🍃زودتر از سنش بالغ شد،نماز خواندن و #روزه گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد،آنچنان زیبا #نماز میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد.
.
🍃رضا آنقدر در برابر #مصیبت صبوری میکرد که دیگر #صبر هم به ستوه آمده بود.
.
🍃صوت دلنشینی داشت،هنگامی که #قرآن را میخواند،میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی.
.
🍃با هر #جمعه که از راه می رسید، #زیارت_آل_یاسین را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود.
.
🍃هنگامی که فهمید #حرم عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت.
.
🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال #ملائک گذاشت و رفت.
.
🍃او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت .
.
«ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بودهام، #شرمندهام. تو را به همان خدایی میسپارم که به طفل صغیر هم #روزی میدهد.
به پسرم بگو: که چرا به این راه رفتهام؟ #هدفم، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم #مسلمان بوده است.»
.
#روحش شاد و #یادش گرامی
.
✍نویسنده: #گمنام
.
🍃به مناسبت سالروز شهادت #شهید_سید_رضا_طاهر
.
📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
.
📅زمان انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار : روستای هریکنده
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه #شعبان، مصادف با تولد #امام_حسین(ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد.
.
🍃به احترام #ارباب و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام #حسین_مشتاقی برایش قلم خورد.
.
🍃 مادر، حسین را نذر #امام_زمان کرده بود .آرزویش این بود ک در لباس پاسداری او را ببیندو حسین آرزوی #مادر را به حقیقت تبدیل کرد.
.
🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل #لبیک گفت.
.
🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون #شهادت برگرد .
.
🍃 دلش بی قرار رفتن بود.اندکی بعد بازهم دعوت شد به #دفاع از حرم عمه سادات.
.
🍃اشک های مادرِ قرآن به دست ، دل بی قرار #پدر ، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های #معصوم کودکانش ، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند.
.
🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد.
عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام #خانطومان مهیا شد.
.
🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با #وضوی خون، #نماز شهادت می خوانند.
.
🍃سرزمینی که دیدن پیکرهای #اربا_اربا، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان،حکایت از جاماندن #پیکر دوستان شهیدشان است.
.
🍃در خان طومان همچون #کربلا، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب #شهید شدو به آرزویش رسید. شاید هم #زیارت_عاشورا هایش او را به ارباب رساند.
.
🍃امروز شانزدهمین روز از ماه اردیبهشت است و #مسافر_دنیا ، کوله پشتی ایمان بر دوش ، با عطر شهادت زمین را #وداع می گوید.
.
✍نویسنده:#طاهره_بنائی_منتظر
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حسین_مشتاقی
.
📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان
.
📅تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
.
🥀مزار : شهر نکار
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌿عشق حسین؛تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین؛عاشق پرور است...
عشق حسین؛#شهید پرور است❤
.
🌿عشق به حسین،تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین؛تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد⚘
.
🌿بعد از هزار و اندی سال؛باز هم عشق حسین؛عشقِ زمینی را #شکست میدهد😊
.
🌿اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس.
متولد ماهِ اردیبهشت؛ماهِ عاشقان.نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...
.
🌿درمهرماه نود؛ لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد: خدمت و خدمت و خدمت.
.
🌿در اردیبهشت نود و پنج؛تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
.
🌿میدانِ جنگِ #حلب؛ قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
.
🌿قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع)💔
نُقل مراسم عروسی،نثارِ #پیکر سوخته اش شد😔
.
🌿مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
.
🌿پدر میگوید: "از همان دوران کودکی،مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد"
.
🌿حالا چندسالی هست که جایِ عباس،در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
.
🌿جایش خالیست اما...گرمی حضورش،همه شهر را گرم میکند.
.
#میلادت_مبارک_عباسِ_دلها🎂
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
🌺به مناسبت تولد #شهید_عباس_دانشگر
.
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
.
🥀مزار : امامزاده علی اشرف سمنان
.
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #اربعین #دل_نوشته #عمار_عبدی #صلوات
#جَهل_و_ما_اَدْراکَ_جَهل؟
▪️جهل بهتر است از ادعای فهم و دانایی.
#علی غریب کویر جهل است.جهل امت پسر عمّاش #محمد.
.
▪️جَهل و ما اَدْراکَ جَهل؟
نادانی است که لگد بر در خانه #ولایت می زند و آتش پشت در میافروزد و حکایتی می شود میخ در.
بعد از ۲۵ سال بیعت آن هم نه از روی فهم بلکه به اجبار که کسی نیست و همه امتحان پس داده اند و مردود، راهی دیار مکافاتشان شده اند.
.
▪️جَهل و ما اَدْراکَ جَهْل؟
جهل مصیبت می آفریند از اول خلقت تا آخر؛ آنگاه که حضرت آدم از جهل خود پنداشت که #شیطان رنگ دوستی دارد اما حسرتِ آنگاه که شیطان در حسابرسی برایمان خواهد گفت من فقط گفتم و او از جهل اش پنداشت که راست میشِنوَد.
.
▪️امّت جنگها و غزوهها مصیبت آفرید. #مصیبت آفرید برای تمام تاریخ که از منارهها بانگ #اللهاکبر بر می آید.
روزی که #سکوت جایز نبود سکوت اختیار کرده و حکایت میخ ودر و دیوار برای علی شروع شد.
.
▪️میخ؛ مسئله لاینحل است. آن شبی هم که علی با دهان #روزه سوی #مسجد می رفت میخ در خانهِ دخترش بر دامن پیراهنش دست گرفت تا مانع شود اما جلوی رفتنش را فقط برای مدتی گرفت.
.
▪️میخ در هم آن زمان از جهل بیرون آمده بود و از کرده ۳۰ سال پیش خود خجالت کشیده بود .دامن علی را می گرفت که اندکی از شرم و سرخی رنگ خونی که سالها با خود داشت کم کند اما دریغ علی دیگر بند دنیا نبود؛ #فراق ۳۰ سالهی #فاطمه در وجودش شعله میکشید خود را از میخ آزاد کرد و راه محراب را با وقار در پیش گرفت.
.
▪️میدانست لحظاتی نخواهد گذشت که این مسیر را بر می گردداما با تفاوت بسیار.
تفاوتش #فرق_شکافته ای بودکه بعد از #فُزْتُ_وَ_رَبِّ_اَلکَعْبه رویش را قرمز کرده بود و با پای خودش بر نخواهد گشت و دست بر شانه #حسن و #حسین و عباس و تکیه بر دیوار راه تا خانه را کم می کرد.
.
▪️دیوار هم از جهل ۳۰ سال پیش خود شرمنده و به علی کمک می کرد تا طاقتش تمام نشود و به منزل برسد و نشوند مثل آن زمان که شاخه یاساش را کنار دیوار دید چشماش نبندد و رو از دیوار رو برنگرداند.
.
▪️اما هیچ انسانی پشیمان نشد و آنقدر امّت اسلام در جهل غرق بود که وقتی خبر پرکشیدن علی در کوفه پیچید در همان شهر گفتند مگر علی #نماز میخواند که در محراب #ضربت خورده؟؟؟
.
▪️با جهل از تاریخ تا حال آمده ایم و #فرزند_علی را از جهل خویش هرروز می گریانیم.
امت جهل که بویی از #اسلام و پیغمبرش نبرده اید اما مثل #معاویه چپاول اش را خوب می دانید. از جانب خودم می گویم من از جهل خسته ام و می خواهم بانگ دم آخرم این باشد.#فُزْتُ_و_رَبِّ_المَهْدی
.
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#عمار_عبدی #محراب_خونین #فرق_شکافته
🌿عشق حسین؛تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین؛عاشق پرور است...
عشق حسین؛#شهید پرور است❤
.
🌿عشق به حسین،تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین؛تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد⚘
.
🌿بعد از هزار و اندی سال؛باز هم عشق حسین؛عشقِ زمینی را #شکست میدهد😊
.
🌿اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس.
متولد ماهِ اردیبهشت؛ماهِ عاشقان.نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...
.
🌿درمهرماه نود؛ لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد: خدمت و خدمت و خدمت.
.
🌿در اردیبهشت نود و پنج؛تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
.
🌿میدانِ جنگِ #حلب؛ قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
.
🌿قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع)💔
نُقل مراسم عروسی،نثارِ #پیکر سوخته اش شد😔
.
🌿مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
.
🌿پدر میگوید: "از همان دوران کودکی،مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد"
.
🌿حالا چندسالی هست که جایِ عباس،در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
.
🌿جایش خالیست اما...گرمی حضورش،همه شهر را گرم میکند.
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_عباس_دانشگر
.
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
.
🥀مزار : امامزاده علی اشرف سمنان
.
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #مشهد #اربعین #دل_نوشته #عمار_عبدی #صلوات
🍃محمد حسین جان سلام
.
سالی دیگر نیز گذشت کوتاه برای تو و بلند و سخت برای ما .
فرصت های از دست داده هرسال زیادتر رخ می نماید..شاید آن دلیل که #برکت ها از روزگارمان رخت بر بسته اند. برکت هایی که یکی از آنان وجود و نفس امثال شماست.😔
.
🍃ردِّپاهایت را در شهر می بینم ، تقریبا هرجا که سَرَکی کشیدی تمثال یا عکست را جلوه دار زده اند.حتی کسانی که در حد سلام احوال گیرت بوده اند.😊
.
🍃تفریحم #هیئت بود آن هم که به چشم بر هم زدنی از دست رفت.سرگرمی هایم حال چرخ زدن است هم دور خود هم دور شهر هم دور #اعتقاداتم هم...
سرگیجه گرفته ام از گشتن های بیهوده و از سر بیکاری و سرگرمی..😞
.
🍃محمد حسین، #پسرت روز به روز قد می کشد، رشید می شود.شاید او بتواند راهت را ادامه دهد.
من هنوز در پیدا کردن مسیری که در آن سیر کردی مانده ام .😓
.
🍃قبلا مزه تلخ قهوه های کافه ای که #عکست را به دیوار داشت هشیارم می کرد.اما الان همان قهوه برایم بی مزه است.😐
.
🍃اشتهایم رابرای زندگی از دست داده ام.تو هرروز در تمام این چند سال سر سفره کرم اولی الامر بودی.اما من هرروز سر سفره #گناه پرخوری می کنم و تنم فربه گناه است.آنقدر چاق شده ام که حال #عبادت و حتی #نماز فردی را ندارم.😰
.
بی معرفت،حالا که در تلاطم دنیا دارم #غرق می شوم و امید به دستگیری ات دارم ،دل کنده ای و رفتی چسبیدی به ملکوت و من که زیر پاهایت ،دست و پا می زنم را رها کرده ای .نگاه کن من به تو #امید بسته ام.مهرت را به دل...💔
.
🍃محمد حسین، زمانه بد فشار را به گلو رسانده.از زندگی فقط آرزوی مرگ می توان داشت.😭
.
🍃هرروز را #شرمنده وجدان و عمرمان نشویم روزمان شب نمی شود .
با دین تیغ می زنند و زخم می ماند از #مدعیان عمل و وای از مدعیان بی علم و گاها بی عمل..❗️
.
#محمد_حسین_دستم_را_بگیر💚
.
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
.
🍃به مناسبت تولد #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_حلب #حاج_عمار #علمدار #محمد_حسین_محمد_خانی #تولد #طراحی
🍃هنوز هم #پهلـــــوان هایی هستند که مرام و معرفتشان🌴 زمینه ای شد برای #قهـــــرمان ِ 💪 زمان شدنشان.
.
🍃آن ها که معتقدند کار خیر را خوب است #خدا ببیند .همان هایی که ثابت کردند اگر برای خـ❤️ـدا باشی، خریدارت می شود.
.
مثل #جـــــوانی که اقتدا به #علی_اکبر_حسـین(ع) کرد و برای دفاع🌺 از #حریم_آل_الله راهی شد.
.
🍃مدافـــــعی که به سبب دعای خیر مادرش ، #محـــــافظ_ســـــردار_دل ها 😞شد..همان ســـــرداری که نامش بر سردرِ دلـها خودنمایی می کند و داغ شهادتـ🕊ـش ، داغترین خبر #رسانه های جهان است.
.
🍃خوش به حالت، دوشادوش فرمانده راهی بزم #عشـــــق شدی.
.
🍃 پاداش راهی که انتخاب کردی، مُهر شهـــــادتی بود که بر شناسنامه ات زده شد😔
.
🍃چقدر خاطر #اربـاب را می خواستی که #شب_جمعه مانند پسرش #اربا_اربا 😓و همچون مادرش بال و پر سوختـه😭 در آغوشش آرام گرفتی.
.
🍃مشتاق #زیارت بودی اماچه کسی می دانست روی دست هزاران عاشـ💚ـق ، دوراهی #بین_الحرمین 😞 نصیبت می شود و پس از آن به زیارت #شش_گوشه و #علمدار می روی.
.
🍃 به کشورت برگشتی و #امـام_رضـا میزبانت شد😓
.
🍃منتظـــرِ خوبی بودی که با بغــضِ #نائـــــب_امـــــام_زمـــــان 😭 #نماز بر پیکر مطهرت خوانده شد و پس از آن در #حرم_حضرت_عبدالعظیم (ع)آرام گرفتی.
.
🍃چه زیبا #عاقــبت-بخـیر شدی .شاید هم از دعای پـــدری بود که این روزها #طعنه عده ای کوردل دلـ💔ـش را به درد آورده است.
.
🍂راستی عجب #صبری دارد تازه #عروسـت که باقی روزهای زندگی اش را به یادِ دوماه با توبودن ،با #اشک_چشـم و آه دل باید سپری کند.😭
.
✍️به قلم #طاهره_بنائی_منتظر
.
🌸 به مناسبت تولد #شهید_وحید_زمانی_نیا
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰
.
📆تاریخ شهادت:۱۳۹۸/۱۰/۱۳
.
📇تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۴/۳۰
.
❣️محل شهادت: عراق
.
🥀محل دفن: شبستان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
.
#گرافیست_الشهدا #شهدا_گاهی_نگاهی #عمار_عبدی
🍃هنوز هم #پهلوان هایی هستند که مرام و معرفتشان🌴 زمینه ای شد برای #قهـــــرمان ِ زمان شدنشان.
.
🍃آن ها که معتقدند کار خیر را خوب است #خدا ببیند .همان هایی که ثابت کردند اگر برای خدا باشی، خریدارت می شود.
.
مثل #جـوانی که اقتدا به #علی_اکبر_حسـین(ع) کرد و برای دفاع از #حریم_آل_الله راهی شد.
.
🍃مدافـــــعی که به سبب دعای خیر مادرش ، #محافظ_سردار_دل ها شد..همان ســـــرداری که نامش بر سردرِ دلـها خودنمایی می کند و داغ شهادتش ، داغترین خبر #رسانه های جهان است.😥
.
🍃خوش به حالت، دوشادوش فرمانده راهی بزم #عشق شدی.
.
🍃 پاداش راهی که انتخاب کردی، مُهر شهـادتی بود که بر شناسنامه ات زده شد😔
.
🍃چقدر خاطر #اربـاب را می خواستی که #شب_جمعه مانند پسرش #اربا_اربا و همچون مادرش بال و پر سوختـه در آغوشش آرام گرفتی.😓
.
🍃مشتاق #زیارت بودی اماچه کسی می دانست روی دست هزاران عاشق ، دوراهی #بین_الحرمین نصیبت می شود و پس از آن به زیارت #شش_گوشه و #علمدار می روی.
.
🍃 به کشورت برگشتی و #امـام_رضـا میزبانت شد😓
.
🍃منتظرِ خوبی بودی که با بغــضِ #نائب_امام_زمان #نماز بر پیکر مطهرت خوانده شد و پس از آن در #حرم_حضرت_عبدالعظیم (ع)آرام گرفتی.🌹
.
🍃چه زیبا #عاقبت-بخیر شدی .شاید هم از دعای پـــدری بود که این روزها #طعنه عده ای کوردل دلش را به درد آورده است.😔
.
🍂راستی عجب #صبری دارد تازه #عروسـت که باقی روزهای زندگی اش را به یادِ دوماه با توبودن ،با #اشک_چشـم و آه دل باید سپری کند.😭
.
✍️به قلم #طاهره_بنائی_منتظر
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_وحید_زمانی_نیا
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۱/۴/۳۰
.
📆تاریخ شهادت:۱۳۹۸/۱۰/۱۳
.
📅تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۰/۱۳
.
❣️محل شهادت: عراق
.
🥀محل دفن: شبستان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
.
#گرافیست_الشهدا #شهدا_گاهی_نگاهی #عمار_عبدی
🌿آن شب،شب عجیبی بود. #باران میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. #نماز مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .😥
.
🌿آن شب دل یک بسیجی حوالی #حرم حضرت عشق میچرخید و حاجتش را میخواست.🕊
.
🌿با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از #زیارتش نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست #ضامن_آهو باز میشود.💚
.
🌿میدانست که #علی_بن_موسی_الرضا ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی میشود.
.
🌿شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.🎒
.
🌿او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد.
.
#ابوطاها گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.»
به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی ، #امام_رضا را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد #بانوی_صبر حاجتت را گرفتی.📿
.
🌿همرزمت میگفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر #آسمانی شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در #زمین بگیرد ، حتی گفته بودید شربت #شهادت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان #آقا شده است.😊
.
🌿همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. #لبخند به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی #طاها مرد خانه شد.☺️
.
🌿در عجبم چطور از #همسرت دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های #امیر_علی گذشتی؟😭
.
🌿به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای #معشوق بتپد ، کاش #قلب ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.❤
.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_مصطفی_عارفی
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ دی ۱۳۵۹
.
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ تدمر سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت رضا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
معبود من به نام تو و با یاد تو
🍃 عزم نگارش کرده ام , میخواهم برای کسی بنگارم که اقیانوس وجودش پر از حب و دوستی به خدا و اولیایش بوده و خورشید درونش را به انوار الهی مزین کرده بود.
.
🍃کسی که به گمانم عطر نامش میتواند مشفی التیاب های به کوخ نشسته ی وجودی باشد که خود را سالیان سال است در تُنگ کوچک دنیا به #اسارت دراورده است .
.
🍃پاسدار ۲۷ساله ای که در طول گامهای زندگیش جز درستی و پاکی چیزی به نظر نمیرسد.غنچه ای که با تابش آفتاب الهی در تهران شکوفا شد و به اوج کمالش رسید به گونه ای که رایحه اش را میتوان حتی آن سوی مرزها حس کرد .
.
🍃غنچه ای که شد #محمدِ خانواده اش که با عِطر محمدیش فضای خانواده را معطر مینمود. راهش را بدرستی شناخته بود , خالصانه برای محبوبش قدم بر میداشت و روز به روز روح بزرگش را بزرگتر میساخت .
.
🍃اعتقادش بر این بود که هرچه از #خداوند میخواهید فقط از باب #نماز اول وقت وارد شوید.و باور داشت برای هم طلب دعای خیر کنیم، چرا که دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به #اجابت میرسد.
.
🍃آری .من مطمئنم محمد #رزق خود را از همین نمازها و دعاها گرفت که این گونه میشود،روح بلندش را در راه #دفاع از حریم آل الله به اوج انتهایش میرساند
.
🍃شهید محمد کامران در دی ماه ۱۳۹۶ خود را به آغوش محبوب آسمانیش رساند.
#روحش شاد و راهش پر رهرو
.
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_کامران
.
📅تاریخ تولد: ۹ اردیبهشت ۱۳۶۷
.
📆تاریخ شهادت : ۲۳ دی ۱۳۹۴
.
📆تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹
.
🥀مزار: بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃٢٢ بهمن سال ۶۱ بود که در شهرستان ورامین پسری به زمینیان اضافه شد.مهدی صدایش زدند و مادرش هرگز فکر نمی کرد ٣٣سال بعد در ٢٢ بهمن و روز تولدش چشم از جهان بر کشد.
🍃شاگردان زرنگ به وقت#آزمون تند تند سوالات را جواب می دهند وجلسه را ترک می کنند. شهدای جوان هم از آن دسته هستند.از ساعتشان به وقت#زندگی، نهایت استفاده را می برند و هر کدام در#تربیت_نفس وخصوصیات اخلاقی شان کوشا هستند.
🍃شهید ثامنی سال 85 لباس مقدس #سپاه را بر تن کرد و راهش را در دنیا انتخاب کرد.همسر شهید مهدی ثامنی در باره اش می گوید:" زندگیاش در#اردوی_جهادی، سفر زیارتی برای #ایتام و کمکرسانی خلاصه میشد❣
🍃 بارها افرادی را برای اولین بار به سفرهای زیارتی برده بود. هر شب ۲ رکعت نماز میخواند، وقتی جواب #خواستگاری مثبت شد از من هم خواست این ۲ رکعت نماز را بخوانم. مهدی می گفت این#نماز به نیابت از حضرت زهرا (س) برای سلامتی حضرت صاحب الزمان (عج) است که اگر این را بخوانی شبت را با آرامش به صبح میرسانی"😍
🍃همین خصوصیات اخلاقی و وصل بودنش به بالا باعث شد تا#دختر هفت ماهه اش به نام «فاطمه سلما» رابه دستان مادر و همسرش بسپارد وبه امید رهایی زنان و دختران سوری لباس رزم بپوشد.
🍃۲۲ بهمن سال ۹۴ در منطقه تل هور سوریه به شهادت رسید . اعلام کردند #جاوید_الاثر است اما بالاخره در 4 تیر 98 مورد استقبال هموطنانش قرار گرفت تا با عزت و شکوه بسیار در خاک وطن آرام گیرد.
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد♥️
✍نویسنده:#سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز تولد و شهادت
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
📅تاریخ تولد : ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : گلزار شهدا حسین رضا شهر ورامین
#استوری_شهدایی
#گرافیست_الشهدا
🍃به نام همنشینان وادی حق. به نام تو ، که خروش#عشق به دریای شهادتت کشانید.♥️
🍃قلم اینبار هم آغازگر روایت#عاشق و معشوق شده. سر در جوهر خون فرو میبرد و بر بال پرستو ، جاودانه هایت را میسراید؛میسراید و رج به رج شگفتی میهمان بیتابی چشمانم میشود. به راستی تو که هستی ؟
🍃کلمات جاری میشوند بر صفحه قلبم؛ گام برمیدارند و آوازه کوچه پس کوچه های خیالم میشوند. کلماتی که ازآن تواند و گویای سرشت و سرگذشت تو
چه بگویم؟ تحیّر آمیخته ذهنم شده و وصف تورا دشوار میسازد.
🍃قلم از روزهایی میسراید که تکبیر #نماز میگفتی و پا در رکاب#انقلاب، دلیرانه در راه عزت میهنت میتاختی. از لحظه های پرتلاطمی که عمل به تکلیف ، زمزمه ذهنت شده بود و آخر ، راهی جبهه هایت کرد. از ترم های بیقراریت در مسیردانشگاه#کربلا.
🍃مینویسم از هر قَدَمت، که با یقینی روشن عجین شده بود. از خونی که بخشیدی و یقینی که به یادگار گذاشتی برایمان؛ تا بار دیگر عَلَم بهدست گیریم و پا در امتداد مسیرت بگذاریم.
🍃مینویسم از عاشقانه ای که بر چهره دل ترسیم کردی و دلی که#معشوق، خریدارش شد. مینویسم و اینبار دلم، در انتظار دستیست که از آسمان به یاری ام دراز کنی.
✨جلوه ایثار انقلاب ، #شهادتت_مبارک🕊
✍نویسنده: #مبرا_پورحسن
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_علی_عباس_حسین_پور
📅تاریخ تولد : ۳ مرداد ۱۳۴۵
📅تاریخ شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳۶۴
📅تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٩٩
🥀مزار : گلزار شهدای خرم اباد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃دل تنگ، گلو انبار #بغض، چشم محتاج اشک و #اشک منتظر شکستن دل های نادم از گناه است😔
🍃سرزانوها، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از #نفس_اماره گوشه ای آه حسرت می کشد.
🍃این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین #شهادت نصیبشان شد .مثل سید احمد پلارک. به گفته مادرش، #نماز شب هایش ترک نمی شد و سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود.
🍃همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در #بهشت را مشاهده کرد و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید.
🍃همانی که در #جبهه گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود. خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از سرما یخ زده بودند😓
🍃برای #مبارزه با نفسش، سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، #پیکرش را پیدا کردند🌺
🍃حالا او به #شهید_عطری معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی گلاب، مزارش را پیدا می کنند♡
🍃شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و #نفسی که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند.
🍃ای شهید ...
پرونده اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از #ندامت تنها دارایی این روزهای سرگردانی است.
🍃تو را قسم به #حضرت_مادر که اشک هایت در #روضه اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن.
تورا قسم به همان #زیارت_عاشورا هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به #ارباب بکن ...😞
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز شهادت #شهید_سید_احمد_پلارک
📅تاریخ تولد : ۱۳۴۴. تبریز
📅تاریخ شهادت : ۲۲ فروردین ۱۳۶۶. شلمچه
📅تاریخ انتشار : ۲۲ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃چند ساعتی میشد که حالِ بدِ مادر، بدتر شده بود و فاطمه، ساکت تر از همیشه گوشه ای از اتاق کِز کرده بود. زانُوانِ کوچکش را در بغل میفشرد و چشم هایش مدام پر و خالی میشد😓
🍃مادر گاهی چشمانش را باز میکرد و با بی حالی #اسما را صدا میزد و اسما سراسیمه کنار بانو مینشست تا هرآنچه میخواهند، مهیا کند.
🍃بار آخر گوشه چشمی به زهرای کوچک میانداخت و در گوش اسما صحبت میکرد. آنقدر گفت و گفت تا قطره اشکی از چشمانِ اسما بر تار و پود بستر فرو رفت. بعد از سفارشاتِ لازم، فاطمه را صدا زد و دخترک با بغضی که #جان میگرفت کنار #مادر نشست🥺
🍃خدیجه آرام تن نحیف دخترکش را در آغوش کشید و با خود فکر کرد، گل که تابِ فشار #در_و_دیوار ندارد، چطور بدن نحیف دخترکش پشت در تحمل خواهد کرد؟ و همین بهانه ای شد تا دخترک را محکم به خود بفشارد.
🍃فاطمه اما احساس عجیبی داشت. غمی بزرگ #قلبِ کوچکش را میفشرد. سرش بیحرکت ماند و این یعنی سینه مادر تکان نمیخورد.!😞
🍃از آغوش مادر بیرون آمد و خیره به اسما که هق هق خود را خفه میکرد پرسید : اسما، مادرم دیگر بیدار نمیشود؟ و مبهوت به سمتِ اتاقی که پدر در آن #نماز میخواند، قدم برداشت.
درآغوش پدر پنهان شد...
🍃حضورفاطمه، در آغوش پدر، بند از دلِ #رسول_الله پاره کرد و دریافت یارِ باوفای روز و شبهای بندگی اش به دیدارِ #معبود شتافته. #خدیجه را در عبای خود پیچید. عبایی که شبهای بسیار، عطر نماز شب هایش را به آغوش کشیده بود😭
🍃جانش را که میانِ خاک میگذاشت، تمامِ لحظاتِ بودن خدیجه(س) را مرور میکرد، "بزرگ بانویی که تمامِ مال و ثروت خود را برای #خدا و در راهِ خدا هدیه کرده بود. بانویی که مادرِ فاطمه بود و تاوانِ عشقِ بی نظیرش به #محمد(ص) تنهایی و سختی کشیدن در شعب ابی طالب شد." و حالا رسول الله به سختی دلِ از جانِ خود میکَند...💔
🍃به خانه که باز میگشت با خود اندیشید، زین پس #دنیا بدونِ خدیجه(ص) همچون گور، سرد و تاریک خواهد بود. و پیامبر از دلبرش، تنها #فاطمه را به یادگار داشت که عجیب گرما بخشِ قلبِ خسته پدر بود...
🍃محمد(ص) همراهِ خدیجه(س) نیمی از #روح و قلب و جانش را به آغوش خاک سپرده بود.
🥀به مناسبت سالروز #وفات جانسوز اُمُ المومنین؛ #حضرت_خدیجه_کبری(س)
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ انتشار : ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته
✨#سردار_شهید_محمد_منتظر_قائم
🍃عاشقی، که غصه شهادتش متفاوت و دردناک است. دردی که در پی یک جریان نفوذی شکل گرفت.
🍃خط زندگی #سردار را که دنبال میکنی عقل تمام سلول های وجود درک میکنند که چه نیک در ذهن روزگار به یادگار مانده است، خطی که گرفته از سلوک مردان الهی بود .
🍃سردار، از همان روز های آغازین، همان روز هایی که خیل عظیمی از هم سن و سالانش حتی #نماز خواندن را نمیدانستند، با خط خوشش شروع به نوشتن #مکتب_انقلابی گری اش نمود.
🍃و آنچنان با انقلاب انس گرفته بود که
به گمانم مشق انقلاب، جوهره ی وجودش شده بود که تا آخرین لحظه حیات در حال نگارش آن به روی خاک سرزمینش بود.
🍃پنج اردیبهشت سال ۱۳۵۹، پس از فرود چند هلی کوپتر آمریکایی در #صحرای_طبس، روح انقلابی سردار او را بهمحل رساند تا از نزدیک واقعه را بررسی کند تا از جان #انقلاب و #اسلام مراقبت کند.
🍃اما همزمان با ورود ایشان در محل صحرای طبس، بنی صدر رئیس جمهور وقت در خیانتی آشکار دستور حمله به هلی کوپترها و هواپیماهای آمریکایی میدهد ولی بعد ها مشخص میشود که این هلی کوپتر ها حاوی اسناد مهمی از اقدامات بعدی #آمریکا در حمله به طبس بوده اند.
🍃بدین ترتیب #سردار منتظر قائم که در صحنه مبارزه با استکبار حضور داشت در بمباران منطقه به دستور بنی صدر به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊
🍃آری سردار، طعمه #خیانت بنی صدر و هم دستانش شده بود که میخواستند آن اسناد فاش نشود .
*امید است مسئولین #ولایی این سرزمین دیگر اجازه چنین خیانت هایی به خاک سرزمین مان ندهند و دست منافقین و خائنین را از سر این سرزمین قطع نمایند.
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_منتظر_قائم
📅تاریخ تولد : ۱٣٢٧
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱٣۵٩
📅تاریخ انتشار : ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : صحرای طبس
🥀مزار شهید : آرامستان خلدبرین یزد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍂علی وارد مسجد شد دانه به دانه همه آنهایی که خوابیده بودند با دست خود بیدار کرد رسید به غریبهای که نمیشناختم با دست تکانش داد و گفت برادر بلند شو وقت #نماز است نگاهش را که بالا آورد علی لبخندی زد از آن لبخندها که تا تهش را میخواند، و بعد گفت #انا_لله_و_انا_اله_راجعون و با همان لبخند رفت و در محراب شروع به گفتن اذان کرد.
🍂نماز نافله بست و عجب نمازی، مشغول بودم مثل علی به نماز، علی در #سجده بود و عجیب طولش میداد. ذهنم رفت به این سمت که چرا علی آن آیه را خواند. غریبه پشت علی جاگیر شده بود و علی نمازش را به حوصله پیش میبرد وسط تاریکی و روشنایی #مسجد برق شمشیری را دیدم که معلوم بود خوب صیقل خورده بود و تیز شده بود، گویی میخواهد ریشهای را قطع کند تا به خودم آمدم خون به #محراب بود و ندا بلند کرد #فزت_و_رب_الکعبه😭
🍂 آخ نکند مراد #علی از خواندن آن آیه همین بود. غریبه را گرفتم دستار از چهرهاش که کنار زدم مرادی بود از #خوارج صفین و از پیش قراولهای نهروان، تف به غیرتت مرد #معاویه و عمروعاص را ول کردهای چسبیدهای به علی آخ از #جهل شما جماعت که همیشه یک منزل عقبتر اتراق کردهاید این بود علی که میگفتید گردن میدهیم تا دوباره خانه نشین نشوند. مکالماتم که با پسر نحس #ملجم تمام شد علی دیگر در مسجد نبود و ردی خون از او مانده بود😓
🍂خدایا عافیت را در امور ما قرار ده و هم عاقبت را
وای بر ما وای که علی در محراب بود و ما در مرداب😔
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
°•#شهادت_امیرالمومنین_علی(ع) تسلیت😭
📅تاریخ انتشار : ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #نجف #کوفه
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🍃مولای غریب و تنهای من #پدر مهربانِ اهل عالم، سلام؛ میخواهم از غربتت بگویم غربتی که ۱٢ قرن است ریشه دوانیده، غربتی که اشک آسمان را جاری ساخته، که حتی برای برخی از محبانت #غریب و ناشناخته است، غربتی که اجداد طاهرینت پیش از تولد تو بر آن گریسته اند.
🍃از خود آغاز میکنم که اگر هر کس از خود شروع کند امر #فرج اصلاح خواهد شد. میخواهم به سوی تو برگردم یقین دارم بر گذشته های پرغفلتم کریمانه چشم می پوشی می دانم #توبه ام را قبول میکنی می دانم درهمان لحظه، روز، ماه و سال های غفلتم برایم #دعا میکردی...
🍃پدر جان با انکه نمی بینمتان ولی حس میکنم همه جا هوایم را دارید. مهربانم دفتری گرفته ام و هر زمان که #دلتنگتر و بیقرارتر میشوم برایتان نامه مینویسم گاه از آرزوی دیدارتان. گاه از شکایت هایم از زمانه، گاه خبرهای خوش.
🍃و مطمئنم که میخوانید و برای رفع مشکلم دعا میکنید امروز آمده ام که بنویسم مولای من اگر بیایی دیگر غمی نمی ماند دیگر شکایتی نمی ماند تو بیایی همه چیز و همه جا زیباست کینه نمی ماند حسد محو میشود همه جا #عشق می ماند و #محبت. پس پدرم میشود امروز هنگام #نماز دستهای مهربانت را به دعا بلند کنی و بفرمایی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج به حق حسین علیه السلام؟😭
✍نویسنده : #اشرف_صالحی
🥀#جمعه_های_انتظار
📅تاریخ انتشار : ٧ خرداد ۱۴۰۰
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃تو نیز راهی کاروان #کربلا شدی. سر بر دامن ارباب بی کفن گذاشتی و نماز شهادت را اقتدا کردی به نور چشمانِ غریبِ فاطمه(س).
🍃 روی خندان و حسن الخلقِ وجودت آسمان هارا میخنداند. تلاشت برای #روزی_حلال فرشتگان را به احترام وا میداشت و این تو بودی که تمام معادلات را جا به جا کردی تو فراتر از خوب بودنی. فراتر از تمام آنچه #عقل نامحدود انسان میتواند تصورش را کند.
🍃زمانی که پدرت را در کودکی از دست دادی؛ دست مولایت را رها نکردی و از همان کودکی هم به دنبال #رضای_خدا بودی. تو همانی هستی که وقتی صدای شروع #جنگ را شنیدی؛ خالصانه و عاشقانه پر گرفتی به سمت خاک هایی که نجواهای #نماز شب رزمنده هارا میشد از آن ها استشمام کرد...
🍃آری؛ تو آمدی اما نماندی؛ زمینی نبودی و اهل آسمان؛ این شد که همچون علی اکبرِ حسین(ع) جاودانه شدی و در اوج جوانی دعوت امامت را لبیک گفتی. اصلا نور چشمانت گویای همین است؛ فریاد میزند که من خالق خدای جهانیانم؛ فریاد میزند که من نوکر و دلباخته ی #یوسف_زهرا هستم...
🍃این شد که در جاده ی منتهی به معشوقت قدم گذاشتی و رو سفید اصلی این داستان تو شدی.ما اما جامانده ایم. چشم هایمان بارانی است اما دود #گناه مانع از آن شده که روی مهتابی مولایمان را تماشا کنیم💔
🍃بر ما ببخش، ما را #شفاعت کن و دست های زمینیانی که چشم شفاعت به شما دوخته اند را به دست سقای کربلا برسان.باشد که ما هم عاشق شویم...
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_اسماعیل_کازرونی_زاده
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱٣۴۵
📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٣
📅تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عراق
🥀مزار شهید : مفقودالاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃از شدت عشق به #امام نام فرزندش را *روح الله* گذاشت. مهربانی اش هم همه را جذب خودش کرده بود. با اینکه #فرمانده بود اما خود را سرباز خدا میدانست و این بود که فروتنی اش دل همه را به یاد خدا می انداخت.
🍃آنقدر خوب بود که اقتدا کردن به او آرزوی همگان شده بود و اینگونه شد که #نماز را به او اقتدا کردند و نمازشان شهدایی شد. از جبهه ترکش هایش را به جان میخرید و همچون مولایش عباس بن علی(ع) مجروح میشد. حسرت میخورد و ورد زبانش این بود که همه رفتند و من جا ماندم💔
🍃نهایت :خدا خریدار بیقراری هایش شد و او را نیز بر سفره ی کریمانه اش دعوت کرد و به یاران شهیدش رسانید. * ما ذره ای بودیم از یک مرداب بی هدف ولی با امدن امام #اسلام ، نبوت ، امامت ، شهادت ، #رهبری ، و امواج بی هدف به خروشان مبدل گشت.*
🍃قسمتی از #وصیت_نامه اش است که خود را مدیون #پیرجماران میداند و این است که آموخت رسم واقعی سرباز بودن را...
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_یونس_فاطمی
📅تاریخ تولد : ۱٣٣۶
📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٧
📅تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : شلمچه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به شوقِ اعزام، شیرینی میدهند همانهایی که دنیا را رها کرده و عشق را به آغوش کشیده اند♡
🍃امثال حاج رضا رستمی ها، آنهایی هستند که میدانند دنیا چیزِ دندانگیری ندارد و هر چه هست، در #آسمان، حوالیِ اوست. میدانند که باید برای رسیدن به "او" از خود، #خانواده، آرامش و هر چیزِ دست و پا گیرِ دنیایی گذشت.
🍃گاهی راهِ رسیدن به او شهادت و راهِ شهادت دفاع از #حرم است. پس میروی تا به او برسی و بهانه این رسیدن انفجاری میشود انتحاری، کنار مقر، هنگام #نماز مغرب، خون بر زمین و ندا از آسمان که " يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي "
🍃مینویسند بر قلبِ کاغذ که بماند برای ماندگان: " انقلابی بودن خوب است ولی #انقلابی ماندن بهتر است." و ما بخوانیم و بدانیم که امروز سند انقلابی بودنمان ، تنها بندِ انگشت جوهری است که خارِ چشم دشمن میشود. و دفاع کنیم از این تمامیت عرضی که به قولِ حاج قاسم حرم است.
🍃ماهم #مدافع_حرم هستیم اگر با رای درست و انتخاب اصلح خود از این خاک دفاع کنیم. گولِ گرگهای پوشیده در لباسِ میش را نخوریم🙏
🍃حاج قاسم: " امروز قرارگاه حسینبنعلی، #ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند."
#پروازت_مبارک، مدافع حرم🕊
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_رضا_رستمی_مقدم
📅تاریخ تولد : ۵ تیر ۱٣۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : خرم آباد منطقه سراب یاس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پ.ا.س.د.ا.ری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🍃تو نیز راهی کاروان #کربلا شدی. سر بر دامن ارباب بی کفن گذاشتی و نماز شهادت را اقتدا کردی به نور چشمانِ غریبِ فاطمه(س).
🍃 روی خندان و حسن الخلقِ وجودت آسمان هارا میخنداند. تلاشت برای #روزی_حلال فرشتگان را به احترام وا میداشت و این تو بودی که تمام معادلات را جا به جا کردی تو فراتر از خوب بودنی. فراتر از تمام آنچه #عقل نامحدود انسان میتواند تصورش را کند.
🍃زمانی که پدرت را در کودکی از دست دادی؛ دست مولایت را رها نکردی و از همان کودکی هم به دنبال #رضای_خدا بودی. تو همانی هستی که وقتی صدای شروع #جنگ را شنیدی؛ خالصانه و عاشقانه پر گرفتی به سمت خاک هایی که نجواهای #نماز شب رزمنده هارا میشد از آن ها استشمام کرد...
🍃آری؛ تو آمدی اما نماندی؛ زمینی نبودی و اهل آسمان؛ این شد که همچون علی اکبرِ حسین(ع) جاودانه شدی و در اوج جوانی دعوت امامت را لبیک گفتی. اصلا نور چشمانت گویای همین است؛ فریاد میزند که من خالق خدای جهانیانم؛ فریاد میزند که من نوکر و دلباخته ی #یوسف_زهرا هستم...
🍃این شد که در جاده ی منتهی به معشوقت قدم گذاشتی و رو سفید اصلی این داستان تو شدی.ما اما جامانده ایم. چشم هایمان بارانی است اما دود #گناه مانع از آن شده که روی مهتابی مولایمان را تماشا کنیم💔
🍃بر ما ببخش، ما را #شفاعت کن و دست های زمینیانی که چشم شفاعت به شما دوخته اند را به دست سقای کربلا برسان.باشد که ما هم عاشق شویم...
