به روایت #پدرشهید:
•میگویند فرمانده گروهانم
#پسرم بچه #صبوری بود و اهل حرف زدن و توضیح دادن در مورد کارهایش نبود. وقتی پا پیاش میشدم و می پرسیدم در #سوریه چه کار می کنی؟ میگفت: میگویند #فرمانده گروهانم. دوستش می گفت هر جا #علی بود همه می خواستند بروند با او باشند از بس #اخلاقش خوب بود.
🍃⚘🍃
سعی میکرد بیشتر هم خودش را با #دل و #جرأت نشان دهد تا #نیروهایش روحیه شان #بهتر باشد. وقتی آمد تهران ما متوجه شدیم مجروح شده. تک تیراندازها که گویا چچنی هستند اصلا در میدان جنگ درگیر نمی شوند و فقط رزمندگان را دنبال میکنند می زنند. علی میگفت: من رگبار بستم سمت دشمن و آنها زمین گیر شدند که ناگهان تکتیراندازش من را زد و حالتی بود که دوبار چرخیدم.
🍃⚘🍃
در همان #کربلا هم خواب دیده بود
#پیامبراعظم(ص)🌷 #باغی #بهشتی را به او نشان میدهد و #نوشیدنی #بهشتی به ایشان #میخوراند.
🍃🌷🍃
#رسول گرامی اسلام در عالم رؤیا به #ابوذر #بشارت داده بود که این #باغ متعلق به تو است. بعد از بازگشت از #عراق، #ابوذر خودش را در میان #اعزامیها جا داد.
🍃🌷🍃
من هم سه دختر دارم. خوب درک میکنم وقتی #ابوذر میرفت، با وجود #سه فرزند #قد و نیم قدش چه کشید. واقعاً هم کار #راحتی #نیست که بهترین داشتههای دنیا، یعنی #فرزندانت را #بگذاری و #بروی.
😔
🍃🌷🍃
اما امثال #ابوذر خوب میدانند این تعلقات و داشتههای دنیایی را با چه چیزی عوض میکنند و به خاطر چه #هدفی میگذارند و میروند.
🍃🌷🍃
#ابوذر 10#سال تمام زیر #نظر #استاد #اخلاقش #آیتالله حیدری فسائی که در #حوزه #علمیه قم تدریس میکنند، به #خودسازی پرداخته بود.
🍃🌷🍃
#آیتالله حیدری بعد از #شهادت #ابوذر به ما گفتند هر وقت #شهید تماس میگرفت تا #برنامههای #خودسازیاش را دریافت کند یا #گزارشی از #عملکردش ارائه دهد، میدیدم او 500# قدم از #توصیههایی که داشتم #جلوتر رفته است.
🍃🌷🍃