16.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 جبر و اختیار (4)
س: لطفاً آیه ی «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» را توضیح دهید.
ج: دین دارای سه قسمت است: قسمت اول باورها؛ قسمت دوم تکالیف؛ قسمت سوم اخلاقیات و رفتارها.
منظور از دین، باورهاست. اگر انسان باور نکند که خدا هست و باور نکند که پیغمبر اکرم (ص) پیغمبر است، دیگر دینی در کار نیست؛ اما اگر باور کرد که دین هست، ولی نماز نمی خواند، او دین دارد؛ اما فاسق است. ولی اگر خدا را قبول نکند، دین ندارد؛ پس منظور از دین، عقاید دینی است. اگر کسی داشته باشد، مسلمان است و اگر نداشته باشد، کافر است. این عقاید را نمی شود اکراه کرد.
اگر من به کسی بگویم: «اگر باور کنی که خدا هست، تو را می کشم.» او هم می گوید: «من باور ندارم که خدا هست»؛ اما در دلش باور دارد. من این را از کجا می فهمم؟ من که نمی فهمم. این قابل اکراه نیست. یا اینکه کسی بگوید: «اگر پیغمبر اکرم (ص) را به پیغمبری قبول داشته باشی، تو را می کشم.» من هم می گویم: «قبول ندارم»؛ اما قلباً قبول دارم؛ ولی او که نمی فهمد.
عقاید قابل اکراه و اجبار نیستند؛ لذا وقتی بت پرستان مکّه، عمار یاسر را مجبور کردند که به پیغمبر اکرم (ص) بی ادبی و فحّاشی کند، این کار را کرد، اما دلش به عکس بود؛ لذا گریه کنان خدمت پیغمبر اکرم (ص) آمد و گفت: «چنین غلطی کرده ام.»
حضرت فرمودند: «اگر باز هم اجبار کردند، بگو و خودت را نجات بده. عیبی ندارد. ، ما آنچه را که در دل است، می خواهیم. اگر آن با ما باشد و زبان با آن ها، کافی است.»
پس منظور از دین، عقاید دینی است که ملاک مسلمانی است. این قابل اکراه نیست. اینکه بعضی به غلط خیال می کنند که به زور نمی شود فلان واجب را انجام دهی یا فلان حرام را ترک کنی، غلط است. منظور آیه، اکراه در عقاید است. این قابل اکراه نیست. خدا راست گفته است؛ چون «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ». خدا می گوید: «راه از چاه جدا شد و معلوم شد که خدا هست.» چرا؟ چرا بت غلط است؟ این روشن شد. حالا دیگر هر کس بسته به انصاف خودش، راحت می تواند بپذیرد و راحت می تواند انکار کند؛ اما قابل اکراه نیست.
اما اعمال بدنی قابل اکراه است؛ مثلاً می گویند: «نماز نخوان! اگر بخوانی، تو را می کُشیم.» خُب اگر بخوانی، می فهمند و نباید خواند. کار بدنی، دیدنی است؛ اما کار قلبی و عقیدتی، قابل دیدن نیست. این را نمی شود تحت اجبار و اکراه درآورد. اینکه عده ای از این آیه می فهمند که منظور، آزادی در عقیده است و هر کس هر راهی را خواست، بگیرد و برود و بگوید: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» این غلط است. معنایش این نیست.
س: آیه ی «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» چگونه با دستور دین مبنی بر قتل مرتد فطری جمع می شود؟
ج: قتل مرتد چه ربطی به آیه ی «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» دارد. «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» در عقائد است. دین یعنی عقائد. اگر عقیده ی کسی خراب بود، به او مسلمان نمی گویند؛ اما اگر عقائد او درست است و عمل نمی کند، مسلمان است. اگر نماز نمی خواند و روزه نمی گیرد، مسلمان است.
بنابراین منظور از اکراه، اکراهِ عقائدی است. اگر به شما بگویند: «اگر باور کنی که خدا هست، تو را می کشیم.» شما با زبان می گویی: «باور ندارم»؛ اما با قلبت قبول داری. این را کسی نمی فهمد؛ چون قابل اکراه نیست. چون جای عقائد، دل انسان است، کسی نمی بیند. اینکه «قابل اکراه نیست»، یعنی این؛ اما اگر بگویند: «اگر نماز بخوانی، تو را می کشیم»؛ وقتی بخوانی، می بینند. اینجا اکراه دارد. پس منظور از عقائد، اعمال ظاهری نیست؛ بنابراین با مرتد جمع می شود. اینکه به مرتد بگویند: «اگر عقیده به اسلام نداشته باشی، باید بروی؛» درست می شود. این اشکالی ندارد. آن کاری به این ندارد.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
#متقین:
✅ داستان کوتاه (160)
🌷 مزد عجیب #معلم دین
رسول خدا (ص) می فرماید:
روز قیامت عالِمی را به پاي حساب می آورند. می بیند ثواب و کارهاي نیک او مانند ابر متراکم و یا یک کوه سر به فلک کشیده است. به خدا عرض می کند:
خدایا! این همه حسنات از کجا به من رسیده؟ من که چنین کارهاي نیکی انجام نداده ام.
