⏌ آنهچری . ⎾
-
میکشم، همراهِ او زین شهرِ غمگین رخت.
مردمانِ بادیده حیران زیرِلب، آهسته، میگویند: "دخترِ خوشبخت."
⋆ فروغ فرخزاد
⏌ آنهچری . ⎾
گاهی دلم می خواهد که حکمت آرزوهایم برایم فاش شود !
نمی دانم .. از بچگی ذهن پرسشگری داشتم و همیشه به دنبال جواب سوال هایم می دویدم ؛ حتی کتابها هم از من فراری بودند چه رسد به آدمها!
اما من .. اما من همیشه برنده ی بازی بودم و به جوابهایم می رسیدم
از سوال های مجهول و بی جواب بیزارم ، از چشمهایت که نمی دانستم چه رنگی بخوانمش ، از موهای فری که هیچکس نمی دانست چگونه می توانم از بند آن آزاد شوم ، از قلبت که برای دیگران به وسعت دریا بود و نمی دانم که چرا برای من بی رحم ترین باتلاق شد ، از ندانستن ها بیزارم ، از نمی دانم ها بیزارم ، از شرکت در بازی ای که رقیب هایش را نمیشناسم بیزارم ، از عشقی که مرا در مقابل جفتی چشم به زانو انداخت بیزارم ، از اینکه چرا ندارمت بیزارم ، از بلاتکلیفی بیزارم ، حتی از اینکه در حال غرق شدن در بیزاری ها هستم هم بیزارم ، از درگیری در معادله ی پیچیده در عین حال که پای هیچکدام از زنگ های ریاضی ننشسته ام بیزارم و این بیزاری مرا آزار می دهد بیا و تمام سوالاتم را با اینکه تو برای من بودی و من برای تو تمام کن تا حداقل جواب سوال چرا انقدر دوستت دارم را بیابم . .
⋆ آنهچری