#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#تخریبچیان_شهید
#حمید_رضا_دهقان
#حسین_صیادی
شهادت 13 اسفندماه #تکمیلی_عملیات_کربلای_5
#شلمچه_غرب_کانال_ماهی
فاصله ما با دشمن خیلی کم بود و دشمن مقابل مواضعش رو مین گذاری کرده بود وماموریت ما این بود که معبری در میدان مین برای عبور رزمندگان باز کنیم.
برادر گوهری مسوول تیم ما این مأموریت را به من داد. همه منتظر بودن تا ما مسیر رو از مین پاک کنیم و هجوم رزمندگان به دشمن شروع بشه. من تجهزاتم رو برای حرکت محکم کردم. #شهید_دهقان کنارم روی زمین دراز کشیده بود. وقتی متوجه شد من ماموریت باز کردن معبر رو دارم خیلی حالش گرفته شد و با حالت التماس به من گفت : برادر میشه این کا رو من انجام دهم.. خیلی اصرار و التماس کرد تا من رو راضی کرد..
اون شب مسیر حمله به رزمندگان باز شد و این آخرین دیدار ما با #شهید_حمید_رضا_دهقان بود.
بامداد13 اسفند سال 65 بود که روح #شهید_دهقان به همراه #شهید_صیادی به آسمان ها پرکشید و سال ها جسم مبارکشان بر زمین شلمچه برجای ماند.(راوی:قاسم محمدحسن)
@alvaresinchannel
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#تخریبچیان_شهید
#حمید_رضا_دهقان
#حسین_صیادی
شهادت 13 اسفندماه #تکمیلی_عملیات_کربلای_5
#شلمچه_غرب_کانال_ماهی
فاصله ما با دشمن خیلی کم بود و دشمن مقابل مواضعش رو مین گذاری کرده بود وماموریت ما این بود که معبری در میدان مین برای عبور رزمندگان باز کنیم.
برادر گوهری مسوول تیم ما این مأموریت را به من داد. همه منتظر بودن تا ما مسیر رو از مین پاک کنیم و هجوم رزمندگان به دشمن شروع بشه. من تجهزاتم رو برای حرکت محکم کردم. #شهید_دهقان کنارم روی زمین دراز کشیده بود. وقتی متوجه شد من ماموریت باز کردن معبر رو دارم خیلی حالش گرفته شد و با حالت التماس به من گفت : برادر میشه این کا رو من انجام دهم.. خیلی اصرار و التماس کرد تا من رو راضی کرد..
اون شب مسیر حمله به رزمندگان باز شد و این آخرین دیدار ما با #شهید_حمید_رضا_دهقان بود.
بامداد13 اسفند سال 65 بود که روح #شهید_دهقان به همراه #شهید_صیادی به آسمان ها پرکشید و سال ها جسم مبارکشان بر زمین شلمچه برجای ماند.(راوی:قاسم محمدحسن)
@alvaresinchannel
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#تخریبچیان_شهید
#حمید_رضا_دهقان
#حسین_صیادی
شهادت 13 اسفندماه #تکمیلی_عملیات_کربلای_5
#شلمچه_غرب_کانال_ماهی
فاصله ما با دشمن خیلی کم بود و دشمن مقابل مواضعش رو مین گذاری کرده بود وماموریت ما این بود که معبری در میدان مین برای عبور رزمندگان باز کنیم.
برادر گوهری مسوول تیم ما این مأموریت را به من داد. همه منتظر بودن تا ما مسیر رو از مین پاک کنیم و هجوم رزمندگان به دشمن شروع بشه. من تجهزاتم رو برای حرکت محکم کردم. #شهید_دهقان کنارم روی زمین دراز کشیده بود. وقتی متوجه شد من ماموریت باز کردن معبر رو دارم خیلی حالش گرفته شد و با حالت التماس به من گفت : برادر میشه این کا رو من انجام دهم.. خیلی اصرار و التماس کرد تا من رو راضی کرد..
اون شب مسیر حمله به رزمندگان باز شد و این آخرین دیدار ما با #شهید_حمید_رضا_دهقان بود.
بامداد13 اسفند سال 65 بود که روح #شهید_دهقان به همراه #شهید_صیادی به آسمان ها پرکشید و سال ها جسم مبارکشان بر زمین شلمچه برجای ماند.(راوی:قاسم محمدحسن)
@alvaresinchannel