eitaa logo
اندیشه رضوان
1.9هزار دنبال‌کننده
836 عکس
115 ویدیو
10 فایل
📌 پایگاه تحلیل و بررسی چالش‌ها و پرسش‌های دینی و اندیشه‌های تمدنی 📚 اندیشه رضوان، برای اندیشه، برای تو.... 📝 منتظر دیدگاه‌ها، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم @andishe_rezvan
مشاهده در ایتا
دانلود
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنچه تا دیروز از ملاصدرا و شیخ اشراق به عنوان تئوری‌های عمیق فلسفی می‌شنیدید را امروز از دانشمند هسته‌ای باید شنید... این است که بشر امروز در دنیای حتی با رشد علم و ساینس نیز به خدا نیاز دارد. 🌱اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
از کنت تا آتئیسم... 🔸 (خداناباوری) معاصر، در واقع ادامه همان دیدگاهی است که اندیشمندانی چون مطرح کرده بودند. 🔹 چهره‌هایی مانند استیون ، ریچارد و دیگر آتئیست‌ها به‌شدت بر پایان نقش دین و الهیات در جهان امروز تأکید دارند. 🔸 آنان معتقدند انسان امروز دیگر نیازی به خدا ندارد؛ چراکه طبیعت، قوانین علمی و روش‌های تجربی برای توضیح همه چیز کافی است. 🔻 اما نکته مهم اینجاست: آنچه امروز تحت عنوان آتئیسم ترویج می‌شود، در حقیقت بازتاب و رسوب همان اندیشه‌های فیلسوفان و جامعه‌شناسان است—اندیشه‌هایی که خود با چالش‌ها و پرسش‌های بنیادینی روبه‌رو بوده‌اند. 🔶 حال این پرسش پیش می‌آید: چرا اندیشمندانی چون کنت به چنین نگرشی رسیدند؟ چه شرایط تاریخی، فکری و اجتماعی باعث شد تا آنها به کنار گذاشتن دین و خدا باور پیدا کنند؟ با پاسخ به این پرسش‌ها راحت‌تر می‌توانیم به نقد و بررسی این ایده بپردازیم... 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
آیا علم جای خدا را تنگ می‌کند؟ 📍شاید این پرسش امروز برای بسیاری از شما اصلا مهم نباشد 🔸 اما در دوران و پس از آن، برای متفکرانی مانند و آتئیست‌های معاصر کاملاً حیاتی است. 🔹 از نگاه آنان، هرچه علم بیشتر پیشرفت می‌کند، حضور در زندگی بشر کمرنگ‌تر می‌شود؛ چرا؟ چون خدایی که آنان می‌شناختند، خدایی افسانه‌ای، غیرعقلانی و متناقض بود—خدایی که با یافته‌های علمی سازگار نبود. 🧪 پس طبیعی است که وقتی علم رشد می‌کند، چنین خدایی دیگر جایی نداشته باشد! 📉 همین نگاه بود که باعث شد افرادی چون کنت، خدا را محصول جهل بشر بدانند و جهل را خاستگاه دین و ایمان می‌دانند. اینجاست که او معتقد است که دوره دین و خدا تمام شده است. در این دیدگاه، علم و خدا با هم رقابت دارند؛ هرچه یکی بزرگ‌تر شود، دیگری کوچک‌تر می‌شود. 🔻 اما این نگاه فقط درباره‌ی خدای تحریف‌شده‌ی مسیحیت غربی صادق است. 🔷 خدای واقعی که اسلام و اندیشمندان مسلمان معرفی کرده‌اند، نه‌تنها با علم ناسازگار نیست، بلکه عقل‌محور و علم‌دوست است. 🧠 در نگاه اسلامی، رشد علم نه تنها جای خدا را تنگ نمی‌کند، بلکه ما را به فهم عمیق‌تر و حکیمانه‌تری از او می‌رساند. ✨ چگونه ممکن است خدا با رشد علم بزرگ‌تر شود، نه کوچک‌تر؟ پاسخ این پرسش در آموزه‌های توحیدی اسلام نهفته است... 📌 با ما همراه باشید تا بیشتر درباره‌ی این نگاه عمیق و متفاوت بدانید. 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
آیا رشد علم، انسان را از خدا دور می‌کند؟ 🔹در فضای فکری غرب، بسیاری از متفکران بر این باورند که هرچه علم رشد کند، نیاز به خدا کمتر می‌شود. اما این دیدگاه، ریشه در تجربه‌ی خاص تاریخی غرب دارد—تجربه‌ای که از خدایی تحریف‌شده، غیرعقلانی و در تعارض با علم سخن می‌گوید. 🕌 اما در اتمسفر اسلامی ماجرا کاملاً متفاوت است. 🔹 در سنت فکری اسلام، هرچه علم بیشتر شود، ایمان عمیق‌تر می‌گردد. 🔸 بسیاری از بزرگ‌ترین دانشمندان مسلمان، نه‌تنها با رشد دانش، از خدا فاصله نگرفتند، بلکه باورشان به خدا تقویت شد. 📚 نمونه‌هایی درخشان از این حقیقت: 🔷 – فیلسوف و پزشک بزرگ اسلامی، که فلسفه‌اش بر پایه عقل و برهان است، و خداشناسی‌اش از دل همان عقلانیت می‌جوشد. 🔷 الدین طوسی – ریاضی‌دان و منجم برجسته‌ای که در عین تسلط بر علوم تجربی، از مدافعان سرسخت حکمت الهی بود. 🔷 – فیلسوفی که با نظریات فلسفی خویش پیوندی ژرف میان هستی، علم و خداباوری برقرار کرد. 🔷 – هم در معماری و نجوم درخشید و هم در عرفان و حکمت الهی. ✅ در جهان‌بینی اسلامی، خداوند «حقیقتی معقول» است، نه موجودی خیالی یا ضدعلم. به همین دلیل، نه تنها با علم تضاد ندارد، بلکه علم وسیله‌ای برای شناخت خداوند تلقی می‌شود. 🌟 پس برخلاف نگاه ، در سنت اسلامی، علم و ایمان دو مسیر هم‌سو هستند، نه رقیب. 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
دانشمندان مسلمان به مثابه نقدی بر آگوست کنت ▪️این‌جاست که یکی از مهم‌ترین چالش‌ها برای اندیشه‌های و آتئیست‌های امروزی شکل می‌گیرد. 🔹 اگر واقعاً همان‌طور که آن‌ها می‌گویند، دوره دین و خدا گذشته است، پس باید هرچه بشر در علم پیشرفت می‌کند، ایمان و خداپرستی کم‌رنگ‌تر شود. 🔸 به تعبیر دیگر، دانشمندان باید بی‌خداترین افراد باشند! 🔻اما تاریخ تمدن اسلامی چنین ادعایی را به چالش کشیده است. 🔷 در دل یکی از درخشان‌ترین تمدن‌های علمی جهان، یعنی تمدن اسلامی، بزرگ‌ترین دانشمندان، عمیق‌ترین مؤمنان نیز بوده‌اند. 🔬 علم و دین نه در تقابل، بلکه در تعامل و هم‌افزایی با هم رشد کرده‌اند. 🔸 بنابراین، ایده‌ی "هرچه علم بیشتر، خدا کمتر"، نه از نظر تاریخی و فلسفه تاریخ قابل تأیید است، و نه از نظر جامعه‌شناختی. 📌 ، مثال زنده‌ای است از اینکه ایمان نه‌تنها با دانش ناسازگار نیست، بلکه می‌تواند هم‌سفر تفکر و پژوهش علمی باشد. 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
🧠 نقد آگوست کنت (۲) | چالش‌های روشی یکی دیگر از نقدهای جدی که به و امروز وارد است، نقد روش‌شناختی است. 🔸 آن‌ها ادعا می‌کنند که دوره دین و خدا به پایان رسیده، چرا که بشر دیگر نیازی به خدا ندارد و با رشد علم، ایمان کمرنگ می‌شود. اما پرسش اساسی این‌جاست: ❓ مبنای این ادعا چیست؟ 🔹 آگوست کنت بر چه اساسی نتیجه گرفته است که بشرِ گذشته به دلیل جهل، خداباور بوده و بشرِ امروز به‌خاطر رشد علم، دیگر نیازی به خدا ندارد؟ 📊 آیا او بررسی میدانی در اقوام و فرهنگ‌های گوناگون انجام داده است؟ 🔍 چند نمونه را بررسی کرده؟ چند نفر را دیده؟ آیا تنوع فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی در داده‌های او رعایت شده؟ ✅ واقعیت این است که آگوست کنت بر پایه چند مشاهده محدود در فضای فکری قرن ۱۹ فرانسه، به یک حکم کلی درباره همه‌ی بشریت رسیده است—و این دقیقاً همان خطای استقراء نارسا است: یعنی صدور حکم کلی و قطعی بر اساس چند نمونه محدود و خاص. 🔻 از نگاه منطقی، ناقص و محدود هیچ‌گاه نمی‌تواند مبنای یک حکم قطعی و جهانی باشد. 📉 بنابراین، این گزاره‌ی معروف که: "هرچه علم بیشتر شود، دین و خدا کمرنگ‌تر می‌شوند"، نه‌تنها تجربه‌پذیر و قابل تعمیم نیست، بلکه از اساس بی‌پشتوانه و غیرعلمی است. ⚠️ آگوست کنت نه می‌توانست و نه می‌بایست با دیدن چند نمونه در زمانه و محیط خود، برای سرنوشت فکر دینی در کل تاریخ بشر تصمیم بگیرد! 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
📌 نقد آگوست کنت (۳) | تناقض در اثبات‌گرایی 🔙نقد آگوست کنت(۲) یکی دیگر از نقدهای جدی که به اندیشه‌های وارد می‌شود، به مبنای فلسفی او یعنی _گرایی () بازمی‌گردد. 🔍 آگوست کنت معتقد بود که تنها راه معتبر برای شناخت و صدور گزاره‌ها، تجربه‌گرایی است و از همین طریق می‌گوید در عصر حاضر الهیات و خدا و دین تمام شده است! یعنی: 🔸 هر چیزی که می‌خواهیم درباره‌اش قضاوت کنیم، باید با ابزار تجربه‌ی مستقیم قابل سنجش باشد. هر چیز غیرقابل تجربه، فاقد ارزش علمی است! اما اینجا با یک روبه‌رو می‌شویم... ❗️کنت خودش همین اصل را در ادعای اصلی‌اش زیر پا می‌گذارد و می‌گوید: «دوران دین و خدا گذشته است؛ انسانِ امروز با رشد علم دیگر نیازی به دین ندارد.» ✅ اما این گزاره، یک حکم کلی و تاریخی است،نه تنها درباره‌ی حال، بلکه درباره‌ی گذشته و آینده‌ی بشر نیز ادعا می‌کند. ⚠️ در حالی که: 1⃣ او نمی‌تواند گذشته‌ی بشریت را مستقیماً تجربه کرده باشد، 2⃣ و درباره آینده نیز هیچ تجربه‌ای در اختیار ندارد. پس سؤال مهم اینجاست: ❓ اگر فقط تجربه‌پذیر بودن،ملاک صدق است،پس چگونه آگوست کنت گزاره‌ای را مطرح می‌کند که نیمی از آن مربوط به گذشته تجربه‌نشده و نیمی دیگر مربوط به آینده نیامده است؟ ✅ نتیجه روشن است: خودِ کنت هم ناگزیر از استفاده از داوری‌های غیرتجربی بوده،حتی زمانی که ادعا می‌کرد تنها راه شناخت،تجربه است. 💡این تناقض نشان می‌دهد که اثبات‌گرایی،حتی برای مدافعانش نیز کافی نیست؛چه رسد به آنکه معیار انحصاری حقیقت باشد. 🌱اندیشه رضوان @andishehrezvan_official
📌 نقد آگوست کنت (۴) | تقلیل دین به جهل طبیعی یکی از مهم‌ترین محورهای فکری در تحلیل گذار تاریخی بشر، این است که: 🔸 انسانِ دیروز پدیده‌های طبیعی را نمی‌شناخت، پس آن‌ها را به نیروهای ماورایی و الهی نسبت می‌داد؛ 🔹 اما انسان امروز با رشد علم، دلایل طبیعی این پدیده‌ها را کشف کرده و دیگر نیازی به تفسیر دینی و الهی ندارد. اما این تحلیل با یک چالش بنیادین روبه‌روست: ❓ اگر واقعاً رشد علم جای خدا را گرفته باشد، چرا هنوز دین و ایمان در جهان زنده است؟! 🔬 بر اساس منطق کنت، امروز که علوم طبیعی به‌طور چشمگیری پیشرفت کرده‌اند، باید دیگر نشانی از دین و خداپرستی باقی نمانده باشد. اما برخلاف این ادعا، 📈 آمارها و مطالعات جامعه‌شناختی نشان می‌دهد که گرایش‌های دینی و معنوی در سراسر جهان همچنان زنده‌اند—و حتی در برخی جوامع در حال افزایش‌اند! 🔻 این حقیقت نشان می‌دهد که: 🔸 دین صرفاً برای پر کردن «خلأهای علمی» نیامده است، 🔸 و نقش آن بسیار فراتر از تبیین پدیده‌های طبیعی است. 💡 دین پاسخ به نیازهای عمیق وجودی، اخلاقی، معرفتی و معنوی انسان است—نه صرفاً یک نظریه موقتی در غیاب علم. ✅ بنابراین، تحلیل آگوست کنت از دین، تحلیلی ساده‌انگارانه و تقلیل‌گرایانه است که نتوانسته حقیقت پیچیده و چندلایه‌ی دین را درک کند. 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
«قلمرو علم تجربی» ✍ پیشرفت روزافزون و رشد سریع دانش های تجربی در روزگار فعلی،سؤال مهمی را به عنوان یک پرسش اساسی و بنیادین مطرح میکند. ❓واکاوی علم تجربی و اعتبار سنجی آن چگونه باید صورت گیرد؟! تجربه در طول تاریخ همواره به عنوان یکی از ابزار های معرفتی بشریت معرّفی شده امّا در زمان معاصر تأثیر بسیار بالا و غیرقابل انکار بر تکنولوژی و به دنبال آن علوم پایه،بستری فراهم آورد تا نظریه پردازان و فیلسوفان در مورد ماهیت و مرز های تجربه بیش از پیش به اظهار نظر و تفکّر بپردازند. تلاش دانشمندان علم تجربی و فیلسوفان زمینه‌ای را به وجود آورده تا بتوان مرز های تجربه را مشخص و میان علم و شبه علم،با عیاری دقیق تفکیک قائل شد. مباحث فلسفه علم میتواند مرز های دقیقی از علوم تجربی را شناسایی کرده و در مقابل خرافه زایی و اسطوره بافی که به نام علوم تجربی رغم میخورد ایستادگی نماید. ✅هدف در مطرح کردن مباحث «قلمرو علم تجربی» این است در کنار هم به شناختی در این مورد دست پیدا کنیم و بتوانیم به قسمتی یا کل سؤالاتی در حوزه نسبت تجربه و دین، تجربه و مسئله خدا و در نهایت تجربه و شناخت هستی بپردازیم. 🌱اندیشه رضوان؛برای اندیشه،برای تو... @andishehrezvan_official | به جمع ما بپیوندید
«قلمرو علم تجربی و بررسی متافیزیک» 🔸 تعریف علم تجربی: علم تجربی، دانشی است که اساس آن بر تجربه و حس استوار است. این تعریف به ما می‌گوید که تنها زمانی می‌توانیم به یک گزاره اعتماد کنیم که تجربه و حس ما آن را تایید کند. در واقع، علوم تجربی محدود به مسائلی هستند که بتوان آن‌ها را با حواس‌مان مشاهده یا اندازه‌گیری کنیم، یا دست‌کم آثار آن‌ها را به وضوح حس کنیم. ❓اما سوالی که ممکن است به ذهن بیاید این است که: اگر چیزی فراتر از دنیای محسوس و مادی وجود داشته باشد، آیا علم تجربی می‌تواند به آن ورود کند؟ ✅جواب این است: نه! چرا که طبق تعریف علم تجربی، اگر چیزی فراتر از جهان مادی یا فراتر از حواس انسانی باشد، علوم تجربی نمی‌توانند در این مورد اظهار نظر کنند یا آن را بررسی کنند. اینکه علم تجربی به دنیای مادی و محسوس محدود است، باعث می‌شود که در برابر مفاهیم ماورایی یا غیر مادی بی‌دفاع بماند و عملا جایگاهی برای اظهار نظر نخواهد داشت. این یعنی با علم تجربی و اثبات‌گرایی ناشی از آن نمیتوان خدا و گزاره های متافیزیکی را نقد و بررسی کرد. 🌱اندیشه رضوان؛برای اندیشه،برای تو... @andishehrezvan_official | به جمع ما بپیوندید
📌 نقد آگوست کنت (۵) | از توصیف واقعیت تا تحمیل ذهنیت 🔙نقد آگوست کنت قسمت (۴) 🔸یکی دیگر از نقدهای مهم به اندیشه‌ی درباره‌ی پایان دوره‌ی و خدا، این است که: ❓ او آیا واقعیت را توصیف می‌کند یا ذهنیت خود را تحمیل کرده است؟ 🔸 کنت و پیروان او ادعا می‌کنند که انسانِ مدرن، با رشد علم، دیگر نباید نیازی به دین و خدا داشته باشد. 🔹 اما وقتی با واقعیتِ جامعه‌ی انسانی روبه‌رو می‌شود—یعنی وجود گسترده‌ی ادیان، گرایش‌های معنوی و باور به خدا در فرهنگ‌های گوناگون—به‌جای بازنگری در نظریه‌اش، این واقعیت‌ها را نادیده یا تحقیر می‌کند. 📢 او می‌گوید: «اینها نشانه‌ی جهل‌اند، عقب‌ماندگی‌اند، محصول دوران گذشته‌اند!» ⚠️ در این‌جا، کنت به‌جای اینکه واقعیت را مبنای نظریه‌اش قرار دهد، نظریه‌ی خودش را پیش‌فرض گرفته و تلاش می‌کند جهان را مطابق آن تفسیر کند. 📉 موارد نقض را رد می‌کند، شواهد متضاد را نادیده می‌گیرد، و تنها داده‌هایی را می‌پذیرد که با ذهنیتش سازگار باشند. 🔍 این یعنی: کنت بیشتر نظریه‌اش را تحمیل می‌کند تا کشف جامعه شناختی! 💡 درحالی‌که اندیشمند واقعی باید پیش‌فرض‌های خود را هم در بوته‌ی نقد قرار دهد، نه اینکه آن را ملاک سنجش واقعیت بداند. 🔻 آری، کنت به‌جای اینکه از دل داده‌ها و واقعیات، نظریه‌ای استنتاج کند، ذهنیت خود را بر جهان تحمیل کرده و از آن، روایتی هماهنگ با دیدگاه اثبات‌گرایانه‌اش ارائه داده است. 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official
📌 نقد آگوست کنت (۶) | کدام خدا؟ کدام دین؟ یکی دیگر از نقدهای اساسی به نظریه‌ی درباره‌ی پایان دوران دین، الهیات و خداپرستی، این است که باید بپرسیم: ❓ اصلاً کدام "خدا" را کنت کنار گذاشته است؟ 🔍 آیا او از خدای منفعل، خشمگین، ترس‌زا و خرافی سخن می‌گوید که در میان برخی از دینداران عامی در سنت‌های کلیسایی دیده می‌شود؟ یا از خدای عقلانی، فعال و آگاه به جهان که قرآن او را معرفی می‌کند؟ 🔻 واقعیت این است که کنت تصویری سطحی، تحریف‌شده و تاریخی از خدا و دین در ذهن داشته؛ تصویری که در فضای مسیحیت قرون وسطی شکل گرفته بود. 📉 خدای موردنظر او، خدایی است که با رشد علم، عقب‌نشینی می‌کند؛ چون اساساً ساخته‌ی جهل بشر بوده است، نه حقیقتی عقلانی و فرازمانی. اما 👈 آیا این تصویر از خدا، برای همه ادیان و سنت‌ها صدق می‌کند؟ ✋ قطعاً نه. 📖 در اسلام، خدای قرآن نه تنها عقل‌ستیز نیست، بلکه عقل را ابزار کشف حقیقت می‌داند. 🔬 علم و دانش نه در تعارض با ایمان‌اند و نه جایگزین آن؛ بلکه مکمل آن هستند. 💡 بنابراین، کنت اگر تنها خدای تحریف‌شده‌ی سنت‌های کلیسایی را نقد کرده، نباید این نقد را به همه‌ی ادیان و به‌ویژه اسلام تعمیم دهد. ✅ پس نظریه‌ او، نه از نظر فلسفی و نه از نظر تطبیقی، جهانی و معتبر نیست و تنها در چهارچوب تجربه‌ی خاص دینی غربی معنا دارد. 🌱 اندیشه رضوان؛ برای اندیشه، برای تو... @andishehrezvan_official