استاد عندلیب همدانی
◾️حنجرهای وقف حسین (علیه السلام) «آیت الله محمد عندلیب همدانی» از اساتید حوزه علمیه قم نقل می کند ک
◾️توضیحی از مرحوم آیت الله حسین عندلیب ( قدس سره) دربارهٔ دو فقره از #زیارت_اربعین:
▪️«السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ»
▪️«وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ»
✔️اینکه در این زیارت و نیز روایات دیگر آن حضرت را «قتیل العبرات» میامد هرگز به این معنا نیست آن بزرگوار شهید شدند تا ما گریه کنیم. یعنی نباید تصور کنیم که گریهٔ ما علت غائی و هدفی است که امام (علیه السلام) در نظر داشته و محرک اصلی در تصمیم گیری ایشان است.
بلکه قتیل العبرات حاکی از آثار قهری شهادت اوست، اشک و سرشکی که ناشی از معرفت و محبت فطری هر مومن به اوست، زیرا که:
«إِنَّ لِلْحُسَيْنِ فِي بَوَاطِنِ الْمُؤْمِنِينَ مَعْرِفَةً مَكْتُومَة» (مجلسی، بحار، ج ۴۳، ص ۲۷۲.)
✔️علت غائی و هدف ایشان در عبارت دیگر زیارت آمده که او خون مقدس خود را به خدا بذل کرد تا به برکت این خون اتمامحجت برای همه و برای همیشه صورت گیرد و مردم بتوانند از جهالت، ضلالت و حیرت نجات پیدا کنند.
🆔@andalibhamedani
عدم صحت استناد به کتاب:
#منابع_النوراء_فی_وقائع_عاشورا
✍استاد عندلیب همدانی:
🔹برخی از اهل منبر که عادت به نقل مطالب شاذ و ضعیف دارند، از کتاب منابع النوراء به عنوان مدرک خود نام بردهاند‼️
🔹این کتاب تألیف یکی از خطبا و شعرای عرب زبان معاصر به نام آقای سید محمد صالح موسوی بحرانی است و اگر چه حاوی نکات خوبی برای اهل منبر است؛ اما خود به شدت مبتلا به ضعف مدرک و مستند معتبر است، و این برای هر کس که مرور کوتاهی هم به کتاب داشته باشد، روشن است.
✅ از این رو هرگز نمیتوانیم این کتاب را به عنوان مدرک و منبع معتبر‼️ در منبر معرفی کنیم.
🆔@andalibhamedani
#کربلای_حسین
#پناه_بی_پناهان
✔️در صفحه ۵۴ و ۵۵ کتاب «فضل زيارة الحسين (عليه السلام)» تأليف جناب ابو عبدالله محمد بن علي بن الحسن العلوي الشجري(۳۶۷- ۴۴۵ ق)، این حدیث از امام جعفر صادق (علیه السلام) آمده است:
«مَن لاذَ بِقَبرِ الحُسَينِ (عليه السلام) فَاستَجارَ مِنَ النّارِ، و سَأَلَ اللّه َ الجَنَّةَ، إلّا أجارَهُ اللّه مِنَ النّارِ، وأعطاهُ الجَنَّةَ»
هرکس به قبر حسین (علیه السلام) پناهنده شود و از خداوند در امان ماندن از آتش و ورود به بهشت را خواهد، ( دعایش مستجاب شود و) خداوند او را از آتش پناه دهد و بهشت را به او اعطاء کند.
✔️و از روایت منقول از امام حسن عسکری ( علیه السلام) هم می آموزیم که زائر، پناهنده به مضجع منور حسینی شود و اعلام آمادگی برای رجعت آن حضرت کند.
«...نَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَ نَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ، آمِینَ رَبَّ الْعالَمِینَ» (ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۶۹۰.)
🆔@andalibhamedani
#میر_حامد_حسین
📌چند نکته پیرامون حدیث شریف ثقلین (فرستۀ اول)
✍️استاد عندلیب همدانی:
به مناسبت ۱۸ صفر سالروز رحلت صاحب عبقات الأنوار، مدافع کم نظیر ولایت، علامه #میرحامد_حسین ( قدس سره) و جهت تقدیم به روح بلند آن عزیز که در مورد حدیث ثقلین تحقیقات ماندگاری داشت، متن زیر را که بخشی از مباحث حقیر با عنوان تحلیل دعوت حسینی و مربوط به حدیث ثقلین است باز نشر می دهم.
رحمةالله علیه رحمة واسعة و حشره الله مع مولاه امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام)
✔️ امام شهید سلام الله علیه در تشریح اوضاع زمان خود در نامه به بصریان میفرماید: سنت میرانده شده و بدعت زنده گشته است، روشن است که این پدیدۀ خطرناک که امام برای مبارزه با آن حرکت اصلاحی خویش را آغاز کرده است، به یکباره رخ نداده است، آنها که نه تنها اهل تعبد و تسلیم در برابر پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سنت او نبودند، بلکه با سنت ستیزی و سنت سوزی، با اجتهاد در برابر نص، با تفکیک قرآن و سنت، با ایجاد بدعتها، و بالاخره با کنار زدن عترت، زمینه انحرافات بعدی را فراهم کردند، همانها ریشۀ به قدرت رسیدن معاویه و آنگاه یزید بودند.
✔️پیامبر بزرگوار ما با سفارشهای بسیار زیاد به قرآن، سنت و عترت به دنبال این بودند که جاهلیت برنگردد، او با کلمات نورانی خود دربارۀ عترت، چه با بردن نام اهلبیت و چه به صورت کلی، مرجعیت دینی و سیاسی بعد از خود را روشن کرد. آن حضرت بارها و از جمله در روز غدیر و از جمله در آخرین لحظات عمر شریفش، حدیث ثقلین را برای مردم گفت تا نشان دهد:
1️⃣قرآن برترین کتاب از کتب آسمانی است. عترت نیز که همراهِ جداناپذیرِ برترین کتاب آسمانی است، خود برترین است؛ چراکه اگر همراه برتری برای قرآن بود، آن را ذکر میفرمود. پس از سقیفه تا کربلا، نبرد با برترینِ کتابها و برترین انسانهاست.
2️⃣اگر همۀ مسلمانان پذیرفتهاند که همۀ انسانها، برای همۀ زمانها، و در همۀ مکانها، نیازمند قرآن کریم هستند، و اگر این حدیث متواتر، قرآن و عترت را جداییناپذیر میداند، پس همگان برای همیشه و در همۀ زمانها محتاج عترتند. چه در سقیفه و چه در کربلا اگر این همراهی صورت میگرفت، این فاجعههای دردناک رخ نمی داد. اگر امت با قرآن و عترت همراه بودند، بدعتها جای سنت را نمی گرفت.
3️⃣از این حدیث استفاده میشود که هیچ کس غیر از عترت حق ندارد خود را عالم به تمام حقایق قرآنی و همۀ رموز آن بشمرد زیرا:
اولا \ اگر در غیر آنها این علوم موجود بود، چرا نفرمود ما به آنها تمسک کنیم؟ و چرا نفرمود آنها هستند که از قرآن جدا نمیشوند؟
ثانیا \ روشن است که شخص جاهل و بیاطلاع، از آنچه نمیداند جداست، یعنی انسان همراه معلومات خود و جدای از مجهولات خویش است، و اگر کتاب الله و عترة النبی آنی از هم جدا نمیشوند، پس باید عترت از همه دانشهای قرآنی مطلع باشد. نبردی که بعد از نبی خاتم با عترت صورت گرفت، چون نبرد با آگاهان به حقیقتهای قرآنی است، در حقیقت نبرد با قرآن و نبرد با رسول الله است .
