eitaa logo
این عماریون
325 دنبال‌کننده
260.2هزار عکس
71.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
در دوران بچگی­­ و تا پایان راهنمایی در منزل پدرم بود چون ما با هم همسایه بودیم و مادرم کسالت شدیدی داشت و من رفت و آمد زیادی به خانه آنها داشتم؛ 🍃🌷🍃 «محمود» نام من را داشت و پدرم بسیار به او بود، پدرم را روی دوشش می‌انداخت و را پهن می­‌کرد و دست به قنوت بلند می­‌کرد. 🍃🌷🍃 پدرم به مازندرانی از او می­‌پرسید: «شما سرباز زمان♡می­‌شوید؟ سرش را تکان می­‌داد و می­‌گفت بله من زمان♡می­‌شوم»😭 🍃🌷🍃 از فرزندانم ، و کلمه­‌ای از ­ البلاغه را به آنان می­‌دادم و در می­‌خواستم. 🍃🌷🍃 شرعی، و حدود مانند و ، و ،، ­‌ها را تا جایی که از دستم برمی­‌آمد به آنها می­‌دادم. 🍃🌷🍃 حتی زمانی که خواست در شرکت کند، یک دوره فقه را که بود به او دادم، به شرعی کامل داشت و می‌کرد. 🍃🌷🍃
 اکثراً ساعت 11:30، 12 شب زنگ می­‌زد، وقتی می­‌فهمیدم تماس از هست، بلافاصله گوشی را برمی­‌داشتم و اول خودم می­‌گفتم:«سلام پسر چطوری خوبی؟» و آخرش هم می­‌گفتم:« انشاءالله با دست پر برگردی مادر.»😭😭 🍃🌷🍃  ، و در کرده بودند و و یکی از به خیل پیوستند، خانواده­‌ من خانواده‌ای بود که با خو گرفته بود. 🍃🌷🍃 {یاد عزیز با ذکر یک شاخه گل 🌷} 🍃🌷🍃 ، فرزند دارد،که زمان «محمد» ۲  ساله  و «علی» دقیقاً روز (17 اردیبهشت) 8 ساله شده بودند.😭 🍃🌷🍃 با ­‌های بسیار بود، ولی با آنها هم می­‌کرد و و ­های را به می­‌داد، من فکر می­‌کنم ­‌های نظامی­‌ای دیده که ­‌ای است.😭 🍃🌷🍃