💭 از #ڪودڪی اشتباه به عرضتون رسوندن ..:
⛔️📝 اگر #غیرت را دخالت معنا ڪردند و با #حیا شدن را در #صندوق_ڪردن؛
✅ شهید مطهری به من گفت : #غیرت، #عشق_مرد_به_ناموسش است ؛ و #حیا، احترام زن به خودش ...
⛔️📝 اگر گفتندڪه : مرد میتواند زنش را بزند ...،
✅ اسلام به من آموخت ڪه : #زن_ریحانه است و مرد وظیفه دارد تمام #اسباب_راحتی و آسایشش را فراهم کند .
⛔️📝 اگر به تو آموختند : ڪه #بی_حیایی_زن برایش #آزادی است و با چادر او را اسیر میڪنیم ؛
✅ شهید #مطهری در ڪتاب #حقوق_زن به من آموخت ڪه حجاب امنیت است و #بی_حجابی اسیر دست #مردان_هوس_باز شدن .
⛔️📝 اگر گفتند : ڪه#زن_عقلش نصف مرد است و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد ؛
✅ شهید مطهری در ڪتاب حقوق زن به من گفته ڪه زن #احساسات و عواطفش دو برابر مرد است و از این رو ممڪن است در شهادت دادن #دچار_تزلزل شود .
⛔️📝 اگر به تو گفتند : ڪه #دیه_زن نصف دیه ی مرد است چون #ارزشش ڪمتر از مرد است ؛
✅ #شهید_مطهری در ڪتاب حقوق زن به من آموخت ڪه اگر #مرد ڪشته شود، برای اینکه #همسرش_فرزندان را در #آسايش و دور از دغدغه معيشت بزرگ ڪند، #ديه او دو برابر است .
#حقوق_بانوان
#حجاب_امن
#عشق_به_همسر
#وفاداری
✨❤️✨❤️✨❤️
🆔 @anvar_elahi
🌸🍃🌸🍃
🎗#بدون_تو_هرگز ۱۲
📢‼️ این داستان واقعی است !!
🎬 این قسمت | زینت علی
مادرم بعد کلی دل #دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیشتر نگران علی و #خانواده اش بود و میخواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخوردهای اونها باشم...
هنوز توی شوک بودم که دیدم علی جلوی در ایستاده ... تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود #خونه،
چشمم که بهش افتاد #گریه ام گرفت نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم ... #خنده روی لبش خشک شد با تعجب به من و مادرم نگاه میکرد
چقدر گذشت؟ نمیدونم
مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین
- شرمندهام علی آقا، دختره!!
نگاهش خیلی جدی شد هرگز اون طوری ندیده بودمش ... با همون حالت، رو کرد به مادرم :
#حاج_خانم ، عذر میخوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو #تنها بزارید
مادرم با ترس در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه میکرد رفت بیرون ... اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه #اشک نبود
با صدای بلند زدم زیر گریه بدجور دلم سوخته بود
- خانمِ #گلم
آخه چرا ناشکری میکنی؟
دختر #رحمت خداست
#برکت زندگیه
خدا به هر کی نظر کنه بهش #دختر میده
عزیز دل #پیامبر و #غیرت آسمان و زمین هم دختر بود ...
و من بلند و بلند تر گریه میکردم
با هر جملهاش، شدت گریهام بیشتر میشد ...
و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاق
با شنیدن صدای من داره از ترس سکته میکنه ...
بغلش کرد و در حالی که #بسم_الله میگفت و #صلوات میفرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت #بچه کنار داد
چند لحظه بهش خیره شد
حتی پلک نمیزد در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود دانههای اشک از چشمش سرازیر شد .. گفت:
- بچه اوله و این همه زحمت کشیدی
حق خودته که اسمش رو بزاری اما من میخوام پیش دستی کنم!
مکث کوتاهی کرد #زینب یعنی #زینت پدر ....
پیشونیش رو بوسید
#خوش_آمدی
#زینب_خانم :)
.
و من هنوز گریه میکردم اما نه از غصه، ترس و نگرانی ....
✍ نویسنده؛ شهید سید طاهای ایمانی
#ادامه_دارد ....
🆔 @anvar_elahi
❣
❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣
❣🖇❣🖇❣🖇❣
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ هزاران هزار بوسه بر دستان سازندگان و طراحان و بازیگران این کلیپ
💠 چقدر زیبا و چقدر عالی و چقدر حماسی و احساسی احترام به پرچم مقدس #ایران را با دو دقیقه نمایش نشان دادند
🔰 چقدر موضوع درس در میهن دوستی بچه ها تاثیر دارد
💠 یکی خودش را پله کرد ، یکی بند کفشش را در آورد.... به به، احسنت به این #غیرت
👌ایکاش عزیزانی که مهارت کلیپ سازی دارند،از این دست کلیپها بیشتر بسازند
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ هزاران هزار بوسه بر دستان سازندگان و طراحان و بازیگران این کلیپ
💠 چقدر زیبا و چقدر عالی و چقدر حماسی و احساسی احترام به پرچم مقدس #ایران را با دو دقیقه نمایش نشان دادند
🔰 چقدر موضوع درس در میهن دوستی بچه ها تاثیر دارد
💠 یکی خودش را پله کرد ، یکی بند کفشش را در آورد.... به به، احسنت به این #غیرت
👌ایکاش عزیزانی که مهارت کلیپ سازی دارند،از این دست کلیپها بیشتر بسازند