4️⃣در قرآن باطل و خطایی نیست و قرآن فرقان، قول فصل و معیار تشخیص بدعت از سنت است، پس عترت نیز همراه با قرآن خطا نمیکند. او هم فرقان است، سخن او هم قول فصل است، و عترت نیز معیار تشخیص بدعت از سنت است. زیرا اگر عترت حتی لحظهای خطا کند، در آن لحظۀ خطا از قرآن جداست، در حالی این دو جدایی ندارند .
5️⃣با توجه به عظمت قرآن، و با توجه به همراهی قرآن و عترت باید گفت: مراد از عترت هر شخصی نیست که وابستگی نسبی یا سببی با پیامبر (ص) داشته باشد، این عترت یعنی برترین، یعنی عالمترین و یعنی معصومترین، و هر منصفی چه از شیعه و چه از اهل سنت اعتراف دارد که امیر المؤمنین علی (علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و حسنین (علیهما السلام) قطعا و جزما مصداق بارز و اتمّ عترت هستند.
🆔@andalibhamedani
استاد عندلیب همدانی
#میر_حامد_حسین 📌چند نکته پیرامون حدیث شریف ثقلین (فرستۀ اول) ✍️استاد عندلیب همدانی: به مناسبت ۱۸
📌چند نکته پیرامون حدیث شریف ثقلین (فرستۀ آخر)
6️⃣ لزوم تمسک در این حدیث یعنی به محکمترین دستگیره، محکم چنگ بزن. روشن است که تمسک به قرآن یعنی در تمام جوانب حیات ما، قرآن حاکم باشد. نه اینکه فقط قرآن را قرائت کنیم، و آن را دوست داشته باشیم، پس تمسک واقعی به عترت هم نباید در صرف ابراز محبت معمولی، بدون اطاعت ما و بدون مرجعیت علمی و سیاسی [قرار دادن] عترت باشد. مقصود از مرجعیت سیاسی این است که حکومتی بر پایۀ قرآن محقق شود که حاکم اعلم الناس به قرآن باشد. منظور از مرجعیت علمی نیز این است که آنان فرقان و فصل الخطاب باشند، بنابراین:
اولا \ هر حاکمی غیر آنان طاغوت است.
ثانیا \ هر نظریۀ تفسیری، فقهی و کلامی که مستند به مرجع عصمت نباشد، ضلالت و بدعت است و نیز هر روایتی که به عنوان حدیث نبوی مطرح شد، ولی عترت مهر تأیید بر آن نزدند، باطل است و مجعول.
آنها که مرجعیت علمی و سیاسی اهل بیت را غصب کردند، و قرآن را از سنت و عترت جدا کردند، زمینهساز حادثۀ عاشورا بودند.
7️⃣شیعه معتقد به لزوم تعیین امام از طرف خداست، و در این زمینه رجوع به آراء خلق را نمی پذیرد؛ اما بر فرض تنزل از این مبنای اساسی، اگر فرضا بنا باشد مشاورهای صورت گیرد، اگر فرضا بنا باشد آراء مهاجرین و انصار خواسته شود، آیا نباید از عترت هم نظر خواهی میشد؟! آیا در این امر اهمّ، عترت صاحب نظر نبودند؟! آیا در قضیه خلافت اول و دوم و سوم، به علی (علیه السلام) به عنوان قطعیترین فرد از عترت تمسک کردند؟
اگر تمسک نبوده، که قطعا نبوده است، به نص حدیث ثقلین همه در گمراهی بودهاند؛ چون حدیث، تنها راهِ بیخطا را تمسک به قرآن و عترت دانست. میراندن سنت از زمانی شروع شد که مرجعیت علمی و سیاسی اهل بیت را نپذیرفتند، و به عروة الوثقی، حبل المتین قرآن و عترت تمسک نکردند.
8️⃣معیار ایمان و عدالت انسانها به این است که تا پایان عمر با قرآن باشند، نه اینکه رفیق نیمه راه شوند، اگر کسی با هر سابقۀ نیکو، از قرآن جدا شد، دیگر مؤمن و عادل نیست، و اگر قرآن و عترت تفکیک نمیپذیرند و اگر هر دو مرجعند و لازم التمسک، پس همانگونه که از قرآن بریدن، نافی عدالت و ایمان است، از عترت بریدن نیز عین بیایمانی و بیعدالتی است.
🆔@andalibhamedani
#جوامع_الکلم در پرتو کلام نورانی نبوی
💠شیخ طوسی(قدس سره) در امالی (ص ۴۸۵) این دو روایت را از رسول رحمت و رهایی (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است:
✔️«يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ كَالْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرِ».
زمانی برسد که دیندارانِ صبور مثل شخصی باشند که در دست خود آتش نگاه دارد.
✔️«يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ.
قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَجْرُ خَمْسِينَ مِنَّا؟ قَالَ: نَعَمْ، أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ، قَالَهَا ثَلَاثاً»
زمانی بیاید که پاداش دیندارانِ پایمند، پنجاه برابر پاداش شما(= یارانپیامبر) باشد.
اصحاب با شگفتی گفتند: پنجاه نفر از ما؟ فرمودند: آری و سه بار تکرار کردند: اجر پنجاه نفر از شما.
پیامبر از مثل زمان سخت ما گزارش میدهد.
عصر حاضر که حجت حق غائب است، زمانی که دینستیزان، دینسازان و قرآنسوزان با همهٔ توان و از هر راه سعی در ایجاد بیراههها دارند.
عصری که رفتار برخی به اصلاح متدینین مردم را از دین بیزار میکند.
اگر کسی در این زمان صبور و مقاوم بود و دین خود را با سختی تمام حفظ کرد، قطعا از کسانی که در محضر رسول خدا بودند، ارزشمندتر است.
مرحوم صدوق در کمال الدین (ج ۲، ص ۳۵۲.) از امام صادق ( علیه السلام ) نقل میکند که در چنین دورهٔ ظلمانی و پر از شبهه که دسترسی به علم هدایت نداریم و هر آن ممکن است ثبات قدم را در دینداری از دست بدهیم دعای غریق را با توجه و بدون کمو زیاد بخوانیم:
«سَتُصِيبُكُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ يُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى وَ لَا يَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِيقِ قُلْتُ كَيْفَ دُعَاءُ الْغَرِيقِ قَالَ يَقُولُ:
﴿يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ﴾
فَقُلْتُ يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ قُلْ كَمَا أَقُولُ لَكَ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ»
🆔@andalibhamedani
#جواز_تهمت؟
برخی با استناد به «حدیث باهتوهم» اتهام زنی به کسانی را که از دیدگاه آنان منحرف و بدعت گزار هستند، مجاز و روا میشمرند‼️
در حالی که اگر هر حدیثی -ولو صحیح السند- مخالف روح قرآن کریم باشد، قابل قبول نیست.
این مطلب را مرجع بزرگوار آیت الله سیستانی (دامت برکاته) فرموده اند و حقیر هم در درس بارها آن را تبیین کردهام.
🔹قرآن مجید خروج از جادهٔ عدالت حتی با دشمنان قطعی دین را حرام و جرم می شمرد، تا چه رسد به جایی که من بخواهم هرکس که با رأی و نظر من مخالف بود، منحرف بشمرم و آنگاه غیبت و تهمت زدن به او را روا بدارم‼️
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ﴾ سورة المائدة/۸
🔹 بله اگر «باهتوهم» را به مبهوت ساختن با دلیل و برهان معنا کنیم نه اتهام زنی، خصوص این مشکل مرتفع میگردد ولی باز از جهات دیگری در این حدیث جای بحث هست که در این مختصر نمیگنجد.
🆔@andalibhamedani
⭕️یادداشتی از استاد عندلیب همدانی مربوط به سال ۱۳۹۷👇👇
#منابع_معتبر_مقتل‼️
شنیده بودم که برخی از مرثیه خوانان گذشته در پاسخ به این پرسش مستمع که این روضه را در کدام منبع دیدهای؟! گفته بود: «رأیت فی جُنگ أبی»!! گویا جُنگِ خطی پدر، منبع معتبری برای نقل تاریخ کربلاست!
اکنون هم مشاهده میشود در کانال تلگرامی به عنوان مقتل مطالب سست و بیپایه و دروغی را نقل میکنند و آنگاه آدرس به کتابی خطی از نویسندگان بسیار بسیار معمولی میدهند، تو گویی هر چه که خطی بود معتبر است!! حال اگر این کتاب خطی چاپ هم شود که بر اعتبار آن افزوده هم میشود!!
tlgrm.in/andalibhamedani/3851
🆔@andalibhamedani
✍️یادداشتی از استاد عندلیب همدانی مربوط به سال 1400:
#نقل_معجزات_در_سخنرانی_ها
1️⃣بارها صحبتهای برخی روحانیون را در باب معجزات معصومین(علیهم السلام) در فضای مجازی و ... مشاهده کردهایم، صحبتهایی که معمولا بدون رعایت قواعد فنی نقل حدیث و گفتارهایی که فاقد قوانین بلاغی است.
این طلبهٔ کوچک بارها از کیفیت کنونی وعظ و خطابه انتقاد کرده و از بزرگان حوزه استمداد جستهام، الان هم متواضعانه عرض میکنم اگر فکری جدی و تصمیمی حکیمانه و قاطع در این باره گرفته نشود، وضع از آنچه که هست بدتر خواهد شد.
2️⃣اصل وجود کرامت و اعجاز برای معصومین (علیهم السلام) مسلم است و قابل انکار نیست؛ اما مهم این است که چه کرامتی، از چه منبعی، با چه سندی، در چه مجلسی و کدام مخاطبی و با چه توضیح و بیانی گفته شود. اینهاست که سوگوارانه رعایت نمیشود و موجب تمسخر و حتی بیزاری مردم از مکتب و مذهب شده است.
برخی کتابهایی که اینان از آن کتابها نقل میکنند اساسا قابل اعتماد نیستند، و یا اگر هم اصل منبع معتبر باشد، خود روایت از سند معتبری برخوردار نیست ....
3️⃣باید توجه داشت که در نقل معجزات حتی نمیتوان به صرف خبر واحد صحیح هم اعتماد کرد تا چه رسد به اخبار ضعیف؛ چون:
اولاً/ کذابان و غالیان در موضوع معجزات دروغپردازیهای زیادی داشتهاند، و چه بسا سندسازی همکرده باشند.
ثانیاً/ مهمترین دلیل اعتبار خبر واحد، سیرهٔ عقلاست و عقلا در امر مهم و نیز گزارشهایی که مطلبی خارق العاده را بیان کند به زودی نمیپذیرند و به صرف خبر واحد و لو صحیح السند (منهای شواهد و قرائن صدق) اکتفا نمیکنند؛ بلکه باید گزارشهای معجزات موجب قطع و یا حداقل علم عادی{= اطمینان} باشد.
4️⃣با توجه به سخن فوق، روشن میشود که نقل معجزات از مثل کتاب بحار الانوار و حتی کتاب کافی بدون رعایت دقیق ضوابط فنی و نقادی کارشناسانهٔ منبع اولیه، بررسی سند و متن، ابداً قابل قبول نیست.
(البته باید بین روایت ضعیف و روایت جعلی تفاوت گذاشت که توضیح آن در این مختصر نمیگنجد.)
5️⃣حال که فریادهای خیرخواهان به جایی نمیرسد، حال که تعدادی از افراد کم بهره از علم بر کرسی خطابه نشستهاند، حال که تقاضای افراد دلسوز از متصدیان محترم هیئتها عملی نمی شود، حال که عدهای مصرند که عملا (و لو بدون قصد) موجب وهن دین شوند، بر شما مردم فهیم و متدین است که این گونه مطالب سست و بیپایه را به حساب دین عقلانی و متین نگذارید.
🆔@andalibhamedani