خطاب می رسد: این، پاداش علم دینی است که به مردم یاد دادي، و آنها پس از تو به آن عمل کردند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 28
✅ امر به معروف و نهی از منکر، چرا و چگونه؟ (۱)
🌺 امام صادق (ع) :
هر گاه کسى منكر را ببيند و بتواند اعتراض كند و نكند، در واقع دوست داشته است كه از دستورات خدا نافرمانى شود، و هر كس دوست داشته باشد از دستورات خدا نافرمانى شود، به دشمنى با خدا برخاسته است.
✍️ شرح: امر به معروف یعنی امر به #واجبات، نهی از منکر یعنی نهی از #گناهان
📖 إذا رَأى المُنكَرَ فلَم يُنكِرْهُ و هُوَ يَقدِرُ (يَقوى) عَلَيهِ فقَد أحَبَّ أن يُعصَى اللّهُ ، و مَن أحَبَّ أن يُعصَى اللّهُ فقَد بارَزَ اللّهَ بِالعَداوَةِ .
📚 میزان الحکمه، ح ۱۲۸۲۸
✅ آنچه نظام اسلامی برای انسان می خواهد، چیست؟
🌷 امام خامنه ای:
نظام اسلامى، علاوه بر اينكه هدفهايى بالاتر از هدفهاى مادّى دارد يعنى در نظام اسلامى، يك انسان فقط با پُر شدن شكم خوشبخت نيست؛ بايد زندگى مادّى و رفاه و امنيت او تأمين باشد همچنين اصرار دارد كه روح و دل انسان مى بايد از يك صفا و تلألؤ و نورانيت و برادرى و فداكارى نسبت به انسانهاى ديگر و #عبوديت و #بندگى و اخلاص نسبت به خداى متعال برخوردار باشد. اسلام و ساير اديان الهى، اين را براى مردم مى خواهند. (29/ 01/ 1370)
✍️ توضیح: عبودیت یعنی خدا را مولا، و خود را عبد او بدانیم و از دستورات #واجب و #حرامش اطاعت کنیم مثل اطاعت یک عبد از مولایش
پند 283
#متقین:
✅ خدا از حضرت ابراهیم (ع) ، حضرت اسحاق (ع) و حضرت یعقوب (ع) با چه صفتی یاد کرده است؟ چطور به این صفت رسیدند؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
به یاد آور #عبد ما ابراهیم، #عبد ما اسحاق و #عبد ما یعقوب را که در اطاعت از دستورات واجب و حرامِ ما قوی بودند و در بندگی ما بابصیرت. چون ما آنان را با یاد آخرت که خالص کننده است، خالص کرده بودیم. طوری که جز از دستورات واجب و حرام من از هیچ کس اطاعت نمی کردند.
✍️ شرح: عبد خدا بودن یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامها
📖 و اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ * إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (ص، 45 و 46)
آیه شماره 233
#متقین:
✅ خدا چه حقی دارد که برای ما انسانها قرآن بفرستد و باید و نباید تعیین کند؟
🌷 سخن خدا در قرآن:
ای محمد! ما این قرآن را به حق بر تو نازل کرده ایم. حق این است که خدا مالک جهان است و انسانها عبد او، و حق خدا که مالک است، این است که کتابِ باید و نباید برای عبدش بفرستد و عبد باید از بایدها و نبایدهای کتاب مالکش اطاعت کند. پس عبد مطیع خدا باش و فقط از دستورات او اطاعت کن!
✍️ شرح: بایدها و نبایدهای قرآن، همان #واجبات و #محرمات است.
📖 إنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ (زمر، 2)
آیه شماره 234
#متقین:
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم:
بلایی که اسراف و تبذیر بر سر جوامع میآورد
✏️ شرح حدیث اخلاق توسط امام خامنهای
پند 325
#متقین:
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🔹 جبر و اختیار (5)
س: منظور از آیه ی «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ» چیست؟ آیا بر جبر دلالت ندارد؟
ج: نه خیر؛ در کنار شاکله، اختیار هم هست. شاکله یعنی باور انسان. هر باوری داشته باشد، به طرف آن می رود و نمی تواند بر خلاف آن عمل کند. اگر باور کسی این است که فلان آدم، بد است، به طرف او نمی رود. اگر باور کنم که این راه، خطرناک است، نمی روم. باور، هر طور باشد، انسان اسیر آن است. باور به انسان شکل می دهد و می شود شاکله.
س: اعمال انسان که مشخص و معلوم است؛ پس اینکه انسان اختیار دارد، یعنی چه؟
ج: اختیار هم مشخص و معلوم است. اختیار، جزء اعمال انسان است. بنابراین چون انسان اختیار دارد، هر کاری می تواند بکند و اعمالش را از روی اختیار انجام می دهد. بعداً یقه ی آدم را می گیرند. اگر اختیار نبود، تکلیفی هم نبود و خدا از انسان چیزی نمی خواست. آن وقت مثل درخت بود که رشد می کرد و به وقتش گل می داد و به وقتش ثمر می داد. کسی هم از او چیزی نمی خواست؛ اما چون خدا به انسان اراده داده، می تواند هم انجام دهد و هم انجام ندهد. پس جای تکلیف هست. خدا می گوید: «بکن!» او نمی کند و خدا یقه اش را می گیرد و می گوید: «مگر نمی توانستی بکنی؟ پس چرا نکردی؟»
بنابراین اعمال انسان مبتنی بر اراده و اختیار است. همان طور که خدای متعال می داند انسان در آینده چه خواهد کرد، می داند که همه ی کارها را بر اساس اراده و اختیار خودش خواهد انجام داد. آنجا یقه اش را می گیرند که: «چرا دزدی کردی؟» حرفی هم نمی تواند بزند. اگر می گفت: «اراده نداشتم»، از او می پذیرند؛ اما اراده دارد.
س: اگر یک دزد بپرسد: «آیا این مقدّر است که من باید تمام عمرم را دزدی کنم؟» جوابش چیست؟
ج: نه؛ باید ندارد. تا بگویی: «باید»، می گویند: «پس دیگری که کنار تو بود، چرا دزدی نکرد؟» پس معلوم می شود که دزدی، باید ندارد. خودت دلت خواست. خواستی زحمت نکشی و یک شبه ثروتمند شوی، لذا دزدی کردی. اما باید ندارد. اگر باید داشت، همه باید دزدی می کردند. خودت با اختیار حساب کردی و دیدی زحمت این کار، کم است و درآمدش زیاد؛ لذا رفتی؛ اما دیگری نرفت. این ها باید ندارد. در فعل، باید نیست.
س: آیا خدا می داند که ما دزد می شویم؟
ج: می داند؛ اما خودت می کنی. با اراده ی خودت دزدی می کنی. با اراده می کنی. اگر دیگری تو را وادار به دزدی کند و اختیار نداشته باشی، معذور هستی؛ اما با اراده و اختیار خودت دزدی می کنی. این را خدا می داند. کجای این اشکال دارد؟ اگر بدون اراده می کردی، محکوم نبودی؛ اما خودت می نشینی و فکر می کنی و ترجیح می دهی که کار خوبی است؛ بعد دزدی می کنی. هر کاری که با اراده کرده ای، به پای خود توست. کارهایی را که مربوط به اراده ی شما نیست، خدا از شما نمی خواهد.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
#متقین:
✅ چرا انقلاب کردیم؟
🌷 امام خامنه ای:
انقلاب براى اين نيست كه كسانى بروند و كسان ديگرى بيايند؛ انقلاب براى اين است كه ارزشها در جامعه تغيير كند؛ اعتبار و ارزش انسان به #عبوديت خدا باشد؛ انسان #بندهى خدا باشد، براى خدا كار كند، از خدا بترسد، از غير خدا نترسد، از خدا بخواهد، در راه خدا كار و تلاش كند، در آيات خدا تدبر كند، عالم را درست بشناسد، كمر به اصلاح مفاسد جهانى و بشرى ببندد و از خود شروع كند؛ هركدامِ ما از خودمان شروع كنيم. (05/ 07/ 1370)
✍️ توضیح: #عبودیت یعنی خدا را مولا، و خود را عبد او بدانیم و از دستورات #واجب و #حرامش اطاعت کنیم مثل اطاعت یک عبد از مولایش
پند 284
#متقین: