eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم تنگ💔، زبانم قفل و چشم هایم😭 بارانی است. . زندگی نامه اش📖 روضه ای بود ، برای دل گمشده من و تاریخ تولدش ، تلنگری برای من 😔که روزهایم بی هدف ، شب می شوند. . هم نام الغربا است ‌‌. شاید هم آهو ، ضامن عاقبت بخیری اش🥀 شد. . قهرمانی 💪 که غیرتش اجازه نداد .بماند و خبر تهدید حرم را بشنود. . وقتی ۱۹ ساله بود ، سربند یا بر پیشانی بست و به پیوست و راهی سوریه شد. . حتی خبر پدرشدنش👶 هم نتوانست ، قدم هایش را برای رفتن به سست کند. . نمی دانم از عمه سادات و بچه های 😔چقدر دلش به درد آمده بود که می گفت ، دعا کنید اسیر نشوم. . اما، خواب ، شد تسکین ساعات اسیری اش😓 و با ذکر و ، سرش را از تن جدا کردند. و باز هم ماجرای سری که در طبق گذاشتند😭. . گویی هنوز هم شمشیر 🗡کینه علی ، بر دست این اهالی کور دل 😞است. . ای 🥀خدا کند ، فرزندت👶 که بعد از شهادتت 🕊، چشم به دنیای بدون پدر گشود. اگر بهانه ات را گرفت ؛کسی عکس ات 😭را نشانش ندهد. . راستی ، چه به حال مادرت آمد وقتی فیلم ذبح کردنت😓 را دید .همان مادری که داغ برادر شهیدش را هم بر دل شکسته اما با ایمانش💚 دارد. . گویی تاریخ 🗓از این داغ ها بسیار بر دل دارد.در هم ، خواهری 😢از روی تل ، شاهد لحظه ای بود که سر حسینش🥀 را از تن جدا کردند و که در یا بُنَیَّ گفت.. . همان مادری که این روزها، خانه اش بوی 😔میدهد ، نمازش را شکسته😞 می خواند و دست هایش را به زحمت بالا می آورد و دعای 😭می خواند و کودکانی که دل هایشان به آمین گفتن راضی نیست.😥 . ای شهید ، تورا قسم به این روزهای غم ، سفارشمان را به مادر کن😓 و پیش ارباب کمی دعایمان کن.. . دعا کن حداقل شویم😔😔.. ما راه را گم کرده ایم...😓. . نویسنده : . به مناسبت . ❤️تاریخ تولد❤️ : ۱۳۷۱/۷/۲۶ . 🖤تاریخ شهادت🖤 :۱۳۹۲/۱۱/۸ . 📇تاریخ انتشار📇 :۱۳۹۸/۱۱/۷ . ❣محل شهادت❣ : دمشق سوریه . 🥀محل دفن🥀 : بهشت زهرا مشهد .
🍃عشق مهمان مقدسی است و قلب ، میزبان مهربانی. که باشی ، جان تازه میگیری از وجودش . . 🍃گاهی دل با شنیدن ای ، ذکری هم چون .یارقیه . یازهرا .می لرزد و ناگهان می بینی عاشق اهل بیت شده ای. . 🍃صادق عاشق (س) بود.برای ازدواجش شرط کرد شریک زندگی اش حتما از سادات باشد. با یک بانوی سیده کرد. به قول همسرش در جلسات هم حرف از شهادتش بود. . 🍃به یاد از همسرش خواست تا در روز عقد برای شهادتش دعا کند... پس از بله گفتن، و شهیدی هم اسم ، دل عروس خانم را به بازی گرفت و او برای نیمه گمشده اش که به تازگی پیدا کرده بود با اشک دعای شهادت خواند. . 🍃با شهادت ، چهره آقای خانه ،حسرت های دل اش را رسوا کرد و آنجا بود که همسرش فهمید خودخواهی است صادق را فقط برای خودش بخواهد. . 🍃برات کربلای نوکر ارباب در امضا شد .همسرش نامه ای نوشت و به جدش قسم داد که پاره تنش به آرزویش برسد و از اهل کربلا خواست که همچون شهد شیرین شهادت نصیب رفیق زندگی‌اش شود .نامه را به او داد تا در حرم امانتی را به صاحبش بسپارد. . 🍃صادق عاشق بود و همسرش عاشق صادق .می گویند دعای عاشق ها در حق هم می شود. راه شهادت برایش باز شد. . 🍃در اسفند ماه عازم سوریه شد . همسرش لحظه وداع ،در حضور وابستگی ها و دوست داشتن هایش، او را با قرآن بدرقه کرد. می دانست او رفتنی بود .ندایی در درونش می گفت: من با دو خویشتن دیدم که می رود. . 🍃۵۷ روز برای مرد زندگیش دعا کرد .گریه کرد.در ذهنش بارها مراسمی را تصور کرد که با حضور یار سفرکرده و خودش و خدا برگزار می شود.اما همین ۵۷ روز کافی بود برای کبوترمدافع حرم. . 🍃بعضی آدم ها اهل زمین نیستند فقط می آیند تا تلنگری باشند برای آن ها که قلب هایشان، زمین گیر شده است.صادق عدالت اکبری هم اهل همین بود. . 🍃 مراسم ‌ ،استقبال همسرش با لباس سفید و بی قراری دوستانش ، دلهای بسیاری را منقلب کرد . . 🍃عاشق به رسید... حال یک سنگ قبر، لبخند زیبای یک با دنیایی دلتنگی،قصه عشق را برای ساکنان زمین روایت می کند.. . 🍃راستی شهید عاشق. خوش به حال اردیبهشت که هم آمدنت را شاهدبود هم رفتنت را ... . ✍نویسنده: . ☘به مناسبت سالروز تولد شهید . 📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۷. آذربایجان شرقی . 📆تاریخ شهادت : ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵.دلامه سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۱اردیبهشت ۱۳۹۹ . 🥀مزار : تبریز .
