eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
931 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
735 ویدیو
67 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀 23 اردیبهشت ماه 1365 در سالگرد یاد و خاطره تنها شهید را در این عملیات گرامی میداریم🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 تخریبچی شهید شهادت 23 اردیبهشت 1365 منطقه عملیاتی یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 مقابل گلوله تانک بخوانید عملیات شرهانی اردیبهشت 1365 ✍🏿✍🏿 به روایت خادم حسینی بهار سال 1365 بود که دشمن در هجومش که به عملیات دفاع متحرک معروف شد به خطوط نبرد ما در جنوب حمله کرد و لشگر سیدالشهداء (ع) را برای مقابله با پیشروی و مقابله با حمله دشمن ماموریت دادند. لشگر مامور به مقابله با لشگر طلایی دشمن در منطقه شرهانی شد. گردان حضرت علی اکبر علیه‌السلام به خط زده بود و الحاق با گردان دیگر حاصل نشده بود و تقریبا گردان در محاصره قرار گرفته بود. عملیات از اول شب شروع شده بود. درگیری خیلی سختی بوجود آمده بود و کار گره خورده بود. تمام نیروهای گردان علی اکبر علیه‌السلام در آستانه شهادت یا اسارت بودند. چیزی به سپیده صبح نمانده بود. من به عنوان فرمانده گردان حضرت زینب(س) رفته بودم قرارگاه لشگر که از حاج علی فضلی کسب تکلیف کنم. نیروهایم در منطقه دیگری در حال انجام ماموریت بودند. دقیقا همان لحظه که من در قرارگاه بودم، لحظات بحرانی بود. چهار پنج ساعت از درگیری شدید گردان علی‌اکبر علیه‌السلام می‌گذشت. برای فرمانده تیپ لحظات سختی بود. او باید تصمیم می‌گرفت که چه کار کند. ناامیدی بر همه ما مستولی شده بود و هیچکس راه نجاتی را برای گردان علی اکبر در ذهنش نبود. دقیقا همان لحظات، یکباره حاج علی فضلی تصمیمش را گرفت. بلند شد ایستاد و خطاب به آن حدود ۲۰ نفری که در محل قرارگاه حضور داشتند، گفت: همگی آماده شوید برویم بزنیم به خط! ما باید خودمان این گردان را از محاصره دربیاوریم و صحنۀ جنگ را عوض کنیم. سر و صدای همه بلند شد. مسئول ادوات، مسئول توپخانه، مسئول بهداری، مسئول اطلاعات، فرمانده گردانهایی که آنجا بودند و… همه شروع کردند به مخالفت. همه می‌گفتند: حاج آقا! شما بمان. ما می‌زنیم به خط. حاج علی اما قبول نکرد و گفت: نه. بنظرم می‌رسد که الان باید خودمان وارد صحنۀ جنگ شویم. هرچه بقیه اصرار می‌کردند، بی فایده بود. یکی دو نفر، که بعدها خودشان به شهادت رسیدند، رفتند جلو و دستهای حاج علی را گرفتند تا مانع رفتنش شوند، اما او با سماجت، دست آنها را پس زد و رفت سوار ماشین شد. حاج علی به راننده گفت: حرکت کن راننده هم مثل بقیه، نمی‌خواست ایشان را به خط مقدم ببرد. گفت: من نمی‌روم حاج آقا! حاج علی هم راننده را کنار زد و با آنکه یک چشمش جانباز بود و بخصوص در تاریکی خوب نمی‌دید، خودش نشست پشت فرمان و ماشین را روشن کرد. فرماندهان که دیدند، نمی‌توانند جلودار ایشان شوند، خودشان را رساندند و سریع پریدند توی ماشین تا حداقل همراهی‌‌اش کنند. من هم ازجملۀ کسانی بودم که پریدم پشت ماشین و حاج علی فضلی هم شروع کرد به رانندگی و رفت تا دل آتش. درگیری خیلی شدید بود… هوا کم کم داشت روشن می‌شد. حاج علی با همان یک چشم و دید محدودش، می‌تازید و می‌زد به قلب دشمن. همین طور که مسیر ناهموار و پر از پستی و بلندی را پیش می‌رفتیم، در حین بالا رفتن از تپه با همان تویوتا بودیم که از روبرو هم تانک دشمن مقابلمان قرار گرفت. لولۀ تانک درست مقابلمان بود. شلیک هم کرد اما چون تویوتا پایین تر از آن بود، بهمان اصابت نکرد. حتی در همان لحظات هم ذره‌ای ترس در وجود حاج علی وجود نداشت. ما هم وقتی صحنۀ مواجهۀ تویوتا با تانک را دیدیم، دست به کار شدیم و هرکسی با هر چه که به دستش رسید، شروع کرد تیراندازی به سمت تانک و توانستیم به مدد شجاعت سردار فضلی و به فضل خدا، آن تانک و تانک‌های بعدی را منهدم کنیم. در طول آن ۲۰ دقیقه که شاید ۲۰ بار درگیری شدید از همه جهت داشتیم، حتی لحظه‌ای تردید و ناامیدی در چهرۀ فرمانده تیپ ندیدیم. و به این ترتیب، معبری باز شد و باقیماندۀ نیروهای گردان علی اکبر علیه‌السلام را توانستیم بکشیم عقب. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهید عزت الله اوضح اطلاعات عملیات لشگر 10 ....................... 23 اردیبهشت ماه 1367 بود 🔷 لشگر10 مشغول شناسایی منطقه بودند حد لشگر 10 یال ها و شیارهای ارتفاع شیخ محمد مشرف به شهر ماووت بود و شهید عزت اوضح هم مدام بین دیدگاه لشگر و مقر با موتور در رفت و آمد بود و تردد و جابجایی دشمن را رصد میکرد که در اثر اصابت خمپاره 120 دشمن در نزدیکی موتور و اصابت ترکش به صورت و سر به شهادت رسید و همراهش به شدت مجروح شد. ✅ 36 سال از شهادتش میگذرد و یاد او را گرامی میداریم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد(ص) @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزت الله اوضح شهادت 23 اردیبهشت 1365 منطقه عملیات بیت المقدس6 در شب 🔷یادش بخیر روز 19 بهمن 1364 قرار بود بچه های اطلاعات و عملیات و تخریب هم کمک کنند به گروهان غواص لشگر10 تا خط دشمن در بشکند... همه نگران بودند... رودخانه اروند مقابل ما بود با همه عظمت و هیبتش... فقط با گریه میبایستی از مسیر عبور کنی... این دستنوشته حال اون روز حماسه سازان اروند است... @alvaresinchannel
قبل از انقلاب جوانمرد شهید شهادت 22 اردیبهشت سال 1361 دشت ذهاب 🔷ایستاده نفر دوم از سمت راست در یکی از زورخونه های شهرری که ورزشکاران ، پهلونا و کشتی گیرها اونجا رفت و آمد میکردند. اولین نفر ایستاده سمت چپ مرحوم پهلوان حاج حسین زاکانی پدر دکتر حاج علیرضا زاکانی شهردار تهران. @alvaresinchannel
🔷بعضی از شهدا خودشون رو به موقع رسوندند امیر هم یکی از اون ها بود امیر اذر سرا سال ها بود که در واحد حفاظت شخصیت ها از قدیمی ها بود. اما موقع عملیات ها خودش رو میرسوند این ها آچار فرانسه دو تا یگان تهران یعنی ل27 و لشگر 10 بودند ارتباطشون با جبهه رو حفظ کرده بودند و بوی عملیات که به مشامشون میرسید زود خودشون رو میرسوندند.. اردیبهشت 65 بود که شهید امیر با یه تعداد از همکارانش مثل شهید اصغر ایرلو و حسین اصغری و چند تای دیگه اومدند پیش ... به وقت رسیدن چون عملیات در پیش بود و حاج حسین هم اون ها رو فرستاد گروهان امیر مراد زاده که قرار بود اول به دل دشمن بزنند. این ها نیروی آزاد بودن و با اومدن این پاسدارهای نبرد دیده و با تجربه رقم خورد و به دل دشمن زدند و در یک نبرد نزدیک با تیربارهای دشمن پیکرهاشون روی زمین افتاد و دومین شهید آذرسرا و سومین شهید خانواده آذر سرا آسمانی شد... شهید امیر آذر سرا وقتی به سوی حجله شهادت میرفت دو تا آقا پسر خردسال داشت و برای خدا از همه گذشت و پیکر مطهرش بیش از ده روز زیر آفتاب سوزان برجای ماند... ✅ در سی و هشتمین سالروز شهادتش یادش را گرامی میداریم. @alvaresinchannel
کلزار شهدای تهران اولین دوشنبه ماه قمری روزگار وصل یاران یاد باد یاد باد آن روزگاران یاد باد 24 اردیبهشت 1403 @alvaresinchannel
با شیر مرد حاج آقا دهقان منشادی بازمانده دلاورمردانی که با دستور حاج احمد متوسلیان برای ماموریت ویژه بعد از مرحله ی دوم انتخاب شدند ماموریت اونها دشمن بعثی روی بود او میگفت : نیم ساعت به اذان صبح روز سوم خرداد 1361 بود و هنوز هوا روشن نشده بود که بچه ها تخریب با 200 پوند TNT روی پل رفتند و بعد............. @alvaresinchannel
امروز توفیقی بود که روایت حاج آقا دهقان منشادی رو بشنویم تازه از بیمارستان اومده بود به سختی صحبت میکرد امابا تعصب خاصی روایتگری میکرد و او تنها بازمانده و رزمنده تخریبچی روایتگر حماسه انفجار پل مواصلاتی دشمن توسط برروی رودخانه ی عرایض است. از روزی برای ما گفت که باعصا دراردوگاه انرژی اتمی دارخوین بعداز مرحله ی دوم عملیات بیت المقدس نیروی داوطلب تخریبچی برای ماموریت ویژه طلب میکرد. ازروزدوم خرداد61 و اتفاقات پشت خاکریز نقطه رهایی گفت. برای ما گفت: که ما7 نفر به راه افتادیم برای ماموریت انفجار پل. وقت رفتن رو به بچه های تیم تخریب کرد و گفت: برادرها اگر من شهیدشدم برادر اردستانی مسوول تیم است واگر ایشون شهید شد آقای منشادی تیم رو فرماندهی میکنه. برای ماروایت کرد که تا به محل ماموریت رسیدیم دراون آتش سنگین 3 نفراز بچه ها مجروح شدند و من قبل از رفتن روی پل مجروح شدم و باچفیه زخم مرا بست و 4نفر به سمت پل خیز برداشتندو چند لحظه بعدیکی از بچه های که رفته بود در حالی که به شدت مجروح شده بودبرگشت و حامل پیامی ازسوی برای من بود و ماندند 3 نفر که روی پل بودند با 200 پوند TNT.من مشغول ذکر دعا و مناجات با خدا برای موفقیت بودم که صدای انفجارمهیبی اومد و ستونی از دود و آتش به آسمان بالا رفت و باموج انفجاراز بالای خاکریز به گوشه ای پرت شدم.پل که منفجر شد همه ی صداها خوابید. هنوز اذان صبح نشده بود وهوا تاریک بود که پل مواصلاتی دشمن روی نابود شد و بعددشمن بعثی نا امید شد و شد انشا الله مفصل روایت شنیدنی آقای دهقان منشادی برای بعد..... @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
“کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام” همه از او هستیم و بسوی او باز خواهیم گشت 🔷متاسفانه با خبر شدیم ، همسنگر عزیز و خادم بی منت خانواده شهدا، و ذاکر اهل بیت(ع) حاج احمد رضایی از همسنگران تخریبچی لشگر 27 به یاران شهیدش پیوست 🔷مراسم تشییع : سه شنبه ۲۵ اردیبهشت از مقابل مسجد شهرک شهید باقری منطقه ۲۲ در ساعت ۱۰/۳۰ تشییع و برای خاکسپاری بطرف قطعه ۱۹ بهشت زهرا (س) برگزار میگردد @alvaresinchannel
23.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اردوگاه روبروی پادگان دوکوهه رزمندگان به جا مونده از لشگر10 سیدالشهداء(ع) چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 🔷عزاداری جامانده گان از شهدا به یاد یاران شهید مثل جوونی هاشون.. غیرتی سینه میزنن درسته موهاشون سفید شده اما دلهاشون جوان است یاد اون روزهای خوب بخیر جبهه بودیم و جنگ میکردیم در سکوت شبانه ی سنگر درد و دل با تفنگ میکردیم شب و سنگر چه با صفا بودند وقتی آدم شتاب رفتن داشت از نگاهش چقدر گل میریخت حرفهایش چقدر گل میکاشت یاد شبهای حمله می افتم یاد آن لاله هایی که پژمردند و زمین رابه آسمان بردند چشمهاییکه خوب یادم هست بامن از سنگ وشیشه می گفتند زیر باران بی امان تیر از نفسهای ریشه می گفتند یاد آن آشنای پیر بخیر که نگاهش همیشه روشن بود شب که درآسمان دعا می کاشت نگران ستاره من بود. @alvaresinchannel
✅ سومین جلسه تدوین تاریخ حماسه رزم (ع) با مدیریت فرمانده این لشکر سرافراز و چهره ماندگار دفاع مقدس ، سردار حاج علی فضلی در روز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ماه در سالن شهدای دزفول باغ موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار گردید. در این جلسه برادر اسدی در خصوص کنگره شهدای استان تهران گزارشی داد و سپس برادر یدالله ایزدی پژوهشگر نبرد کربلای 5 یافته های پژوهشی خود از حماسه کربلای 5 را ارائه نمود و در پایان فرمانده لشگر10 در خصوص ثبت دقیق و متقن وقایع این نبرد تذکراتی دادند. @alvaresinchannel