✨بسم الله الرحمن الرحیم
♡کاش میشد صدات کنم توام منو صدا کنی؛ من رضا رضا کنم توام منو نگاه کنی♡
🍃میگویند #مشهدالرضا برات کربلا میدهد؛ اصلا گویا صحن انقلابش و آن #پنجره_فولاد آغاز زندگی است و آن هنگام که زیرلب حاجاتت را زمزمه میکنی خود شاه خراسان دست هایت را به خدا میرساند...
🍃تو هم اینگونه بودی و آرزوی #شهادت را دخیل بستی به پنجره فولاد رضا، اصلا تمامی ویژگی هایت را هم نیز به شاه خراسان اقتدا کرده بودی. ساده زیست بودن و دور بودن از تجملات.
#قرائت_قرآن و هفته هایی که مزین به زیارت اقایت میشد.
🍃آنقدر الگوی خوبی بودی که فرزندانت قدم بر ردپای پوتین های خونی ات گذاشتند و راه تورا در پیش گرفتند. تویی که ماهر ترین تخریبچی بودی و اول از همه نفس خودت را تخریب کردی...
🍃به دل میدان نفس زدی و با زیرکی و #شجاعت مین های گناه را یک به یک خنثی کردی و با سلاح #ایمان و اراده خود را به سمت خیمه صاحب الزمان(عج) روانه کردی...
🍃حال میلاد زمینی توست. میدانم که این تجملات دنیایی میان روح با عظمتت جا نمیشود اما دلمان خوش است به روزی که به دنیا قدم گذاشتی. #میلادت_مبارک یار مهدیِ غریبِ فاطمه(س)♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_زاده_اکبر
📅تاریخ تولد : ۴ خرداد ۱٣۵۵
📅تاریخ شهادت : ٢٨ مهر ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید حمزه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃می گویند عشق حسین سن و سال نمی شناسد. از همان کودکی آرام آرام روح و جسمت را دربر می گیرد. غلامِ حسین می شوی و #عاشق روزهای محرم...
🍃امیر کاظم زاده از همان کودکی عشق اهل بیت مخصوصا #امام_حسین بر دلش جوانه زده بود. با شروع #محرم با بچه ها محله را سیاهپوش می کردند. سنج و طبل می خریدند و برای #ارباب #عزاداری می کردند.
🍃لحظه به لحظه با عشق امام حسین قد کشید و بزرگ شد و با پیوستن به سبزپوشان سپاه راهش را استوار کرد.
مدتی بعد به درخواست مادر #ازدواج کرد و حاصل ازدواجش فرزندی شد که نذر حضرت محمد بود و پس از نوشتن نام هایی که امانت سپردند به صفحه های #قرآن، طاها قسمتشان شد و نام عزیز دل پدر شد محمد طاها.
🍃عشق به شهادت در دلش هر لحظه می تپید. در تشییع #شهدای_دفاع_مقدس از همه میخواست برای شهادتش دعا کنند و معتقد بود که در باغ شهادت هنوز هم باز است. مدتی بعد که خبر دفاع از #حرم_حضرت_زینب را شنید به عشق اباعبدالله راهی شد. مقصد را نگفت فقط از ماموریتی گفت که ممکن است ۴۵ روز طول بکشد.
🍃مادر با محمد طاها شش ماهه بدرقه کرد پسرش را به امید دیدار دوباره. اما شاید محمد طاها میدانست که اخرین دیدار با پدر است که بیقراری کرد و چشم های پدر هر چند قدم یکبار، فرزند شش ماهه اش را میدید و دل کندن را تمرین می کرد. شاید هم به یاد #شش_ماهه ارباب بغض می کرد و استوارتر قدم بر میداشت.
🍃مدتی بعد در باغ شهادت باز شد و خودروی پر از مهمات بهانه و تیر عدو سبب خیر تا فرنانده این بار در میان شعله های آتش به باغ آرزویش برسد. سه روز در محاصره در میان شعله های آتش سوخت. از امیر اربا اربا چیزی نمی توان گفت اما مادر هنوز هم منتظر است تا قامت تک پسرش را بعد از خداحافظی آخر ببیند. حال، محمد طاهای شش ماهه مردِ کوچک خانه شده و دلتنگی هایش را با قاب پدر شریک می شود .دست می کشد بر عکس #پدر و از حسرت هایش می گوید. از دیدن روی پدر و یک سفر با پدر آن هم به مقصد #مشهدالرضا...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_امیر_کاظم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۱ خرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام الله علیها
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃ایران، این کشور عظیم و سربلند رویشگاه لاله های سرخ بسیاری است که گلبرگ هایشان را به نسیم سحرگاهی سپرده و عاشقانه رهسپار دیار عشق شده اند...
🍃جانمحمدهای زیادی فدایی این خاک گشته اند تا امروز وجب به وجب تربت این خاک عطر #مشهدالرضا بدهد. محمد داستان ما نیز شهید همین راه است...
🍃جوانی ۱۵ ساله بود که رهسپار جبهه های جنگ شد، مجروحیت هایش هم هیچکدام مانع استادگی و مبارزه ی او نشد. آنقدر شجاعانه و #عاشقانه تلاش میکرد که از موفق ترین های این #انقلاب بود!
🍃به طوریکه برای دوره آموزش عالی نظامی در روسیه جانمحمد را برگزیدند و اینبار او بود که تمام فرماندهان روسی را به چالش میکشید. پس از سالها مجاهدت و جاماندن از رفقای شهیدش، قسمت این بود در دفاع از حرم #عمه_سادات به آغوش خدا پر بکشد!
🍃چه حالی است! امام رضایی باشی، دلت بند شاه خراسان باشد و انگاه در روز میلاد علی بن موسی الرضا(ع) پر بکشی به اسمان و سر بر دامان امام رئوف بگذاری...
🍃اسیر دنیاییم...
بند رهاییمان بدهید و جانمان را از این قفس نفس گیر دنیوی ازاد کنید. باشد که رستگار شویم🤲
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_جانمحمد_علیپور
📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱٣۴۴
📅تاریخ شهادت : ۱٣ مرداد ۱٣٩۶
📅تاریخ انتشار : ۱٢ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدا اندیمشک
🕊محل شهادت : تدمر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨بسم الله الرحمن الرحیم
♡کاش میشد صدات کنم توام منو صدا کنی؛ من رضا رضا کنم توام منو نگاه کنی♡
🍃میگویند #مشهدالرضا برات کربلا میدهد؛ اصلا گویا صحن انقلابش و آن #پنجره_فولاد آغاز زندگی است و آن هنگام که زیرلب حاجاتت را زمزمه میکنی خود شاه خراسان دست هایت را به خدا میرساند...
🍃تو هم اینگونه بودی و آرزوی #شهادت را دخیل بستی به پنجره فولاد رضا، اصلا تمامی ویژگی هایت را هم نیز به شاه خراسان اقتدا کرده بودی. ساده زیست بودن و دور بودن از تجملات.
#قرائت_قرآن و هفته هایی که مزین به زیارت اقایت میشد.
🍃آنقدر الگوی خوبی بودی که فرزندانت قدم بر ردپای پوتین های خونی ات گذاشتند و راه تورا در پیش گرفتند. تویی که ماهر ترین تخریبچی بودی و اول از همه نفس خودت را تخریب کردی...
🍃به دل میدان نفس زدی و با زیرکی و #شجاعت مین های گناه را یک به یک خنثی کردی و با سلاح #ایمان و اراده خود را به سمت خیمه صاحب الزمان(عج) روانه کردی...
✍️نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_زاده_اکبر
📅تاریخ تولد : ۴ خرداد ۱٣۵۵
📅تاریخ شهادت : ٢٨ مرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید حمزه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃می گویند عشق حسین سن و سال نمی شناسد. از همان کودکی آرام آرام روح و جسمت را دربر می گیرد. غلامِ حسین می شوی و #عاشق روزهای محرم...
🍃امیر کاظم زاده از همان کودکی عشق اهل بیت مخصوصا #امام_حسین بر دلش جوانه زده بود. با شروع #محرم با بچه ها محله را سیاهپوش می کردند. سنج و طبل می خریدند و برای #ارباب عزاداری می کردند.
🍃لحظه به لحظه با عشق امام حسین قد کشید و بزرگ شد و با پیوستن به سبزپوشان س.پاه راهش را استوار کرد.
مدتی بعد به درخواست مادر #ازدواج کرد و حاصل ازدواجش فرزندی شد که نذر حضرت محمد بود و پس از نوشتن نام هایی که امانت سپردند به صفحه های #قرآن، طاها قسمتشان شد و نام عزیز دل پدر شد #محمدطاها.
🍃عشق به شهادت در دلش هر لحظه می تپید. در تشییع #شهدای_دفاع_مقدس از همه میخواست برای شهادتش دعا کنند و معتقد بود که در باغ شهادت هنوز هم باز است. مدتی بعد که خبر دفاع از #حرم_حضرت_زینب را شنید به عشق اباعبدالله راهی شد. مقصد را نگفت فقط از ماموریتی گفت که ممکن است ۴۵ روز طول بکشد.
🍃مادر با محمد طاها شش ماهه بدرقه کرد پسرش را به امید دیدار دوباره. اما شاید محمد طاها میدانست که اخرین دیدار با پدر است که بیقراری کرد و چشم های پدر هر چند قدم یکبار، فرزند شش ماهه اش را میدید و دل کندن را تمرین می کرد. شاید هم به یاد #شش_ماهه ارباب بغض می کرد و استوارتر قدم بر میداشت.
🍃مدتی بعد در باغ شهادت باز شد و خودروی پر از مهمات بهانه و تیر عدو سبب خیر تا فرنانده این بار در میان شعله های آتش به باغ آرزویش برسد. سه روز در محاصره در میان شعله های آتش سوخت. از امیر اربا اربا چیزی نمی توان گفت اما مادر هنوز هم منتظر است تا قامت تک پسرش را بعد از خداحافظی آخر ببیند. حال، محمد طاهای شش ماهه مردِ کوچک خانه شده و دلتنگی هایش را با قاب پدر شریک می شود .دست می کشد بر عکس #پدر و از حسرت هایش می گوید. از دیدن روی پدر و یک سفر با پدر آن هم به مقصد #مشهدالرضا...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_امیر_کاظم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۱ خرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۳ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام الله علیها
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی