eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃شب نیمه در مجلس امام زمان(عج)، درست زمانی که همه‌ی و شیفتگان یک صدا و با شور و حرارت فریاد می‌زدند اقا بیا اقا بیا! اگر یک نفر از میان جمعیت با همان شور و حرارت و حتی با شدت و حدت بیشتری فریاد بزند اقا نیا اقا نیا!!! " تعجب آور نیست؟" * 🍃آیا ما همگی آماده دیدار با امام زمان(عج) هستیم؟ آیا میتوانیم در چشم او بایستیم و بگوییم ما جزو همان کسانی هستیم که به غیر ازشرکت کردن در مجالس و گفتنِ آقا بیا آقا بیا کار دیگری برای نزدیک شدن ظهورت انجام داده‌ایم؟ 🍃از خود بپرسیم چه کرده‌ایم که لایق دیدار شویم و چگونه زیسته‌ایم تا هر ثانیه و هر لحظه از دم و باز دممان که بگذرد قدمی به نزدیک شویم و خالصانه دیدارش را طلب کنیم. 🍃اگر از خود کنم باید بگویم شروع که هیچ! تا به حال به چگونگی شروع هم فکر نکرده‌ام!! 🍃اندیشیدن به اینکه چگونه میتوان قدمی برداشت خود میتواند در را به روی ما بگشاید، کاویدن اطراف و پیدا کردن یک گره خیلی کوچک و برای رفع آن ما را به انچه میخواهیم نزدیک تر خواهد کرد. 🍃 انقدر که اصرار به دیدن آقا داریم همانقدر هم مشتاقانه بگوییم آقا تو نیز ما را ببین و کمکمان کن تا دستی گره گشا داشته باشیم برای رفع یکی از هزاران موانع ظهورت.... *کتاب کمی دیرتر نوشته سید مهدی شجاعی ✍نویسنده: ♡ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۹۹
✨نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور ایجاد زمینه‌ای برای {زیارت با معرفت} است. 🍃در که راه می‌افتی صدای خوش آمدگویی را از تن های عجین شده با خاک می‌شنوی، استخوان هایی گرد هم می‌آیند و برای تو که به دیدارشان آمده‌ای قامت راست می‌کنند. آن هنگام بی شک به آسمان متصل خواهی شد. 🍃 اگر از بگویم، خواهی فهمید آنجا مکه‌ی کوچکِ است که برای طواف رفت و هرگز بازنگشت. هنوز هم صدای مداحی شهیدان را از حسینیه گردان تخریب میتوان شنید! همان ها که محتاج نگاهی بودند تا گره‌های دنیا از دستانشان باز شود و مانند پرنده‌ای کوچ کنند‌🕊 🍃چشمانی در جزیره می‌درخشند که صاحبشان را به سپرده اند... همان چشمانی که مصباحی بودند برای. 🍃خدا در آیه‌ای زنده بودنشان را فریاد می‌زند اما چه بسیار آدم‌هایی که نمی‌شنوند. 🍃شرهانی خود قصه‌ای دارد برای اهلش، آنجا قطعه‌ای از. گویی سلام الله علیها آنجا بر روی تپه‌ها ایستاده و برای دیگران سخنرانی میکند، از سر‌هایی می‌گوید که سالها بعد در سرزمینی دیگر بریده می‌شوند و برای خواهران و مادران خود سرافرازی به بار می‌آورند، همان مدافعانی که پای درسِ سرداران خیبر و بدر و بودند و چه خوب درسِ تا ابد زنده بودن را آموخته‌اند‌✌️ به راستی 💚 ✍نویسنده: 🌷به مناسب روز راهیان نور
🍃 از زمان قلبش به بزرگی دریایی بود که در نزدیکی آن چشم به جهان گشود. همان جا قدم برداشت، سخن گفت و راه و رسم حسین(ع) را آموخت. 🍃۲۲ سال بعد همان قلب، خود را به رساند و میان انبوهی از خون تپیدن گرفت. همرزمان با غبطه به چهر‌ه‌اش نگریستند و محو تماشای چشمانی شدند که به آغوش باز خیره شده بود. 🍃 جزیره مجنون محل دیدار خیلی از با امامشان بود. به راستی چه کسی می‌داند شهدا هر کدام چگونه به ملاقات ایشان رفتند؟! 🍃 یکی چشم‌هایش را به جزیره مجنون سپرد، دیگری دستانش را، آن یکی سرش را برای دیدار بخشید.یکی از لاله‌هایی که در رویید، شهید اسفندیار اکبرنیا بود.او که ندای (ع) را لبیک گفت و دست در دست همرزمان، در کنار جزیره مجنون دل دشمن را شکافتند و خوش درخشیدند✨ 🍃 شهید اسفدیار اکبرنیا ره صد ساله را یک شبه طی کرد و برای به دست اوردن جایی در آسمان به سوی رهسپار شد. 🍃 او از کودکی در دامان آب پرورش یافت و اینجا در جزیره مجنون آشنای آب بود💙 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۴ تیر ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ٩ فروردین ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : خطیر کلا
✨پرواز پرستوها همیشه زیباست. 🍃 فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در شهر ساوه به دنیا آمد او که در خانواده‌ای پر جمعیت زندگی خود را آغاز کرده بود، بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی به برای ادامه تحصیل نزد خواهرش رفت و بعد از پایان تحصیلات وارد شد. 🍃 شهید ابراهیم اسلامی در روزهای بهمن ماه با انبوهی از مردم مواجه می‌شود که برای به خیابان هجوم اورده ‌اند فرمانده اجازه شلیک به مردم بی ‌گناه را صادر می‌کند اما اسلامی با شجاعت تمام از این کار سر باز می‌زند. 🍃 این‌چنین او زندانی ‌میشود و در روز ۲۲ بهمن دستور را صادر می‌کنند.اما با خواست خدا در همان روز انقلاب پیروز می‌شود و او رها شده و به جماران می‌رود و مانند پروانه دور امام می‌گردد. 🍃 و سرانجام به‌دست منافقین بر اثر انفجار هواپیما به درجه رفیع نائل می‌آید. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱٣ فروردین ۱٣٣۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ دی ۱٣۶٩ 📅تاریخ انتشار : ۱٢ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🍃شهیده بنت الهدی صدر پیشگام نهضت اسلامی زنان در عراق بود. 🍃آمنه( بنت‌الهدی)صدر،شاعر، ، معلم فقه و اخلاق بود که در اسفندماه سال ۱۳۱۶ در شهر به دنیا آمد. 🍃شهیده بنت الهدی صدر در سن ۱۱ سالگی همراه دو برادر خود یعنی سید اسماعیل و سید محمدباقر صدر به رفت و تحصیلات خود را در زمینه فقه، علم حدیث، اخلاق و نزد برادرش محمدباقر صدر دنبال کرد و به درجه رسید. 🍃او وظیفه‌ی پرورش دختران از طریق برپایی کلاسهای درس و همایش را بر عهده داشت.او سال ۱٣٣۶ فعالیت خود را آغاز کرد. 🍃داستانهایی که از وی به یادگار مانده میتوان به ای کاش می‌دانستم، و اشاره کرد. 🍃بنت الهدی سه روز در مدرسه‌های بغداد و سه روز در مدرسه‌های نجف تدریس میکرد. وقتی برادرش به دلیل فعالیت های سیاسی توسط دولت عراق دستگیر شد بنت الهدی در حرم (ع) به سخنرانی پرداخت و مردم را از دستگیری مرجع دینی‌شان اگاه ساخت. 🍃نتیجه این سخنرانی مردم نجف و آزادی شهید محمد‌باقر صدر بود. حکومت عراق با دیدن این تظاهرات شهید صدر و خواهرش را به زندان انداخت. 🍃آمنه و محمدباقر صدر در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به دست رژیم بعث به رسیدند🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱٣۱۶ 📅تاریخ شهادت : ۱٩ فروردین ۱٣۵٩ 📅تاریخ انتشار : ۱٨ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید :نجف قبرستان وادی السلام
