♡به نام معبود عاشقان♡
.
#عالم همه در طواف #عشق است و دایره دار این طواف، #حسین است.*
.
🍃حسین(ع)، #ناجی است.
ناجی اسلامی که سرشار از ناخالصی و ناپاکی گشته بود.
اسلامی که از هرم شعله های #بِدعَت و #رِخوَت و نِخوَت، سوخته و تنها خاکستری بر باد رفته از آن برجای مانده بود.😔
اسلامی که خلیفه ای بی پروا و یاوه گو را اعلی تر از عزیز جان #پیامبر و #خون_خدا می دانست.🤦♀
.
🍃حسین(ع)،ناجی است.
ناجی بی نوایانی آشفته دل، که نغمه ی #ظلمت_نفسی از ذره ذره ی وجودشان، به افلاک برخواسته است.
مردمانی که سیاهی در شریان هایشان رخنه کرده و کنون، به قداست اشک بر حسین(ع) پناه جسته اند.
.
🍃حسین(ع)، #عاشق است ومعشوق.
#حق است و حقیقت.
حسین(ع)، #راز است.
رازی عطرآگین. مملو از #عطر_بهشت.
رازی که با خون #درآمیخته.
رازی که کشفش، سرآغاز #حیات است و شرط وصال.
حسین(ع)، آبگینه ی تمام نمای #یار است.
حسین(ع)، مکتبی #ارجمند است.
.
🍃حسین(ع) را باید زیست.
حسین(ع) را باید #نفس کشید.
حسین(ع) را باید یافت.
.
پ.ن: * شهید سید مرتضی آوینی
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
#تاسوعای_حسینی تسلیت باد😔
.
📅تاریخ انتشار : ۷شهریور ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #محرم #عاشورا #یاحسین #دلتنگی
♡هوالعشق♡
.
🍃چشم هایم مسیر #تهران تا حلب ، مازندران تا #خانطومان و... را میکاوید به امید اینکه کوچ #عشاق را ببیند. اگر عشاق به قاعده یک #یاحسین پر میگیرند و با یک #لبیک_یا_زینب روی بام زینبیه فرود میآیند، هستند کسانی که با یک یا حسین تا خود #آسمان پرواز میکنند❣
.
🍃پاییز آن سال شهر با تنی زخمی و خسته #آبان را به آذر رساند ، دود سیاهی که حاصل به آتش کشیدن شهر بود به هوا میرفت و آینه آسمان رو به سیاهی و کدری میرفت.
.
🍃مرتضی در تکاپو بود قائله را بخواباند اما، روضه این بار نه در #حلب و دمشق بلکه در #غرب تهران تکرار شد ضربه ای به پهلویش زدند و روضه کوچه پیش چشمانش جان گرفت😓
.
🍃خون از فرق سرش جاری شد و شکاف سرش او را برد به #مسجد_کوفه ، پای آن سجاده خونین🥺
.
🍃دیگر نفس های خونینش یارای مقابله با خوی وحشیشان نبود که آخرین ضربه کار خودش را کرد #ناله یا حسینش آسمان شب را آزرده خاطر کرد😔
.
🍃در میان آن هیاهو فقط یک آروز داشت دست بر سینه نهاد و زیر لب زمزمه کرد: #السلام_علیک_یا_حسین_بن_علی. دیگر حتی صدای زمزمه اش هم نمیآمد. و آرامشی که در آشوب #مرتضی را در آغوش کشیده بود او را با خود تا #عرش اعلا برد😭
.
🍃تاریخ شاهد داغی بود که بر دل ها نهادند و یک #ملت را عزادار کردند.
نود و هشت، سال پر کشیدن بود🕊
.
#شهادتت_مبارک مدافع امنیت❤
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_امنیت_مرتضی_ابراهیمی
.
📅تاریخ تولد : ۲ بهمن ۱۳۶۳
.
📅تاریخ شهادت : ۲۶ آبان ۱۳۹۸
.
📅تاریخ انتشار ۲۷ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : امامزاده اسماعیل.شهریار
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #فتنه #مدافع_امنیت
♡نون والقلم♡
🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمیآمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد.
🍃دفتر #زندگی را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را #گم کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت!
نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار.
🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست #دلم به نوشتن نمیرفت، نشانی #حرم یار را گم کردم و در این وانفسای #دنیا غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک #یاعلی(ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک #یاحسین(ع) بلد راه شدند و ندای لبیک #یازینب سر دادند، ندایی که میگفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند!
خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ #حامد هم یکی!
🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر #شهادت نمیگویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب #معشوق مشق عشق نمیکند.
🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در #نور خلاصه شود.
آری همین است شرط عاشقی #جنون است.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_حامد_کوچک_زاده
📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۹
🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #دل_نوشته #طراحی
🍃فکه، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در #دل به یادگار دارد. دلاور مردانی که با #شهادت عاقبت بخیر شدند و خونشان، این روزها، دل هر #زائری را به بازی می گیرد.
🍃در روز ولادت #امام_حسین، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام غلامحسین افشردی ثبت شد اما همه او را با نام #نظامی حسن باقری می شناسند.
🍃فرمانده ای که هدایت عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت. شناسایی مقر #دشمن را به نیروهایش آموزش داد. همانی که لقب #نخبه دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود..
🍃مثل همان روز سرنوشت ساز، که برای شناسایی مکان عملیات با #مجید_بقایی همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر #یاحسین آسمانی شدند. آسمانی از جنس عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_حسن_باقری
📅تاریخ تولد : ۲۵ اسفند ۱۳۳۴
📅تاریخ شهادت : ۹ بهمن ۱۳۶۱
📅تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۹
🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃 انتظار حس غریبی است اما وقتی مهمان قلب مادری شود، در تک تک لحظاتش می توان #عشق را دید.
🍃 مادر به قاب عکس مجید می نگرد و با چشم هایش قربان صدقه پسر خوشتیپش می رود. دیوارهای خانه امید دارند که از #شهید سفر کرده خبری شود.
🍃مجید مسگر طهرانی، جوان ۱۷ ساله ای است که با یکبار رفتن به جبهه،دلش را جاگذاشت.با تلاش های فراوان و رضایت پدر و مادرش،برای بار دوم راهی جبهه شد و در عملیات کربلای ۸ #یاحسین گویان به آرزویش رسید.از او فقط خبر شهادتش به گوش مادر رسید و پیکرش هنوز هم مهمان خاک های #شلمچه است💔
🍃 حال سی و چند سال است که چشم های #مادر به در خانه دوخته شده تا شاید از پسرش نشانی برسد.مرهم دلتنگی هایش سنگ یابودی در بهشت زهراست که گاهی با رفتن به آنجا ، دلش را آرام می کند.
🍃اما او که در روزهای جنگ، برای رزمنده ها از شستن لباس هایشان تا دعا کردن کم نگذاشته، راضی به رضای خداست .به قول خودش پسرش امانت خدا بوده و اگر #خدا بخواهد پیکر او را بر می گرداند.
🍃 حُبِّ اباعبدالله (ع) در دل رزمنده های جبهه، جوانه ی عشق زده بود .همانگونه که شهید درقسمتی از وصیت نامه اش خطاب به مادرش گفته: «راستی مادر جان! اگر راه #کربلا باز شد، حتما به آقایم بگو که خیلی دوست داشتم قبر شش گوشه اش را در بغل بگیرم.»
🍃 مجیدها السابقون السابقون شدند، کربلا ندیده ، کربلایی شدند. کاش نگاهی کنند به ما، #شش_گوشه ارباب دیدیم اما گرفتار گوشه گوشه ی دنیا شدیم😢
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_مجید_مسگر_طهرانی
📅تاریخ تولد : ٢٢ فروردین ۱٣۴٩
📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣۶۶
📅تاریخ انتشار : ۱٧ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : یادبود شهید قطعه ٢٩ بهشت زهرا (س)
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
✨سلام بر تو که جانِ مایی
🍃مهربانا! خواستم وصف تو را کرده باشم، اما زبان خامم یارای توصیف بزرگواریِ عزیزی چون تو را ندارد. پس بگذار از حال و هوای این روزهایمان برایت بگویم...
🍃آقا جان! دنیا پر از نمرود هایی ست که دوستان خدا را، زنده زنده و بی گناه به میانهٔ #آتش میفرستند. پر از #فرعون هایی ست که آشکارا ادعای خدایی می کنند و مردم را #بندهٔ خود می دانند.
🍃پر از ابو سفیان و ابو جهل هایی ست که هیچگاه دست از دشمنی کردن با #خدا و اولیای خدا بر نمیدارند. حنجره های #کودکان_یمنی با آن شکم های چسبیده به کمر از شدت گرسنگی، فریاد میزند که ما #منجی خود را می خواهیم.
🍃قلّاب سنگ های در دستان مردم فلسطین داد میزند که کجاست نجات دهندهٔ ما؟ مردمانی که در زندان های تاریک و نمور رژیم غاصب صهیونیست و مستکبرین آمریکایی و امثالشان به سر می برند، تو را می خواهند.
🍃مهربان امام! خدا را به حق عظمت #زینب_کبری سلام الله علیها قسم میدهیم، برگرد. به ناله های شب هنگامِ سینه سوختگانِ فراقت. به اشک سه ساله های آواره در خرابه ها. به رگ های بریدهٔ رزمندگان اسلام...
🍃به #یاحسین، یاحسین گفتن های مظلومان. به بغض های فرو خفته در گلویِ اسیران. به شدت اضطراب گمشدگان. و به سوز جگرِ منتظران #ظهورت، برگرد. برگرد که این دنیا نفس تازه کند و به #عِطر_نرگس و یاس ، معطر شود.
💫#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
✍نویسنده: #نازنین_سادات
#جمعه_های_انتظار
📅تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
♡نون والقلم♡
🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمیآمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد.
🍃دفتر #زندگی را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را #گم کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار.
🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست #دلم به نوشتن نمیرفت، نشانی #حرم یار را گم کردم و در این وانفسای دنیا غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک #یاعلی(ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک #یاحسین(ع) بلد راه شدند و ندای لبیک #یازینب سر دادند، ندایی که میگفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ #حامد هم یکی!
🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر #شهادت نمیگویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب #معشوق مشق عشق نمیکند.
🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در #نور خلاصه شود.
آری همین است شرط عاشقی #جنون است.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_حامد_کوچک_زاده
📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡هوالعشق♡
🍃چشم هایم مسیر #تهران تا حلب، مازندران تا #خانطومان و... را میکاوید به امید اینکه کوچ عشاق را ببیند. اگر عشاق به قاعده یک #یاحسین پر میگیرند و با یک #لبیک_یازینب روی بام زینبیه فرود میآیند، هستند کسانی که با یک یا حسین تا خود #آسمان پرواز میکنند...
🍃پاییز آن سال شهر با تنی زخمی و خسته #آبان را به آذر رساند، دود سیاهی که حاصل به #آتش_کشیدن شهر بود به هوا میرفت و آینه آسمان رو به سیاهی و کدری میرفت.
🍃مرتضی در تکاپو بود قائله را بخواباند اما، روضه این بار نه در #حلب و دمشق بلکه در #غرب تهران تکرار شد ضربه ای به پهلویش زدند و روضه کوچه پیش چشمانش جان گرفت. خون از فرق سرش جاری شد و شکاف سرش او را برد به #مسجد_کوفه، پای آن سجاده خونین...
🍃دیگر نفس های خونینش یارای مقابله با خوی وحشیشان نبود که آخرین ضربه کار خودش را کرد #ناله یاحسینش آسمان شب را آزرده خاطر کرد.
🍃در میان آن هیاهو فقط یک آرزو داشت دست بر سینه نهاد و زیر لب زمزمه کرد: #السلام_علیک_یا_حسین_بن_علی. دیگر حتی صدای زمزمه اش هم نمیآمد. و آرامشی که در آشوب #مرتضی را در آغوش کشیده بود او را با خود تا عرش اعلا برد.
🍃تاریخ شاهد داغی بود که بر دل ها نهادند و یک #ملت را عزادار کردند. نود و هشت، سال پر کشیدن بود.
#شهادتت_مبارک مدافع امنیت❤
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_امنیت_مرتضی_ابراهیمی
📅تاریخ تولد : ۲ بهمن ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ آبان ۱۳۹۸
📅تاریخ انتشار : ٢۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده اسماعیل. شهریار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سوغات ماه آخر #زمستان است. شاید هم بهار چشم روشنیاش را پیش کش کرده است. آغوش گرم خانواده #مذهبی پذیرای وجودش شد و نامش را #احمد نهادند.
🍃به قول مادر، از کودکی به دنبال مادر راهی #روضه ها بود و زیر چادر مادر حال دلش را با عشق حسین رو به راه می کرد. پا به پای جسمش روحش هم بزرگ شد و عشق حسین جوانه زد و رشد کرد. صدای #یازهرا ها و #یاحسین های رزمنده حواس دلش را از درس و مشق پرت کرد و راهی #جبهه شد.
🍃دل عاشقش او را ساکن #شلمچه کرد و همانجا به بزم عاشقی لبیک گفت. می گویند در عملیات ها آنجا که همه چیز قفل میشد دو رکعت نماز به #حضرت_زهرا هدیه می کرد و در پایان نماز تمام مشکلات رفع می شد.
🍃می گویند همیشه چشم سرش بسته و با چشم دل #دعای_توسل را زمزمه میکرده و آنقدر حالش قشنگ بود که هنوز هم فامیل به پیروی از او دعای توسلی جمعی برگزار می کنند.
🍃می گویند ارادت خاصی به #امام_زمان داشته و ذکر لبش موقع شهادت #یامهدی بوده است. به گمانم منتظر خوبی بوده که امامش موقع #شهادتش آمده است.
🍃آقا احمد! حال این روزهای ما خوب نیست. #شرمنده خون شهدا شده ایم و خودمان خون به جگر. امام زمان از گناهان ما در #غیبت، اشک میریزد و از خدا طلب مغفرت می کند. هوا آلودهی #گناه است و همه نفس کم آورده ایم. اینجا #جنگ دیگری برپاست و ما سخت در محاصره ایم. برگرد و با دوستانت چاره ای کن به حال #مضطرمان...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_احمد_صغیرزاده
📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۹ آذر ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت قاسم
🕊محل شهادت : شلمچه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی