eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
830 دنبال‌کننده
580 عکس
175 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده ست مگر یا لیلا؟ با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست "پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست" سنگ در دستش از اعجاز، قمر میگردد گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد جان علی، جسم نبی، جلوه ی کوثر بوده سرّ لولاک، ازاول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخواست نفس پنج تن آل عبا بر میخواست ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته قاب قوسینِ خداوند خمِ ابرویش زد قدم زینب کبری به سر زانویش بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به ابالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت حرف حق را قلم خواجه ی شیراز نوشت: "شاه شمشاد قدان، خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان" زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر موذن زاده کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود تشنه ی صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه، شمیم صلوات میوزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنه ی الطافِ تو دشت مشک از چشمه ی چشمان تو پر برمیگشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات چشم دنیا به تنت جامه ی احسان دیده ست حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیده ست؟ رحمت واسعه ای، اسب تو از روی کرم وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم میروی پشت سرت باد شده پا به رکاب نام اسب تو عقاب است، عقاب است عقاب میشود صید نگاهت دل میدان حتی باز شد روی تو آغوش بیابان حتی رفتی آنگونه که شد دشت پر از عطر تنت کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت ذات تو گرچه خلاصه شده ی پنج تن است بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را @anjoman_matla
شعبان شد و خیل رحمت آمد از راه در سال نبوده ماه همچون این ماه یک ماه و طلوع پنج خورشید در آن لاحول ولا قوه الا بالله . . خورشید فدای روی تابان تو باد جان همه ی جهان به قربان تو باد تو حضرت صاحب الزمان هستی پس هر ماه فدای ماه شعبان تو باد . . ای یوسفِ از گناه امّت در چاه خورشیدِ نهان شده پسِ ابر گناه یعقوب چو دید صبرِ تو ، حیران گفت : لاحول و لا قوه الا بالله . . مجموعه ی انس و جان ، تو را میخواند تنها نه زمین ، زمان تو را میخواند هر گوشه که رفتم سخن از روی تو بود برگرد ، ببین جهان تو را میخواند . . ای گمشده ی اصلیِ انسان ، عجّل ای دادرس دادِ ضعیفان ، عجّل اطفالِ گرسنه یمن منتظرند فریاد رس فغانِ افغان ، عجّل @anjoman_matla
اعلام نتایج جشنواره شعر ملکوتی إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ  بی شک یکی از مهم ترین رسالت های شاعران آیینی ، پرداخت شاعرانه و هنری مضامین سرشار و غنی ادعیه و مناجات های ماثور از اهل بیت علیهم السلام که در حقیقت قرآن صاعد هستند می باشد لذا انجمن ادبی مطلع برآن شد که سلسه جشنواره های ناظر به معارف ناب شیعی من جمله مناجات شعبانیه برگزار نماید . الحمدلله در اولین جشنواره (که موضوع آن مضامین مناجات شعبانیه بود ) آثار فاخر و زیبایی ارسال گردید که از بین این آثار سه اثر برگزیده به ترتیب نفرات اول تا سوم به شرح ذیل میباشد نفر اول : آقای علی سلیمیان از اصفهان نفر دوم : آقای یوسف رحیمی از قم نفر سوم : آقای علی توسلی از مشهد ان شالله جشنواره بعدی متعاقبا اعلام خواهد شد انجمن ادبی مطلع شعبان المعظم ۱۴۴۳ @anjoman_matla
مگیر فرصت بارانی نگاهم را مگر که پاک کنم نامه‌ی سیاهم را جز اعتراف ببین آه در بساطم نیست ولی تو می‌خری آیینه‌وار آهم را گناهکارم و روزی که بازخواست کنی به گردن کرمت می‌نهم گناهم را برای آتش جرمم شفیع خواهم کرد همین دو قطره مناجات گاه‌گاهم را قسم به عفو تو هرگز خطا نمی‌کردم چنانچه غیر تو می‌دید اشتباهم را چنان رئوف و رحیمی که من طمع دارم صواب ثبت کنی کرده‌ی تباهم را بگیر تنگ در آغوش مهربانی خود مگیر از منِ بی کس پناهگاهم را @anjoman_matla
• محفل ادبی مطلع، امروز تعطیل می‌باشد. در سال جدید ان شالله با برنامه های متنوعی در خدمت خواهیم بود. @anjoman_matla
رسید در کَنَفِ لااله الا الله بهار، از طرفِ لااله الا الله نداشت طاقت ظلمت، چراغ روشن کرد شکوفه از شعفِ لااله الا الله نه بانگِ رعد، که دارند می‌زنند به شور ملائکه به دفِ لااله الا الله بریدم از همه صف‌های عاطل و باطل رسیده‌ام به صفِ لااله الا الله مرا به خلوتِ فقر و فنا حواله کنید به عزّت و شرفِ لااله الا الله @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎اعجاز ادبی قران کریم💎 قسمتـے از سۅره یس در قرآن هست ڪـہ نۅشتـہ ڪُݪِ فـے فَݪَڪ به معنی همـہ چیز در گردش است جاݪب اینجاست ڪـہ اگر همین را برعڪس بخۅانـے باز هم میشود ڪُݪِ فـے فَݪَڪ خۅد آیـه هم در گردش است @anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی در برنامه حماسه واژه ها ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ به شانه نظم دادم گیرم این زلف پریشان را چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم؟! چنان آلوده دامانم ، ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم @ASI_khorasani
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 بالاخره گنبد را گرفتی!؟ 📹 گفت‌گوی طنز رهبر انقلاب با شاعری که سیزده سال قبل شعر "بچه محله‌ی امام رضایم" را در بیت رهبری خواند 📲 روایت کامل دیدار را از آدرس زیر تماشا کنید: Farsi.khamenei.ir/live
باسلام و عرض ادب و احترام 🌹 ✅ فراخوان هفتمین محفل شعر ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ❗اشعار در مدح و منقبت و مرثیه و سیره زندگانی حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ✔️در سه بخش شعر فارسی (کلاسیک) شعر عربی (فصیح) و شعر آذری و گویش لُری 📌مهلت ارسال آثار : ۱۳ فروردین ۱۴۰۱ نحوه ارسال اشعار : - ارسال از طریق پیامک، واتساپ، تلگرام به شماره زیر : 09132041369 ⚠️نکته : -آثار ارسالی در دوره‌های قبلی ارسال نشده باشد. 📎جوایز نفرات برگزیده کمک هزینه سفر به عتبات و مشهد مقدس . ✅ قم المقدسه حریم مقدس و منور کریمه اهل البیت سلام الله علیها @anjoman_matla
گیرم که شود دوزخ تو منزل من در شعله بسوزد همه‌ی حاصل من فریاد برآورم میان آتش از مهر تو کم نمی‌شود در دل من . . . می‌رفتم و بازهم مرا می‌خواندی پای همه‌ی بدی من می‌ماندی عصیان مرا فاش نکن حالا که عمری ز همه جرم مرا پوشاندی . . . ای کاش نبود هیچ رستاخیزی در توشه‌ی من نیست خدایا چیزی من نامه‌ی اعمال خودم را گشتم جز رحمت تو نبود دستاویزی @anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
"از هم اکنون که‌ ماه شعبان است" از هم اکنون که ماه شعبان است ، باید آماده ی حضور شوی باید از قبلِ موقفِ رمضان ، پاک گردی و غرق نور شوی بگذر از هر چه بیش و کم اکنون ، خیز و بردار یک قدم اکنون بگذر از دیگران تو هم اکنون ، تا پسندیده ی غفور شوی لحظه لحظه به یاد مُردن باش ، زودتر فکر توبه کردن باش از هم اکنون به فکر رفتن باش ، عاقبت ساکن قبور شوی گر شوی غافل از چنین رحمت ، عاقبت تو بمانی و حسرت حیف باشد اگر در این فرصت ، صرف تقصیر یا قصور شوی تا "تو" باشی چه جا برای "او"ست ؟! بگذر از خود رها شو از این پوست نرسی تا مقامِ قُربِ دوست ، مگر از نفسِ خویش دور شوی ۲۱ شعبان ۱۴۴۳
تیر غیب این تیر غیب بود که بارید یا آه شیعیان یمن بود؟ یا آن‌که انتقام الهی از قتل عام کودک و زن بود؟ ای چاه‌های نفت! بسوزید چون حاصل درآمدتان شد خرج جهنمی که یمن دید خاکی که خود، بهشت عدن بود گنجینه‌ای عریض و طویلید اما به کام لشکر فیلید شادم که برگ و بار شما ریخت چون ساز و برگ زاغ و زغن بود دیدی که حوثیان تهی‌دست از راه دور با تو چه کردند؟ ای شیخ طفل‌کش! که امیدت تنها به حفره‌های عفن بود نفت سیاه اگرچه گران است از خون سرخ نیست گران‌تر دیروز در یمن مبر از یاد از فرط کشته، قحط کفن بود پهپادها به آهن و سیمان شلیک می‌کنند نه انسان! اما «تعزّ» و «صعده» و «صنعا» خونین ز تکه‌های بدن بود ای دیو قرن! عربده تا چند؟ اندازه داشت صبر خداوند دیدی یمن به خواری‌ات افکند؟ چون خطه اویس قرن بود اکنون که مثل خیل ابابیل باریده‌اید بر سپه فیل انصار قهرمان! دمتان گرم زیرا زمان ضربه زدن بود پاسخ به وهم ابرهه دادید مرهم به زخم کهنه نهادید زخمی که روی شانه وجدان زخمی که روی گُرده من بود @anjoman_matla
انجمن ادبی مَطلَع
https://tn.ai/2255607
خواندن این متن برای شاعران آیینی خصوصا شاعران هیئت بسیار توصیه میشود
سرش به سنگ ملامت خورد چو موج خروشان فروخت آنکه غمت را شبیه روضه فروشان تو را نوشته و خوانده، چه جوهری که چکانده به گریه گفته ام ای خوش قریحه! طبع تو جوشان! شفاست تربت تو، گفت هر که را که مریض است نخست تربت، اگر نیست چای روضه بنوشان سر از سرای تو پیچم اگر به حفظ سلامت بپیچ گوش مرا ای امیر حلقه به گوشان بدون ماه محرم نخواه زنده بمانم اگر سیاه نشد بر تنم سپید بپوشان! @anjoman_matla
شرایط روضه خوانی "رسیدن به این رتبه ی جلیله (روضه خوانی اهل بیت علیهم السلام) مشروط است به شروطی که عمده آنها دو شرط است که با نبودن هر یک از آن‌ ها زحمت‌ها بی‌فایده و رنج‌ها بی‌ثمر و مشقت‌ها بی‌نتیجه خواهد بود و نام‌ها از دفترهای آن گروه محو شده یا گاهی در آن ثبت‌نشده بلکه اسامی ایشان با نداشتن آن دو شرط العیاذبالله یا در دفتر کسبه و تجار یا در دفتر یا در دیوان کاذبین و غادرین(نیرنگ بازان) و خاسرین و مشرکین درج درج خواهد شد ..... پس بر هر روضه‌خوانی که عزم نموده بر داخل کردن نفس خویشتن در این صنف و رسیدن مقامات عالیه و درجات سامیه و ثواب‌های بی‌نهایت لازم است پیش‌از اشتغال در این فن درست کردن این دو شرط.... و آن دو شرط یکی اخلاص است و دیگری صدق" مرحوم محدّث نوری کتاب لولو و مرجان ص ۴۱ @ali_moghddam
یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه ی مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را ، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می داد بر پیکر سری دارم که آن را می سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می داند تفاوت می کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! @anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
روحانی کیست ؟ آنکه فارغ ز تن است دنبال شهید گشتن و پَر زدن است این پارچه ای که بسته رویِ سرِ خود عمّامه نه ، بلکه در حقیقت کفن است @ASI_khorasani
♦️ برای شهید رمضان حرم رضوی حجةالاسلام و المسلمین خوش است لاله‌ی آغاز سررسید شدن شهید اول صدساله‌ی جدید شدن چنان که داد به تو رخصت شهادت را مباد از کرم شاه ناامید شدن چگونه زیسته بودی؟ که قسمتت این شد میان ماه خدا در حرم شهید شدن خودش چه کرب‌وبلایی‌ست، با لب تشنه اسیر خنجر هم‌مسلک یزید شدن گرفتی از حرم عشق عیدی خود را چقدر لحظه شمردی برای عید شدن خوش است پیش نگاه امام جان دادن به زیر سایه‌ی خورشید روسفید شدن کبوترانه به آغوش آسمان رفتن میان پرتویی از نور ناپدید شدن @anjoman_matla
کسی که از سر نفسش حذر نداشته باشد دمی به کوی امامش گذر نداشته باشد چه ضجر آور و تلخست اینکه بهر ظهورت دعا کنیم ولیکن اثر نداشته باشد چگونه شرح دهم حال و روز منتظرت را شبیه حال کسی که پدر نداشته باشد دوباره سال جدید است و ذوق نیست در آن کس که از امام زمانش خبر نداشته باشد قبول میکنم آقا که مستحق شرار است دلی که از غم هجرت شرر نداشته باشد اگر که نوکرت آقا به دردتان نخورد هم خدا کند که برایت ضرر نداشته باشد چه حسرتیست اگر نوکری بمیرد و یک دم به روی پاک امامش نظر نداشته باشد به روز حشر پر از حسرت است و غرق خجالت کسی که از غمتان چشم تر نداشته باشد @anjoman_matla
ْْْیا حسن بن علی نسیم لطف تو بر دوزخ ار وزد شاید که دوزخی ز عذابِ ابد شود ایمن... اگر به دشمن خود صلح کرده‌ای چه عجب که عادت است به لقمه دهان سگ بستن مرا چو لطف تو باشد شکایت از که کنم؟ مرا چو کوی تو باشد کجا کنم مسکن؟... @anjoman_matla
روی دوش نسیم پیغام از مستی خون و کاکل آوردند رمضان است یا محرم که کربلا را به کابل آوردند؟ عید فطر است ای به قربان خینه تر کردن* شهیدانت از دل خون و خاک و خاکستر شیعیان دسته ی گل آوردند چه قدر نام با مسمایی ، چه دبستان سطح بالایی کودکان ،سالکان مکتب زخم ، رو به سمت تکامل آوردند بین میدان فقر فرهنگی بی کلاخود و جامه ی جنگی دختران غروب دلتنگی شیشه شیشه تغزل آوردند تلخ تر کرد کام کابل را هر قدر از تو شاعران گفتند هر کجا هر چه شمع روشن شد هر چه مردم گلایل آوردند مدرسه تکیه خانه شد این بار گریه کن های ظهرعاشورا سمت طفلی که بین آتش بود همه دست توسل آوردند *حنا خیس کردن @anjoman_matla