💎 پاداش نیّتِ بی عمل!
🔸صفحات #دفتر اعمالم را که ورق میزدم وقتی عملی بسیار ارزشمند بود آن عمل درشت در بالای #صفحه نوشته شده بود. در یکی از صفحات به صورت بسیار بزرگ نوشته شده بود «کمک به یک خانواده فقیر». راستش را بخواهید من هر چه فکر کردم به یاد نیاوردم که به آن خانواده #کمک کرده باشم! یعنی دوست داشتم اما توان مالی نداشتم که به آنها کمک کنم.
🔸آن #خانواده را میشناختم آنها در همسایگی ما بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند. خیلی دلم میخواست به آنها #کمک کنم برای همین یک روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم به دو نفر از اعضای #فامیل که وضع مالی خوبی داشتند مراجعه کردم من شرح حال آن خانواده را گفتم و اینکه چقدر در #مشکلات هستند اما آنها اعتنایی نکردند. اما عجیب بود که در نامه عمل من کمک به آن خانواده #فقیر ثبت شده بود!
🔸به جوان پشت میز گفتم من که کاری برای آنها نکردم؟ او هم گفت تو #نیت این کار را داشتی و در این راه تلاش کردی اما به نتیجه نرسیدی برای همین نیت و حرکتی که کردی در #نامه عملت ثبت شده. بعد ها حدیث رسول گرامی اسلام در نهجالفصاحه ص۵۹۳ را دیدم: «خدای والا میفرماید: وقتی بنده من کار نیکی اراده کند و نکند یا نتواند انجام دهد آن را یک کار نیک برای وی ثبت میکنم.»
📚کتاب سه دقیقه در قیامت
➥@ansuiemarg_ir
🔴 گرفتاری پیرمرد نیکوکار در آخرت!
🔻به جایی رسیدم که شبیه به یک بیابان بود، یکباره این #فامیل هشتاد ساله پولدار را که کار خیر هم بسیار میکرد در مقابلم دیدم ناراحت و مضطرب راه میرفت. جلو رفتم و #سلام کردم و پرسیدم چه خبر؟ خوب هستید؟ با نگرانی مرا نگاه کرد و گفت نه جانم گرفتارم توی معاملات دقت نکردم باید زودتر از این #وضعیت خارج میشدم اما گرفتارم.
🔻میتوانی برایم کاری بکنی؟ گفتم بفرمایید چشم. سرش را بالا آورد و گفت: من معامله ای برای #خرید یک مغازه در بازار انجام دادم قرارداد را طوری تنظیم کردم که به ضرر فروشنده و به نفع من بود و #فروشنده متوجه نشد الان آمده ام اینجا و میبینم که بابت آن معامله ۴۰۰ میلیون بدهکارم. بعد نشانه هایی داد که فقط #پسر بزرگش خبر داشت و به من گفت: «به پسرم بگو این مبلغ را برایم بدهند تا از گرفتاری نجات پیدا کنم.» به او قول دادم که اگر برگشتم هر #کاری میتوانم برایش انجام دهم.
🔻با شوکی که در بیمارستان به من وارد کردند خداروشکر برگشتم. چند روز بعد با پسر همان #پیرمرد هشتاد ساله تماس گرفتم و ماجرا را گفتم ابتدا خیلی جدی نگرفت اما وقتی نشانه هایی که پدرش داد را بیان کردم #مجاب شد که حرفم درست است اما با این وجود کار خاصی انجام نداد. مدتی بعد با یکی از دخترهای این مرحوم #صحبت کردم و ماجرای تجربه ام را برایش تعریف کردم چند ماه گذشت. با خبر شدم که ایشان از سهم ارث خودش بدهی پدرش را #پرداخت نموده.
🔻درست در همان روزی که با فروشنده #تسویه حساب کرد یکی دیگر از بستگان این پیرمرد را در خواب دید که با خوشحالی گفته بود من امروز آزاد شدم.
📚 کتاب تقاص
➥@ansuiemarg_ir
🔴 آنچه مهم است، تلاش است
🔸در جریان سکته و تجربه نزدیک به #مرگ، به جایی رفتم و درب بزرگی برای من باز شد کمی جلو رفتم، در مقابل من کتاب قطوری قرار داشت در آنجا تمام اعمال ریز و درشت من با #دقت ثبت شده بود حتی کارهایی که فکر نمی کردم در پیشگاه خدا ارزشی داشته باشد ثبت شده بود. اما برخی کارها و #اعمال من که فکر میکردم با ارزش باشد اصلاً ثبت نشده بود حتی هیچ اشاره ای به آنها نبود.
🔸مثلاً در تمام #فامیل به خصوص خانواده همسرم میگویند که من بسیار خوش اخلاق هستم یا مثلاً من هیچ گاه لب به #مشروبات نزدم و فکر میکردم این هم در پیشگاه خدا خیلی ارزش داشته باشد. یا این که همه از صبور بودن و مهمان نواز بودن من #تعریف میکنند. اما هیچ کدام از این اعمال و کارها را در پرونده خود ندیدم.
🔸آنجا در کنار من #شخصی بود که از ابتدای عبور من از آن درب بزرگ کنارم حضور داشت. او اینگونه به من فهماند در اینجا #اعمالی را خواهی دید که به خاطر آن زحمت کشیدهای. صبور بودن و خلق خوش و دوری از نجاساتی مانند مشروبات از ابتدا در #وجود شما بوده و از طریق وراثت به تو منتقل شده بود.
🔸شما در خانواده #پدرت این ویژگیها را اکتساب کرده بودی و زحمتی برای این کارها نکشیدی. شما اعمالی را در اینجا خواهی دید که برای آنها #زحمت کشیدهای، کارهایی که خالصانه برای خدا انجام داده باشی برای تو محفوظ است و تو را #نجات خواهد داد.
📚 کتاب نسیمی از ملکوت
➥@ansuiemarg_ir