eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
768 ویدیو
67 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
انا لله و انا الیه راجعون باخبر شدیم در روز وفات خانم حضرت خدیجه سلام الله علیها امروز پنج شنبه ۲ فروردین ماه ۱۴۰۳ کربلایی حاج مصطفی شهبازی پدر شهید تفحص علیرضا شهبازی به فرزند شهیدش پیوست . برنامه تشییع و تدفین به اطلاعتان خواهد رسید. @alvaresinchannel
▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️▪️ ◾️ همسنگر بی مثل و مانندم بر عشق تو یک عمر پابندم ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم ای یاور دیرینه ام کوه غرورم در مهربانی و وفا غوغا تو هستی الگوی همسرداری تو هستی 🔸▪️ 🍂🍃 @alvaresinchannel
✅ هیئت_الوارثین(رزمندگان تخریب لشکر10سیدالشهداء ) زمان : این جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ حسینیه شهید حجت الله عباسپور ساعت :۱۷/۳۰ مکان: بلوار ابوذر پل۶ خیابان شهید بقایی خیابان شهدای فاضل بجستانی جنوبی روبروی مسجدالنبی(ص) کوچه شهید عباسپور پ۴۷برگزار میگردد. 🌟🌷 @alvaresinchannel
انا لله و انا الیه راجعون با خبر شدیم سردار بزرگ اسلام جانباز رشید و مداح با اخلاص اهل بیت علیهم السلام،از رزمندگان اطلاعات عملیات لشگر۱۰سیدالشهدا علیه السلام برادربزرگوار حاج ابوالفضل بافرانی آسمانی شد و به دوستان شهیدش پیوست . 🔷 خبر رسید انشا الله تشییع حاج ابوالفضل روز یکشنبه5فروردین 1402 ساعت 9 صبح در مقبره الشهدای شهرک شهید محلاتی تهران انجام خواهد شد. @alvaresinchannel
42.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه مبارک رمضان قرائت قرآن و تک خوانی فرزند شهید 🔷و مداح نامی امروز حاج محمود کریمی اینجا 18 ساله است 4 اردیبهشت 1365 مصادف با 14 شعبان1406 اردوگاه دز و جمع رزمندگان @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 هفت سال گذشت سال 96 بود چهارشنبه بود و این خبر به گوش همسنگران رسید 🔴 انالله وانا الیه راجعون با خبر شدیم روحانی امروز در حمله کوردلان به مجلس شورای اسلامی در دفتر کارش با به شهادت رسید. 🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
5 روز قبل از شهادت هیات الوارثین جمعه 12 خرداد 96 مطابق با 7 ماه رمضان1438 حسینیه شهادت 17 خرداد 1396 مطبق با 12 ماه رمضان 1438 @alvaresinchannel
(رزمندگان تخریب لشگر10) منزل سردار در ده ونک بود وقتی من رسیدم آقا سید مهدی روی صندلی مشغول صحبت بود و کنارش نشستم و بعد هم ایشون مجلس رو به من واگذار کرد و کنارم نشست و من هم چون روز هفتم ماه رمضان بود بیاد هفتمین روز ماه محرم زیارت عاشورا خوندم و به یاد لب خشکیده اربابمون ، لحظه شهادت در گودی قتلگاه با آقا سید مهدی کلی گریه کردیم. اذان رو گفتند و همه پشت سر آقا سید مهدی نماز مغرب و عشاء رو قبل از افطار خوندیم. سید خیلی با طمئنینه نماز میخوند بین دو تا نماز با صدای بلند گفتم ... با سید کنار سفره افطار نشستیم و روزه روز جمعه 7 ماه رمضان رو با هم افطار کردیم. بعد از افطار وقت جدا شدن از همدیگر رو در آغوش گرفتیم و روی همدیگر رو بوسیدیم . به سید مهدی گفتم: آقا سید یه عکس از 30 سال پیش شما دارم میخواهم یه عکس هم از الان شما داشته باشم و کنار هم بگذارم. او هم سر و وضعش رو درست کرد و آخرین عکس رو از آقا سید گرفتیم. 🌿🌹🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
در سرازیری به فریادت برسه چقدر سخت است بهترین یارت رو توی خاک بگذاری هفت سال گذشت @alvaresinchannel
✅ هفت سال از این نوشته میگذرد یکی ام روزجمعه گذشته بود که پیکرمطهر رفیق با صفایی که بیش از سی سال با هم حشر ونشر داشتیم در بغل گرفتم ودر خانه قبرخوابوندم رفیقی که چند روزقبل کنار یک سفره با هم روزه مان رو افطار کردیم و بعد از افطار فرصتی دست داد از شهید وشهادت با هم گفتیم.. به گفتم آقا سید خدایی من دیگه تاب و تحمل رو ندارم . وقتی داشتیم از هم برای آخرین بار جدا میشدیم رو به من کرد و گفت : وبعد دست درآغوش همدیگر رو بغل کردیم و گذشت.. روزجمعه تشییع سید بعد ازنماز جمعه قم بود وبا دوستان هماهنگ کردیم که بعد از اذان ظهر از تهران حرکت کنیم تا روزه بچه ها به مشکل نخوره یک ربع ازظهر گذشته بود که از تهران بیرون رفتیم. درمسیر مدام تماس میگرفتیم ووضعیت رو سووال میکردیم با سید محمد حسین آقا زاده سید تماس گرفتم که کجایید گفت: رسیدیم مقابل گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) شما زود خودتون رو برسونید. ما هم چند دقیقه بعد رسیدیم و من به محض پیاده شدن با عجله رفتم به سمت مکانی که برای دفن سید مشخص شده بود اون رو با داربست محصورکرده بودند. وارد شدم وپاها رو برهنه کرده و آستین ها رو بالا زدم و وارد حفره قبر شدم و چند لحظه بعد هم یکی از سخترین لحظه ها اتفاق افتاد. پیکرمطهرکسی که هفته های پی در پی بعد از دارن به دستت میسپارن تا توی خانه قبر بخوابانی. خیلی به خودم فشار آوردم که به هم نریزم از همه یک جا مدد خواستم اون ها هم روی من رو زمین نگذاشتن و خدایی مدد کردند تا سید صورتش روی خاک قرار گرفت. تلقین رو خوندن و من هم حرف هایی که باید با سید میزدم زدم وقول و قرار هامون رو گذاشتیم . حالا وقت جدایی شده بود وباید از سید جدا میشدم یاد جمعه هفته قبل افتادم که قبل ازجدایی ، سید لبهاش رو روی صورتم گذاشت وگفت : ومن هم لبهام رو روی گونه ی چپ سید که با آغشته شده بود گذاشتم وگفتم ... . 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا