eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
؟ ▪️جهل بهتر است از  ادعای فهم و دانایی. غریب کویر جهل است.جهل امت پسر عمّ‌اش . ‌. ▪️جَهل و ما اَدْراکَ جَهل؟ نادانی است که لگد بر در خانه می زند و آتش پشت در می‌افروزد و حکایتی می شود میخ در. ‌‌‌‌‌‌‌بعد از ۲۵ سال بیعت آن هم نه از روی فهم بلکه به اجبار که کسی نیست و همه امتحان پس داده اند و مردود، راهی دیار مکافاتشان شده اند. ‌. ▪️جَهل و ما اَدْراکَ جَهْل؟ جهل مصیبت می آفریند از اول خلقت تا آخر؛ آنگاه که حضرت آدم از جهل خود پنداشت که رنگ دوستی دارد اما حسرتِ آنگاه که شیطان در حسابرسی برایمان خواهد گفت من فقط گفتم و او از جهل اش پنداشت که راست می‌شِنوَد. . ▪️امّت جنگ‌ها و غزوه‌ها مصیبت آفرید. آفرید برای تمام تاریخ که از مناره‌ها بانگ بر می آید. روزی که جایز نبود سکوت اختیار کرده و حکایت میخ ودر و دیوار برای علی شروع شد. . ▪️میخ؛ مسئله لاینحل است. آن شبی هم که علی‌ با دهان سوی می رفت میخ در خانهِ دخترش بر دامن پیراهنش دست گرفت تا مانع شود اما جلوی رفتنش را فقط برای مدتی گرفت. . ▪️میخ در هم آن زمان از جهل بیرون آمده بود و از کرده ۳۰ سال پیش خود خجالت کشیده بود .دامن علی را می گرفت که اندکی از شرم  و سرخی رنگ خونی که سال‌ها با خود داشت کم کند اما دریغ علی دیگر بند دنیا نبود؛ ۳۰ ساله‌ی  در وجودش شعله می‌کشید خود را از میخ آزاد کرد و راه محراب را با وقار در پیش گرفت. . ▪️می‌دانست لحظاتی نخواهد گذشت که این مسیر را بر می گردداما با تفاوت بسیار. تفاوتش ای بودکه بعد از رویش را قرمز کرده بود و با پای خودش بر نخواهد گشت و دست بر شانه و و عباس و تکیه بر دیوار راه تا خانه را کم می کرد. . ▪️دیوار هم از جهل ۳۰ سال پیش خود شرمنده و به علی کمک می کرد تا طاقتش تمام نشود و به منزل برسد و نشوند مثل آن زمان که شاخه یاس‌اش را کنار دیوار دید چشم‌اش نبندد و رو از دیوار رو برنگرداند. . ▪️اما هیچ انسانی پشیمان نشد و آنقدر امّت اسلام در جهل غرق بود که وقتی خبر پرکشیدن علی در کوفه پیچید در همان شهر گفتند مگر علی میخواند که در محراب خورده؟؟؟ . ▪️با جهل از تاریخ تا حال آمده ایم و را  از جهل خویش هرروز می گریانیم. امت جهل که بویی از و پیغمبرش نبرده اید اما مثل چپاول اش را خوب می دانید. از جانب خودم می گویم من از جهل خسته ام  و می خواهم بانگ دم آخرم این باشد. . ✍نویسنده: .
🍂علی وارد مسجد شد دانه به دانه همه آن‌هایی که خوابیده بودند با دست خود بیدار کرد رسید به غریبه‌ای که نمی‌شناختم با دست تکانش داد و گفت برادر بلند شو وقت است نگاهش را که بالا آورد علی لبخندی زد از آن لبخندها که تا تهش را می‌خواند، و بعد گفت و با همان لبخند رفت و در محراب شروع به گفتن اذان کرد. 🍂نماز نافله بست و عجب نمازی، مشغول بودم مثل علی به نماز، علی در بود و عجیب طولش می‌داد. ذهنم رفت به این سمت که چرا علی آن آیه را خواند. غریبه پشت علی جاگیر شده بود و علی نمازش را به حوصله پیش می‌برد وسط تاریکی و روشنایی برق شمشیری را دیدم که معلوم بود خوب صیقل خورده بود و تیز شده بود، گویی می‌خواهد ریشه‌ای را قطع کند تا به خودم آمدم خون به بود و ندا بلند کرد 😭 🍂 آخ نکند مراد از خواندن آن آیه همین بود. غریبه را گرفتم دستار از چهره‌اش که کنار زدم مرادی بود از صفین و از پیش قراول‌های نهروان، تف به غیرتت مرد و عمروعاص را ول کرده‌ای چسبیده‌ای به علی آخ از شما جماعت که همیشه یک منزل عقب‌تر اتراق کرده‌اید این بود علی که می‌گفتید گردن می‌دهیم تا دوباره خانه نشین نشوند. مکالماتم که با پسر نحس تمام شد علی دیگر در مسجد نبود و ردی خون از او مانده بود😓 🍂خدایا عافیت را در امور ما قرار ده و هم عاقبت را وای بر ما وای که علی در محراب بود و ما در مرداب😔 ✍نویسنده : °•(ع) تسلیت😭 📅تاریخ انتشار : ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