🍃نون والقلم . 🍃بی هدف کاغذ را سیاه میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد طبق معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و ناگفته خم شد. . 🍃دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت! نشانی منزلگاه عشق را گم کردیم ، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر برویم و برسیم به حرم یار. . 🍃اصلا شاید ذهنم برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت ، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند ، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند ؛ هم یکی! دیگر از پرورش یافته مکتب علی (ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند. حامد نیز مجنونی بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی است. . ✍نویسنده: . 🍃به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۱ . 📅تاریخ شهادت : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ . 📅تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ . 🥀مزار : گلزار شهدای شهر رشت .
🍁‍ دلم تنگ، زبانم قفل و چشم هایم بارانی است. زندگی نامه اش روضه ای بود ، برای دل گمشده من و تاریخ تولدش، تلنگری برای من که روزهایم بی هدف، شب می شوند. 🍁هم نام الغربا است ‌. شاید هم آهو، ضامن عاقبت بخیری اش شد. ورزشکار قهرمانی که غیرتش اجازه نداد. بماند و خبر تهدید حرم را بشنود. 🍁وقتی ۱۹ ساله بود، سربند یا بر پیشانی بست و به پیوست و راهی سوریه شد. 🍁حتی خبر پدرشدنش هم نتوانست، قدم هایش را برای رفتن به سست کند. 🍁نمی دانم از عمه سادات و بچه های چقدر دلش به درد آمده بود که می گفت، دعا کنید اسیر نشوم. 🍁اما، خواب ، شد تسکین ساعات اسیری اش و با ذکر و ، سرش را از تن جدا کردند و باز هم ماجرای سری که در طبق گذاشتند😭 🍁گویی هنوز هم شمشیرکینه علی، بر دست این اهالی کور دل است😓 🍁ای خدا کند، فرزندت که بعد از شهادتت، چشم به دنیای بدون پدر گشود. اگر بهانه ات را گرفت؛ کسی عکس ات را نشانش ندهد. 🍁راستی، چه به حال مادرت آمد وقتی فیلم ذبح کردنت را دید. همان مادری که داغ برادر شهیدش را هم بر دل شکسته اما با ایمانش دارد. 🍁گویی تاریخ از این داغ ها بسیار بر دل دارد.در هم، خواهری از روی تَل، شاهد لحظه ای بود که سر حسینش را از تن جدا کردند و که در یا بُنَیَّ گفت.. 🍁ای شهید، تورا قسم به اسیران عصر عاشورا، سفارشمان را به مادر کن و پیش ارباب کمی دعایمان کن.. دعا کن شویم راه را گم کرده ایم...😓 ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲۶ مهر ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۸ بهمن ۱۳۹۲ 📅تاریخ انتشار : ۸ بهمن ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا مشهد .
🍁‍ دلم تنگ، زبانم قفل و چشم هایم بارانی است. زندگی نامه اش روضه ای بود ، برای دل گمشده من و تاریخ تولدش، تلنگری برای من که روزهایم بی هدف، شب می شوند. 🍁هم نام الغربا است. شاید هم ضامن آهو، ضامن عاقبت بخیری اش شد. ورزشکار قهرمانی که غیرتش اجازه نداد، بماند و خبر تهدید حرم را بشنود. 🍁وقتی ۱۹ ساله بود، سربند یا بر پیشانی بست و به هیئت فاطمیون پیوست و راهی سوریه شد. حتی خبر پدر شدنش هم نتوانست، قدم هایش را برای رفتن به سست کند. 🍁نمی دانم از عمه سادات و بچه های حسین چقدر دلش به درد آمده بود که می گفت، دعا کنید اسیر نشوم. اما، خواب ارباب بی کفن، شد تسکین ساعات اسیری اش و با ذکر و یاعلی، سرش را از تن جدا کردند و باز هم ماجرای سری که در طبق گذاشتند. گویی هنوز هم شمشیر کینه علی، بر دست این اهالی کور دل است. 🍁ای خدا کند، فرزندت که بعد از شهادتت، چشم به دنیای بدون پدر گشود. اگر بهانه ات را گرفت؛ کسی عکس سر بریده شده ات را نشانش ندهد. 🍁راستی، چه به حال آمد وقتی فیلم ذبح کردنت را دید. همان مادری که داغ برادر شهیدش را هم بر دل شکسته اما با ایمانش دارد. 🍁گویی تاریخ از این داغ ها بسیار بر دل دارد. در هم، خواهری از روی تَل، شاهد لحظه ای بود که سر حسینش را از تن جدا کردند و مادری که در یا بُنَیَّ گفت.. 🍁ای شهید، تورا قسم به اسیران عصر عاشورا، سفارشمان را به مادر کن و پیش ارباب کمی دعایمان کن، دعا کن شویم، راه را گم کرده ایم... ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۶ مهر ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۸ بهمن ۱۳۹۲ 📅تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت رضا مشهد