eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم الله الرحمن الرحیم" 🍃ایام اربعین سال ۹۴ بود که تصمیم گرفتیم با چندتا از رفقا راه بیفتیم سمت مرز تا برویم و خودمان را بندازیم توی اقیانوس خروشان امام حسین علیه السلام👣 🍃دو تا ماشین شدیم و زدیم به جاده من و جواد و سه نفر دیگه از بچه ها توی یک ماشین بودیم.اون سه نفر که تا راه افتادیم خوابیدند، ماندیم من و جواد. از همانجا تا خود مرز برای هم تعریف کردیم تا خوابمان نبرد و بتوانیم رانندگی کنیم🚘 🍃سالها بود جواد را میشناختم، با هم توی ستاد شهید بابانظر کار میکردیم، شهدا بود، آنقدر که هرکجا کار شهدا روی زمین می ماند و کسی نمیتوانست سختی آن کار را تحمل کند اصطلاحا او می رفت و زیر یک خم کار را می گرفت. 🍃آن شب هم کلی از خاطرات کارهایش گفت اما خیلی هم برایم درد دل کرد.کفری بود از اینکه خیلی تلاش کرده است تا برای دفاع از حرم برود حتی یک بار تا پای هم رفته اما از همانجا برش گردانده اند. می گفت من در حق اهل بیت کوتاهی کرده ام و نتوانسته ام کاری برای آنها بکنم، میخواهم بروم سوریه و حداقل کاری را که میشود انجام بدهم. 🍃از زیارت که برگشتیم، مدتی بعد کارهای اعزامش درست شد و رفت و دست آخر در آزادی نبل و الزهرا یک تیر و دو نشان کرد، هم مدال دفاع از حرم و خدمت به سلام الله علیهم را گرفت و هم به عشقش که و شهدا بودند رسید🕊 🍃حالا که فکر میکنم چقدر خوب است که انسان زندگی اش را مانند شهید جواد محمدی مفرد چیزهایی کند که پیوستن به آنها مایه سربلندی دنیا و آخرتش باشد♥️ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ٢۶ اردیبهشت ۱٣۵۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ بهمن ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣٩٩ 🥀مزار : بهشت رضا مشهد
🍃برخی آفریده می‌شوند برای جان‌فشانی برای حفظ،برایِ کاری، برایِ 🕊 🍃مثلِ شهید یوسف رضا ابوالفتحی اویی که متولد بهار است و در دامانِ انقلاب جوانی کرده.پا به پایِ فدائیانِ خمینی_ره_ برای این انقلاب جنگیده است. 🍃برایِ پاسداری از خاکش، لحظه ای از پای ننشسته! از همان ابتدایِ انقلاب ردپایش را در با اشرار و قاچاقچیان و مسلحین می‌توان دید. پایش به کردستان کشیده شد آن زمان که رژیمِ بعث، شیرینیِ خوابِ تسلط بر ایران را مزه می‌کرد😒 🍃سالهایِ بعد هم، به رغمِ لیاقت‌هایش؛ مسئولیت های بزرگ را به دوش می‌کشید. آنقدر بزرگ و موفق که شمردنی نیست! 🍃این دلیر مرد مو سپید کرده،پایِ امنیت این خاک ماند.آنقدر و غیور که حتی بهترین شبِ زندگی فرزندش را هم فدایِ این امنیت کرد. 🍃او تمامِ زندگی خود را این مرز و بوم و مردم کرده بود.و حالا وقتش بود، کمی تنِ خسته را استراحت دهد استراحتی ابدی از جنسِ 🕊 🍃درگيری با اشرار مسلح و آدم ربايان در شهرستان فسا، واقع در ناحيه انتظامی فارس در حالی كه شهيد فرماندهی عمليات را برعهده داشت، آخرین ورقِ او برای این خاک و مردم بود.💔 🍃نقص فنی بالگرد و سقوط به دریاچه، بهانه است... اصل خریده شدن توسط اوست که الحق یوسف رضا خوب خریده شده بود. 🍃 این دلیر مردِ امنیت نشان می‌دهد؛ می‌شود حتی پس از گذشت سالها از انقلاب و جنگ، باز هم شد.فقط باید برایِ او ، خالصانه خدمت کرد. *حاج قاسم: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببیند، می‌بیند... ؛ شیر مرد امنیت⚘ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱٣٣۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ اسفند ۱٣٧٨ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٩٩ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🍃 نشانه ی اصلی حضور تو در میدان های جنگ بود. میدان به میدان؛ پا به پای تمامی رزمندگان قدم به وادی نهادی و جانانه تلاش میکردی تا مبادا ذره ای از خاک وطنت به دست مزدوران بیفتد... 🍃میدانستی این خاک؛ شهیدان زیادی را به چشم خود دیده است تا خود را از دست ندهد. وصیت نامه یاران شهیدت را در کنج قلبت ثبت کردی و تمام خود را کردی تا از قافله ی حسینِ(ع) فاطمه جا نمانی... 🍃خودت نیز بودی که گوش به فرمان خدا باشید و حواستان را جمع ازمایش های دنیوی کنید. گفته بودی دلبسته دنیا شدن پایان خوشی ندارد و باید دل کند از دنیایی که هوا و هوسش کشنده است. راه نجات از انحرافات فکری را پیروی از خط و میدانستی و خودت نیز شاگرد این رهرو بودی... 🍃در اخر هم این بود که خریدارت شد و محشورت کرد با ارباب بی کفنِ . نکند مارا فراموش کنی که این روزها سخت به دعاهایت محتاجیم🤲 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣٣٧ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ٢۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : شلمچه
"بسم الله الرحمن الرحیم" 🍃ایام اربعین سال ۹۴ بود که تصمیم گرفتیم با چندتا از رفقا راه بیفتیم سمت مرز تا برویم و خودمان را بندازیم توی اقیانوس خروشان امام حسین علیه السلام👣 🍃دو تا ماشین شدیم و زدیم به جاده من و جواد و سه نفر دیگه از بچه ها توی یک ماشین بودیم.اون سه نفر که تا راه افتادیم خوابیدند، ماندیم من و جواد. از همانجا تا خود مرز برای هم تعریف کردیم تا خوابمان نبرد و بتوانیم رانندگی کنیم🚘 🍃سالها بود جواد را میشناختم، با هم توی ستاد شهید بابانظر کار میکردیم، شهدا بود، آنقدر که هرکجا کار شهدا روی زمین می ماند و کسی نمیتوانست سختی آن کار را تحمل کند اصطلاحا او می رفت و زیر یک خم کار را می گرفت. 🍃آن شب هم کلی از خاطرات کارهایش گفت اما خیلی هم برایم درد دل کرد.کفری بود از اینکه خیلی تلاش کرده است تا برای دفاع از حرم برود حتی یک بار تا پای هم رفته اما از همانجا برش گردانده اند. می گفت من در حق اهل بیت کوتاهی کرده ام و نتوانسته ام کاری برای آنها بکنم، میخواهم بروم سوریه و حداقل کاری را که میشود انجام بدهم. 🍃از زیارت که برگشتیم، مدتی بعد کارهای اعزامش درست شد و رفت و دست آخر در آزادی نبل و الزهرا یک تیر و دو نشان کرد، هم مدال دفاع از حرم و خدمت به سلام الله علیهم را گرفت و هم به عشقش که و شهدا بودند رسید🕊 🍃حالا که فکر میکنم چقدر خوب است که انسان زندگی اش را مانند شهید جواد محمدی مفرد چیزهایی کند که پیوستن به آنها مایه سربلندی دنیا و آخرتش باشد♥️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۶ اردیبهشت ۱٣۵۶ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ بهمن ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت رضا مشهد