🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀
23 اردیبهشت ماه 1365
در سالگرد #عملیات_شرهانی
یاد و خاطره #شهید_سید_محمود_موسوی
تنها شهید #گردان_تخریب_لشگر_ده_سیدالشهداءعلیه_السلام را در این عملیات گرامی میداریم🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
تخریبچی شهید
#سید_محمود_موسوی
شهادت 23 اردیبهشت 1365
منطقه عملیاتی #شرهانی
یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#ماشین_فرمانده_لشگر
مقابل گلوله #مستقیم تانک
بخوانید
#خشم_حاج_علی
عملیات شرهانی
اردیبهشت 1365
✍🏿✍🏿 به روایت خادم حسینی
بهار سال 1365 بود که دشمن در هجومش که به عملیات دفاع متحرک معروف شد به خطوط نبرد ما در جنوب حمله کرد و لشگر سیدالشهداء (ع) را برای مقابله با پیشروی و مقابله با حمله دشمن ماموریت دادند.
لشگر مامور به مقابله با لشگر طلایی دشمن در منطقه شرهانی شد.
گردان حضرت علی اکبر علیهالسلام به خط زده بود و الحاق با گردان دیگر حاصل نشده بود و تقریبا گردان در محاصره قرار گرفته بود.
عملیات از اول شب شروع شده بود. درگیری خیلی سختی بوجود آمده بود و کار گره خورده بود. تمام نیروهای گردان علی اکبر علیهالسلام در آستانه شهادت یا اسارت بودند.
چیزی به سپیده صبح نمانده بود. من به عنوان فرمانده گردان حضرت زینب(س) رفته بودم قرارگاه لشگر که از حاج علی فضلی کسب تکلیف کنم. نیروهایم در منطقه دیگری در حال انجام ماموریت بودند.
دقیقا همان لحظه که من در قرارگاه بودم، لحظات بحرانی #عملیات_شرهانی بود. چهار پنج ساعت از درگیری شدید گردان علیاکبر علیهالسلام میگذشت. برای فرمانده تیپ لحظات سختی بود. او باید تصمیم میگرفت که چه کار کند. ناامیدی بر همه ما مستولی شده بود و هیچکس راه نجاتی را برای گردان علی اکبر در ذهنش نبود.
دقیقا همان لحظات، یکباره حاج علی فضلی تصمیمش را گرفت. بلند شد ایستاد و خطاب به آن حدود ۲۰ نفری که در محل قرارگاه حضور داشتند، گفت: همگی آماده شوید برویم بزنیم به خط! ما باید خودمان این گردان را از محاصره دربیاوریم و صحنۀ جنگ را عوض کنیم.
سر و صدای همه بلند شد. مسئول ادوات، مسئول توپخانه، مسئول بهداری، مسئول اطلاعات، فرمانده گردانهایی که آنجا بودند و… همه شروع کردند به مخالفت. همه میگفتند: حاج آقا! شما بمان. ما میزنیم به خط.
حاج علی اما قبول نکرد و گفت: نه. بنظرم میرسد که الان باید خودمان وارد صحنۀ جنگ شویم.
هرچه بقیه اصرار میکردند، بی فایده بود. یکی دو نفر، که بعدها خودشان به شهادت رسیدند، رفتند جلو و دستهای حاج علی را گرفتند تا مانع رفتنش شوند، اما او با سماجت، دست آنها را پس زد و رفت سوار ماشین شد.
حاج علی به راننده گفت: حرکت کن
راننده هم مثل بقیه، نمیخواست ایشان را به خط مقدم ببرد. گفت: من نمیروم حاج آقا!
حاج علی هم راننده را کنار زد و با آنکه یک چشمش جانباز بود و بخصوص در تاریکی خوب نمیدید، خودش نشست پشت فرمان و ماشین را روشن کرد.
فرماندهان که دیدند، نمیتوانند جلودار ایشان شوند، خودشان را رساندند و سریع پریدند توی ماشین تا حداقل همراهیاش کنند.
من هم ازجملۀ کسانی بودم که پریدم پشت ماشین و حاج علی فضلی هم شروع کرد به رانندگی و رفت تا دل آتش.
درگیری خیلی شدید بود…
هوا کم کم داشت روشن میشد.
حاج علی با همان یک چشم و دید محدودش، میتازید و میزد به قلب دشمن.
همین طور که مسیر ناهموار و پر از پستی و بلندی را پیش میرفتیم، در حین بالا رفتن از تپه با همان تویوتا بودیم که از روبرو هم تانک دشمن مقابلمان قرار گرفت. لولۀ تانک درست مقابلمان بود. شلیک هم کرد اما چون تویوتا پایین تر از آن بود، بهمان اصابت نکرد. حتی در همان لحظات هم ذرهای ترس در وجود حاج علی وجود نداشت. ما هم وقتی صحنۀ مواجهۀ تویوتا با تانک را دیدیم، دست به کار شدیم و هرکسی با هر چه که به دستش رسید، شروع کرد تیراندازی به سمت تانک و توانستیم به مدد شجاعت سردار فضلی و به فضل خدا، آن تانک و تانکهای بعدی را منهدم کنیم.
در طول آن ۲۰ دقیقه که شاید ۲۰ بار درگیری شدید از همه جهت داشتیم، حتی لحظهای تردید و ناامیدی در چهرۀ فرمانده تیپ ندیدیم.
و به این ترتیب، معبری باز شد و باقیماندۀ نیروهای گردان علی اکبر علیهالسلام را توانستیم بکشیم عقب.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#روزی_که_عزت_شهید_شد
شهید عزت الله اوضح
اطلاعات عملیات لشگر 10
#عملیات_بیت_المقدس_6
.......................
23 اردیبهشت ماه 1367 بود
🔷 #بچه_های_اطلاعات_عملیات لشگر10 مشغول شناسایی منطقه #عملیات_بیت_المقدس_6 بودند
حد لشگر 10 یال ها و شیارهای ارتفاع شیخ محمد مشرف به شهر ماووت بود و شهید عزت اوضح هم مدام بین دیدگاه لشگر و مقر با موتور در رفت و آمد بود و تردد و جابجایی دشمن را رصد میکرد که در اثر اصابت خمپاره 120 دشمن در نزدیکی موتور و اصابت ترکش به صورت و سر به شهادت رسید و همراهش به شدت مجروح شد.
✅ 36 سال از شهادتش میگذرد و یاد او را گرامی میداریم
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص)
@alvaresinchannel
#دست_نوشته_شهید
عزت الله اوضح
شهادت 23 اردیبهشت 1365
منطقه عملیات بیت المقدس6 #شیخ_محمد
در شب #عملیات_والفجر_8
🔷یادش بخیر روز 19 بهمن 1364
قرار بود بچه های اطلاعات و عملیات و تخریب هم کمک کنند به گروهان غواص لشگر10 تا خط دشمن در #جزیره_ام_الرصاص بشکند...
همه نگران بودند... رودخانه اروند مقابل ما بود با همه عظمت و هیبتش...
فقط با گریه میبایستی از مسیر عبور کنی...
این دستنوشته حال اون روز حماسه سازان اروند است...
@alvaresinchannel
#عکس_یادگاری قبل از انقلاب
جوانمرد شهید
#احمد_بیابانی
شهادت 22 اردیبهشت سال 1361 دشت ذهاب
🔷ایستاده نفر دوم از سمت راست
در یکی از زورخونه های شهرری که ورزشکاران ، پهلونا و کشتی گیرها اونجا رفت و آمد میکردند.
اولین نفر ایستاده سمت چپ مرحوم پهلوان حاج حسین زاکانی پدر دکتر حاج علیرضا زاکانی شهردار تهران.
@alvaresinchannel
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#یاد_شهید_امیر_آذرسرا_بخیر
🔷بعضی از شهدا خودشون رو به موقع رسوندند
امیر هم یکی از اون ها بود
امیر اذر سرا سال ها بود که در واحد حفاظت شخصیت ها از قدیمی ها بود. اما موقع عملیات ها خودش رو میرسوند این ها آچار فرانسه دو تا یگان تهران یعنی ل27 و لشگر 10 بودند
ارتباطشون با جبهه رو حفظ کرده بودند و بوی عملیات که به مشامشون میرسید زود خودشون رو میرسوندند..
اردیبهشت 65 بود که شهید امیر با یه تعداد از همکارانش مثل شهید اصغر ایرلو و حسین اصغری و چند تای دیگه اومدند پیش #شهید_حاج_حسین_اسکندرلو ... به وقت رسیدن چون عملیات در پیش بود و حاج حسین هم اون ها رو فرستاد گروهان امیر مراد زاده که قرار بود اول به دل دشمن بزنند. این ها نیروی آزاد بودن و با اومدن این پاسدارهای نبرد دیده و با تجربه #عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام رقم خورد و به دل دشمن زدند و در یک نبرد نزدیک با تیربارهای دشمن پیکرهاشون روی زمین افتاد و #شهید_امیر_آذرسرا دومین شهید آذرسرا و سومین شهید خانواده آذر سرا آسمانی شد... شهید امیر آذر سرا وقتی به سوی حجله شهادت میرفت دو تا آقا پسر خردسال داشت و برای خدا از همه گذشت و پیکر مطهرش بیش از ده روز زیر آفتاب سوزان #فکه برجای ماند...
✅ در سی و هشتمین سالروز شهادتش یادش را گرامی میداریم.
@alvaresinchannel
#دورهمی_خانواده_بزرگ_تخریبچی_ها
کلزار شهدای تهران
اولین دوشنبه ماه قمری #قطعه_29
روزگار وصل یاران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
24 اردیبهشت 1403
@alvaresinchannel
#عکس_یادگاری
با شیر مرد #تخریبچی
حاج آقا دهقان منشادی
بازمانده دلاورمردانی که با دستور حاج احمد متوسلیان برای ماموریت ویژه بعد از مرحله ی دوم #عملیات_الی_بیت_المقدس انتخاب شدند
ماموریت اونها #انفجار_پل_مواصلاتی دشمن بعثی روی #رودخانه_عرایض بود
او میگفت : نیم ساعت به اذان صبح روز سوم خرداد 1361 بود و هنوز هوا روشن نشده بود که بچه ها تخریب با 200 پوند TNT روی پل رفتند و بعد.............
#خرمشهر_آزاد_شد
@alvaresinchannel
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
امروز توفیقی بود که روایت #پیر_تخریبچی حاج آقا دهقان منشادی رو بشنویم
تازه از بیمارستان اومده بود
به سختی صحبت میکرد امابا تعصب خاصی روایتگری میکرد
و او تنها بازمانده و رزمنده تخریبچی روایتگر حماسه انفجار پل مواصلاتی دشمن توسط #یاران_تخریبچی_اش برروی رودخانه ی عرایض است.
از روزی برای ما گفت که #حاج_احمد_متوسلیان باعصا دراردوگاه انرژی اتمی دارخوین بعداز مرحله ی دوم عملیات بیت المقدس نیروی داوطلب تخریبچی برای ماموریت ویژه طلب میکرد.
ازروزدوم خرداد61 و اتفاقات پشت خاکریز نقطه رهایی گفت.
برای ما گفت: که ما7 نفر به راه افتادیم برای ماموریت انفجار پل.
وقت رفتن #شهید_حسین_ظاهری رو به بچه های تیم تخریب کرد و گفت: برادرها اگر من شهیدشدم برادر اردستانی مسوول تیم است واگر ایشون شهید شد آقای منشادی تیم رو فرماندهی میکنه.
