🍃قرآن، از تو شرمندهام؛ حتی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای #موسیقی هر روزه نشستهاند. اگر چند #آیه از تورا بخوانند، مستمعین فریاد میزنند #احسنت..! گویی مسابقه نفس است.
.
🍃قرآن، من شرمندهام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک #معرفت است یا #رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب #مسابقات هوش ندانند.
.
🍃خوشابهحال هر کسی که دلش #رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را میخوانند، چنان حظ میکنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان #نازل شده است..
🍃آنچه ما با #قرآن کردهایم، تنها بخشی از #اسلام است که به صلیب #جهالت کشیدهایم."
.
✍دل نوشته ای از #شهید_محسن_حاجی_حسنی_کارگر
.
📅تاریخ تولد: ۱۵ آبان ۱۳۶۷
.
📅تاریخ شهادت : ۲ مهر ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید: بهشت ثامن.روبروی صحن جمهوری حرم امام رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #شهید_منا #زیارت_حج #صحن_جمهوری #امام_رضا
🍃روضهها جمع شدهاند در #مدینه و این دم آخری که وقت گرفتن کارنامه نوکریمان شده بر دل ما میتازند....
تکه جگرهای #حسن، خون دل #محمد، عطش اباالحسن همه و همه🖤
.
🍂اما وای، غافل از تاریخی هستیم که در این روزا آتش آن جرقه خورده و دارد گُر میگیرد، دیری نپاید که #زهرا مهمان کوچه است و صورتش کبود💔
.
🍃نمیخواهم مشکیام را در بیاورم چون میدانم #مادرم تا نودوپنچ روز هرروز درد میکشد و زار میزند😔
🍂امام غریبم، همه از هم غریبی را به ارث بردهاید، همه #غریب_ابن_غریب....
لعنت ب کوچه و طناب و شمشیر و خلافت لعنت لعنت😞
.
🍃روضه میخوانم، بسوزد جگرم روی خاک حجره فرشها را کنار زده بودی و مثل جد غریب روی خاک پا میکشیدی، #پسرت آمد سرت را به دامن گرفت تا کمی از غربتت کم شود اما #لایوم_کیومک_یااباعبدالله😭
.
🍂حتما انتظار دارید بگویم سر #حسین روی #خاک بود و کسی سرش را به دامن نداشت، آری همین بود اما #حسین هم سرش در دامن فرزندش بود که جان داد کجا؟
#رقیه سر بابا را به دامن گرفت و همراه با پدر جان داد، شاید حسین تا #خرابه جان نداده باشد چرا که از بعد رقیه دیگر سر #اباعبدالله #قرآن نخواند😓
.
🍃یابن شبیب جد ما را غریب گیر آوردند.....
بشکن سبوی باده را....
مزد نوکری نمیخواهم سوز بده بر جگرم تا #کفن پاره کنم......
.
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
.
#شهادت_امام_رضا_تسلیت ....
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #ضامن_آهو #ثامن_الحجج #پنجره_فولاد #حرم #محرم #صفر
🍃واقعا برای جای گذاری نامی نیک بر زمین نیازی بر #طول_عمر نیست و عده ای عرض زندگیشان پر ثمر است و از این جمله افراد می توان به شهید حبیب الله افتخاریان اشاره کرد.
🍃سه ساله بود که پدرش فوت کرد و همراه مادرش زیر سایه عمو قد کشید.
مادر بزرگ#قرآن خواندن را چنان شیرین به وی آموزش داد که او نیز همواره سعی در آموزش دادن قرآن به دیگران بود و تا آخر عمر پر برکتش قرآن را با صوتی دلنشین تلاوت می کرد.
🍃در رشته #دندانپزشکی یکی از دانشگاه های #آلمان پذیرفته شد و به علت فشار عوامل شاه (ساواک) از ایران خارج شد.
🍃شهید افتخاریان در کشور آلمان مشغول درس خواندن بودو همه اقدامات برای رفتن همسر و فرزندش هم انجام شدکه#امام_خمینی (ره) از عراق به فرانسه تبعید شد.
🍃او درس را رها کرده و به#پاریس رفت و در بیت امام (ره) در نوفل لوشاتو همراه امام خمینی (ره) ماند.
🍃در جنگ مسئولیتهای حساسی را در مناطق عملیاتی برعهده داشت، مسئولیتهایی مانند
فرمانده سپاه بندرترکمن
فرماندهی تیپ ۲۵ كربلا در محورهای عملیاتی جنوب، فرمانده سپاه پاسداران بانه در كردستان، #فرمانده سپاه پاسداران مریوان در كردستان.
🍃در سالهای آخر عمرش مدام تکرار می کردند"من سه کار ناتمام دارم؛ نوشتن یک وصیتنامه، رفتن به سفر حج و بدنیا آمدن دخترم." #وصیت_نامه اش را نوشت . به حج رفت و ،ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺗﻠﻔﻨﯽﺍﺵ از منطقه گﻔﺖ :"ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻡ. ﻗﻨﺪﺍﻗﻪ#ﻣﺤﺪﺛﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ. ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮﮔﺰ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ.😢
🍃سرانجام بعد از اتمام کارهای نیمه تمامش بر اثر بمباران هوایی رژیم #عراق در سن ۲۹ سالگی به آرزویش رسیده و به واقع حبیب و مهمان الله شد.
🍃 روز تشیع وصیتش اجرا شد و قنداقه#دختر به روی پیکر پاک#شهید گذاشته شد و همین اولین دیدار و آخرین دیدارشان در دنیا شد. روحش شاد و یادش همواره گرامی باد♥️
✍نویسنده: #سودابه_حمزهای
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت: ۱۹ اسفند ۱۳۶۳
📅تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱٣٩٩
🥀مزار : بهشت فاطمه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨بسم ربالنّور
🍃 پلکهایت را بر هم بنه#رفیق.
فکرت را سامان بده.
کجا ایستاده ای؟
راهت چیست؟
امتداد نگاهت به چه ختممیشود؟
"باید ببینیم در شرایط فعلی وظیفه ی ما چیست و چه کار باید بکنیم.*"
🍃باور هایت را احیا کن.
اینک مجال توقف و تردید نیست.
اینک هنگامهی جَهد و #جَهاد است.
🍃"اولین وظیفه ی ما این است که درس بخوانیم؛ اگر خوب #درس نخوانیم، کسانی به دانشگاه ها وارد می شوند و در آینده مسئولیت برعهده می گیرند که به فکر #ملت نیستند.*"
🍃دست از سستی بکش.این گیتیِ فریبنده محل آسودگی نیست، باید با ابتلائاتش رشد کنی.
🍃هر دم که خسته شدی، آزرده شدی، به موسم سرور و فخر بیاندیش. آنگاه که جهان لبریز از #عشق و #عدل میشود.
و بکوش چنان شوی که تو را برگزینند، نیکان درگاه حق به تو مباهات کنند و #تبسمشان روزیت شود.
🍃 "وظیفه ی دیگر ما این است که آگاهی خودمان را بالا ببریم؛ مسلمانی که دینش را نشناسد و با #قرآن آشنا نباشد، #مسلمان واقعی نیست...*"
🍃حال تو بگو، مسلمان واقعی هستی؟!