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_اسماعیل_کازرونی_زاده
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱٣۴۵
📅تاریخ شهادت : ٩ خرداد ۱٣۶٣
📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عراق
🥀مزار شهید : مفقودالاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
* بسم رب الشهید *
🍃شهادت، جاده ایست منتهی به عشق حقیقی و اخلاص آسمانی که شیفتگان را به این راه میکشاند؛ عشق را میانِ جانشان رسوخ میدهد و آن هارا از درد فراق می گریاند!
🍃علیرضا عاشق ترین بود! همانی که خدا مُهرِ بندگی را بر پیشانی اش زده بود و از همان سن کم دل بیقرار او را بیقرار تر کرده بود! ورد زبانش این بود: "ما باید سعی کنیم خودمان را بسازیم، باید نمازمان را درست بخوانیم و حامی قرآن و اسلام و امام باشیم"
🍃گویا خوب فهمیده بود #نماز ستون عاشقی است و اگر دلدادگی ات را در برابر معبود نشان دهی ، اوست که راه زندگی را برایت می گشاید! آن وقت است که سالهای سال پیکرت را #گمنام نگه میدارد و تورا همنشین سفره ی فاطمه(س) میکند !
🍃مادرت نیز چشم انتظار بود! دلش راضی شده بود به چند تکه استخوان و چشم به راه دوخته بود تا جگر گوشه اش از راه برسد! نیامدی و نیامدی و دیدار نصیب مادرِ دلتنگت نشد! سرانجام پس از ۳۷ سال پیکر که نه، استخوان هایت به وطن بازگشت و همه در فراق نبود مادر گریستند!
🍃این ها، مرثیه نیست!
روضه و مداحی نیست!
افتخار کشور است و ما میبالیم به وجود عاشقان فداکاری چون شما !
#تولدت_مبارک افتخار ایران♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علیرضا_میرزایی_قالهری
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۲۵ آبان ۱۳۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش دهلران
🥀مزار شهید : روستای قالهر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به نام همنشینان وادی حق. به نام تو، که خروش#عشق به دریای شهادتت کشانید♥️
🍃قلم اینبار هم آغازگر روایت #عاشق و معشوق شده. سر در جوهر خون فرو میبرد و بر بال #پرستو، جاودانه هایت را میسراید، میسراید و رج به رج شگفتی میهمان بیتابی چشمانم میشود. به راستی تو که هستی؟
🍃کلمات جاری میشوند بر صفحه قلبم؛ گام برمیدارند و آوازه کوچه پس کوچه های خیالم میشوند. کلماتی که از آن تواند و گویای سرشت و سرگذشت تو
چه بگویم؟ تحیّر آمیخته ذهنم شده و وصف تورا دشوار میسازد.
🍃قلم از روزهایی میسراید که تکبیر #نماز میگفتی و پا در رکاب #انقلاب، دلیرانه در راه عزت میهنت میتاختی. از لحظه های پرتلاطمی که عمل به تکلیف، زمزمه ذهنت شده بود و آخر، راهی جبهه هایت کرد. از ترم های بیقراریت در مسیردانشگاه #کربلا.
🍃مینویسم از هر قَدَمت، که با یقینی روشن عجین شده بود. از خونی که بخشیدی و یقینی که به یادگار گذاشتی برایمان؛ تا بار دیگر عَلَم بهدست گیریم و پا در امتداد مسیرت بگذاریم.
🍃مینویسم از عاشقانه ای که بر چهره دل ترسیم کردی و دلی که#معشوق، خریدارش شد. مینویسم و اینبار دلم، در #انتظار دستیست که از آسمان به یاری ام دراز کنی.
✨جلوه ایثار انقلاب، #تولدت_مبارک🌺
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_علی_عباس_حسین_پور
📅تاریخ تولد : ۳ مرداد ۱۳۴۵
📅تاریخ شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳۶۴
📅تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای خرم آباد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
*بسم الله الرحمن الرحیم*
🍃این داستان اما عباسی دیگر با نام محمد تاجبخش، قهرمانی از دیار مدافعان حرم، از مریدان قمر بنی هاشم و دلسوختگان #اسارت_زینب(س)
🍃همانی که دل و جان را فدای #نماز کرده بود و تا ندای اذان می شنید، دعوت پروردگار را با آغوش باز پذیرا میشد؛ حتی زمانی که به سن تکلیف نرسیده بود صبح ها این صدای مناجات او بود که در فضای خانه میپیچید.
🍃متعهد شده بود به قرائت #دعای_عهد پس از نماز صبح و تا آنجا که میتوانست برای مولایش امام زمان دلبری میکرد. حتی دور بودن محل برگزاری نماز جمعه هم مانع پرداختن او به این امر خدایی نبود؛ مسیرش را برگزیده بود و در این راه با انجام #واجبات و مستحبات خودرا ثابت قدم میکرد🙂
🍃چتر دستگیری او، سقف میشد برسر همگان و او بود که در پاسخ به تمامی حرف ها تنها دل میسپرد به آیه قران و میگفت:«هر کس در راه خدا چیزی یا پولی قرض دهد، خداوند ۱۰ برابر به وی برمیگرداند»
🍃نهایت اما جسم خسته و بیتابش او را به سوریه کشاند؛ جایی که قرار بی قراری هایش شد. عباس وار جنگید، دفاع کرد و نگذاشت حتی لحظه ای قدوم نحس تکفیری ها به حرم عمه جان برسد✌️
🍃 #تدمر اما آسمان او شد. آغوشش را به روی محمد باز کرد و اورا به دست #حسین_بن_علی(ع) سپرد...
🍃برای خدا بود و به سوی او پرکشید!
این چنین است سرنوشت #عاشقان و شیفتگان مکتب قمر ام البنین :)
باشد که ما هم تا ابد دلسوخته بمانیم💔
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌹به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_تاجبخش
📅تاریخ تولد : ۱۶ تیر ۱۳۶۸. گتوند خوزستان
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مرداد ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : تدمر سوریه
🥀مزار شهید : گُتوند خوزستان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃بابا مردم نمیدانند هرچقدر هم عروسک و هدیه بدهند جای خالی ات پر نمیشود، اخر دلتنگی برای پدر خیلی سخت است، مثل دلتنگی های حضرت رقیه سلام الله علیها... این قسمتی از نجواهای صادقانه ی رقیه ای در زمانه ی ماست💔
🍃فرزند شهید ابراهیم عشریه. پدری که سه دختر خود را نذر حضرت رقیه کرد و برای دفاع از حریم بانو به #سوریه رفت. و دختری که بعد از شنیدن خبر شهادت پدر بی تابی هایش را به رقیه سلام الله علیها تشبیه کردند. اینکه از تعلقات دنیا بگذری و بروی سخت است اما گذشتن از سه دختر که هر یک به گونه ایی آیینه جلال خداوند هستند سخت تر...
🍃اینجاست که بعضی ها مانند ابراهیم آسمانی میشوند و قربانی بزرگشان در راه خدا اینگونه مقبول واقع میشود و میشوند عزیز کرده خدا. گلی که خدا از روزگار زمینیان میچیند. همه می گویند آسمانی شدن ابراهیم دلیلی جز اینکه حب اهلبیت در تمام رگ های بدنش جاری بود نداشت...
🍃#نماز اول وقتش هرگز ترک نمیشد. همسرش میگوید در زندگی مشترکمان هرگز به مجلس #عروسی نرفته بودیم اما قبل از شهادت به مجلسی دعوت شدیم که ابراهیم نه تنها خودش آماده رفتن شده بود بلکه به بقیه اهل فامیل هم گفته بود که بیاییند تا دیداری تازه شود. و برای بار اخر خداحافظی کنند
در دلم میگویم این گونه انسان ها شهید نشوند حیف است، زمین که جای آسمانی ها نیست.
🍃عاشق ولایت فقیه بود و میگفت خوب است در منزل بحث سیاسی بشود تا فرزندان با امام و انقلاب اشنا شوند. سرانجام پس از مجاهدت ۳۵ روزه و با بردباری و #اخلاص در برابر دشمن حین عملیات خط شکنی برای بازپس گیری منطقه العیس شهد شیرین #شهادت نوشیدند🕊
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_ابراهیم_عشریه
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣۵۶
📅تاریخ شهادت : ٢۰ فروردین ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : شهرستان نکا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سوسنگرد، سالهاست که بوی نوای الله اکبر های #نماز شما را میدهد، سالهاست که بوی شما را از خاک و هوای این سرزمین استشمام میکنیم، اینجا چون شیشه عطری رایحه ی شما را خوب در طنین خویش به یادگار حفظ کرده است...
🍃رایحه ای که تا مغز استخوانمان حس میشود و اینک مشفی حال مادی زده یمان شده است. از آن روز که پیکر لاله گونتان، در آغوش سوسنگرد آرام گرفت
دیگر حال و روز قبل را ندارد انگار خون #بهشت را در شریان های خویش تزریق کرده و، قلبش جان تازه ای گرفته باشد،
هوای بهشت را میدهد...
🍃آقا احمد؛ ورق زدن کتاب زندگی کوتاهِ پر ثواب شما و هم قطار هایتان، طلوع فهمی شده که ما همه، افق های معنوی انسانیت را درک کنیم و در پی کسبشان براییم.
🍃راستی که، رد پای شما چشمه ی عشق است و ما عشق را زِ رد پای شما میگیریم. میگویند که بانوی بی نشان شب های #جمعه برای شما مادری میکند، تو را به جانش، ما را نزدشان یادی بکن. دعا کنید غروب گناهانمان برسد😞
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_احمد_رجب_خیشگر
📅تاریخ تولد : ۱٣٣٩
📅تاریخ شهادت : ٣ مهر ۱٣۵٩
📅تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مفقود الاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
* بسم رب الشهید *
🍃شهادت، جاده ایست منتهی به عشق حقیقی و #اخلاص آسمانی که شیفتگان را به این راه میکشاند؛ عشق را میانِ جانشان رسوخ میدهد و آن هارا از درد فراق می گریاند!
🍃علیرضا عاشق ترین بود! همانی که #خدا مُهرِ بندگی را بر پیشانی اش زده بود و از همان سن کم دل بیقرار او را بیقرار تر کرده بود! ورد زبانش این بود: "ما باید سعی کنیم خودمان را بسازیم، باید نمازمان را درست بخوانیم و حامی #قرآن و اسلام و امام باشیم"
🍃گویا خوب فهمیده بود #نماز ستون #عاشقی است و اگر دلدادگی ات را در برابر معبود نشان دهی ، اوست که راه زندگی را برایت می گشاید! آن وقت است که سالهای سال پیکرت را #گمنام نگه میدارد و تورا همنشین سفره ی #فاطمه(س) میکند !
🍃مادرت نیز چشم #انتظار بود! دلش راضی شده بود به چند تکه استخوان و چشم به راه دوخته بود تا جگر گوشه اش از راه برسد! نیامدی و نیامدی و دیدار نصیب مادرِ دلتنگت نشد! سرانجام پس از ۳۷ سال پیکر که نه، استخوان هایت به #وطن بازگشت و همه در فراق نبود #مادر گریستند😢
🍃این ها، مرثیه نیست!
روضه و مداحی نیست!
افتخار کشور است و ما میبالیم به وجود عاشقان فداکاری چون شما.
#شهادتت_مبارک افتخار ایران♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علیرضا_میرزایی_قالهری
📅تاریخ تولد : ۱ مرداد ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۲۵ آبان ۱۳۶۱
📅تاریخ انتشار : ٢۴ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عین خوش دهلران
🥀مزار شهید : روستای قالهر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃زندگیاش در #جهاد خلاصه میشود. از دوازده سالگیاش میان بحثهای #مذهبی و اجتماعی گرفته تا حضور همه جانبهاش در سخنرانیها و #اعتراضات علیه ظالمانِ زمان. آرام و قرار هم نداشت و دائم در حال تلاش برای استوارتر کردن این #انقلاب بود.
🍃دائم زمزمه میکرد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَعينوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرين»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید از #صبر و #نماز کمک جویید که همانا خداوند با شکیبایان است. این چنین بود که نماز فرصتی برای او شده بود تا با خدایش ملاقات کند و آرزوهایش را در گوش خدا #نجوا کند.
🍃رفاقت زیاد او با خدا هم باعث شده بود تا رنگ و بوی #معشوق به خود گیرد و با خواندن دائمیِ قرآن هیچ لحظهای از یاد خالقِ مهربانش غافل نشود؛ #محسنِ داستانِ ما، مهربان بودن را نیز از خدا آموخته بود و خوش برخوردیاش نشان از #شیعهی_امیرالمؤمنین بودنش داشت. آنقدر هم متواضع و #مؤدب بود که همیشه احترام به پدر و مادرش را به خود گوشزد میکرد.
🍃عاشق شد و به پای معشوقش عاشقی کرد! #ایستادگی کرد و ثابت قدم ماند. به قول خودش با زبان و عمل دعوت #امام_خمینی(ره) را لبیک گفت و تا پایِ جانش به این عهد وفادار ماند. #شهادت هم پاداش سربازانی چون محسن است؛ این چنین بود که #سوسنگرد، معراجِ او شد. در جوانی و همچون آقایش حضرت #علیاکبر(ع) با رویِ سفید و چهرهای خوشحال به آغوش خدا پر کشید و برای همیشه میانِ قلبهای ما جاودانه شد.
✍نویسنده : #اسماء_همت
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محسن_صدقی_بجنوردی
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت : ۱۱ آذر ۱۳۵۹
📅تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بجنورد
🕊محل شهادت : سوسنگرد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی