسانند. ♨️نکته: صوت ها و خلاصه درس و محدوده درس در کانال°‌ریاض السالکین° بارگزاری می شود،به آدرس👇👇👇 @RiazAlsalekin https://eitaa.com/joinchat/3059023923C4df624d285 ♨️همچنین نظر علماء در رابطه با شخصیت مرحوم سید علیخان مدنی و تقریظه های علمایی همچون علامه امینی و شیخ عباس قمی و..‌ علیهم الرحمة و اسامی کتب مرحوم سید نیز در این کانال موجود است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ♨️ آدرس کانال شرح الجامی که حاوی صوت های درس و شروح و حواشی این کتاب است نیز در کانال زیر موجود است.👇👇👇 @sharholjami
📚علّت و تعمیم حکم آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: ✳️در علّت، نظریه‌ای آقایان دارند و عرضی هم من دارم. 🔹اگر گفتند: «لا تأکل الرمان لأنّه حامض»؛ آقایان در اینجا می‌گویند: «العلّة یخصّص و یعمّم». علّت هم تعمیم می‌دهد و می‌گوید هر ترشی حرام است، و هم تخصیص می‌زند، یعنی می‌گوید حرامِ از انار، انار ترش است و انار شیرین حرام نیست. 🔸من به نظرم می‌رسد که «العلّة یخصّص شخص الحکم و نه سنخ الحکم را» تا مفهوم داشته باشد. به این تقریر که مثلا وقتی می‌گویید انار را نخور چون ترش است، آیا خود متکلّم چنین جزئیاتی را در نظر گرفته است که دو نوع انار داریم، یکی انار شیرین و دیگری انار ترش، و از ابتدا قصد دارد که با توجّه به این تقسیم‌بندی دو انار، چنین تقییدی را بیاورد که انار را نخور چون ترش است. (لازم است دقّت کنیم که در اینجا) نگفت: انارِ ترش را نخور؛ بلکه گفت: انار نخور چون ترش است. اینگونه نیست. 🔹باید دقت کرد که «لا تأکل الرّمان الحامض» و «لا تأکل الرّمان لأنّه حامض» فرق دارند. گفتنِ جمله «لا تأکل الرمان الحامض»، حتی در فرض ترش بودن یک صدم انار‌ها، صحیح بود. ولی معنای «لا تأکل الرّمان لأنّه حامض» این است که هیچ اناری را نخور، چون حامض و ترش است. ما از خارج متوجه شده‌ایم که احیانا انارهای شیرین هم پیدا می‌شود. پس (این سؤال پیش می‌آید که) چرا چنین تعبیر کرده است؟ ما می‌فهمیم در معلّلی که در نظر گرفته شده است، معمول انارها معیار است و علّتش هم عبارت از ترشی (نوع انارها) است ولی نسبت به (حکم) غیر معمول سکوت دارد. ممکن است با دلیل دیگری بدانیم که انارهای غیر معمول هم، مشکل دیگری غیر از ترشی داشته باشد (و بنابراین نسبت به استفاده از آنها هم منع باشد). اما متکلّم به این مسائل کاری ندارد و فقط انارهای معمول را در نظر گرفته است و حکم را روی معمول انارها برده است. البته اگر اینگونه نگفته بود و گفته بود: «انار نخور»، بنابراین شخص الحکم، انار شیرین و انار ترش را شامل می‌شد. ولی اگر علّت آورد و گفت: «انار نخور چون ترش است»، معلوم می‌شود که متعارف انارها را در نظر گرفته است و علّتش را هم ذکر کرده است. ولی نسبت به غیر متعارف ساکت می‌شود. شخص الحکم مضیّق، و مربوط به انارهای متعارف است که ترش هم هست، ولی سنخ الحکم نسبت به انارهای شیرین ساکت است. اما اگر تعلیل نمی‌آورد، شخص الحکم توسعه داشت و انار شیرین را می‏‌گرفت. این را که آورد شخص الحکم مضیق می‏‌شود. (حکم) انار متعارف را عنوان کرده و (حکم) غیر متعارف عنوان نشده است. مفهوم ندارد، و مفهوم با سنخ الحکم است. آقایان دیگر گفته‏‌اند سنخ الحکم در اینها هست. ولی ما عرض می‏‌کنیم علّت، شخص الحکم را تضییق می‏‌کند. 🔸بنابراین علّتی که در اینجا ذکر شده است بگوییم تأثیر ندارد در حکم قبلی؛ البته شخص خاص را نمی‏‌گوییم؛ بگوییم علّت هیچ موردی نسبت به حکم معلل تأثیر ندارد در مفاد آن. یا تضییق شخص الحکم می‌‏کند که اگر نبود شخص الحکم مطلق بود، یا تضییق سنخ الحکم می‌‏کند که مشهور می‏خواهند بگویند مفهوم هم پیدا می‌‏کند. پس همیشه وجود علّت، نسبت به حکم معلل دخالت دارد و نباید علّت را از حکم برید، چرا که در فهم عبارت قبلی تأثیر می‏‌گذارد. @mfeqhi
عکس کانال.jpg
187K
بسم الله الرحمن الرحیم 💥نشست علمی ♨️نقش ادبیات عرب در فرایند استنباط استاد فاضل لنکرانی و استاد علیدوست مجری:استاد محمد عشایری منفرد http://eitaa.com/joinchat/2866675732C0bad970ead
هدایت شده از امید محمدی سروش
سیمای دانشوران۷.ادیب اول.بخش ۱.mp3
8.77M
🌺 podcast 🌺 🔽 سیمای دانشوران(۷) 📛 زندگانی ادیب نیشابوری اول(بخش اول) 📌 پژوهش و اجرا : امید محمدی سروش ✔حتماً ببینید و لذت ببرید! 📲 ارتباط با کانال سیمای دانشوران( دانشنامه) 👇👇👇👇👇 @daneshnameh1399
🗡 «ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة امّتى الى يوم القيامة¹»؛ #نبی_اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: #ضربه_على عليه‌السّلام در #جنگ_خندق از #عبادت_امتم تا روز قيامت بافضيلت‏‌تر و برتر است‏. 🎤 کلام فقیه: ⚖ #ثقلين يعنی جن و انس، از اين دائره كسی از مكلفین خارج نيست؛ #تمام_عبادات، آن هم از ثقلين در يک كفه، يک #ضربت_علی علیه‌السلام هم در يك كفه؛ ⁉️ ابن ابی الحدید می‌گويد: از استاد ابوالهذيل پرسيدند كه ابی‌بكر افضل است يا علی؟ ‼️ گفت: ضربت علی، از عمل همه‌ی مهاجر و انصار بالاتر است؛ شما مى‌پرسيد ابی‌بكر افضل است یا علی؟!² 📌 ۱. مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين عليه‌السلام، ص۳۱۳. ۲. شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج۱۹، ص۶۰. 🎙 برگرفته از بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۲۳/ اسفند/ ۱۳۷۹ ◻️ #کلام_فقیه #امیرالمومنین ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
🔴می دانیم که در اسلام بسیاری از رشته های علمی و ادبی،بلکه همه آنها در رابطه با تکلیف و تعهد پدید آمده است. و این امر حاکی است از آگاهی دینی و زمانی عالمان پیشین.فلسفه تطبیقی،علم کلام،علم بلاغت،نقد سخن،علم نحو و صرف وهمه وهمه،در رابطه با حفظ و صیانت فرهنگ اسلامی و انتقال آن پیدا شده و تدوین یافته است. بخش عمده ای از علم بلاغت در خدمت بحث درباره قرآن و اعجاز آن شکل یافته است. عالمانِ آگاه آن روزگاران،همواره،در رابطه با آگاهی و تعهد، به تدوین و تألیف و تحصیل و تدریس دست می برده اند. علم برای علم،روشنفکری برای روشنفکری و شعر برای دل و اطلاع برای لذت عقل یا تفاخر و تفاضل مطرح نبوده است،پس ادبیات اسلامی،ادبیاتی است کاملا متعهد و جهت دار. 📔ادبیات و تعهد در اسلام،حکیمی از شاگردان مرحوم ادیب ثانی،ص۱۴ @alnokat
🔴استاد فاضل شیخ مصطفی سلیمانیان زید عزه می فرمودند: اگر در کتب ادبی مباحث مختلفی ،مورد بررسی ادباء قرار گرفت،بدان جهت بود که در آیه یا روایتی این مطالبِ مورد بحث، وارد شده و برای بررسی آن بعضا بابی در علوم ادبی باز شده است. بنابر این، قیل و قال های ادبی،غالبا برای حل مشکله ای در آیات و روایات پیش آمده اند، که بررسی آن ها لازم است. @alnokat
🕋 در طواف، ابوبصیر کنار علیه‌السلام راه می‌رود؛ عرض کرد: یابن رسول الله! این جمع حجاج آیا مورد نجات هستند؟ ‼️ فرمود: یا ابابصیر! عده‌ای خوکند، عده‌ای سگ‌اند و... 🐖 ابوبصیر نابیناست؛ دست را روی چشم ابابصیر کشید، تا چشم گشود، دیده یک عده دور خانه طواف می‌کنند اما خوک به اشکال مختلف. ✨ یک دست روی چشم کشید، هم بَصر داد هم بصیرت، هم ملک داد هم ملکوت، هم چشم نابینا شد بینا، هم باطن اشخاص را یک مرتبه دید. ⚫️ بعد دوباره دست کشید روی چشم، همه‌ی آنها رفت، دیده نابینا شد. ❇️ کسی که به یک نظر دست کشیدن، بصر و بصیرت می‌دهد، به یک دست کشیدن بصر و بصیرت را می‌گیرد، او ماست. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳ ◼️ علیه‌السلام ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
💥ظرف 📌سؤل: ⁉️مگر نحویون نگفته اند اگر اسمی متضمن معنای حرف باشد،مبنی می شود،حال چرا ظروف که متضمن معنای «فی» هستند،همچنان معرب هستند؟ ✅جواب: ♻️در حقیقت تسامح است که گویند ظرف متضمن معنای فی است،خیر متضمن معنای فی نیست،بلکه به خاطر علم به آن حذف شده است،زیرا صحیح است فی در کنار ظرف ظاهر شود!در حالی که اگر متضمن معنای فی بود،جایز نبود آشکار شود،مثل أین که متضمن همزه اسفهام است و آشکار شدن همزه جایز نیست! 📓اللباب فی علل البناء و الاعراب،ص۱۹۱ @Alnokat
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و تبریک به مناسبت ولادت مولانا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و السلام،از همه دوستان بابت عدم فعالیت کانال پوزش می طلبم،ان شاء الله تعالی در هفته های آتی فعالیت کانال شروع خواهد شد. والحمدلله.
فرق و معنای ما و لا نافیه هنگام دخول بر فعل مضارع : 👇 🌹 جمهور نحویون قائلند وقتی ما بر فعل مضارع داخل می شود، زمان مضارع را برای حال، خالص می کند. لکن حق این است که غالبا (ما) برای نفی حال است. ولی گاهی برای غیر حال هم استعمال می شود و در این حالت، دلالت بر استمرار می کند: (ما یَعلمُ تاویلَه الّا الله) (آل عمران:7) (ما یَعِدُهُم الشیطانُ الّا غرورا) (نساء: 120) (ما تسقُط مِن ورقة الّا یَعلَمُها) (انعام: 59) 🌹نحویون معتقدند وقتی لا بر فعل مضارع داخل می شود، زمانش را خاص مستقبل می کند اما بنا بر قول ارجح وقتی لا بر مضارع داخل می شود، آن را مقید به زمان خاصی نمی کند. حق این است که : 🌺گاهی لا بر سر مضارع، برای نفی حال است: (ما لکم لا تَنطِقون) (صافات: 92) (ما لی لا اری الهدهد) (نمل: 20) 🌺گاهی برای نفی استقبال است: (لا یُکلّمُهُم الله یومَ القیامة و لا یُزکّیهم) (بقره: 174) 🌺گاهی برای استمرار است: (لا تاخُذُه سنة و لا نوم) (بقره: 255) (لا یُحبّ اللهُ الجهرَ بالسوء مِن القول الّا من ظلم) (نساء: 148) بعض المعاصرین @alnokat
اشتراک:هردو موجب جلوگیری از تاثیر مقتضی هستند. افتراق:مانع جلوی تاثیر مقتضی را از جانب معلول می گیرد؛مثلا: آتش مقتضی سوزاندن چوب است، حال اگر چوب خیس باشد مقتضی عمل نمیکند. مزاحم جلوی تأثیر مقتضی را از جانب علت می گیرد؛مثلا: اگر عدم سوزاندن آتش بدان خاطر باشد که آب روی خود آن ریخته شده است. آیت الله موسوی تهرانی،رسائل،باب انسداد. @alnokat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دفاع جانانه علامه امینی رحمة الله علیه از امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام. {{انصافا شنیدنی است }}
هدایت شده از M.A
قابل توجه فرهیختگان، پژوهشگران، استادان و دانش آموختگان حوزوی و دانشگاهی؛ کتاب سیر تاریخی استنادات به حدیث غدیر، در دفاع از مذهب شیعه تألیف حجت‌الاسلام محسن افشار به مرحله انتشار بار یافت. ویژگیهای این کتاب؛ ۱- پنجاه مورد از استنادات، احتجاجات و مناشدات ائمه، اصحاب، عالمان و شاعران سه قرن نخستین به حدیث غدیر که کلمه مولی در آن جز به معنای رهبری و سرپرستی نمی شود معنا کرد جمع آوری شده است. ۲- معرفی منابع(تاریخی،تفسیری،حدیثی و کلامی)حدیث غدیر از اهل سنت و شیعه. ۳- تبیین محتوایی حدیث غدیر ۴- استفاده از منابع دست اول و معتبر اهل سنت و شیعه. ۵- مورد مطالعه و تایید بزرگانی چون حجت الاسلام شفیعی شاهرودی (نویسنده کتاب برگزیده ای از الغدیر)حجت الاسلام داعی نژاد (مدیر مرکز شیعه شناسی) استاد مصطفی سلیمانیان و ... علاقمندان برای تهیه این کتاب( با پنجاه درصد تخفیف) به مبلغ ۲۰ هزار تومان میتوانند با شماره زیر تماس حاصل فرمایند. ۰۹۱۸۹۰۱۳۳۷۴
🔆«برترین فضیلت مولاعلي(ع)»🔆 💠روزى مأمون الرشید(علیه الّلعنة والعذاب)به امام رضا (علیه السّلام) گفت:بزرگترین فضیلتى که امیرمؤمنان على(علیه السّلام) از دارد براى من بگو. 🌹حضرت رضا علیه السّلام فرمودند: آن حضرت،در قصّه است که (ص)، آنحضرت را همانند ♥️ قرار داد؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار داد و البته ثابت است که کسى از آفریدگان،همانند رسول خدا(ص)نبوده! ✅بنابراین، همه فضایلى که بر رسول خدا(صلى الله علیه و آله) لازم بوده بر على علیه السلام نیز ثابت شده جز پیامبرى! پس کدامین فضل و برترى بالاتر از این فضل و شرف است؟!... 📚|منبع:بحارالانوار؛ج35؛ص257| @etelaresanihamedan
تتبعی ادبیاتی در یک جمله ..pdf
173K
🌹 🌹 فایل متنی ؛ ۲۳وجه ترکیب جملہ ( اکرم الناس احمد ). @alnokat
امام رضا (علیه السلام): «وقتی محرم فرا می‌رسید، پدرم خندان دیده نمی‌شد، حزن و اندوه پیوسته بر او غالب بود تا روز عاشورا، که روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود.» وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۹۴
لام مزحلقہ همان لام ابتدائیہ است، مثال لام ابتدائیہ: "لَزیدٌ قائمٌ"،وفی القرآن الکریم:"لَاَنتم اَشدُّ رَهبةً فی صدورهم من الله"(حشر/١٣)،و" :لَلْآخِرةُ خیرٌ لک من الاُولی"(ضحی/۴)،و: "لَذکرُاللهِ اکبرُ"(عنکبوت/۴۵) ❇️مثال لام ابتدائیہ مزحلقہ: "اِنّ زیداً لَقائمٌ"،و در قرآن کریم می خوانیم:"اِنّ ربّی لَسمیعُ الدّعاء"(ابراهیم/٣٩)، و:"اِنّ الانسانَ لَفی خسرٍ"(عصر/٢)،و:"اِنّ ربّک لَیحکمُ بینهم یومَ القیامة"(نحل/١٢۴) ❓وجہ تسمیہ لام ابتدائیہ به لام مزحلقہ: چون لام ابتدائیه با"اِنّ" جمع نمی شود و نمی تواند بر سر اسمش(که در اصل مبتدا بوده است بیاید)از این رو آن لام ابتدائیه را-چنان که در مثال‌های یاد‌شده می بینید-منتقل می کنند به خبر و بر سر خبر در می آورند گویا آن را هُل می دهند و می غلتانند؛مُزَحْلَقَة(غلتانده شده،لغزانده شده) اسم مفعول است از فعل رباعی مجرد"زَحْلَقَ الرّجلُ الشّئَ"(آن چیز را غلتانید)پس،آن چیز می شود"مَزَحْلَق" اگر مذکر باشد و"مُزَحْلَقَة" اگر مونث باشد. گفتنی است عرب"زَحْلَفَ" هم می گوید به همان معنای مزبور؛پس لام مزحلفہ(با فاء) نیز صحیح است. قال ابن مالک: و بعدَ ذاتِ الْکسرِ تَصْحَبُ الْخبر لامُ ابتداءٍ نحوُ اِنّی لَوَزَر که ابن مالک در این جا صریحا از لام مزحلقہ به لام ابتدا تعبیر کرده است. ٌ 🔺جمع‌بندی:لام مزحلقہ یا مزحلفہ،همان لام ابتدائیہ است و چون از جایگاه اصلیش که مبتدا(همان اسم اِنّ) باشد عدول کرده، به سوی خبرش نقل داده شده است از این رو نام جدید بر آن نهاده اند که مزحلقہ یا مزحلفہ باشد. عن بعض المعاصرین @alnokat
🔳آجرک الله یا بقیه الله ⚫️علامه امینی(ره) "شب عاشورا"براۍ "امام زمان ارواحنا له الفدا"صدقه کنار میگذاشتند و میفرمودند: 🏴امشب قلب حضرت درفشار است ، صدقه برای حضرت فراموش نشود ◾️جهت سلامتی وتعجیل درفرجشان صلوات اللهم عجل لولیک الفرج
♨️امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: 💢هنگام تعزیت به یکدیگر چنین بگویید: 💠اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا الحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین لثاره مع ولیّه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام. 🔰سرّ مطلب آن است که: مصیبت اهل بیت علیهم السلام مانند غم های دنیوی نیست که شیعیان به یکدیگر تسلیت گویند! ✅چرا که تسلیت به معنای فراموش کردن است،و مصیبت اهل بیت علیهم السلام نه تنها نباید فراموش شود بلکه باید هر روز تازه تر شود. @alnokat
تحلیل ادبی "یا لَثاراتِ الْحسین" یا: حرف نداءٍ،مبنیٌّ علی السّکون،غیرُ عاملٍ لَ: حرفُ استغاثةٍ مبنیٌّ علی الفتحة،عاملُ جرٍّ قالَ ابنُ مالک فی ذلک: اذا اسْتُغیثَ اسْمٌ منادیً خُفِضا بِاللّامِ مفتوحاً ک:یا لَلْمرتضی ثاراتِ: جمعُ ثارَةٍ، و ثارَةٌ جمعُ ثائرٍ(اسمُ فاعلٍ:خونخواه) مِنْ" ثَأَرَ یَثْأَرُ ثَأْراً"(مهموز العین)؛ یقال:"ثَأَرَ زیدٌ الًقتیلَ"؛ (زید انتقام خون کشته شده را گرفت) ف"ثاراتٌ" جمعُ الْجمعِ؛ مثلُ "ساداتٍ"(جمعُ سادَةٍ و هی جمعُ سائدٍ)، و مثلُ "قاداتٍ"(جمعُ قادَةٍ و هی جمعُ قائد)، و فی زیارةِ الجامعة فی نعت الْاَئمّة علیهم السلام: "قادَةُ الْاُمَم" و ثاراتِ: مجرورٌ بِالکسرةِ، مضافٌ الْحسینِ:مجرورٌ بِالکسرةِ اَیضاً مضافٌ الیه. و معنی الْجملة بِالْفارسیّة:"ای خونخواهان حسین"(بر خیزید و خون کشندگانش را بر زمین بریزید) عن بعض المعاصرین @alnokat
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
♨️امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: 💢هنگام تعزیت به یکدیگر چنین بگویید: 💠اعظم الله اجورنا و اجور
شاهد: تسلت عمایات الرجال عن الصبا زائل شد نادانی مردان که از هوا و هوس بود و لیس فؤادی عن هواك بمنسل (۱) ولی قلب من از عشق تو خالی شدنی نیست! تسلّت از سلی باب تفعّل:زائل شدن. منسلٍ هم همان ماده وزن اسم فاعل باب انفعال. پس تسلیت هم به معنای زوال و فراموشی است‌. بیت ۵۴ قصیده امرء القیس. @alnokat
✳️ درس خارج اصول آیت الله : چهارشنبه 85/11/18 ☑️ در حروف محفوظ نيست؛ مانند: (ثلم) و (ثلب)؛ آن چيزي كه اصل بوده (ثلم) است : (اذا مات الفقيه في الاسلام ثلمه) ولي از این ثلم ؛ (ثلب) مشتق شده است. (ثلب) هم همان معناي (ثلم) را دارد يعني «شكاف». به اين اشتقاق اكبر مي‌گويند ؛ چون اصلاً حروف عوض شده است. سه نوع اشتقاق داريم: 1⃣ اشتقاق صغير 2⃣ اشتقاق کبیر 3⃣ اشتقاق اكبر 🔷 اگر هم حروف محفوظ است هم ترتيب؛ به آن مي‌گويند: (). مثلا (نَصَرُ) مشتق از نَصر است؛ هم حروف محفوظ است و هم ترتيب محفوظ است. اگر حروف محفوظ است و ترتيب محفوظ نيست مثل (فسّر) كه مي‌گويند كه اصلش (سفر) بوده است؛ به آن مي‌گويند: (). اما اگر تغيير بنيادي رخ داد و آمدند (ميم) را (باء) كردند ؛ به اين مي‌گويند. 🔶 البته اين تغيرات به خاطر قبايل مختلف عرب پيش مي‌آيد ؛ يكي مي‌گويد : ثلم ؛ ديگري مي‌گويد : ثلب. چون (باء) و (ميم) تقريباً هم مخرج و از هستند. ✅ پ. ن : به معنای «لب» است و «حروف شفوی» یا «شفهی» حروفی هستند که از محل لب‌ها خارج می‌شوند. چهار حرف (ف - م - ب - و) را چون با اتکا به لب‌ها تلفظ می‌شوند «حروف شفوی» گفته‌اند. به تعبیر : «شفه» لب، «لسان» چه؟ زبان، «فم» دهان/ «ید» و «جارحه» دست و «حلقوم» نای @alnokat