آنگونه که محمد و همرهانش مسلمان بودند.
« * بخشهایی از سخنان گرانبهای شهید که در کتاب زندگینامه ی ایشان به نام "ستارگان کویر" ذکر شده اند.»
✍نویسنده: #زهرا_مهدیار
🌸به مناسبت سالروز تولد
#شهید_محمد_گرامی_کویری_نژاد
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱٣۴۱
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اسفند ۱٣۶۵
📅تاریخ انتشار : ٣۰ اسفند ۱٣٩٩
🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
#سال_نو_مبارک #نوروزتان_پیروز
✨از امام عصر(عج) میخوام مرا از سربازان و یارانش قرار دهد.
🍃در اردیبهشت سال ۱۳۳۵ نوزادی از سلاله پاک حضرت زهرا(ع) در شهرستان ورامین به دنیا آمد. او از کودکی با #قران آشنا شد و درس ظلم ستیزی و مبارزه با کفر را آموخت. بعدها در سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز سربازان را نسبت به ظلم رژیم #پهلوی آگاه میساخت.
🍃در سال ۱۳۵۶ گروهی را بر علیه شاه سازماندهی کرد و در سال ۵۷ در صف مخالفان رژیم در اعتراض به #سیاست های غاصبانهاش #تظاهرات نمود و مورد اصابت گلوله ماموران شاه قرار گرفت.
🍃پس از پیروزی #انقلاب به مدت یکسال در عضویت کمیته انقلاب اسلامی بود و با اغاز جنگ تحمیلی به میدان های نبرد شتافت و مردانه از خاک سرزمین خود دفاع کرد.
🍃در آذر ماه سال ۶۲ برادر بزرگوارش در عملیات فتح المبین به مقام#شهادت رسید. و شهید سید هادی احمدی یکسال بعد از برادرش در محور پاسگاه (گرکنی) بر اثر اصابت ترکش به ناحیه شکم به جمع عاشقان شتافت.
🍃سخن شهید: برادرانم #جهاد در راه خدا کار بسیار ارزشمندیاست که فقط خاصان و مقربان درگاه حق توفیق گام نهادن در این عرصه را پیدا میکنند.
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_سید_هادی_احمدی
📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ۱٣۶٣
📅تاریخ انتشار : ٣۱ فروردین ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : میمک
🥀مزار شهید : گلزار شهدای سید فتح الله
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
✨شهید بهروز آهندوست
🍃شهید آهندوست سال ۴۷ در خرم آباد دنیا آمد. تحصیلاتش را در شهر ارومیه تا مقطع دبیرستان سپری کرد، سپس به پیشنهاد برادرش به #حوزه_علمیه شیخ عبدالحسین در #تهران وارد شد.
🍃پدر شهید بهروز، ارتشی بود ولی حال و فضای خانه، سنتی و دینی بود. بچه های خانواده از کودکی توسط مادر، نماز و #قرآن را می آموختند و از #نوجوانی به مسجد و مراسم مذهبی می رفتند.
🍃شهید بهروز از سن نوجوانی مانند دو برادر بزرگترش مومن و معتقد رشد کرد و از طریق بسیج و سپاه به نبرد با حکومت #پهلوی و نظام سلطه و نوکرشان صدام پرداخت. مدتی در حوزه علمیه درس خواند ولی پس از شهادت دو برادر بزرگترش، جاوید و بهزاد، به #جبهه برگشت و در بخش تخریب خدمت کرد.
🍃عاشق #رهبر_انقلاب بود و همواره می گفت باید به فرامین امام جامع عمل بپوشانیم. شهید بهروز سالها به مبازه با دشمن ادامه داد، سرانجام تاریخ ۶۵.۱.۹ با انفجار مین به شهادت رسید🕊
🍃خواهر شهید می گوید: مادرم از #امام_رضا علیه السلام، تقاضای فرزند پسر کرد. در خواب دید به او می گویند، به تو سه فرزند پسر می دهیم ولی از تو می گیریم.
✍نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهروز_آهندوست
📅تاریخ تولد : ۱۱ اسفند ۱٣۴٧
📅تاریخ شهادت : ٩ اردیبهشت ۱٣۶۵
📅تاریخ انتشار : ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : باغ رضوان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃زودتر از سنش بالغ شد، نماز خواندن و #روزه گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد، آنچنان زیبا نماز میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد.
🍃رضا آنقدر در برابر مصیبت صبوری میکرد که دیگر صبر هم به ستوه آمده بود. صوت دلنشینی داشت، هنگامی که #قرآن را میخواند، میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی.
🍃با هر #جمعه که از راه می رسید، #زیارت_آل_یاسین را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود.
🍃هنگامی که فهمید #حرم عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت.
🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال #ملائک گذاشت و رفت. او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت.
«ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بودهام، #شرمندهام. تو را به همان خدایی میسپارم که به طفل صغیر هم #روزی میدهد.
به پسرم بگو: که چرا به این راه رفتهام؟ #هدفم، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم #مسلمان بوده است.»
☆روحش شاد و یادش گرامی☆
✍نویسنده : #گمنام
🍃به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_سید_رضا_طاهر
📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
📅زمان انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : روستای هریکنده
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
🍃ای آنانی که بعد ما در این دنیای مادی ماندهاید #اسلام را تنها نگذارید و به ندای حسین(ع) زمان خود همان آموزگاری که شهادت را به ما آموخت و شعار هل من ناصر ینصرنی سر داد، پاسخ دهید؛ دنبال بهانه نباشید؛ امامتان را تنها نگذارید.
🍃برادران سپاه جزء بهترین جوانان این مملکت هستند آنان عزم کردهاند که #انقلاب_اسلامی را حافظ و نگهبان باشند؛ من آگاهانه شهادت را برگزیدم و هرگز به اجبار به این ماموریت نیامدم.
🍃پس از من جامه سیاه نپوشید و در سوگ من اشک نریزید که قطرات اشک شما دشمن را خوشحال میکند به جای اشک ریختن مشتهای گرهکرده خود را به دشمن #قرآن نشان دهید. عزیزان همیشه به یاد محرومان باشید و از برگزاری مراسمهای پرخرج بپرهیزید، قرآن را با تعمق و تفکر بخوانید و به آن عمل کنید.
🍃فرزندان را علیگونه یعنی متقی و صالح پیرو #خط_امام که همان راه خونین حسین است تربیت کنید در این صورت همیشه در نظرتان باشد در دنیا دو جبهه وجود دارد یکی حق و دیگری باطل ما که مسلمانیم چرا در جبهه حق کشته نشویم در سرای آخرت شما را شفاعت خواهیم کرد.
پ ن: وصیت نامه شهید حسین شاه حسینی دستجردی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حسین_شاه_حسینی
📅تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱٣٢٧
📅تاریخ شهادت : ۱٧ اردیبهشت ۱٣۵۹
📅تاریخ انتشار : ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سنندج
🥀مزار شهید : باغ بهشت همدان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃#موفقیت نشانه ی اصلی حضور تو در میدان های جنگ بود. میدان به میدان؛ پا به پای تمامی رزمندگان قدم به وادی #عشق نهادی و جانانه تلاش میکردی تا مبادا ذره ای از خاک وطنت به دست مزدوران بیفتد...
🍃میدانستی این خاک؛ شهیدان زیادی را به چشم خود دیده است تا #استقلال خود را از دست ندهد. وصیت نامه یاران شهیدت را در کنج قلبت ثبت کردی و تمام خود را #وقف کردی تا از قافله ی حسینِ(ع) فاطمه جا نمانی...
🍃خودت نیز #وصیت_کرده بودی که گوش به فرمان خدا باشید و حواستان را جمع ازمایش های دنیوی کنید. گفته بودی دلبسته دنیا شدن پایان خوشی ندارد و باید دل کند از دنیایی که هوا و هوسش کشنده است. راه نجات از انحرافات فکری را پیروی از خط #قرآن و #امام_خمینی میدانستی و خودت نیز شاگرد این رهرو بودی...
🍃در اخر هم این #خدا بود که خریدارت شد و محشورت کرد با ارباب بی کفنِ #کربلا. نکند مارا فراموش کنی که این روزها سخت به دعاهایت محتاجیم🤲
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_فریدون_کشتگر
📅تاریخ تولد : ۱٣٣٧
📅تاریخ شهادت : ٢۱ اردیبهشت ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ٢۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : شلمچه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃ای آنانی که بعد ما در این دنیای مادی ماندهاید #اسلام را تنها نگذارید و به ندای حسین(ع) زمان خود همان آموزگاری که شهادت را به ما آموخت و شعار هل من ناصر ینصرنی سر داد، پاسخ دهید؛ دنبال بهانه نباشید؛ امامتان را تنها نگذارید.
🍃برادران سپاه جزء بهترین جوانان این مملکت هستند آنان عزم کردهاند که #انقلاب_اسلامی را حافظ و نگهبان باشند؛ من آگاهانه شهادت را برگزیدم و هرگز به اجبار به این ماموریت نیامدم.
🍃پس از من جامه سیاه نپوشید و در سوگ من اشک نریزید که قطرات اشک شما دشمن را خوشحال میکند به جای اشک ریختن مشتهای گرهکرده خود را به دشمن #قرآن نشان دهید. عزیزان همیشه به یاد محرومان باشید و از برگزاری مراسمهای پرخرج بپرهیزید، قرآن را با تعمق و تفکر بخوانید و به آن عمل کنید.
🍃فرزندان را علیگونه یعنی متقی و صالح پیرو #خط_امام که همان راه خونین حسین است تربیت کنید در این صورت همیشه در نظرتان باشد در دنیا دو جبهه وجود دارد یکی حق و دیگری باطل ما که مسلمانیم چرا در جبهه حق کشته نشویم در سرای آخرت شما را شفاعت خواهیم کرد.
پ ن: وصیت نامه شهید حسین شاه حسینی دستجردی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_شاه_حسینی
📅تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱٣٢٧
📅تاریخ شهادت : ۱٧ اردیبهشت ۱٣۵۹
📅تاریخ انتشار : ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سنندج
🥀مزار شهید : باغ بهشت همدان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃می گویند عشق حسین سن و سال نمی شناسد. از همان کودکی آرام آرام روح و جسمت را دربر می گیرد. غلامِ حسین می شوی و #عاشق روزهای محرم...
🍃امیر کاظم زاده از همان کودکی عشق اهل بیت مخصوصا #امام_حسین بر دلش جوانه زده بود. با شروع #محرم با بچه ها محله را سیاهپوش می کردند. سنج و طبل می خریدند و برای #ارباب #عزاداری می کردند.
🍃لحظه به لحظه با عشق امام حسین قد کشید و بزرگ شد و با پیوستن به سبزپوشان سپاه راهش را استوار کرد.
مدتی بعد به درخواست مادر #ازدواج کرد و حاصل ازدواجش فرزندی شد که نذر حضرت محمد بود و پس از نوشتن نام هایی که امانت سپردند به صفحه های #قرآن، طاها قسمتشان شد و نام عزیز دل پدر شد محمد طاها.
🍃عشق به شهادت در دلش هر لحظه می تپید. در تشییع #شهدای_دفاع_مقدس از همه میخواست برای شهادتش دعا کنند و معتقد بود که در باغ شهادت هنوز هم باز است. مدتی بعد که خبر دفاع از #حرم_حضرت_زینب را شنید به عشق اباعبدالله راهی شد. مقصد را نگفت فقط از ماموریتی گفت که ممکن است ۴۵ روز طول بکشد.
🍃مادر با محمد طاها شش ماهه بدرقه کرد پسرش را به امید دیدار دوباره. اما شاید محمد طاها میدانست که اخرین دیدار با پدر است که بیقراری کرد و چشم های پدر هر چند قدم یکبار، فرزند شش ماهه اش را میدید و دل کندن را تمرین می کرد. شاید هم به یاد #شش_ماهه ارباب بغض می کرد و استوارتر قدم بر میداشت.
🍃مدتی بعد در باغ شهادت باز شد و خودروی پر از مهمات بهانه و تیر عدو سبب خیر تا فرنانده این بار در میان شعله های آتش به باغ آرزویش برسد. سه روز در محاصره در میان شعله های آتش سوخت. از امیر اربا اربا چیزی نمی توان گفت اما مادر هنوز هم منتظر است تا قامت تک پسرش را بعد از خداحافظی آخر ببیند. حال، محمد طاهای شش ماهه مردِ کوچک خانه شده و دلتنگی هایش را با قاب پدر شریک می شود .دست می کشد بر عکس #پدر و از حسرت هایش می گوید. از دیدن روی پدر و یک سفر با پدر آن هم به مقصد #مشهدالرضا...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_امیر_کاظم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۱ خرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام الله علیها
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃آقاجان سلام..
ببخش که مثل همیشه با دیدن #جمعه تقویم به یادت می افتیم.
و شرمنده ذکر #اللهم_عجل_لولیک_الفرج را زمزمه می کنیم.شرمنده ایم که تعداد دعاهای عهد قضا شده از دستمان رفته و خیلی وقت است به جای خواندن #دعای_ندبه و اشک و التماس برای آمدنت ، خواب هفت پادشاه را می بینیم و ککمان هم نمی گزد.
🍃ببخش که این روزها از خودمان هم #غافل شده ایم و غرق مشکلات زندگی.
از شرمندگی پدرهای دست خالی تا آنان که کمر در پسماندهای غذای دیگران خم کرده اند دیگر رمقی برایمان نگذاشته.
🍃حال شاکی از ۸ سال خنجر از پشت خوردن ، به جان هم افتاده ایم .
عده ای تلاش می کنند تا نجات یابند از این #باتلاق نفس گیر و عده ای به جای چاره ،قهر را بر آشتی ترجیح داده اند و پشت کرده اند به آینده ای که قرار است با دست خودشان رقم بخورد..
فراموش کرده اند که مسئول اند در برابر حق خودشان و حق دیگران .
میگویند راه سیاست و دین باید جدا باشد مگر نه که خدا در #قرآن می فرماید: « #سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهیم مگر آنکه خودشان بخواهند.»
🍃مولا جان دلم گرفته ...
عده ای #نمک خوردند ، #نمکدان شکستند و مردم #زخم خورده اند و هر حرفی ، حکایت همان نمک های بیرون ریخته از نمکدان شکسته است که زخمشان با آن میسوزد.اما کاش کاری کنند تا فردا مرهمی باشد بر زخم های امروز ودیروزشان...
🍃یا صاحب الزمان، دعا کن مردم بیدار شوند از این خواب مصلحتی....
انتخاب کنند و نگذارند باز هم روزهای تلخ سالهای قبل تکرار شود. ...
ما #خسته ایم از این روزای سخت...#خودت_برس_به_فریادمان.....
#أین_المضطر_الذی_یجاب_اذا_دعا
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت #جمعههای_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #انتخاب #ظهور #فرج
✦به نام خداوند مردان جنگ
🍃سخت است بخواهی از مرام و مسلک شهدایی بگویی که توفیق درک حضورشان را نداشتهای. از همانهایی که مرگ در مقابلشان سر تعظیم فرود میآورد. با همه این سختیها #قلم در دست میگیرم تا بگویم از شهیدی دیگر که پرپر شد تا #اسلام و انقلاب پرپر نشوند.
🍃در سال ۴۲ و در بلندترین شب سال، پسری همنام سلطان غریب خراسان پا به عرصه وجود گذاشت. از همان کودکی برای کمتر شدن فقر خانواده، در کنار پدر و مادر به کشاورزی پرداخت. در ده سالگی به مکتب رفت تا آیه های سراسر نور #قرآن را بیاموزد. شبها درس میخواند و روزها نجاری میکرد.
🍃دوران نوجوانیاش با روزهای پایانی حکومت طاغوت گره خورده بود و او هم که از سلاله پاکان بود به جمع انقلابیون اضافه شد. حضور در جبهههای نبرد را از وظایف هر انسان توانمند میدانست، به همین دلیل عزمش را جزم کرد و راهی شد.
🍃وقتی امام(ره) فرمودند باید #ازدواج کنند، با گوش جان امر ایشان را اطاعت کرد و به این سنت با عظمت پیامبر(ص) جامه عمل پوشاند. زیبایی اسلام ناب محمدی را که ببینی، #عشق پاک ایزدی رسوخ کرده در قلبت و عروج عاشقانه و عارفانه دوستانت را که ببینی، از همه چیز دل میکَنی تا بروی به آنجا که "او" به انتظار نشسته.♥
🍃#موسی_الرضا هم همینها را دیده بود، لمس کرده بود و با تمام وجود شیرینی این عشق را چشیده بود که تنها نه روز بعد از ازدواجش بازهم راهی شد. یکسال بعد، خداوند دختری به او عطا کرد که نامش را #رقیه گذاشتند. چه کسی میدانست سرنوشت او نیز همچون سه ساله اباعبدالله رقم میخورد؟
🍃چندی بعد در منطقه ماهوت شیمیایی شد و دو فرزند بعدیاش را به دلیل عوارض این بیماری در شش ماهگی از دست داد. اجر مجاهدت های خالصانهاش را، خدا در تیرماه سال ۶۶، هنگامی که در حال حمل مهمات بود، با اصابت خمپاره به ماشینشان به او عطا کرد.
🍃در این سفری که از فرش تا عرش بود، دو نفر دیگر که یکنفر از آنها کسی بود که باهم پیمان #اخوت بسته بودند، او را همراهی کردند. و دخترکش، چون سه ساله #ارباب حسرت یک آغوش دیگر #پدر تا ابد بر دلش ماند...😔
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_موسی_الرضا_خراسانی
📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ٨ تیر ۱٣۶۶
📅تاریخ انتشار : ۸ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عملیات نصر
🥀مزار شهید : گرگان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃مادرانی که طی دوران بارداری مراقبه دارند بر لقمه و هم نشین #قرآن هستند، در دُر صدف وجودشان پرورش می دهند. پدرانی که با دستان زحمت کشیده لقمه بر دهان کودکانشان می گذارند؛ فرزندانشان بسیار بصیر وباهوش هستند.
🍃این چنین فرزندی مگر می تواند بی تفاوت به مصائب جامعه باشد وبه روزمره گی هایش بپردازد؟ ولو در خوشی غرق باشد در حالی که در کنج دیگر کره زمین هم کیشش را سر ببرند و ناموسشان را تصاحب کنند؟!
🍃بچه شیعه یعنی پیرو علی(ع)
علی، همان که معنقد بود (اگر مرد مسلمانی شنید خلخال از پای زن یهودی باز کرده اند و از این خبر دق کرد، جای تعجب نیست.)* شهید قاسم غریب در بود.نان حلال خورده بود. مرید مولایش امیرالمومنین علی(ع) بود.
🍃در سال ۱۳۷۹ به عضویت سپاه در آمد. طی دورانخدمتش در میدان رزم با گروه های انحرافی پژاک ومنافقین داخلی، مجاهدانه جنگید تا اینکه یک چشم خود را از دست داد و۴ ترکش در بدنش جا خوش کرد. اونیز مثل بقیه هم رزمانش نتوانست بنشیند ونظاره گر ظلم در کشوری مسلمان شود. به خصوص که ایندشمن مزدورانه علم اسلام بدست گرفته وجنایت می کرد!
🍃توگویی نوایی حسینی جوانان مسلمان را بهخودمی خواند ودوباره طنینی در دنیا پیچید «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟» شهید قاسم غریب داوطلبانه راهی #سوریه شده ودر برابر حرم حضرت زینب سینه سپر کرد. اوکه قبلا چشمش را در راه ظلم ستیزی هدیه کرده بود در دومین حضورش جانش را بر طبق اخلاص نهاده و در ۲۴ رمضان در سال ۱۳۹۴ در ارتفاعات تدمر سوریه، راهی بهشت موعود شد. باشد که با بصیرتمان مدیون خون این عزیزان جان بر کف نباشیم🤲
*خطبه ٢٧ نهج البلاغه
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_قاسم_غریب
📅تاریخ تولد : ۱ فرودین ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ٢۱ تیر ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ٢۱ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : روستای سید امیران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله...
🍃بعضی ها #خاص آفریده میشوند!
آماده پروازند و بالِشان روز به روز بزرگتر و قدرتمند تر میشود روحشان بزرگ است و جسم،یارایِ تحمل آن را ندارد...
🍃#جلال از همانهاست!! همانهایی که روحشان بیتاب #آسمان است و جسمشان امداد رَس به همنوعان...🌹
🍃شاگرد مکتب #اسلام است، دانش آموخته #حوزه و ملبس به لباس #پیامبر بود. در راه #انقلابِ_خمینی، چاپ و تکثیر و پخش اعلامیه میکرد.
🍃با شعله کشیدنِ آتش تجاوز به کشورش راهی جبهه های حق علیه باطل شد.
🍃عملیات #رمضان وعده گاهش با معشوق بود و لحظه #اذان_ظهر،تیری #پهلویش را شکافت...😔
🍃جلال بالای تپه رفته بود تا #اذان بگوید و عاشقان را به قرار عاشقی دعوت کند که خود شربت #شهادت نوشید و لحظه اذان،نقطهِ وصل او و #معبودش شد...🕊
🍃فرازی از وصیتنامه شهید: "خودپرستی و خودمحوریها را کنار بگذارید و به #اسلام و #قرآن بیندیشید"
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_دفاع_مقدس_جلال_افشار
📅تاریخ تولد : ۷ شهریور ۱۳۳۵
📅تاریخ شهادت : ۲۴ تیر ۱۳۶۱.شلمچه
📅تاریخ انتشار : ۲۴ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨بسم ربّ الحسین(ع)...
از که میخواهم بنویسم؟ از بزرگ مردی کوچک؟! نه بهتر است بگویم از ابَر قهرمانی کوچک. از اویی که در کودکی با نماز و روزه و #قرآن مأنوس بود و لبخند خریدارانه خدا را به سختیهایش ترجیح میداد.
🍃عاشق #امام بود و اصرار هایش آخر نتیجه داد و در ۱۱ سالگی توفیق درک حضور در محضر ایشان را یافت. این نوجوان ۱۱ ساله، چه دیده بود و چه میدانست که دنیا با رنگهای گوناگونش، چشمهایش را به مستی نکشانده بود و جبهه را برای زندگی و بندگی برگزیده بود!
🍃سال ۶۱ راهی #جبهه شد و به همراه برادرش، خدارحم، در عملیات رمضان شرکت کرد. بیست و سوم رمضان سال ۶۱، عملیات رمضان، بهانه عروج آن دو را فراهم کرد. پیکرهای مطهرشان، سال ها مفقود بود، تا سرانجام در مرداد سال ۷۸ درحالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند، در #شلمچه پیدا شدند.
🍃کاش میتوانستم چشمهای ظفر را از او به امانت بگیرم و با آنها به دنیا و زیباییهایِ کاذبِ کوتاهش بنگرم، شاید که فصلی نو در دفتر زندگیام رقم میخورد...
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهیدان_خدارحم_خالدی_و_ظفر_خالدی
📅تاریخ تولد خدا رحم : ۱٣٣٩
📅تاریخ تولد ظفر : ٢ مرداد ۱٣۴٩
📅تاریخ شهادت : ٢٣ مرداد ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : شلمچه
🥀مزار شهید : لردگان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله...
🍃بعضی ها #خاص آفریده میشوند!
آماده پروازند و بالِشان روز به روز بزرگتر و قدرتمند تر میشود روحشان بزرگ است و جسم،یارایِ تحمل آن را ندارد...
🍃جلال از همانهاست!! همانهایی که روحشان بیتاب #آسمان است و جسمشان امداد رَس به همنوعان...🌹
🍃شاگرد مکتب اسلام است، دانش آموخته حوزه و ملبس به لباس #پیامبر بود. در راه #انقلابِ خمینی، چاپ و تکثیر و پخش اعلامیه میکرد.
🍃با شعله کشیدنِ آتش تجاوز به کشورش راهی جبهه های حق علیه باطل شد.
🍃عملیات #رمضان وعده گاهش با معشوق بود و لحظه اذانظهر، تیری پهلویش را شکافت...😔
🍃جلال بالای تپه رفته بود تا اذان بگوید و عاشقان را به قرار عاشقی دعوت کند که خود شربت #شهادت نوشید و لحظه اذان،نقطهِ وصل او و معبودش شد...🕊
🍃فرازی از وصیتنامه شهید: "خودپرستی و خودمحوریها را کنار بگذارید و به اسلام و #قرآن بیندیشید"
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_دفاع_مقدس_جلال_افشار
📅تاریخ تولد : ۷ شهریور ۱۳۳۵
📅تاریخ شهادت : ۲۴ تیر ۱۳۶۱.شلمچه
📅تاریخ انتشار : ۷ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃می گویند عشق حسین سن و سال نمی شناسد. از همان کودکی آرام آرام روح و جسمت را دربر می گیرد. غلامِ حسین می شوی و #عاشق روزهای محرم...
🍃امیر کاظم زاده از همان کودکی عشق اهل بیت مخصوصا #امام_حسین بر دلش جوانه زده بود. با شروع #محرم با بچه ها محله را سیاهپوش می کردند. سنج و طبل می خریدند و برای #ارباب عزاداری می کردند.
🍃لحظه به لحظه با عشق امام حسین قد کشید و بزرگ شد و با پیوستن به سبزپوشان س.پاه راهش را استوار کرد.
مدتی بعد به درخواست مادر #ازدواج کرد و حاصل ازدواجش فرزندی شد که نذر حضرت محمد بود و پس از نوشتن نام هایی که امانت سپردند به صفحه های #قرآن، طاها قسمتشان شد و نام عزیز دل پدر شد #محمدطاها.
🍃عشق به شهادت در دلش هر لحظه می تپید. در تشییع #شهدای_دفاع_مقدس از همه میخواست برای شهادتش دعا کنند و معتقد بود که در باغ شهادت هنوز هم باز است. مدتی بعد که خبر دفاع از #حرم_حضرت_زینب را شنید به عشق اباعبدالله راهی شد. مقصد را نگفت فقط از ماموریتی گفت که ممکن است ۴۵ روز طول بکشد.
🍃مادر با محمد طاها شش ماهه بدرقه کرد پسرش را به امید دیدار دوباره. اما شاید محمد طاها میدانست که اخرین دیدار با پدر است که بیقراری کرد و چشم های پدر هر چند قدم یکبار، فرزند شش ماهه اش را میدید و دل کندن را تمرین می کرد. شاید هم به یاد #شش_ماهه ارباب بغض می کرد و استوارتر قدم بر میداشت.
🍃مدتی بعد در باغ شهادت باز شد و خودروی پر از مهمات بهانه و تیر عدو سبب خیر تا فرنانده این بار در میان شعله های آتش به باغ آرزویش برسد. سه روز در محاصره در میان شعله های آتش سوخت. از امیر اربا اربا چیزی نمی توان گفت اما مادر هنوز هم منتظر است تا قامت تک پسرش را بعد از خداحافظی آخر ببیند. حال، محمد طاهای شش ماهه مردِ کوچک خانه شده و دلتنگی هایش را با قاب پدر شریک می شود .دست می کشد بر عکس #پدر و از حسرت هایش می گوید. از دیدن روی پدر و یک سفر با پدر آن هم به مقصد #مشهدالرضا...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_امیر_کاظم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۱ خرداد ۱٣٩٢
📅تاریخ انتشار : ۱۳ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دمشق
🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام الله علیها
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃 «بسم رب الحسین»
🍃 در این راه که پا میگذاری، چشم هایت ناخودآگاه بسته میشود و چشم دل را رهسپار این دیار میکنی. قدم قدم که پیش میروی، متحیرانه در و دیوار این خانه را مینگری؛ خانه ای که خشت خشت آن را سربازان این #خاک با عشق بنا کرده اند!
🍃 بهروز عبادی ها، پس از #انقلاب سر از گهواره بیرون آورده اند و #مخلصانه #مجاهدت های خود را به نمایش درآوردند! ایستادند و ثابت کردند، عشق حسین(ع)، بزرگ و کوچک نمیشناسد؛ از #حبیب_بن_مظاهر بگیر تا عبدلله پسر کوچک #حسن_بن_علی(ع)، همه رجزخوان میان میدان علم برپا میکنند و باید ببینی که چه غوغایی است میان دل هایشان دل هایی مملو از #شور و سرمستی...
🍃 قصه عاشقی اینبار، معطر به نام #بهروز_عبادی است! برگ های درخت زندگی اش را که پی در پی رد میکنم، میتوانم صدای #قرآن خواندنش را در بین الطلوعین بشنوم؛ اصلا صدای #اذان که در شهر دمیده میشود، قلبم تصور میکند قامت استوار سرباز خمینی را؛ آخَر لحظه هارا یک به یک سپری میکرد تا اذان شود و زانو بزند مقابل معشوق خویش...
🍃او مجنونِ جبهه ها بود! این چنین شد که نامش برای همیشه میان خاک پر رمز و راز #جزیره_مجنون پیچ خورد، قد کشید و آنقدر شاخ و برگ گرفت تا امروز قلب های مارا به احاطه خویش دراورد!
🍃 او #گمنام ماند، شب های #جمعه سفره دار زهرای مرضیه(س) بود اما چشم انتظاری مادر بود که نیروهای تفحص را به بالین فرزندش کشاند! این چنین شد که پیکر دردانه اش مهمان خانه اش شد! مادر فدا کرد تازه دامادش را، همانی که شش ماه بود رخت عروسی بر تن کرده بود...
🍃پسرش #جاودان شد و این روزها چشم های اوست که دل هارا برای خویش به جزیره ی مجنون تبدیل کرده است! او فرمانده شده و این ما هستیم که باید سرباز شدن را بیاموزیم...
🍃سالگرد شهادتت مبارک مجنونِ جبهه!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهروز_عبادی
📅تاریخ تولد : ۱۰ مهر ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۲۰ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۲۰ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جزیره مجنون
🥀مزار شهید : همدان ، اسد آباد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃قرآن، از تو شرمندهام؛ حتی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای #موسیقی هر روزه نشستهاند. اگر چند #آیه از تورا بخوانند، مستمعین فریاد میزنند #احسنت..! گویی مسابقه نفس است.
🍃قرآن، من شرمندهام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک #معرفت است یا #رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب #مسابقات هوش ندانند.
🍃خوشابهحال هر کسی که دلش #رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را میخوانند، چنان حظ میکنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان #نازل شده است..
🍃آنچه ما با #قرآن کردهایم، تنها بخشی از #اسلام است که به صلیب #جهالت کشیدهایم."
♡دل نوشته ای از شهید♡
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محسن_کارگر
📅تاریخ تولد : ۱۵ آبان ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۲ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید: بهشت ثامن.روبروی صحن جمهوری حرم امام رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سوز سرمای آن سالهای تبریز از لابه لای پنجره در خانه رخنه میکرد و بچهای که تازه بدنیا آمده بود به خود میپیچید. صدای نفسهای پسرک لپ قرمزی سکوت اتاق را در هم میشکست و مادر سراسیمه او را در آغوش میگرفت، پدر نامش را در گوشهایش زمزمه کرد، محمد رضا. روی طاقچه عکس عموی شهیدش نمایان بود گویی کسی مسیر شهادت را برای یکی دیگر از اعضای این خانواده چراغانی کرده بود.
🍃پدر هر غروب مینشست و در باب فرزند فاطمه(س) مداحی می کرد و صدایش قلب طفلهای خانه را نوازش میکرد. بعدها محمد رضا که #مداحی های پدر را نقش قلبش کرده بود زمزمه میکرد و دوستانش را برای آماده کردن هییت هایی در همان حوالی فرا میخواند.
🍃#قرآن خواندن را هم آموخت و در مسابقات شرکت کرد، او را با مداحی ها و قرآن خواندن هایش میشناختند. سالها بعد در فتنه سال88 خوش درخشید و از حریم انقلاب دفاع کرد. دیگر محمدرضا آنقدر بزرگ شده بود که در سرزمین شام شهادت را جستجو میکرد اما در سرزمینی دیگر منتظر او بودند، جایی حوالی خانه خدا.
🍃در راه مداحی هایش دل همه را میسوزاند، مانند پدرش میخواند و خود برای #سیدالشهدا اشک میریخت. آری محمد رضا همراه دوستانش به سفری رفت که به قول خودش #امام_حسین(س) پایش را امضا زده بود. حالا دیگر حاج محمد رضا صدایش میزدند ، بالهایش را گشود و در آن فاجعه تلخ منا به سوی پروردگار رهسپار شد.
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸 #شهید_محمدرضا_جلالی 🌸
📅تاریخ تولد : ۱۵ اسفند ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ٢ مهر ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جده
🥀مزار شهید : وادی رحمت تبریز
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃روضهها جمع شدهاند در #مدینه و این دم آخری که وقت گرفتن کارنامه نوکریمان شده بر دل ما میتازند....تکه جگرهای #حسن، خون دل محمد، عطش اباالحسن همه و همه...
🍃اما وای، غافل از تاریخی هستیم که در این روزا آتش آن جرقه خورده و دارد گُر میگیرد، دیری نپاید که #زهرا مهمان کوچه است و صورتش کبود... نمیخواهم مشکیام را در بیاورم چون میدانم #مادرم تا نودوپنچ روز هرروز درد میکشد و زار میزند😔
🍃امام غریبم، همه از هم غریبی را به ارث بردهاید، همه #غریب_ابن_غریب... لعنت ب کوچه و طناب و شمشیر و خلافت لعنت لعنت...
🍃روضه میخوانم، بسوزد جگرم روی خاک حجره فرشها را کنار زده بودی و مثل جد غریب روی خاک پا میکشیدی، #پسرت آمد سرت را به دامن گرفت تا کمی از غربتت کم شود اما #لایوم_کیومک_یااباعبدالله😭
🍃حتما انتظار دارید بگویم سر #حسین روی خاک بود و کسی سرش را به دامن نداشت، آری همین بود اما حسین هم سرش در دامن فرزندش بود که جان داد کجا؟ رقیه سر بابا را به دامن گرفت و همراه با پدر جان داد، شاید حسین تا #خرابه جان نداده باشد چرا که از بعد رقیه دیگر سر اباعبدالله #قرآن نخواند😓
🍃یابن شبیب جد ما را غریب گیر آوردند، بشکن سبوی باده را... مزد نوکری نمیخواهم سوز بده بر جگرم تا #کفن پاره کنم...
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
🕊به مناسبت سالروز #شهادت_امام_رضا(ع)🖤
📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍂بسم ربّ الزهرا(س)
🍂پسرک چشمانش را در آغوش گرم پدر باز کرد و برای اولین بار دنیا را در آن نقطه به تماشا نشست.
🍂در کودکی #احکام و #قرآن را آموخت. بزرگتر که شد، با وجود سن کمش، درک درستی از تحرکات جامعه داشت. تحرکاتی که چندی بعد قرار بود انقلابی را رقم بزند که همچون خواری در چشمان بدخواهان این مرز و بوم شود.
🍂عبدالله از ابتدای جنگی که عراق و حامیانش به ما تحمیل کردند در جبههها حضور داشت. سال۶۰ هم مفتخر به دریافت لباس خادمی س.پ.ا.ه شد.
🍂۸ سالِ جنگ به پایان رسید و عبدالله ماند و یادگاریهایی که در گوشه و کنار بدنش، جا خوش کردهبودند.
🍂زمزمه رفتن به #سوریه که در ایران پیچید، حاج عبدالله ۵۱ساله نیز، ندای هل من ناصر امامش را لبیک گفت و بی واهمه عزم رفتن کرد.
🍂۴بار اعزام شد. در ۴ عملیات مهم حضور یافت. در آزادسازی تدمر نیز، نقش اساسی داشت و صدها #رشادت دیگر که در این کم نمیگنجد.. همه اینها باعث شد که او تبدیل به کابوس هرشب دشمنان شود.
🍂سرانجام در پی تصمیم حذف او، در کنار جادهای که قرار بود از آن عبور کند، بمب گذاشتند و او را راهی ملکوت اعلی کردند..🕊
✍نویسنده : #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_عبدالله_خسروی
📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۴۵
📅تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨از امام عصر(عج) میخوام مرا از سربازان و یارانش قرار دهد.
🍃در اردیبهشت سال ۱۳۳۵ نوزادی از سلاله پاک حضرت زهرا(ع) در شهرستان ورامین به دنیا آمد. او از کودکی با #قران آشنا شد و درس ظلم ستیزی و مبارزه با کفر را آموخت. بعدها در سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز سربازان را نسبت به ظلم رژیم #پهلوی آگاه میساخت.
🍃در سال ۱۳۵۶ گروهی را بر علیه شاه سازماندهی کرد و در سال ۵۷ در صف مخالفان رژیم در اعتراض به #سیاست های غاصبانهاش #تظاهرات نمود و مورد اصابت گلوله ماموران شاه قرار گرفت.
🍃پس از پیروزی #انقلاب به مدت یکسال در عضویت کمیته انقلاب اسلامی بود و با اغاز جنگ تحمیلی به میدان های نبرد شتافت و مردانه از خاک سرزمین خود دفاع کرد.
🍃در آذر ماه سال ۶۲ برادر بزرگوارش در عملیات فتح المبین به مقام#شهادت رسید. و شهید سید هادی احمدی یکسال بعد از برادرش در محور پاسگاه (گرکنی) بر اثر اصابت ترکش به ناحیه شکم به جمع عاشقان شتافت.
🍃سخن شهید: برادرانم #جهاد در راه خدا کار بسیار ارزشمندیاست که فقط خاصان و مقربان درگاه حق توفیق گام نهادن در این عرصه را پیدا میکنند.
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سید_هادی_احمدی
📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ۱٣۶٣
📅تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : میمک
🥀مزار شهید : گلزار شهدای سید فتح الله
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🍃 #قرآن که میخوانی، وقتی به آیه ی «وَقالَ رَبُکُمْ ٱُدعونی اَسْتَجِبْ لَهُمْ» میرسی، سراسر وجودت #نور و آرامش میشود. خیال میکنم اصلا از همینجاست که #عاشقی ما با آن بالایی رقم میخورد. صدا زدن های ما و جانم گفتن های خدا؛ تنها باید چشم ها را بست و با دل توکل کرد.
🍃حمیدرضا هم از آن بنده هایی بود که بی ترس و نگرانی فرمان #زندگی اش را به دست بهترین راننده سپرده بود؛ از جاده ی هوی و هوس به خاکی زد و در مسیر مستقیم #خدا افتاد. خدا را خواند و آنقدر بر دعا و جهادش پافشاری کرد تا استجابت خدا مستقیم آمد و راه #قلب حمیدرضا را در پیش گرفت.
🍃هر چه پیش میروی و زندگی شهدای #مدافع_حرم برایت آشنا تر میشود، پی میبری که همه شان غلام عباس بودند؛ اصلا خود عباس بن علی رضایت نامه هایشان را امضا کرده و آن ها را به حریم خواهرش راه داده است.
🍃آخر عباس هم #جانباز بود و هم #باغیرت، مگر میشود در مکتب ابالفضل باشی و غیرت در وجودت ریشه نداند؟! مگر میشود معلمِ لحظه به لحظه ی #نفس کشیدنت ابالفضل باشد و تو منشِ جانبازی را نیاموزی؟!
🍃حمیدرضا شاگرد برتر این #مکتب نیز به مولایش اقتدا کرد و سر بلند، رجز خواند «کُلُنا عَباسَکَ یا زینَبْ» و آنقدر عباس وار جنگید تا نهایت روز #تاسوعا این ترکش ها بودند که #عاشقانه به سمت حمیدرضا میدویدند.
🍃آری! حمیدرضا به خود و خدای خودش قول شهادت داده بود، قول روسفید شدن. اینجا هم مرید ابالفضل بودن خودش را نشان داد، به عهدش وفا کرد و صدای لبیک گفتن هایش، تسکینی شد برای دل مهدیِ #صاحب_الزمان. خدایا! ما اینجا تورا میخوانیم. باشد که ما هم در این مکتب روسفید شده و شامل استجابت #خاص تو باشیم.
✍️نویسنده : #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حمیدرضا_دایی_تقی
📅تاریخ تولد : ٢٩ شهریور ١٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ١٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۲ آبان ١۴٠٠
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
*بسم الله الرحمن الرحیم
🍃محکم و باصلابت، نخستین واژگانی که پس از دیدن قاب عکسش در ذهنم نقش بست. چشم هایی مقتدر که در پستوی آن ها میشد #مهربانی را لمس کرد. چشم هایی که دلت میخواست ساعت ها به آنها خیره شوی و برایت از عشقی که به امام داشت بگویند.
🍃از همان برقی که هنگام دیدن تصویر و شنیدن صدای #امام میان دیدگانش شعله میکشید و گرمای عشقش همه را به حیرت واداشته بود. #عشق او برای خدمت به امام امت، اورا موفق ترین کرده بود؛ برای آموختن #زبان_انگلیسی هم به #آمریکا رفت اما ترک #وطن ،رسمِ سربازان این خاک نیست.
🍃مدت ها بعد پس از بازدید موزه حرم #کریمه_اهل_بیت، به فکر نوشتن #قرآن افتاد و میگفت: "هر وقت نوشتن قرآن تمام شود، عمر من هم تمام میشود" همین هم شد! از ساال ۱۳۴۷ نوشتن قران را آغاز کرد و سال ۱۳۵۸ نوشتن آن به پایان رسید...
🍃شهادت به وی الهام شده بود. میخواست به #ماموریت برود که رو به دوستانش گفت: "من از این ماموریت زنده نمیگردم" رفت و تا آخرین قطره خونش شجاعانه #مبارزه کرد. شهید اشراف در تاریخ دهم آبان سال ۱۳۵۸، به ارزوی همیشگی اش رسید و تا ابد افتخار سرزمینی شد که مملو از شهید اشراف هاست.
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_شریف_اشراف
📅تاریخ تولد : ٢ فروردین ۱٣۱۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۵٨
📅تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : بانه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍁 قلب، پُر از بذرهای باوریست که منتظرِ سبز شدن هستند ، به دنبال بهانه ای که پیچکوار دور چوبه اعتقاداتمان بپیچند و بالا روند وَ دنیای ما را رنگ ببخشند و دیدمان به #زندگی را تغییر دهند؛ این یعنی آغاز یک تحول ، و باوری که حاصل بذرهای بهانهجوی قلبمان بود ، باور به حقیقت وجود ، به عشق ، به آیه...
🍁 و سرچشمه داستان زندگی بعضی هایمان همین آیات نورانیست.مثل #موسی_جمشیدیان ! که جزو همان بعضی هایی بود که زندگیاش به این آیات و نشانه های #قرآن گره خورده بود.
🍁 از آن لحظه که همسرش از فَرط نگرانی به قرآن پناه برد و به آن توسل جست وَ پنجمین آیه سوره انسان آمد که بشارت نوشیدن نیکان از جامی که محتوایش آمیخته به کافور ، آن ماده سرد، سپید و معطر ، را داده بود ، مثل روز برای همه روشن بود که این آیه بشارت رویدادی مهم را داده. رویدادی مثل شهادت!🕊
🍁 و مگر نه اینکه نیکان همان کسانی هستند که عمرشان ، جان ها وَ مالهایشان را در راه خدا و برای رضای او دادهاند؟!پس حقیقتا موسی که عمر و مالش را وقف این امر کرده بود در زمره نیکان قرار میگرفت و توفیق نوشیدن از آن جام گوارا نصیبش میشد!
🍁 خلاصه وار زندگیاش را اگر مرور کنی از آبان شصت و چهاری که متولد شد تا زمانی که در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود به دفاع از حریم اهل بیت مبعوث شد ، همه چیز رنگ دیگری داشت!
🍁نفس کشیدنش ، #حفظ_قرآنش ، ازدواجش و... همه و همه رنگ و بوی #شهدا را داشت؛ چه خوب مصداق "باید #شهید بود تا شهید شد" را در زندگیاش به تصویر کشیده بود.
🍁 سرنوشت موسی مثل خیلیهایمان عادی رقم خورد ، پیش رفت و به آخر رسید. اما تنها تفاوتمان درک رسالتی بود که بر دوشمان گذاشتند. موسی یک جور درک کرد و ان را به سرانجام نیک رساند ، ما ولی اصلا درک درستی از رسالت نداریم!
🍁 و به راستی #مدافعان_حریم_حرم ، کشور و امنیت رسولان زمان خود بودند...
سالگرد #شهادتت مبارک رسول #حرم!
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_موسی_جمشیدیان
📅تاریخ تولد :۲۸ آبان ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۴ آبان ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : قلعه سفید
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
* بسم رب الشهید *
🍃شهادت، جاده ایست منتهی به عشق حقیقی و #اخلاص آسمانی که شیفتگان را به این راه میکشاند؛ عشق را میانِ جانشان رسوخ میدهد و آن هارا از درد فراق می گریاند!
🍃علیرضا عاشق ترین بود! همانی که #خدا مُهرِ بندگی را بر پیشانی اش زده بود و از همان سن کم دل بیقرار او را بیقرار تر کرده بود! ورد زبانش این بود: "ما باید سعی کنیم خودمان را بسازیم، باید نمازمان را درست بخوانیم و حامی #قرآن و اسلام و امام باشیم"
🍃گویا خوب فهمیده بود #نماز ستون #عاشقی است و اگر دلدادگی ات را در برابر معبود نشان دهی ، اوست که راه زندگی را برایت می گشاید! آن وقت است که سالهای سال پیکرت را #گمنام نگه میدارد و تورا همنشین سفره ی #فاطمه(س) میکند !
🍃مادرت نیز چشم #انتظار بود! دلش راضی شده بود به چند تکه استخوان و چشم به راه دوخته بود تا جگر گوشه اش از راه برسد! نیامدی و نیامدی و دیدار نصیب مادرِ دلتنگت نشد! سرانجام پس از ۳۷ سال پیکر که نه، استخوان هایت به #وطن بازگشت و همه در فراق نبود #مادر گریستند😢
🍃این ها، مرثیه نیست!
روضه و مداحی نیست!
افتخار کشور است و ما میبالیم به وجود عاشقان فداکاری چون شما.
#شهادتت_مبارک افتخار ایران♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علیرضا_میرزایی_قالهری
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۲۵ آبان ۱۳۶۱
📅تاریخ انتشار : ٢۴ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش دهلران
🥀مزار شهید : روستای قالهر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به تابلوی #چشمانش می نگرم. آن چشم های آرام حالا روشن تر و زیباتر از هر زمانی به نظرم میآمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روز قبل رفتنش آن را گرفته بود.
🍃یادم است روزی که میخواست برود نتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم، نشد آن دو گوی بلورین چشمهایش را ببوسم. فقط توانستم از نگرانی های #مادرانهام برایش حرف بزنم. اینکه رفتنش برایم تاب و توان نمیگذارد، اینکه اگر برود چه بر سر #دلم میآید و هزاران "اگر" دیگر...
🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از #کودکی اش گفتم؛ زمانی که سال چهل و چهار متولد شد و #سیدعلی نام #حیدر را برایش انتخاب کرد. از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد. گفتم که قد کشیدنش را دیدم، رویاهایم پیش چشمانم قد علم کردند، رخت #آرزوهایم را در تنش دیدم و لحظه شماری کردم برای #حقیقی شدنشان.
🍃از #همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنها را در شب بیداری ها و #تظاهرات و اعلامیه نوشتن هایش دیده بودم. هر شب که برای گشت بیرون میزد از خانه، دلم آب میشد و پشت سرش میریخت. #قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.
🍃اینها همه را گفتم و تاکید کردم که تو #دِینت را دو سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند، پشت #جبهه! یک کلمه گفت: مرگ با #عزت اگر خونین، بهتر از زندگی #ننگین. و من خاموش گشتم، دلم نیز هم...
🍃دیگر #نذرش نکردم، دیگر از شب بیداری هایم در دوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماند و جبران کند، از #خدمتش تا به الان برای این دیار نگفتم، منتی نبود! هرچه بود برای #خدا کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز را گفت: خدا به همرات! دلم آب شد و ریخت پشت سرش اما دیگر دلم شور نخورد، دیگر #نگران نشد. آرام گرفت و جگر گوشه اش را به امان خدا سپرد. و چه امانی بهتر و خوب تر از خدا! آنقدر خوب که #پرواز کرد سمت خدا، آنهم به وقت آذر هزار و سیصد و شصت در جبهه #مریوان...
◇سالگرد #شهادتت_مبارک حیدرم!◇
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🍁به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیدحیدر_حمیدی
📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : اطلاعاتی در دسترس نیست.
🕊محل شهادت : مریوان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃«زمانیکه برخی از دوستانم را میبینم که با #قرآن مأنوسند، به حالشان غبطه میخورم. نه آنکه #قرآن بخوانند، بلکه با قرآن مأنوسند و دوست و رفیقشان قرآن است.
🍃اگر #انسان بخواهد باری ببندد، باید در #کودکی و #نوجوانی انجام دهد و الا سپس توأم با مشکلات میشود.
ممکن است دیدار ما به #قیامت بیفتد. هرچه #خدا بخواهد.
"سخنی از شهید"
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_مطیع
📅تاریخ تولد : ۱۳ آذر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۴ اسفند ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : اصفهان
🕊محل شهادت :شلمچه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی