eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
♡به نام معبود عاشقان♡ . همه در طواف است و دایره دار این طواف، است.* . 🍃حسین(ع)، است. ناجی اسلامی که سرشار از ناخالصی و ناپاکی گشته بود. اسلامی که از هرم شعله های و و نِخوَت، سوخته و تنها خاکستری بر باد رفته از آن برجای مانده بود.😔 اسلامی که خلیفه ای بی پروا و یاوه گو را اعلی تر از عزیز جان و می دانست.🤦‍♀ . 🍃حسین(ع)،ناجی است. ناجی بی نوایانی آشفته دل، که نغمه ی از ذره ذره ی وجودشان، به افلاک برخواسته است. مردمانی که سیاهی در شریان هایشان رخنه کرده و کنون، به قداست اشک بر حسین(ع) پناه جسته اند. . 🍃حسین(ع)، است ومعشوق. است و حقیقت. حسین(ع)، است. رازی عطرآگین. مملو از . رازی که با خون . رازی که کشفش، سرآغاز است و شرط وصال. حسین(ع)، آبگینه ی تمام نمای است. حسین(ع)، مکتبی است. . 🍃حسین(ع) را باید زیست. حسین(ع) را باید کشید. حسین(ع) را باید یافت. . پ.ن: * شهید سید مرتضی آوینی . ✍نویسنده : . تسلیت باد😔 . 📅تاریخ انتشار : ۷شهریور ۱۳۹۹ .
♡هو‌العشق♡ . 🍃چشم هایم مسیر تا حلب ، مازندران تا و... را می‌کاوید به امید اینکه کوچ را ببیند. اگر عشاق به قاعده یک پر میگیرند و با یک روی بام زینبیه فرود می‌آیند، هستند کسانی که با یک یا حسین تا خود پرواز می‌کنند❣ . 🍃پاییز آن سال شهر با تنی زخمی و خسته را به آذر رساند ، دود سیاهی که حاصل به آتش کشیدن شهر بود به هوا می‌رفت و آینه آسمان رو به سیاهی و کدری می‌رفت. . 🍃مرتضی در تکاپو بود قائله را بخواباند اما، روضه این بار نه در و دمشق بلکه در تهران تکرار شد ضربه ای به پهلویش زدند و روضه کوچه پیش چشمانش جان گرفت😓 . 🍃خون از فرق سرش جاری شد و شکاف سرش او را برد به ، پای آن سجاده خونین🥺 . 🍃دیگر نفس های خونینش یارای مقابله با خوی وحشی‌شان نبود که آخرین ضربه کار خودش را کرد یا حسینش آسمان شب را آزرده خاطر کرد😔 . 🍃در میان آن هیاهو فقط یک آروز داشت دست بر سینه نهاد و زیر لب زمزمه کرد: . دیگر حتی صدای زمزمه اش هم نمی‌آمد. و آرامشی که در آشوب را در آغوش کشیده بود او را با خود تا اعلا برد😭 . 🍃تاریخ شاهد داغی بود که بر دل ها نهادند و یک را عزادار کردند. نود و هشت، سال پر کشیدن بود🕊 . مدافع امنیت❤ . ✍نویسنده : . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲ بهمن ۱۳۶۳ . 📅تاریخ شهادت : ۲۶ آبان ۱۳۹۸ . 📅تاریخ انتشار ۲۷ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : امامزاده اسماعیل.شهریار .
♡نون والقلم♡ 🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد. 🍃دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار. 🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ هم یکی! 🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند. 🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی است. ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱ 📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ 🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت
🍃فکه، سرزمینی است؛ که هر قسمت اش، قصه گوشت و پوست و استخوان رزمنده هایی را در به یادگار دارد. دلاور مردانی که با عاقبت بخیر شدند و خونشان، این روزها‌، دل هر را به بازی می گیرد‌. 🍃در روز ولادت ، چشم به جهان گشود و در شناسنامه اش نام غلامحسین افشردی ثبت شد اما همه او را با نام حسن باقری می شناسند. 🍃فرمانده ای که هدایت عملیات را نه از پشت میز بلکه در منطقه عملیات به عهده گرفت. شناسایی مقر را به نیروهایش آموزش داد. همانی که لقب دفاع به او دادند و همیشه یک قدم جلوتر از دشمن بود.. 🍃مثل همان روز سرنوشت ساز، که برای شناسایی مکان عملیات با همراه شدند و هردو با خمپاره دشمن و با ذکر آسمانی شدند. آسمانی از جنس عشق که شاید مزد شب زنده داری های شهید بود.‌ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ 📅تاریخ شهادت : ۹ بهمن ۱۳۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران
🍃 انتظار حس غریبی است اما وقتی مهمان قلب مادری شود، در تک تک لح‍ظاتش می توان را دید. 🍃 مادر به قاب عکس مجید می نگرد و با چشم هایش قربان صدقه پسر خوشتیپش می رود. دیوارهای خانه امید دارند که از سفر کرده خبری شود. 🍃مجید مسگر طهرانی، جوان ۱۷ ساله ای است که با یکبار رفتن به جبهه،دلش را جاگذاشت.با تلاش های فراوان و رضایت پدر و مادرش،برای بار دوم راهی جبهه شد و در عملیات کربلای ۸ گویان به آرزویش رسید.از او فقط خبر شهادتش به گوش مادر رسید و پیکرش هنوز هم مهمان خاک های است💔 🍃 حال سی و چند سال است که چشم های به در خانه دوخته شده تا شاید از پسرش نشانی برسد.مرهم دلتنگی هایش سنگ یابودی در بهشت زهراست که گاهی با رفتن به آنجا ، دلش را آرام می کند. 🍃‌اما او که در روزهای جنگ، برای رزمنده ها از شستن لباس هایشان تا دعا کردن کم نگذاشته، راضی به رضای خداست .به قول خودش پسرش امانت خدا بوده و اگر بخواهد پیکر او را بر می گرداند. 🍃 حُبِّ اباعبدالله (ع) در دل رزمنده های جبهه، جوانه ی عشق زده بود .همانگونه که شهید درقسمتی از وصیت نامه اش خطاب به مادرش گفته: «راستی مادر جان! اگر راه باز شد، حتما به آقایم بگو که خیلی دوست داشتم قبر شش گوشه اش را در بغل بگیرم.» 🍃 مجیدها السابقون السابقون شدند، کربلا ندیده ، کربلایی شدند. کاش نگاهی کنند به ما، ارباب دیدیم اما گرفتار گوشه گوشه ی دنیا شدیم😢 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ٢٢ فروردین ۱٣۴٩ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣۶۶ 📅تاریخ انتشار : ۱٧ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : یادبود شهید قطعه ٢٩ بهشت زهرا (س)
✨سلام بر تو که جانِ مایی 🍃مهربانا! خواستم وصف تو را کرده باشم، اما زبان خامم یارای توصیف بزرگواریِ عزیزی چون تو را ندارد. پس بگذار از حال و هوای این روزهایمان برایت بگویم... 🍃آقا جان! دنیا پر از نمرود هایی ست که دوستان خدا را، زنده زنده و بی گناه به میانهٔ می‌فرستند. پر از هایی ست که آشکارا ادعای خدایی می کنند و مردم را خود می دانند. 🍃پر از ابو سفیان و ابو جهل هایی ست که هیچگاه دست از دشمنی کردن با و اولیای خدا بر نمی‌دارند. حنجره های با آن شکم های چسبیده به کمر از شدت گرسنگی، فریاد میزند که ما خود را می خواهیم. 🍃قلّاب سنگ های در دستان مردم فلسطین داد میزند که کجاست نجات دهندهٔ ما؟ مردمانی که در زندان های تاریک و نمور رژیم غاصب صهیونیست و مستکبرین آمریکایی و امثالشان به سر می برند، تو را می خواهند. 🍃مهربان امام! خدا را به حق عظمت سلام الله علیها قسم میدهیم، برگرد. به ناله های شب هنگامِ سینه سوختگانِ فراقت. به اشک سه ساله های آواره در خرابه ها. به رگ های بریدهٔ رزمندگان اسلام... 🍃به ، یاحسین گفتن های مظلومان. به بغض های فرو خفته در گلویِ اسیران. به شدت اضطراب گمشدگان. و به سوز جگرِ منتظران ، برگرد. برگرد که این دنیا نفس تازه کند و به و یاس ، معطر شود. 💫🤲 ✍نویسنده: 📅تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
♡نون والقلم♡ 🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد. 🍃دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار. 🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای دنیا غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند؛ هم یکی! 🍃دیگر از پرورش یافته مکتب علی(ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند. 🍃حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی است. ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱ 📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت
♡هو‌العشق♡ 🍃چشم هایم مسیر تا حلب، مازندران تا و... را می‌کاوید به امید اینکه کوچ عشاق را ببیند. اگر عشاق به قاعده یک پر میگیرند و با یک روی بام زینبیه فرود می‌آیند، هستند کسانی که با یک یا حسین تا خود پرواز می‌کنند... 🍃پاییز آن سال شهر با تنی زخمی و خسته را به آذر رساند، دود سیاهی که حاصل به شهر بود به هوا می‌رفت و آینه آسمان رو به سیاهی و کدری می‌رفت. 🍃مرتضی در تکاپو بود قائله را بخواباند اما، روضه این بار نه در و دمشق بلکه در تهران تکرار شد ضربه ای به پهلویش زدند و روضه کوچه پیش چشمانش جان گرفت. خون از فرق سرش جاری شد و شکاف سرش او را برد به ، پای آن سجاده خونین... 🍃دیگر نفس های خونینش یارای مقابله با خوی وحشی‌شان نبود که آخرین ضربه کار خودش را کرد یاحسینش آسمان شب را آزرده خاطر کرد. 🍃در میان آن هیاهو فقط یک آرزو داشت دست بر سینه نهاد و زیر لب زمزمه کرد: . دیگر حتی صدای زمزمه اش هم نمی‌آمد. و آرامشی که در آشوب را در آغوش کشیده بود او را با خود تا عرش اعلا برد. 🍃تاریخ شاهد داغی بود که بر دل ها نهادند و یک را عزادار کردند. نود و هشت، سال پر کشیدن بود. مدافع امنیت❤ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲ بهمن ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ آبان ۱۳۹۸ 📅تاریخ انتشار : ٢۵ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : امامزاده اسماعیل. شهریار
🍃سوغات ماه آخر است. شاید هم بهار چشم روشنی‌اش را پیش کش کرده است. آغوش گرم خانواده پذیرای وجودش شد و نامش را نهادند. 🍃به قول مادر، از کودکی به دنبال مادر راهی ها بود و زیر چادر مادر حال دلش را با عشق حسین رو به راه می کرد. پا به پای جسمش روحش هم بزرگ شد و عشق حسین جوانه زد و رشد کرد. صدای ها و های رزمنده حواس دلش را از درس و مشق پرت کرد و راهی شد. 🍃دل عاشقش او را ساکن کرد و همانجا به بزم عاشقی لبیک گفت. می گویند در عملیات ها آنجا که همه چیز قفل میشد دو رکعت نماز به هدیه می کرد و در پایان نماز تمام مشکلات رفع می شد. 🍃می گویند همیشه چشم سرش بسته و با چشم دل را زمزمه میکرده و آنقدر حالش قشنگ بود که هنوز هم فامیل به پیروی از او دعای توسلی جمعی برگزار می کنند. 🍃می گویند ارادت خاصی به داشته و ذکر لبش موقع شهادت بوده است. به گمانم منتظر خوبی بوده که امامش موقع آمده است. 🍃آقا احمد! حال این روزهای ما خوب نیست. خون شهدا شده ایم و خودمان خون به جگر. امام زمان از گناهان ما در ، اشک میریزد و از خدا طلب مغفرت می کند. هوا آلوده‌ی است و همه نفس کم آورده ایم. اینجا دیگری برپاست و ما سخت در محاصره ایم. برگرد و با دوستانت چاره ای کن به حال ... ✍نویسنده : 🌷به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۶ 📅تاریخ شهادت : ۹ آذر ۱۳۶۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت قاسم 🕊محل شهادت : شلمچه