برای ماروایت کرد که تا به محل ماموریت رسیدیم دراون آتش سنگین 3 نفراز بچه ها مجروح شدند و من قبل از رفتن روی پل مجروح شدم و #شهید_رضا_اردستانی باچفیه زخم مرا بست و 4نفر به سمت پل خیز برداشتندو چند لحظه بعدیکی از بچه های که رفته بود در حالی که به شدت مجروح شده بودبرگشت و حامل پیامی ازسوی #شهید_رضا_اردستانی برای من بود و ماندند 3 نفر که روی پل بودند با 200 پوند TNT.من مشغول ذکر دعا و مناجات با خدا برای موفقیت #بچه_های_تخریب بودم که صدای انفجارمهیبی اومد و ستونی از دود و آتش به آسمان بالا رفت و باموج انفجاراز بالای خاکریز به گوشه ای پرت شدم.پل که منفجر شد همه ی صداها خوابید. هنوز اذان صبح نشده بود وهوا تاریک بود که پل مواصلاتی دشمن روی #نهر_عرایض نابود شد و بعددشمن بعثی نا امید شد و #خرمشهر_آزاد شد
انشا الله مفصل روایت شنیدنی آقای دهقان منشادی برای بعد.....
#خرمشهر_را_خدا_آزاد_کرد
@alvaresinchannel
“کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام”
همه از او هستیم و بسوی او باز خواهیم گشت
🔷متاسفانه با خبر شدیم ،
همسنگر عزیز و خادم بی منت خانواده شهدا، و ذاکر اهل بیت(ع) حاج احمد رضایی از همسنگران تخریبچی لشگر 27 به یاران شهیدش پیوست
🔷مراسم تشییع :
سه شنبه ۲۵ اردیبهشت از مقابل مسجد شهرک شهید باقری منطقه ۲۲ در ساعت ۱۰/۳۰ تشییع و برای خاکسپاری بطرف قطعه ۱۹ بهشت زهرا (س) برگزار میگردد
@alvaresinchannel
23.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شب_های_به_یادماندنی
اردوگاه #شهید_حاج_کاظم_رستگار روبروی پادگان دوکوهه
رزمندگان به جا مونده از #عملیات_سیدالشهداء_علیه_السلام
لشگر10 سیدالشهداء(ع)
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403
🔷عزاداری جامانده گان از شهدا
به یاد یاران شهید
مثل جوونی هاشون.. غیرتی سینه میزنن
درسته موهاشون سفید شده اما دلهاشون جوان است
یاد اون روزهای خوب بخیر
جبهه بودیم و جنگ میکردیم
در سکوت شبانه ی سنگر
درد و دل با تفنگ میکردیم
شب و سنگر چه با صفا بودند
وقتی آدم شتاب رفتن داشت
از نگاهش چقدر گل میریخت
حرفهایش چقدر گل میکاشت
یاد شبهای حمله می افتم
یاد آن لاله هایی که پژمردند
و زمین رابه آسمان بردند
چشمهاییکه خوب یادم هست
بامن از سنگ وشیشه می گفتند
زیر باران بی امان تیر
از نفسهای ریشه می گفتند
یاد آن آشنای پیر بخیر
که نگاهش همیشه روشن بود
شب که درآسمان دعا می کاشت
نگران ستاره من بود.
@alvaresinchannel
✅ سومین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم #لشکر_10_سیدالشهداء (ع) با مدیریت فرمانده این لشکر سرافراز و چهره ماندگار دفاع مقدس ، سردار حاج علی فضلی در روز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ماه در سالن شهدای دزفول باغ موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار گردید.
در این جلسه برادر اسدی در خصوص کنگره شهدای استان تهران گزارشی داد و سپس برادر یدالله ایزدی پژوهشگر نبرد کربلای 5 یافته های پژوهشی خود از حماسه کربلای 5 را ارائه نمود و در پایان فرمانده لشگر10 در خصوص ثبت دقیق و متقن وقایع این نبرد تذکراتی دادند.
@alvaresinchannel