eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
827 دنبال‌کننده
580 عکس
175 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی مقدم
"از هم اکنون که‌ ماه شعبان است" از هم اکنون که ماه شعبان است ، باید آماده ی حضور شوی باید از قبلِ موقفِ رمضان ، پاک گردی و غرق نور شوی بگذر از هر چه بیش و کم اکنون ، خیز و بردار یک قدم اکنون بگذر از دیگران تو هم اکنون ، تا پسندیده ی غفور شوی لحظه لحظه به یاد مُردن باش ، زودتر فکر توبه کردن باش از هم اکنون به فکر رفتن باش ، عاقبت ساکن قبور شوی گر شوی غافل از چنین رحمت ، عاقبت تو بمانی و حسرت حیف باشد اگر در این فرصت ، صرف تقصیر یا قصور شوی تا "تو" باشی چه جا برای "او"ست ؟! بگذر از خود رها شو از این پوست نرسی تا مقامِ قُربِ دوست ، مگر از نفسِ خویش دور شوی ۲۱ شعبان ۱۴۴۳
تیر غیب این تیر غیب بود که بارید یا آه شیعیان یمن بود؟ یا آن‌که انتقام الهی از قتل عام کودک و زن بود؟ ای چاه‌های نفت! بسوزید چون حاصل درآمدتان شد خرج جهنمی که یمن دید خاکی که خود، بهشت عدن بود گنجینه‌ای عریض و طویلید اما به کام لشکر فیلید شادم که برگ و بار شما ریخت چون ساز و برگ زاغ و زغن بود دیدی که حوثیان تهی‌دست از راه دور با تو چه کردند؟ ای شیخ طفل‌کش! که امیدت تنها به حفره‌های عفن بود نفت سیاه اگرچه گران است از خون سرخ نیست گران‌تر دیروز در یمن مبر از یاد از فرط کشته، قحط کفن بود پهپادها به آهن و سیمان شلیک می‌کنند نه انسان! اما «تعزّ» و «صعده» و «صنعا» خونین ز تکه‌های بدن بود ای دیو قرن! عربده تا چند؟ اندازه داشت صبر خداوند دیدی یمن به خواری‌ات افکند؟ چون خطه اویس قرن بود اکنون که مثل خیل ابابیل باریده‌اید بر سپه فیل انصار قهرمان! دمتان گرم زیرا زمان ضربه زدن بود پاسخ به وهم ابرهه دادید مرهم به زخم کهنه نهادید زخمی که روی شانه وجدان زخمی که روی گُرده من بود @anjoman_matla
انجمن ادبی مَطلَع
https://tn.ai/2255607
خواندن این متن برای شاعران آیینی خصوصا شاعران هیئت بسیار توصیه میشود
سرش به سنگ ملامت خورد چو موج خروشان فروخت آنکه غمت را شبیه روضه فروشان تو را نوشته و خوانده، چه جوهری که چکانده به گریه گفته ام ای خوش قریحه! طبع تو جوشان! شفاست تربت تو، گفت هر که را که مریض است نخست تربت، اگر نیست چای روضه بنوشان سر از سرای تو پیچم اگر به حفظ سلامت بپیچ گوش مرا ای امیر حلقه به گوشان بدون ماه محرم نخواه زنده بمانم اگر سیاه نشد بر تنم سپید بپوشان! @anjoman_matla
شرایط روضه خوانی "رسیدن به این رتبه ی جلیله (روضه خوانی اهل بیت علیهم السلام) مشروط است به شروطی که عمده آنها دو شرط است که با نبودن هر یک از آن‌ ها زحمت‌ها بی‌فایده و رنج‌ها بی‌ثمر و مشقت‌ها بی‌نتیجه خواهد بود و نام‌ها از دفترهای آن گروه محو شده یا گاهی در آن ثبت‌نشده بلکه اسامی ایشان با نداشتن آن دو شرط العیاذبالله یا در دفتر کسبه و تجار یا در دفتر یا در دیوان کاذبین و غادرین(نیرنگ بازان) و خاسرین و مشرکین درج درج خواهد شد ..... پس بر هر روضه‌خوانی که عزم نموده بر داخل کردن نفس خویشتن در این صنف و رسیدن مقامات عالیه و درجات سامیه و ثواب‌های بی‌نهایت لازم است پیش‌از اشتغال در این فن درست کردن این دو شرط.... و آن دو شرط یکی اخلاص است و دیگری صدق" مرحوم محدّث نوری کتاب لولو و مرجان ص ۴۱ @ali_moghddam
یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه ی مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را ، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می داد بر پیکر سری دارم که آن را می سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می داند تفاوت می کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! @anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
روحانی کیست ؟ آنکه فارغ ز تن است دنبال شهید گشتن و پَر زدن است این پارچه ای که بسته رویِ سرِ خود عمّامه نه ، بلکه در حقیقت کفن است @ASI_khorasani
♦️ برای شهید رمضان حرم رضوی حجةالاسلام و المسلمین خوش است لاله‌ی آغاز سررسید شدن شهید اول صدساله‌ی جدید شدن چنان که داد به تو رخصت شهادت را مباد از کرم شاه ناامید شدن چگونه زیسته بودی؟ که قسمتت این شد میان ماه خدا در حرم شهید شدن خودش چه کرب‌وبلایی‌ست، با لب تشنه اسیر خنجر هم‌مسلک یزید شدن گرفتی از حرم عشق عیدی خود را چقدر لحظه شمردی برای عید شدن خوش است پیش نگاه امام جان دادن به زیر سایه‌ی خورشید روسفید شدن کبوترانه به آغوش آسمان رفتن میان پرتویی از نور ناپدید شدن @anjoman_matla
کسی که از سر نفسش حذر نداشته باشد دمی به کوی امامش گذر نداشته باشد چه ضجر آور و تلخست اینکه بهر ظهورت دعا کنیم ولیکن اثر نداشته باشد چگونه شرح دهم حال و روز منتظرت را شبیه حال کسی که پدر نداشته باشد دوباره سال جدید است و ذوق نیست در آن کس که از امام زمانش خبر نداشته باشد قبول میکنم آقا که مستحق شرار است دلی که از غم هجرت شرر نداشته باشد اگر که نوکرت آقا به دردتان نخورد هم خدا کند که برایت ضرر نداشته باشد چه حسرتیست اگر نوکری بمیرد و یک دم به روی پاک امامش نظر نداشته باشد به روز حشر پر از حسرت است و غرق خجالت کسی که از غمتان چشم تر نداشته باشد @anjoman_matla
ْْْیا حسن بن علی نسیم لطف تو بر دوزخ ار وزد شاید که دوزخی ز عذابِ ابد شود ایمن... اگر به دشمن خود صلح کرده‌ای چه عجب که عادت است به لقمه دهان سگ بستن مرا چو لطف تو باشد شکایت از که کنم؟ مرا چو کوی تو باشد کجا کنم مسکن؟... @anjoman_matla
روی دوش نسیم پیغام از مستی خون و کاکل آوردند رمضان است یا محرم که کربلا را به کابل آوردند؟ عید فطر است ای به قربان خینه تر کردن* شهیدانت از دل خون و خاک و خاکستر شیعیان دسته ی گل آوردند چه قدر نام با مسمایی ، چه دبستان سطح بالایی کودکان ،سالکان مکتب زخم ، رو به سمت تکامل آوردند بین میدان فقر فرهنگی بی کلاخود و جامه ی جنگی دختران غروب دلتنگی شیشه شیشه تغزل آوردند تلخ تر کرد کام کابل را هر قدر از تو شاعران گفتند هر کجا هر چه شمع روشن شد هر چه مردم گلایل آوردند مدرسه تکیه خانه شد این بار گریه کن های ظهرعاشورا سمت طفلی که بین آتش بود همه دست توسل آوردند *حنا خیس کردن @anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
انّا انزلناه فی لیله القدر تقدیم به قرآن ناطق امیرالمومنین علیه السلام قصیده واره "سلام بر قرآن" سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان سلام بر سخن حق سلام بر "قرآن" به هفت آیه ی "سبع المثانی"ات سوگند تمام رحمت محضی ، قسم به "الرحمان" معلّقات معلّق شد و به زیر آمد همین که نور تو آمد در آن زمان به میان خرد به عمق تو هرگز نمیرسد دستش هزار معنی نازک شدست در تو نهان اگر که چهره بدون نقاب بنماید کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران نسیم جنت حق میوزد ز آیاتش بهشت را به تماشا نشین در این بستان خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان کتاب نیست ، شراب است شکل مکتوبش ز آیه آیه آن ‌مست میشود انسان به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا گرفته اند سر انگشت عجز را به دهان زبان به کام گرفتند جمله لال شدند چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان بشر کجا و توان سخن چو او گفتن زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله" اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا" طناب عرش الهی ست گشته آویزان نشسته اند همه انبیا بر این سفره به لقمه ای که بگیری از آن شوی لقمان فدای نثر روانش شود هزاران نظم که داده است پریشانی مرا سامان هزار عمر شده صرف فهم او و هنوز بدیع مانده معانی او و نحو بیان هزار فتنه بیاید هزار فتنه رود به زیر سایه قرآن نمیشوم نگران چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی شود علی بشود این کتاب اگر انسان ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟! ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟! علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان" خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله" که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد که با ولایت او کامل است این بنیان خلافت است فقط لایق علی آری "لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن کسی که شیعه او نیست ، غرق میگردد علیست کشتی نوح و علیست کشتی بان هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان بدون حب علی راه بدتر از چاه است به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان علی الصباح قیامت خدات میپرسد چه شد که بعد نبی ، "اتبعتم الشیطان" به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب" ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان علیست باب ورودی علم پیغمبر گمان مکن که بود شهر بی در و دربان علیست سرّ "یدالله فوق ایدیهم" که اوست آیت عظمای حق به عالمیان علیست علّت جمع ضمیر "انفسنا" به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان علیست هادی امت پس از نبی به صراط صراط نیست برای مُحبّ او لغزان علیست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان" علیست ساقی کوثر ، علیست رحمت محض و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان" علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟! علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان" قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود دو دست هر که زند دست جز بر این دامان اگر‌که تیغ به رویم کشند می مانم نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان به حشر گر‌که شفاعت کند گناه مرا ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان بگیر دست مرا بیقرارِ نام تو ام کویر خشک منم من ، تویی تویی باران فقط ترنم نام تو جان دهد ما را شبیه آب خنک در میان تابستان سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم عطش چه کرد که صار السماء مثل دخان رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک" خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان فدای قاری قرآن که تشنه لب بود و نداد جرعه آبی کسی به آن عطشان آهای شمر تو را ذره ای طهارت نیست مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن @ASI_khorasani
عرض سلام و احترام ضمن قبولی طاعات و عبادات؛ محفل ادبی مطلع امروز تعطیل می‌باشد
عرض سلام و احترام ضمن قبولی طاعات و عبادات؛ محفل ادبی مطلع امروز تعطیل می‌باشد
چرایی کم بودن مخمس های قوی "هیچ چیز بی دلیل نیست . این که ما در طول ده قرن شعر فارسی ، به نسبت غزل ها و قصیده ها ، مخمس های قوی و ماندگار بسیاری نداریم ، از این حکایت میکند که این قالب محدودیت هایی دارد . قضیه این است که عیار قافیه در مخمس صد در صد است ؛ یعنی در آن حتی یک مصراع آزاد از قافیه هم نمی توان داشت. نه شاعر می تواند نفسی تازه کند و نه مخاطب شعر. مشکل دیگر این است که در هر بند ، چون چهار قافیه داریم ، شاعر ناچار است چهار عبارت موازی بگوید . پس عملا هر بند از مخمس فقط به اندازه یک بیت غزل ظرفیت سخن گفتن دارد و این خلاف ایجاز است . حتی گاه شاعر ناچار می شود برای تکمیل چهار مصراع ، مصراعی کم جان هم بسراید ." کتاب "هشت رود" ص ۹۸ @anjoman_matla
اللهم عجل لولیک الفرج در الغدیر شریک است طبق قولِ امینی کسی که بوی "وَعَجّل" میاید از صلواتش @anjoman_matla
◇ انجمن ادبی مطلع یکشنبه ها | ساعت ۱۷:۳۰ @anjoman_matla
انجمن ادبی مطلع یکشنبه ها | ساعت ۱۷:۳۰ آدرس محل جدید مطلع : حدفاصل چهارراه خواجه ربیع و میدان شهدا عبادی ۱۱ داخل کوچه دست راست @anjoman_matla
به پیشگاه صبر و شهادت دیروز اتو کرد با ذوق آغوش پیراهنت را حالا چگونه ببیند پوشانده خونت تنت را در بین دلشوره هایش صدبار جان داده این زن تا راه حق زنده باشد صدها جوان داده این زن زن همسر یک شهید است زن دختر یک شهید است زن دامنش سبز سبز است زن مادر یک شهید است در سیل غم ایستاده اسطوره ی صبر و غیرت زهرا(س) اگر اسوه باشد ای مرحبا بر زنیّت در راه حق ضربه خوردن پشت دری رو به خانه دنبال حق راه رفتن در بارش تازیانه وقتی که حق از گلویی بر خاک صحرا بریزد بادا اسارت که حق را در گوش فردا بریزد زن خطبه خوان می‌شود تا گوش ستم کر شود باز زن گریه کن می‌شود تا مشت ستمگر شود باز ذکر حسین (ع) و شهادت خواهی اگر جان بگیرد از روضه‌های زنانه باید که جریان بگیرد @anjoman_matla @kaftarchahiemamreza
قدم قدم همه جا آمدم به دنبالت نبوده ام نفسی بی خبر از احوالت جهان نبود برای تو عرصه ی پرواز چه آسمان بلندی است وسعت بالت چه سال‌ها که شب قدر در پی‌ام بودی و مستجاب شد آخر دعای امسالت به خون سرخ تو روشن شده ست طالع تو درود بر بختت.. مرحبا به اقبالت منم؛ شهادت! سودای هر شبت برخیز بیا بیا که منم قبله گاه آمالت منم؛ شهادت! رویای هر شبت.. برخیز بیا بیا که خودم آمدم به دنبالت @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم کم بدل به قلعه ی ‌متروکه می شود ‌ شهری که کوچه هاش‌ به نام شهید نیست‌ یاد و خاطره همه شهدای اسلام خصوصا شهدای آزادسازی خرمشهر گرامی باد @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳ خرداد ۱۳۸۴ سالگرد ارتحال شاعر دلسوخته و متعهد مرحوم محمدرضا آقاسی شادی روحش صلوات @anjoman_matla