✨از امام عصر(عج) می‌خوام مرا از سربازان و یارانش قرار دهد. 🍃در اردیبهشت سال ۱۳۳۵ نوزادی از سلاله پاک حضرت زهرا(ع) در شهرستان ورامین به دنیا آمد. او از کودکی با آشنا شد و درس ظلم ستیزی و مبارزه با کفر را آموخت. بعدها در سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز سربازان را نسبت به ظلم رژیم آگاه می‌ساخت. 🍃در سال ۱۳۵۶ گروهی را بر علیه شاه سازماندهی کرد و در سال ۵۷ در صف مخالفان رژیم در اعتراض به ‌های غاصبانه‌اش نمود و مورد اصابت گلوله ماموران شاه قرار گرفت. 🍃پس از پیروزی به مدت یکسال در عضویت کمیته انقلاب اسلامی بود و با اغاز جنگ تحمیلی به میدان های نبرد شتافت و مردانه از خاک سرزمین خود دفاع کرد. 🍃در آذر ماه سال ۶۲ برادر بزرگوارش در عملیات فتح المبین به مقام رسید. و شهید سید هادی احمدی یکسال بعد از برادرش در محور پاسگاه (گرکنی) بر اثر اصابت ترکش به ناحیه شکم به جمع عاشقان شتافت. 🍃سخن شهید: برادرانم در راه خدا کار بسیار ارزشمندی‌است که فقط خاصان و مقربان درگاه حق توفیق گام نهادن در این عرصه را پیدا می‌کنند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۵ 📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ٣۱ فروردین ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : میمک 🥀مزار شهید : گلزار شهدای سید فتح الله
✨سید حسن نصرالله: شهید (بدرالدین) عهد کرده بود یا شهید از سوریه بازگردد یا پیروز... 🍃شهید مصطفی بدرالدین متولد ۶ اوریل ۱۹۶۱ که به نام های و سامی عیسی، الیاس صعب نیز شناخته می‌شد. مسیولیت بخش نظامی حزب الله را بر عهده داشت و جانشین محسوب میشد. 🍃وی سال ۱۹۸۲ هنگامی که از زندان کویت آزاد شد و و مبارزاتی خود را آغاز کرد همواره از سوی سازمان های جاسوسی رژیم صهیونستی و آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت و بار ها از عملیات ترور جان سالم به در برده بود. 🍃شهید بدرالدین دارای شخصیتی بسیار سختگیر در امر انضباط و آموزش بود در همین حال دورن حزب الله از او به عنوان یک کار کشته و بسیار حرفه ای یاد میشد. 🍃به طوریکه گفته میشود او میتوانسته همزمان با دو تفنگ شلیک کرده و به هدف بزند. در زمینه‌ تاکتیک های نظامی نیز وی دارای هوش بسیار بالایی بود. 🍃روز جمعه ۱۳ مه ۲۰۱۶ ایستگاه تلوزیونی المنار وابسته به گروه حزب الله لبنان گزارش کرد مصطفی بدرالدین از فرماندهان ارشد شاخه نظامی این گروه در به شهادت رسیده است. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٧ فروردین ۱٣۴۰/ ۶ آوریل ۱٩۶۱ 📅تاریخ شهادت : ٢٢ اردیبهشت ۱٣٩۵/ ۱٣ مه ٢۰۱۶ 📅تاریخ انتشار : ٢۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : بیروت
پیله ات را بگشا.... 🍃چه یارانی که رفتند و دوستانشان را باری دیگر با گذشت چندین سال نزد خود فراخواندند، میدانستند رفیق رفیقش را هرگز رها نمی‌کند و برای پیوستن باید از جان گذشت. 🍃شهید حمید قناد پور ۲۹ مرداد ماه سال ۴۷ در شهری مملو از پروانه‌های دفاع مقدس دیده به جهان گشود. 🍃در دوران به رزمندگان اسلام پیوست و زخم هایی در تنش به یادگار مانده بود ، او از قافله دوستان جا ماند و تکیلفی دیگر بر عهده داشت که سالها بعد پس از هجوم تکفیری ها میهمان بی بی زینب(س) در شد. 🍃 در کنار تیم پزشکی به رزمندگان مقاومت با دل و جان کمک میکرد. این شهید والا مقام برای بازسازی و احیای یک بیمارستان صحرایی بین شهرهای و سوریه که به تازگی از محاصره داعش ازاد شده بود اعزام شد که به همراه چندین گروه در آن بیمارستان مشغول پاکسازی بودند که یکی از گروه ها در تله انفجاری گرفتار شده و تعداد زیادی از مدافعان حرم به شهادت رسیدند اما دقایقی بعد از آن شهید قناد پور به همراه تعدادی دیگر در تله انفجاری دوم گرفتار شده و نکته قابل توجه این است که شهید قناد پور که متوجه مین حسگر میشود برای آسیب دیدن کمتر همرزمانش را با ضربه پا از محل دور میکند که همین امر باعث می‌شود وی نسبت به سایر آسیب بیشتری دیده و دچار سوختگی کامل شود. و نهایت خواسته‌اش پیوستن به دوستانی بود که سالها قبل او را جا گذاشته بودند. 🍃سرانجام روز ۲۳ خرداد سال ۹۶ مصادف با شب بیست و سوم ماه به دوستانِ شهیدش پیوست. ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت‌ : ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ 📆تاریخ انتشار‌ : ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حلب 🥀مزار شهید : اهواز.گلزار شهدا
🍃 از زمان قلبش به بزرگی دریایی بود که در نزدیکی آن چشم به جهان گشود. همان جا قدم برداشت، سخن گفت و راه و رسم حسین(ع) را آموخت. 🍃۲۲ سال بعد همان قلب، خود را به رساند و میان انبوهی از خون تپیدن گرفت. همرزمان با غبطه به چهر‌ه‌اش نگریستند و محو تماشای چشمانی شدند که به آغوش باز خیره شده بود. 🍃 جزیره مجنون محل دیدار خیلی از با امامشان بود. به راستی چه کسی می‌داند شهدا هر کدام چگونه به ملاقات ایشان رفتند؟! 🍃 یکی چشم‌هایش را به جزیره مجنون سپرد، دیگری دستانش را، آن یکی سرش را برای دیدار بخشید.یکی از لاله‌هایی که در رویید، شهید اسفندیار اکبرنیا بود.او که ندای (ع) را لبیک گفت و دست در دست همرزمان، در کنار جزیره مجنون دل دشمن را شکافتند و خوش درخشیدند✨ 🍃 شهید اسفدیار اکبرنیا ره صد ساله را یک شبه طی کرد و برای به دست اوردن جایی در آسمان به سوی رهسپار شد. 🍃 او از کودکی در دامان آب پرورش یافت و اینجا در جزیره مجنون آشنای آب بود💙 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ تیر ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ٩ فروردین ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ۳ تیر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : خطیر کلا
🍃و آنان را راهبرانی کردیم که به فرمان ما مردم را به خوشبختی می‌رساندند.✨ "سوره انبیاء آیه ۷۳" 🌱به گمانم مریم و ملیکا هنوز منتظرند تا تو زنگِ خانه را بزنی و به سوی در روانه شوند و ببینید کدام یک می‌تواند بیشتر تو را تصاحب کند.💔 🌱از تو چه پنهان گاهی قالی های حرم نیز دلشان برایت تنگ می‌شود، دوست دارند بیایی و بنشینی و حضرت معصومه(س) را زمزمه کنی تا در فضا صدای تو طنین انداز شود. 🌱ملیکا سادات می‌گوید؛ هوا سرد است بابایی بیا و کلاه و شال گردنی که مادر برایت بافته با خود ببر. بهمن ماه از راه رسیده است و گویی بابا دلش پر می‌زند برای رفتن، می‌داند دخترانش را کسی آزرده نخواهد دید، می‌داند آنها سه ساله‌ی حسین(ع) را در کنارشان دارند و صبر را در قلبهایشان. 🌱دیگر زمستان که از راه می‌رسد کوچولو‌ها بیشتر تو را می‌خواهند، دلشان هوایی می‌شود و تا عکس‌ها را یک دلِ سیر در سینه نفشارند آرام نمی‌گیرند. "تا گنج غمت در دلِ ویرانه مقیم است همواره مرا کُنج خرابات مُقام است" ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ شهریور ۱٣۵٧ 📅تاریخ شهادت : ۱٣ بهمن ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۹ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : قم
🍃سوز سرمای آن سالهای تبریز از لابه ‌لای پنجره در خانه رخنه میکرد و بچه‌ای که تازه بدنیا آمده بود به خود می‌پیچید. صدای نفس‌های پسرک لپ قرمزی سکوت اتاق را در هم میشکست و مادر سراسیمه او را در آغوش میگرفت، پدر نامش را در گوشهایش زمزمه کرد، محمد رضا. روی طاقچه عکس عموی شهیدش نمایان بود گویی کسی مسیر شهادت را برای یکی دیگر از اعضای این خانواده چراغانی کرده بود. 🍃پدر هر غروب می‌نشست و در باب فرزند فاطمه(س) مداحی می کرد و صدایش قلب طفل‌های خانه را نوازش میکرد. بعدها محمد رضا که های پدر را نقش قلبش کرده بود زمزمه میکرد و دوستانش را برای آماده کردن هییت هایی در همان حوالی فرا میخواند. 🍃 خواندن را هم آموخت و در مسابقات شرکت کرد، او را با مداحی ها و قرآن خواندن هایش میشناختند. سالها بعد در فتنه سال88 خوش درخشید و از حریم انقلاب دفاع کرد. دیگر محمدرضا آنقدر بزرگ شده بود که در سرزمین شام شهادت را جستجو میکرد اما در سرزمینی دیگر منتظر او بودند، جایی حوالی خانه خدا. 🍃در راه مداحی هایش دل همه را می‌سوزاند، مانند پدرش میخواند و خود برای اشک می‌ریخت. آری محمد رضا همراه دوستانش به سفری رفت که به قول خودش (س) پایش را امضا زده بود. حالا دیگر حاج محمد رضا صدایش می‌زدند ، بالهایش را گشود و در آن فاجعه تلخ منا به سوی پروردگار رهسپار شد. ✍نویسنده: 🌸 🌸 📅تاریخ تولد : ۱۵ اسفند ۱٣۵٩ 📅تاریخ شهادت : ٢ مهر ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : جده 🥀مزار شهید : وادی رحمت تبریز
✨از امام عصر(عج) می‌خوام مرا از سربازان و یارانش قرار دهد. 🍃در اردیبهشت سال ۱۳۳۵ نوزادی از سلاله پاک حضرت زهرا(ع) در شهرستان ورامین به دنیا آمد. او از کودکی با آشنا شد و درس ظلم ستیزی و مبارزه با کفر را آموخت. بعدها در سال ۱۳۵۴ به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز سربازان را نسبت به ظلم رژیم آگاه می‌ساخت. 🍃در سال ۱۳۵۶ گروهی را بر علیه شاه سازماندهی کرد و در سال ۵۷ در صف مخالفان رژیم در اعتراض به ‌های غاصبانه‌اش نمود و مورد اصابت گلوله ماموران شاه قرار گرفت. 🍃پس از پیروزی به مدت یکسال در عضویت کمیته انقلاب اسلامی بود و با اغاز جنگ تحمیلی به میدان های نبرد شتافت و مردانه از خاک سرزمین خود دفاع کرد. 🍃در آذر ماه سال ۶۲ برادر بزرگوارش در عملیات فتح المبین به مقام رسید. و شهید سید هادی احمدی یکسال بعد از برادرش در محور پاسگاه (گرکنی) بر اثر اصابت ترکش به ناحیه شکم به جمع عاشقان شتافت. 🍃سخن شهید: برادرانم در راه خدا کار بسیار ارزشمندی‌است که فقط خاصان و مقربان درگاه حق توفیق گام نهادن در این عرصه را پیدا می‌کنند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۵ 📅تاریخ شهادت : ٢ آبان ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : میمک 🥀مزار شهید : گلزار شهدای سید فتح الله